زن از نگاه شاعر
مولف: على خاقانى
چاپ اول: بهار 1376
ناشر: نداى فرهنگ
تیراژ: 3300 جلد
گردآورنده محترم این مجموعه که زحمت فراوانى را در یافتن قطعات مربوط به جنس زن در میان دیوانهاى شعر شاعران قدیم و جدید متحمل شده و مجموعه اى از حکایات غالبا زننده زن در مکتوبات ادبى فراهم آورده است, در مقدمه اى که بر این کتاب نگاشته, متذکر مى شود که: منزلت ((زن)) در شعر فارسى على رغم ظاهر ((کلام)) شاعر, بسى والا مى باشد و این قضاوت, بى انصافى است که اگر بگوییم شعر فارسى با زن ستیزه دارد و یا اینکه ((زن در شعر کلاسیک مقام شایسته اى نداشته است.)) ... شعر فارسى نه زن ستیزه است و نه ((مردمحور)). باید از مناسبات و چگونگى ارتباط زن و مرد در جامعه ایران شناخت پیدا کرد و حکم دین در باره زن و منزلت او را دانست و آنگاه شاعر را به محکمه برد. در اسلام ((زن)) در شوون گوناگون اجتماعى از مرد پست تر نبوده و امتیازات کمترى نداشته است.
نگارنده محترم پس از این, به آیاتى از قرآن اشاره مى کند که در آن بر تساوى زن و مرد در بعد ارزشهاى انسانى تإکید شده است و پس از اشاره به آیه ((الرجال قوامون على النسإ)) مى نویسد: شاعر نیز اگر چه در ظاهر هستى, دخل و تصرف مى کند اما هرگز نشده که از حد شرعى عدول کند و آنچه گفته بر اساس دین و فرهنگ رایج قومى خود بوده است.
در جایى شاعر از کید و مکر زن گفته است. اینجا نیز از قول قرآن پیروى کرده نه هواى نفس ... خداوند در قرآن فرموده است: ((ان کیدکن عظیم)) یعنى به درستى که مکر زنان بزرگ است. در حالى که در آیه دیگرى مى فرماید: ((ان کید الشیطان کان ضعیفا.)) مکر شیطان ضعیف است. این آیات سخنى از آگاهى خالق از مخلوق دارد. اطلاعاتى مى دهد. دانش است.
یادآور مى شود اولا: مطالعه همین مجموعه گردآورى شده به خوبى نادرستى ادعاى گردآورنده محترم را ـ که مدعى است در شعر فارسى به زن ستم نشده و با او ستیزى رخ نداده است ـ اثبات مى کند. چنان که موارد فراوانى از اهانت به زن در ادبیات فارسى و خصوصا شعر را در سلسله مقالات چهره زن در ادب پارسى که در این مجله به چاپ رسیده است, آورده ایم و این موارد به حدى فراوان است که نیازى به ذکر دوباره آن نیست.
ثانیا: در موردى که ایشان به قرآن ارجاع مى دهند و مدعى مى شوند که خداوند فرموده است: ان کیدکن عظیم, یادآور مى شویم که این سخن عزیز مصر است نه قول خداوند تبارک و تعالى. و اگر سخن عزیز مصر را درست بدانیم به این صورت باید تحلیل کنیم که منظور او از این سخن آن بوده است که: کید و مکر زنان حیله گر و ناشایستى همچون همسرش (زلیخا) بزرگ بوده است و نه همه زنان که از میان آنان شایستگانى بزرگ و برگزیدگانى ارجمند, در طول تاریخ سراغ داریم.
ثالثا: گردآورنده محترم چنان که در مقدمه نگاشته اند, گویا گمان برده اند که همه شاعران یکى هستند و وحدت وجود دارند و از این باب است که مى نویسند: ((شاید شاعر شعور تکنولوژى نداشته که همانند امروزیها بتواند در مسیر ((توسعه)) قرار گیرد و دل مریخیان را به دست آورد و اگر به درستى این نگاه اقرار کنیم حتما و حتما باید شاعر را محکوم به ((زن ستیزى)) بدانیم و از او گله کنیم که چرا این چنین بى رحمانه شعر فارسى را آغشته به ذهنیات متجرانه خویش کرده است.))
جاى شگفتى است که ایشان حساب همه شاعران را از خوب و بد و قدیم و جدید و آنان که از زن به زشتى یاد کرده اند یا به نیکى ـ یکى مى کند و وجودشان را وجودى واحد پنداشته است.
نکته دیگرى که در باره این مجموعه باید متذکر شد این است که اشعار گزیده بدون هیچ تحلیل و توضیحى و تنها به صورت بریده اى از کتابها و دیوانها کنار هم چیده شده اند. به هر حال تلاش ایشان در گردآورى این مجموعه را ارج مى نهیم.
نگاهى کوتاه به زندگانى زینب کبرا(س)
نویسنده: سیدهاشم رسولى محلاتى
ناشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى/قم
نوبت چاپ: دوم / بهار 1376
تیراژ: 3000 نسخه
این کتاب چنان که از نامش پیداست به بررسى اجمالى دوره هاى مختلف زندگى[ یا زندگانى]! حضرت زینب(س) پرداخته است. اینکه نوشتیم ((زندگى[ یا زندگانى]!)) از آن رو است که اسم کتاب در روى جلد ((نگاهى کوتاه به زندگانى زینب کبرا(س))) است, اما وقتى کتاب را ورق مى زنید در صفحه سوم به جاى واژه ((زندگانى)), ((زندگى)) نوشته شده است و باز در شناسنامه ((زندگانى)) ذکر شده و در تمام سرصفحه هاى کتاب 112 صفحه اى دوباره واژه ((زندگى)) را در عنوان کتاب مى بینیم. گویا ناشر محترم سرعت و کثرت را بر دقت ترجیح داده و مجال تإملى براى رفع چنین اشتباهى نیافته است.
در مقدمه اى که ناشر بر این کتاب افزوده آمده است: حضرت زینب(س) ... همه کمالات مادر به اضافه روح حضرت على(ع) را در خود دارد. زنى که سکوتش یادآور شکیبایى مادر است و سخنش پژواک خطبه هاى آتشین على(ع) در جمل و صفین ... این زبان على(ع) در کام, بزرگترین رسول عاشوراى حسینى براى همه تاریخ بوده است ...
مولف را در این مختصر ادعایى نیست و اگر این کتاب مقبول اهل نظر واقع شود, ناشى از حسن نظر آنان به آن بود. با این حال به پاس این حسن ظن, نویسنده بر آن شد تا آن را با اصلاحات و ویرایشى تازه به دوستداران اهل بیت و عقیله بنى هاشم تقدیم کند تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
قوانین و مقررات ویژه زنان در جمهورى اسلامى ایران
گردآورنده: واحد حقوقى دفتر امور زنان
ناشر: دفتر امور زنان کشور در نهاد ریاست جمهورى
چاپ اول: پاییز 1376
تعداد2000: جلد
در مقدمه این کتاب مى خوانیم: ((... پس از انقلاب شکوهمند اسلامى, قوانین و مقررات عدیده اى در خصوص زنان به منصه قانونگذارى رسیده و یا تغییراتى اعم از اصلاحات و الحاقات در محتواى قوانین و مقررات پیشین به وجود آمده که به علت پراکندگى آنها دسترسى به آنها به سهولت و سرعت امکان پذیر نبوده است.
بدین لحاظ مجموعه حاضر کوشش دارد حتى الامکان کلیه قوانین و مقررات لازم الاجرا که از سال 1300 تا تیرماه 1376 به تصویب مراجع قانونگذارى رسیده را جمعآورى و تدوین نماید.
شایان ذکر است در بخش اول کتاب که مربوط به قوانین مى باشد, مطالب از حیث موضوعى و به ترتیب با عناوین قانون اساسى, قوانین حقوقى, قوانین اجتماعى, قوانین استخدامى, قوانین فرهنگى, قوانین کیفرى و قوانین بین المللى دسته بندى شده است ...
در بخش دوم این کتاب, مقررات شامل آیین نامه ها, اساسنامه ها, بخشنامه ها, و تصویب نامه ها آورده شده و از آنجا که مرجع تصویب مقررات, هیإت محترم وزیران و یا مراجع دیگرى غیر از هیإت مذکور بوده, لذا مقررات به دو بخش کلى, مصوبات هیإت وزیران و مصوبات غیر هیإت وزیران تقسیم گردیده و مطالب هر کدام از آنها در بخش خاص خود آمده است ...))