مسجد، زنان و آداب حضور قسمت 2


زنـان و مـسـجـد(2)
آثـار حـضـور زنـان در مـسـاجـد

با توجه به آن چه تا کنون در خصوص مقام مسجد و شرایـط حـضـور زنـان گـفـتـه شـد, انـدکـى از وظایـف زنـان بـود.
چه این که, در این اندک گفتار مجال بحث گسترده در این زمنیه نیسـت; ولـى بـه همـیـن کـوتـاه سـخـن بـایـد بـسـنـده کـرد.
اینک باید دید حضور در مساجد چه آثارى ممکن است براى مسلمانـان بـه ویـژه زنـان داشـتـه بـاشـد.
حـضـور زنـان در مـسـجـد آثـار فـراوانـى را بـه دنـبـال دارد.
چون مساجد خانه هاى خدا درروى زمین(1), مرکز وحى و انـوار الـهى(2), بازارى از بازارهاى آخرت(3), و منبع فیوضات معنوى, اجتماعى, سـیـاسـى, اخلاقى, تربیتى و عبادى است که زنان با شرایطى که در بخش قبلى گفته شـد مـى تـوانـنـد از همـه ایـن نـتـایـج و آثـار بـرخـوردار شـونـد.
احـادیـث مـى گـویـنـد مـسـجـدها خـانـه خـدا در روى زمـیـن انـد.
جایى که خدا حضور بیشتر دارد و توجه ویژه به مهمان خویش خواهد کرد, آن جایى که آیه آیه وحى و سخنان خدا در آن فرو فرستاده شد و درخشش نور خـدا بـر حـول مـحـور آن تـابـیـدن مـى گـیـرد.
پس قداست آن با هیچ یک از جـاهاى زمـیـن قـابـل مـقـایـسـه نـیـسـت و هم چنین آن را به بازار تعبیر کرده, و بى شک بازار جایى اسـت کـه یک طرف خریدار و طرف دیگر فروشنده با یک دیگر به گفت وگو مـى پردازنـد و بازارى که خدا گرداننده آن است جز بهشت دادوستد نمى شود; از این رو, جا دارد به چند اثر مهم از حضور زنان در مساجد اشاره اى داشته باشیم:الـف) آثار عبادى حضور زنان در مساجد ((مسجد اسم مکان به معناى محل سـجـده و عـبـادت اسـت.
بنابراین, مساجد مکانى براى عبادت و پرستـش الـهى شـمـرده شـده انـد خداوند در قرآن کریم یکى از اهداف اساسى برپایى مساجد را عـبـادت و پرستش خداوند دانسته و فرموده است:((فى بیوت اذن الله ان ترفع و یذکـر فـیـها اسـمـه یـسـبـح لـه فـیـها بـالـغدو و الاصـال)). (4) (( (این چراغ پر فروغ) در خانه هایى قـرار دارد کـه خـداونـد اذن فـرمـوده اسـت کـه رفـعت یـابـد.
خانه هایى که نام خدا در آنها برده شود و صبح و شام در آنها تسبـیـح او مـى گـویـنـد)).
و هم چنین در سوره جن مى فرماید:((إن المساجد لله فلا تدعوا مع الله إحـدا))(5).
((مـسـاجـد از آن خـدا اسـت پس هیـچ کـس را بـا خـدا نـخـوانـیـد)) مرحوم طبرسى براى کلمه ((مـسـاجـد)) چـنـد مـعنـا ذکـر نـمـوده انـد یکى از آن معانى این است که بگوییم: مـراد از ((مـسـاجـد)) در آیـه شریفه تمام مکان هایى است که در آن جا براى خداوند عبادت و پرستش مى شـود (6) در سوره اعراف آمده است:((و اقیموا و جوهکم عند کل مسجد و ادعوه مـخـلـصـیـن لـه الـدیـن کـمـا بـدإکـم تـعودون))(7).
((توجه خود را هنگام عبادت در هر مسجدى به سوى او کنـیـد و دیـن خود را براى او خالص کنید همچنانکه در آغاز شما را آفرید بار دیگـر در رسـتـاخـیـز بـاز مـى گـردیـد)).
بنابراین, در قرآن کریم هر جا که از مسجد نامى برده شده جنبه عبادى آن مـد نـظر قـرار گـرفـتـه اسـت.
در روایات نیز به جنبه هاى عبادى آن توجه بیشتر شـده, و ایـن نـشـان دهنده آن است که ائمه اطهار( : ) بر جنبه هاى عبـادى مـسـجـد تـإکـیـد فـراوانـى داشـتـنـد.
رسول خدا(ص) در این باره مى فرماید:((کل جلوس فى المـسـجـد لـغو الا ثـلاثـه: قـرائـه مـصـل, او ذکـر الـلـه, او سـائـل عـن عـلـم))(8).
((هر گونه نشستنى در مسجد بیهوده است, مگر این که براى سـه کـار بـاشـد: خـوانـدن قـرآن, خـدا را یـاد کـردن و یـا دانـش انـدوخـتـن)) رسول خدا(ص) در جاى دیگر فرمودند:((انما نصبت المساجـد لـلـقـرآن)) (9) ((مـسـاجـد را بـراى قـرآن خـوانـدن سـاخـتـه انـد)).
با توجه به این روایات و آیات شریفهن یکى از آثار حضور و شرکت زنان در مساجدن استفاده و بهره ورى از اعمال عبادى در این مکـان مـقـدس اسـت اگر زنان ما با رعایت شرایط ششگان در این مکانهاى الهى وارد شـونـد مى توانند از اجر و پاداش عبادت کنندگان واقعى در مساجد برخوردار شونـد بنابراین, آیا بهتر نیست که زنان ما با رعایت شرایـط ویـژه در ایـن جایگان مقدس وارد شوند؟ب) آثار علمى حضور زنان در مساجد وقتى زنـان در مسجد گرد هم مىآیند, بهترین زمانى است که مى توانند از مسائـل دیـنـى و قرآن بهره مند شوند; چون یکى از اهداف بناى مسجد برگزارى جلسات علمـى و بیان احکام و مسائل اسلامى است همان طور که در زمان رسول خدا (ص) مرسـوم بـوده اسـت.
رسول خدا( 6 ) در بخشى از روایتى که بخش گذشته بدان اشاره کردیم به ابوذر فرمود: ((مسجد محل پاسخ و پرسش در خصوص مسائل علمى است و فقط در ایـن صـورت اسـت کـه مـى تـوان در آن نـشـسـت)).
ائمه اطهار( ص ) در سخنان متعددى مساجد را پایگاه علم و دانش معرفى کـرده انـد.
حضرت على(ع) در یکى از سخنان خود بهره بردارى از علم و دانش را یکـى از نتایج و آثار رفتن به مسجد ذکر مى کند و مى فرمایند:((من اختلف الـى المسجد إصاب احدى الثمان:اخامستفادا فى الله, او علما مسـتـطرفـا, او آیه محکمه, او یسمع کلمه تدل على هدى, او رحمه منتظره, او کلمـه تـرده عـن ردى, او یـتـرک ذنـبـا خـشـیـه او حـیـإ)).
(10) ((کسى که به مسجد برود یکى از منافع هشتگانه نصیبش خـواهد شـد: برادران ارزشمندى پیدا مى کند; با علم و دانش روز آشنا مى شود; عـقـایـد خود را بر دلیل و برهان استوار مى سازد; سخنانى که موجـب هدایـتـش شـود مى شنود; رحمت الهى شامل حالش مى گردد; از پندهایى که او را از گناه باز مى دارد بهره مند مى شود; به خاطر حیا و آبروى خویش یا تـرس از خـدا تـرک گـنـاه مـى نـمـایـد)).
حضرت على( ع ) با این بیان گویا و رساى خود مى فهماند که مسجد یـکـى از مراکزى باید باشد که مسائل اسلامى و دینى و موعظه حسنـه در آن واقـع شود تا هر کسى به این خانه مقدس رفت و آمد مى کند علاوه بر بهره عـبـادى از مـسـائـل دیـنـى و اسـلایـم نـیـز بـهره مـنـد مـى شـود.
به این ترتیب, بیش از آن چه تا کنون مـا در آن مـورد بـه گـفـت وگـو پرداختیم, براى رفتن به مسجد باید ارزش قائل شد و دامنه فـوایـد آن را گـسـتـرده تـر دانـسـت.
امروزه که درهاى مسجدها بر روى همگان گشوده است و به مـنـاسـبـت هاى گوناگون در آنها سخنرانى ها صورت مى پذیرد و علوم اسلامى تبلیغ مـى شـود و از رویدادهاى متفاوت علمى و تاریخ پرده برداشته مى شود و کانون هاى گرمى تشکیل مى شود, زنان مى توانند با حضور خود بهره هاى فراوانى ببرند کـه هم پاداش تحصیل عـلـم بـر آن مـتـرتـب شـود و هم ثـواب حـضـور در مـسـجـد اهمیت رفتن به مسجد براى فراگیرى علم و دانش به انـدازه اى اسـت کـه بعضى از فقها رفتن زنان را به مسجد جهت فراگیرى مسـائـل اسـلامـى واجـب دانسته اند و گفته اند:((اگر راهى براى یادگیرفتن مسائـل اسـلامـى جـز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد واجب است (زنـان) بـه مـسـجـد بـرونـد)) (11) ج) آثار سیاسى حضور زنان در مسجد بى تردید اکنون یکى از مراکـز سـیـاى مـهم در جـامـعه اسـلامـى مـسـجـد اسـت.
مساجد علاوه بر جنبه هاى دینى و فرهنگى به عنوان یـک سـنـگـر و نـهاد سـیـاسـى در جـامـعه اسـلامـى مـطرح اسـت.
از طرف دیگر, حضور زنان در مساجد مى تواند یکى از جلوه هاى سیاسى این قـشـر عـظیـم در جـامـعه بـاشـد.
رونق گرفتن مسجدها که نیمى از آن به دست زنان صورت مى گیـرد, چـیـزى نیست که بتوان به آسانى در مورد آن سخن گفت, چرا که بازتابـى کـه ایـن امر در میان مجامع جهان و بیرون مرزى دارد بسیار فراتر و در خور توجـه مـى بـاشـد.
به این خاطر اسلام همانگونه که به زنان دستور عفاف و حجاب مى دهد, به آنـان دسـتـور شـرکـت در مـجـامـع عـمـومـى را نـیـز صـادر کـرده اسـت حضور زنان در مساجد, بیانگر حضور فعال آنان در جامعه اسلامى و مجامع دیـنـى و مـذهبـى اسـت.
زنان با حضور خود در مساجد, وحدت و همبستگى در سطح اجتـمـاع را بـه ارمـغان مـىآورنـد.
چون همه روزه قشرهاى مختلفى از زنان اعم از پیر و جوان, ثروتمنـد و فقیر و داراى دیدگاه هاى مختلف در صف هاى طویل نماز جماعت حضور مى یابنـد و به یک سو و بر خـداى یـگـانـه ابـراز کـوچـکـى و پرسـتـش مـى کـنـنـد ائمه اطهار( : ) کسانى را که بعد از شنیدن اذان بدون عذر از مسـجـد خـارج مـى شـونـد ((مـنـافـق)) خـوانـده انـد.
رسول گرامى اسلام( ص ) جهت حفظ انسجام و همبستگى و اجتناب از هرگونه تفرقه و پراکندگى فرمود:((من سمع الندإ فى المسجد فخرج من غیـر عـلـه فـهو مـنـافـق الا ان یـریـد الـرجـوع الـیـه))(12). ((کسى که در مسجد صداى اذان را بشنود و بدون علت از مسجد خـارج شود منافق است جز این که قصد برگـشـت بـه مـسـجـد را داشـتـه بـاشـد)) از صدر اسلام تا کنون مسجد به عنوان کانون طرح مسائل سیاسى مطرح بوه اسـت.
و اگر زنان در این جاها حضور نیابند, از آگاهى از مسائل مهم سیاسـى کـشـور و جـهان اسـلام بـى بـهره مـى شـونـد. د) آثار معنوى حضور زنان در مساجد مسجد جایى است که خداوند عنـایـت بیشترى دارد ومسلما دست بندگان به آستانش آسانتر خواهد رسیـد و رابـطه مـى تـوانـد تـنـگ تـر بـاشـد.
از این رو, رفتن به خانه اى که میزبان آفر
eدگار همه گیتـى اسـت و آن را مهمان خانه اى براى دوستدارانش کرده, از اهمیت خاصى برخوردار اسـت و نشستن در آن به خصوص که با یاد خدا و امید به خشنودى او باشـد, و هیـچ گـاه شـخـص بـى نـصـیـب نـخـواهد مـانـد.
پس این اختصاص به گروه خاصى ندارد و محدود به شرایطى نشده کـه دسـت عـده اى از آن کـوتـاه گـردد.
همان گونه که رسول خدا ص فرمود:((من کان القرآن حدیثه والمسجد بیته نـبـى الـلـه تـعالـى لـه بـیـتـا فـى الـجـنـه))(13).
((کسى که کلام و ذکرش قرائت قرآن باشد و مسجد خانـه اش, خـداونـد مـتـعال خـانـه اى در بـهشـت بـرایـش مـهیـا سـازد)).
آن که در مسجد مإوى مى کنـد و بـا خـدا بـه راز و نـیـاز مـى پردازد وشیرین ترین گفتارش را کلام او مى داند, لابد اجرى دارد و سزاوار بزرگداشت که بنا بر حدیث فوق خداوند در بهشت برایش خانه اى در نظر مى گیرد و ایـن بهترین پاداشـى اسـت کـه یـک بـنـده مـى تـوانـد تـوقـع داشـتـه بـاشـد و نیز اصولا کسى که اراده مسجد مى کند و گام برمى دارد یک نورانیـت در او پدید مىآید که ما بـا دیـدگـان عـادى قـادر بـه درک آن نـیـسـتـیـم و اگر فرض کنیم کسى که کار خیرى انجام مـى دهد و یـا دسـتـگـیـرى از درمانده اى مى کند, یک حالت شادابى و رضایت وجدان به او دسـت مـى دهد بـه همان اندازه که یک گناه کار با گناه خود احساس افسردگى و نگرانى در او پدید مىآید ـ این فقط در درون خود شخص ایجاد مى شود و قابل توصیف نیست; ولى این حالت و بازتاب و یا تإثیرش بر جهان اطراف ما را کسانى ماننـد امامان معصوم : به خوبى حس مى کنند, همان گونه که امام صـادق ع فـرمـود: ((آن که به سوى مسجد برود و گام هایى که بر مى دارد آن اندازه مبارک است کـه زمـیـن و هفـت زمـیـن بـر او تـسـبـیـح مـى کـنـنـد)).
(14) شاید کسى گمان کند فقط مسجد نیست که چنین ارزشى دارد و در خانه هم کـلام نـورانـى خـدا سـبـب نـورانـیـت و کـسـب فـیـض مـى شـود. بلى ممکن است; ولى همان اندازه که شخص در خانه صرف عبادت مى کند اگر در مـسـجـد انـجـام شـود تـإثـیـر آن چـنـدیـن بـرابـر خـواهد بـود. وقتى که جمعى کنار هم و به یک صدا پروردگار عالم را صـدا مـى زنـنـد پاسـخ زودتـر و تـوجـه خـدا را بـیـشـتـر جـلـب مـى کـنـد.
و اگر این حکایت که آورده اند توجه کـنـیـم مـطلـب روشـن تـر مـى شـود شیخ الرئیس ابوعلى سینا براى ابوسعیدابوالخیر نوشت که: چه لزومى دارد مردم همه در مسجد اجتماع کنند با این که, خداوند از رگ گردن به انسـان نزدیک تر است,(15) هر جا که باشى اگر رابطه ات با خدا برقرار سازى نتیجه خـواهى گـرفـت.
ابوسعید در پاسخ نوشت: اگر چند چراغ در یک جا روشن باشد اگر یکى از آن ها خـامـوش شـده چـراغ هاى دیـگـر روشـن اسـت.
ولى اگر همان چراغ ها هر کدام در اطاق دربسته اى باشـد اگـر یـکـى از چـراغ ها خـامـوش شـود آن اطاق تـاریـک مـى گـردد.
انـسـان ها نـیـز ایـن گـونـه انـد.
بعضى گنه کار هستند اگر تنها باشند شاید موفق به فیوضات و برکات نور الهى نشوند ولى اگر در اجتماع باشند شاید خداوند به برکت وجـود بـعضـى دیگر افراد اجتماع آنان را نیز مشمول فـیـوضـات و بـرکـاتـش قـرار دهد (16) ه) آثار اجتماعى و فرهنگى حضور زنان در مـسـاجـد امـروزه مـلاک شـنـاسـایـى هر جـامـعه اى فـرهنـگ آن اسـت.
و براى این که بگویند ملتى فرهنگى است به مقیاس شـنـاخـت و دانـش و پیـشـیـنـه فـرهنـگـى آن رجـوع مـى کـنـنـد.
در فرهنگ ما مسلمانان نیز همواره چنین بود که تإثـیـر گـذارتـریـن اندیشه ها پرورده و به جهان عرضه مى شد و دانش مندتـریـن دانـش مـنـدان از مـمـالـک اسـلامـى بـرخـاسـتـه انـد.
و قریب به اتفاق اینان نقطه آغازشان را مسـجـد قـرار داده انـد و از همـیـن جـا پرورده شـدنـد و بـالـیـدنـد و سـرآمـد شـدنـد.
از آن روز که پیامبر اسلام پیک هایى به کشورهاى همسـایـه فـرسـتـاد و مإمور آموزش قرآن و احکام کرد, مسجد رونق گرفت و نخستین پایگاه دانـش و دیـانـت شـد.
هر کس خواستار دانش بود باید ابتدا اهل مسجد باشد و دوستدار خـانـه خـدا تـا بـتـوانـد از انـوار آن مـکـان مـقـدس بـهره بـرگـیـرد.
در آن محل هم جهان بینى اسلام گفته مـى شـد و هم رزم تـن بـه تـن هم درس دیانت مى دادند هم رسم سیاست, هم آموزش بندگى داده مى شد و هم خدابـاورى این معنا با یک نگاه گذرا به روزگاران کهن مسلمانان به خوبى قـابـل درک اسـت.
رسول خدا ص سیزده سال از رسالت خود را در مکـه و ده سـال دیـگـر در مـدیـنـه در کـانـون مـسـجـد مـردم را گـردآورد.
آن حضرت رسم خداشناسى و آیین جهان دارى و پرستش پروردگار یگانـه را در مسجد به مردم آموخت و آن محل را در رإس همه کارهاى خـود قـرار داد به طورى که با وارد شدن به هر منطقه جدیدى نخست جایى براى ساختمـان مـسـجـد مـى جـسـت.
ایـن کـار ارزش مـنـد درس شـد بـراى همـه مـسـلـمـانـان.
دوازده فرزند بزرگوارشان ایشان همگى در خانه خدا و مسجد به آن عظمت رسـیـدنـد و تـاریـخ را مـتـحـول سـاخـتـنـد.
آنـان دوسـتـدار مـسـجـد و بـزرگ دارنـده آن بـودنـد. همان گونه که در بخش پیش گفتیم على ع هشت امتیاز براى آن برشـمـرده که نصیب بندگان پرهیزگار و دوستدار مسجد مى شود:((برادرى (دوستى) که از او در راه خدا استفاده مى کند, با علم و دانش نو و تازه آشـنـامـى شـود; عقاید خود را با دلیل و برهان, محکم و استوار مى سازد; کلمات و سخنانـى که مایه هدایت او شود مى شنود; رحمت الهى که آن را انتظار مى کشد شـامـل حالش مى شود; سخنى که او را از گمراهى و گناه و فساد باز دارد مى شنـود; بخاطر ترس الهى ترک گناه مى کند; بخاطر حیإ و آبروى خویش مرتکـب عـمـل خـلافـى نـمـى شـود))(17).
پس زنان که در اجتماع مثل مردان نمى توانند در همه اجـتـمـاعـات شرکت کنند و یا بستر مناسبى نمى بینند, مسجد بهترین مـکـان بـراى کـسـب دانـش اجـتـمـاعـى, سـیـاسـى, عـبـادى و اخـلاقـى اسـت. بنابرآن چه از روایات به دست مىآید و شرایطى که اسلام براى آنـان در نظر گرفته رفتن به مسجد و رونق بخشیدن به آن در رشد وبالـنـدگـى زنـان بسیار موثر است و کسى هم تا کنون زنان را از رفتن به این گونه مکـان ها بـازنـداشـتـه اسـت.
و براى تإیید گفتارمان به سخنانى از حضرت امام خمینى ; مى پردازیـم که ایشان در وصیت نامه الهى ـ سیاسى آورده اند:((ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان, خرد و کلان در صحنه هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کـریـم فـعالـیـت دارنـد)).
و) آثار اخلاقى و تربیتى حضور زنان در مسجد از آن جایى که زنان قسـم بیشتر اوقات خود را صرف کارهاى خانه و تربیت فرزندان شان مى کنند و گاهى نیز مشکلات زندگى آنها را در تنگنا قرار مى دهد نیاز دارند تا به گوشه اى بـرونـد و بـا خـود خـلـوت کـنـنـد و کـمـى آرامـش بـیـابـنـد.
در این راستا تجربه نشان داده که اگر شخصى به بزرگ تر از خـود پنـاه ببرد و با او درد دل کند موثرتر است و مومنان هم یگانه کسى را که براى درد دل بـا او مـى شـنـاسـنـد, خـداى مـتـعال اسـت.
جایى هم که مناسب تـر و نـزدیـک تـر بـه خـدا اسـت مـسـجـد مـى بـاشـد زنان براى پرورش فرزندان در دامن خود بیش از مردان به راز و نـیـاز احتیاج دارند; چرا که فرزندان کانونى نیاز دارند که هم آرام باشد و هم امین و هم پاک, که ا ین هم در گرو داشتن ایمانى مـحـکـم مـیـسـور اسـت پس چه خوب است آن که قصد مسجد مى کند, به این امید که آن جا خداونـد نزدیک تر به بنده اش است و آسان تر به درد دل هایش توجـه دارد, دل از همـه چـیـز بـکـنـد و فـقـط بـه خـشـنـودى حـضـرتـش تـوجـه نـمـایـد.
مسجد جایى است که با دعاها و راز و نیاز بنده خـداى بـزرگ بـسـیـار خرسند مى شود و در روایت هم داریم که وقتى بـنـده اى از دل خـدا را صـدا بزند بسیار خوشحال مى شود و به فرشتگان مى گوید: گوش کنید و ببینید ایـن بـنـده ام چـه قـدر عـاشـقـانـه مـرا صـدا مـى کـنـد.
وقتى جماعتى در یک زمان گرد هم مىآیند و خدا را مى خوانـنـد, مـیـان آن ها هستند کسانى که دل شکسته پروردگارشان را مـى خـوانـنـد و بـه قـول ابوسعیدابوالخیر به خاطر یک نفر یا چند نفر هم که شده نورانیت مسـجـدو مجلس بیشتر مى شود و این همان چیزى است که بنده مى خواهد و در پرتو ایـن رضایت خدا بندگان گناه کار هم به فیض خواهند رسید; هر چند انـدک بـاشـد به ویژه این که گردهم آیى ها براى دعا هم باشـد و غـیـر از نـمـاز و نمازجمعه دعاهایى هم درکنارش خوانده شود و به امامـان مـعصـوم : و پاک بندگان خدا متوسل شونـد و مـیـان خـود و خـدا آنـان را واسـطه سـازنـد چه خوب است نمازگزاران با استفاده از بوى خوش و لباس هاى پاکیزه بـه مـیـهمـانـى خـدا بـرنـد.
امام صادق ع مى فرماید: پدرم امام باقر ع همیـشـه حـاجـت هاى خـود را هنـگـام ظهر از خـداونـد درخـواسـت مـى نـمـود.
پدرم هرگاه حاجتى و درخواستى داشت بعد از صدقه دادن و اسـتـفـاده از بوى خوش به طرف مسجد مى رفت و حاجت خود را در آن جا از خداوند مى طلبـیـد (18) همان طور که گفتیم مسجد یک قدم نزدیک تر به خدا است و امامـان هم به این معتقد بودند و زمانى را که زودتر به اجابت مى رسید برمى گزیـدنـد در بعضى از روایات نیز آمده است که دعـا بـه صـورت جـمـعى و گـروهى مـقـبـول تـر و پسـنـدیـده تـر اسـت.
شیخ حر عاملى در کتاب ارزش مند وسائل الشیعه بابى تحت عنوان (( بـاب استحباب الاجتماع فى الدعإ من إربعه الى إربعین)) آورده و روایاتى را در ایـن زمـیـنـه مـطرح نـمـوده اسـت.
از جمله از قول امام صادق ع آورده است کـه آن حـضـرت در ایـن بـاره فرمود:((ما اجتمع إربعه رهط قسط على إمر واحد فدعوالـلـه عـزوجـل الا تـفـرقـوا عـن اجـابـه))(19).
((هیچ گاه چهار نفر با هم اجتماع نکرده اند که براى مـطلـبـى بـه درگاه خدا دعا کنند جز این که با اجابـت آن دعـا از هم جـدا شـده انـد)) امام صادق ع در حدیث دیگرى فرمود:((کان ابى اذا حزنـه امـر جـمـع الـنـسـإ والـصـبـیـان ثـم دعـا و امـنـوا))(20).
(( هرگاه پیشآمدى پدرم را غمناک مى کرد زنان و کودکـان را جـمـع مـى کـرد, سـپس دعـا مـى نـمـود و آن ها آمـیـن مـى گـفـتـنـد)). ماجراى ((مباهله)) که رسول خدا ص در برابر اهل نجران که آن حضرت را انـکـار مـى کـردنـد, مـى تـوانـد نـمـونـه اى از همـیـن نـوع بـاشـد. و پندى باشد براى مسلمانان; گرچه حضرت خود به تنهایى مى توانست مردم نجران را نفرین کند و خدا هم به خواسته ایشان پاسخ مثبت دهد; ولى همـه فرزندانش و على ع را گردآورد و تا هم اهمیت قضیه و جـدى بـودن خـود را وانـمـود کـنـد و هم ایـن کـه بـراى دیـگـران درسـى بـاشـد. بنابراین, حضور زنان به همراه مردان در دعاهاى پرفیض در خانـه خـدا مشمول عنایت خاص و ویژه الهى قرار مى گیرند و از نکات تربیتى و اخـلاقـى دعـا بـهره مـنـد مـى شـونـد.
حضور زنان در مساجد در روزگار پیامبر ص حضور زنان در مسـاجـد بـراى انجام نماز جمـاعـت در عـصـر رسـول خـدا ص از مـسـلـمـات تـاریـخ اسـت در بـعضـى از روایـات حـضـور آنـان بـه روشـنـى ذکـر شـده اسـت.
امام صادق ع از پدرش امام باقر ع نقل مى کند که آن حضرت فرمود:((کان رسول الله ص یسمع صوت الصبى و هو یبکى و هو فى الصلاه فیخـفـف الـصـلاه إن تـعبـر امـه))(21).
((رسول خداص هنگام خواندن نماز جماعت صداى گریه طفلى را شنـیـد کـه مـادرش او را بـا خـود بـه مـسـجـد آورده بـود.
آن حـضـرت نـمـاز را کـوتـاه کـرد)).
و در روایات دیگر آمـده اسـت:روزى رسـول خـداص نـمـاز صـبـح را بـا کـوتـاه تـریـن سـوره خـوانـد.
اصحاب از او پرسیدند اى رسول خداص! چه اتفاقى افتاده کـه نـمـاز را سـریـع تـمـام کـردیـد.
آن حضرت در پاسخ فرمود:((انى سمـعت صـوت صـبـى فـى صـف الـنـسـإ))(22) ((مـن صـداى طفـلـى را در صـف زنـان شـنـیـدم)).
حضرت على ع نیز در همین زمینه مى فرماید:(کن النسإ یصلین مع النبى(ص) فـکـن یـومـرن إن لا یـرفـعن روسـهن قـبـل الـرجـال لـضـیـق الازر))(23). ((زنان (در عصر پیامبر ص)نماز را با پیامبرص به جاى مـىآوردنـد به زنان دستور داده شده بود که چون لباس مردان کوتاه بـود قـبـل از مـردان سـر از سـجـده بـرنـدارنـد)).
این که در بعضى از روایات وارد شده خواندن نماز در خانـه از نـمـاز خواندن در مسجد براى زنان افضل است شاید به این خاطر باشد که چنانـچـه حضور زنان در مسجد موجب فساد و اشاعه فحشا شود چه بسا نـمـاز خـوانـدن آنـان در خـانـه بـهتـر بـاشـد.
اما اگر زنان با حفظ حجاب اسلامى و رعایت پاکدامنى و به قصد اقـامـه نماز و دعا در مسجد حضور پیدا کنند بى شک بسیار با فضیلت است و مستـحـب در شإن نزول آیه شریفه ((یا ایهاالنبى قل لازواجک و بناتک و نـسـإ المومنین یدنین علیهن من جلابیهن ذلک ادنى ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غـفـورا رحـیـمـا))(24).
آمده است:((در عصر رسول خدا ص زنان به منظور اقامـه نـمـاز بـه مسجد مى رفتند و گروهى از منافقان اوایل شب که هوا تازه تاریک مى شـد در کوچه ها و معابر مزاحم آنان مى شدند و بعد مدعى مى شدند که ما نمى دانستیم این زن کنیز است یا آزاد (چون براى کنیزان پوشاندن سر واجب نبـود)(25).
لذا خداوند سبحان این آیه را نازل فرمود و به رسول خدا ص دستور داد که به همسران و دختران خود و زنان مومنین بگوید که بدون جلباب و روسـرى و پوشـش کـامـل از خـانـه خـارج نـشـونـد.
پس از نزول این آیه, زنان انصار با لباس سیاه و بلنـد و بـا حـجـاب کـامـل در نـمـاز جـمـاعـت حـاضـر مـى شـدنـد(26). از مجموع روایات و آیات استفاده مى شود که زن مسلمان بـایـد بـه گونه اى در میان مردم رفت وآمد کند که نشانه عفاف و پاک دامنى آنان باشـد و به این نام شناخته شوند (ذالک ادنـى ان یـعرفـن) تـا بـیـمـار دلان و مـنـافـقـان در صـدد تـعرض و آزار آنـان بـرنـیـایـنـد. (فـلایـوذیـن).

پى نوشت ها:
1- ان بـیـوتـى فـى الارض الـمـسـاجـد.
(وسـائـل :3 557 / 1) .
2- الـمـسـاجـد انـوار الـلـه.
(مـسـتـدرک وسـائـل 448:3 / 20) .
3- الـمـسـاجـد سـوق مـن الاسـواق الـآخـره.
(مـسـتـدرک وسـائـل 361:3 / 14) .
4- نـور :24 36 .
5- جـن :72 18 .
6- مـجـمـع الـبـیـان :5 372 .
7- اعـراف 29:7 .
8- بـحـار :77 ;86 وسـائـل 86:3 .
9- وسـائـل :3 492 / 6362 .
10- وسـائـل :3 480 / ;6321 مـن لایـحـضـره الـفـقـیـه 237:1 / 713 .
11- رساله توضیح المسائل, آیه الله مکارم شـیـرازى, مـسـإلـه 817
12- وسـائـل :3 481 / 6322 .
13- وسـائـل :3 481 / 6322 .
14- وسـائـل :3 482 / 6327 .
15- ((و نـحـن اقـرب الـیـه مـن حـبـل الـوریـد)) (ق 016:50) .
16- داسـتـانـها و پنـدها, ج9, ص58 .
17- وسـائـل :3 480 / ;631 مـن لایـحـضـره الـفـضـیـه / : 237 / 713 .
18- وسـائـل :4 1116 / 8748 .
19- وسایل شیعه, شیخ حر عاملى, ج4, ص1143, حـدیـث 8858, بـاب 38 از ابـواب دعـا .
20- اصـول کـافـى, بـاب اجـتـمـاع در دعـا, ح3 .
21- وسـائـل :5 47 / 11071 .
22- الـمـسـنـد الـجـامـع 227:6 / 4269 .
23- وسـائـل :5 413 / 10858 و 10861 .
24- احـزاب :33 59 .
25- تـبـیـان :8 361 .
26_ مـجـمـع الـبـیـان :4 370 .