جنسیت و اخلاق قسمت سوم

نویسنده


 

جنسیت و اخلاق
(( قسمت سوم ))
فاطمه صفرى

 

 

لزوم تـوجه به تإثیر منفى بلوغ زودرس یا احساس پیـش رس جنسى در تربیت جنسى نوجوانان و جوانان
یکـى از مسایل مهم در تـربیت و اخلاق جنسـى نـوجوانان و جـوانان مسإله بلـوغ زودرس و یا احساس پیـش رسـى جنسـى (احساسـات جنسـى زودهنگام) است. آشنایـى پدر و مادر و مربیان با ایـن مـوضـوع و عواقب آن و نیز محـرکها و سرمنشإ بـروز ایـن احساسات, آنها را در شناخت مسإله و بکـارگیـرى شیـوه هاى منـاسب جهت دور سـاختـن نوجوان و جـوان از تإثرات زودهنگام باطنى, مشغول نمـودن او به امـور سازنده و مثبت و فراهـم آوردن شرایط زندگى سالـم براى وى کمک مى نمایـد. و بزرگتران را وا مـى دارد که رفتار و کردار خـود را در حضـور کـودکـان کنتـرل کننـد و دست کـــــم در تعدادى از خانواده هایى که در قلمرو تفریح گرفتار نـوعى ابتذال هستند و یا خانـواده هایى که در رفتار و گفتار بى تـوجه و یا حتى در برخى یا معدودى از خانـواده هایى که داراى تظاهرات رفتارى مخالف با اخلاق و معنـویات هستنـد, نـوعى تـوجه و حساسیت را برمـى انگیزد و بـر خصـوصیات اخلاقـى پدران و مادران که شرط اساسى تربیت صحیح جنسـى کودکان است تإثیر مى گذارد.
بلـوغ زودرس جنسى یا احساس پیـش رس جنسى اکنـون در غرب به سنیـن آغاز نـوجـوانـى کشیده شده است. در جامعه ما نیز چنان که پیشتر اشاره نمودیـم ضمـن صحبت و گفتگو با برخى جوانان به بروز چنیـن مسـإله اى در میان تعدادى از جـوانـان که در سنیـن درس و تحصیل هستند, پى بردیم. این در حالى است که در سنیـن نوجوانى و جوانى جریانات روحى یعنى تفکر, حافظه, تصور و احساس به صـورت ثمربخشى توسعه مى یابند. و بدین سبب لازم است در این سنیـن آرامش و امنیت روانى نوجوانان و جوانان در خانواده فراهـم بوده و محیط مساعدى بـراى پـرورش و رشـد قـواى یـاد شـده مهیـا بـاشد.
آسیبها و نتـایج زیان بـار احساس پیـش رس جنسـى و لجـام گسیختگـى احتمالى آن احساس پیـش رس جنسـى و لجام گسیختگـى احتمالى آن مى تـواند نتایج زیان بارى را بـراى نـوجـوان و جـوان به بار آورد که ایـن نتایج جنبه عمـومـى و اهمیت اجتماعى نیز دارنـد. و از ایـن رو بر روى بـرخـى نهادهاى اجتماعى ماننـد نهاد خـانـواده و نظام اجتمـاعى تإثیر مى گذارد. و بر توسعه فرهنگى و تـوسعه سیاسـى نیز تإثیر منفـى دارد. عمـده ترین عواقب ایـن وضعیت به قرار زیر است:(1) ـ نوجوان با گرفتارى به تإثرات جـدیـد, پـریشان خاطر و پژمرده مى شود و از درس عقب مى افتد.
ـ تمایلات جنسى پیـش از موقع, جوان را از تحصیل و استراحت کلى و نشاط بخش منحرف مى کند.
ـ احسـاس پیـش رس اثـر منفـى در روى حـافظه دارد.
ـ دلبستگى جنسى جلـو استعداد جـوانان را مى گیرد و اجازه فعالیت لازم را به آنها نمـى دهـد و به کنجکاوى و کـوشـش آنها لطمه وارد مى سازد.
ـ میل پیش رس جنسى, رشد فکرى و جسمى را پیـش از وقت متوقف کرده, میل به تکـامل خـویشتـن را محـدود مـى سازد.
ـ نوجـوان از آنجا که هنوز نمى تـواند خود را اداره کند و اراده او هنوز قوى نیست, بنابرایـن نمى تـواند جلو خود را بگیرد, و با پیروى از آرزوها و تمایلات خود بیش از پیـش اراده خود را ضعیف تر مى سازد. و اگر نـوجـوانى گرفتار فساد اخلاق شـود, اندیشه مقاومت در بـرابـر عمل نـامشـروع را به مغز خـود راه نمـى دهد.
ـ تمایلات جنسـى پیـش از مـوقع و لجام گسیختگى آن سبب رنج و شکست روحى در نوجوان و جوان مى شود.
ـ میل جنسـى پیـش رس بدون عمق, احساس عمیق عشق را پلید مـى سازد. در کتاب روانشناسى و تربیت جنسـى کـودکان و نـوجـوانان از ن.ک. کروپسکایکا چنین نقل شده است:
عشق را بایـد شناخت, نه فقط به صـورت ارضاى غریزه جنسـى سالـم, بلکه به صـورت احساس شادىآفرینـى که با تمایل دو طرف و نزدیکـى دو روح به یکـدیگر هدفـى واحـد را دنبال مـى کنند و هر دو آماده مبـارزه بـا مشکلات زنـدگـى مشتـرک مـى گـردند.
ـ آغاز میل جنسى پیـش رس در نوجـوانان و مخصوصا باردارى نامشروع نابهنگام سبب تزلزل روحـى و اخلاقـى و خـودسرى مـى شـود و شخص را براى پیدایـش اختلال عصبـى و جنسـى مستعد مـى سازد. و مشکلات مادى فراهـم نموده و در مجمـوع به نوجـوان دختر و پسر اجازه و امکان نمـى دهـد که مقـام شـایسته خـود را در اجتمـاع پیـدا کنـد.
ـ آغاز پیـش از مـوقع احسـاس جنسـى و لجـام گسیختگـــــى آن سبب بیماریهاى خاص مـى گردد. و گاهـى عواقب شـوم بیمارى را بایـد به صـورت تإثرات سخت روحـى در نظر گرفت که منتظر دختـران و پسران جـوان است. در نمونه هاى بسیارى ایـن بیماریها, لطمات روحى سختى را سالهاى متمادى به جاى مـى گذارند و در بسیارى مـواقع سرنـوشت بعدى انسان را تعییـن مى کنند. فرد به دلیل بیمارى به طریق دروغ و نیرنگ با دوستان و خـویشاوندان مراوده برقرار مـى کنـد. چنیـن دختران و پسرانى به جاى خـوشبختـى منتظر نابـودى روحى مى گردند.
ضعف جسمانـى همراه با ضعف دستگاه اعصاب گاهـى آنها را به نتایج ناگوارى مـى کشانـد. برخلاف نتایج زیان بار حاصل از پاسخ گـویـى به احساسات پیـش رس جنسى, ((خوددارى در احساسات جنسى تا تکمیل بلوغ جنسى و اجتماعى میزان رشد روحى و جسمى شخص را تإمیـن مى نماید. ضمنا مـوجب خـوشبختى زیاد خانـوادگى مى شـود.))(2) علاوه بر نکات یاد شـده به نظر مـى رسـد که احساس پیـش رس جنسـى و لجام گسیختگـى احتمالى آن بر توسعه فرهنگى و تـوسعه سیاسـى تإثیر منفى دارد. از این رو در ایـن خصـوص به نکته زیـر به عنـوان یکـى از عواقب عمده مسإله مذکور اشاره مى شود.
ـ تمایلات پیـش رس جنسـى و لجام گسیختگى آن منجر به بـى بند و بارى اخلاقى مـى گردد. و بـى بنـد و بارى اخلاقـى فـرد را از مسایل جـدى اجتماعى ـ سیاسى دور مى سازد. گسترش اجتماعى ایـن لجام گسیختگى و بى بند و بارى اخلاقى با توسعه سیاسى متناقض بـوده و افت آگاهى و رشد سیاسى را باعث مى شود.
محرکها و سرمنشإ بـروز احساسات پیـش رس جنسـى و بلـوغ زودرس(3) ـ تماشاى فیلـم در مـوضـوعاتى که به بیدارى و رشد جنسى نوجـوان کمک مى کند. در حال حاضر هر آنچه از طریق ماهـواره دیده نمى شـود از طریق برخـى فیلمهاى ویـدئویى قابل رویت است. ـ کتابهایـى که مطالبـى مربـوط به روابط باطنى در آنها مطرح شده است. ـ مشاهده زندگـى اطرافیان و دوستان و آشنایان بـى بند و بار. ـ رفت و آمد با دوستان و افراد آلوده.
ـ بـى پاسخ ماندن برخى سـوالها در ذهـن نـوجـوان و عدم راهنمایى بمـوقع او تـوسط پـدر, مادر و مربیان دیگر و منجـر شـدن به کسب اطلاعات وى از دوستـان و آشنـایـان منحـرف.
ـ زنـدگـى شهرى بـا مـدهـاى زیبـا و جـدیـد.
ـ محیط نامساعد خانـوادگـى که داراى نقایص تـربیتـى است. بـراى مثال: بـى تـوجهى پدر یا مادر در پـوشیدن برخـى لباسهاى محرک در نزد فرزنـدانشان و یا بـى مبالاتـى آنها در روابط خصـوصـى اشان که مى تـواند به افزایـش احساس جنسـى زودرس در نـوجوان و جـوان کمک کند.
ـ عکسهاى بـرهنه که در جـوامع دیگـر گستـرش دارد و در جامعه ما بعد از انقلاب به طور پنهانى و اندک احتمالا وجود دارد. به همیـن خاطر موج اجتماعى خاصى ندارد.
ـ بهره بـردارى از سکـس در زمینه هـــــاى مختلف از جمله تبلیغات تجـارى. البته در ایـران بعد از انقلاب در تبلیغات تجـارى چنیـن استفاده هایى وجود ندارد.
ـ مـوسیقیهاى مهیج و تحـریک کننـده همـراه بـا رقصهاى به اصطلاح جـدید و معاصر (در جامعه ما در برخـى مهمانیها و پارتیها چنیـن مـواردى وجـود دارد) که به لجـام گسیختگـى اخلاقـى و جنسـى منجـر مى گردد.
برخى موارد پیشگیرى کننده از بلـوغ زودرس یا بیدارى احساس پیـش از موقع جنسى(4)
ـ پرورش حجب و حیا(5) که از زمان کـودکـى بسیار ضرورت دارد, در واقع عبـارت از جنبه جـدى تـربیت جنسـى و یا تـربیت صحیح احساس جنسـى است. بـا تشکیل ایـن صفت احسـاس عمیق احتـــرام و عفت در برخورد با جنـس مخالف آغاز مى گردد. و در خیلى از مراحل بغرنج و مشکل رشـد جنسـى, ایـن رفتار و رابطه جـوانان را حجب و حیا تحت کنتـرل در مـىآورد و سبب مـى شـود تا ظهور جنسـى زودرس به تعویق افتـد. تربیت جنسـى در محیط خانـواده به وسیله ایجاد حجب و حیا (در مقابل پـررویـى) در کـودکان اعم از دختـر یا پسـر را شـامل مى شـود. حجب و حیا, خصـوصیت مهمى از سیماى اخلاقـى انسان است. و عبـارت است از مهارت در نگهدارى خـویشتـن در اجتمـاع به صــورت شایسته و خوددارى و تحمل.
حجب و حیا پایه عفت و پاکدامنى است. یعنـى پاکـى درون و زیبایى شخصیت است. حجب و حیا در گفتار و کردار و در طرز لباس پـوشیـدن و رفتـار و حـرکات انسان ظاهـر مـى شـود. شکـى نیست که عامل مهم تربیت شیـوه و رفتار مناسب پـدر و مادر است. پرهیز از خشـونت و بى شرمـى و بـى بند و بارى پـدر و مادر است که مهمتریـن خصـوصیات انسانى یعنـى حجب و حیا جـوانان را تقـویت مـى کنـد. و بـرعکـس, بـى شـرمـى پـدر بـاعث بـى شـرمـى پسـر مـى گردد.
و همچنیـن است دخترى که زندگـى بـى بنـد و بار مادرش را مشاهـده مـى کنـد, حتـى لاقیدى پـدر و مادر در پـوشیدن نـوع لباس در خانه کـودکان را از طفـولیت بـى قید و شرم مى کند. ـ آگاه بـودن پدر و مادر از مسایل جسمى و روحى نـوجـوان دختر و پسر, تـوجه به حالات او داشتـن و دادن اطلاعات یا راهنمـاییهاى لازم به وى. از طـرفـى خصـوصیات سالـم اخلاقى پدر و مادر که شرط اساسـى محسـوب مى گردد, همـراه بـا آمـوزش عملـى خصـوصیـات صحیح آداب و معاشـرت.
ـ مشغول نمـودن نوجوان به فعالیتهاى پرجـوش و خروش مانند انواع بـازیها و ورزشها و در مـواردى که زمینه هاى لازم بـراى قهرمانـى وجـود دارد. متمـایل کـردن او به کسب قهرمانیهاى بزرگ.
ـ داشتن هدف و نقشه روشـن براى آینده ـ متمایل ساختـن نوجوانان به کسب معلومات عمومى و فراهـم نمودن امکانات لازم براى آنها در ایـن زمینه. خصـوصا آنکه نـوجـوانان به اطلاعات علمى علاقه زیادى نشان مى دهند.
ـ خـواستهاى علمـى بزرگ ـ فراهـم ساختـن امکانات لازم بـراى جلب نـوجـوانان مستعد به کـارهاى مختلف هنـرى مـاننـد نقـاشـى و...
ـ ورود نـوجـوان به دنیاى ادبیات و مطـالعه کتـابهاى سـالـم در مـوضـوعات گوناگـون. از آنجا که نـویسندگان ادبیات معاصر داراى نگرانیها, امیـدها, ترسها و علایق و زبان مشترک با مردم هـم عصر خود مـى باشند, در نـوجوانان و جـوانان دوران خـود نفـوذ بسیارى دارنـد. از ایـن رو آثار ادبـى آنها در قالبهاى مختلف داستـان, رمان, شعر و... که به نوعى مسایل و مشکلات بلـوغ, احساسات عاطفى و جنسـى, برخـورد و رابطه مناسب دو جنـس مخالف و مسایل دیگر را بـا تـوجه به شـرایط همان عصـر و در چارچـوب ارزشها و هنجارهاى اجتماعى جامعه مطرح مى کند مى تـوانـد نقـش مـوثر و سالمـى را در شکل گیـرى شخصیت نـوجـوان و جـوان ایفـا نمـایند.
ـ از آنجـا که تعداد زیادى از جـوانـان بـا حـرارت به کـارهـاى اجتماعى جلب مى شـوند, میدان دادن و فراهـم ساختـن زمینه هاى لازم بـراى مشارکت اجتماعى جـوانان, از جمله تشکیل اجتماعات و اداره آنها.
ـ تماشاى فیلمهاى سالـم و آمـوزنده و آگاهـى دهنـده. کـودکان و نـوجـوانان حتـى بزرگترها نیز اعمال و رفتار قهرمانان فیلمها و کتابها را مـورد تقلید قرار مى دهند. نشان دادن فیلـم یا نمایـش در بـاره رابطه معقـول و سـالـم میان دو جنـس تـإثیـر فـراوان مـى بخشـد. افزون بـر داستـانها, رمانها و آثـار ادبـى, فیلمهاى مناسب در باره رابطه معقول و سالـم بیـن دو جنس مخالف که البته خالى از تبلیغات مستقیـم, شعارى و تـوإم با بایدها و نبایدهاى خشک و بى روح بـوده و با مسایل زندگى روز مإنـوس باشد در تربیت جنسـى و رشـد شخصیت نـوجوان و جـوان تإثیـر بسیار دارد, بـراى مثال:
سـریال ((در پناه تـو)) که در سـال 1375 از شبکه دوم سیما پخـش مـى شـد صرف نظر از ارزیابـى آن از جهات مختلف که نیاز به پژوهـش دارد. از ایـن دسته فیلمها محسـوب مـى شـود.
ـ مشاهده زندگى بزرگترها, دوستان و آشنایان پایبند به مـوازیـن اخلاقـى و همچنیـن معاشـرت با دوستان, آشنایان و اقـوام و افراد متواضع, ساده و معتقد به اخلاق
ـ رفتـن به گردش خارج شهر, نمایشگاه ها, موزه ها و... به خصوص به طور خانوادگى و با مربیان
ـ تقـویت احسـاس مسـوولیت و نـوع دوستـى در نـوجوان
ـ بحث و گفتگـو در باره مسـایل روز و مبـاحث گـوناگـون سیاسـى, اجتماعى و... و نیز پیرامـون جنبه هاى مثبت و منفـى تجدد و تمدن جـدیـد در محیط خـانـواده و نیز محیطهاى آمـوزشـى دیگر.
ـ تقـویت تـوانایـى قـدرت انتقاد از محیط در نـوجـوان و جـوان.
ـ ایجـاد روحیه مخـالفت بـا بـدیها و زشتیها در نـوجـوان
ـ احساس مسـوولیت و احترام عمیق به پدر و مادر و اجتماع و میهن
ـ از آنجـا که جـوانـان نـوعا شتـابزده انـد و یا دقت لازم را در انتخـاب دوست نـدارنـد, القإ و آمـوزش فکـر صحیح و دقت لازم در انتخاب دوست بـراى تمام زندگـى به فرزنـدان ضرورى است. راستـى, ادب, اعتمـاد و نجیب بـودن را بـاید از دوست انتظار داشت.
ـ آموزش نجابت و شایستگى به طـور عینى در زندگى به نوجـوانان و جوانان
ـ پیـدا کردن ناهماهنگیها در رشـد شخصیت کودک, زیرا آنها کـودک را به عصبـى بـودن و بـروز انحرافات جنسـى مستعد مـى سازنـد.(6)
در مجموع باید توجه نمود که ((به مـوازات تـوجه به اصـول اخلاقى در تربیت جنسى کـودکان باید خصـوصیات پدیده هاى جنسـى مربـوط به جسـم را نیز در نظر گـرفت و بـا تمام نیـرو آن پـدیـده ها را به وسیله نیروى محرک عالى و مـوازیـن خـوب مطیع و منقاد کرد. براى حصـول به ایـن منظور همکـارى معلمان بـا پـدران و مادران نهایت ضرورت را دارد.))(7) در خصـوص بعضى عوامل جنسى و فیزیـولـوژیکى موثر در جلوگیرى از تمایلات ناصحیح جنسى در کـودکان و نوجـوانان مى توان به برخـى تـوصیه هاى بهداشتـى و پزشکى به پدران و مادران اشاره نمود. مانند:
((نـدادن غذاى زیـاد و مـایعات فـراوان در شب به کـودکـــان و نـوجـوانان و یا غذاهاى پـر ادویه و تند. ماننـد: فلفل, خـردل, سرکه و یا غذاهاى پر کالرى. همچنیـن کـودکان و نـوجـوانان بهتر است از پـوشیدن لباس تنگ و یا لباسهاى زیر که از مـواد مصنـوعى تهیه شـده است خـوددارى کنند.))(8)
رجـوع به پزشک متخصص و کارآزمـوده در مـوقعى که احسـاس مـى شـود نـوجـوان احتمالا درگیر مشکلات و یا عادات ناسالـم جنسى شده است, ضرورى است. در آمـوزش و تربیت جنسى نوجوانان و جـوانان علاوه بر مسایلى که در هر دو جنـس لازم است مـورد تعلیـم قرار گیرد, باید به بـرخـى نکات در آمـوزش و تربیت هر کـدام از دو جنـس به طـور جداگانه نیز توجه نمود.

نکـاتـى چنـد در آمـوزش و تـربیت جنسـى و اخلاقـى دختران
ـ دختران نـوجـوان باید طـورى تربیت شـونـد که به واقع به دختر بـودن و سعى در حفظ شرافت خـود افتخار کننـد. و در شرایط مختلف تحصیلى, شغلـى, خانـوادگـى و... در یک رابطه مبتنـى بر شناخت و احتـرام متقـابل بـا جنـس مخـالف نکته بیـن و هـوشیـار بــوده و میدان دارى ایـن برخورد و ارتباط را به دست داشته باشند تا ضمـن سختگیرى و تدبیر خـود را از مـوارد احتمالى لغزش, فریب و نیرنگ حفظ کنند.
ـ برخـوردارى از غرور دخترانه, نه تنها دختران را در حفظ شرافت و مخـالفت بـا تمـایلات سـرکـش خـود مـوفق مـى کنـد بلکه راه بـر سـوءاستفاده کنندگان نیز مى بندد. دخترى که هیچ گـونه تربیتـى از لحاظ غرور دخترانه و شرافت نداشته باشد نه تنها با تمایلات خـود مخـالفت نمـى کنـد که دیگـران را هـم به آن فـرا مـى خـواند.
ـ دختر باید بداند که زیبایى تنها منحصر به زیبایـى ظاهر نیست.
بلکه زیبـایـى واقعى, زیبـایـى انـدیشه, روح و شخصیت است. و در واقع جامعه باید از او زیبایـى انـدیشه و شخصیت را بخـواهـد. و حتى به هنگام ازدواج به عنـوان اولین و مهمتریـن مسإله, شخصیت دختـر بـایـد مـورد نظر بـاشـد و بعد مسـایل ظاهـرى.
ـ پدر و مادر (به خصـوص مادر) باید چطـور لباس پـوشیدن, چگـونه صحبت کـردن, چگـونه نشستـن, نحـوه مراوده با دوستان و... را با بصیـرت و نزاکت به دختـر خـود آمـوزش دهند.
مثلا او باید بیامـوزد که باید درست و مناسب بنشیند, مناسب لباس بپـوشد و از رفتارهاى سبک بپرهیزد تا احترام اطرافیان (دیگران) را به خـود جلب کند. البته زور و فشار, محـدودیت و منع و انکار در آموزش مـوارد ذکر شده تإثیر منفـى اگر نداشته باشد, تإثیر مثبت نخواهد داشت. در گفتگوى انجام شده با جـوانان, دختر محصلى در مـورد این شیـوه نامناسب رفتار برخى پدر و مادرها ایـن طـور مى گوید: بعضى مادرها مثلا اگر دخترشان مانتـوى کوتاهى بپـوشد آن را فـورا پاره مى کنند و دعوا و مرافعه به راه مـى اندازند... در حالى که این تإثیر منفـى دارد. اما مـن وقتـى براى اولیـن بار مانتوى کوتاهى پـوشیدم, مادرم گفت: فقط مواظب خودت باش. و ایـن گفتار مادرم هیچ عکـس العمل منفـى در مـن بـوجـود نیاورد. دختـر دیگرى مى گوید: ممکـن است یک سرى سختگیرى و نظارتها در مورد رفت و آمدهاى جـوانان لازم باشد چـون آزادى بى حساب مى تـواند به زیان خـود جـوانان تمام شـود. اما سختگیریهاى زیاد و بـى دلیل و منطق نتیجه منفى به دنبال دارد. البته مادران دیگر ممکـن است راههاى دیگـرى را بـرگزیننـد. منتهـا سخـن ایـن است که راههاى خشــونت فراوان است ولـى بایـد به دنبال بهترین و صحیح تـریـن راه بـود.
ـ ((مادران هنگـام ظهور علایـم بلـوغ جنسـى, به منظور اجتناب از برخـورد غیر منتظره, باید در موقع مناسب با گفتگوهاى آرام دختر را به آغاز قاعدگى آماده کنند, و تـوضیحاتى در باره ایـن پدیده جسمى و طبیعى بودن و بى ضرر بـودن آن بدهند. و نیز ضرورت مراعات قـواعد بهداشتـى مربـوطه را در ایـن باره به او گـوشزد نمایند. ))(9) همچنیـن مدارس, نشریات, بـدون اینکه نیازى به گفتـن نکات جزیـى باشـد, مـى تـوانند آمـوزشهاى لازم را به دختـران بـدهنـد.

نکـاتـى چنـد در آمـوزش و تـربیت جنسـى و اخلاقـى پسـران
ـ پسـران نیز احتیاج به عفت و پاکـى و نزاکت و ادب در رابطه با دختران دارنـد. نباید تنها از دخترها انتظار پاکـى و عفت داشت. در تربیت نسل جوان باید هم در پسران و هـم در دختران پاکى اخلاق و عفت را پرورش داد.
فساد و انحـراف و نیز سلامت و عفت در جـامعه همیشه دو طـرف دارد که در یک طرف آن مردان قرار دارنـد. بنابرایـن عفت را بایـد از هـر دو جنـس تـوقع داشت. اما در جامعه ما فشار, بیشتـر بـر روى دختران است. و رسـم ایـن بوده است و هنوز هم کـم و بیش بر اساس منـاطق مختلف جغرافیـایـى, شهرى, روستـایـى و نیز نـوع فــرهنگ خانـواده مـرسـوم است که زن را محـدود کنیـم تا پسـر به بیراهه کشیـده نشود و یا از ترس اینکه مبادا به حریـم دختر تجاوز شـود او را بسته بندى مـى کنیـم. در حالـى که اگر تربیت درست نباشـد و شـرایط لازم و سالـم بـراى زنـدگـى شخصـى و اجتماعى آنها فراهـم نبـاشـد, فسـاد و انحـراف بـروز پیـدا مـى کند.
ـ نبـایـد به پسـرهـا اجـازه داد که کلمـات و عبـارات عامیـانه بى نزاکت که حاکـى از بـى شرمـى و وقاحت است بر زبان آورند. آنها اگر به ایـن عمل عادت کنند رفتارهاى زشت در آنها ریشه مى دواند. ـ احتـرام و نزاکت به زن را بـایـد به آنها آمـوخت در حالـى که احتـرام به مـرد را نیز بـایـد به دختـران آمـوخت.
ـ کار کردن, به گردش رفتن, کـوه پیمایى, سینما و نمایشگاه رفتـن پـدر بـا پسـر کمک به رشـد او مـى کند.
ـ گفتگـوى پدر با پسر نـوجـوان خـود در باره تغییرات و اتفاقات ارگانیزم در دوره بلـوغ جنسى و مراقبت از سلامت اخلاقى او. مدارس و دیگر مربیان نیز مـى تـوانند مطالب لازم را براى آنها بگـویند. ـ پسرها باید طـورى تربیت شـونـد که احساسات دختران را به بازى نگیرند. آنها بایـد بیامـوزنـد که شـوخـى و تفـریح با احساسات, بـى انـدازه رذیلانه است. پسـران جـوان بسیارى به منظور شـوخـى و سرگرمى و یا به خاطر سـوءاستفاده به دختران ابراز علاقه مى کنند. دخترى در این باره چنیـن مى گوید: پسرها به خاطر سـوءاستفاده به دختران ابراز علاقه مـى کنند و دختر ساده هـم فریب ایـن حرفها را مى خـورد. او مى افزاید: کمتر پسرى پیدا مى شـود که با دخترى دوست بشـود و بخـواهد با او ازدواج کند. تازه اگر براى دختر مشکلاتـى پیـش بیاید, مى گوید: مـن تو را نمى شناسـم. براى همیـن بهتر است دخترها در حفظ حریـم خـود سختگیر باشند. و بـدون شناخت و تإمل هر کـس را به حریـم احساسات خـود راه ندهند. دختر دیگرى مى گفت:
ایـن مسإله در جامعه ما به نـوعى بیشتر است. چـون, مثلا در غرب اگر پسرى بخـواهد با دخترى دوست شـود, با بهانه ازدواج و قول و قرار مبادرت به این کار نمى کند.
در ایـن صـورت دختـر تکلیف خـودش را مـى داند.
اما در جامعه ما معمـولا و یا بهتر است بگـوییـم اکثرا پسرها به بهانه قـول و قرار ازدواج با دختـران آشنا و دوست مـى شـونـد...
بنابرایـن نه تنها باید از پسران هم انتظار پاکى و عفت را داشت بلکه باید به آنها آمـوخت که بازى با احساسات دختران و استفاده از دروغ و تزویـر در رابطه با جنـس مخالف بـى نهایت رذیلانه است.

بخش دوم:
لزوم تـوجه به نقش مـردان در کنار نقـش زنان در انضباط در اخلاق جنسى و سلامت جامعه

ایـن بخـش از مبحث عبارت از, تـوجه به نقش مـردان در کنار نقـش زنان در انضبـاط در اخلاق جنسـى و سلامت نظام جـامعه است. و همان طـور که در مقـدمه بیان شـد, مسإله ایـن است که آیا مردان نیز مـاننـد زنان به عفت و پـاکـى و نزاکت و ادب در رابطه بـا جنـس مخـالف نیاز دارنـد؟ و آیا اخلاق و فضیلت تنها بـر بـاطـن زنـان مـى بایست حکـومت کند و عفت و پاکـدامنـى و سلامت اخلاقـى تنها بر زنـان فـرض است. گفتیـم, اهمیت ایـن سـوال از ایـــن رو است که اندیشه اى سنتـى, عفت و پاکـدامنـى و سلامت اخلاق را در میان زنان دنبال مى کند و از ایـن رو, اولا: بسیارى از مزاحمتها و رفتارهاى غیر اخلاقى نیمه پنهان برخـى از مردان در رابطه با زنان در جامعه مورد تجاهل قرار مى گیرد. مگر اینکه ایـن رفتارهاى غیر اخلاقى با خشـونت شـدیـد و احتمـالا بـا جنـایت همـراه گردد.
ثانیا: به منظور تـإمیـن سلامت جامعه فشار زیاد بـر زنان است و ایـن زنان هستند که به طـور دایـم مـورد خطاب قرار مـى گیرند در حـالـى که نقـش مـردان در سلامت نظام اجتماعى و انضبـاط در اخلاق جنسـى تقـریبـا به فـرامـوشـى سپـرده مـى شـود.
پاسخ مسایل طرح شده در واقع به ایـن امر برمى گردد که ببینیم به زعم ما, آیا عفت و پاکدامنى تنها کالایى زنانه است و به عبارتـى آیا فساد و انحـراف و نیز سلامت و عفت در جامعه یکطرفه است و یا دو طرف دارد. و اگر پذیرفتیـم که فساد و نیز پاکـدامنـى دو طرف دارد که در یک طـرف آن مردان قرار دارنـد, در ایـن صـورت عفت و پاکدامنى را از هر دو جنس توقع داشته و در هر دو دنبال خواهیـم کرد.
و در ایـن صـورت, نه تنها به مردان نیز از همان دوران کـودکى و نوجـوانى به مانند دختران خـواهیـم آمـوخت که در رابطه با جنـس مخالف نیاز به نزاکت و ادب و عفت و پاکـدامنـى دارنـد, بلکه از آنان نیز به ماننـد زنان در طـول زنـدگیشان انتظار پاکـى و عفت خواهیـم داشت. و بدیـن سبب پرورش حجب و حیا و پرهیز از خشونت و بى شرمـى و بـى بند و بارى را در هر دو جنـس دنبال خـواهیـم کرد.
رفتارهاى غیر اخلاقـى نیمه پنهان بـرخـى از مردان و ایجاد مزاحمت نسبت به زنان پـدیـده اى است که بـررسـى و شناخت علل و عوامل به وجـود آورنـده آن و مـرتفع سـازى ایـــــن عوامل, رعایت نزاکت و پاکدامنى و پرهیز از خشـونت مردان نسبت به جنـس مخالف را در پى داشته و همراه با رعایت اصـول اخلاقـى و پاکدامنـى از سـوى زنان راه به سوى تإمیـن سلامت اخلاقى جامعه خـواهد داشت. بعلاوه شناخت و مرتفع سازى این عوامل به پیشگیرى و کاهـش جرایـم ناشى از ایـن مزاحمتها نیز کمک فـراوان مـى رسانـد. زیـرا ایـن مجمـوعه عوامل همراه با شخصیت و انگیزه هاى فرد و شرایط زنـدگـى او دست به دست هـم داده و رفتارهاى غیر اخلاقـى, خشـونت و مزاحمت و گاه جـرم و جنایت را به وجـود مىآورند. رفتارهاى غیر اخلاقـى و مزاحمتها که هـر کـدام نـوعى خشـونت را در خـود دارنـد, عبـارتند از:
خیره شدن, متلک گفتـن, تعقیب در سکـوت, آزار و اذیتهاى بدنى به شکلهاى مختلف به خصـوص در محلهاى شلـوغ و پـــــر جمعیت و داخل اتوبوس, تاکسـى و دیگر خـودروها, بـوق زدن, چراغ زدن یا متـوقف ساختـن خـودروها براى زنانى که در خیابان منتظر وسیله اى هستند.
مزاحمتها و رفتـارهاى غیـر اخلاقـى گاه به شکل انـواع انحـرافات جنسـى و جرم و جنایت ظاهر مـى شـود. نظر بازى انحراف خفیفتـر, و هتک نامـوس انحرافـى شـدیـد است که ((منحرفان در اولیـن فرصت و موقعیت به هر زنـى که دسترسـى پیـدا کننـد تجاوز نمـوده و براى اجراى مقاصـد پلیـدشان جـراحات شـدیـدى به قـربانیان خـود وارد مىآورند و گاهى نیز بـى جهت آنان را مـى کشند. در بین ایـن گـونه منحرفان تعداد متإهلینى که در زمان وقوع جرم با زن خـود زندگى مى کنند, زیاد است.))(10)
ادامه دارد

پى نوشت :
1ـ کـوچتکف, و.د. و لاپیک, م (روانشنـاسـان بزرگ شـــــــوروى), روانشنـاسـى و تـربیت جنسـى کـودکـان و نـوجـوانـان, صفحــــات 164,165,166,167,224,225,228,231.
2ـ همان, ص232.
3ـ همـان, صفحــات 48, 162,179, 205, 206, 229, 230.
4ـ همـان, 10 ـ 11, 38 ـ 33, 43 ـــ 40, 48, 86, 186, 232, 233 (بـرخـى مطـالب نیز اضـافه شـده است.)
5ـ در باره پرورش حجب و حیا در کـودکان و نوجـوانان مى تـوان به مإخذ فـوق (روانشناسـى و تـربیت جنسـى کـودکـان و نـوجـوانان, کـوچتکف, و.د. و لاپیک, م) صفحات 38 ـ 33 و 43 ـ 40 رجـوع کـرد. شایان ذکـر است که از حجب و حیا در متـن کتاب با واژه کـم رویـى یاد شده است. اما بنا به اظهار مترجـم مقصود مولفان از کم رویى, نقطه مقابل پـررویـى و به معنـى حجب و حیا (پـاورقـى ص33 کتاب) است.
6ـ همان, ص232.
7ـ همان, ص233 ـ 232.
8ـ همان, ص114 ـ 208 ـ 211.
9ـ همان, ص212.
10ـ دانـش, تـاج زمـان, مجـرم کیست؟ جـرم شنـاســـى چیست؟ ص189.