ویژگیهاى خط امام
به روایت حضرت آیت الله خامنه اى
بعد از رحلت امام, ما اعلام کـردیـم که راه امام و خط امـام را ادامه مـى دهیـم. اولا ایـن حرکت, از روى تقلید نبـود; حرکتـى بر اساس تجربه و آگاهى بود. راه امام, راه نجات ایـن کشور, هـم در آغاز انقلاب, هم در دوران حیات آن بزرگوار بود و هـم امروز هست; امـا راه امـام چیست؟ مقصـود مـا از راه امـام, کـــــدام است؟
مـن چنـد مشخصه مهم را از مجمـوعه اى که ما آن را راه امام و خط امام به حساب مىآوریـم, عرض مـى کنـم. چنـد چیز از نظر امام, در درجه اول بود; اول اسلام و دیـن بـود. امام هیچ ارزشـى را بالاتر از ارزش اسلام به حسـاب نمـىآورد. انقلاب و نهضت امـام, بــــراى حاکمیت اسلام بود. مردم هـم که این نظام را قبـول کـردنـد, ایـن انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتنـد, براى انگیزه اسلامـى بود.
سر موفقیت امام ایـن بود که صریح و بدون پرده پوشى, اسلام را روى دست گرفت و اعلام کرد مـن مى خواهم براى اسلام کار کنـم و همه چیز در سایه اسلام است. قبل از دوران انقلاب ما, کسانى در کشـور و در بعضى کشـورهاى دیگر بـوده اند که حقیقتا به اسلام اعتقاد داشتند, اما جرإت نمى کردند, یا نمـى خـواستند صریحا اسلام را مطرح کنند; تحت نامهاى دیگرى وارد میدان مى شدند و عموما شکست خـوردند. علت اینکه امام پیـروز شـد, چـون هـدف خـود را که حاکمیت اسلام است, صـریح بیان کـرد. البته اسلام که امام فـرمـود, در دو بخـش قابل تـوجه است; یکـى بخـش اسلام در قـالب نظام; امـام, اینجـا خیلـى سختگیـر بـود و به یک کلمه کـم یـا زیـاد راضـى نمـى شـد; به یک مسامحه, چه در مسایل اقتصادى, چه غیره, راضـى نمـى شدند. همه جا مـر اسلام, نظام اسلامى, مجلـس شـوراى اسلامـى دولت اسلامـى, قضاوت اسلامى و دستگاههاى گوناگـون, باید بر طبق مصالح, خط اسلام و راه حاکمیت اسلام را دنبال بکننـد, امام, ایـن را دنبال مـى کرد و تا آنجا که توانست, تلاش کرد.
چهره دوم در مـورد پـایبنـدى به اسلام, عمل فـردى اشخاص است; در اینجا دیگر آن صلابت و قاطعیت و اعمال قدرت, وجـود ندارد; اینجا مـوعظه, نصیحت, زبـان خـوش و امـر به معروف است.
امـام, به ایـن عقیـده داشت. پـس اول چیزى که در خط امـام, مهم است, تعقیب هدف اسلامى و حاکمیت اسلامـى در صحنه ایمان و در صحنه عمل است.
دومیـن مطلب, تکیه به مردم است ـ همان طـور که عرض کـردم ـ هیچ کـس در نظام اسلامـى نبایـد مردم, رإى مـردم و خـواست مـردم را انکار کند. حالا بعضـى, رإى مردم را در پایه مشروعیت مـى دانند:
لااقل پایه اعمال مشروعیت است. بدون آرإ مردم, بدون حضـور مردم و بـدون تحقق خـواست مـردم خیمه نظام اسلامى, سـر پا نمـى شـود و نمى ماند. البته مردم, مسلمانند و ایـن اراده و خـواست مردم, در چارچـوب قوانیـن و احکام اسلامى است. امام, مجمع تشخیص مصلحت را درست کرد; یعنى آراى مردم که مظهرش مجلـس شـوراى اسلامـى است, و حدود اسلامى که مظهرش شـوراى نگهبان است, اگر بیـن آنها اختلافـى پیدا شـد, مجمع تشخیص مصلحت تصمیـم مـى گیرد. آن جایـى که مصلحت کشور اقتضا بکند, آن را بر ایـن مقدم مى دارد. مجمع تشخیص مصلحت را هم امام درست کرد.
آنچه که در مورد آزادى گفته مى شود, همه در شکـم ایـن حرکت عظیم و این سر خط مهمـى است که امام براى ایـن کشـور به وجـود آورد. حالا عده اى تازه از راه رسیـده, مـى خـواهنـد آزادى, آزادى فکر و آزادى رإى را به امام و دستگاه امام و نظام اسلامـى, تـازه یاد بدهند و تلقین کنند! ایـن خطى بود که امام, حرکت نظام اسلامى را بر ایـن خط قرار داد. بحمدالله مسـوولان کشور ـ چه امروز, چه در دوره قبل و دولت قبل ـ که همه شـاگـردان امـام بـودنـــــــد و دست پروردگان امام هستند, ایـن چیزها را از بـن دندان دانستند و باور کـردنـد; نمـى خـواهد دیگرى بیایـد و به اینها یاد بـدهـد.
سـوم از مشخصه هـاى خط امـام, عدالت اجتمـاعى و کمک به طبقـــات مستضعف و محـروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صـاحب کشـور مـى دانست. امام, پابـرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزیهاى ایـن ملت مى دانست; همیـن جور هـم هست و همان طور که گفتیـم, امام به گفتـن هـم اکتفا نکرد. امام از همان اول انقلاب, جهادسازنـدگـى, کمیته امـداد, بنیاد مستضعفـان, بنیاد پـانزده خـرداد و بنیـاد مسکـن را به وجـود آورد و دستـورات مـوکـد به دولتهاى وقت داد. عدالت اجتماعى, جزو شعارهاى اصلى است; نمى شـود ایـن را در درجه دوم قـرار داد و به حاشیه رانـد. مگر مـى شـود؟ حالا عده اى از آن طرف درمىآیند که امام فرمـودند: انقلاب ما انقلاب نان نیست, براى نان نیست! بله, انقلاب اکتبر روسیه که در سال 1917 پیدا شـد, به خاطر قطع شدن نان در آن شهرهاى اصلى آن روز بـود ـ مثلا مسکـو ـ اگر مردم آن روز نان داشتند ـ همیـن نان معمولى ـ آن انقلاب پیش نمىآمد. انقلاب ما ایـن جـورى نبـود, انقلاب ما بر اساس یک ایمان بـود; اما معنایـش ایـن نیست که انقلاب نباید به زندگى مردم, به اقتصاد, به نان و به رفاه مردم بپـردازد; ایـن چه حـرفـى است؟! امام به ایـن مسایل مـى پـرداخت و دستـور مـى داد و آنچه در درجه اول, مـورد نظر امام بود, عبارت بـود از طبقات محروم و مستضعف.
البته امروز کنار گودنشینها, آنهایـى که همیشه بلـدنـد گـوشه اى بنشینند و دستـور نسخه صادر کنند ـ بدون اینکه بدانند واقعیتها چگـونه است, یا هیچ مسـوولیتـى احساس کنند ـ مـى گـوینـد: عدالت اجتمـاعى, تحقق پیـدا نکـرده است! البته عدالت اجتمـاعى کـامل, بلاشک تحقق پیدا نکرده, خیلى باید مجاهدت کنیـم; اما نظام اسلامى آمد و آن برنامه و نقشه غلطى را که در ایـن مملکت بود ـ که هیچ حقـى بـراى روستا و روستانشیـن و شهرهاى دوردست و طبقات محـروم قایل نبـودنـد ـ تغییر داد و بیشترین اهتمام را روى ایـن چیزها گذاشت.
امروز بیشتریـن اهتمام دولت خـدمتگزار ما براى نقاط محروم است. در طـول دوران انقلاب, همیشه دولتها این جـور بـودنـد; بیشتریـن اهتمامشان براى مردم محروم و نقاط محروم بـود, کارهاى فراوان و خدمات عظیمـى انجام گرفته است. اینها به برکت همیـن عنصر عدالت اجتماعى در خط امام است.
یک عنصر دیگر, دشمن شناسـى و فریب نخـوردن از دشمـن است. اولیـن کارى که دشمـن مى کند, ایـن جور تبلیغ مى کند که هیچ دشمنى وجـود ندارد. چطـور نظام اسلامى دشمـن ندارد؟! جهانخـواران را از ایـن سفـره به یغمارفته سالهاى متمادى, محـروم کرده است; معلـوم است که دشمنند, مى بینیـم که دارند دشمنـى مـى کنند ـ در تبلیغات, در محاصره اقتصادى ـ هر کارى که مـى تـواننـد در تقـویت دشمـن علیه نظام, دارند مى کنند; صریح هـم مى گویند! در ایـن مملکت, آنچه که براى آمریکا, براى استکبار و براى جهانخواران قابل قبـول نیست, استقلال این مملکت و استقلال و بیدارى ایـن مردم است; آن دست ردى است که ایـن مـردم به سینه دشمنـان ایـن کشـور و جهانخـــواران زده اند; ایـن را نمى خـواهند. با اسلام هـم که دشمنند, چـون اسلام این بیدارى را به مردم داده است; با ایـن دشمننـد. امام, دشمـن را مى شناخت; روشهاى سیاسى و روشهاى تبلیغاتـى آنها را مى فهمید, مـى شنـاخت و در مقـابل آنها محکـم مـى ایستـاد.
محـور دیگر, علاقه و حساس بـودن به سرنـوشت مسلمانان عالـم است, مسلمانان عالـم, عقل استراتژیک نظام اسلامى به حساب مىآیند. الان ملتها در آسیا, در آفریقا و در همیـن منطقه خود ما طرفدار نظام اسلامى هستند. ایـن اظهار ارادتى که به امام و به انقلاب مى کنند, سابقه ندارد; نه امروز نسبت به هیچ کشورى در دنیا وجـود دارد و معمـول است, و نه در گذشته چنین چیزى بـوده است. ایـن به خاطـر اسلام است. امام روى سـرنـوشت بـرادران مسلمان, حساس بـودنـد. و بالاخره تعالـى علمـى و سازندگـى کشـور. اینها سرفصلهاى عمده خط امام است; اسلام, مردم, پیشرفت کشـور, دشمنى با دشمنان و حساسیت نسبت به امت اسلامـى, در آن هست. اینها خط امـام است; مــــا به اینها پایبنـد بودیم و هستیم و به فضل پروردگار خـواهیـم بـود.
در ایـن سالهاى بعد از رحلت امام, چه دولتهایى که سر کار بودند ـ چه دولت قبلى, چه دولت امروز ما ـ چه دستگاه قضایى, چه مجلـس شـوراى اسلامى دستگاه قانـونگذارى, بحمدالله کارهاى بزرگى کردند و خـدمات بزرگـى انجام دادند. جزییات کارهاى اینها آن قدر زیاد و صفحه عملیاتى که مسـوولان ایـن کشـور در قواى مختلف ـ به خصوص در قوه مجریه که بارهاى سنگیـن بر دوش آنهاست ـ به قدرى درخشان و زیاد است که هر منصفى اینها را نگاه بکند, تحسیـن خواهد کرد. مـن اگر بخواهم الان همه آنچه در ذهنم هست, بگویم یک صفحه طولانى است; اینها را بایـد خـود آقایان بیاینـد, به مـردم بگـوینـد و تـوضیح بدهند, تا ببینند که چه زحماتـى کشیده اند! ایـن به برکت پیروى از همین راه امام است. خداى متعال هـم به ایـن کشور تفضل کرده است; ایـن بنایى که امام ساخت, بحمدالله مستحکم مانده است و پـایه هـاى محکـم و ریشه عمیقى دارد.
آثارى را هـم که خـداى متعال و دست قـدرت الهى بـراى ایـن مردم آورد, خیلى عظیم است.
به لطف الهى, پنجاه هزار اسیـر ما بـى دغدغه بـرگشته انـد; بلـوک شوروى که یک مزاحـم و معارضى بود, در طول ایـن سالها متلاشى شد; به لطف الهى ملت مـا در میـدانهاى مختلف, به مـوفقیتهاى بزرگـى دست پیدا کردند; انتخاباتهاى گوناگـون, حضـورهاى برجسته, همیـن حضـور سى میلیونى مردم در انتخابات ریاست جمهورى در دو سال قبل از ایـن, اینها الطـاف الهى و نشـانه هـاى رحمت خداست.
ما افتخار مـى کنیـم که ملتـى جـوان و زنـده و بـا نشاط داریـم, افتخار مى کنیـم که مسـوولان مومـن, بى طمع, بى غرض و مردمى, دارند قـواى ایـن کشـور را اداره مى کنند, افتخار مـى کنیـم که علـى رغم دشمنـى استکبـار و علـى رغم ایـن همه تـوطئه, ملت و مسـوولان مـا بحمدالله تـوانسته اند راه طولانى و دشوار انقلاب را پیـش ببرند و مملکت را بسازند. روز به روز ایـن سازندگى بیشتر خواهد شد; روز به روز ان شإالله به سمت عدالت اجتماعى, پیشتـر خـواهیـم رفت; روز به روز پایه هاى اسلام و تعبد به اسلام در ایـن کشور, محکـم تر خواهد شد.
آن کسانـى که گـوش خـوابانده اند که شاید مردم از اسلام و جمهورى اسلامـى برگردند, بدانند که سرنوشت آنها سرنـوشت همان کسانى است که اول انقلاب خیال مـى کردنـد انقلاب تا سه ماه دیگر, تا شـش ماه دیگر, تا یک سال دیگر از بیـن خـواهد رفت! یا خیال مـى کردند که اول جنگ مـى تـوانند در ظرف یک هفته, ایـران را فتح کننـد! همان طور که آنها تـودهنى خوردند, همان طور که ناکام شدند, همان طور که غلط بـودن تهدیـدهایشان برایشان واضح شـد, آن کسانـى هـم که امروز خیال مـى کنند و به انتظار آن نشسته انـد که ایـن مـردم از دینشان, از قـرآنشان از اسلامشان از روحـانیتشان و از امـامشـان روى برگردانند, تـودهنـى خواهند خورد; آنها هـم سیلـى خـواهنـد خـورد! آینده مال این ملت است; آینده مال ایـن کشور و مال اسلام است, روز به روز به فضل پـروردگـار, خـورشیـد درخشــــان اسلام, درخشانتر خواهد شد و مردم زیادترى را گرما خـواهد داد و نورانى خواهد کرد.
والسلام علکیـم و رحمه الله و بـرکـاته