اعتماد به نفس ، هدیه بزرگ امام به زنان

نویسنده


 

اعتماد به نفس, هدیه بزرگ امام به زنان
گفتگو با خانـم دکتر قـدسیه سیدعلـوى نماینده محترم مجلـس شـوراى اسلامـى
فریبا ابتهاج شیرازى

 

اشاره
خانـم دکتر قدسیه سیدعلوى, نماینده مردم مشهد در دوره هاى چهارم و پنجـم مجلـس شـوراى اسلامـى, متـولـد ســال 1330 در مشهد و از خانـواده اى روحانـى است. او در سال 1350 به دانشکده پزشکـى راه یافت, اما تحصیل را همـراه با مبارزه علیه رژیـم پهلـوى تجـربه کـرده, به طـورى که فعالیتهاى سیاسـى در محیط دانشگاه منجـر به دستگیـرى او و همسـرش در سال 1355 شـد. تبلیغ دیـدگاههاى حضـرت امام خمینـى از طـریق تـوزیع پیامهاى ایشـان و شـرکت در جلسـات تفسیر قرآن حضرت آیت الله خامنه اى در مسجد امام حسـن(ع) و مسجـد کـرامت مشهد از جمله دلایل دستگیـرى او بود.
خانـم دکتر سیدعلوى پـس از سالها فعالیت در مشهد به عنوان پزشک متخصص زنـان, استـاد نمـونه دانشگـاه و انجـام امـور علمـــى و تحقیقاتى در رشته خـود در سال 1371 با رإى قاطع و اول مردم به مجلـس شوراى اسلامى راه یافت, در حالى که همسرش آقاى دکتر فتاحى نیز عنـوان نماینـدگـى مـردم را کسب کـرده و با او همـراه شـد. همچنان که در سالهاى مبـارزه و در دوران دفاع مقـدس در جبهه هاى نبرد در کنار هم بوده اند.
خانـم دکتر سیدعلوى در دوره پنجـم نیز موفق به کسب اعتماد مردم مشهد شـده و هـم اکنون به عنـوان عضـو کمیسیـون زنان, جـوانان و خانـواده و عضـو و مخبر کمیسیون سیاست خارجى مشغول فعالیت است.
به مناسبت یکصدمیـن سالروز تـولد حضرت امام با ایشان گفتگـویـى داشتیم که مى خوانید.

خانـم دکتـر سیـدعلـوى با تشکر از فرصتـى که در اختیار ما قرار دادید, اجازه دهید به عنوان اولیـن سوال از زمان آشنایى شما با افکـار و شخصیت حضـرت امـام آغاز کنیـم.
بسم الله الرحمن الرحیم
از سالهاى آخـر دبیـرستان بـا افکار و انـدیشه هاى امام خمینـى آشنا شـدم و ایـن آشنایـى تا سالهاى اول دانشگاه ادامه یافته و تکمیل مى شد. آن دوران حدود سالهاى 48 ـ 50 بـود. طبیعتا پـس از ایـن آشنایى به عنوان مقلد ایشان بر خـود لازم مى دیدیـم افکار و دیدگاههایشان را تبلیغ کنیـم. در مشهد از طریق[ آیت الله مرحوم] آقاى رضا محامـى که نمایندگـى حضرت امام را داشتند و دایـى مـن بـودنـد پیامها و اطلاعیه هاى ایشـان را دریافت مـى کـردیـم و بـا استفاده از دستگاه تکثیرى که ساخته بـودیـم آنها را تکثیر و به طـور مخفیـانه در دانشگـاه علـوم پزشکـى مشهد پخـش مـى کـردیـم.

تـإثیـر مشخص ایـن آشنـایـى در زنـدگـى شمـا چه بود؟
امام براى مـن به عنوان یک الگو, نمونه و سمبل مبارزه و جهاد و در واقع یادآور صحـابـى و یاران پیامبـر گـرامـى(ص) بـوده است. شخصیتـى که همیشه در حال مبارزه و تلاش و جهاد در راه خدا بـود. به عنـوان یک جـوان دانشجـو تــا قبل از ازدواج و بعد از آن به عنوان یک همسر به ایـن فکر بـودم که چگونه مى تـوان به آن شخصیت بزرگ دستـرسـى یافت. احسـاس مسـوولیت در بـرابـر افکـار امام و مبارزات خستگـى ناپذیـر ایشان ما را به تکثیـر و تـوزیع مخفیانه اعلامیه هایشان در محیط جـامعه و دانشگاه تشـویق مـى کـرد. در همه جا, در مجالـس خصـوصى و دوستانه و در خانـواده صحبت از کارها و دستورات امام بود و در ایـن فضا بسیارى از تصمیمات سرنوشت ساز و مهم زندگـى تحت تإثیر افکار امام صـورت مى گرفت. تحصیل در رشته پزشکـى و سپـس ورود به رشته تخصصـى زنان و مامایى براى خدمت به بانوان مسلمان کشـور در واقع به عنـوان یک تکلیف شـرعى ملهم از بـرنامه هاى امام صـورت گرفت. آن هـم در شرایطـى که با تـوجه به حاکمیت رژیـم طاغوت و طرفـداران بى بند و بارى و بى حجابـى حضـور دخترى محجبه در رشته پزشکـى غیر قابل قبول بـود و همچنیـن ورود به دوره تخصصى جراحـى زنان و مامایى در ابتداى پیروزى انقلاب که باز هـم بسیارى باور نمى کردند زنان بتـوانند جراح خـوبى بشوند. در تمام ایـن احوال به جرإت مى تـوانـم بگویـم غیر از اتکال به خـدا و الهام گرفتـن از برنامه ها و افکار امام و تماس مستمر با نمایندگان ایشان و سایر بزرگان بخصـوص حضرت آیت الله خامنه اى که در آن ایام در مشهد مقـدس بازو و یار قـوى امام بـودنـد, امکان کار و رشد برایم وجود نداشت.

بـدون شک بـا گذشت زمـان بـویژه پـس از انقلاب اسلامـى بـا ابعاد گسترده ترى از شخصیت حضرت امام آشنا شـدیـد. لطفا ایـن ابعاد را تبیین فرمایید.
باید گفت که هنـوز جامعه و آحاد مردم ـ البته باستثنإ خـواص ـ امام را نشناخته اند یا حـداقل کـم شناخته اند. امام در عصر حاضر پدیده اى نـوظهور بـود, پـدیده اى متجلـى از یک آرمان و عقیـده اى تـوحیدى و خـدایـى. پـدیده اى ناشناخته براى دنیا و براى دشمنان اسلام و دین. لذا ابتدا باید این پـدیده قرن و ایـن اعجازگر قرن بیستم به طور دقیق شناخته شود.
به عبارت دیگـر, شناخت امام و یا بهتـر بگـویـم ((امام شناسـى)) باید به عنـوان یک پروژه عظیـم تحقیقاتـى از ابعاد مختلف مـورد مطالعه قرار گیرد و دانشمندان, دانشگاهیان, علمإ و روحانیـون, فقها, حقـوقدانان, سیاسیون, جامعه شناسان, پزشکان, عرفا, شعرا و نویسندگان, خطبا و گـویندگان, هنرمندان و نظامیان و دانشجـویان و معلمیـن و زنان و همه و همه بایـد از دیـد خـود و با نگـرشـى تخصصى ابعاد مختلف ایـن اسـوه و الگـوى انسان کامل و دست پرورده مکتب غنـى و انسان ساز اسلام و ایـن فرزند برومنـد فاطمه زهرا(س) را مطالعه و بـررسـى کنند, بشناسند و به دیگران بشناساننـد. به تعبیر دیگر باید گفت انقلاب شکـوهمند اسلامـى ایران و ان شإالله انقلاب جهانـى اسلام با یاد و نام امام خمینـى و با همت و تلاش آن مـرد بزرگ معنـى و مفهوم داشته و دارد. در واقع مـا بـایـــــد امام شناسـى را جزو بـرنامه هاى شخصـى و فعالیتهاى اجتمـاعى خـود قرار دهیم تا بتـوانیم بگـوییم در راه و خط امام قـرار داریـم. امـا شنـاخت ایـن پـدیـده بزرگ مستلزم چنـدیـن کار است:

1ـ شنـاخت مکتب امـام که همـان مکتب جهاد و مبــارزه و در واقع تشیع حسینى و ملهم از عاشوراست
2ـ شناخت سیره و روش امام در زندگى شخصـى, خانـوادگى و اجتماعى 3ـ شناخت درجه عشق و خلـوص امام به اسلام, خدا و پیامبر گرامى و ائمه اطهار سلام الله علیهم
4ـ شناخت تقواى امام
5ـ شنـاخت بـى تـوجهى امـام به دنیـا, مقـام و زخـارف دنیـوى
6ـ شناخت روح بلنـد و متعالـى امام نسبت به جهان برتر و آخرت و حقیر شمردن دنیا
7ـ شناخت صلابت, شجاعت و پایمردى و استـوارى امام در طـول حداقل نیم قرن مبارزه و جهاد
8ـ شناخت دیـدگاههاى متـرقـى و اسلامـى امام نسبت به زن و حقـوق زنان در خانواده و اجتماع
9ـ شناخت شخصیت فقهى امام به عنـوان مجتهدى بزرگ وجامع الشـرایط
10ـ شنـاخت بعد عرفـانـى شخصیت امام
11ـ شنـاخت ویژه یکـى از ابعاد وجـودى و شخصیتـى امـام که اغلب ناگفته و پنهان مانده و آن مدیریت قوى و تـوانمند امام در رإس امور انقلاب و کشور است. یا تـوجه به سـن بالاى امام چگونه ایشان تـوانستند همچـون یک فـرمانـده جـوان و پـرشـور کشتـى انقلاب را فـرماندهـى و مـدیریت نماینـد و از طـوفانهاى بلا, جنگ و دشمنان اسلام و قرآن و انقلاب به سلامت عبـور دهند و امور کشـور را تدبیر نمایند.
12ـ شناخت عظمت روحـى امام که پیامبـرگـونه همه مـردم کشـورهاى اسلامـى را به وحـدت فرا خوانـد و حتـى در پیام تاریخـى خـود به گورباچـوف, آن کشـور ملحد را نیز ارشاد کرد که متإسفانه در آن مقطع آنها نفهمیدند امام چه مى گـوید و حالا دارند مـى فهمند. بهر حال با ابعاد مختلفى که مى توان در امام سراغ گرفت مى بینید ایـن پـدیده بزرگ تا چه حد براى جامعه ما ناشناخته است و چقدر ضرورت دارد که محققیـن و صاحبان فکر و اندیشه, فرهنگ امام شناسى را در جامعه تسرى دهند.

حضرت امام اهل عرفان بـودند, در حالى که امر سیاست و حکـومت را نیز تا استقرار جمهورى اسلامى دنبال کردند, ایـن دو بعد شخصیتـى را چگونه مى توان با هم جمع کرد؟
جمع میان دو بعد شخصیت سیاسـى و حکـومتـى و بعد عرفانـى امام ـ همان طـور که گفته شد ـ از جمله مـواردى است که ناشناخته مانده و نیاز به مطالعه و بررسـى دارد. اگرچه در بیانى کـوتاه به نظر مـن تجلـى ایـن بعد در امام ریشه در شناخت عمیق ایشـان از اسلام دارد.

حضرت امام قایل به ایفاى نقـش سیاسى زنان در عرصه جامعه بودند, چنانچه حضـور در تظاهرات دوران انقلاب را بدون اجازه پدر و همسر مجاز اعلام کردند. این خود حرکت نمادیـن براى حضور زنان در عرصه سیاست بـود. اما ایـن نقـشآفرینـى از نظر ایشان تا کجا و چه حد مجاز بـود یا تـوصیه مـى شـد؟ آیا آنچه در ایـن 20 سال به وقـوع پیـوست, نظرات ایشـان را تـإمیـن مـى کند؟
امام در واقع زنان را از اسـارت بنـدهاى فکـرى و اجتمـاعى نظام ستمشاهى رها کرده و آنان را با اندیشه هاى اسلامـى و قرآنـى آشنا نمـود. حرکت امام در ایـن راستا در قالب همان بحث قبلى بایستـى از زوایاى مختلف بررسى و تبییـن شود. نمى توان با چند جمله حرکت عظیمى که به برکت وجـود امام در جامعه زنان مسلمان کشـور اتفاق افتاده, بیان کرد. اما شاید بتـوان گفت امام احیاگر نقـش واقعى زن مسلمان در جامعه ایران بـوده و اگر دیدگاه متعالـى و مترقـى ایشان نبود سایه تفکر متحجرانه اى که از اسلام در ذهـن بسیارى از افراد بـود و زن را صـرفا به عنـوان وسیله اى بـراى گذران امـور مردان مى دیدند بر جامعه بیش از پیـش حاکـم مى شد. اما تفکر امام زنان را از کنج خانه ها به صحنه مبارزه با رژیـم ستمشاهى و فاسد کشاند که در پیروزى انقلاب نقـش عظیمى را ایفا کردند. همیـن طور پـس از پیـروزى انقلاب و در دوران دفـاع مقـدس تـوانستنـد بـــا پشتیبانیهاى خـود از جنگ, سربازان اسلام یعنـى فرزندانشان را به جبهه ها اعزام کنند و آنان را تشـویق و تـرغیب نماینـد. به قـول مـرحـوم پـرویـن اعتصـامـى شـاعر تـوانا:

تـوان و تـوش ره مـرد چیست, یارى زن
حطام و ثـروت زن چیست, مهر فرزندان
زن نکوى, نه بانوى خانه تنها بود
طبیب بـود و پرستار و شحنه و دربـان
به روزگار سلامت, رفیق و یار شفیق
به روز سـانحه, تیمارخـوار و پشتیبان

در ایـن عرصه ها که به آن اشاره کردید به وضوح بر همگان روشـن است که امام خـواهان حضور زنان بـوده است. اما فراتر از ایـن عرصه ها نیز به نظر مى رسد امام نظراتى داشتند و حرکتهایى هم کردند.
به عنـوان مثال در تنها هیإتـى که حضرت امام به خارج از کشـور اعزام کـردنـد در ماجـراى نامه به گـورباچـوف و اعزام هیإت به شوروى سابق, یکى از دو سفیر اصلى ایشان خانـم بود. شما هم اکنون مخبر کمیسیـون سیاست خارجـى مجلـس هستید و به طـور قطع با ایـن مبحث برخـورد کرده اید, براستى چرا از ایـن حرکت امام به عنـوان الگـو استفاده نشد, آیا ما هنـوز زنان شایسته اى که بتـوانند در عرصه هـاى بیـن المللـى ایفـاى نقـش نمـاینـد, نـداریم؟
مـن فکر نمـى کنـم در ایـن عرصه زن شایسته نداشته باشیـم. ما با ظرفیت مـوجـود مـى تـوانیـم حتـى سفیـر زن داشته بـاشیم.
در ایـن باب بررسـى هـم کرده ایم, نه مشکل شرعى داریـم و نه منع قانـونى. اما متإسفانه در ایـن زمینه سلیقه اى عمل شده است. در حالى که طـى 20 سال پـس از انقلاب مى تـوانستیـم از ایـن منظر به موفقیتهاى قابل توجهى براى جمهورى اسلامى در سطح بیـن المللى دست یابیـم. ایـن یک ابتکار مورد پسند انقلاب است که کسى باید آن را شروع کند. باب جدیدى است که شجاعت مى طلبد. البته ما مى تـوانیـم حـداقل از نفـر دوم سفـارت شـروع کنیم.
مخصوصا در کشورهاى اسکاندیناوى که بسیارى از مسـوولیـن رده اول آنها زن هستند و تإثیر بسیار مثبتى مى تـواند در مناسبات داشته باشد. شاید بسیار مفید باشد که مطبـوعات وارد ایـن بحث شـوند و با بررسى جـوانب امر از مسوولین بخواهند در ایـن زمینه اقدامات مثبتى انجام دهند.

مجلـس شـوراى اسلامى تا چه حد دیدگاههاى حضرت امام را در قوانین بویژه قوانیـن مربوط به خانواده و زنان محقق ساخته است؟ آیا مشخصا قـوانینـى با الهام از تإکیدات ایشان در زمینه مسایل زنان وجـود دارد؟ اگر در ایـن امر کاستیهایـى هست, علت چیست؟
هنوز کار زیادى لازم است تا تمامـى نظرات حضـرت امام قانـونمنـد شود, بـویژه در مورد زنان. اگرچه قـوانینى نیز در مجلـس شـوراى اسلامـى به تصـویب رسیده که به نحـوى بازگـو کننـده نظرات ایشان باشـد. مانند قانـون سهمیه بندى در رشته هاى تخصصـى پزشکـى که در مجلـس چهارم به تصـویب رسید و دقیقا همان تربیت نیروهاى همگـون براى رسیدگـى به امـورى بود که مربـوط به زنان است. یعنى رعایت بخشى از فتـواهاى حضرت امام. همیـن طـور قانون حمایت از زنان و کـودکان بـى سرپـرست, قانون دادگاههاى خانـواده, تشکیل کمیسیـون زنان, جـوانان و خانـواده, قانـون اجـرت المثل و سایـر قـوانیـن مربـوطه. ناگفته نمانـد که طرحها و لـوایحـى که در مجلـس مطـرح مـى شـود به نـوعى در زمان تصـویب و بیان نظرات مـوافق و مخـالف محملـى براى طرح دیدگاههاى حضرت امام است. یعنـى نماینـدگان چه آنهایـى که مـوافق هستنـد و چه آنهایـى که مخالفت مـى کننـد تلاش دارند در برداشتهاى خـود نظرات امام و اسلام را مطرح کننـد. لذا ضـرورت تلاش و کـار فـرهنگـى بسیـار احسـاس مـى شـود.

بـدون شک تغییر نگـرشهاى نادرست, عدم پذیـرش بـدعتهاى ناصحیح و رفع سنتهاى ناپسند, زمینه ساز تصویب قوانیـن جدید در مجلـس براى پیاده شـدن افکار امام در زمینه مسایل زنان و خانـواده خـواهـد بود.
از سوى دیگر, اگر بخواهیم قوانیـن دیگرى داشته باشیـم بهتر است ارزیابـى و مرورى بر اقدامات انجام شده داشته باشیـم. مهم ایـن است که بتـوانیم قـوانینى را تصـویب کنیـم که ضمانت اجرا داشته باشد. مجلـس قانـونگذارى مـى کند, اما هیچ گاه ارزیابـى نشده که این قوانیـن چقدر اجرا شده است. در بعضى کشـورها مجلـس چند ماه یک بار جلسه دارد. اول مـى رونـد زمینه اجـراى قـوانیـن در میان اقشار مختلف را بررسـى مـى کنند و پـس از قانـونگذارى, مجددا به ارزیابـى آن مى پردازند. اما در اینجا ایـن بررسیها و ارزیابیها صـورت نمـى گیـرد. مـا در ایـن زمینه ضعف داریم.
به هر حال آخریـن مواردى که در دست داریم و در تکمیل پاسخ سوال شما در مـورد تحقق نظرات امام در خصـوص زنان بایـد بـدان اشاره کنـم, بحث حضانت فرزندان به ((ولـى)) شایسته تر است, یعنى فرزند در صـورت طلاق به هـر کـدام از پـدر و مادر که شایسته تـر باشنـد تحویل داده مى شود. همیـن طور بحث عسر و حرج که در قانون مدنى ـ مصداقهاى آن مشخص نیست و هر قاضـى حکمى مى دهد و ایـن مـوجب عدم وحدت رویه شده است. بنابرایـن تلاش شده مصادیق, شفاف و مشخص شود تا شاهـد وحـدت رویه در بـرخـورد با مشکلات خانـواده ها بـاشیـم.

خانـم دکتـر سیدعلـوى, همان طـور که مـى دانیـد امسال به مناسبت صدمیـن سالروز تـولد امام خمینـى, سال ایشان نام گرفته است. به نظر شما زنـدگـى زنان طـى ایـن سـده داراى چه فـراز و نشیبها و تحـولاتـى بـوده و نظرات و دیـدگاههاى حضـرت امام چه جـایگـاه و تإثیرى در این میان داشته است؟
پاسخ به ایـن سـوال نیز نیازمند مطالعه و بررسى صد ساله تحـولات ایـران بـویژه در زمینه زنان دارد. حـداقل بایستـى از زمان کشف حجاب رضاخان ملعون جـریان مبارزه زنان را مطالعه و نقـش علما و روحانیون را به طور کلى و نقش حضرت امام را به طور خاص در ایـن زمینه بـررسـى تا تـإثیـر وجـودى ایشان را دریافت.

به نظر شما مهمتریـن دستاورد انـدیشه و حرکت امام خمینـى بـراى بانـوان چه بوده است؟
فکر مى کنم مهمتریـن دستاورد اندیشه ایشان احیإ شخصیت واقعى زن آن طـور که اسلام عزیز و شرع مقـدس قبول دارد, بـوده است و امام را مـى تـوان منادى تفکرى دانست که در سایه آن چهره عروسک وار زن ملهم از فرهنگ غرب و رژیـم ستمشاهـى به چهره اى ارزشمنـد, مبارز در تمامى زمینه ها تبدیل شد. بـویژه نقشى که در مسایل خانـوادگى و تـربیتـى ایفا نمـود و حاصل آن پشتیبـانـى بـود که از اسلام و انقلاب اسلامـى در دوران انقلاب و دفـاع مقـدس کـرد. اگـر صبــر و بردبارى مادران و زنان و تقدیـم شهدایشان به انقلاب نبود, چگونه در جنگ با استکبار مى توانستیم موفق شویـم. به هر حال تفکر امام نه تنها در داخل, بلکه در سایر کشـورها اثرگذارى فراوانى داشته است. از سـوى دیگـر از دستـاوردهاى مهم امام بـراى زنان, ایجاد اعتمـاد به نفـس در زنـان بـود. یکـى از عوامل بسیار مهم بـراى اینکه هر انسانى بتواند زندگى بهترى داشته باشد اعتماد به نفـس است.
در این امر نقـش مادر, خانواده, مدارس, معلمیـن و مربیان مـوثر است و همه اینها بایـد به انسان بباوراننـد که او مـوجـودى است سـرشـار از استعداد و تـوان. در دوران انقلاب به رغم کــاستیهاى بسیارى که در ایـن زمینه در میان زنان ما وجـود داشت, امام بـا دعوت آنها به میـدان مبـارزه و تقـویت روحیه و دادن اعتمـاد به نفـس به زنـان, ایـن مهم را به همه بـاورانـدنـد که زنـــان از تواناییهاى قابل تـوجه و گاه در بـرخـى زمینه ها بیـش از مـردان برخوردارند. اینکه ما زنان براى تقویت ایـن اعتماد به نفـس تلاش کنیـم یکـى از کارهایـى است که در مسیـر رهنمـودهاى امام انجام داده ایـم. باید براى خـدمت در بسیارى از جایگاهها ایـن باور را که ((مى تـوانیم)), در خود بـوجـود آوریم و به جلو قدم گذاریـم.

بیشتـریـن دغدغه شما نسبت به انقلاب و آرمانهایـى که حضـرت امام مطـرح کردنـد در چیست و مسایل زنان چه بخشـى از ایـن دغدغه ها و آینـده نگرى را به خـود اختصاص مى دهد؟
فکر مـى کنـم فاصله گرفتـن جامعه بویژه زنان از اسلام و آرمانهاى امام مـى تـواند بیشتریـن دغدغه موجـود باشد.
اگر خداى ناکرده گرفتاریهاى روزمره و مشکلات موجود در کشور موجب شود که مردم دل مشغول زندگى جارى شوند ممکـن است به آن اهدافـى که امام در نظر داشتند, نرسیـم.
اهداف جهانى کردن انقلاب, گسترش اسلام, گسترش فـرهنگ حجاب و عفاف در جامعه و در جـوامع بشـر, احیإ تفکر دینـى و ظلـم ستیزى ملهم از قـرآن و دین, ارتقإ شخصیت واقعى زن که در رشد علمى, فرهنگى و اجتماعى وجـود دارد و نه در بى بندوبارى و برهنگى و ...
بسیارى از اهداف دیگـرى که امام احیاگـر آن بـوده است.
البته بایـد گفت که امام هیچ گاه موضـوع زن سالارى و حاکمیت زنان بر جامعه را آن گـونه که بعضـى تفکرات لیبرالیستى و غرب گرایانه مطرح مـى کنند مد نظر نداشته اند, بلکه جایگاه واقعى زن در فرهنگ اسلامى و قرآنى موردتوجه ایشان بوده که همان اجراى اوامر ودستورات الهى و انجام وظایف و تکالیف شـرعى بـراى زنان بـوده است.
به هـر حال امـروز هرچه ما خـداى ناکـرده از اسلام و دیـدگاههاى حضـرت امام دورتـر شـویم به بـدتریـن آفت گرفتار شـده ایم, زیرا امام فرمـودند که تإسـى مـردم به اسلام رمز پیـروزى انقلاب است.
پس یک محور مهم انگیزه الهى است و محور مهم دیگر وحدت است و ما نباید بگذاریم گذشت زمان باعث دورى ما از این دو مقوله شود. در ایـن صورت ما نمى تـوانیم ایـن مفاهیم مهم را به نسل بعدى منتقل کنیـم.
البته همین بحث انتقال به نسل بعدى خود یک کار تحقیقـى مـى طلبد. با جوان باید به زبان خودش حرف زد, باید خود جوانها کار انتقال مفاهیم را انجام دهند. پس شاید از مهمترین دغدغه ها همچنیـن حفظ محـورهاى اصلـى انقلاب و انتقال آن مفاهیـم به نسل جـوان باشـد.

همان طور که اشاره کردید پـس از گذشت بیست سال از پیروزى انقلاب واقعیتـى که مایه نگرانى بسیارى از دلسـوزان انقلاب و اندیشه هاى امـام است, مسـإله انقطـاع نسلهاى بعدى و انفصـال آنها از نسل مبارزه و انقلاب است. ارزیابـى شما از ایـن نگرانى و راهکارهایى که براى آشنایى و پیـوند جـوانان با شخصیت و اندیشه امام معرفى مى کنید, چیست؟ همچنیـن امروز به نظر شما چگونه مى توان از نظرات و شخصیت حضـرت امـام بـراى راهنمـایـى نسل حـاضـر ســــود جست؟
همان طـور که اشاره کردم اگر انسان بتـواند پـدیده امام در قرن حاضر را خـوب بشناسد مى تـواند ایشان را سرمشق و الگوى ملموس از مکتب اسلام و ائمه اطهار(ع) در عصـر کنـونـى قـرار دهـد.
نگرانـى انقطاع نسل حاضر و آینده از انقلاب و اسلام در همیـن عدم شناخت ابعاد وجـودى امام نهفته است. اگـر نسل جـوان کشـور ایـن گـوهر منحصـر به فرد و ذیقیمت را بشناسـد به پیامها و دستـورات ایشان بخصـوص وصیتنامه الهى ـ سیاسى آن بزرگوار عمل خـواهد کرد و اگر بـدانـد وارث چه ثروت عظیمـى شـده است, هیچ گاه از انجام تـوصیه هـاى الهى امـام غفلت نخـواهـد ورزید.
به نظر بنـده امروز ما مکلف هستیـم به عنـوان نسل اول انقلاب که دوران مبارزه و نهضت و دوران پیـروزى انقلاب و بعد از آن را درک کردیم و از نزدیک شاهد آن بـوده ایم, با تمامى توان بکوشیـم راه و یاد و خـاطـره امام همیشه در جـامعه زنـده بمانـد و وصیتنامه ایشان که میراث عظیـم ملـى ـ اسلامى است به صـورت دستـورالعمل و قانـونمند در جامعه عمل شـود. مگر نه ایـن است که وارث هر فرد, موظف به عمل کردن به وصیتنامه او است. ما هـم به عنوان وارثیـن امام بایستى خـود را مکلف بدانیم به وصیتنامه ایشان عمل کنیـم. بى تـوجهى به ایـن مهم, هم خسارت دنیوى و هـم جزاى اخروى دارد و بایـد در بـرابـر امـام, شهدا و شهداى انقلاب پـاسخگـو بـاشیـم.

مجـددا از فـرصتـى که در اختیار ما قـرار دادیـد, سپاسگزاریـم.