پیروزى انقلاب اسلامى ، نقش زنان ، به روایت امام خمینى

نویسنده


 

پیروزى انقلاب اسلامى, نقش زنان,
به روایت امام خمینى
مصطفى آخوندى

زنان, ایـن عنـاصـر فضیلت و ارزشهاى الهى داراى بـرکـات زیـادى هستند و به عنـوان نیمـى از جامعه بشریت, همـواره بیشتریـن بار مشکلات را بـر دوش مى کشند و نـوعا شـریک غم خانـواده مـى باشنـد.
اسلام برخلاف جـوامع و تمدن جاهلـى که زنان را حقیر و ضعیف و دون شمرده و آنان را در خـدمت ابتذال و فساد گـرفته بـود, به زنان, شخصیتـى باکرامت و مقامى والا بخشید. ایـن مقام و منزلت, تـوإم با فـداکارى و ایثار, در پـرتـو انقلاب اسلامـى تجلـى یافت و عطر شکـوفایى ایـن مـوجـود بزرگـوار و بافضیلت, جهانیان را به شگفت آورد, تا آنجا که از سـوى خبرگزاریها و تحلیل گران, انقلاب اسلامى به ((انقلاب چادرها)) نام گرفت.
زنان, ایـن عناصر عفاف و نجابت, نه تنها در پیروزى انقلاب اسلامى سهم بزرگـى ایفـا کـردنـد, بلکه در تثبیت نظام جمهورى اسلامـى و تداوم انقلاب اسلامـى حرف نخست را زدند و با حضـور در صحنه انقلاب اسلامى, تـوطئه هاى دشمنان را در عرصه هاى گوناگون فرهنگى, نظامى, اقتصادى, اجتماعى, سیاسـى و ... نقـش بـر آب سـاختنـد. در ایـن مقاله تلاش شـده است با بهره گیـرى از سخنان گهربـار معمار انقلاب اسلامـى, حضـرت امـام خمینـى, نقـش و سهم بزرگ زنـان در پیـروزى انقلاب, به تصویر کشیده شـود و تلاش و منزلت ایـن بزرگواران عیان گردد. چهار عنوان ((تحـول فکرى و روحى زنان)), ((حضـور زنان در صحنه انقلاب اسلامـى)), ((انگیزه حضـور زنان در انقلاب اسلامـى)) و ((ویژگـى زنان انقلابـى)) محـورهاى اصلـى ایـن تصـویر مـى باشـد.

1ـ تحول فکرى و روحى زنان
هنر انقلاب اسلامى ایـن بود که زنان جامعه ما را متحول ساخت و در مسیر اسلام و ارزشهاى الهى هدایت کرد و از بى هـویتـى و بـى بند و بارى و ابتذال که سوغات غرب بـود, به سوى عزت خـواهى, عفاف, درک شخصیت و کمال جـویى و تحول فکرى و روحى هدایت کرد و از دون مایگى به اوج انسانیت ارتقا بخشید.
زنان مسلمان در انقلاب اسلامى شخصیت و هویت خویـش را یافتند و به مقام و منزلت والاى خـویـش پـى بردند و بینـش سیاسـى, فرهنگـى و اجتماعى پیدا کردند. ایـن تحول فکرى و روحى بزرگى که نصیب زنان شد, مـوهبت الهى بـود که امام خمینى بارها از آن به بزرگـى یاد کـرده و آن را افتخـار بزرگ ملت ایـران دانستند:
((مـن در جامعه زنها یک جـور تحـول عجیبـى مى بینـم که بیشتر از تحـولى است که در مردها پیدا شده[ است].))(1) ((خانمهایى که در قبل وضعشان یک نحـو دیگـرى بـود, و رژیـم آنها را به یک مسـایل دیگرى مشغول کرده بـود, متحول شدند به کسانى که در مقابل رژیـم ایستادنـد.))(2) ((نهضت اسلامـى به بـرکت اسلام چنان تحـولـى در نفـوس زن و مـرد به وجـود آورده که ره صـد سـاله را یک شبه طـى نمـوده است.))(3) ((این یک تحـولى بـود که بشر نمى تـوانست ایـن تحول را درست کند. این تحول الهى بـود.))(4) ((ایـن تحول که در ایـران پیـدا شـد, تحـول همه جـانبه بـود));(5)
یعنـى زنان در تمـام زمینه هاى روحـى, فکـرى, اخلاقـى, فـرهنگـى, سیـاسـى, اجتمـاعى و انگیزه هـا و اهـداف, الهى شـده بـودنــد و مـى خـواستند در صبغه اسلام قرار گیرند و در مسیر حضرت زهرا(س) و زینب کبرا(س) قدم بردارند.

بیرون آمدن از حالت بى تفاوتى
زنان مسلمان از حالت بـى اعتنایى بیرون آمدند و نسبت به سرنـوشت خـود و خـانـواده خـویـش و اسلام احسـاس مسـوولیت کـردند:

((همان زنهایـى که آن وقت که ـ هیچ ـ بـى تفاوت بـودنـد راجع به کشـور خـودشان, راجع به همه چیز, همیـن ها وارد شدند در میدان و دیـدیـم که خـوب هـم مـى تـواننـد انجـام وظیفه کننـد.))(6)

تحول فرهنگى
در تهاجـم فرهنگـى غرب, زنان را در مسلخ ((فروش کالا)) و ((فساد و فحشا)) قربانـى کرده و ایـن مرکز عطـوفت و فضیلت را به گرداب ابتذال کشانده بـودنـد. در طـول پنجاه سال سیاه حاکمیت خانـدان فاسـد پهلـوى, زنان مسلمان زیر فشار و یـورش فرهنگـى استعمار و استکبـار دست و پـا مـى زدنـد. رضـاخـان ایـن مهره استعمــارى و استبدادى, خشـن ترین شیوه را در اشاعه فرهنگ مبتذل غرب, در قالب کشف حجاب به کار برد.
اسلام و انقلاب آمـد و زنان را از ایـن منجلاب فرهنگـى نجات داد و آنان را به اخلاق اسلامـى و حجـاب و عفاف و فضیلتها آراسته ساخت:
((ایـن اسلام که در ایران زنده شد, آن خـدمتـى را که به بانـوان کرده است و خواهد کرد, ارزشش به اندازه اى است که نمى توانیـم ما توصیف کنیـم. اگر نبود این انقلاب و نبود ایـن تغییر و تحولى که در ایران واقع شـده بـود, بعد از چنـد سال دیگـر اثـرى از اخلاق اسلامى در ایران نبود.))(7)
((اینجانب به زنان پرافتخار ایران, مباهات مى کنـم که تحولى آن چنان در آنان پیـدا شـد که نقـش شیطانـى بیـش از 50 سال کـوشـش نقاشان خارجـى و وابستگان بـى شـرافت آنان, از شعراى هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاههاى تبلیغاتى مزدور را نقـش بر آب نمودند و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهـى نشـده و با ایـن تـوطئه هاى شـوم غرب و غرب زدگان آسیب نخـواهد پذیرفت.))(8)
((بجز مشتى زنان مرفه طاغوتـى و وابستگان ساواکـى و سرسپـردگان آنان دیگر قشرهاى میلیـونـى زنان متعهد که اساس ملت مسلمان اند, در دام فـریب دلباختگان به غرب نیفتاده و بـا عمل خـود در طـول پنجاه سال سیاه, بـا روى سفیـد نزد خـدا و خلق شجـاعانه مقاومت نمودند.))(9)
بنیانگذار انقلاب اسلامـى خطاب به روشنفکـران مـرتجع و دلباختگان بـى بنـد و بـارى و ولنگـارى غرب فـرمود:
((آیا زنها در ایران دیگر کنار رفتند به کلـى, یا همـدوش مردها در کارهاى سازنده داخل انـد؟ شما مـى خـواهید که زنهاى اینجا هـم بـى بند و بار باشند, هر جـور مـى خـواهند باشنـد؟ ایـن برخلاف آن تحـولـى است که در خـود زنها پیـدا شـده است.))(10)

میل به مبارزه
رها سـاختـن زنـدگـى آرام و بـى درد سـر و روى آوردن به زنـدگـى پرمخاطره و مبارزه با طاغوت یکى از تحـولاتـى بـود که خداوند در وجود زنها به وجـود آورد. آن ترس و وحشتـى که از طاغوت داشتند, از میـان رفت و شجـاعت و شهامت جـاى آن نشست. زنـان مسلمـان از چکمه پـوشان و سـرنیزه هـاى گـارد شـاهنشـاهـى واهمه اى به دل راه نمى دادند و از زخمى و کشته شـدن نمـى هراسیدنـد. امام راحل ایـن گونه این تحول را بیان مى کند:
(خـداوند) قلبها را از آن وحشت بیرون آورد, از آن وحشتـى که از ایـن رژیمها همه داشتنـد, از آن وحشت بیـرون آورد و به جـاى آن تصمیـم و شجاعت به ایشان داد, به طورى که زنها, بچه ها و مردها, همه به مبارزه برخاستند. کـى سابقه داشت که زن در مبارزه بیاید مقابل توپ و تانک بایستد؟ ایـن یک تحول روحى بود که خداى تبارک و تعالـى در ایـن ملت تحـول را ایجـاد فـرمود.))(11)

تحول سیاسى
بانوان به برکت انقلاب اسلامى و هدایتهاى پیامبرگـونه امام خمینى چنان از بینـش سیاسى برخـوردار شدند که دشمنان اسلام و انقلاب از گمراه ساختـن آنان ناامید و درمانده شـدند. زنان با شناختـى که از ماهیت و تـرفنـدهاى دشمنان اسلام پیدا کـردنـد گام در میـدان مبارزه و سیاست نهادند و خصـم دون را از صحنه بیـرون رانـدنـد. امام خمینى در دیدار زنان مناطق ساحلى جنـوب ایران با اشاره به این تحول بزرگ سیاسى مى فرماید:
((در اینکه مـى بینـم گـوینده شما بانـوان ساحلى, مسایلـى را که مطـرح مـى کنـد, مسایل روز است, مسـایل سیـاسـى روز است, مسـایل اجتماعى روز است, همان طـور که بانوان دیگر در مراکز و در سایر جاهاى ایـران مسایلـى را که مطـرح مـى کننـد, مسایل روز و مسایل سیاسـى و اجتماعى است, که این تحـول به بـرکت ایـن نهضت اسلامـى پیدا شده, مـن امیدوارم که ایـن تحـول باقـى بماند.))(12) و در مـورد بـانـوان محله چهارمـردان قـم فـرمـودنـد:
((بانـوان قـم و چهارمردان پیشرو نهضت اسلامى بـودند. رشد سیاسى خود را اثبات کردند.))(13)

تحول اجتماعى
زنان در انقلاب اسلامـى شیفته کمک رسـانـى به محـرومان و مستضعفان بـودند و به شـوق یارى رساندن به کشاورزان و قشر محروم جامعه و شرکت در جهادسازندگـى سر از پا نمـى شناختنـد. حضرت امام خمینـى فرمود:
((در ایـن جهادسازندگـى که گاهى وقتها مـى بینـم خانمها رفتند و مشغول شـدنـد, خـوب, البته از خـانمها ســـاخته نیست که مثل یک رعیتى, مثل اشخاصى که ورزیده اند, در امـور کار کنند, لکـن همان رفتنشان در بین آن رعایا و بیـن کشاورزان, همان رفتـن و اشتغال پیدا کردن, به همان مقدارى که مى تـوانند, ایـن باعث مـى شـود که قـدرت آنها چنـد مقـابل بشـود. وقتـى آنها ببیننـد که از شهرها خانمهاى محصل, خانمهاى محترم آمـدند و در دهات مشغول کمک هستند به برادرهاى خـودشان, قدرت آنها چند مقابل مى شود و ایـن یک عمل بسیار ارزشمند است ولو عمل خـودش به حسب حجمـش کوچک باشد, لکـن حجم معنوى خیلى زیاد است.))(14)

2ـ حضـور زنـان در صحنه انقلاب اسلامـى
حضور پرشـور در صحنه انقلاب اسلامى از افتخارات بزرگ زنان مسلمان ایـران اسلامـى است. آنـان در همـان روزهـاى نخستیـن انقلاب وارد میدان مبارزه شدند و با جهاد خـود قدم به قدم, انقلاب اسلامـى را یارى کردند. زنان با عزمـى استـوار علیه طاغوت و استکبار جهانى به صحنه مبارزه آمـدند و دیـن خـود را نسبت به اسلام و انقلاب به خـوبـى ادا کـردنـد. امـام خمینـى خطـاب به بـانـوان فـرمــود:

((شما خـواهران در ایـن نهضت سهم بسزایى داشته اید.))(15) ((شما سهم بزرگـى در نهضت اسلامى ما دارید. شما در آتیه براى مملکت ما پشتـوانه هستید.))(16) آن حضرت به ایـن حضـور مـى بالد و افتخار مى کند و مى فرماید:

((مـا بـایـد امـروز که روز زن است ... به زنان خـویـش افتخـار نماییـم. چه افتخارى بالاتر از اینکه زنان بزرگـوار ما در مقابل رژیـم ستمکار سابق و پـس از سرکـوبـى آن, در مقابل ابرقدرتها و وابستگان آنان, در صف اول, ایستـادگـى و مقاومتـى از خـود نشان دادنـد که در هیچ عصـرى چنین مقاومتى و چنیـن شجاعتـى از مردان ثبت نشده است. ))(17)

پیشگام در انقلاب اسلامى
زنان در انقلاب اسلامى, پیشگام و جلـودار نهضت بـودند و پیشاپیـش مردها در صفـوف تظاهرات خیابانى علیه نظام طاغوت حرکت مى کردند. زنان مسلمان در تمامى نهضتها و حرکتهاى اسلامـى پیـش قدم بـودند:

((در مسإله تنباکـو پیش قدم بـودند. در مسإله مشروطیت پیـش قدم بـوده اند و بحمدالله زنها در ایـن جمهورى اسلامـى چنانچه در همه مسـایلـى که عمـومـى پیـش آمـده است, بـراى ایـران پیـش قــــدم بوده اند.))(18)
((در مملکت ما ایـن طـور شـد که بانـوان همـدوش بلکه جلـوتر از مردها از خانه ها بیرون آمدند و در ایـن راه اسلامـى زحمت کشیدند و رنج دیدند, جـوان دادند, شوهر دادند, برادر دادند, معذلک رنج کشیدند, عمل کردند, پشتیبانى از اسلام کردند و مردها هـم به تبع زنها این کار را کردند. ))(19)
((زنهاى محترم متعهد ایران پیشاپیـش مردان به میدان رفتند و سد عظیم شاهنشاهى را در هـم شکستند و ما و همه مرهون قیام و اقدام آنان هستیم.))(20)

نقش هدایتگرى و تشویق مردها
زنها در انقلاب اسلامى نقـش هدایتگرى داشتند و با حضور خـویـش در صف مقـدم تظاهرات, انگیزه قیام و حضـور در تظاهرات و مقابله با طـاغوت را در مـردهـا و جـوانها به وجـود آوردند.
احساس برانگیز بـودند و الهام بخـش, مردان را تشـویق کردنـد و به جـوانها جرات و شجاعت بخشیدند: ((ما نهضت خودمان را مدیون زنها مـى دانیـم. مـردها به تبع زنها در خیابانها مـى ریختنـد. تشـویق مـى کردند زنها مردان را. خـودشان در صفهاى جلـو بـودند. ))(21)
((مردهاى ایران از مخدرات ایران, از بانـوان ایران عبرت گرفتند و تعلیم گرفتند.))(22)
((بانـوان عزیز ما اسباب ایـن شدند که مردها هـم جرإت و شجاعت پیـدا کننـد. مـا مـرهـون زحمـات شمـا خـانمها هستیـــم.))(23)
به واسطه حضـور زنان در صحنه, غیرت مردانگى و احساسات در مردان بـرانگیخته مى شـود و همیـن مـوجب مـى شـود سستـى و تـرس را کنار بگذارنـد و بـا شجـاعت قـدم در میـدان بگذارنـد. امام فـرمـود: ((در مـردها یک حسـى است که اگـر ببیننـد زنها بیـرون آمـده از خـانه هـا بـراى یک مقصـدى, اگـر قـوه شـان یکـى بـاشـد, ده تــا مى شود.))(24)
((اگر چنانچه یک عده از زن وارد بشـونـد در, فرض کنید یک محلـى که محل جنگ است, علاوه بر اینکه خـودشان جنگ مـى کننـد, مردها را که یک احساسـى دارند نسبت به زنها, حساسیت دارند نسبت به زنها, مردها را, قـوه شان را دوچندان مى کنند. ایـن طـور نیست که اینها اگر فرض کنید بروند دفاع کنند, فقط خـودشان دفاع کرده اند; خیر, دفاع کرده اند, خـودشان دفاع کرده اند و دیگران هـم به دفاع وارد کـرده انـد. مرد حساس است نسبت به زن. مرد اگـر صـد نفـر مرد را ببیند که مى کشند, ممکـن است خیلـى چیز نشـود, اما اگر یک زن را ببینند که بى احترامى مى کند حساسیت دارد و لـو اجنبـى باشند, آن زن, هیچ کار هـم به او نـداشته باشـد. ایـن یک حساسیتـى است که مردها دارنـد ... (این) اسباب ایـن مـى شـود که مردها هـم بیشتر وارد بشـونـد, مـردهـا هـم قـوىتـر بشـوند.))(25)

ایثار جان و فرزند
بچه هاى خـردسـال در آغوش مادران, بـا اسلحه دژخیمان شاه پـرپـر مى شدند, و جوانان و نوجوانان در پیش رویشان بر زمیـن مى افتادند و خـون سرخ شهیدانشان سنگ فرشهاى خیابان را رنگیـن مـى ساخت, اما آنان چون زینب کبرا(س) تـن به رضاى خدا داده و پرصلابت و استوار در مقابل ستمگران مـى ایستادند و با ایثار جان و فرزند و صبر در مصیبتها, احسـاس رضـایت در انجـام وظایف خـویـش داشتند.

امام راحل ایثارگـریهاى ایـن قشـر از جامعه را ایـن چنیـن بیان مى دارند:
((شما در چه تاریخى چنیـن دیده اید؟ امروز زنهاى شیردل طفل خـود را در آغوش کشیـده و به میـدان مسلسل و تـانک دژخیمـان رژیـــم مـى روند. در کدام تاریخ چنیـن مردانگـى و فـداکارى از زنان ثبت شده است؟))(26)
((در تظاهرات خیابانى, زنان ما بچه هاى خردسال خـود را به سینه فشـرده, بـدون تـرس از تـانک و تـوپ و مسلسل به میـدان مبـارزه آمده اند.))(27)

ایثار مال
زنان در ایثار جان و فرزند در انقلاب پیشقـدم بـودنـد. در ایثار مال هـم بر مردان سبقت جسته بـودند. آنان آنچه ذخیره داشتنـد و با قناعت جمع کرده بودند, در طبق اخلاص گذاشته, تقدیـم مستضعفان و محرومان کردند. امام چه زیبا زنان مـومـن و عفیف را در ایثار مال معرفى مى کند:
((زنان ایران, هم مجاهدات انسانـى عظیـم کرده اند و هـم مجاهدات مالى. ایـن طبقه محترم زنها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایـر شهرها هستنـد, همیـن خانمهاى محجبه, همینها که مظهر عفاف هستند, در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هـم پیشقدم. ایثار کردند جـواهرات و طلاهایى که دارند. براى مستضعفیـن دادند. عمده در ایـن امـور آن قصـد پاک است.))(28)
((خـداوند شما مـومنات را حفظ کند که در نهضت اسلامـى خط کافـى داشتید, و الان هـم براى مستمندان کمک کردید و کمکهاى شما بسیار باارزش است. کمکهاى بانوان ارزشـش چند برابر کمکهاى مردان است. خداوند شما را حفظ کند.))(29)
((اینها طلاهـاى خـود را که ذخیـره 50 سال, 20 سال, 30 سـالشـان بـود, آمـدند بـراى مستمندان دادنـد. شما چه کـردیـد؟ شماها چه کردید؟))(30)

پشتوانه انقلاب و اسلام
چنـانچه پیشگـامـان انقلاب یعنـى آنـان که سهم بزرگــى در انقلاب داشتنـد و بـا ایثار جان و فـرزنـد و مال, گـوش به فـرمان امام خمینى بـوده و در تمامى صحنه هاى انقلاب اسلامى حضـور داشته, ایـن حضـور را تداوم بخشند و سستـى و بـى اعتنایى به خـود راه ندهند, یقینـا انقلاب اسلامـى بیمه خـواهـد شـد. بنیانگذار انقلاب اسلامـى بارها ایـن مسإله را بیان داشته و از زنان به عنـوان پشتـوانه انقلاب و اسلام یاد کردند: ((ملتـى که بانـوانـش در صف مقدم براى پیشبـرد مقـاصـد اسلامـى هست, آسیب نخـواهـد دید. ))(31)
((شما در آتیه براى مملکت ما پشتـوانه هستید.(32) مـن امیدوارم که باز شما در صف مقدم باشید و ایـن نهضت را به آخر برسانید که حکـومت اسلامى ان شإالله تإسیـس بشـود و تمام اقشار ملت, تمام مستضعفیـن به حقوق حقه خـودشان برسند. خداوند شماها را حفظ کند و بـراى اسلام و مسلمین نگهدارد.))(33)

3ـ انگیزه حضـور زنـان در انقلاب اسلامـى
زنان و مـردان مسلمان در ایـران با انگیزه الهى انقلاب کـردنـد. آنان خـواستار حکـومت اسلامـى و احیاى اسلام ناب محمدى(ص) و زنده شـدن نام قرآن و ائمه اطهار(ع) بـودند. از ایـن رو با نام فاطمه زهرا(س) و زینب کبرا و امام حسیـن(ع) به خیابانها مـى ریختنـد و تظاهرات راه مى انداختند.

عشق به اسلام و قرآن
کسـى زنان مسلمان را مجبـور نکـرده بـود کـودکانشان را در آغوش گرفته, در مقابل تـوپ و تانک و مسلسلهاى رژیـم طاغوت بایستنـد. آنان به خاطـر مقام و قـدرت و ریاست, خـود و فرزنـدانشان را در معرض خطـر قرار ندادنـد, بلکه عشق به اسلام و قـرآن و پیشـوایان معصـوم بـود که آنان را به صحنه کشاند. عشق به فاطمه زهرا(س) و زینب کبـرا بـود که زنان مسلمان ما را انقلابـى کـرد. امام راحل انگیزه زنـان مسلمـان را عشق به اسلام و قـرآن بیـان داشته است:
((ملت ما عاشق اسلام بـود که در همه اطـراف بـا دست تهى سینه هاى خودشان را سپر کردند, جـوانهاى خودشان را بردند در میدان, زنها و مردها رفتند و مبارزه کـردند و پیروز شـدنـد.))(34) ((خانمها بـراى اینکه یک چیزى مثلا دستشـان بیایـد یا فـرض کنیـد که صاحب منصب بشـوند, نمـىآیند بیرون, خـودشان و بچه هایشان را به کشتـن بـدهنـد. ایـن اسلام و قرآن است که خانمها را آورده است بیرون و همدوش مردها بل جلـوتر از مردها وارد در صحنه سیاست کرد.))(35) ((ایـن قدرت ایمان است که شماها را به خیابانها کشید و بانـوان را به خیـابـانها, و ارزش عمل همین است.))(36)

استقلال, آزادى, جمهورى اسلامى
شعار زنـان مـا در انقلاب اسلامـى سه کلمه بــود: استقلال, آزادى, جمهورى اسلامى. آنان خواستار استقلال بـودند و مـى خـواستنـد زیـر سلطه هیچ کشـور و قدرتـى نباشند و مى خـواستند آزاد باشند; یعنى در سایه اسلام زیست کنند; بنده خـدا باشند و عبـد و ذلیل دیگران نباشند. جمهورى اسلامى یعنى حکـومتـى بر اساس اسلام ناب محمدى(ص) مى خواستند که ارکانـش را تـوحید و عدل الهى تشکیل داده باشد, و ولایت خـدا و پیـامبـر بـر آن حـاکـم گـردد. امـام امت فـرمـود:
((زن و مرد زحمت کشید, به خیابانها ریخت, جـورها کشیـد, خـونها داد که اسلام را زنده نگه دارد, براى اسلام خـون داد, براى شهادت داوطلب شـد, ... آنکه به او رإى داد ملت مـا, جمهورى اسلامـــى بود, اسلام مورد نظر بود.))(37)
((آنکه از سر تا سـر کشـور فریادش در خیابان و در کـوچه ها و در مـدارس و در همه جـا بلنـد بـود, ایـن بــود که استقلال, آزادى, جمهورى اسلامـى. ایـن سه کلمه سـر زبـان همه بود.))(38)

الگـوپذیـرى از حضـرت زهـرا(س) و زینب کبرا(س)
زنان مسلمـان ایـران بـا اقتـدا و الگـوپذیـرى از حضـرت فـاطمه زهـرا(س) و دخت بزرگـوارش زینب کبـرا(س) وارد نهضت شـدنـد و در مقابل طاغوت ایستادند و از اسلام و قرآن دفاع کردنـد. بنیانگذار انقلاب اسلامى فرمود:
((فردا روز زن است ... روز زنـى است که دخترش ((حضرت زینب(س))) در مقابل حکومتهاى جبار ایستاد و آن خطبه را خـواند ... زنى که در مقابل یک جبارى ایستاد که اگر نفـس مردها مـى کشیدند, همه را مـى کشتنـد و نتـرسید و ایستاد و محکوم کرد حکـومت را, یزیـد را محکـوم کـرد ... زن یک همچـو مقامـى بایـد داشته بـاشـد.))(39)
((زنهاى عصـر ما بحمـدالله شبیه به همـانها (فـاطمه زهـرا(س) و زینب کبـرا(س)) هستنـد. ایستـادنـد در مقابل جبار بـا مشت گـره کـرده, بچه هـا در آغوششـان و به نهضت کمک کـردند. ))(40)
((ما مکـرر دیـدیـم که زنان بزرگوارى زینب گـونه(علیها سلام الله) فریاد مـى زنند که فرزنـدان خـود را از دست داده و در راه خـداى تعالى و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به ایـن امر و مـى دانند آنچه به دست آورده اند, بالاتر از جنات نعیـم است, چه برسد به متاع ناچیز دنیا.))(41)

4ـ ویژگى زنان انقلابى
زنان مسلمان و انقلابـى که با جهاد در راه خدا, سلطنت 2500 ساله طاغوت را سـرنگون کـردند و تاریخ را دگـرگـون ساختنـد, از منظر حضـرت امـام خمینـى داراى ایـن خصـایل ارزنـده بـودند:

شیردل و شجاع
((ما همگـى مـرهـون شجـاعتهاى شمـا زنـان شیـردل هستیـم.))(42)
((مادران شجاع فـرزنـدان اسلام خـاطـره جـانبـازى و رشـادت زنان قهرمان را در طـول تاریخ زنده کـردنـد. در چه تاریخـى اینچنیـن زنـانـى را سـراغ داریـد, در چه کشـورى؟))(43)

مظهر حجب و عفاف
زنان انقلابى کسانـى بـودند که باحجابـى کـوبنده و عفتـى زیبنده وارد صحنه مبارزه شدند و همیـن براى دشمنان انقلاب اسلامى بیش از هر چیز شکننده و کوبنده بود:
((همینها که مظهر عفاف هستنـد, در نهضت پیشقـدم بـودنـد.))(44)

مظهر خلوص
زنان مسلمـان در انقلاب اسلامـى پیـش از مـردان اخلاص داشتنـد. از ایـن رو ارزش اعمـال آنـان نیز بیشتـر بـود:
((خـواهرهاى ما که در عصر نهضت شـرکت داشتنـد, ارزش اعمال آنان بیشتـر بـود از ارزش اعمال مردها. آنها از پـرده هاى عفاف بیرون آمدند و با پرده عفاف با مردان همصـدا شـدند و پیروزى را تحصیل کردند و حالا هـم با قصـد خالص آنچه که در ایام عمر تهیه کردند, بـراى مستمندان دادنـد. این ارزش دارد, متمکنیـن اگر میلیـونها بـدهنـد, به قـدر ارزش ایـن نیست.))(45)

از طبقات محروم و جنوب شهرها
زنان انقلابـى از طبقـات محـروم و مستضعف و به اصطلاح جنـوب شهرى بودند:
((ایـن زنهایى اطراف شهر قـم و زنهاى جنوب تهران و زنهاى جنـوب همه شهرستانها (جنـوب به معناى اینکه شما (غرب زده ها) مـى گـویید اینها از طبقه پاییـن هستند) اینها حقـوق بشر را مى دانند و عمل مـى کننـد ... شمـاهـا چه کـرده ایـد؟))(46)
((همیـن زنهاى محترم و مـردهاى عزیز محتـرم بـودنـد که از طبقه محروم در آن رژیـم بودند, اینها بـودند که تـوانستند ایـن قدرت شیطانـى را بشکنند و ایـن سـد را خرد کنند و اینها هستند که از ایـن به بعد بـاز تکلیف دارند.))(47)

تربیت شده اسلام
((آنها که قیام کرده انـد, همیـن زنهاى محجـوبه جنـوب شهر قـم و سایر بلاد اسلامى بـودند. آنها که به تربیت آریامهرى تربیت شدند, ابـدا در ایـن امـور دخالت نداشتنـد. آنها تربیتهاى فاسـد شـده بـودند از تربیتهاى اسلامـى آنها را دور نگه داشتند. اینهایى که تـربیت اسلامـى داشته اند, خـون دادند, کشته دادنـد, به خیابانها ریختنـد, نهضت را پیـروز کـردند.))(48)

پى نوشت :
1ـ صحیفه نور, ج11, ص162.
2ـ همان, ج8, ص184.
3ـ همان, ج12, ص72.
4ـ همان, ج7, ص129.
5ـ همان, ص262.
6ـ همان, ج9, ص156.
7ـ همان, ج18, ص262.
8ـ همان, ج14, ص201.
9ـ همان.
10ـ همان, ج19, ص273.
11ـ همان, ج7, ص129.
12ـ همان, ص262.
13ـ همان, ج6, ص85.
14ـ همان, ج9, ص109.
15ـ همان, ص285.
16ـ همان, ج22, ص219.
17ـ همان, ج16, ص125.
18ـ همان, ج19, ص278.
19ـ همان, ج11, ص162.
20ـ همان, ج12, ص73.
21ـ همان, ج6, ص185.
22ـ همان, ج5, ص177.
23ـ همان, ج6, ص2.
24ـ همان, ج11, ص162.
25ـ همان, ج19, ص278.
26ـ همان, ج2, ص111.
27ـ همان, ص143.
28ـ همان, ج6, ص194.
29ـ همان, ص283.
30ـ همان, ج7, ص57.
31ـ همان, ج13, ص31.
32ـ همان, ج22, ص219.
33ـ همان, ج6, ص80.
34ـ همان, ج12, ص98.
35ـ همان, ج17, ص241.
36ـ همان, ج7, ص147.
37ـ همان, ج6, ص269.
38ـ همان, ج10, ص148.
39ـ همان, ج6, ص186.
40ـ همان.
41ـ همان, ج21, ص172.
42ـ همان, ج5, ص153.
43ـ همان, ج3, ص102.
44ـ همان, ج6, ص194.
45ـ همان.
46ـ همان, ص283.
47ـ همان, ص263.
48ـ همان, ص186.