امـام خمینـى;
تـإکیـد بـر نقـش بانوان در حفظ ارزشها
نعمت الله اکبرى

زن در جـامعه, عامل بسیار نیـرومنـد و مـوثـرى است که قادر است سنتها, ارزشها, هنجـارها, روابط اجتماعى و اخلاقـى و ... را حفظ کـرده یا تغییر دهـد, زیـرا با روح و سـرشت حساس و لطیفـى که ـ بخصـوص زن شرقـى ـ دارد, در برابر جلـوه و تحـولات نـو و مـدرن, سریعتـر تحت تإثیر قرار مـى گیرد. بـر ایـن اساس صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان سرچشمه مى گیرد. زن یکتا مـوجـودى است که مـى تـوانـد از دامـن خـود افرادى به جامعه تحـویل دهد که از برکاتشان جامعه به استقامت و ارزشهاى والاى انسانى کشیده شـود و مى تواند به عکـس آن باشـد.(1) مـى تـوان گفت در مقابله با فرهنگ مهاجـم غربـى و حفظ فرهنگ ایرانى اسلامـى, زنان جامعه در سالهاى نفـوذ فرهنگ غربـى پـس از مشروطه, به سه دسته تقسیـم شدند: زنى سنتـى که عمـومـا در کنج خـانه بـود و جز در چهارچـوب خــانه و خانـواده, در اجتماع و مناسبتهاى آن هیچ جایگاهـى نداشت. او به منظور حفظ عفت و ارزشهاى موروثى خـویـش به جاى مقابله با فرهنگ مهاجـم, از آن گریخته بـود, زیرا نه تـوان مقابله و نه پایگاهى محکم و ابزارى در اختیار داشت.
چهره دیگـر زن که هـر روز به جمعیت آن افزوده مــى گشت, چهره زن متجـدد و اروپایـى مآب بود که برخاسته بـود تا از تمامـى قیـد و بندها, تحـدیدها و تحقیرها آزاد شـود, اما نه با کتاب و ارزش و فرهنگ و روشـن بینـى و افزایـش سطح شعور و آگاهى, بلکه با بریدن از حجاب و چادر. او ناگهان و یک باره روشنفکر مى شـود و از خانه به خیابان و کارخانه مى گریزد و مى خواهد به خود فراموش شده خویـش اصالت ببخشد, آن هـم نه در چهارچوب خانه و خانواده, که در میان کارخانه و خیابان.
چهره سـوم زن پیـش از انقلاب, قشــر معدودى است که داراى تحصیلات عالـى و سطح شعور و آگاهـى مناسب نسبت به خـود و جـامعه و زمان خـود مى باشد و وفادار و استـوار نسبت به ارزشهاى والاى انسانى و اسلامى است, که در میان ایـن دو قشر سنت و تجدد چندان عددى نیست و به شمار نمـىآیـد.(2) تحقق انقلاب اسلامـى در بهمـن 57, آنچنان بـرقآسا و سریع بـود که با وجـود مشارکت گسترده زنان در مبارزه ضد رژیـم شاهنشاهى, در ماهها و سالهاى نخستیـن انقلاب, در تفسیر ارزشها و ایجاد تحـول و فـراگیر کردن ارزشهاى جـدیـد و نـو راه زیـادى را در پیـش داشت و جـامعه زنـان همچنـان در استحــاله و دگـرگـونـى فـرهنگـى گـرفتـار مانـده بـود و بسیارى از ارزشهاى تبـدیل شـده به هنجار و به ارث رسیـده از رژیـم قبلـى در جـامعه حـاکمیت داشت(3) پیامها و سخنـرانیهاى تـاریخـى حضـرت امـام در سالهاى اولیه انقلاب همچـون جـرقه اى, ضمیر پاک و زلال زنان را به یکباره شعله ور ساخت: ((زن نقـش بزرگـى در اجتماع دارد. زن مظهر آمال بشر است. زن, پرورش ده زنان و مردان ارجمنـد است. از دامـن زن مـرد به معراج مـى رود. دامـن زن محل تـربیت بزرگ زنـــــان و بزرگ مـردان است)).(4) ایـن سخنان و پیامها از زبان رهبـرى چـون امام در روح و ضمیـر مـرد و زن حلـول یافت و جان و روح آنان را جلا داد, کلام امام در میان زنان جـامعه در سـالهاى اولیه همچـون کلام مسیح در میان حـواریون مـوثر واقع مى گردد و یکباره ارزشهاى فـردى و اجتماعى بـى شمارى که در پـى احساس نیاز شـدیـد در میان زنان جامعه ایجاد شـده بـود, به هنجـار تبـدیل شـده و فـراگیـر مـى شـود, به گـونه اى که تخلف از آن ارزشها به شدت از طرف افکار عمومى, ضد ارزش تلقى مى شود.
در یک سیر تحلیلى تاریخـى در پیامها و سخنرانیهاى حضرت امام در بـاره شخصیت زن, به وضـوح مـى تـوان دریافت که سخنان و بیـانـات حضـرتـش به لحـاظ محتـوا و جهت گیـرى داراى رویکـردى متفــاوت و گـوناگـون و قابل تقسیـم بنـدى از نظر زمان است. به عبارت دیگـر بیانات حضرت امام را به لحاظ زمانى مـى تـوان به دو دوره قبل از سال 61 و بعد از آن تقسیـم بنـدى کـرد, زیرا به لحاظ محتـوایـى, سخنان امام در باره زنان در ایـن دو دوره داراى رویکردى متفاوت است.
در بین سالهاى 57 تا 61 حضرت امام در برخورد با زنان به تحسیـن و تکریـم و تشـویق و قـدردانـى از آنان مـى پردازند: ((در کـدام تـاریخ چنیـن مـردانگـى و فـداکارى از زنان ثبت شـده است)).(5) ((نقـش زنها بالاتر از مردها اگر نبود, کمتـر نبـود)). ((مـن از همه خصـوصا از بانوان محترم که همیشه جانفشانى کردند و نهضت ما را به ثمر رساندند و مى رسانند, تشکر مى کنـم)).(6) حضرت امام در طى سالهاى 57 تا 61 با بیاناتى شیوا و محکـم و استـوار ارزشهاى والاى انسـانـى و اسلامـى را در سطـوح مختلف فـردى و اجتمــاعى و خانـوادگى که در طـى دهه هاى قبل از انقلاب در میان زنان از میان رفته بـود, ایجاد و بیـدار مـى کننـد و با زنـده کـردن ارزشها و ایجاد خـودباورى و اعتماد به نفـس در زنان, آنها را به پاسدارى از ارزشها و صیانت از آن ترغیب و تشـویق مـى نمایند: ((زن انسان است; آن هـم یک انسان بزرگ. زن مـربـى جـامعه است. از دامـن زن انسانها پیدا مـى شـونـد. مرحله اول مرد و زن صحیح, از دامـن زن است. مربـى انسانها زن است)).(7) ((قـرآن کریـم انسان ساز است و زنها نیز انسـان سـاز. وظیفه زنها انسـان سـازى است. اگــر زنهاى انسان ساز از ملتها گـرفته بشـود, ملتها به شکست و انحطاط مبـدل خـواهند شـد)).(8) از ایـن گـونه عبارات و جملات در میان بیانات امام خمینـى در این برهه فراوان است و ایـن گـواه بر آن است که ایشان در پـى بیـدارى و آگاهـى زنان نسبت به مـوقعیت و جـایگاه خویش مى باشند, و با تکریم و تحسیـن و حرمت نهادن به شخصیت زن ـ همچـون پیامبـر اکرم(ص) ـ زنان را نسبت به شإن و منزلت و ارزش خـویـش واقف مى سازند. همچنان که نگرش فرهنگ عمـومـى را نسبت به شخصیت زنان که داراى نگرشى مـوروثى و سنتى است, متحـول مى کنند.
حضـرت امـام بـا تکـریـم و تجلیلـى که از مـوقعیت و مقـام زنان مـى کنند, دو هدف را در نظر داشته اند; یکـى خـودآگاهى زنان نسبت به خویـش و دیگرى تفسیر و تصحیح نگرش جامعه و فرهنگ عمومى نسبت به آنها. به همین منظور بیشتریـن پیامها و بیانات امام در خصوص زنـان در سـالهاى آغازیـن پیـروزى انقلاب اسلامـى است.
رویکرد دیگر مفاهیـم و محتـواى بیانات حضرت امام در خصـوص زنان بعد از سال 61 است; یعنـى دوره دوم سخنان حضرت امام. از سال 61 به بعد در سخنرانیها و پیامهاى امام کمتر جنبه تکریـم و تحسیـن از زنان وجـود دارد. بیانات ایشان بیشتر جنبه تـوصیه و جهت دهـى دارد. منطقا, به نظر مى رسد حضرت امام قصد داشته اند پـس از آنکه حـرمت و ارزش از دست رفته زنـان را احیـا و آنها را به عنــوان عضوى فعال در صحنه هاى مختلف معرفى کرده و ا یـن باور را هـم در زنان و هـم در مـردان تثبیت کننـد, در فـراروى زنـان مسیـرها و رهیافتهاى مناسب را ترسیم کنند:
((شما خانمها, شما زنها توجه به ایـن معنا داشته باشید که همان طـورى که بر مردها در جبهه ها لازم است که جلـو برونـد و پیشقـدم باشنـد, بـر شما هـم در خارج و پشت جبهه باید کمک کنیـد.)).(9) ((شما خانمها همان طورى که آقایان مشغول هستنـد, همان طـورى که مردها در جبهه علمى و فرهنگـى مشغول هستند, شما هـم باید مشغول باشید.)). (10) ((البته بایـد تـوجه داشته باشیـد که حجابـى که اسلام قـرار داده است, بـراى حفظ آن ارزشهاى شماست.)).(11) ((آن قدرى که اسلام خدمت به شما کرده, به مردها آن قـدر خـدمت نکـرد.
اسلام شما را حفظ کـرد و شمـا متقـابلا اسلام را حفظ کنیـد)).(12)
حضـرت امام در دوره اول (61 ـ 57) پیامها و بیانات خـود, احساس نیاز به دارا بـودن ارزشهاى انسانى و اسلامى را در میان بانـوان بیدار کردنـد و ایـن نیاز ایجادشـده مـوجب ایجاد ارزشها گردید.
در پـى تـرویج ارزشهاى ایجادشـده, ارزشها در میان افـراد جامعه فراگیر و تبدیل به هنجار شدند و زنان در ایـن میان نقش بسزایى, هم در ایجاد ارزشها و هـم در تـداوم و فراگیر کردن آن داشتنـد. در آثار امام نقـش زنان در پاسدارى و حفظ ارزشها را مى تـوان در دو زمینه مـورد تـوجه قرار داد: نخست نقـش زنان در ایجاد و حفظ ارزشهاى اجتماعى در چهارچوب نهاد جامعه; و دیگرى, نقـش زنان در حفظ ارزشهاى نهاد خانواده.
حضرت امام بـراى نقـش زنان در حفظ و حراست از ارزشها در جامعه, جایگاه و اهمیت ویژه اى قایل بـودند, به طـورى که مـى فـرماینـد:
((نقـش زنان در عالـم از ویژگیهاى خاصـى بـرخـوردار است. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه مـى گیرد.
زن, یکتا موجودى است که مى تـواند از دامـن خود افرادى به جامعه تحـویل دهد که از برکاتشان یک جامعه, یک جامعه ها, به استقامت و ارزشهاى والاى انسـانـى کشیـده شـونـد و مـى تـوانـد به عکــس آن باشد.))(13) یکـى از ارزشهایـى که حضرت امام براى زنان قایل اند و نقـش زنان را در حفظ و پایدارى آن موثر مى دانند, حضور فعال و سالـم در صحنه هاى مختلف اجتماع از قبیل فرهنگ, سیاست, اقتصاد و ... است. ((امروز زنان در جمهورى اسلامـى, همدوش مردان در تلاش و سازندگـى خـود و کشـور هستند.))(14) ((بانـوان ایران در همه جا فعالیت کردند; چه فعالیتهاى فرهنگـى و چه فعالیتهاى اقتصادى)). (15)
((زنان شیردل و متعهد, همـدوش مردان عزیز به ساختـن ایران عزیز پـرداخته, چنـانکه به سـاختـن خـود در علـم و فـــــــــــرهنگ پرداخته اند)).(16) ((خـواهرهایى که تا کنـون داخل در مسایل روز نبـودند, در مسایل داخل بشوند)).(17) ((زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشـد. زنها در جمهورى اسلامـى رإى بایـد بـدهنـد.
همان طـورى که مردان حق رإى دارند, زنها حق رإى دارند)).(18)
در دیـدگـاه حضـرت امام حضـور فعال زنـان در اجتمـاع و صحنه هاى مختلف آن, با رعایت و حفظ موازیـن شرعى, منجر به ایجاد ارزشهاى مناسب و پـاسـدارى از آنها گـردیـد: ((زنها که در گذشته از همه چیز جامعه محروم بـودند, بحمدالله در ایـن سالهاى اخیر به طـور شایسته و با حفظ مـوازیـن شرعى وارد شده اند.))(19) ورودى که تا پیـش از انقلاب در فرهنگ عمـومـى ایران براى زنان در نزد بسیارى به خاطر عملکرد ضد دینى رژیـم گذشته و فضاى ناسالـم آن زمان ضد ارزش بـود, مانند رفتـن به مراکز آمـوزش عالى دانشگاهها, دخالت در امـور اجتماعى, ظاهر شـدن در مجامع و محافل اجتماعى و ... .
حضـرت امام با خـودبـاورى و ایجاد شناخت مناسب در زنان نسبت به خـود, و تحـول در فـرهنگ عمـومـى, بسیـارى از ارزشها را ایجـاد نمـودند و بسیارى از ارزشهاى کاذب گذشته را به ضـد ارزش تبـدیل کردند و در ایـن مسیر آنچه از همه مهمتر بود, نقـش و حضور زنان در ایـن عرصه بـود: ((آن ارزشـى که امروز در کشـورهاى اسلامـى و خصوصا در کشـور ایران پیدا شده است, ایـن است که در رژیـم سابق شـإن و تـربیت, عبـارت از آرایـش مهوع و لبـــــــاسهاى کذا و منزلگـاههاى کذا بـود, و امـروز ارزش, ارزش انسـانـى است. ارزش اخلاقى است. ارزش انسانى که به واسطه همیـن تحـول در قشر بانوان و دیگر آنهایى که با آرایشهاى فاسد و لباسهاى فاخر مـى خـواستند فخرفروشى کنند, در بیـن جامعه نسوان ما محکومند و خجالت زده اند. آن روز بانـوان اسلامى ما خجلت مـى کشیـدنـد که با لباس اسلامـى و لباسـى که در او مراعات شده باشد ... در بیـن قشرهاى فاسد مرفه بـرونـد. امـروز امـر به عکس است.))(20)

پـاسـدارى از ارزشهاى نهاد خـانواده:
یکـى دیگـر از ارزشهایـى که زنان با حضـور و نقـش خـود از آنها پاسدارى و حفاظت کردند, ارزشهاى چهارچـوب خانه و خانـواده است.
زن در نظام خانـواده دو نقش ایفا مى کند: یکى نقـش مادر بـودن و وظایف آن و وجه دیگر نقـش همسر بـودن است. حضرت امام در بیانات خـود از وجه اول یعنـى نقـش مادر و مـادرى زنان, بسیار تجلیل و تکریـم کـرده اند, به طـورى که معتقـدنـد: ((یک شب مادر نسبت به فـرزندش از سالها عمر پـدر متعهد ارزنـده تـر است.)) و عطـوفت و مهربانى را در سیما و چهره مادران همچـون ((بارقه رحمت و عطوفت رب العالمیـن)) مى بینند و وظیفه مادر بودن را مرهون الطاف الهى مـى دانند و بر این باورند که تحمل این وظیفه سنگیـن جز با رحمت و لطف لایزال الهى قـابل انجـام نیست.
حضرت امام بر ارزش مادر بـودن براى زنان بسیار تإکید دارنـد و زنان را در حفظ و حـراست از ایـن مقام و منزلت تشـویق و تـرغیب مى کنند: ((شما خانمها شرف مادرى دارید که در ایـن شرف از مردها جلـو هستیـد)).(21) ((خدمت مادر به جامعه از خـدمت معلـم بالاتر است و از خـدمت همه کـس بـالاتـر است و ایـن امـرى است که انبیا مى خواستند)).(22)

جمع بندى
در بیانات امام خمینـى به وضـوح مشخص است ایشان براى نقـش زنان در اجتماع جایگاه ویژه اى قایلنـد. بخـش خاصـى از ایـن اهمیت را ایشان مربـوط به نقـش زنان در حفظ و پاسدارى از ارزشها مى دانند و زنان را عنصر اصلى صلاح و فساد جـوامع مى یابند, که صلاح و فساد جـامعه تـابع صلاح و فسـاد آنها است. بـر همیـن اسـاس حجـم وسیع پیامها و بیانات امام در مـورد زنان, در سـالهاى نخستیـن انقلاب انجام شـده است. احیا, ایجـاد و تثبیت ارزشها, مـوقعیت و منزلت بانوان در جامعه و فرهنگ عمـومى, یک وجه بیانات امام, و ترسیـم و تبییـن مسیر روشـن فراروى بانوان وجه دیگر آن است. مـوقعیت و ارزش بـانـوان در اجتمـاع در سـالهاى پــــس از انقلاب به واسطه روشنگریهاى حضرت امام پیشـرفت و ارتقا نمـود و زن از عنصـرى به نام جنـس دوم, خزیده در کنج انزوا, یا ملعبه اى در دست شیادان و فاسـدان و وسیله اى بـراى ارضـاى نیازهاى حیـوانـى و پـر نمـودن خلـوتهاى شهوانـى مجالـس رها و نجات و جایگاهـى رفیع و در شإن خـود را یـافت, که: ((قـرآن کـریـم انسـان ســاز است و زنها نیز انسان ساز)).
امـروزه علاوه بـر انجـام وظایف, بـانـوان به عنـوان پـاسـداران ارزشها, حفظ و حراست از منزلتـى را که حضرت امام به بـرکت اسلام و انقلاب به آنها بخشیـده است, بـر عهده دارنـد. آنچه بـایـد به عنوان وظیفه اى مهم براى بانـوان جامعه ما تلقـى کرد, پاسدارى و صیانت از ارزش و منزلت به دست آمده براى آنها در طى سالهاى پـس از انقلاب است. رهایـى از قید و بنـدهاى بـى اساس و نایل شـدن به ارزشهاى انسانى و اسلامى; آنچه که متإسفانه در برخـى مـواقع در خطـر از دست رفتـن است.(23) حفظ و پـاسـدارى از آنچه که بــراى بانـوان جامعه تا به حال به دست آمده, از وظایف نسل امروز زنان است.


منابع:
1ـ امام خمینـى, صحیفه نـور, اداره کل مـراکز و روابط فـرهنگـى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.
2ـ جایگاه زن در اندیشه امام خمینـى, مـوسسه تنظیـم و نشر آثار امام خمینى, چاپ دوم, 1375.
3ـ سفیـرى, خـدیجه, جـامعه شناسـى اشتغال زنان, مـوسسه فـرهنگـى انتشـاراتـى تبیـان, چـاپ اول, 1377.
4ـ رفیع پـور, فرامرز, آناتـومى جامعه, شرکت سهامـى انتشار, چاپ اول, 1378.
5ـ رفیع پـور, فـرامـرز, تـوسعه و تضـاد, چـاپ سـوم, 1377.
6ـ شریعتى, على, مجمـوعه آثار 21, انتشارات چاپخـش, چاپ هفتـم, 1375.

پى نوشت :
1ـ صحیفه نور, ج16, ص125.
2ـ شـریعتـى, علـى, مجمـوعه آثـار 21.
3ـ ارزش: نـوعى درجه بندى, طبقه بندى و امتیازبندى پدیده هاست, از خوب تا بد, از مثبت تا منفى. ارزش اجتماعى آن چیزى است که اکثریت یک گروه یا جامعه مى گـویند خوب است یا بد است. هنجار, قاعده, رفتـار یا خصـوصیتـى است که اکثـریت یک گـروه یا جامعه به آن عمل مى کنند یا مـى پذیرند و عدم پیروى از آن مجازات و توبیخ و سرزنـش را در پـى دارد. (رفیع پـور, فرامرز, آناتـومى جامعه, 1378.)
4ـ صحیفه نور, ج6, ص194.
5ـ همان, ج2, ص143.
6ـ همان, ج6, ص86.
7ـ همان, ص186.
8ـ همان, ج11, ص253.
9ـ همان, ج19, ص281.
10ـ همان.
11ـ همان, ص121.
12ـ همان, ج18, ص263.
13ـ همـان, ج16, ص125.
14ـ همـان, ج12, ص73.
15ـ همان, ج19, ص120.
16ـ همان, ج12, ص72.
17ـ همان, ج9, 174.
18ـ همان, ج11, ص254.
19ـ همان, ج16, ص5.
20ـ همان, ج14, ص131.
21ـ همان, ج6, ص157.
22ـ همان, ج14, ص131.
23ـ یک تحقیق نگرش سنجى بیان مى دارد که 81/8 درصد از پاسخگـویان معتقـدنـد که مـردم جـامعه در سال 65 به خانمهاى چادرى احتـرام مى گذاشتند; در حالى که ایـن رقـم در سال 71 به 36/8 درصد رسیده است. ایـن تحقیق بیان مـى دارد 86/2 درصد از پاسخگـویان معتقدند در سال 65 عدم رعایت حجـاب از نظر مـردم عجیب و ضـد ارزش بـود. مسإله در سال 71 به 41/5 درصـد مـى رسـد. (رفیع پـور, فـرامـرز, توسعه و تضاد, ص166).