نویسنده

امـام و جـوانـان, گذشته, حـال و آینـده

طاهره کشوادى

((خـدا رحمت کند بنده اى را که بـداند از کجا آمده و در کجاست و به کجا مى رود؟))امام على(ع)
آیا براى انسانى که در طـول عمر خـویـش در مسیر تحقق ایـن حدیث نورانى تلاش و پـویـش نماید, دیگر جاى جهل و تردید در ((حال)) و اضطراب و اندوه براى ((آینده)) مـى ماند؟ آیا براى انسانى که بر مبناى جهان بینى متعالى اسلامى مى فهمد گـوهر انتخاب شده هستـى از سوى خداى حکیم است و براى مدتى در ایـن دنیا, امانتدار ((گنج)) استعدادهاى خویـش و نعمتهاى غیر قابل شمارش الهى شده و بر اساس عدالت طبق آنچه که خـود در دنیـا آزادانه انتخـاب و عمل کــرده است, به محضـر الهى خـواهـد رفت, دیگـر جاى تشـویـش و نگـرانـى مى ماند؟ یا آن کـس که شتابان به سـوى انجام اعمال نیک مى رود تا بـا زاد و تـوشه در رضـوان الهى کنـار اولیـا قـرار گیرد؟
در راستاى همیـن حدیث نـورانى آنجا که امام فرمـود: و بداند در کجا است ... وظیفه همه ما است که بـدانیـم در چه جهانـى زندگـى مـى کنیـم; چه جهان طبیعت و ماده و چه جـامعه انسـانـى و اوضـاع تـاریخـى, سیاسـى و اجتمـاعى. کسب ایـن آگـاهیها به روش صحیح و واقع بینانه ـ بویژه از طریق علماى متعهد و افراد آگاه و متدیـن ـ براى انسان موجب بصیرت, آرامـش, رشد و تعهد مى شـود. به همیـن جهت بخشـى از ایـن مطـالعات و کسب آگـاهیها, به شنـاخت یکـى از عظیـم ترین و شگفتآورتریـن پدیده هاى زمان ما, یعنى انقلاب اسلامـى ایران منعطف مى گردد.
مطالعه اوضاع دوران قبل از انقلاب و حـوادث و سیر انقلاب در طـول بیست سال اخیر یکـى از رسالتها است. بـى تردید جـوان امروز باید بـدانـد بر سر چه سفره گرانمایه اى نشسته است. اگر او ارزش ایـن ((مائده الهى)) را نداند و آگاه نباشد ایـن مائده آسمانى چگونه و بـا تحمل چه رنجها و سختیها و مبـارزات و بـــــا گذار از چه ورطه هاى هـولناک و تـوطئه هاى خطرناک داخلى و خارجى به دست آمده است, آن را راحت از دست خـواهد داد.
با تـوجه به تحول عمیقى که در ملت ایران بخصوص جوانان به واسطه نفـس قدسى و گرم امام به وجود آمد و نقـش عظیـم ایشان در هدایت انقلاب کبیر اسلامى که از بزرگترین ثمرات آن, احیاى دیـن در جهان امـروز است, بـازنگـرى رهنمـودهـا و استعانت از سیـره آن ((روح الهى)) ضرورتـى همگانى مى باشد. از این رو در ایـن مقاله سعى شده است رابطه ((امام خمینـى و نسل جـوان)) در رهنمـودها, هشدارها, اظهار علاقه و ارادتهاى ایشـان بـررسـى شـود.

ایـن سخنان و پیامها در طـول دوران 25 ساله انقلاب از حـدود سال 42 تا سال 67 بـر دل تاریخ نقـش بسته است. دورانـى که اوج تسلط جابرانه و سیاه استعمار بخصـوص دولت امریکا و استیلاى فرهنگـى ـ نظامـى رژیـم پهلـوى در ایران بـود. دورانى که بیـش از هر زمان دیگر شاه و اطرافیانـش به تاراج سـرمایه هاى مادى و معنـوى ایـن کشـور مشغول بـودند. در همیـن زمان انقلاب اسلامـى به رهبرى امام خمینـى رویـش و جـوشـش مـى کنـد و بعد از پیروزى در بهمـن 57 با انبـوهـى از مشکلات, تـوطئه ها و محاصره اقتصادى و نظامـى روبه رو مى شـود. دورانى که جـوانان و مراد آنها ـ امام خمینى ـ با تکیه بـر معارف عمیق اسلامـى وعده هاى الهى را یکـى پـس از دیگرى محقق مـى سازنـد و حکـومت اسلامـى را به رغم مخالفت و دشمنـى قـدرتهاى استکبـارى در یکـى از مهمتـریـن منـاطق جهان بـر پـا مـى کننـد.

امـام, جـوانـان, و مبـارزه بـا استعمـار و طـاغوت
بررسـى سخنرانیها و پیامهاى دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه امام به وضـوح نشان مـى دهـد ایشـان بـا جـدیت و پشتکار چهره ظلمت زده استعمار و رژیـم را افشا مـى کند. ایشان در بیانات فراوانـى سعى مـى کند هیمنه سهمگین استبـداد را در ایـران بشکنـد. از نخستیـن سخنرانیهاى خـود در سال 42 و 43 پیامبرگـونه(1) نوک پیکان حمله را متـوجه سر اژدهاى استعمار مى کند و بى محابا در دورانى که ترس و حیرت و سکـوت همه جا را فرا گرفته است, امریکا را عامل اصلـى بـدبختـى و فساد, و پشتیبـان مهم رژیـم شاه معرفـى مـى نمایـد و نقشه هاى شـوم آنان را براى تباهى ((نسل و حرث))(2) ایران, برملا مـى سازد و شجاعانه راههاى مبارزه را در پیـش پاى ملت و جـوانان انقلابى باز مى کند.

در ایـن خصـوص به بخشـى از سخنـان امـام تـوجه مـى نمـاییم:
((نقشه ایـن بود که[ جوانان] یا در خدمت دولتهاى اجانب باشند و اخیرا خصـوصا در خدمت آمریکا و یا یک افرادى باشند که بـى تفاوت باشند. ایـن مراکزى که براى عیـش و عشرت جـوانها تهیه کردنـد و ایـن مغازه هاى زیادى که براى فروش عروسکها و فرآورده هاى خارجـى که به وجـود آوردنـد و ایـن دکانهاى مشروب فروشـى, اینها به یک طبع خـودش واقع نشـده[ است]. اینها روى یک بـرنـامه اى بــود که آنقدرى که مى توانند در دانشگاهها جوانها را از بیـن ببرند و به خط آنها بکنند. آنقدرى که در آنجا نمـى شـود, یعنـى مراکز فحشا, بى تفاوتشان کنند و راجع به کشـور خـودشان بـى تفاوت باشنـد. هـر کارى مـى خـواهند بکنند, (شاه و آمریکا) بکننـد, آنها[ جـوانان] کارى نداشته باشند)).(3) و:

((از زمان رضاشاه این نقشه ها بـود که باید ایـن ملت را عقب نگه داشت. بایـد ایـن ملت ما را از دیانتـش منفصل کـرد ... از زمان رضاشاه ایـن مطلب پیـش آمد که اسلام را و خدمتگزاران اسلام را هر دو را کـوبید)).(4) و با اشاره به نابـودى ذخایر مادى زیرزمینى مثل مـراتع, نفت و ... و ذخایـر روى زمینـى که جـوانان هستنـد, مى فرماید: ((نمـى گذارند اینها تحصیل کنند. رشد فکرى براى اینها نمى گذارند ... نمى گذارند قوه اعتراض در اینها پیدا شـود ... که مقابل اینها بایستند و نگذارند اینها[ رژیـم شاه] اینقدر چپاول کنند)).
حضرت امام از کید بزرگ استعمار یاد مـى کنند و براى جـوانان نیز رهنمـودهایـى دارنـد که آنها را از غلطیدن در ایـن گرداب عظیـم هلاکتآور حفظ نماید. ایشان همـواره مکتب اسلام و حکـومت اسلامى را نجات دهنده مـردم مـى دانستنـد و از جـوانان نیز مـى خـواستنـد با مطـالعه و شناخت اسلام و تـاریخ صـدر اسلام و شناخت حکـومت امـام علـى(ع), تهذیب نفـس و فـداکـارى, اتحـاد و هشیـارى, التزام به احکام اسلام, افشاى جنایات شاه و اعتـراض به آنها, بیـدار کـردن مردم, پـرهیز از اختلاف و از اجتناب آراى شخصـى در تفسیر قـرآن, تبـرى از قشرهاى غیر اسلامـى و جـدیت در تحصیل علـم(5), خـود را بـراى مبارزه مکتبـى و درازمـدت با امـریکا و رژیـم مستبـد شاه تجهیز نمایند:
((باید تـوجه داشته باشیـد تا روزى که ملت اسلامـى پاىبنـد ایـن مکتبهاى استعمارى مـى باشـد یا قـوانیـن الهى را بـا آن مقـایسه مى کند و در کنار هـم قرار مى دهد, روى آسایش و آزادى را نخواهند دید و ایـن مکتبهایى که از چپ و راست به ملت اسلام عرضه مى شـود, فقط براى گمراهـى و انحراف آنان است و مـى خـواهنـد مسلمانان را بـراى همیشه خـوار و ذلیل و عقب مانـده و اسیـر نگه دارنـد و از تعالیم آزادىبخـش قـرآن کـریـم دور سازنـد.))(6) حضـرت امام با صـراحت بیان مـى فـرمایـد: پاىبنـدى به مکتبهاى استعمارى و حتـى مقایسه اسلام بـا ایـن مکتبها و در کنار هـم قـرار دادن آنها چه ذلت و خـوارى بزرگـى را به همـراه مىآورد.

ایـن کار باعث مى شـود ملتها روى آسایـش و آزادى را نبینند. عدم پاىبندى به اسلام و دورى از تعالیـم قرآن, ذلتآفریـن و اسارتآور است, حتـى اگر بخـواهند اسلام را کنار آنها قـرار دهنـد, گرفتار التقاط مى شوند. پـس راه نجات و آزادى واقعى انسانها در تمسک به اسلام نـاب و بـى تـوجهى به مکـاتب چپ و راست و گـرایشهاى فکــرى برگرفته از ایـن مکاتب است; راهى که قرآن و امام و شهدا در پیش پاى مسلمانان باز کردند.

امام, جوانان و انقلاب
رژیـم شاه همچنـان به ظلـم و چپـاول خـود ادامه مـى داد. شـاه و خانـدان او با نهایت سـرسپـردگـى در مقابل امـریکا و اسـرائیل, خزانه هاى ملت را به جیب گشاد بیگانگان سـرازیر کرده و هر فریاد آزادیخـواهانه را با شدت سرکوب مى نمودند و با ایجاد مراکز فساد مى خواستند جـوانان را به اعتیاد و فحشا و میگسارى و قمار یا به ولگردى و سرگرم شـدن به پـوچگرایـى و هیپـى گرى در وادى وانفساى غفلت و هرزگى به برهـوت بدبختـى بغلطانند و هر که را نیز یاراى مبارزه باشـد, به شکنجه گاهها و تبعیـدگاهها فـرستاده, او را در انزوا قرار دهنـد. ایـن سیاست در داخل ایران ادامه داشت و امام نیز از تبعیـدگاه خـود (نجف اشرف) با نامه ها و پیامها با افشاى نقشه و بـرنامه هاى شاه و امـریکا و آگاه کـردن مـردم و جـوانان داخل و خارج کشـور, بذر انقلاب را در سراسـر ایـران مـى افشانـد. امام بـا تکیه بـر اسلام رهایـى بخـش ـ نقطه وحـدت تمام نژادها و اقـوام کشـور ـ آنچنان امـواج خروشانـى را علیه طاغوت به وجـود آورد که زنجیـرهاى 2500 ساله پـاره شـد و حکـومت اسلامـى ـ هـدف مقبـول امت و امـام ـ در ایـران بـرقـرار گـردید.
هنر بزرگ امام این بـود که در جهانـى که روشنفکران آن, دیـن را افیون ملتها و جدایى دیـن از سیاست را لازمه نهضت مى دانستند, با توحید کلمه و کلمه تـوحید و با به میدان آوردن جـوانانى عاشق و مـومـن, انقلابـى عظیـم به وجـود آورد که آثار آن تا قرنها باقى خـواهـد مـانـد و مشعلـدار مبـارزات ملل مسلمـان خـواهـد بـود.
امام با رهنمودهاى خـویـش, شور انقلاب را در دل جـوانان ایجاد و در هـر مـرحله آنـان را هـدایت مـى کـرد:
((جـوانان ایـران و زنان و مـردان که در زمان طاغوت بـا تـربیت طاغوتى بار آمده بـودند, هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتى مقابله کنند, ولى آنگاه که به دست تـواناى حق جل و علا به انسان انقلابى دور از علایق شیطانى متحول شدند, آن قدرت عظیـم را سرکوب کردند. دستهاى جنایتکارى که جـوانان عزیز را در رژیـم سـابق به مـراکز فساد کشاند و از انسانهاى آزاد عروسکهاى مصرفـى تراشید, انگیزه و نقشه شان ایـن بـود که هر خیانتى که در آن کشور واقع مى شـود و هرچه به سـر ملت و ذخایر ارزنـده آن مـىآیـد و هـرچه زنجیـرهاى استعمار به دست و پاى مردم محکمتـر مـى شـود, در مقابل بـى تفاوت بـاشنـد و یـا به حمـایت همـان رویه بـرخیزند)).(7)

و:
[))جـوانان] بـداننـد که تـوطئه ها در کـار است که نگذارنـد شما جـوانها به رشد انسانى خـودتان برسید و ایـن کشور, کشور آزاد و مستقل باشـد. آنهایـى که چپاول ایـن کشـور مـى کردند, باز مشغول توطئه اند که در ایـن کشور آرامـش برقرار نشود تا اصلاح نشود ... از ایـن جهت ... همه جـوانهاى محتـرم و عزیز بـا بیـدارى تـوجه داشته باشند که اینهایى که در بیـن جمعیتها مىآیند و مى خـواهند با اظهار اسلامیت, با اظهار اینکه ما براى کشـور دلسـوز هستیـم, مانع بشـونـد از اینکه مـردم کار بکننـد ... اینها دوستـان شما نیستند. اینها همانهایى هستند که مى خـواهند نگذارند مملکت شما, کشور شما, مستقل بشـود ... اعراض کنید از ایشان ... از ایـن به بعد هـم مـن امیـدوارم که با حفظ خودتان و حفظ ایمان خـودتان و تـوجه به خـدا ایـن راه را تـا آخـر بـرسـانید)). (8)

امام, جوانان و جنگ
یکـى از توطئه هاى گسترده اى که علیه انقلاب اسلامى تـوسط امریکا و ایادى او در منطقه به راه افتاد, جنگ تحمیلى بـود. رژیـم مغرور عراق به تحـریک امریکا به مرزهاى ایران حمله کرد, ولـى جـوانان مـومـن و سلحشـور با مقاومت دلیرانه و مثال زدنى خـود بخصـوص در خرمشهر, دشمـن را زمینگیر کرده و در طـول 8 سال دفاع مقـدس, با عملیـاتهاى مختلف مـوفق شـدنـد دشمنـــى را که وعده فتح 3 روزه خـوزستان را مـى داد, بدون کسب حتـى یک وجب از خاک ایران منکـوب کنند. از مهمترین عوامل ایـن پیروزى و مقاومت, رابطه عاطفى قوى بیـن امام و جوانان بـود. امام خمینى با صداقت بى بدیل, شجاعت و ایمان قوى, تقوا و اخلاص و ساده زیستى خـود الگو و مراد و محبـوب قلب میلیونها جوان ایرانى شده بـود. از مظاهر ایـن عشق و ارادت دیـدارهاى جـوانان رزمنـده در حسینیه جماران است که چگـونه بـا دیدن مراد خـویـش اشک مـى ریختنـد و عاشقانه در دیدار با محبـوب خود, مجذوب چهره نورانى او مى شدند. امام هـم متقابلا علاقه بسیار عمیقى به جـوانان داشتند. وقتـى پیامها و سخنان امام پخـش مى شد آنچنان از استحکام و قـوت و شادابى و روحیه انقلابـى سرشار بـود که به نظر نمـىآمـد سخـن مـردى در آستانه 90 سالگـى است. اظهار ارادتهاى مخلصانه امام به جـوانان رزمنده و بسیجیان و تقدیر از روحیه ایثـار و تعاون و اخلاص و فـداکـارى و شب زنــــده داریها و شهادت طلبیهاى آنان در تمـام دوران دفـاع مقـدس, جبهه هاى جنگ را وعده گاه جـوانان آگاه و متعهدى سـاخته بـود که بـا دل کنـدن از تمام مظاهـر مـادى و فـریبنـده و دست و پـا گیـر دنیا, جبهه را معراج دل به سـوى حق و قبله حق پـرستان و شیطان ستیزان قرار داده بودند.
((اینجانب هر وقت با یکـى از چهره ها روبه رو مى شـوم و عشق او را به شهادت در بیان و چهره نورانیش مشاهده مى کنـم, احساس شرمسارى و حقارت مى کنم ... جوانان عزیزم! شما توقع نداشته باشید که مـن بتوانـم از عهده ثناى شما و شکر عمل شما برآیم. شما را همان بس که محبـوب خداى تعالى هستید و خداى شما فرمـوده که شما را چـون سدى محکـم و بنیانى مرصـوص در مقابل دشمنان خدا و براى رضاى او ایستاده اید, دوست مـى دارم و این است جزاى شما و ایـن است عاقبت عمل شما.))(9)

و:
((من وقتى که این طور احساسات را از جوانهاى وطـن مى بینم و این طـور مهیا بـودن از بـراى شهادت, مهیا بـودن از بـراى دفـاع از اسلام, غرور مى گیرد مرا که همچو جـوانهایى داریـم.))(10) ((ایـن تحـولى که در جـوانهاى ما, در انسانها, آنهایى که متعهد هستند, پیدا شده است, اهمیتـش بیشتر از آن تحولى است که در مملکت پیدا شده است. این بود که با همت شما جوانان, همه قشرها ... ایـن سد بـاطل را, سـد شیطانـى را شکستیـد و شیطانها را از حـریـم اسلام بیرون کردید)).(11)

امـام, جـوانـان و علـم و فـرهنگ و تربیت
از مهمتـریـن عوامل انحطاط ملتها, وابستگى علمـى و فـرهنگـى به بیگانگان و دشمنان است. رژیـم وابسته شـاه در انجـام مإمـوریت خـود بـراى نابـودى ذخایر مادى و معنـوى ملت ایران, با تبلیغات فراگیر و استفاده از رسانه هاى گوناگـون سعى در استحاله فرهنگـى مـردم داشت. شـدت تبلیغات به حـدى بـود که اقشـارى از مــــردم افتخارشان در استفاده از لغات خارجـى در صحبتهاى روزمـره بـود.
گروهـى دیگر بـراى معالجه ساده تـریـن نـوع بیمارى به خارج سفـر مـى کـردنـد. دولت بـراى ایجاد صنایع از متخصصان خارجـى استفاده مى کرد. آنچه که حتى به عمد نفى و تحقیر مى شد, هـوش و استعداد و فرهنگ خودى, منابع عظیـم مردمى, تاریخ سرشار از حماسه و معنویت و اسلامیت ایران بـود. امام شدیـدا با ایـن برنامه طرح ریزى شـده مقابله مى کرد. اصـولا امام در مسایل علمـى و فرهنگـى بشدت معتقد به استقلال, اتکـاى به نفـس و عدم وابستگـى به خـارج بــود و در سخنرانیها و پیامهاى خـود بسیار روى ایـن مسإله تکیه مى نمـود:
((بى شک بالاترین و والاتریـن عنصرى که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسـى دارد, فرهنگ آن جامعه است. اساس فرهنگ هر جامعه هـویت و مـوجـودیت آن جامعه را تشکیل مـى دهد و با انحراف فرهنگ, هر چند جامعه در بعدهاى اقتصادى, سیاسى, صنعتى و نظامى قدرتمند و قـوى باشـد, ولـى پوچ و پـوک و میان تهى است.))(12) تإکیـد امام بر استقلال, به حـدى بـود که محاصره اقتصادى ایران تـوسط امریکا را یک پیروزى بـراى ملت ایران دانست, تا به ایـن تـرتیب جـوانان و متخصصـان داخلـى ابتکـارات و اختـراعات خـود را بـروز بـدهنـد.
ایشان همـواره تإکید مى کرد مردم ایران مـى تـوانند داراى صنایع پیشـرفته باشنـد, به شـرط آنکه بـا ایمان و اعتماد به نفـس تلاش کنند.
در مـورد مسایل تربیتى هـم با تیزبینى خاص خـود, پایه هاى اولیه تربیت را خانـواده و دامان مادر و پدر مى دانست و تإکید مـى کرد محیط و وضع پـرورش نـوجـوانـان محیطـى اسلامـى و صحیح بـاشـــد:
((از ایـن رو است که نقش خانواده و بخصوص مادر در نونهالان و پدر در نـوجـوانان بسیار حساس است و اگر فرزندان در دامـن مادران و حمایت پدران متعهد به طـور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مـدارس فرستاده شـونـد, کار معلمان نیز آسانتر خـواهد بـود. اساسا تربیت از دامان پاک مادر و جـوار پدر, شروع مـى شـود و با تربیت اسلامى و صحیح آنان استقلال و آزادى و تعهد به مصالح کشـور پایه ریزى مى شود. ))(13)
((اکنـون بر معلمان متعهد و مسـوول دبستانى و دبیرستانى است تا با کوشـش خود جـوانانى را تحویل دانشگاهها دهند که با آگاهى از انحرافات گذشته دانشگاه, بر فرهنگ غنى و مستقل اسلامـى ـ ایرانى تکیه کننـد و بر اساتید متعهد است ... جـوانانـى متعهد نسبت به مصالح کشـور و آگاه به اهـداف اسلام تحـویل جامعه دهنـد. ))(14)
((و اما در دانشگاه نقشه آن است که جـوانان را از فـرهنگ و ادب و ارزشهاى خـودى منحرف کننـد ... و دولتمردان را از بیـن اینان انتخاب و بر سرنـوشت کشـورها حکـومت دهند, تا به دست آنها هرچه مـى خـواهند انجام دهند. اینان کشـور را به غارت زدگى و غربزدگـى بکشاننـد و قشـر روحانـى بـا انزوا و منفـوریت و شکست قادر بـر جلوگیرى نباشد و این بهترین راه است براى عقب نگهداشتـن و غارت کردن کشورهاى تحت سلطه ...))
((... بـر همه مـا است به متصـدیـان کمک کنیـم و بـــراى همیشه نگذاریـم دانشگاهها به انحراف کشیـده شـود و هر جا انحرافـى به چشـم خورد, با اقدام سریع به رفع آن کوشیم و ایـن امر حیاتى در مرحله اول با دست پـرتـوان خـود جـوانان دانشگاهها و دانشسراها انجـام گیـرد که نجـات دانشگـاه از انحـراف نجـات کشــور و ملت است.))(15)

امام, جوانان و مسوولان
در زمینه رشد و تعالـى جوانان, امام خمینى هـم به خـود جـوانان رهنمود ارائه کرده اند و هـم به مسـوولان. رهنمودهاى امام به نسل جـوان در ادامه مقاله خواهد آمد, ولى آنچه در ایـن قسمت مد نظر است, خطابهاى امام به مسـوولان حکـومت اسلامـى در باره نسل جـوان است که جـوانان را تا مرز رسیدن به بهتریـن ارزشها ارتقا دهند:
((اینک به تمام متصدیان امور و دست اندرکاران کشور هشدار مى دهـم که قدر ایـن جـوانان حزب اللهى را بـدانید و از آنان قـدردانـى کنیـد و آنـان را تشـویق نمـاییـد و در آغوش محبت خـــــود حفظ کنید.))(16) ((جـوانها را تربیت کنید به اینکه مستقیـم باشنـد, خداخـواه باشند.))(17) ((از فرهنگیان و متصدیان تعلیـم و تربیت ... مـى خـواهـم که به مإمـوریت بزرگـى که به آنان سپرده شده و مسـوولیت عظیمى که به عهده گرفته اند تـوجه نمایند که با انحراف فرهنگ, کشور به انحراف کشیده مـى شـود و نـوباوگان و جـوانان که امید ملت اسلام هستند, اماناتـى بـس بزرگ و شریفنـد که خیانت در آن, خیانت به اسلام و کشور است و ایـن نوباوگان و جـوانان که در آتیه, سرنـوشت کشـور به دست آنان است و باید تربیت صحیح اسلامـى در جمیع مـدارس به طـور جـدى اجرا شود, تا کشـور از آسیب مصـون گردد.))(18)

و یکى از مهمترین سفارشات امام:
((مـن به همه مسوولین و دست اندرکاران سفارش مى کنم که به هر شکل ممکـن وسایل ارتقإ اخلاقـى و اعتقادى و علمى و هنرى جـوانان را فـراهـم سازیـد و آنان را تا مـرز رسیـدن به بهتـریـن ارزشها و نـوآوریها همراهـى کنیـد و روح استقلال و خـودکفایـى را در آنان زنده نگه دارید.))(19)

امام, جوانان و معیارها
مـوقعیت خاص جـوانان چه از نظر فردى و چه از نظر اجتماعى ایجاب مى کند امام با علاقه و دلسـوزى, رهنمـودهاى فراوانى داشته باشد. ایـن رهنمـودها از آغاز نهضت 15 خـرداد که سرآغاز انقلاب اسلامـى است, در زمینه هاى مختلف ایراد شـده است. به عنـوان مثال زمانـى که رژیـم شاه با نیـرنگ مـى خـواست با تعطیلـى کسبه در روز جمعه زمینه فساد بیشتر را در میان جـوانان فراهـم کند, امام از مردم مـى خـواهـد جلسات دینـى را در روزهاى جمعه بـرگزار نماینـد, تا جـوانان از جذب به مراکز فساد در امان بماننـد, و همچنیـن نقشه رژیـم شاه براى تشکیل سپاه دیـن را با درخواست از جـوانان براى اظهار تنفر از ایـن عمل و گرم نگه داشتـن مساجد و محافل دینـى, برملا نمود.
آگـاه نمـودن اقشـار مختلف مـردم در تمـام دوره هاى انقلاب, کـار پیـوسته اى است که امام, آن را انجام مى داد, زیرا ایشان مردم را صاحبان اصلـى انقلاب مـى دانست. چـرا که وقتـى مـردم از جنایات و خیانتهاى شاه و استعمار, و حقـوق از دست رفته خـود مطلع شـوند, مسلما با تمام وجـود از رژیـم منزجر شـده و بـراى ایجاد حکـومت اسلامى قیام مى کنند.
از ایـن رو امام عنایت خاصى براى آگاه کردن جـوانان که هدف عمده تبلیغات و توطئه هاى امریکا و رژیـم بـودند, داشت. از دید امام, دشمنان ملت مـى خـواستنـد با ایجـاد فسـاد و تبـاهـى نسل فعال و اندیشه گر را یا از میدان به در کنند, یا به بـى تفاوتى بکشانند. امام بـا هشـدارهاى خـود, معیارهاى انتخـاب راه درست و زنـدگـى حق مدارانه را ارائه مى فرمود.
حضـرت امام با شکـرگزارى به درگاه خـدا و تقـدیـر و تقـدیـس از جـوانانـى که با تحـول الهى با نجات از مراکز فساد, به جانبازى در راه خـدا و دیـن پـرداخته بـودنـد,
مى فرمـود: ((شما برادرها با قدرت ایمانى و با قدرت اسلامـى ایـن پیروزیها را به دست آوردید ... مـن در محضر خداى تبارک و تعالى به ایـن پیروزیهاى شما که پیروزیهایى است با تعهد اسلامـى, براى اسلام است, مـن افتخار مى کنم. مباهات مى کنـم به درگاه خدا که در یک همچـو مقطع از زمـانـى واقع شـدم که جـوانـان مـا ایـن طـور هستنـد.))(20) ((این مسإله مهم است ... ایـن جـوانها را خـداى تبارک و تعالى آن طور در ظرف یک مدت بسیار کـم متحول کرد به یک مقامى ...
که غیـر از خـدا اصلا هیچـى نخـواهنـد. شهادت را ایـن طـور طالب باشنـد.))(21) بـا تعمق در ژرفاى انـدیشه امام و معیارهایـى که ایشان فرا راه اندیشه ما قرار مى دهد, مى تـوان چهره جـوان نمونه و الگو را شناخت. ایـن جوان نمونه, جوان آگاه, مستقل, خودباور, خـداخـواه, ایثـارگـر, شجاع, مبـارز, مقاوم و اهل علـم و تقـوا مى باشد; نه جـوانى که اهل عیـش و عشرت و غفلت و بـى تفاوتى است, که امام در مورد آنان مى فرماید:
((شما اگر دقت کنید در حال جـوانها و طبقات جامعه مـى بینیـد که آنهایـى که درعیش و عشرت مـى گذرانند, حقیقتا عیـش و عشرت نیست. بـدنها افسرده, روحها پژمرده و کسالت سـر تا پاى آنها را گرفته است. اگر دو ساعت عشرت مـى کنند, بیست و دو ساعت در ناراحتـى آن هستند و آنهایـى که اهل خدا هستند, تـوجه به خـدا دارنـد, ورزش جسمى مـى کنند و ورزش روحـى. آنها در تمام مدت اشخاصـى هستند که پژمردگى در آنها نیست, افسردگـى در آنها نیست و ایـن یک نعمتـى است از خـداى تبارک و تعالـى که خـداوند نصیب همه بکنـد.))(22)

امام, جوانان و آینده
با تـوجه به تیزبینى و دورنگرى امام, در بیانات نـورانى ایشان, سخنان بسیارى را در مورد آینده جوانان و جـوانان آینده مى تـوان یافت. از مهمتـریـن مسایلـى که ایشان به جـوانان تذکر مـى دهـد, تهذیب نفس است. سـن جوانى بهترین دوران زندگى است که مى توان به پالایش روح پرداخت. کسانى که با وعده هاى شیطانى ایـن امر مهم را براى پایان عمر قرار مـى دهند, در واقع ریشه هاى رذایل اخلاقـى را به مرور زمان در خـود تثبیت و تقـویت و در مقابل, قـدرت مجاهده با نفس را ضعیف مى کنند.
مـولـوى, آن عارف نامى در شعرى به همیـن واقعیت اشاره مى کند که خارکنى بوته هاى خارى بر سر راهـش بـود و هر روز وعده مى داد روز دیگـر آن را از ریشه بکنـد و انجام ایـن وعده را مرتب به تعویق مى انداخت, تا خاربـن بلند و قـوى شد, ولـى خارکـن رو به پیرى و ضعف رفت و قـدرت کنـدن بـوته خـار رو به تحلیل.

از ایـن رو امـام تـوصیه هـاى فـراوانـى در ایـن زمینه دارنـــد.
بخصوص اگر شخصى جهت کسب علـم حرکت کند, اهمیت ایـن امر براى او دو چندان مى شـود. در غیر ایـن صورت علـم براى او ((حجاب اکبر)) است:
((هر قدمى که براى تعلیم و تعلـم برمى دارید, همراه آن قدم, قدم باشـد بـراى مهار کـردن نفستان که از ایـن سـرکشـى اى که دارد و آزادىاى که براى خـودش فرض مـى کند, که هیچ مهارى در کار نباشد; خودتان مهار کنید نفـس خودتان را. اگر یک همچو تعلیـم و تربیتى در یک کشورى باشد, ایـن کشور مى تواند مستقل باشد مى تـواند آزاد باشد, اقتصادش را مى تواند تإمیـن کند, مى تواند فرهنگش را درست کند و مى تـواند همه چیزش را اصلاح کند)).(23) ((اگر غفلت بکنید, هر قدمـى که در علـم بردارید, از انسانیت دور شـدید. هـى دورتر ... هر چه درس بخوانیـد و بخـوانیم, اگر چنانچه به راه مستقیـم نباشیـم ... هـر چه معلـومات زیادتـر بشـود, از انسانیت, انسان دورتر مى شـود.))(24) ((جهاد اکبر, جهادى است که با نفـس طاغوتى خودش انسان انجام مى دهد. شما جـوانها از حالا باید شروع کنید به این جهاد.
نگذارید که قواى جوانى از دستتان برود. هر چه قـواى جـوانـى از دست بـرود, ریشه هاى اخلاق فاسـد در انسان زیادتر مـى شـود و جهاد مشکلتـر.))(25) حضـرت امام بـا درک مـوقعیت خاص سنـى و اجتماعى جـوانان, که هم فرصت مناسبـى براى رشد و تعالـى آنها و هـم هدف اصلـى دشمنـان اسلام و ملت مـى بـاشـد مـى فـرمـایـد:

((جـوانان متعهد ... سرمایه هاى امیدبخـش اسلام و کشـورهاى اسلامى هستنـد. اینـاننـد که بـا تعهد و سلاح و استقـامت و پـایـــدارى مى تـوانند کشتـى نجات امت اسلامـى و کشـورهاى خـود باشند و ایـن عزیزانند که استقلال, آزادى و ترقـى و تعالى ملتها مرهـون زحمات آنان است و اینانند که هدف اصلـى استعمار و استثمارگران جهانند و هر قطبـى در صـدد صید آنان است و با صید آنان است که ملتها و کشـورهـا به تبـاهـى و استضعاف کشیـده مـى شـود.))(26)
((تـوجه کنید که دنیا را به چیزى نگیـریـد. تـوجه کنیـد که همه رفتنـى هستیم و باید به خـداى تبارک و تعالـى نزدیک بشـویـم تا آنجا ما را راه بدهند. ))(27)
((امورى که مربوط به ایـن عالـم است گذرا است. زودگذر هم هست و پیروزیها و شکستها و خوشیها و ناخوشیهاى ایـن دنیا بیـش از چند روزى و مقـدار انـدکـى پـایـدار نیست. آنچه که بـراى مـن و شما مـى مانـد, آن چیزى است که در درون خـودتان تحصیل کـرده باشیـد. باور کنیم که خداى تبارک و تعالـى حاضر است. باور کنیـم که همه چیز به دست اوست.))(28)
حضرت امام در مـورد قـدرت سازندگـى جـوانان تإکید خاصـى داشت. ایشان بر خودباورى جـوانان و خـوداتکایـى و ابتکار و تلاش علمـى آنان تإکید مى ورزید. ((جـوانهاى ما اثبات کردند که مـى تـوانند خـودشان عمل بکننـد و شما مطمئن باشیـد که در درازمـدت شما همه کار مى تـوانید بکنید. همان طورى که با شجاعت ابرقدرتها را خارج کـردیـد, بـا شجاعت در فـرهنگ خـودتـان کار بکنیـد و در کارهاى خودتان, خودتان عمل بکنیـد و اتکإ خـودتان را هـر روز به خارج کـم بکنیـد و یک وقتـى بـرسـد که هیچ اتکا به خارج, ما نـداشته بـاشیـم و همه چیز را خـودمـان تهیه کنیـم.))(29)
((مـن در اینجا به جـوانان عزیز کشـورمان, به ایـن سـرمایه ها و ذخیره هاى عظیـم الهى و به ایـن گلهاى معطر و نوشکفته جهان اسلام سفارش مى کنم که قدر و قیمت لحظات شیریـن زندگى خود را بدانید و خـودتان را براى یک مبارزه علمى و عملى بزرگ تا رسیدن به اهداف عالـى انقلاب اسلامـى آماده کنیـد.))(30) رهنمـود دیگـر ایشان به جـوانان, بهره گیـرى از علمـاى پـاک و متعهد و مبـارز اسلام است:
((نکته دیگـرى که از بـاب نهایت ارادت و علاقه ام به جـوانان عرض مى کنـم, ایـن است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علما متعهد اسلام استفاده کنیـد و هیچ گاه و تحت هیچ شـرایطـى خـود را بى نیاز از هدایت و همکارى آنان ندانید. روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طـول تاریخ و در سخت تریـن شرایط همـواره با دلى پر از امید و قلبى سرشار از عشق و محبت, به تعلیـم و تربیت و هـدایت نسلها همت گماشته انـد و همیشه پیشتاز و سپـر بلاى مردم بوده اند.))(31)
حضرت امام خمینـى براى آنکه جـوانان در مسیرى مطمئن حرکت کنند و گرفتار برخـى خناسان و منحرفان وابسته نشـونـد, بـر ایمان به خدا, تهذیب نفس, تـوکل بر خـدا, خـوداتکایـى و اعتماد به نفـس, همراهـى با روحانیت آگاه و متعهد و نیز پرهیز از گرایـش و حرکت در مسیر ملـى گراها و منافقیـن تإکید مـى کنند.(32) امید است با شناخت بیشتر راه امام, پیـونـد روحـى بیشتـرى را با آن فـرزانه دوران داشته باشیم.

پى نوشت :
1ـ دقت در سیـره انبیا نشـان مـى دهـد آنـان همـواره در مبـارزه زیربنایـى با مخالفان تـوحید و حق پرستـى بـوده انـد, و صف مقابل انبیـا همـواره جبهه اى از اشـراف و فـرعونیـان بــــــوده است. انبیا به جـاى مبارزات روبنایـى, به مقـابله با اصل جبهه بـاطل مى پرداختند.
2ـ بقره, آیه 205.
3ـ صحیفه نور, ج16, ص118.
4ـ همان, ج3, ص66.
5ـ بـا استفـاده از پیامهاى امـام به اتحـادیه انجمنهاى اسلامـى دانشجـویـان خـارج از کشـور در سـالهاى 50 ـ 51.
6ـ صحیفه نور, ج1, ص185.
7ـ همان, ج19, ص11.
8ـ همان, ج11, ص141.
9ـ همان, ج16, ص99.
10ـ همان, ج11, ص68.
11ـ همان, ص175.
12ـ همان, ج15, ص160 ـ 161.
13ـ همان.
14ـ همان.
15ـ وصیتنـامه سیـاسـى ـ الهى امـام, صفحات 31 و 32.
16ـ صحیفه نور, ج19, ص104.
17ـ همان, ص225.
18ـ همان, ج14, ص143.
19ـ همان, ج20, ص241 ـ 242.
20ـ همان, ج16, ص70.
21ـ همان, ص190.
22ـ همان, ص61.
23ـ همان, ج5, ص99 ـ 100.
24ـ همان.
25ـ همان, ج7, ص211.
26ـ همان, ج12, ص162.
27ـ همان, ج20, ص3 و 4.
28ـ همان.
29ـ همان, ج16, ص63.
30ـ همان, ج20, ص241.
31ـ همان, ص242 و 243.
32ـ همان, ج15, ص28.