شناخت صلابت و اقتدار اسلام به برکت انقلاب اسلامى


در گستره پژوهشگران و نظریه پردازان پیروزى انقلاب اسلامى در ایران موجب گسترش بحثهاى جدّىتر در مطالعات اسلامشناسى و شیعه پژوهى در غرب گردیده است. فرهنگستان فنون وادبیات آمریکا در سال 1366 ش طرحى گسترده را در این زمینه موضوع بررسىها و تحقیقات خود قرار داد که سه هزار نفر از ملیّتهاى گوناگون با آن همکارى مىکنند، پژوهشگران برجسته‌اى از دانشگاههاى هاروارد،برینستون و کلمبیا در زمره آنان مىباشند، هدف از این طرح که تاکنون مجلداتى از آن منتشر شده است، کمک به ارتقاى سطح آگاهى سیاستمداران آمریکایى به نقش مذهب در جهان است از جمله مباحثى که در این طرح عنوان گردیده برخى موضوعات ذیل مىباشد: ـ1 وجوه اشتراک و افتراق انقلاب اسلامى با سایر انقلابهایى که در جهان صورت گرفته چه مىباشد. ـ2 بررسىهاى تکنیکى درباره این تحوّل همچون نحوه بسیج تودهها، سازماندهى تظاهرات در شهرها، ارتباط میان عناصر انقلابى و نیز نحوه برخورد رژیم استبدادى با این امور. ـ3 تأثیر انقلاب اسلامى بر روى بحث هایى که تحت عنوان فاندامنتالیزم (اصالت گرایى و بازگشت به ریشهها = ) مطرح است. بحث درباره این که اصول گرایى شیعه چه ویژگى هایى دارد، آیا نوستالژیک است یا واقع گرا، سنتى است یا رو به آینده دارد و اصولاً انقلاب هایى که از باورهاى دینى سرچشمه مىگیرند چه مشخصاتى دارند. ـ4 تأثیر انقلاب اسلامى بر جامعهشناسى دین، قبلاً امیل دورکیم و ماکس‌وبر گفته بودند جوامع در سیر عقلانى شدن عناصر اسطوره‌اى و رمز آلود را به حاشیه می‌رانند و تدریجاً آنها را حذف مىکنند با وقوع انقلاب در ایران چنین دیدگاهى متزلزل گردید زیرا این پدیده ثابت کرد جوامع نه تنها در مسیر سکولار شدن گام نمىنهند بلکه آنها که در ابتدا سکولار بوده‌اند به امر قدسى باز مىگردند. در بحثهاى مربوط به جامعهشناسى غربىها مکرّر از انقلاب اسلامى به عنوان یک شاخص و سمبل حرکتى در بازگشت به معنویت و مذهب یاد کردند.() نویسندگان غربى که به تحلیل و بررسى درباره انقلاب اسلامى پرداخته‌اند گرچه در مجموع نکات جالبى را در این ارتباط گوشزد نموده‌اند ولى به دلیل اندیشههاى سکولاریستى و انسان محورىهاى خود و عدم شناخت جامعه ایران و نیز جوامع اسلامى در بخش هایى از آثار خویش، حقایق را به گونه‌اى مطرح کرده‌اند که با واقعیتهاى تاریخى و سیاسى انقلاب اسلامى تطبیق نمىکند. آنان از تک ساحت بودن فرهنگ غربى متأثر بوده‌اند و به همین دلیل ملاک سنجش صحت یا نادرستى یک جریانى را مسایل معیشتى و اقتصادى تلقى کرده‌اند، آنان دانستههاى خود را درباره روحانیّت مسیحى به عنوان پیش فرض در پژوهشهاى خویش دخالت داده و تصوّر کرده‌اند علما و روحانیت شیعى وضعى مشابه آنان را دارد، مورد دیگرى که این تحقیقات را مورد تأمّل قرار می‌دهد این است که برخى مطالب را بدون ذکر مأخذ معتبر و مستند درج نموده‌اند یا آن که به منابع دست دوم و سوم استناد نموده و نیز احتمال دخالت دیدگاههاى سیاسى، گروهى و حزبى مؤلّفان منابع مزبور را در نوشتههاى آنان، در نظر نگرفته‌اند، در برخى از نوشتههاى غربیان که به انقلاب اسلامى ایران اختصاص یافته است، مطالب مضحک و خنده دارى هم دیده مىشود"بورس مورلیش" در مقاله‌اى تحت عنوان :«خمینى مخفى» در بیان عواملى که تأثیر عمیقى بر شخصیت رهبر کبیر انقلاب گذاشته است یادآور مىشود شهادت امام حسن مجتبى(ع) توسط سمّ بر روحیه امام خمینى تا بدانجا اثر نهاده است که عنوان مسموم سازى بسامدى بالایى در سخنرانىها و نوشتههاى ایشان دارد، به عنوان نمونه رهبر انقلاب تأکید مىکرد فرهنگ غربى افکار ملتهاى جهان سوم را مسموم مىکند و موسیقى غربى اخلاق جوانان ایرانى را مسموم مىسازد، هم چنین آمریکا را جرثومه‌اى زهرآلود می‌دانستند.() کریستیان برومبرژه ایران شناس فرانسوى در مقاله‌اى با عنوان اسلام و انقلاب در ایران با روشى مردم شناسانه به سراغ انقلاب اسلامى رفته و سعى در تجزیه و تحلیل آن دارد، که البته رهیافت او فرهنگى است و سعى دارد تشیع و نمادهاى شیعى را محورهاى اصلى تحلیلهاى خود قرار دهد، او مىگوید پنج خصوصیت این مذهب را انقلابى جلوه می‌دهد و باعث مىشود در حرکتهاى سیاسى اجتماعى به بزرگى انقلاب اسلامى ایران اثر گذار باشد: استقلال مالى علماى شیعه، استقلال سیاسى آنان، توان تشکیلاتى و سازماندهى حوزههاى علمیّه، اصل امامت و استمرار آن در اصل فقاهت، زنده نگه داشتن کربلا و نمادهاى جاودانه آن که مورد اخیرش از همه در پیروزى انقلاب ایران اثر گذارتر بوده است. ژان پى یردگارد در مقاله «قم شناسان در نزد آیت اللّهها» سه نکته برجسته را در انقلاب ایران مورد تحلیل قرار می‌دهد: وحدت تمامى قشرهاى مردم، اسلامى بودن همراه با شهادتطلبى و موضوع کشتارها و ترورهاى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، وى یادآور مىشود جامعه ایران در آستانه انقلاب به اقلیّت غرب گرا و اکثریت مسلمان و معتقد به فرهنگ دینى تقسیم مىگردید. این جمع کثیر نه تنها تحت سلطه گروهى اندک بودند بلکه توسط آنان تحقیر هم مىشدند، براى بیرون آمدن از این وضع نامطلوب غالب مردم امام خمینى را در مقام رهبر و اسلام را به منزله راه حل انتخاب کردند که خود امام از میان این اکثریت برخاسته بود و به زبانى سخن مىگفت که قاطبه مردم آن را درک مىکردند، زبان نمادها و حماسههاى کربلا شالوده اصلى فرهنگ عموم مردم را تشکیل می‌داد. «الیویه روا» در مقام یک ایران شناس فرانسوى در مقاله تشیع و انقلاب ثابت مىکند که چگونه تشیع به عامل اصلى انقلاب در ایران تبدیل گردید.() میشل فوکوى فرانسوى در سالهاى قبل از انقلاب در کنار ژان پل سارتر نامهها و اعلامیههاى تندى علیه رژیم استبدادى شاه و به طرفدارى از مردم ایران صادر مىکرد که در پاى اکثر آنها امضاى فوکو به چشم مىخورد. او که عمرى را به بد بینى نسبت به جنبشهاى آزادى بخش و انقلابهاى جهانى گذرانیده بود در پاییز سال 1357 به عنوان روزنامه نگار به ایران آمد و تحوّلات انقلاب را دنبال کرد. دو چیز در حرکت انقلابى مردم ایران فوکو را شدیداً مجذوب خود ساخت: طراوت و منحصر به فرد بودنش، در بررسىهاى غربى پیرامون انقلاب اسلامى فوکو روش واقع گرایانه و بدون پیش فرضهاى غربى دارد. از منظر او، این انقلاب نخستین قیام فرامدرن عصر حاضر و اولین خیزش بزرگ علیه نظامهاى زمینى بود. فوکو سریعاً به این نتیجه رسید که با پدیده‌اى غیر معمولى و خارق العاده روبرو گردیده است که پى آمدش فراى مرزهاى ایران، به سطح جهانى می‌رسد، به اعتقاد او این اولین جنبش بر ضد نظم جهانى است. به نظر فوکو هدف انقلاب مزبور نه عادى سازى اشکال قدرت نظیر سایر انقلابهاى جهان بلکه نفى رادیکال گذشته در جهت آینده‌اى دور است. این انقلاب مىخواهد به اسلام دوران پیامبر برگردد و به پیش برود. رمز موفقیت انقلاب در اراده جمعى علیه نظام شاهنشاهى و تظاهرات چند میلیونى و اعتصاب عمومى آن بود. آن چه به انقلاب جاذبه و زیبایى مىبخشد تعاملى است میان کل مردم و دولت تهدید کننده آنها.() یورگن هابرماس فیلسوف مشهور آلمانى که به ایران هم آمده بود مىگوید: این انقلاب با جنبشهایى که حول روابط تولید و مبارزات طبقاتى فعالند تفاوت دارد. زیرا مسئله اصلى آن فقر فرهنگى، روند عقلانیت یک بعدى و استحاله حیات است و طى آن کوشش مىگردد که چگونه مىتوان از اشکال تهدید شده زندگى دفاع نمود و به تجدید حیات پرداخت، او می‌افزاید در انقلاب ایران جوانب مثبت دینى و شعور مذهبى و نقش روانکاوانه آن و ساماندهى به اخلاق اجتماعى و ارتباطى و تأثیر این عوامل بر تحوّلات سیاسى، بوروکراتیک و سرمایه دارى قابل مشاهده مىباشد.() رابرت کالسون، نویسنده برجسته کانادایى که خود را فردى غربى و غیر مسلمان نامیده است از انقلاب ایران به عنوان یک معجزه یاد کرده و گفته است: این شگفت‌انگیز مىباشد که یک انقلاب مکتبى و الهى بتواند در جهان امروز، این گونه تحقق یابد و در جهت استقرار عدالت پیش رود. اصالت و اخلاص ناشى از این تحوّل در سطح وسیع در میان مردم به چشم مىخورد. از آن جا که این قیام یک بارقه الهى است از درک تمام ابعادش ناتوان مىباشم ولى محتوایش را درک کرده‌ام و مىکوشم درباره‌اش بیشتر تحقیق کنم و آن را در جهان منعکس نمایم تا قدرتها دریابند که چه بخواهند و چه نخواهند این انقلاب دائمى است و ما از آن الهام مىگیریم.() جان فوران جامعه شناس آمریکایى آثارى چند درباره تحوّلات خاورمیانه، ایران و انقلاب دارد که مهمترین آنها کتاب «مقاومت شکننده» مىباشد، او در بررسىهاى خود پیش فرضهاى غربى را نمایان ساخته و مىگوید تصوّر یک اسلام همگن به عنوان تنها علّت رویدادهاى انقلاب ایران تصوّر نادرستى است زیرا چندگانگى و تنوّع فرهنگ سیاسى بر حوادث آن سایه افکنده است.() پرواند آبراهامیان فصل واپسین کتاب «ایران بین دو انقلاب» خود را به بررسىهایى درباره انقلاب اسلامى ایران اختصاص می‌دهد، او گرچه در ارائه مطالب متنوّع کتابش را در خور توجّه قرار داده است امّا یک سونگرى ایشان و استناد به منابع دست دوم و جهت دار، موجبات خدشه دار گردیدن بخش هایى از مطالب کتاب را بوجود آورده و در برخى اظهار نظرها دچار چنان خطایى گردیده که به تحریفى آشکار انجامیده است با این حال اعتراف مىکند: انقلاب اسلامى در رخدادهاى تاریخ جهان امروز از این نظر بىهمتاست که نه یک گروه اجتماعى جدید مجهز به احزاب سیاسى و ایدئولوژىهاى غیر مذهبى بلکه روحانیتى سنتى مسلّح به منبر مساجد و مدعى حق الهى را براى نظارت بر همه شؤون دنیوى به قدرت رسانید.() پروفسور حامد الگار در سال 1980 م چهار سخنرانى در موسسه اسلامى لندن ایراد کرده بود که در همین کانون به صورت کتابى، انتشار یافت و در همان ایام به فارسى هم ترجمه شد، این کتاب متضمّن پیش گفتارى است کوتاه و در عوض مقدمه‌اى مبسوط از دکتر کلیم صدیقى مدیر مؤسسه اسلامى لندن تحت عنوان مرحله‌اى جدید در نهضت اسلامى که طى آن ضمن توضیحى پیرامون وضع امّت اسلامى قبل از ظهور انقلاب اسلامى و این که تا آن زمان این جامعه راهبر و طلایه دارى نداشته است، از این انقلاب به عنوان تجدید مطلع وحدت جهانى امّت اسلام یاد و تجلیل مىکند. وى می‌افزاید انقلاب مزبور یک حادثه نیست بلکه زنجیره‌اى از جریانى پویا و مداوم است و نمىتواند دفعتاً و سریعاً پایان یابد. زمانى طولانى و شاید یک نسل یا بیشتر لازم است تا این قیام به صورت معیار درآید.() حامد الگار که سنّى مذهب است علاوه بر شناخت و درک عمیقى که از انقلاب اسلامى ایران دارد هم دلى محسوس و احیاناً ژرفى با این حرکت دینى، از خود بروز می‌دهد، قبلاً از او کتابى تحت عنوان نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت به فارسى ترجمه شد. او در سخنرانى سوم خود مىگوید: هرچند بنابر یک سنت دیرینه انقلاب به طور کلّى توسط علماى شیعه و در رأس آنان امام خمینى رهبرى گردیده است، مع هذا نباید این حقیقت را از نظر دور داشت که اندیشه و آثار (بعضى روشنفکران) بود که بخش وسیعى از اقشار جوان و تحصیل کرده ایران را آماده ساخت تا رهبرى آیت اللّه خمینى را پذیرا شده و با خلوص و شهامت از آن پیروى کنند.() او خاطر نشان مىنماید بدون هیچ شک و شبهه‌اى باید گفت آن چه در ایران رخ داده است غیر مترقبهترین و در عین حال مسرّت بخشترین پیروزى امّت اسلامى در قرن حاضر است.() گى روشه در کتاب خود "تغییرات اجتماعى" مىنویسد: انقلاب اسلامى، انقلابى مذهبى بود که در انقلابهاى این جهان نوین، انقلابى آفرید. به گفته گى روشه انقلابهاى رایج نوین هرگز نمىتواند در چهارچوب مفاهیم مذهبى بگنجد. ایدئولوژى انقلابى جدید مفاهیمى را که مذاهب منحصر به صورت رمز و اشاره ماوراءطبیعى به کار برده‌اند، تغییر داده و آنها را به جهان مادى منتقل ساخته است.() جان ال اسپوزیتو درباره این حرکت سترگ شیعى ایران گفته است: ایران نخستین انقلاب سیاسى اسلامى موفق را به جهان عرضه کرد و مسلمانان سراسر جهان از ثمره آن که همانا اوج گرفتن مفهوم هویت اسلام، بازگشت اقتدار مسلمانان در جهانى که تحت سلطه ابرقدرتهاست محظوظ شدند، ایران آماده بود تا اصول خود را در کشور خویش و جهان خارج از آن تبلیغ کند.() کتاب "انقلاب ایران ایدئولوژى و نمادپردازى"() توسط بارى روزن نگاشته در پنج فصل تنظیم شده است، وى تحلیلهاى خاص در مورد این تحوّل را در سه محور پى مىگیرد: الف: انقلاب ایران سنتى بوده و در این رویکرد مباحث ضد مدرن تعریف و بازکاوى مىشود. ب :این حرکت سنتى گذار براى رسیدن به گفتمان مدرن مىباشد. ج: تحوّلات انقلاب را مىتوان در چهارچوب تفکّرات مدرن هم ارزیابى نمود، در نهایت به گونه‌اى انقلاب را تحلیل مىکند که با مبانى شکلگیرى جریان نوخواهى در ایران هم سو باشد: براى تحلیل صحیح انقلاب باید آن را نوگرا و برخاسته از آموزههاى نوگرایى بدانیم و نه تحوّلى در مبناى سنّت. چارچوب نظرى دفرترو درباره انقلاب اسلامى را غالباً مىتوان رد کتاب انقلاب اسلامى از چشم انداز نظرى جستجو نمود، این کتاب در واقع دو فصل از کتاب جنبشهاى انقلابى اثر جیمز دفرترو مىباشد که توسط خانم مشیرزاده ترجمه و مرکز بازشناسى اسلام و ایران و مؤسسه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال 1379 آن را به چاپ رسانیده است، این متفکّر کوشش دارد در تحلیلهاى خود مسایل انقلاب را به گونه‌اى بررسى نماید که راه رشد و توسعه را منتهى به مدرنیسم غربى بداند، او رشد فزاینده درآمدهاى نفتى، افزایش انتظار مردم از سطح زندگى خود، رشد سریع نوسازى که با جدیت از سوى شاه دنبال مىشد و در جامعه آن روز ایران ظرفیت لازم براى آن وجود نداشت، به همراه شخصیت کاریزماتیک رهبرى، انگیزههاى احساسى و عاطفى را از علل وقوع انقلاب ذکر مىکند و در مجموع جنبههاى مادى و معنوى مؤثِّ در این حرکت را یکسان معرفى مىنماید. کتاب معروف خانم اسکاچپول با نام "دولتها و انقلاب اجتماعى"() نام دارد که در سال 1972 م انتشار یافت، وى نماینده مشهور تئورى ساخت گرایى در تبیین انقلابهاى جهان است. او در این اثر با تأکید بر سه ویژگى مهم رئوس اندیشه خود را ترسیم مىنماید. اسکاچپول به نیکى در مىیابد که پتانسیل اصلى فرهنگ مقاوم و مبارز در انقلاب ایران از حماسه حسینى سرچشمه مىگیرد. آن چه براى این محقق حائز اهمیّت جلوه مىکند توان ایدئولوژى اسلام خصوص تشیع در متّحد کردن تمام ایرانیان حتى در خارج از مرزها مىباشد، به اعتقاد وى رهبرى سازش ناپذیر موفق گردید یک کانال بومى براى ابراز اپوزیسیون مشترک علیه شاه بوجود آورد به گونه‌اى که حتى ایرانیان غیر مذهبى مىتوانستند تحت چنین لوایى گرد آیند زیرا همه آنان مىتوانستند در ماجراى عاشورا جنبه الهام بخش شهادت و فداکارى براى مبارزه با اختناق و ستم بیابند.() خانم سربرنى محمدى کتابى نوشته است تحت عنوان «انقلاب بزرگ و رسانههاى کوچک» در این اثر استفاده نیروهاى انقلابى از امکانات ناچیز همچون نوار کاست، اعلامیهها و شعارهاى دیوار در مقابل رژیمى که تمام ابزارها و وسایل تبلیغاتى و ارتباطى را در دست دارد مورد بحث قرار گرفته است.() خانم نیکى آر کدى استاد دانشگاه و محقق آمریکایى کتابى تحت عنوان «ریشههاى انقلاب ایران»() در یک مقدمه و نه فصل به رشته تحریر درآورده است، وى قبلاً کتابى تحت عنوان تحریم تنباکو در ایران نگاشته که توسط شاهرخ قائم مقامى آن را به زبان فارسى برگردانیده است، ناگفته نماند که علاوه بر کتاب «ریشههاى انقلاب اسلامى» وى دو اثر دیگر درباره این پدیده شگفت به رشته تحریر درآورده است :«مطالعه تطبیقى انقلابهاى ایران» ترجمه فردین قریشى، مندرج در نشریه متین، سال اول، شماره اول، سال 1377 ش و نیز «چرایى انقلابى شدن ایران» ترجمه فردین قریشى، مندرج در همان مجله، سال اول، ش دوم و سوم، سال 1378ش. نیکى.آر.کدى در آخرین نوشته خود درباره انقلاب ایران اساساً حرکتها و جنبشهاى ایرانیان را مبارزه‌اى تحت سیطره و هژمونى غرب و تحت مرکزیت غرب مُدرن و صرفاً در جهت مقابله با امپریالیسم دانسته و معتقد است پس از انقلاب به ویژه بعد از دوم خرداد 1376 این مبارزه در قالب نوخواهى و رسیدن به دولت مُدرن ادامه یافت و اکنون این مقاومت استمرار دارد امّا این تحلیل وى از انقلاب اسلامى و مبارزات مردم مسلمان ایران کاملاً نادرست است چرا که ستیز مردم با کانون غرب و در جهت مرکز زدایى از غرب مُدرن بود و با پیروزى خود به این هدف بزرگ رسید و توانست بنیادهاى فکرى غرب از مُدرن تا پست مدرن را به چالش بکشاند. بررسى تحلیلى کدى درباره این انقلاب نشان می‌دهد حاکمیت روشها و پیش فرضهاى غربى باعث شده است که وى چنین حرکتى را که مسیر تاریخ و بشریت را تغییر داد از سطح یک انقلاب الهى به سطح یک انقلاب انسانى تنزّل دهد و در حقیقت پیام اصلى آن را که نفى حاکمیت مادى و تثبیت حاکمیت خداوند بود نادیده بگیرد و یا از درک آن عاجز بماند. با این حال اعتراف مىنماید: در خارج از ایران هیچ حکومتى وجود ندارد که بر پایه جنبش اسلامى مردم باور، به قدرت رسیده باشد و بسیارى از اهداف آن جنبش را تحقق بخشیده باشد.() کلربریر و پیربلانشه کتابى تحت عنوان «ایران: انقلابى به نام خدا» نوشته‌اند اگرچه در این نوشتار اشتباهات تاریخى و خطاهاى تحلیلى به چشم مىخورد اما مؤلّفان به واقعیت هایى جالب اشاره کرده‌اند. کلربریر مىگوید: موج اعتراض مذهبى براى آن که استقرار بیابد و شاه را مورد اعتراض قرار دهد ضمن استناد به مفاهیم اسلامى که به قرنها قبل برمىگردد در عین حال مطالبه عدالت اجتماعى را که به نظر می‌آید در جهت فکر یا اقدام ترقّى باشد پیش مىکشد پىیر بلانشه هم یادآور مىشود: آن چه مرا حیرت زده کرده، سر برداشتن تمامى یک ملّت است که همه فریاد می‌زدند مرگ بر شاه، در این تظاهرات بین مبانى مذهبى، عمل حقوق همگانى و اقدام دسته جمعى رابطه‌اى دیده مىشد. مشکلات اقتصادى ایران در آن هنگام آن چنان نبود که بر اثر آن میلیونها نفر به خیابانها بریزند و سینه برهنه با مسلسلها مواجه گردند.() تحقیر استکبار پیروزى انقلاب اسلامى تحوّلاتى اساسى در موقعیت و استراتژى آمریکا در منطقه بوجود آورد افزون بر سقوط یک متحد، بر اثر این خیزش اسلامى، آمریکا ایستگاههاى فوق العاده مهم استراق سمع الکترونیک خود را از دست داد. با انحلال دو مرکز مراقبت استراتژیکى آمریکا در بهشهر و کنگان موقعیت این کشور در کنترل فعالیتهاى اتمى شوروى سابق و تحرکات نظامى آن در شمال ایران کاملاً تضعیف شد و این امر حتى در تصویب قرارداد تجدید سلاحهاى استراتژیک با شوروى(سالت 2) از طرف سناى آمریکا مشکلاتى پدید آورد.() وظیفه عمده کمیته ضد براندازى سنتو تنظیم و توزیع اطلاعات در مورد فعالیتهاى شوروى در منطقه و تهیه برنامه هایى براى نبردهاى چریکى در صورت تجاوز این کشور بود. با خروج ایران از پیمان مزبور و متعاقب آن، خروج پاکستان، این سازمان نظامى سیاسى به طور کامل فرو ریخت و از این رو سقوط شاه و پیروزى انقلاب ضربه‌اى قاطع بر سیاست سدّ نفوذ نظامى آمریکا علیه اتحاد شوروى وارد نمود و منافع حیاتى ایالات متحده را در منطقه با چالش جدّى روبرو ساخت.() دکترین نیکسون در سال 1969 م در جزیره گوام اعلام گردید، بر اساس این دیدگاه آمریکا براى حفاظت از منافع خویش به قدرتهاى منطقه‌اى کمک مىکرد و منطقه خلیج فارس مناسبترین مکان براى به اجرا درآوردن این نظریه بود و ایران مهمترین پایگاه استراتژیک به شمار می‌رفت با سقوط دیکتاتورى حاکم بر ایران که جانشین طبیعى قدرت رو به زوال انگلستان در خلیج فارس محسوب مىگردید بر استراتژى آمریکا در این ناحیه سوق الجیشى اثر منفى گذاشت، یکى از مقامات آمریکا اعتراف کرده بود: سقوط شاه نشانه فرو ریختگى بناى استراتژى ما در خلیج فارس گردید، استراتژى که ما آن را بر قدرت اقتصادى و سیاسى عربستان و نیروى نظامى و سیاسى ایران پایه‌ریزى کرده بودیم، با محو رکن ایران نمىتوانست ایفاى نفش کند.() پیروزى انقلاب به اعتبار آمریکا در منطقه لطماتى شدید وارد ساخت، اشغال سفارت آمریکا در تهران و دستگیرى عوامل این لانه جاسوسى در حقیقت افول اراده سیاسى این ابرقدرت را بروز داد و حرمت و اعتبارش را درهم شکست و این وضع چنان بحران زا شد که حتى رژیمهاى مرتجع منطقه وابستگى خود به آمریکا را امرى منفى و سست کننده پایههاى حکومت خود تلقى کردند.() به دنبال آن حکّام منطقه احساس خطر کردند و نگران عوارض خطرناکتر این انقلاب و وقوع جنبش هایى در قلمرو خود گردیدند، از این رو به منظور مقابله با خطراتى که منافع ابرقدرتها و وابستگان آنان را در منطقه تهدید مىکرد تئورى هلال بحران تدوین گردید و با اتخاذ سیاست جدید نیروهاى واکنش سریع شکل گرفت تا نیازهاى مهم آمریکا در منطقه را همچون مقابله با انقلاب اسلامى، جلوگیرى از گسترش نفوذ شوروى، حمایت از دوستان ایالات متحده آمریکا را تأمین نماید. علاوه بر این، پایگاههاى نظامى آمریکا در کشورهاى خاورمیانه گسترش یافت و شوراى همکارى خلیج فارس به عنوان ستونى براى سد بستن در برابر قدرت ایران در سال 1981 م مطرح گردید و سرانجام به گفته ویلیام لیمن، مفسّر برنامه فرونت لاین، براى مهار توفان انقلاب اسلامى، جنگ تحمیلى را علیه ایران به راه انداختند. تسخیر لانه جاسوسى، شکست توطئه کودتاى نظامى در طبس، فاش گردیدن کودتاى نوژه، جهانى گردیدن شعار مرگ بر آمریکا، خنثى سازى محاصرههاى اقتصادى، ایستادگى در برابر حضور نظامى نامشروع ناوگان آمریکا در خلیج فارس و حمله موشکى به هواپیماى مسافربرى ایران در خلیج فارس ابهت پوشالى آمریکا را درهم شکست و به قول امام خمینى ابرقدرتها بر اثر این انقلاب الهى به خاک مذلّت کشانیده شدند، در واکنش به این تحقیرها، آمریکا کوشید با تهدید و هراس افکنى مردم مبارز ایران را نگران نماید امّا امام در 17 آبان 1358 فرمود: «آمریکا هیچ غلطى نمىتواند بکند، نترسید، آمریکا عاجزتر از این است که در ایران دخالت نظامى کند.»() انقلاب اسلامى از چهره کریه استکبار به سرکردگى آمریکا پرده برداشت، آمریکا خود را به دروغ مدعى دموکراسى و دفاع از حقوق بشر بود که انقلاب این تزویر و نفاق را افشا کرد و سیطره مطبوعات و رسانههاى تبلیغى نتوانست مانع این روند گردد، کشتار جوانان انقلابى ایران توسط رژیم شاه با حمایت و تأیید آمریکا، حمایت از تروریستها و گروهکهاى محارب با نظام اسلامى ایران و پناه دادن به آنان، به راه افتادن جنگ تحمیلى عراق علیه ایران با برخودارى از پشتیبانى سیاسى، اطلاعاتى، نظامى و اقتصادى آمریکا و کشورهاى غربى و موشک باران شهرها و روستاهاى ایران، استفاده از بمبهاى شیمیایى و دیگر حوادث که مجال پرداختن به آنها نمىباشد نمونههایى بارز از سیماى ضد بشرى آمریکا و غربىها بود. بنابراین با وقوع انقلاب اسلامى در یکى از حساسترین نقاط جهان همچون زلزله‌اى ارودگاه آرام استکبار را به تزلزل واداشت و براى اولین بار یک کشور اسلامى با اکثریت شیعه به طور شگفت انگیزى ابرقدرتها را به مبارزه طلبید و به منافع گوناگون آنان خسارت وارد کرد و خواب تحلیل گران و نظریه پردازان آنان را آشفته ساخت زیرا آنان که معیارهاى تجربى و مادى را اساس بررسىهاى خود قرار داده بودند از پیش بینى این حادثه، شناخت ماهیت و شیوههاى موفقیت آن عاجز ماندند و به تعبیر امام خمینى از اراده الهى بىخبر بودند. سازمان  (سیا) پس از ارزیابىهاى لازم در مرداد 1357 ش اعلام کرد ایران در وضع انقلابى یا حتى آستانه یک خیزش قرار ندارد و تشکیلات اطلاعاتى  در تحلیلهاى خود در ششم مهر 1357 اظهار امیدوارى کرد:انتظار می‌رود که شاه تا ده سال دیگر به طور فعّال زمام قدرت را در دست داشته باشد.() بر اساس اسناد بدست آمده از لانه جاسوسى مقامهاى اطلاعاتى و سیاسى آمریکا عقیده داشتند: انقلاب اسلامى و حوادث پس از آن ما را نابود کرد و نیروهایمان را پراکنده ساخت و سازمان و روشهاى ما را به هیچ و پوچ مبدّل ساخت.() کشیش انگلیسى به نام پال هنت که در دوران انقلاب اسلامى در اصفهان به سر مىبرد در خاطرات خود گفته است: ما هرگز باور نمىکردیم ایران در آستانه یک انقلاب قرار گرفته است.() برترى انقلاب اسلامى در تقابل با فرهنگ الحادى و مادى غرب یکى از عوامل کینه توزىهاى استکبار علیه این نهضت دینى و مردمى مىباشد. یکى از نویسندگان آمریکایى که مدتى ریاست مرکز اطلاعات خاورمیانه‌اى کاخ سفید را عهده‌دار بود در مقاله‌اى نوشته است: زمانى این خطر بزرگ براى غربىها از جنبههاى تهدید نظامى مطرح بود اما امروز انقلاب اسلامى به عنوان یک حرکت فرهنگى زیر بناى فکرى و عقیدتى دنیاى غرب را تهدید مىکند.() انقلاب اسلامى برخلاف روبرو بودن با نقشههاى گوناگون، ضمن غلبه بر بحرانهاى درونى و درهم شکستن توطئههاى خارجى به کانون اصلى الهام بخشى به آزادگان جهان تبدیل گردیده است و این که امواج معنوى انقلاب کانون ترویج الحاد و کفر را نشانه گرفته استکبار را در بهت و حیرت فرو برده است چرا که سبب گردیده در اعماق تاریکىهاى غرب ارزشهاى دینى و آرمانهاى مذهبى به پرتو افشانى و فروغ آفرینى بپردازند. دکتر غیاث الدین صدیقى رئیس پارلمان مسلمانان انگلیس مىگوید: غرب نگران این مسئله است که صف گسترده طالبین رسمیّت دین در اروپا و آمریکا به تدریج موجب سرنگونى تمدّن غربى شود.() افزایش جاذبه انقلاب اسلامى در میان جوامع غربى، مسیحى و یهودى نیز هراس استکبار را روز افزون ساخته است. یکى از شهروندان آمریکایى با نوشتن نامه‌اى به نماینده وقت جمهورى اسلامى در سازمان ملل به بیان احساسات خود در قبال جمهورى اسلامى ایران پرداخته و یادآور گردیده است:در میان ما آمریکایىها افراد بسیارى هستند که نحوه مدیریت جمهورى اسلامى ایران را که در کنترل آزادىهاى به حد و حصر فردى، که منشأ فساد در ایالات متحده است، مورد ستایش قرار می‌دهند.() یکى از اسقفها طى سخنانى درگوادالپ (در آمریکاى لاتین) گفت: در غرب ایمان واقعى وجود ندارد، مردم منطقه به ما اعتمادى ندارند، دست اندرکاران جمهورى اسلامى ایمان واقعى دارند و موفق شده‌اند ایمان را با سیاست و کشوردارى توأم کنند، از این طریق مىتوان پرچم مبارزه با مفاسد و انحراف را پیش گرفت.() تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، کشور ایران در سطح جهان و بین الملل نقش تعیین کننده‌اى نداشت و در معادلات سیاسى جهانى به آن اعتنایى نمىگردید ولى به برکت پیروزى انقلاب به عزّت و عظمت چشمگیرى دست یافت و از کشورى ضعیف و بىتأثیر به قدرتى تأثیرگذار در تصمیمگیرىهاى جهانى مبدّل گشت، نقش ایران در پرتحرّک گردیدن خیزشهاى جهانى، مخالفت ایران با سازشهاى خیانت‌آمیز به حقوق مردم فلسطین، به زانو درآوردن ابرقدرتها برهم زدن نظام دو قطبى، سرنگون نمودن رژیمى استبدادى که از طرف ابرقدرتها در تمامى عرصهها حمایت مىگردید و سربلند بیرون آمدن در دفاع مقدّس، افشاى ادّعاهاى کاذب منادیان حقوق بشر و مروّجان دروغین دموکراسى، موجب شده است که ابرقدرتها پى به اقتدار انقلاب اسلامى برده و این حقیقت را پذیرفته‌اند که ایران در سطح جهانى بسیار با نفوذ بوده و نقشى تأثیر گذار و تعیین کننده دارد و این ویژه را نمىتوان انکار کرد. برخى مشاوران سیاسى نظام حاکم بر آمریکا لب به اعتراف گشوده‌اند و گفته‌اند: انقلاب اسلامى یک حقیقت تاریخى است و باید یک ایران مستقل و از نظر اقتصادى و نظامى با ثبات را باور داشت. از این جهت و به دلیل پیمودن قلّههاى عظمت است که امام خمینى فرموده‌اند: «من با اطمینان مىگویم، اسلام ابرقدرتها را به خاک مذّلت مىنشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکى پس از دیگرى بر طرف و سنگرهاى کلیدى جهان را فتح خواهد کرد.»() و در وصیت نامه سیاسى الهى خویش نوشته‌اند: «کدام افتخارى بالاتر و والاتر از این که آمریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهاى جنگیش و آن همه دولتهاى سرسپرده‌اش و به دست داشتن ثروتهاى بى پایان ملّتهاى مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانههاى گروهى در مقابل ملّت غیور ایران و کشور حضرت بقیة اللّه ارواحنا لمقدمه الفداء چنان وامانده و رسوا شده که نمی‌داند به که متوسل شود و رو به هر کس مىکند جواب رد مىشنود و این نیست جز به مددهاى غیبى حضرت بارى تعالى....که ملتها را بویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستم شاهى به نور اسلام هدایت نمود...»  پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ . انقلاب اسلامى در گستره نظام بین الملل، ص 67 ـ .65 . امام خمینى در پژوهشهاى غربى، مجلّه حضور، ش 18، ص .175 . روزنامه اطلاعات، 16/8/1379، ش 22053، ص .7 . انقلاب اسلامى در گستره نظام بین الملل، ص 46 ـ 45، روزنامه اطلاعات، سه شنبه 7/3/1381، ش 22492، عصر اندیشه (ویژه نامه نشریه پرتو)، خرداد 1385، ص .14 . روزنامه اطلاعات ش .22492 . انقلاب اسلامى در چشم انداز دیگران، ص 59 ـ .58 . بنگرید به کتاب "مقاومت شکننده"، چاپ چهارم، ترجمه احمد تدین. . ایران بین دو انقلاب، یروند ابراهامیان، ترجمه کاظم فیروزمند و دیگران، ص .489 . انقلاب اسلامى در ایران، حامد الگار، ترجمه مرتضى اسعدى و حسن چیذرى، ص .12 . همان، ص .97 . همان، ص .151 . گى روشه، تغییرات اجتماعى، ص .236 . انقلاب ایران و بازتاب جهانى آن، جان. ال اسپوزیتو، ص.49 . این کتاب توسط سیاوش مریدى ترجمه و مرکز بازشناسى اسلام و ایران آن را چاپ کرده است. . این کتاب با ترجمه سید مجید روئین تن در سال 1376 توسط انتشارات سروش منتشر شده است. . حکومت تحصیل دار و اسلام شیعه در انقلاب ایران، ترجمه محسن امین زاده، ص 205 ـ 204 مندرج در کتاب رهیافتهاى نظرى به انقلاب اسلامى، قم، معارف، چاپ دوم، .1379 . انقلاب اسلامى در گستره نظام بین الملل، ص .62 . این کتاب با ترجمه عبدالرحیم گواهى توسط انتشارات قلم در سال 1369 ش به طبع رسیده است. . احیاى مجدد اسلام در گذشته و حال با تأکید بر ایران، ص.45 . ایران انقلاب به نام خدا، ترجمه قاسم ضعوى، ص 253، ،255 257، .258 . توطئه در ایران، سایروس ونس و برژینسکى، ترجمه محمود مشرقى، ص .56 . نک: دیکتاتورى و توسعه سرمایه دارى در ایران، ترجمه فضل اللّه نیک آئین. . انقلاب اسلامى در گستره نظام بین الملل، ص 187 ـ ،186 رویارویى انقلاب اسلامى ایران و آمریکا، جمیله کدیور، ص 160 ـ .158 . توطئه در ایران، ص .57 . در جستجوى راه از کلام امام، دفتر چهاردهم، ص .455 . کارتر و سقوط شاه روایت دست اول، بابک آدین و ناصر ایرانى، ص .37 . اسناد لانه جاسوسى، ج 3، ص .94 . کشیشهاى انگلیسى در دوران انقلاب اسلامى، پال هنت، ترجمه ابوترابیان، ص .23 . ماهنامه امید انقلاب، ش .222 . فصلنامه حضور، ش 17، پاییز 1375، ص 19 ـ .18 . ماهنامه صبح، ش 70، خرداد .1376 . عصر امام خمینى، ص 370 ـ .369 . فریاد برائت (پیام به حجاج بیت اللّه الحرام)، ص .13