آموزش و ترویج زنان روستایى در فرآیند توسعه روستایی

نویسنده


آمـوزش و تـرویج زنـان روستـایـى در فـرآینـد تـوسعه روستـایـى

((به منـاسبت هفته تـرویج و آمـوزش کشـاورزى))

رفیع افتخار

 

 

حقیقت آن است که در مقیاس جهانـى, زنان تـولیـد کننـده بیـش از نیمـى از مـواد غذایـى, مدیران اقتصاد خانـوار و سامان دهندگان امر تغذیه و تربیت کـودکان مى باشند اما مـى تـوان اذعان داشت که آنـان در بسیـارى از بـرنـامه ریزیهاى تـوسعه و تحـول, نـادیـده انگاشته شده اند.
در روستاها نیز زنان روستایـى نقـش بسیار مهم و تعییـن کننده اى در رونـد تـوسعه روستـایـى ایفـا مـى نمـاینـد. آنان از نقطه نظر اقتصادى, تـولید کننده بیـش از نیمى از مـواد غذایى اى هستند که در مناطق روستایى تـولید مى شـود. زنان, در واقع, مدیران اقتصاد خـانـواده هـاى خـود بـوده, بسیـارى از فعالیتهاى مـرتبط با آماده سازى, نگهدارى و فراورى مـواد غذایـى را بـر عهده داشته و در امور مربـوط به نگهدارى از دامها, تهیه مواد غذایى, جمعآورى سوخت و مدیریت اقتصاد خانوار نقـش عمده و اساسى ایفا مى نمایند.
بیشتـر نیـروى کـار کشـاورزى در مـراحل بعد از بـرداشت را زنان تشکیل داده و از بعد اجتمـاعى نیز به جز اینکه نیمــى از جمعیت جـوامع روستـایـى را به خـود اختصـاص مـى دهنـد, در فـرآیند تصمیـم گیریها و فعالیتهاى اجتماعى نقش مهم و بسزایى را بر عهده دارند.
از بعد فرهنگـى, زنان روستایى که مدیران نظام تربیتـى خانـواده محسـوب مى شـوند, در تربیت نسل آینده جمعیت روستانشیـن و انتقال ارزشها و هنجارهاى اجتماعى نیز نقـش بسیار مهمى بر عهده دارند.
با تـوجه به نقـش فعال و مهم و حیاتـى زنان در فعالیتهاى مرتبط با توسعه روستایـى در بسیارى از برنامه ریزیهاى تـوسعه و تحـول, نقـش اساسـى و تعیین کننده زنان به فرامـوشى سپرده شده که ایـن عامل مایه عدم موفقیت بسیارى از برنامه ها و پروژه هاى تـوسعه در مناطق روستایى مى شود. بسیارى از مطالعات و تحقیقات بیانگر ایـن واقعیت تلخ است که علـى رغم اهمیت و نقـش زنان روستایى در ابعاد و جـوانب مختلف زندگـى روستایـى و نقـش غیر قابل انکار آنان در تحـولات و تـوسعه روستـایـى, بـا چشـم پـوشـى از ایـن نقـــش بـرجسته,سـرمایه گذارىهاى بسیار محـدودى در زمینه هاى آمـوزشـى ـ ترویجى به عمل مىآید.
نتـایج تحقیقات در بسیارى از کشـورهاى در حال تـوسعه جهان نشان دهنده و مبین ایـن امر است که زنان در کشورهاى افریقایى بیش از 60 درصد از فعالیتهاى کلـى مرتبط با تـولید کشاورزى را بر عهده دارنـد, همیـن سهم در کشـورهاى آسیایـى 50 درصـد و در کشـورهاى آمریکاى لاتین 40 درصد است.
نیز مى تـوان به بازیابى نقـش زنان در زمینه آماده سازى و فراورى مـواد غذایى اشاره داشت; به دیگـر سخـن, زنان روستایـى فـراورى محصـولات زراعى و کشاورزى و تبدیل آنها به مواد غذایى مورد نیاز خانـواده را بـر عهده دارنـد و از ایـن طـریق به مـدیریت تغذیه خانـواده و بـویژه فرزندان که نسل آینده اجتماع روستایى هستند, مى پردازند. به طـور کلى, بسیارى از مـواد غذایى آماده شده براى خانـواده روستایـى از طریق زنان و تـولیدات آنان تهیه مـى شـود. بـراى مثـال, کاشت و پـرورش انـواع سبزى در بـاغچه هاى نزدیک به منزل توسط زنان روستایى انجام مى گیرد و نقـش اساسى ایـن محصولات در تـإمیـن ویتـامینها و مکملهاى غذایـى بخصـوص در کشـورهــاى آفریقایى تـوجه بسیارى از محققان امور تغذیه را به خـود معطـوف داشته است.
در چنـد سال اخیـر, ایـن نکته به خـوبـى روشـن شـده است که سهم عمده اى از درآمـد خانـواده هاى روستایـى از طریق فعالیت زنان به دست مـىآیـد و در برخـى مـوارد حتـى سهم درآمـد زنان در اقتصاد خانوار, بیـش از سهم مردان است. به طـور مثال در سال 1369 حدود 854 میلیـون زن که 32 درصد نیروى کار جهان را تشکیل مى دهند, از نظر اقتصادى فعال بوده اند.
در فراورى مـواد غذایـى, زنان نه تنها مـدیریت تغذیه و تإمیـن مواد غذایى بلکه نقـش اساسى را نیز در جمعآورى و تإمیـن سـوخت براى تهیه و تـولید مواد غذایى بر عهده دارند. بر اساس مطالعات انجام شده در سازمانهاى بیـن المللى, زنان به طور متـوسط در طول روز 5 ساعت از وقت خـود را براى جمعآورى چـوب و سوخت و همچنیـن حمل آب صرف مى کنند.
نکته دیگـر که نقـش و اهمیت زنـان در فعالیتهاى توسعه اى را برجسته تر مى نماید, نقـش زنان به عنوان نیروهاى کار کشاورزى است که در بسیارى از کشورهاى آفریقایى ایـن نقش نه تنها کمرنگ تر از نقـش مـردان نیست, بلکه زنان سهم بیشتـرى را در فـرآینـد کاشت, داشت, برداشت و مهمتر از آن بازاررسانـى محصـولات زراعى و دامـى بر عهده دارند.
بر اساس آمارهاى موجود, 13 نیروى فعال در بخـش کشاورزى کشورهاى جهان سـوم را زنان تشکیل مى دهند; در برخى مناطق دنیا نظیر قاره آفریقا, سهم زنان تا 90 درصد عنـوان شده است. زنان به میزان 60 درصد در کشت برنج, 90 درصد در تـولید سبزى و صیفـى, 50 درصد در کشت پنبه و دانه هاى روغنـى, 30 درصـد در امـور داشت بـاغات, 90 درصد در فعالیتهاى مربـوط به پرورش کرم ابـریشـم و 65 درصـد در پـرورش دام و صنـایع دستـى مشـارکت دارند.
در بسیارى از کشـورها که مردان به منظور تإمیـن معاش و کار به عنـوان نیروى انسانـى در مناطق شهرى, از مناطق روستایـى مهاجرت مـى کنند, نقـش زنان شکل مهمترى یافته و زنان علاوه بر فعالیتهاى کشاورزى, مدیریت منزل, مـدیـریت تغذیه خانـوار و نقـش سـرپـرست خانوار را نیز بر عهده مى گیرند. سرپرستى و مسـوولیت امـور منزل تـوسط زنان به عنوان مدیر خانواده در کشـورهاى آفریقایى به حدى است که سرپـرستـى 60 درصـد از خانـوارهاى روستایـى در کشـورهاى آفریقایى بر عهده زنان است و ایـن سهم حتى در کشور کوچکى مانند کشور لسوتو به 72درصد مى رسد.
علاوه بر نقـش اقتصادى زنان که در چند دهه گذشته به طـور واضح و روشـن مطـرح شـده است, نقـش حیاتـى زنـان از نقطه نظر جنبه هـاى فرهنگـى و اجتماعى در فرآیند تـوسعه روستایى در مناطق روستایـى نیز از نظرها پنهان نمانـده است. زنان روستایـى تـربیت کننـدگان نسل آینده روستاییان بـوده, دانـش مـورد نیاز نسل آینـده را به آنان مىآموزند. یک ضرب المثل چینى مى گـوید: اگر به یک مرد آموزش بـدهـى فقط یک مـرد را آموزش داده اى, اما اگـر یک زن را آمـوزش دهـى, یک خـانـواده را آمـوزش داده اى.
زنان آمـوزش دهندگان دانـش محلـى و بـومـى خـود در زمینه تهیه و تإمیـن غذا, درمان, بهداشت و ارزشهاى فرهنگى به نسل آینده خود هستنـد. آنان دانـش حیاتـى زنـدگـى خـود را به نسل بعد از خـود مىآموزند تا از این طریق ضامـن بقاى ارزشها و هنجارها و نهایتا حیات جـامعه خـویـش بـاشنـد. در زمینه ریشه یـابـى دلایل غفلت از پـرداختـن به نقـش مهم زنان مـى تـوان به چنـد ادله اشاره داشت:
1ـ فعالیتهاى مهم زنـان در نقـش همسـر و مـادر خـانـواده تـوسط محققان نادیـده انگاشته و به عنـوان یک فعالیت مثبت و سـازنـده تلقى نمى گردد و صرفا به عنوان تکالیف از قبل تعییـن شده و موظف زنان پنداشته مى شـود; و صرفا آن بخـش از فعالیتهاى مهم زنان در علوم اقتصادى و اجتماعى مورد تـوجه و دقت قرار گرفته است که در اقتصاد ملـى و خارج از منزل ظهور داشته است. ایـن در حالـى است که تحـولات سه دهه اخیـر در علـم اقتصـاد شـاهـد ظهور ((اقتصـاد نهادى)) بـوده است, علمى که به دلیل پرداختـن به نهاد خانواده, بسیـارى از ابعاد نـادیـده زنـان در اقتصـاد خـانـوار را مـورد بازبینى قرار داده است.
2ـ دلیل دیگـر آن است که در مـراحل اخذ اطلاعات و آمـار عمـدتـا مردان مـورد سـوال واقع شـده و طبعا بیشتـر فعالیتهایـى انعکاس داده شـده که تـوسط مـردان انجـام شـده و مـى شـود.
3ـ در بسیارى از کشـورها, مردان به عنوان سرپرست خانـواده تلقى شده و مالکان زمیـن و اراضى کشاورزى نیز مردان هستند. لذا کلیه فعالیتهاى تـولیـدى به عنوان فعالیتهاى روساى خانـواده و مردان تلقـى مى شـود و یک تجزیه و تحلیل دقیق و تفکیکى از سـوى محققان به عمل نیامده است تا از ایـن طریق بتوان سهم و نقش زنان را به طور مشخص و آمارى بیان کرد.
4ـ دلیل دیگر آنکه زنان عمدتا قدرت سیاسـى و اجتماعى لازم را در مناطق روستایى نداشته و همیـن امر باعث کمرنگ شدن نقـش آنان در انعکاس فعالیتهاى آنان مـى شـود و نهایتا به چشـم پـوشـى از نقـش حیـاتـى و اسـاسـى آنـان در فعالیتهاى تـوسعه اى مـى انجـامد.
5ـ سازمانها و دولتهایى که متـولـى انتقال خـدمات زیـربنایـى و تسهیلات آمـوزشـى و رفاهـى به مناطق روستـایـى انـد, به دلیل عدم شناخت ویژگیهاى زنان, سرانجام عاملـى براى نادیـده گرفتـن زنان در فعالیتها و اقـدامات تـوسعه بـوده انـد. بـراى مثـال, آمار و اطلاعات سازمان ملل که تـوسط سازمان خـواربـار و کشاورزى منتشـر شـده نشانگر آن است که زنان به طـور متوسط 50 درصد از تـولیدات کشـاورزى را بـر عهده دارنـد, اما فقط تـوانسته انـد 5 درصـد از منابع و آموزشها و تعلیمات ترویجى ارایه شده از سـوى سازمانهاى دولتـى و غیـر دولتـى را به خـود اختصاص دهنـد. در همیـن حـال, بسیارى از سازمانهاى بیـن المللى و سازمانهاى متولـى امر تـوسعه در مناطق روستایى, اعم از دولتى و غیر دولتـى, عامل عدم مشارکت زنان در فعالیتهاى تـوسعه را, ساختـار فـرهنگـى و اجتماعى ایـن جـوامع دانسته اند و بر ایـن باورند که عوامل فرهنگى, اجتماعى و سنتى است که مانع ارتباط مستمر و دسترسى زنان به کمکهاى مربـوط به توسعه مى شود.
با عطف تـوجه به سمت گیـرى پژوهشها در زمینه مسایل زنان در چنـد سال اخیر مـى تـوان دریافت مطالعات عمدتا پیرامـون محـورهاى زیر بوده است:
1ـ بسیارى از مطـالعاتـى که در ارتباط بـا مسـإله زنان انجـام شـده, مجمـوعه اى از مطالعات تاریخـى در ارتباط با نقـش زنان در فعالیتهاى اقتصادى و سیاسى در طول تاریخ و روند تحول نقـش زنان در زمینه هاى مختلف را در بر مـى گیرد. در ایـن مطالعات, سعى شده تا تـوصیفـى از رونـد اجحـاف حقـوق زنان در دوره هاى تـاریخـى و استثمـار آنـان از سـوى مـردان و حـاکمـان وقت ارایه شـود.
2ـ دسته دوم شـامل بـررسیها و مطـالب فقهى و دینـــى است که در ارتباط با وظایف زنان در جامعه و خانواده مطرح مى شوند. در ایـن گـونه پژوهشها, تلاش شـده تـا نقـش و وظایف بزنان و میزان حضـور آنان در فعالیتها از دیـدگـاه اسلام مـورد بـررسـى قـرار گیـرد.
3ـ دسته سـوم شامل مطالعات کلـى و مـوردى در باره نقـش زنان در امـور کشاورزى و اقتصاد خـانـوار است که عمـدتـا شامل گزارشها, پایان نامه ها و تحقیقات مـوردى پیـرامـون بـرخـى روستاهاى کشـور مى باشد.
4ـ دسته چهارم شامل برخـى بررسیهاى حقوقى مبتنى بر قـوانیـن در زمینه تغییر و تحولات انجام شده در مورد زنان از دیدگاه قوانیـن و مقـررات و حقـوق مـدنـى و تـإثیـر آنها بـر منزلت اجتماعى و پـایگـاه اجتمـاعى قشـر زنان در طـول دوران حکـومتهاى مختلف در ایران است.
5ـ برخى منابع نیز موجود بـوده که در آنها سعى شده اشکال و صور تعاونیها و مشـارکتهاى اقتصـادى و اجتماعى زنان در روستـاها در طـول تاریخ نشان داده شـود و ضمـن بازگویى گونه هاى مشارکت سنتى زنان و تغییـر و تحـولات آنها, بـر لزوم بـازنگـرى و احیاى ایـن سنتها تإکید شـود. حاصل عمده ایـن دسته مطالعات, ملاحظاتـى است که مسـوولان و مجریان توسعه بخـش کشاورزى را به تـوجه بیشترى به زنان در فرآینـد ارایه خـدمات و تخصیص منابع به جامعه روستایـى وا مـى دارد. در بـرخـى از تحقیقات انجام شـده که گاه محققان به دنبـال بـررسـى عوامل تـإثیـرگذار بـر میزان مشـارکت زنـان در فعالیتهاى کشاورزى به مطالعه پرداخته اند, مى تـوان به رهنمـودها و تذکـراتـى دست یافت و از ایـن رهگذر میزان دستـرسـى زنـان به امکـانات, منـافع, خـدمـات و پشتیبـانـى فعالیتهاى تـوسعه اى را افزایش داد و یا بهبود بخشید.
در کنار یافته هاى تحقیقاتى و تجربـى که همگى بیانگر نقـش حیاتى و مهم زنان در فرآیند توسعه و تحول در مناطق روستایى است, ایـن واقعیت نیز خودنمایى مى کند که در فرآیند تسریع و نوسازى جـوامع روستایى, نقشـى نازلتر از آنچه باید باشد به زنان روستایى داده شـده و به طـور عمـده از اهمیت آنـان در رونـد تغییـر و تحــول چشـم پـوشـى شـده است. بـرخـى مثالهاى زیـر مبین ایـن نکته انـد:
الف) در تمامـى مناطق روستایـى جهان, درصـد سـواد در میان زنان کمتر از میزان بهره مندى مردان از آموزش رسمى و سـوادآموزى است. کلیه بـررسیها نشان مـى دهـد که با آنکه مناطق روستایـى جهان به طور کلى درگیر مسإله فقر و سوء تغذیه اند اما سهم زنان در ایـن محرومیت بیشتر از مردان است. بـر اساس اطلاعات موجـود از مجمـوع یک میلیارد نفر بیسواد در جهان, دو سـوم را زنان تشکیل مى دهند. میزان بیسـوادى زنان بـالاتـر از 45 سـال در کشـورهاى جهان سـوم معمـولا 50 درصد و در افریقا و آسیا ایـن رقـم بالاتر از 70 درصد است.
ب) میزان فقر زنان در مقایسه با مردان در سطح جهان بیشتـر است. بـر اساس نتایج به دست آمـده از آمارها و اطلاعات دو قـرن اخیـر مـى تـوان گفت که از دهه 1970 میلادى تعداد زنانى که پاییـن تر از خط فقر زندگـى مـى کنند به میزان 50 درصـد افزایـش یافته است در حالـى که در همین دوره تعداد مـردانـى که پاییـن تـر از خط فقـر زندگـى مى کنند, 30 درصد افزایش نشان مى دهد. بیـش از 70 درصد از یک میلیارد و سیصـد میلیـون افراد فقیر جهان امروزه زنان انـد و اینها خـود دلایلى است که فقر مضاعف زنان و چشـم پـوشـى مضاعف از نقـش برجسته و مهم و سازنده آنان در فعالیتهاى سازندگى و توسعه در کشـورهـاى جهان سـوم را نشـان مـى دهــد.
تقـویت زنان و دختـران از طـریق حـداقل آمـوزشهاى لازم, یکـى از مهمترین عوامل جهت نیل به رشد و تـوسعه مـى باشـد. آنان از ایـن طریق قادر خـواهند بـود تا با کنترل بیشتر در زندگـى و سرنـوشت خود تإثیرات بیشترى در زندگـى و سرنـوشت خـود داشته باشند. در ایـن میان مکتب ترویج به عنـوان نظام آمـوزشى خاص مطرح مى باشد. تـرویج بـر آن است تا در معلـومات, مهارت, بینـش و نگرش افـراد تغییرات مثبت حاصل آید و بـدیهى است در ایـن رونـد زنان نیز به مانند مردان از مخاطبان اصلى برنامه هاى ترویجـى محسـوب خـواهند شد. دیدگاه ترویج در مورد تـوجه به زنان بر اساس اصـولى است که مکتب آمـوزشى ترویج خـود را ملزم به رعایت آن مى بیند در بسیارى از کشورهاى در حال تـوسعه فرصتهاى موجود براى آموزش رسمى و فنى روستـازادگان و بـویژه دختـران بسیار محـدود است. بـا تـوجه به اینکه نقـش اصلـى و اساسـى در پرورش فرزندان را مادران روستایى بـر عهده دارنـد, لازم است در مرتبه اول مادران روستایـى از سطح بالایى از معلـومات و آگاهیها بهره مند باشند. براى نظام آمـوزشى تـرویج بسیار مهم خـواهـد بـود که زنان روستایـى با ارتقاى سطح آگاهیهاى خـود, تصمیمات درستى اتخاذ نمایند. نقـش زنان روستایى تنها به فعالیتهاى مـرتبط بـا محیط مزرعه محـدود نمـى شـود.
از آنجایى که هدف ترویج, نشر نوآوریهاى سـودمند براى خانوارهاى روستایى مى باشد , ایـن نظام آمـوزشى فعالیتهایى را تحت عنوان ((تـرویج خانه دارى)) و ((اقتصاد خـانـوار)) در بـرنامه هاى خـود پیـش بینـى نمـوده است. هـدف از ایـن فعالیتها رسیدگـى به افراد خانـواده, مخصـوصا زنان و دختـران روستایـى است, به گـونه اى که آنان شیـوه زنـدگـى خـود را بـا پیشـرفتها هماهنگ نمـوده, و از امکانات و منابع مـوجـود در زندگى خـود بهتر استفاده نماید. از طرف دیگر آموزشهاى ترویجى باید فراهـم کننده فرصتهایى براى زنان روستایى باشد تا همپاى مردان از امکانات آموزشى بهره مند شـوند, به اعتبارات مـورد نیاز دست یابند, با مشاغل جدید آشنا شـوند و در نهایت جایگاه حقوقى خود را بیش از پیـش بشناسند. آموزش زنان روستایـى علاوه بـر اینکه یک نیاز محسـوس جـامعه زنان روستـایـى محسـوب مى شود و سطح آگاهیهاى فنى زنان را ارتقا مى بخشد, در بالا بردن میزان آگاهیهاى فنى مردان روستایى نیز مفید بـوده و وظیفه آموزشـى مروجان را در مورد آمـوزش کشاورزان مرد تسهیل مى نماید.
در باب آمـوزشهاى علمى و فنى و حرفه اى زنان روستایى مى تـوان به موارد برنامه هاى آمـوزشى پرورشـى کودک (کـودکیارى ـ مـددکارى), برنامه آموزشى تغذیه و بهداشت خانـواده, برنامه آمـوزشـى حفاظت محیط زیست, برنامه آموزشى باغبانـى در منزل و بـرنامه آمـوزشـى صنـایع و حـرف روستـایـى اشـاره داشت.
بـرنـامه هاى آمـوزشـى مـربـوط به پـرورش کـودک, تغذیه و بهداشت خانواده و حفاظت از محیط زیست مى تـواند موجب بهبـود شرایط محیط زیست بـاشـد; در حـالـى که بـرنامه هاى مـربـوط به اشاعه روشهاى پیشرفته و مناسب باغبانى, پرورش دام و طیـور و نیز صنایع و حرف روستایى در مجموع, افزایـش قابلیتها و کارآیى در تولید و تبدیل محصـولات و فرآورده هاى روستایى و افزایـش درآمد خانوار را در پى دارند.
با توجه به پیچیـدگـى خاص مشارکت زنان در رونـد تحـول و تـوسعه روستایى, دستگاههاى اجرایـى جهت سیاستگذارى و تدویـن راهبردهاى اجرایى شدیدا نیازمند تحقیقاتـى هستند که تصـویر واقعى, شفاف و همه جانبه اى از واقعیت مـوجـود زندگـى روستایـى را منعکـس سازد. علـى رغم شمار انـدک زنان شاغل در فعالیتهاى اقتصادى خـارج از منزل در مقایسه با حجـم فعالیتهاى خانوادگى در مناطق روستایى و شهرى کشـور, همچنان اکثر تحقیقات و مطالعات انجام شده به دنبال آن است تـا به ثبت فعالیتهاى اقتصـادى و اشتغال خــارج از منزل زنان بپردازد و کمتر مطالعاتـى انجام شده که شکل تحلیلى و دقیق از میزان سـاعات و کـوشـش به عمل آمـده تـوسط زنـان را در محیط خانـواده به تصـویر کشیده تا از ایـن طریق بتـوان به پیچیـدگـى ساعات و اوقات زنان در محیط خانواده آگاه شد. جهت تسریع تـوسعه جامع مناطق روستایـى, جلب مشارکت زنان و افزایـش میزان دسترسـى زنـان به خـدمـات, امکـانـات و منـابع تـوسعه, امـرى ضــرورى و اجتناب ناپذیر است و به منظور اصلاح روند توسعه و افزایـش دسترسى زنان به ایـن امکانات, باید نظام آموزش, تحقیق و اجرا در زمینه مسایل زنان دگرگـون شـود. در برنامه هاى تـوسعه اى بایـد اولـویت اصلـى را به تـوسعه منابع انسانـى داد و در ایـن راستا زنان که نیمى از جمعیت روستایـى کشـور را تشکیل مى دهند به نیمـى از سهم سرمایه گذارى در تـوسعه منابع انسانى از سوى دولتها نیاز دارند. سمت و سـوى تـوسعه منابع انسانى در امـور زنان باید از افزایـش کارآیـى نیروى کار زنان فـراتـر رفته و رشـد شخصیتـى همه جانبه آنان را در فرآینـد تـوسعه دنبال نماید, بنابرایـن پرداختـن به چنـدیـن زمینه براى گسترش مناسبتهاى تحقیقاتـى در مناطق روستاى ایـران ضـرورى به نظر مـى رسـد ایـن زمینه هـا عبـارتنـد از:
1ـ تحقیق پیرامـون اثرات اشاعه روشهاى نـویـن تـولید, خـدمات و فـنآوریهاى نـویـن در زنـدگـى روستاییان و مطالعه اثرات آن بـر پـایگـاه اجتمـاعى زنـان, زنـدگـى و فعالیتهاى روزمـره آنان .
2ـ تحقیق پیرامـون فعالیتهاى درون منزل و فعالیتهاى خانـوادگـى زنان روستایى
3ـ شناخت ((سـازمـانهاى سنتـى تشکل زنان)) یعنـى پژوهشهایـى که بتـوان بـر آن مبنا زمینه هاى مشارکت اجتماعى, سیاسـى و فرهنگـى زنان را بنیان نهاد.
نتـایج ایـن گـونه تحقیقات نشان خـواهـد داد که مشارکت زنان در فعالیتهاى اجتماعى تـوسعه چه منافع و چه زیانهایى دارد, به حذف چه سهمـى از فعالیتهاى کنـونـى زنان در زنـدگـى روزمره خـواهد انجامید و چه بخشى از فعالیتهاى کنونى آنان کمرنگ تر خـواهد شد. مشارکت زنان نیازمند سازمانـى متناسب با نظام ارزشـى, اخلاقـى و اعتقادى آنان است که از ایـن طـریق, زنان بـا تسهیـم تفکـرات و اعتقادات خـود زمینه و بسترى را فراهـم مـى سازند تا دیدگاهها و ایده هاى نـویـن باعث رشد و اعتلاى شخصى و حل معضلات زندگى روزمره آنان شود.
این را نیز باید خاطرنشان ساخت, مطابق تعالیـم مقـدس دین مبیـن اسلام, زنـان روستـایـى به عنـوان قشـر عظیمـى از جـامعه, مستحق استفـاده از فـرصتهاى پـرورشـى و امکـانـات آمـوزشــى به منظور بهره منـدى از تـوانهاى بالقـوه و فطرى خـود در جهت اعتلاى کیفیت خـویـش مـى باشنـد. در ایـن ارتبـاط مـى تـوان به کلام حضـرت امام خمینـى(ره) اشاره اى داشت که مـى فرماینـد: ((قرآن مجید انسان ساز است و زن نیز انسان ساز.))
بدیـن ترتیب آموزش و پرورش زنان روستایى به عنوان یک حق مسلم و یک دیـن کل جامعه به آنان بر ذمه دولت از طریق نهادهاى فرهنگـى مربوط مى باشد. قصور در اداى این دین, ظلمى مضاعف براى ایـن قشر بـوده که پیامد فـورى و یا درازمـدت آن, استـوارى عقب ماندگیهاى مختلف فـرهنگـى و اجتمـاعى و اقتصـادى مـى بـاشــد.
از ایـن روى, ایجاد فرصتهاى پرورشى و تدارک تسهیلات ویژه آمـوزشى براى زنان روستایـى باید به عنـوان یک راهبرد اساسـى و از رئوس بـرنامه هاى تـوسعه منابع انسانـى در کشور تلقـى شـود. تـرویج و سازماندهى ترویجى براى افزایـش قابلیتهاى مختلف آموزشى, مهارتى و حـرفه اى و افزایـش آگاهـى, دانایى و کارآیى زنان روستایـى در جـریان تـولیـد و تبـدیل محصـولات و فرآورده هاى زراعى و دامـى و مصنوعات روستایى, رکـن اصلى این راهبرد خواهد بود و ایـن موارد تنها در سایه اعتقاد واقعى به یک اصل در توسعه انسانى و آن هـم ایجاد فرصتهاى پرورشى و تدارک تسهیلات آمـوزشى ترویجى براى زنان روستـایـى متحقق و عملـى خـواهنـد شد.
منبع: عمادى, محمـدحسیـن, تسریع رونـد تـوسعه روستایـى از طریق اولویت بخشى به زنان و تحـول در پژوهـش, روستا و تـوسعه, سال 3, شماره 4.