زن و خـانـواده, فـرهنگ و آداب محلى (12)
نگاهى کوتاه به ازدواج در ایلام
در گذشته که تعدد زوجات مرسوم بوده ایلات و عشایر در ایـن زمینه آمادگى بسیار داشته اند. به همین مناسبت خوانیـن و سران عشایر و والیـان, زنـان متعدد گـرفته و عمـومـا داراى فـرزنـدان زیـادى بـوده اند. به تدریج که زندگى ایلـى و عشیره اى به زندگـى شهرى و شهرنشینـى تبـدیل گردیده, از میزان تعدد زوجات کاسته شـده است. مسلما در زندگـى شبانـى و زراعى وجـود زنان و فرزندان متعدد در پیشـرفت وضعیت اقتصـادى آن جـامعه نقـش اسـاســى را داشته است.
در سالیان گذشته در ایلام ازدواج جنبه طبقاتـى و یکجـانبه داشته است بدیـن معنى که طبقات خاص اجتماعى با افراد هـم خانواده خـود ازدواج مى کرده اند, اما تفاوت در این بود که والیان و خوانیـن و سران عشایر مى تـوانستند دخترانى از طبقات پاییـن را به عقد خود درآورنـد اما هـرگز دختـران خـود را به افـراد طبقات پاییـن تـر نمـى دادنـد. مسـإله عشق و عاشقـى و دوست داشتـن تـا مــــرحله تصمیـم گیرى به ندرت میان پسر و دختر اتفاق مـى افتاد چـون برحسب سنتهاى محلـى فقط پـدر و مادر بـودند که در مـورد ازدواج پسر و دختر خود صاحب اختیار بـودند و به همیـن مناسبت حق انتخاب همسر و اظهارنظر و ابـراز عقیـده راجع به ازدواج از پسر و دختـر سلب شده و اگر پدر دختر و پدر پسر تصمیمى مـى گرفتند ازدواج میان آن دو نفر صورت مى پذیرفت.
گـاه اتفاق مـى افتاد که پسـر و دختـر تـا شب زفـاف همـدیگـر را نمى دیدند و احیانا قبل از مراسـم زفاف نیز از دیدن یکدیگر قویا امتناع مـى ورزیدند. در ایلام مراسـم عقد و ازدواج داراى مراحلـى به شرح زیر است:
الف ـ انتخـاب والدین (پسینه = پسنـدیدن)
وقتى والدیـن پسر تشخیص دادند که دخترى از لحاظ شوون فامیلى با آنان برابـرى مـى کنـد و خـود دختر نیز وجاهتـى دارد, بـدون کسب موافقت پسر چند نفر از ریـش سفیدان و جـوانان وابسته به خانواده پسر شبانه به خانه پدر دختر مـى روند. خانـواده دختر نیز اقـوام نزدیک خـود را دعوت مى کند که در ایـن جلسه شرکت نمایند و معمولا پس از صرف چاى, بزرگ فامیل پسر پـس از ذکر مقدمه اى از پدر دختر بـراى پسـر مـورد نظر, دختـر او را خـواستگـارى مـى کنـد و اغلب خانواده دختر نیز با رعایت جـوانب امر مـوافقت خـود را به ایـن خـواستگارى اعلام مى کنند. پـس از اعلام مـوافقت پدر دختر, یکى از مردان خانـواده پسر که با او قرابت بیشترى دارد دست پدر دختر و یا احیانا دست یکـى از مردان برجسته اقـوام دختر را مـى بـوسـد. انجـام مـراسـم دست بـوسـى قطعیت دادن به امــــــــر ازدواج را مى رساند و مخصوصا میان عشایر ایـن کار اهمیت فراوانى دارد. حتى معروف است که در گذشته اگر کسـى به قـول خـود عمل نمـى کرد و از ازدواج دختـر با آن پسر سر باز مـى زد دست بـوسیـده شـده به علت امتنـاع از قـول و خلف وعده قطع مـى شـد.
سپـس تحفه و هدایایى با حصول اطمینان از انجام وصلت داده مى شود و آن هـم به نسبت قـدر و مقـام اولیـاى دختــر و نسبت به اهمیت میزان ثروت پدر و مادر و فامیل داماد که هر یک به قدر وسع خـود یک مـادیـان و یـا یک قـاطـر و چیزهـاى دیگـر هـدیه مـى دهنــد.
ب ـ شیرینى خورانى
پس از اتمام مراسـم خواستگارى و قبول هدیه, در روزى معیـن زنان دو خانواده در منزل پدر دختر جمع مى شـوند و خانواده پسر یک شال و یک انگشتـر و تعدادى پـوشاک از قبیل پیراهـن, کفـش, سـربنـد, گلبندى و مقـدارى شیرینـى, قند, روغن, برنج براى خانـواده دختر مـى برند. از ایـن روز تا هر زمان که مراسـم عروسـى انجام شـود, داماد مـوظف است به اولیاى دختر از حیث درو و خرمـن بردارى و در مـواقعى که مهمانى براى آنان مى رسد خدمت و کمک نماید و همچنیـن تمام هزینه و مخارج زندگـى دختر به عهده خانـواده پسرمـى باشـد.
ج ـ دستگیرانى
معمـولا دو سه روز قبل از ایـن مراسـم خانواده داماد مقدار کافى قند, چاى, برنج و چند تایى گـوسفند (بسته به تعداد میهمانان) و سایر مـواد غذایـى به منزل پدر عروس مـى فرستد و براى روز معیـن افراد و وابستگان دو خانـواده را براى صرف ناهار دعوت مـى کنند. براى برگزارى ایـن ناهار سعى مى شود که وسایل ساز و دهل روبه راه باشد و پایکوبى از برنامه هاى اصلى و قطعى ایـن مراسـم است و پس از چند ساعتى که ناهار صرف شد, بزرگان خانـواده با بحث و تبادل نظر میزان شیربها و شیرینى و نـوع زینتآلاتى را که باید به عروس هدیه کرد تعیین مى نمایند.
د ـ دامادچرانه
پـس از اتمام مراسـم دستگیرانى داماد به خانه عروس دعوت مى شود. معمـولا برادر عروس داماد را تا منزل همراهى مى کند و مرسـوم است که داماد مبلغى پـول به عنوان هدیه به خانـواده دختر مـى دهـد و باز هـم رسـم است که در مـوقع عزیمت داماد از خانه عروس, مبلغى بیـش از مبلغ تإدیه شـده به وسیله داماد از طرف خانـواده عروس به داماد هدیه مى شـود. ه ـ عقد و عروسى 1) عقد روز عقد چند نفر از خانـواده داماد به خانه عروس مـى روند و پـس از اخذ شناسنامه دختر, همراه با یک یا دو وکیل از خانـواده دختـر به محضـر و یا محل روحانـى منطقه مـى روند و پـس از جارى کردن خطبه عقد, دفاتر به امضاى افراد ذىربط مى رسد.
2) عروسى
براى انجام عروسـى پـس از کسب اجازه پـدر دختر, افراد خانـواده طرفین براى شرکت در جشـن عروسى دعوت مى شوند. دعوت شدگان سوار بر اسب و قاطـر و استـر با جلال و شکـوه خاصـى ضمـن شادى و سـرور و ترتیب دادن مسابقه اسب دوانى, به منزل دختر مـى روند و اندکـى در منزل تـوقف مى نمایند. در ایـن موقع زنان خانواده, دختر را براى حرکت آماده مى نمایند. عروس را بر مادیانـى سـوار مـى کننـد و با شکـوه و شادى و در میان هلهله و خـواندن آوازهاى محلـى و ساز و دهل او را به منزل دامـاد مـى بـرنـد. در جلـو در منزل فـرش یـا پارچه اى پهن مـى کننـد و در کنار ایـن فرش داماد یا برادر داماد ایستاده است. به محض ورود کاروان عروس یکـى از آنان عروس را از بالاى مادیان پاییـن مـىآورد و گـوسفندى جلـوى پاى عروس قربانـى مـى کند. پـس از صرف شام و انجام مراسـم مقدماتـى پـدر داماد یا بزرگ خـانـواده داماد, دست داماد را مـى گیـرد و او را به اطـاق عروس مى برد و دست آنان را در دست یکدیگر مى گذارد. آنگاه مرسـوم مـى باشد که داماد مبلغى به عنـوان ((راه شرمانه = روسرمانه)) به دختر هدیه مى کند.
منبع:
نگاهـى به ایلام, ایـرج افشار ((سیستـانـى)), 162 ـ 164.