رزق, روزى, رفاه احمد لقمانى
قسمت دوم
اشاره:
در بـخش اول, دید و بـازدید خانواده ها را همراه بـا پـرسشهاى متـفاوتـى در بـاره مشکلات زندگى دانسـتـیم که از آن میان سـوال بسـیارى در بـاره فلسـفه وسـعت روزى بـرخـى و یا کمى رزق بـعضى خانواده ها, رابطه رزاقیت خداوند بـا تلاش و آینده نگرى ما, عوامل افزایش روزى, تإثیر دعا در وسعت رزق و پـرسش از بـهترین رزق و روزى مطرح گردید.
در آن بخش, ابتدا بـه تعریف رزق پرداختیم و آن را ((بـخشش پى در پـى و عـطاى دایمى)) دانسـتـیم, کـه در جـلوه هاى مادى مانند خوراک, پـوشاک و مسکن و یا معنوى همچـون علم, عقل, ایمان, حـج, شهادت و ... تجلى خواهد کرد.
ضمانت روزى از سوى خداوند متـعال بـراى تـمامى موجودات زنده, اندازه گیرى آن بـه طور عادلانه و آزمایش افراد بـه این وسیله در کلام امام على ـ علیه السلام ـ روشن گردید و با توجه به آیات قرآن عهده دار شدن پروردگار براى روزى تمامى جنبندگان, بـصیرت خداوند در مقدار روزى و مسوولیت تمامى موجودات در برابـر این لطف الهى را مطرح کردیم.
سپس بحث را بـا پرسش نخست یعنى فلسفه وسعت روزى و یا کمى رزق بـرخى خانواده ها ادامه دادیم و ضمن تـوجه بـه ابـعاد اعتـقادى, اجتماعى, اقتصادى و حتى سیاسى پـرسش, تـفاوت روزیها را دو گونه تقسیم دانستیم; یکى ساختـگى و مصنوعى, دیگرى طبـیعى و شایستـه.
آنگاه نوع دیگرى از رزق الهى را در چـهره تـقدیر خداوند بـررسى کردیم و ضمن اشاره به دیدگاه انسانهاى پاک سرشت, در بـاره درآمد زندگى و امکانات مادى, هدف نبـودن پول و سرمایه را گوشزد کردیم و تمامـى داده هاى خـداوند را در آینه مـادیات ندانسـتـیم, زیرا بهره هاى دیگرى از معنویات همچون عقل, علم, تدبیر, بصیرت, ولایت, توفیق, بـندگى پروردگار و خالص سازى اعمال و نیات, ارزشى در اوج بـرترى و قداست دارند و بـراى خردمندان و اندیشمندان از اهمیتى غیر قابل مقایسه با ((نام و نان)) برخوردارند.
بخش پایانى نوشتار قبلى در باره ((حکمت و مصلحت)) در روزىدهى بود که ((شکر و سـپـاسـگزارى خـداوند)) و ((تـقوا و پـرهیزگارى الهى)) را, حکمت افزایش روزى صاحـبـان این صفات دانستـیم و علت وسعت روزى بـسیارى دیگر را مصلحت آزمایش و امتحان و یا استدراج بیان کـردیم و از سـوى دیگـر فـلسـفـه تـنگـى رزق در زندگـى را صـلاحـدیدهاى تـربـیتـى همانند دور نشـدن از ارزشـهاى الهى و یا جلوگیرى از سرکشى و طغیان بـه هنگام درآمدهاى فراوان دانستـیم. اینک پرسـش دیگـرى مـطرح کـرده و بـه پـاسـخ آن مـى پـردازیم.
اگر روزىرسان ـ طبق حکمت و مصلحت بندگان ـ خداوند است, تلاش و پشتکار ما در این میان چه نقشى خواهد داشت؟
پرسشهاى دیگر در پـرتو این سوال مطرح مى شود; سخنانى در معارف دینى ما مطرح است, از جـمله: هرگز کسى را بـه خاطر هوش فراوان, پـشیزى افزون ندهند و احدى را بـه خاطر حماقتش کم نمى دهند, هیچ کس از دنیا نمى رود مگر آنکه تـا آخرین ذره روزىاش را مى خورد, و یا در سخنان معصومان روزى بـه دست خداوند دانستـه شده و تـلاش و کوشش در بـه دسـت آوردن آن عملى ناپـسـند معرفى شده اسـت; و در روایاتـى آمده است که نوعى از رزق بـه دنبـال انسان مىآید و در این صورت تحصیل, تدبـیر و سختـکوشى بـراى حال و آینده هیچ نقشى نخواهد داشت; پس بـهتر آن است که خود را در آسیاب پرحادثه زمان و ناهمواریهاى رنجآور زمین, به سختى و اندوه نکشانیم, چون بـنا بـر این سخنان, رزق بـه دست رزاق است; آنچـه قسمت است, مى رسد و تلاش در به دست آوردن آن نتیجه اى در بر نخواهد داشت!
پیش از شروع پاسخ توجه بـه چند نکته ـ در این بـحث و بـحثهاى دیگر راهگشاى بـسیارى از مشکلات فکرى و شبـهات عقیدتى ما خواهد بـود. نخـسـت آنکه نظام آفرینش بـر پـایه ((علت و معلول)) و یا ((سبـب و مسبـب)) استوار است و اصول پایدار و جاودان دین ما را به این سو فرا مى خواند که: ((لیس للانسان الا ما سعى;
(1)دستاوردى براى انسان نخواهد بود مگر با زحمت و تلاش او, ((ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بـانفسهم; (2)خداوند سرنوشت قومى را تغییر نمى دهد مگر خود تلاش کنند)) .
نکته دوم آنکه داروى روحى روانى همانند داروى جسمى بـرخى بـه تـنهایى قابـل اسـتـفاده اسـت و شـرایط ویژه اى نیاز ندارد, اما بسیارى به شرایطى چون شخص, زمان استفاده, زمینه سازیهاى قبل از استفاده, سن افراد, همراهى برخى دیگر از داروها, استفاده و یا عدم استفاده غذا و داروهایى پیش و بعد از مصرف و ... نیازمند است. بدون شک نوع دوم داروهاى جسمى یا روحى نیازمند تشخیص متخصص بـراى درمان و تجویز صاحبـنظر است. در غیر این صورت آثار ناهنجار فراوانى به دنبال خواهد داشت.
معارف ناب, سخـنان پـاک معصومان ـ علیهم السـلام ـ و آموزه هاى وحى در موضوعات مختلف نیز بدین گونه اند. برخى از آیات و روایات از نظر ظاهرى معنایى روشن, روان و قابـل فهم دارد و بـه تنهایى مفهومى هدایت بخش را بیان مى کند, اما بسیارى دیگر باید با شرایط دیگر ارزیابـى شود; همراه بـا دیگر آیات و روایات بـررسى گردد; ابعاد و زوایاى دید
هر یک تشریح شود و سرانجام به صورت دستـه بـندى, مراتـب هر یک توضیح و فلسفه بـیان سخن تشریح گردد و این مهم بـى گمان نیازمند به متخصصان زبردست, توانا, پرحوصله و اندیشه گرى دارد که سالهاى بـسیار بـسان غواصان سخـتـکوش در دریاهاى معارف بـه دنبـال صید گوهرهاى گرانبهاى معرفت بوده تا بـا چیدن درست و آموزش صحیح هر یک, مجموعه اى از زیباتـرین حقایق هستـى را از آیات و روایات در اختیار دیگران قرار دهند.
در باره پرسش نخست این بخش که رابطه رزاقیت خداوند بـا تلاش و تدبـیر ما چیست, نکتـه اول جوابـگو خواهد بـود; یعنى پـروردگار متعال رزاق است و تـمامى موجودات زنده بـر سفره لطف و بـرکت او حضور دارند, اما جهان هستى بـر این پـایه استوار است که هر کسى به مقدار تـلاش و تـکاپـوى خـود و استـفاده از نیروهاى خـدادادى همانند عقل, استـعداد, فعالیت بـدنى و ... روزى خود را بـه دست مىآورد و این رزق نیز با اراده خداوند و خواست او فراهم مى شود.
پس تلاش و تدبیر امرى لازم و ضرورى است, ولى سبـب تام و علت حتمى به دست آوردن روزى نخواهد بود, بـلکه نیازمند شرایط, زمینه ها و عواملى است که خداوند فراهم مى کند, سپـس هر یک از ما رزق خـویش را کسـب مى کنیم. در غیر این صـورت موانع فراوانى که گاه هیچ یک قابل پـیش بـینى نیستـند, تـصمیم و اراده ما را دگرگون مى کنند و تـمامى تـلاش ما هیچ حـاصلى در بـر نخـواهد داشـت. همان گونه که تـاکنون هر یک از ما در فرصـتـهاى مخـتـلف تـصـمیمهاى بـسـیارى گرفته ایم, اما پـس از چندین گام بـاز بـه جاى اول بـرگشته ایم و منصرف شده ایم.
دور فلکى یکسره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است
از بهر معیشت مکن اندیشه باطل(3
چنین باور تابناکى بـوده که پیشوایان معصوم علیهم السلام همچون امیرالمومنین على علیه السـلام, امام بـاقر و امام صـادق عـلیهما السلام خـود در نخـلسـتـانها و مزارع کار مى کردند و در هواى گرم مدینه رزق و روزى خـویش و خـانواده را بـه دست مىآوردند و چـون برخى بر اساس بـاور غلط خود اعتراض مى کردند, مى فرمودند: اگر در این حال از دنیا بـرویم, بـهتـرین حـالت است, زیرا مشغول اطاعت خداوند متعال بـوده ایم. تلاش مى کنیم تا خود و خانواده خود را از مردم بى نیاز سازیم.(4
و بـدین وسـیله امامان معصوم علیهم السـلام قضاى الهى و رزاقیت خداوند را وابسته به سعى و تدبیر افراد بیان کرده و بـه دنبـال روزى رفتن را با مقدر بودن آن متضاد نمى دانسته اند.
با این سخن پاسخ دیگر پرسش در این بخش نیز روشن مى شود که علت بیان این گونه روایات که ((هرگز کسى را بـه خاطر هوش فراوان در کسـب روزى پـشیزى افزون ندهند و فردى را بـه خـاطر حـماقتـش کم نخـواهند داد)) چـیست. بـخـوبـى آشکار است که این سخـنان بـراى غبـارروبـى اذهان از بـاورهاى نادرست است که خود را همه کاره در کسب معیشت بدانیم و گاهى نیز با تـکیه بـر تـحصیلات, تـجربـیات, آشنایان, مقام خود, زیرکیها و .. . هیچ تدبـیر الهى را در تـلاش خود دخالت ندهیم.
از این رو بر پایه این اعتقاد راستین به تلاش و کوشش توإم بـا تقوا بـراى کسـب روزى اهمیت شایانى داده شده اسـت, بـه طورى که امام صادق علیه السلام مى فرماید: ((در تحصیل روزى تـنبـلى نکنید, زیرا پدران مـا در این راه مـى دویدنـد و آن را طلـب مـى کـردنـد ...(5)کسى که بـراى روزى خانواده خود تـلاش کند, همانند مجاهدان راه خداست.)) (6
افزون بر تشبیه قداست و عظمت تلاش و زحمت براى کسب روزى دستور داده شده است که مسلمانان صبـح هرچه زودتر از خانه خارج شوند و بـه دنبـال تـلاش بـراى زندگى بـروند ... (7)از جـمله افرادى که دعایشان هرگز بـه اجابـت نمى رسد, کسانى هستند که بـا تنى سالم, گوشه خانه نشسته, براى گشایش روزى دعا مى کنند!(8
حال بـه پـرسش بـعدى مى رسیم که فلسفه نکوهش تلاش فراوان بـراى درآمد بـیشتر در بـرخى روایات چیست؟ پیشتر در نکته دوم اشاره اى به زمان, مکان, شرایط و چگونگى بـیان بـرخى روایات کردیم و فهم بسیارى از سـخـنان معصومان علیهم السـلام را در کنار دیگر گفتـار آنان مطرح کردیم که این مهم نیاز بـه تـخصص و فرهیختـگى فراوان خواهد داشت. اینک بـا نگاهى بـه این دسته از روایات و گذرى بـر روایاتى که ما را در کسب روزى تشویق مى کند, درمى یابـیم خصوصیات زمان و مخاطبان نقشى اساسى در فلسفه بـیان معصوم ـ علیه السلام ـ داشته است. آنجا که گروهى تقوا, پـرهیزگارى و تـوکل بـه خدا را بـهانه سستى و تنبـلى کرده اند, سخنان شتابآفرین در کار و تلاش و کسب روزى بـیان شده است و وقتى بـرخى افراد هدف ارزشمند و عالى خود را زرق و برق دنیا, درآمد بیشتر, و افزایش ثروت دانسته اند, به گونه اى که در راه رسیدن به آرمان خود از ستم, جنایت و خیانت بـه افراد و جـامعه مسلمانان کوتـاهى نمى کنند, پـیشوایان همچون طبیبـى ماهر بـراى بـرگرداندن سلامت و سعادت و ایجاد تعادل روحى روانى که دور کردن حرص و ولع است, سخنانى در مذمت تلاش براى کسب زخارف دنیا و دلبستگى به ثروت و درآمد بـیان مى کنند و این گونه افراد را به این باور مى رسانند که:
گر نصیبت بود, آید از یمن
گر نصیبت نیست, افتاد از دهن
تا بداند تلاش امرى ضرورى و حیاتـى است, اما علت تـام و تـمام نخواهد بود, بلکه سرچشمه درآمدها و خوشیها به دست خداوند است و همه باید صبح و شام از صمیم جان بـه پروردگار مهربـان بـگوییم: بیدک الخیر انک على کل شى قدیر; (9)تمام خوبیها بـه دست تو است و تو بر هر چیزى قادر و توانایى. بدین خاطر امیرالمومنین(ع)بـرخـى رزقها را این گونه معرفى کرده اند که بـه دنبـال انسان مىآیند تـا بـدانیم همه درآمدها بـا تـلاش ما حاصل نمى شود.(10
عوامل وسعت روزى و اسباب کمى رزق
آموزه هاى تربـیتى قرآن و دستورهاى معصومان ـ علیهم السلام ـ در بـاره عوامل وسـعت روزى و یا کمى رزق, بـیانگر حـقایقى ارزشمند است, که در پرتو آنها رابطه ما و پروردگارمان و نیز رابطه ما و جامعه اسلامى و ارتباط ما بـا خود و خانواده مان ـ که در جلوه هاى رفتار و گفتار تجلى مى یابد ـ حساستر, دقیقتر و اندیشه گرایانه تر خواهد شد. بـا این معارف دینى, تـمامى اعمال خـود را بـا نگاهى دقیقتر و حساب شده تر انجام مى دهیم و با توجه بـه آثار هر یک در خود, خانواده و جامعه, مسوولیت بـیشترى احساس مى کنیم. بـرخى از این عوامل عبارتند از:
1. تقوا و پرهیزکارى
((و من یتـق الله یجـعل له مخرجـا و یرزقه من حـیث لایحـتـسب; (11)هر کس از خدا پروا کند,[ پروردگار] براى او راه بـیرون شدن [از سختیها] را قرار مى دهد و از جایى که حسابش را نمى کنند, بـه او روزى مى رساند.))
((و لو ان اهل القرى امنوا و اتـقوا لفتـحنا علیهم بـرکات من السـمإ و الارض; (12) هرگاه مردم روى زمین ایمان آورند و تـقوا پـیشه کنند, بـرکات آسـمان و زمین را بـه روى آنان مى گشاییم.)) رزق بى گمان و یا لطفى که بدون تدبیر براى انسان فراهم مى شود, نعمتى اسـت که امام صادق ـ علیه السـلام ـ آن را مخـصوص بـندگان باایمان خداوند دانسته است و ضمن تفسیر آن به ((مبـارک و پرخیر بودن)) , حکمت
این رحمت را ارتباط بـیشتر مومنان بـا خداوند از راه دعا بـه درگاه او مى داند, تا بیشتر از همیشه روزىاى بدون پیش بـینى نصیب خود سازد.(13
ویژگى چنین روزىاى پاک و شایسته ـ که نشان از محبوبیت بندگان پارسا و پـرهیزگار دارد ـ بـه گونه اى است که امام زین العابـدین علیه السلام در دعاى خود بـه ما آموزش مى دهد از خـداوند این گونه حاجت بـخواهیم: ((اللهم صل على محـمد و آل محـمد و اکفنى موونه الاکتـساب و ارزقنى من غیر احتـساب;)) (14)خدایا! درود فرست بـر محمد و دودمان پاک او و زندگى مرا با درآمد کسبم کفایت کن و از رزقهاى بـى گمان نصیب من گردان! چـنین لطف چـشـمگیر خـداوند بـه دین بـاوران پـرهیزکار, گویاى این سخن است که آفرینش و نعمتـهاى الهى براى انسان کامل و افراد خداجو فراهم شده است. اگر ما گوش به فرمان پـروردگار بـاشیم و از پـیشوایان معصوم(ع)اطاعت کنیم, ریزش رحمت حق نیز به سوى ما جارى خواهد شد.
2. یاد خداوند و سپاسگزارى از نعمتهاى او
((شکر)) عامل بـسیار موثر در افزایش نعمتها و الطاف الهى است که خداوند بـا صراحـت بـدان اشـاره فرموده اسـت: ((لئن شـکرتـم لازیدنکم; (15)هرگاه شکر نعمتـها را بـه جـا آورید ـ و آن را در موارد واقعـى صـرف کـنید ـ نعـمت را بـر شـما افـزون مى کـنم.)) ((تـکبـیر)) نمادى از یاد خداوند در سراى دل است که رسول خدا این گونه بـر آن تإکید کرده است: ((کسى که رزق او کم شده است, زیاد تکبیر بگوید[ .تا یاد خداوند بـاعث گشایش روزى او گردد])) (16 و در سخن دیگرى امام صادق(ع)براى ((استغفار)) که زدودن غبـار غفلت و گناه از حرم قلب است, چنین تـإثیرى را بـیان کرده است: ((زمانى که روزى شما کاستـى گرفت و اندک شد, رو بـه استـغفار و طلب توبـه کنید که پـروردگار متـعال خود این راه را بـرابـر ما گشوده و فرموده است: استغفروا ربـکم انه کان غفارا یرسل السمإ علیکم مدرارا و یمددکم بـاموال و بـنین و یجـعـل لکم جـنات; از پروردگارتـان آمرزش بـخواهید که او همواره آمرزنده است[ تـا در دنیا] بر شما از آسمان باران پى در پى فرستد و شما را به اموال و پـسران یارى کند و در آخرت بـرایتـان بـاغها قرار دهد.)) (17
دعا بـه بـرادران مومن و پـرهیزکار, جـلوه اى دیگر از یاد خدا براى ریزش نعمتهاى بیشتر است, که امام باقر(ع)بـا اشاره بـه آن فرمود: ((بـر شما بـاد بـه دعا بـراى بـرادرانت که همانا بـاعث افزایش روزى خواهد شد.)) (18
((توکل)) بـه خداوند نیز فراوانى روزى را بـه همراه دارد, آن هم رزقى بى گمان و بـدون پیش بـینى. چنان که رسول اکرم ـ صلى الله علیه و آله و سلم توکل کنندگان را بـه پرندگانى تشبـیه کرده اند که بدون دغدغه خاطر هر صبحگاه از لانه بـیرون مى روند و شامگاهان سیر از روزى الهى به سراى خود باز مى گردند.(19
3. نیکوکارى, خوش اخلاقى و مهربانى
نیکوکارى, خوش اخلاقى و مهربانى و پذیرایى از بـندگان صالح خدا بـا نعمتهاى الهى در دست ماست. این کار پسندیده رضایت پروردگار را در رسیدگى بـه صالحـان و مومنان, فراهم مى کند. از این رو خدا چون صلاحیت و اهلیت براى انسان مى بیند, لطف و رحمت بیشتر خود را نثار وى مى کند.
امیرالمومنین على ـ عـلـیه الـسـلام ـ در این بـاره مى فـرماید:
((پاکى نیت و طراوت اندیشه, دورى از تنگ نظرى در بـرخوردها, سهل گرفتن در زندگى با دیگران, گشایش چهره و خوش بـرخورد بـودن بـا بـرادران مسلمان, گنجهاى رزق آدمى و بـاعث افزایش روزى انسانها خواهد بـود.)) (20)و حـضرت صادق(ع)خوبـى بـا خانواده, نیکى بـا همگان و خوش اخلاقى پسندیده و بـجا را موجب گشوده شدن درهاى روزى بیان کرده اند.(21
4. انفاق از دارایى و پرداخت حقوق مالى
صدقه فراوان و خرسندى دیگران بـا کمکهاى مالى, خرسندى خداوند را به دنبال دارد و تإثیرى بسیار در جلب روزى بـه همراه خواهد داشـت. همان گونه کـه امام عـلى(ع) فـرمود: ((اسـتـنزلوا الرزق بـالصدقه; (22)بـا صدقه اسبـاب نزول بـیشتـر رزق خـود را فراهم کنید.))
و در جاى دیگر ((زکات)) و اداى حقوق واجب مالى را موجب فزونى روزى دانستـه اند: ((الزکاه تـزید فى الرزق; (23)دادن زکات زیاد شدن رزق را به همراه خواهد داشت. ))
5. بیدارى صبحگاهان و وضوى دایم
اذان صبح تا طلوع آفتاب لحظه هایى است که نوعى سبکبالى, طراوت روحى و شادى خاطر براى تمامى روزبیداران را به همراه دارد, بـه گونه اى که هیچ گونه افسردگى روحى و خمودى فکرى در انسان احـساس نشده و بـا نشاطى غیر قابـل توصیف بـه کارهاى شایسته مى پردازد. ارزاق بـندگان در این ساعت تقسیم مى شود و خوابـیدن کراهت دارد. آنان که تـوفیق بـیدارى در این لحـظات را دارند, افزون بـر رزق عادى, نوعى افزایش روزى نیز نصیبـشان مى شود. همان گونه که امام بـاقر ـ عـلیه السـلام ـ آیه شـریفه ((و اسـإلوا الله من فضـله; (24)از فـضـل الـهى طلـب کـنید)) را بـه هوشـیارى و بـیدارى در بین الطلوعین تفسیر کرده اند.(25
وضوى دایم و طهارت همیشگى, راحتى روح و بـرکات لحظه هاى روز و افزایش روزى(26) را به دنبال دارد. آنان که آرام آرام این حالت پسندیده را در خود ایجاد کنند و بـا تمرین بـه صورت عادت دایمى براى خود درآورند,
نوعى طراوت روحى و قداست بـاطنى حس مى کنند که پس از چندى ترک چنین صفت ارزشمندى براى آنها مشکل خواهد بود.
6. دورى از گناه, ظلم و نافرمانى خداوند
بـراستـى کسانى که در زندگى خود بـا ما صادق, مهربـان و مودب هستند, چه جایگاهى نزد ما دارند؟ و آنان که چندین بـار تـاکنون به ما نزدیک شده, از مهربـانى و سخاوت و لطف ما استفاده کرده و پس از چندى نه تنها سپاسگزارى نکرده, بـلکه علیه ما اقدام کرده و عمل آنان آثـار زشتـى ایجـاد کرده است, چـه موقعیتـى در دل و اندیشه ما دارند؟ آیا بـه این دسـتـه از افراد بـاز هم احـسـان مـى کـنیم و از امـکـانات خـود در اخـتـیار آنان قـرار مـى دهیم؟ ویژگى ذاتى اطاعت و استفاده نعمتـهاى الهى در مسیر حقیقى آن, فزونى تـمامى داده هاى خداوند و ریزش الطاف چشمگیر دیگرى را بـه همراه دارد و عملکرد ذاتـى گناه, معصیت و مصرف نعمتـهاى خداوند در مسیرى نادرست و علیه دستورهاى الهى, تنگى معیشت و کمى رزق و زندگى سخت و دشوارى را به همراه خواهد داشت. از این رو پیشوایان معصوم علیهم السـلام فرموده اند: ((بـا گناه افراد, رحـمت و روزى خـداوند بـه روى آنان بـستـه مى شود; بـرکات رزق بـرطرف مى گردد; گوارایى و شادکامى و راحتى زندگى زدوده مى شود و مسیر گذران عمر بـا دشوارى و سختـى روبـه رو خواهد شد.)) (27)در حدیثـى از امام بـاقر علیه السلام مى خـوانیم: ((گاه انسان گناهى مى کند و روزى از او قطع مى شود.)) سپـس حضرت(ع)این آیه را تلاوت کرد: ((اذ اقسموا لیصرمنها مصبـحین; (28)هنگامى که صاحبـان بـاغ سوگند یاد کردند صبـحگاهان میوه ها را بـچینند و اجازه ندهند حتـى یک نفر غیر از آنها استفاده کند, بلایى از سوى پروردگارت ـ در حالى که آنها در خـواب بـودند ـ بـر آن بـاغ مسلط شد و آن را نابـود کرد.)) (29
دعا چه تإثیرى در افزایش روزى دارد؟
روزى امیر مومنان على علیه السلام رو به فرزند خود امام مجتبـى علیه السلام کرد و فرمود: ((پـسرم! همان کسى که گنجهاى آسمانها و زمین را در اختـیار دارد, بـه تـو اجـازه دعا و درخواست داده و اجـابـت آن را نیز تـضمین کرده است. بـه تـو امر کرده که از او بخواهى تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت کنى تا رحمتش را بـر تـو فرو فرستـد ... هرگاه بـخـواهى, بـا او درد دل مى کنى و ناراحتى و مشکلاتت را در برابر او قرار مى دهى, از او در کارهایت استعانت مى جویى و از خزاین رحمتـش چیزهایى را مى خواهى که جز او کسى قادر به عطاى آن نیست, مانند عمر بیشتـر, تـندرستـى بـدن و وسعت روزى. پـس خداوند کلیدهاى خزاینش را در دست تو قرار داده, زیرا به تـو اجـازه درخـواسـت را داده اسـت. بـنابـراین هر گاه خواستـى, مى تـوانى بـه وسیله دعا درهاى نعمت خـدا را بـگشایى و باران رحمت او را فرود آورى.)) (30
بر پایه چنین بـینشى دستور دعا بـه هنگام کمى روزى داده شده, تا با استمداد از خداوند, توکل به او و جلب رحمت, درهاى نعمت و برکت الهى را بگشاییم ; شیوه اى که معصومان علیهم السلام داشتند و همواره بـا دعاهاى خـود مشـکلات دیگران را بـرطرف مى کردند. مردى بادیه نشین حضور رسول الله(ص)رسید و گفت: اى رسول خدا! من عده اى پـسر, دختـر, خواهر, بـرادر, نوه پـسرى و دختـرى, بـرادرزاده و خواهرزاده دارم و زندگى ما سسـت و لرزان اسـت; اگر صلاح مى دانید دعا کنید که خدا روزى ما را زیاد کند.
سخن مرد تهیدسـت که تـمام شد, رسـول خـدا گریسـت و مسـلمانان متإثر شدند. آن گاه پیامبـر بـا قرائت آیه ((و ما من دابـه فى الارض الاعلى الله رزقها و یعلم مستقرها و مستـودعها کل فى کتـاب مبـین)) (31)فرمود: ((هر کس این دهانها را که خـدا روزیشـان را ضمانت کرده, در کفالت خود گیرد, پـروردگار همچون آب که مى ریزد, روزى او را بـریزد. اگر کفالت او کم بـاشـد, روزیش کمتـر و اگر کفالت بیشترى کند, رزق بیشترى یابد.))
در پایان رسول اکرم ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ دعا کرد و مسلمانان براى گشایش روزى آن مرد آمین گفتـند. پـس از مدتـى آن شخص در زمره مرفه ترین و ثروتـمندتـرین مردمى درآمد که روزى حلال دارند و در مسیر رضاى خداوند زندگى مى کنند. (32
حضرت عیسى(ع)بر اساس این بـاور پاک و آسمانى این گونه تقاضاى روزى کرد:
((اللهم ربـنا انزل عـلینا مائده من السـمإ تـکون لنا عـیدا لاولنا و اخرنا و آیه مـنـک و ارزقـنـا و انـت خـیر الـرازقـین; (33)بـارالها! پـروردگارا! از آسمان, خوانى بـر ما فرو فرست تا عیدى بـراى اول و آخر ما بـاشد و نشانه اى از جانب تـو. و ما را روزى ده که تو بهترین روزىدهندگانى.))
و حضرت ابراهیم علیه السلام نیز بـراى اهل مکه تقاضاى روزى کرد و فرمود:
((رب اجـعـل هذا بـلدا ءامنا و ارزق اهله من الثـمرات من آمن منهم بالله و الیوم الاخر; (34)پروردگارا, این[ سرزمین] را شهرى امن گردان و مردمش را ـ هر کس از آنان بـه خدا و روز بـازپـسین ایمان بیاورد ـ از فراورده ها روزى بخش.))
پیشـوایان معـصـوم ـ عـلیهم السـلام ـ در دعـاهاى خـود بـه ما مىآموزند که هر روز, هر هفتـه و هر سال در دعاهاى مخـتـلف وسعت رزق, گوارایى روزى و بـرکات بـیشتـر آن را از خـداوند درخـواست کنیم. به طور مثـال در دعـایى که بـه هنگام تـعـقیب نماز عـشـا مى خوانیم, خود را از جایگاه محل روزى خویش ناآگاه معرفى مى کنیم و نمى دانیم رزق ما در صحـرا, کـوه, زمین, آسـمان, خـشـکـى و یا دریاست و یا بى خبـریم که این روزى بـه دست کیست و پیش کیست. از این رو ضمن درود بـر محـمد و آلش رزقـى وسـیع و بـدون مشـقـت از پروردگار مى طلبیم و تقاضاى رحمت الهى مى کنیم.(35
همان گونه که در پایان دعاى ندبه و در پى امواج بیکران عشق و معرفت نسبت بـه حضرت مهدى علیه السلام, خداوند را بـه مقام والا و بى نظیر فـرزند عـزیز فـاطمه ـ عـلیهاالسـلام ـ قسـم داده و ضـمن دعاهایى پربها مى خواهیم که: ((و اجعل ارزاقنا بـه مبـسوطه(36); پـروردگارا! روزیهاى ما را بـه واسطه[ مقام و عظمت حضرت ولى عصر علیه السلام] وسیع گردان.))
انواع رزق کدامند؟ و بهترین و برترین روزیها چیست؟
1ـ دنیوى; اخروى
رزق دنیوى در آینه این آیه نمایان اسـت: ((و ما من دابـه فـى الارض الاعلى الله رزقها(37); هیچ جـنبـنده اى بـر زمین نیسـت مگر آنکه رزق او بر عهده خداوند است.)) روزى اخروى در بـاره شاهدان همیشه جاوید یعنى شهیدان پاک نهاد است: ((عند ربـهم یرزقون(38); نزد پروردگار خود روزىخوارند.))
2ـ حلال; حرام
روزى تمام بندگان از نوع ((حلال)) است و طلب حلال بسان جهاد در راه خدا دانسته شده و وظیفه اى واجب بـر تـمامى زن و مرد مسلمان شمرده شـده اسـت, اما شـتـاب در کسـب روزى, حـرص بـه مال دنیا, بى اعتمادى به خداوند و سرشت زشت ستمگرى به دیگران موجب رو کردن به ((حـرام)) مى شود که در این هنگام از مقدار حـلال روزى از این افراد بـرداشتـه مى شود و در پـایان آثار گناه و حرام در دنیا و آخرت گریبانگیر افراد خواهد شد.(39
3ـ مادى; معنوى
جلوه هاى ناپـایدار زندگى دنیوى که پـس از اندک زمانى از بـین مى رود, روزیهاى مادى است, همانند خوراک و پوشاک و مسکن و ... و مواهب جاودان و ابدى که آثـارى در این جـهان و آن جـهان در پـى دارد, رزق معنـوى اسـت, مـانـنـد: حـج و جـهاد و نـمـاز و .. . 4ـ با تدبیر و تلاش ; بى گمان و بدون نقشه پاره اى روایات این گونه ارزاق را به روزیهایى که ما باید بـه جستجویش بـرخیزیم و ارزاقى که در جـستـجـوى ماست و بـه سراغمان مىآید, نام مى برد. قرآن مجید نیز بـا تعبـیر ((من حیث لا یحتسب; بدون آنکه گمانى بر آن برده باشد)) (40)یاد مى کند.
حال بـه پـرسش پـایانى مى پـردازیم که بـهتـرین رزق کدام است؟
تـإملى اندک در گنجـینه معارف, این نکتـه گرانبـها را آشکار مى کند که دیدگاه پیشوایان ما, با نگاه دیگران بـه روزى و معیشت تفاوتى بنیادین دارد, به گونه اى که آنان بدون توجه بـه نوع رزق از نظر مادى و کمیت و کیفیت آن از نظر اجتماعى, روى پـنهان این حقیقت را ـ که آثـارى جاودان و ماندگار بـه همراه دارد ـ بـیان مى کنند. بـه طور مثال رسول اکرم ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ بـهتـرین رزق را آن مى داند که بـاعـث بـى نیازى شـخـص از دیگران شـود(41)و در سـخـنى دیگر بـهتـرین رزق را این گونه طلب مى کند:
((پروردگارا! پرهیزگارى(عفاف)و بى نیازى(کفاف)را روزى محمد و آل محمد و دوستداران محمد و آل محمد گردان و رزق دشمنان محمد و آل محمد را مال و فرزند قرار ده!)) (42
بـى شک مال و فرزندى که هدف انسـان در زندگى بـاشد و همراه آن هیچ گونه آرمان آسمانى نبـاشد, بـلایى خـواهد بـود که جـز حـرصى جاودان و نکوهشى همیشگى به دنبال نخواهد داشت.
در گفتار دیگرى از امیر مومنان على ـ علیه السلام ـ این واقعیت ارزشمند را به گونه اى زیبا مى یابیم: ((پروردگارا! آبرویم را با بـى نیازى نگهدار! و شخصیتـم را در اثر فقر, ساقط مگردان! که از روزىخواران تو درخواست روزى کنم و از اشخاص پست خواستار, عطوفت و بخشش باشم ...)) (43
امام سجـاد ـ علیه السلام ـ نیز در صحـیفه خود و بـا اشاره بـه وسعت رزق و درخـواسـت لطف و عنایت از خـداوند مهربـان, دورى از فـتـنه و بـلا در اثـر فـراوانى مادیات را در زندگى طلب کـرده و ((عفاف)) و ((کفاف)) را مبناى خواسته خود مى کند.(44
امید آنکه روزى شایسته همراه با آثارى پربها براى همیشه ایام نصیب ما شود:
لقمه افتد ز دهان گر نبود قسمت کس
روزى اره نگر کز بن دندان ریزد
1ـ نجم(53)آیه 39.
2ـ رعد(13) آیه 11.
3ـ دیوان حافظ, برگزیده غزل 297.
4ـ المیزان(ترجمه), ج10, ص278 و ج17, ص436.
5ـ وسائل الشیعه, شیخ حرعاملى, ج12, ص48.
6ـ همان, ص;43 نک: بحارالانوار, ج78, ص106.
7ـ وسائل الشیعه, ص50, رک: بحارالانوار, ج103, ص33.
8 تـفسـیر نمونه, آیت الله مکارم و جـمعى از نویسـندگان, ج11, ص318.
9ـ آل عمران, آیه26.
10ـ نهج البـلاغه, کلمات قصار, شماره ;379 بـحـارالانوار, ج103, ص;37 کنزالعمال, خ;508 بحارالانوار, ج77, ص87.
11ـ طلاق, آیه 2 و 3.
12ـ اعراف, آیه 96.
13ـ بـحـارالانوار, ج103, ص29 و ج77, ص164 و ج103, ص;36 میزان الحکمه, ج4, ص112.
14ـ صحیفه سجادیه, دعاى 20.
15ـ ابراهیم, آیه 7.
16ـ کنزالعمال, خ9325.
17ـ بحارالانوار, ج78, ص201. نوح, آیه 11 و 12.
18ـ بحارالانوار, ج76, ص60.
19ـ میزان الحکمه, ج4, ص113.
20ـ بــحـارالانـوار, ج77, ص287 و ;176 ج74, ص362 و ;395 ج75, ص;172 ج103, ص21.
21ـ همان, ج69, ص408 و ج74, ص81 و ج71, ص396.
22ـ همان, ج78, ص60, ج77, ص176.
23ـ همان, ج66, ص15.
24ـ نسإ(4)آیه 32.
25ـ همان, ج5, ص147(باب الارزاق و الاسعار).
26ـ کنزالعمال, خ44154.
27ـ بـحارالانوار, ج5, ص144 تا 149 و ج73, ص318 و ج76, ص335 و ج78, ص256.
28ـ قلم(68), آیه 17.
29ـ تفسیر نمونه, ج24, ص406.
30ـ نهج البلاغه, نامه 31, بخش 64 و 70.
31ـ هود, آیه 6(هیچ جنبنده اى در زمین نیست مگر[ اینکه] روزیش بـر عـهده خـداسـت و[ او] قـرارگاه و محـل مرگش را مى داند. همه [اینها] در کتاب روشن[ ثبت] است).
32ـ المیزان(ترجمه), ج10, ص275.
33ـ مائده, آیه 114.
34ـ بقره, آیه 126.
35ـ مفاتیح الجنان, مرحوم حاج شیخ عباس قمى, ص35(چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى).
36ـ همان, ص986 و 38, 39, 48, 59, 61 و ...
37ـ هود, آیه 6.
38ـ آل عمران, آیه 169.
39ـ رک: میزان الحکمه, ج4, ص119, 120 و 123.
40ـ بحارالانوار, ج77, ص110. آیه دوم سوره طلاق است.
41ـ همان, ص168.
42ـ همان, ج72, ص59.
43ـ نهج البلاغه, خ225, بخش 1.
44ـ صحیفه سجادیه, دعاى بیستم.