تدبیر در انتخاب همسر


 

تدبیر در انتخاب همسر

 

 

خواهر من!
از من چاره جویى نموده اى. در تردید و دودلى بـسر مى بـرى که چه جـوابـى بـه این خواستـگارت بـدهى, تـصمیم نهایى بـه عهده خودت مى باشد. اما چون از من مشورت خواسته اى, در حد یک اظهارنظر نظرم را برایت مى گویم.

خواهر من!
ازدواج یکى از نیازهاى اصلى و اساسى انسانها مى باشد. لازمه یک ازدواج موفق نیز شناخت متقابـل زن و مرد از همدیگر مى بـاشد اما چنانچه زن و یا مردى بر اساس انتخاب و توصیه دیگران بـه ازدواج مبادرت بورزند, ممکن است امکان بـرخوردارى از سعادت زناشویى را به دست نیاورند.

خواهر من!
بـه نظر من, خواستگار واقعى اخیر تو, پدر و مادر او مى بـاشند چرا که او تو را انتخاب نکرده بـلکه بـه دلیل فقدان اعتماد بـه نفس و وابستگى شدید او به خانواده اش, او مى خواهد تن بـه ازدواج با کسى بـدهد که توسط دیگران بـرایش انتخاب شده و خود هیچ گونه معیارى در انتخاب همسر ندارد و بدین ترتیب او بزودى به بـن بـست برخواهد خورد. این گونه افراد ((شدیدا وابسته به خانواده)) بـا برخورد با کوچکترین مشکلى درهم شکسته و سررشته زندگى را از دست خواهند داد. آنان جرإت تـصمیم گیرى را نداشتـه و متـکى بـه خود نیستند.

خواهر من!
من نظر خود را گفتم. تو بـاید بـه این سوال در نزد خود پـاسخ گویى: آیا شوهر آینده تو مى تـواند مستـقل بـوده و روى پـاى خود بـایستد و یا اینکه در مورد مسإله بـسیار مهم ازدواج نیز متکى به نظریات دیگران است؟