پلیس زن به یارى نیروى انتظامى مى آید

نویسنده


 

((پلیس زن)) به یارى نیروى انتظامى مىآید
فریبا ابتهاج شیرازى

 

 

جوامع مختلف به نسبـت شرایط فرهنگى, اجتماعى, سیاسى, اقتصادى و جمعیتـى بـا ناهنجاریها و جرایم گوناگونى مانند سرقت, قاچاق, قتل, کلاهبردارى و ... روبه رو مى شوند و برخورد با این ناهنجاریها نیازمند دستگاه و نیرویى است که در اغلب کشورها بـر آن نام ((پلیس)) نهاده اند.
پلیس یا نیروى انتظامى به عبارتى مهمترین تشکیلات مقابله کننده بـا اعمالى است که بـه طور مستـقیم بـا امنیت, حیثیت و تـمامیت زندگى آحاد جامعه ارتـبـاط دارد. مردم نسبـت بـه ((نوع و میزان تـوان پـلیس)) در این ((مقابـله)) حـساس و دقیق هستـند و میزان اعتماد آنها بـه نیروى انتـظامى نقش مهمى در ((رضایت مندى عمومى نسبت به حکومت)) دارد.
در ایران, پیش از برقرارى نظام اسلامى ((پلیس زن)) در شهربانى سابـق مطرح و ایجاد شد. اما پس از انقلاب اسلامى بـا تغییراتى که در نیروى انتظامى به وجود آمد, زنان در کادر دفترى و ادارى بـه کار گرفته شدند. اینکه پیش از انقلاب بـا چه اهداف و دیدگاههایى پلیس زن ایجاد شد و پس از آن چرا زنان در نیروى پلیس به بخشهاى ادارى و دفتـرى منتـقل شدند, موضوعى است که طى این گزارش بـدان پرداختـه خواهد شد. اما مهمتـر از اینها اینکه طى سالهاى اخیر, موضوع به کارگیرى زنان در نیروى انتظامى, در ابعاد گسترده تر به میان آمده و در سال جارى دانشگاه علوم انتظامى با پذیرش تعدادى دانشجوى زن در این رشته, به طور عملى جامعه را بـا موضوع ایجاد پلیس زن روبه رو ساخت.

چرا پلیس زن؟
اما چرا ((پـلیس زن)) ؟ چه انگیزه ها و نیازهایى موجب طرح این موضوع شده است؟ اهداف این نوع حضور زن چـیست؟ و چـرا این نحـوه حضور دچار افت و خیزهایى طى بیست سال اخیر شد؟
برخى از کارشناسان بر این باورند که عدم حضور زنان در بخشهاى مختلف نیروى انتظامى تإثیرات منفى در بـرخورد بـا بـعضى جرایم داشته است. از سویى دیگر براى بسیارى, چگونگى این حضور در پرده ابهام بوده و موجب برانگیختن بـحثهاى زیادى در مجموعه پلیس شده است.
بـى شک دیدگاههاى صریح حضرت امام بـه عنوان بـنیانگزار جمهورى اسلامى و مقام معظم رهبرى در خصوص بهره مندى از توان زنان در همه عرصه هاى مورد نیاز جامعه راه اصلاح دیدگاههاى منفى در این زمینه را نیز فراهم ساخته, اما بررسى و موشکافى موضوع بـراى پاسخ بـه تردیدها و مرورى بـر آنچه گذشتـه, مسیر آینده را روشنتـر خواهد ساخت.
چرا ((پـلیس زن)) از فعالیتهاى عملیاتى حذف شد و چرا و چگونه اکنون باز به میدان مىآید؟
ظاهرا پاسـخ بـه این سـوالات همانند افت و خـیزهاى اصل موضوع, دشواریهایى را در پـى دارد کـه در جـریـان تـهـیـه ایـن گـزارش گریبانگیر ما نیز شد. تلاش براى ایجاد ارتباط با بـخشهاى پاسخگو در نیروى انتظامى که گاه بـه چندین ماه کشید; پاسخهاى کوتاه از برخى مسوولین; و عدم پاسخگویى از برخى دیگر; چرا؟
آیا موضوع این قدر در پرده ابهام است؟ یا هنوز از اولویت لازم در بین مسوولین محترم ذىربط برخوردار نیست؟
مثبت ترین برخورد البته از سوى معاونت تبلیغات و روابـط عمومى سازمان عقیدتى, سیاسى نیروى انتظامى ارائه شد. سرتیپ پـیرایه جو و همکارانشان تـلاش مسـوولانه و صمیمانه اى را در تـهیه این گزارش داشتند که جاى تشکر و قدردانى دارد و پشتیبـانى این سازمان بـا توجه بـه جایگاه آن از ((پـلیس زن)) مایه امیدوارى فراوان است.

گفتگو با معاونت روابط عمومى و تحقیقات سازمان عقیدتى, سیاسى
از همین رو گزارش را با گفتگویى که در این زمینه با سرتیپ دوم پـیرایه جو معاونت روابـط عمومى و تحقیقات سازمان عقیدتى, سیاسى نیروى انتظامى صورت گرفت, آغاز مى کنیم.
ضمن تشکر از فرصتـى که در اختـیار مجله پـیام زن قرار دادید, بفرمایید موضوع ((پلیس زن)) از چه سابـقه اى در ایران بـرخوردار است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه در موضوع سابـقه پلیس زن قبـل از انقلاب لازم بـه ذکر است اینکه نظام طاغوت تلاش مى کرد تا با بعضى مظاهر, خود را در دنیاى آن روز به عنوان نظامى متمدن مطرح کند و فکر مى کرد طرح پلیس زن در واقع یکى از وسایلى است که مى تواند او را بـه جامعه بـاصطلاح مدرن جهانى نزدیک کند. این شـاید مهمتـرین هدف رژیم گذشـتـه از ایجاد پـلیس زن بـود. البـته در این جریان تعدادى از افسران زن مإموریتها و خدماتـى را در اداره راهنمایى و رانندگى, گذرنامه و برخى بخشهاى دیگر ارائه مى دادند, ولى آن چیزى که اصل بـه نظر مى رسید عقب نماندن از قافله تـمدن جـهانى و تـظاهر بـه مدرنیزه کردن کشور بود.
اما پس از پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى حضرت امام با جهت گیرى خاصى که کشور بـه سوى الهى شدن و حفظ حریم اسلام نمود, در تمامى نهادها و سازمانها تغییرات زیربنایى ایجاد شد. تغییراتى به سمت ارزشى شدن تشکیلات و ارگانهاى کشور که ما آن را مرهون راهنماییهاى حـضرت امام(ره)هستـیم. در این رهگذر بـه مرور زمان احساس ضرورت بهره مندى از توان نیمى از جامعه بیشتر شد. نیمى از جامعه که زنان آن را تشکیل مى دهند و ضمن حفظ نقش تربـیتـى خود, در امور اجتـماعى نیز فعال شده اند. روند پـیشرفت آنان که امروز اکثریت دانشجویان را در دانشگاهها تـشکیل مى دهند و درصد قبـولى آنان بر آقایان فزونى یافته, تإییدى بر این احساس ضرورت بـود.
در چنین شـرایطى, یکى از پـیشـگامان پـلیس زن در نظام اسـلامى سازمان عقیدتى, سیاسى بود تا از خانمهایى که بـه هر حال خدماتى را در این بخش ارائه مى دادند بـه شکل بـهتر و تخصصى ترى استفاده شود.
اولین جرقه ها
یعنى باب پلیس زن به طور کامل بسته نشده و بـرخى فعالیتها در این بخش, پس از انقلاب توسط زنان انجام مى گرفت؟
بله, در سپاه پاسداران, در کمیته هاى انقلاب اسلامى و شهربانى و ژاندارمرى سابق, تعدادى خانمهاى دوره دیده کار مى کردند و بحق هم در بـخشهاى کشف جرایم, پلیس علمى, آزمایشگاه جنایى, راهنمایى و رانندگى, گذرنامه و انگشـت نگارى, بـهره بـسـزایى از آنها بـرده مى شد. البـته در این میان خواهران دیگرى هم بـتدریج فعالیت خود را آغاز کرده بـودند و بـراى همه اینها ضـرورت طى شـدن دوره هاى ویژه احساس مى شد. اولین جرقه ایجاد ((پلیس زن)) از همین جا زده شد که خانمها هم بـاید دوره هاى مخصوص خدمات انتـظامى مورد نیاز جامعه را ببـینند و بـعد هم این موضوع مطرح شد که اگر قرار است اینها کار پـلیس را انجام دهند, خوب است بـا لبـاس خاص که معرف پلیس بودنشان بـاشد ظاهر شوند که مورد سوء استفاده دیگران قرار نگیرند. از سوى دیگر این ضرورت احـساس مى شد که در جـامعه اسلامى بـاید کار خانمها در این بـخش بـه خانمهاى دوره دیده و پلیس زن سپرده شود.
لذا این فکر در سازمان عقیدتى, سیاسى به ابـتکار ریاست محترم سازمان, حضرت حجت الاسلام رحمانى, مورد توجه قرار گرفتـه و گفتـند گردش کار را خدمت مقام معظم رهبـرى تـقدیم کنیم و از ایشان کسب تکلیف نماییم. بـر این اساس در تاریخ 4 / 9 / 72 گردش کار تهیه شده بـه محـضر مقام معظم رهبـرى و فرماندهى کل قوا ارائه شـد و بـخشى از مإموریتـهاى ناجـا که در آن نیاز بـه خدمات انتـظامى خانمها احساس مى شود, گزارش شد. از جمله این مإموریتها در بـخش راهنمایى و رانندگى, آزمون آیین نامه و رانندگى عملى, در برخورد با منکرات, کار هدایت و بـازجویى متهمین, در صورت لزوم نفوذ در باندهاى منکرات در مواردى که مخصوص زنان است, بازدیدهاى لازم از محلهاى اختصاصى زنان, نگهبـانى از بـازداشتـگاههاى زنان و زنان بازداشتـى در یگان, دستـگیرى مجرمین زن, حفظ و کنتـرل اجتـماعى زنان, بـازرسى در مکانهاى حساس مانند فرودگاهها, تـشخیص هویت و انگشت نگارى و عکسبردارى مى باشد.
اساسا به خاطر حفظ شوونات اسلامى, ما نیاز بـه حضور زنان دوره دیده در بخشهایى که گفته شد داریم. بنابراین موارد را خدمت آقا ارائه دادیم و ایشان دستور فرمودند در سـتـاد کل موضوع بـررسـى شود. بدین تـرتـیب تـا کنون در ستـاد کل چهار جلسه در این خصوص تشکیل شده است.
اصلاح قانون
در این جـلسـات بـیشتـر چـه مسـایلى طرح و بـررسـى شده اسـت؟

مسایل مختـلف مطرح شده, از جمله موضوع درجه و لبـاس که اساسا پـلیس بـاید در جـامعه شناختـه شود تـا مورد سوء استـفاده قرار نگیرد. اگر خانمهاى پـلیس نیز شناخـتـه نشوند واقعا مشکل پـیدا مى کنند. بـعضا مى بـینیم که ضد انقلاب از این موارد سوء استـفاده کرده و همه زحـمات نیروى انتـظامى بـا این افراد نفوذى از بـین مى رود. لذا بحث لبـاس و اینکه درجه بـزنند یا نه در جلسات مطرح شد. آلبومى تهیه شد که حاوى لباس و نحوه استفاده از درجات بوده ـ مانند اینکه خـانمها بـه افـراد مافـوق خـود از خـانمها اداى احترام کنند, اما احترام زنان بـه مردان و بـالعکس بـا تغییرات لازم در آیین نامه انضباطى اعمال شـود ـ و پـیشـنهاداتـى در مورد احـتـرام گذاشتـن نیز عنوان شد که هنوز پـختـه نشده و بـه صورت زیربنایى در دست بررسى است تا انجام بهینه وظایف در آن بـخوبـى لحاظ شود. البـته افرادى را بـه صورت آزمایشى در اداره گذرنامه مستـقر کردیم و خدمات گذرنامه خانمها کاملا از آقایان جدا و بـه دست خود خانمها انجـام مى شود که اثـرات خـوبـى نیز داشتـه است. همچنین در راهنمـایى و رانندگـى هم اکـنون کـار آزمـون زنان را خانمهاى دوره دیده شهربانى سابق انجام مى دهند.
لازم است تإکید نماییم که فرمانده محترم نیروى انتـظامى امیر تیمسار لطفیان از زمان انتصابـشان بـا همه توان از موضوع ایجاد پلیس زن حمایت کرده و آن را دنبال کردند.
اقدامات ایشان منجر به اصلاح ماده 20 قانون و مقررات استخدامى نیروى انتظامى در مجـلس شوراى اسـلامى شد که بـر اسـاس آن نیروى انتـظامى مى تـواند از خـدمات پـرسـنل زن در مواردى که گفتـه شد استفاده نماید و اولویت در این گونه مشاغل با پرسنل انتظامى زن است و بـه عبـارت دیگر مجـوز استـخـدام پـلیس زن داده شده است. بنابراین از لحاظ قانونى نیز اکنون مشکلى نداریم.
این ماده در چه سالى تصویب شد؟
در سال 77.
بنابراین با این مصوبه قانونى مى بایست کار سرعت بیشترى گرفته باشد.
بـله, پس از آن جلسات بـررسى بـا تمام توان در نیروى انتظامى پیگیرى شد. 9 جلسه بـا دفتر امور زنان در سازمان عقیدتى, سیاسى بـویژه در خصوص تـعامل شرعى تـشکیل دادیم که حـالا اگر قرار است پلیس زن استخدام شود, وضعیت مإموریتها و استقرار زنان و مردان در باشگاهها و کلانتریها چگونه باید باشد. برخى از این موارد به تصمیم رسید و برخى هنوز در دست بررسى است.
در مورد درجه و لباس بحثهایى شد و گردش کار بـاید تقدیم مقام عـظماى ولایت شـده و از طریق ایشـان مراتـب ابـلاغ شـود. در مورد پاسگاهها و نحوه حضور زنان پلیس در آنها بحث شد که باید مإمور کافى براى خدمت رسانى به خانمها موجود باشد و در بـاشگاههایى که مراجعین آن, هم زن و هم مرد هستند, مإمورین بـه صورت مشتـرک ـ مثلا بازجوى زن و بازجوى مرد در دسترس بـاشند, البـته این بـحث هنوز به مرحله تصویب نرسیده است.
در مورد ((گشت)) , سازمان عقیدتى, سیاسى نظرش این است که گشت خانمها کاملا باید مجزا باشد. از راننده تا پلیس آن, زن باشند و البته مى توان به عنوان پشتیبانى آنها گشت مرد را نیز قرار داد. اگرچه به نظر ما این خانمها آنقدر باید آموزش ببینند که از نظر دفاع فردى هیچ مشکلى نداشته باشند. ما فکر مى کنیم اگر لازم باشد بـاید آموزشهایى چون جودو و کاراته و تمام توانمندیهاى رزمى را فرا گیرند و افـراد ورزیده اى بـاشـند که از عـهده مإموریتـهاى محوله برآیند.
بـه هر حـال این مسایل مولفه هاى گوناگونى دارد. اولا از یک سو جامعه نیازمند پـلیس زن است, ثانیا در نظام اسلامى بـاید موازین شرعى رعایت شود که این مورد باید دقیقا تـوسط سازمان عقیدتـى ـ سیاسى تدوین شود و ثالثا بـاید مإموریتها و وظایف, بـرشمارى و تفکیک شود که چه کارى بر عهده پلیس زن است. نباید صرفا کلى گویى شود. اگر جامعه بـه این نتـیجه رسیده که بـاید پـلیس زن داشتـه بـاشیم و واقعا حفظ ارزشهاى اسلامى ایجـاب مى کند که ما از وجـود پـلیس زن بـهره مند شویم, از بـزرگان در عرصه علم و اجتـهاد, از بزرگان در حـوزه و دانشگاه, اسـتـدعا مى کنیم که این مسـإله را براى نیروى انتظامى و براى مردم تبیین کنند.
به هر حال تاکنون در بـحثهایى که شده بـه این نتیجه رسیده اند که استخدام و گزینش باید با توجه بـه صلاحیتهاى دینى و پایبـندى کامل به مقدسات نظام جمهورى اسلامى بـاشد و از نظر وضعیت جسمانى حتما بـاید در معاینات پـزشکى موفق شوند. ما معتـقدیم که نیروى انتظامى رابطه بسیار نزدیکى با جامعه داشته و تإثیر زیادى بـر آن دارد. اگر پلیس بـه این آگاهى و درک بـرسد منشإ دگرگونیهاى مثبت زیادى در کشور خواهد بود.
بنابراین امیدواریم خانمهاى پلیس ما از مومن ترین و حـزب اللهى تـرین افراد نسبـت بـه نظام, ولایت فقیه و همه ارزشهاى اجتماعى باشند.
براى آموزش پلیس زن بـا مشخصاتى که اشاره کردید, چه تمهیداتى اندیشیده شده است؟
در دانشکده افسرى بـا مدیریت خانمها, مجتـمع آموزش عالى زنان ایجاد شده و با تدبیر و ابـتکار عمل فرمانده نیرو در سال آینده 100 پـلیس زن, از میان افراد داراى مدرک کارشـناسـى اسـتـخـدام مى شوند. امیدواریم در دانشکده علوم انتظامى توانمندیهاى علمى و جسمانى پـلیس زن, همچنین آموزشهاى انضبـاطى بـه نحو مطلوب تحقق یابد.
ظاهرا از خـانمهاى پـلیسى که از سابـق در نیرو بـوده و خـدمت مى کنند, درجه ها گرفته شده و فقط آقایان داراى درجه هستـند, آیا بـا ایجـاد پـلـیس زن, درجـه هاى آنان نیز بـازپـس داده مى شـود؟
این سوال از مواردى است که بـاید مسوولین نیروى انتظامى پاسخ دهند, اما از نظر سازمان عقیدتـى, سـیاسـى هیچ ممنوعیتـى وجـود ندارد. اینان کـسـانى هسـتـند کـه دوره هاى کـامل مربـوطه را طى کرده اند و خوب اسـت از افـراد مـجـرب و کـارآمـد در این زمـینه استفاده شود. اگرچه فکر مى کنم نظر مسوولین نیرو نیز مثبت باشد.
مجـددا از فرصتـى که در اختـیار ما قرار دادید, تـشکر مى کنم. من هم متشکرم.

سرآغاز تجربه اى ضرورى
چنانچـه اشاره شد, جـامعه نیازمند حضور و ارائه خدمات از سوى زنانى است که بـه عنوان ((پـلیس زن)) دوره هاى لازم را گذرانده و مسـوولیتـهایى را بـر عـهده گیرند. طى تـهیه این گزارش در جـمع کارشناسان یا مسـوولین, نمونه هاى فراوانى از صدماتـى که کمبـود پلیس زن آموزش دیده تاکنون بـه امنیت و آرامش جامعه وارد کرده, مطرح شد. از جمله در مقابله با قاچاق مواد مخدر در مرزها که از طریق زنان قاچاقچى صورت مى گیرد و یا در جریان دستگیرى بـاندهاى بزرگ به هنگام سوء استفاده آنها از زنان بزهکار که روشن است به دلیل لزوم پرهیز از بدآموزى و اشاعه بـزه از تشریح این نمونه ها اجتناب مى ورزیم.
همچـنین در این بـحـثـها عدم بـهره مندى از تـوانایى, درایت و ظریف اندیشى زنان در کشف و مقابله بـا جرایم بـه عنوان صدمه بـه تشکیلات امنیتى و انتظامى کشور یاد مى شد.
اینک کشور ما پس از تجربیات دو دهه اخیر بـه ضرورت حضور چنین نیروى متخصصى پى برده و به دنبال آن سنگ بـناى ((پلیس زن)) بـر اساس معیارها و ارزشهاى نظام اسلامى در حال پـى ریزى است. پـس ما هم اکنون دوره خطیرى را مى گذرانیم که هر سهل انگارى, غفلت, خـطا, کج اندیشى یا برخورد سلیقه اى مى تواند تبعات غیر قابل جبـرانى را در پى داشته باشد.
از مهمترین مبـاحث در این زمینه بـى شک آموزش نیروهاى پلیس زن است که بر عهده دانشگاه علوم انتظامى مى باشد. بنابـراین در این دانشگاه هم اکنون براى آموزش بـانوان, مجتمع آموزش عالى خواهران ایجاد شده است.

گفتگو با فرمانده دانشگاه نیروى انتظامى
براى آگاهى بـیشتر از چگونگى جذب دانشجو, کیفیت آموزش و سایر شرایط مربوطه گفتگویى بـا سردار محمدىفر, فرمانده دانشگاه علوم انتظامى داشتیم که در زیر مى خوانید:
با تشکر از جناب عالى لطفا بفرمایید چه انتظاراتى از مإمورین انتظامى زن دارید و به عبارت دیگر آنها را براى چه مإموریتهایى آموزش مى دهید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
بـکـارگیرى مإموران انتـظامى زن دقـیقـا بـه واسـطه نیازهاى اجتماعى و در ارتباط مستقیم بـا بـانوان جامعه مى بـاشد. افزایش جـمعیت, رشد بـزهکارى و جـرم در میان بـرخى زنان و افزایش ضریب سلامت و صحت مإموریتهاى انتظامى ایجاب مى کند تـا از استـعداد و تواناییهاى بانوان براى پیشگیرى از تخلفات, بزهکاریها و همچنین کشف جرایم و مقابله با مجرمین استفاده منطقى در چارچوب ارزشهاى اسلامى, اخلاقى و حدود احکام و مقررات شرع به عمل آید. به عبـارت دقیقتر بکارگیرى آنان بـر اساس نیازسنجى علمى ـ کاربـردى خواهد بـود که اکنون مراحـل کارشـناسـى خـود را در نیروى انتـظامى طى مى کند.
محتـواى دروس آموزشى زنان پـلیس چـیست و چـه تـفاوتـهایى بـا آموزشهاى مردان دارد؟
کلیات دروس آموزشى مشترک است و تنها در بـخشهایى متـناسب بـا توانمندیهاى بـانوان و مإموریتـهاى خاصى که آنان انجام خواهند داد در پاره اى از واحدهاى درسى تفاوت خواهد داشت.
آیا واحـدهاى روانشناسى و جـامعه شناسى نیز در این دروس وجـود دارد؟
طبعا به لحاظ ضرورت آشنایى عمیق و کاربـردى مإمورین انتظامى اعم از خانمها و آقایان با اصول و مبانى روانشناسى و جـامعـه شـناسـى این واحـدها از دروس پـایه اى آنان خـواهد بـود.
آیا واحد دفاع شخصى نیز پیش بینى شده است؟
بانوان متناسب با مإموریتهاى محوله مى بـایست از توانمندیهاى فیزیکى و جسمانى مناسبى برخوردار باشند. لذا ورزش و آشنایى بـا فنون دفاع شخـصى و ورزشهاى رزمى مناسـب جـزو بـرنامه هاى آموزشى آنان خواهد بود.
ظرفیت پذیرش مإموران انتظامى زن چقدر است؟
همان گونه که امروزه حتى در کشورهاى پیشرفته مطرح است حدود 2 الى 3 % از مإموران انتظامى را بـانوان تشکیل مى دهند و ما هم متناسب با نیازهاى مإموریتى از تواناییهاى آنان بـهره مند خواهیم شد و براى سال جارى حدود 100 نفر را جذب خواهیم کرد.
کسانى که مى خواهند جذب و استخدام شوند بـاید داراى چه شرایطى باشند؟
داوطلبـین بـاید داراى اعتـقاد و التـزام بـه مبـانى و احکام اسلامى, رعایت اخلاق اسلامى, ایمان بـه انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى, التـزام بـه ولایت مطلقه فـقیه و آمادگى فـداکارى در راه تحقق اهداف آنها را داشته بـاشند. همچنین داراى تابـعیت جمهورى اسلامى ایران, عدم سابقه عضویت و یا وابستگى به احزاب و گروههاى سیاسى, نداشتن سوء پیشینه و برخوردارى از حسن شهرت, بـرخوردارى از سلامت کامل جسمانى و عدم اعتیاد به مواد مخدر, بـرابـر گواهى بهدارى ناجا باشند. سن آنها باید حداقل 17 سال و حداکثر 23 سال تمام باشد, حداقل قد بـراى خانمها 160 سانتى متر و بـراى آقایان 165 سانتى متر است. دارا بـودن معدل 14 در پـایان دوره متـوسطه, موفقیت در کنکور سراسرى, موفقیت در مراحل گزینش و مجرد بودن در دوره تحصیل الزامى است.
تعداد داوطلبـان در کنکور سراسرى بـراى ورود بـه این رشته از بـین خواهران چقدر بـوده و چه استقبـالى از موضوع بـه عمل آمده است؟
بـا عنایت بـه اینکه جذب خواهران از طریق کنکور و اعطاى مدرک کارشناسى به آنان موضوع جدیدى است, طبعا تبلیغات مناسبى در این رابطه صورت نگرفته است. بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوى اداره کل پـذیرش و استخدام ناجا حدود 3000 تن از خواهران این رشته را در دفترچه کنکور انتخاب کرده بـودند که از میان آنان اسامى 817 نفر را سازمان سنجـش آموزش کشور اعلام نمود و بـراى نیم سـال دوم سال 78, 100 نفر دانشجو از استان تـهران انتـخاب و جذب شده اند.
لطفا در مورد ویژگیهاى لبـاس دانشجـویان خـواهر, خـوابـگاه و وضعیت کلاسهاى آنان توضیح دهید.
رنگ لبـاس مإموران انتـظامى خـواهران, همان رنگ مصـوب نیروى انتظامى خواهد بود و در رابطه با لباس کار آنان طرحهایى تهیه و ارائه شده است که مراحل کارشناسى خود را طى مى کند. خوابـگاههاى دانشجـویان خواهر مستـقل و از امکانات رفاهى مناسبـى بـرخوردار است. کلاسهاى آموزشى آنان نیز مطابـق بـا استـاندارهاى دانشگاهى بـوده و مجـزا از بـرادران مى بـاشد و از امکانات سمعى و بـصرى, کارگاه کامپیوتر, لابـراتوار زبـان, مرکز اطلاع رسانى, کتابـخانه, سالن ورزش و ... برخوردار است.
ظاهرا قرار اسـت تـعدادى فارغ التـحـصـیل لیسـانس نیز از میان خواهران جـذب نیروى انتـظامى شوند. چـه تـفاوتـى میان آنان بـا دانشجویان مقطع کارشناسى وجود دارد؟
همان گونه که اطلاع دارید در حال حاضر نیروى انتظامى در مشاغل مورد نیاز خود از توانمندیهاى بـانوان متـخصص بـه صورت کارمندى بهره مند است و با تصویب بکارگیرى مإموران انتظامى زن پیش بـینى شده است ان شإالله در نیمه اول سال 79 صد نفر از خـواهرانى که داراى مدرک تـحـصیلى لیسـانس, در رشـتـه هاى مورد نیازى که اعلام خواهد شد جذب شده و پـس از طى حداقل 6 ماه آموزش انتظامى مشغول خدمت به صورت انتظامى گردند که جزییات آن بـه اطلاع خواهد رسید.
آیا اعتبارات, بودجه و امکانات لازم بـراى جذب دانشجویان دختر فراهم شده است؟
بله, بـحمدالله در این زمینه مشکل خاصى وجود ندارد و تمهیدات لازم اولیه به عمل آمده است.
چـرا بـه جـاى دانشـکده افسـرى زنان, نام مجـتـمع آموزش عالى خواهران انتخاب شده است؟
از آنجا که قرار است در آینده بـر اساس پـیش بـینیهاى بـه عمل آمده در تـدوین نظام آموزشـى نیروى انتـظامى, کـلـیه آموزشـهاى مإموران انتـظامى اعـم از کارمند, درجـه دار و افـسـر در ادوار مخـتـلف در یک مکان مناسـب اجـرا شـود, نام مجـتـمع آموزش عالى خواهران براى آن انتخاب شده است.
اعضـاى هیإت علمى مجـتـمع آموزش عالى خـواهران ناجـا چـگونه انتخاب مى شوند؟
فارغ التحصیلان مقاطع کارشناسى ارشد و ترجیحا دکتـراى رشتـه هاى مورد نیاز بـر اساس مقررات وزارت فرهنگ و آموزش عالى و تـرجیحا از میان خواهران واجد شرایط جذب خواهند شد.
در مورد وضعیت مإموران انتـظامى زن در جـهان و نیز کشـورهاى اسـلامى چـه اطلاعـاتـى دارید؟ و نقاط اشـتـراک و افـتـراق آموزش مإموران انتـظامى در جـمهورى اسـلامى بـا سـایر کشورها چـیسـت؟
بخش اول سوال البته بسیار کلى است. آنچه مسلم است این است که استخدام زنان در نیروهاى مسلح کشورهاى غربـى و بـلوک شرق سابـق متداول بوده و در بـسیارى از کشورهاى اسلامى نیز این موضوع رایج است. روشن است که مإموران انتظامى در کشور ما متناسب با فرهنگ و ارزشهاى اسلامى و هنجارهاى اجـتـماعى خودمان بـه آخرین علوم و دانش انتظامى و پلیسى آگاه خواهند شد تا بـا استفاده از روشهاى علمى ـ کاربردى به اجراى مإموریت بپردازند.
بـا تـشـکر مجـدد از شـما, در خـاتـمه اگر مطلب دیگرى را لازم مى دانید, بیان فرمایید.
بله, جذب و بکارگیرى مإمور انتظامى زن در نظام جمهورى اسلامى طلیعه مبارکى براى بکارگیرى این قشر مهم و سازنده در مإموریتهاى انتظامى, پـیشگیرى و پـیگیرى ناهنجاریهاى اجتـماعى بویژه در بخش بـانوان و زنان اجتماع مى بـاشد و نقش سازنده اى که بـانوان متعهد و بـاایمان و تواناى کشورمان پس از پیروزى انقلاب اسلامى با سلاح عفاف, پاکدامنى, فداکارى و جدیت در کار تـوانستـه اند ایفا نمایند, نویدى بـراى نیل بـه اجتـماعى سالم, شاداب و جـامعه صالحـین ان شإالله خواهد بـود و طبـیعى است که خـواهران در مراحـل تـحـصیلى از تـربـیت و مشاوره هاى روانشناسى بهره مند خواهند شد.

این شغل, شریفترین شغلهاست
دیدگاههاى حضرت امام حتى سالها پس از رحلت ایشان آنقدر ملموس و با واقعیات نزدیک است که هر کس از آن بهره نبرد خسران کرده و هر کجا که ضعفى آشکار شود, همانجایى است که به رهنمودهاى ایشان توجه نشده است.
امام خـمینى در دیدار بـا مسوولین و دانشجـویان دانشگاه علوم انتظامى, سخنانى ایراد کرده بـودند که بـخشى از آن بـه شرح زیر است:
((مسوولیت دانشگاه پلیس بیشتر از سایر قسمتهاست, بـراى اینکه اینها کارشان حـساس تـر است. اگر از دانشگاه پـلیس آدمهاى اسلامى بیرون بیاید, آدمهایى که نسبت به مردم محبت داشته باشند بـیرون بیاید, این اصلاح مى کند یک مملکت را. بـه خلاف اینکه اگر آدمهایى بـاشند که بـخواهند تـحـمیل کنند بـر مردم, مردم را اذیت کنند, تربیت آن طور بـاشد که ایجاد وحشت و رعب کنند در مردم, دین بـه فساد کشیده مى شود, بـه فساد که کشیده شد خودشان هم رو بـه فساد مى روند. بنابراین, این شـغل شـریفتـرین شـغلهاسـت و مسـوولیتـش بزرگترین مسوولیتهاست.))
امید است جمیع نصایح امام در مبـحث ((نیروى انتـظامى)) و نیز ((جایگاه زنان)) با نگاهى همه جـانبـه و تـلفیقى, سرآغاز ایجـاد ((پـلیس زن)) قرار گیرد و بـا درک موقعـیت خـطیر فعـلى گرفتـار برخوردهاى سلیقه اى و کوته نظرىها نشود.
از سوى دیگر نگاه جـامعه و آحاد مردم بـه یک شغل سهم مهمى در مقبولیت اجتـماعى و موفقیت شاغلین آن دارد. بـنابـراین تـبـیین جایگاه, نقش و وظایف پـلیس زن از سوى نیروى انتظامى از مهمترین اقدامات اولیه به نظر مى رسد.
این در حالى است که در جریان تـهیه گزارش بـه نظر رسید بـرخى مسوولین بـا نوعى مکث, تـردید و محافظه کارى بـا موضوع پـلیس زن روبه رو مى شوند, اگر نه, بـسیارى از تقاضاهاى مصاحبـه ها بـى پاسخ نمى ماند.
با این روند ((پلیس زن)) چگونه معرفى خواهد شد؟ ابهامات مردم در این زمینه چگونه پاسخ داده خواهد شد؟ بـراى بـسیارى در میان اقشار مختلف ((پلیس زن)) موضوعى مبهم بـود. بـرخى کمترین تصورى در این زمینه نداشتند. برخى با نابـاورى خانمهاى پلیسى را تصور مى کردند کـه در نقـش مـإمـورین راهنمـایى و رانندگـى تـرافـیک خیابـانها را کنتـرل مى کنند. بـرخـى تـصورشان تـنها در محـدوده بازرسیها و گشتها بـود. آیا ابـعاد مختلف وظایف پلیس زن نبـاید تبیین شود؟ چه کسى باید این کار را انجام دهد؟ بـدون شک در این مهم, ابعاد علمى موضوع و جسارت اجتماعى, لازم و ملزوم یکدیگرند.

دو دیدگاه در مقابل یکدیگر
مجموع نظرات مردم ـ آنان که آگاهتر بـودند ـ و کارشناسان بـه دو دیدگاه تقسیم مى شود. یک دیدگاه که استقلال و جایگاه تشکیلاتـى بالاى پلیس زن را براى پیشبـرد امور لازم مى بـیند و دیدگاه دیگرى که پـلیس زن را نیرویى در رده هاى پـایین تشکیلات فعلى, بـا همین شکل موجود, بدون درجه و لباس خاص, کافى مى داند.
دیدگاه اول یا قـائل بـه تـشـکیل معـاونت امور زنان در نیروى انتظامى یا جایگاهى در این حد است. معاونتى که مستقیما زیر نظر فرماندهى انجـام وظیفه کرده, در جـلسـات سـطوح فرماندهى حـضـور داشته, بتواند مسایل را منتقل کند و امکانات را جذب نماید. این معاونت مى تواند حکم مإمورین و افسران زن مستـقر در پـاسگاهها, کلانتریها و سایر مراکز استقرار را امضإ نماید و نیروهاى مذکور نیز در حوزه وظایف خود زیر نظر این مقام کار کنند. بـدین ترتیب تشکیلات پـلیس زن بـه صورتـى منطقى و کارآمد از بـخش مردان مجزا خواهد شد. این دیدگاه ضمن تـفکیک و استـقلال بـخش زنان, در کلیه موارد از مردان ـ از جمله گشتها و بـازرسیها ـ معتقد بـه اعطاى درجه به زنان و استفاده از اونیفورم مى باشد.
دیدگاه دوم نیز چنانچه اشاره شد اعتـقادى بـه تـحول اساسى در بهره مندى از توانایى زنان در نیروى انتظامى نداشته و حداکثر بر همان سطوحى که تـاکنون از نیروى زنان استـفاده شد, البـتـه بـا آموزش بیشتر تإکید مى ورزد. این دیدگاه هر گونه تغییر اساسى را موجب بازتابهاى منفى و عدم پذیرش اجتماعى مى داند.

پلیس زن در برخى کشورهاى اسلامى
بسـیارى از کشورهاى اسـلامى مانند مالزى و یا کشورهایى که بـه رغم رژیم حـکومتـى شان, مسلمانان اکثـریت جـمعیت آنان را تـشکیل مى دهند مانند ترکیه, داراى پـلیس زن هستـند. بـا همکارى روابـط عمومى سازمان عقیدتـى ـ سیاسى نیروى انتـظامى اطلاعاتـى در مورد وضـعیت پـلیس زن در این کشـورها بـه دسـت آوردیم که مى خـوانید:

بنگلادش
ـ اعضاى پـلیس اعم از زن و مرد داراى امتـیازات و حقوق مساوى براى اجراى سیاست امنیت ملى هستند.
ـ استـخدام پـرسنل زن از نظر شرایط مانند مردان است, بـجز در آزمایشات فیزیکى و بـدنى که بـراى زنان دوى 60 متر و 600 متر و براى مردان دوى 100 متر و 1000 متر تعیین شده است. ـ زنان 6 / 5 % از کل پرسنل پلیس را تشکیل مى دهند. ـ استـخدام زنان بـه صورت کارمند بـوده و زنان حـق نگهبـانى, درجـه دارى, افسـرى و شرکت در مإموریتـهایى که گذراندن دوره هاى تخصصى نظامى را مى طلبد, ندارند. ـ اونیفورم نیروى پلیس براى زن و مرد یکسان است.

مالزى
پـلیس زن در مالزى نقش پـشتیبـانى و حمایت کننده در دفاع از مرزهاى داخلى و خارجى کشور را دارد. ـ استـخـدام زنان از سال 1955 در مالزى, صورت پـذیرفتـه است. ـ زنان در سمتهاى دانشجو, معاون و سرپرست نیروى پلیس, بازرس, پاسبان و پلیس خارجى انجام وظیفه مى کنند. ـ زنان و مردان از طریق آگهى اسـتـخـدام و پـس از اطمینان از دارا بودن شرایط لازم بـا قبـولى در مصاحبـه بـه کار فرا خوانده مى شوند.

اردن
ـ اولین مدرسه پـلیس زن در اردن در سال 1972 ایجاد و 6 دختـر بـا کسب امتـیازات لازم, اولین فارغ التـحصیلان این مدرسه بـودند. ـ بـا افزایش تـعداد داوطلبـین در سال این مدرسه تـحـت عنوان موسسه ملکه سبـا فعالیت خـود را افزایش داد و در سـال 1978 بـه مرکز فرماندهى پلیس زن تغییر نام یافت. آموزش این داوطلبـین, کوتـاه مدت و طى 3 هفتـه انجام مى گیرد. البته قرار است بـه منظور ارتقإ سطح کیفى آموزش این مدت بـه 9 ماه افزایش یابد. ـ شرایط پـذیرش داوطلبـین و استخدام آنها مشابـه آقایان است.

گویان
در این کشور از زنان پلیس بـنا بـر میزان تحصیلات و مهارتهاى نظامى و تـجربـیات آنها در بـرقرارى امنیت ملى استـفاده مى شود. ـ زنان پـلیس گـویان در امور مرزى و مرزبـانى بـکـار گـمارده نمى شوند. ـ زنان نیز مانند مردان بـاید از وضعیت مناسب جسمانى و روانى براى استخدام برخوردار بـاشند و آزمونهاى علمى و جسمانى مختلفى را بگذرانند. ـ نیروى پلیس زن 13 پلیس مرد در گویان است. ـ پلیس زن از بقیه پرسنل جدا انگاشته نمى شود, اما چنانچه لازم باشد آموزشهاى خاصى بدانها داده مى شود. ـ در گویان رنگ اونیفورم پلیس بـر اساس درجه متفاوت مى بـاشد.

ترکیه
ـ زنانى که در ترکیه خواستار استخدام در نیروى پلیس باشند پس از انجام مصاحبه و آزمونهاى جسمانى و علمى با اطمینان از شرایط لازم بکار گرفته مى شوند. ـ آنها ابتدا به مدت 9 ماه در مراکز آموزشى مربوطه تحت تعلیم قرار مى گیرند. بـه پایان رساندن دوره تحصیلى متوسطه, داشتن شرایط سنى بـین 18 تا 27 سال و داشتن حداقل 165 سانتى متـر(بـراى زنان)از شرایط لازم است. ـ در ترکیه بـا حدود 65 میلیون نفر جمعیت, حدود 5000 پلیس زن وجود دارد. ـ نحوه احتـرامات نظامى در میان نیروهاى مسلح یکسان مى بـاشد.

مبحث پلیس زن از منظر جامعه شناسى
موضوع ((پـلیس زن)) مى تواند و مى بـایست از ابـعاد و جنبـه هاى گوناگون علمى, اجتماعى, شرعى, امنیتى, انتظامى و ... مورد بـحث و بـررسى قرار گیرد. اما مهمتـرین این جنبـه ها بـررسى موضوع از دیدگاه جامعه شناسى است.
این مهم را به خـانم طیبـه مـیرزا اسـکـندرى جـامـعـه شـناس و روزنامه نگار مى سپـاریم. خـانم اسـکندرى که بـه دلیل همکارى بـا مشاورت فرماندهى نیروى انتظامى در امور زنان, از نزدیک با روند و تحولات مربوط به پلیس زن نیز آشنا هستند, طى مقاله اى بـراى ما به بررسى موضوع پرداخته اند. بـا تشکر از ایشان عین مقاله مذکور را در زیر مى خوانید:
به لحاظ جامعه شناختـى هیچ جـامعه اى بـه دور از آسیب و کجـروى اجتماعى نیست. میزان آسیبهاى اجتماعى و انواع آن از جامعه اى به جامعه دیگر فرق مى کند, ولى اصل وجود آن در هر نوع جامعه و گروه اجتماعى اجتناب ناپذیر است.
در برخورد بـا آسیبـهاى اجتماعى از منظر جامعه شناختى دو نحوه برخورد مطرح است:
1ـ پیشگیرى از آسیبهاى اجتماعى 2ـ مقابله با آسیبهاى اجتماعى
در بخش پیشگیرى از جرم و آسیب اجتماعى با مجموعه عوامل متعدد و گسترده اى مواجهیم که بایستى در ابـعاد مختلف در جامعه در نظر گرفته شود. بـخش مقابـله بـا آسیب اجتـماعى در مقایسه بـا بـخش پـیشگیرى از گستردگى و عمق کمترى بـرخوردار است, اما عملى تر از بخش پیشگیرى است, بنابراین بـیشتر بـه آن توجه مى شود. در جوامع بزرگ و پیچیده امروزى نیروى پلیس مهمترین نیروى سازمان یافته و رسمى بـراى مقابـله بـا آسیب اجـتـماعى است. قدمت چنین سازمانى نسبتا قابل توجه و طولانى است. در جوامع گذشته هم تشکیلاتى بـراى تحقق امنیت و نظم و مقابله با جرم و مجرمین وجود داشته, ولى با تشکیلات کنونى پلیس در کشورهاى مختلف متـفاوت بـوده است, منتـها سابقه حضور زنان در تشکیلات پلیس به کمتر از یک قرن باز مى گردد. در کشور ما حضور زنان پلیس در سازمان شهربانى سابق در سالهاى پـیش از انقلاب مطرح بـوده است. این حضور را از چند منظر مى توان تبیین کرد:
1ـ سیاستـهاى رژیم شاه در جهت ایجاد زمینه حضور نمایشى و غیر فعال زنان در صحنه هاى مختلف اجتـماعى ـ سیاسى بـه عنوان یکى از مظاهر مدرنیته بـوده است و بـحث پیشرفت واقعى زنان مطرح نبـوده است.
2ـ اصرار رژیم پهلوى براى حضور زنان در جامعه با هیئت و فرمى خاص بود که مشخصا با فرهنگ دینى و هنجارهاى اخلاقى جامعه مغایرت داشت. در واقع رژیم از این حضور به مثابه ابزارى در تقابـل بـا دین در جامعه استفاده مى کرد. جـریان کشف حجـاب و بـه دنبـال آن ظاهر شدن برخى زنان با لباسها و آرایشهاى فرنگى مآبانه در محافل و مجالس در همین راستا صورت گرفت.
3ـ توده مردم مسلمان در مقابل این حضور نمایشى و ابزارى زنان نه تنها رویکرد مثبتى نداشتند, بلکه به مقابله و مبارزه بـا آن دست زدند و در رإس این مبـارزه هم طبـعا علماى دینى و حوزه هاى علمیه قرار داشتند.
در آن دوران پـلیس زن هم یکى از جلوه هاى چنین حضورى از زن در صحنه جامعه به حساب مىآمد و طبعا با نگاهى مثبت و خوش بینانه به آن نگریستـه نمى شد. همین نحـوه نگرش هم بـاعث شد که در سـالهاى آغاز پیروزى انقلاب اسـلامى موضوع پـلیس زن در دسـتـگاه انتـظامى جمهورى اسلامى منتفى گردد. بخصوص که این سالها, سالهایى پر آشوب و درگیرى در شهرها بـود(بـه طور خاص شهرهاى مناطق مرزى)و حـضور زنان در جریان مهار و سرکوب این آشوبها و فتنه ها چندان بـایسته به نظر نمى رسید. اما اتفاقا همین آشوبها نقطه آغازى بـر آشکارى ضرورت حضور زنان در نیروى پلیس بـه حساب مىآمد. علت آن بـود که گروههاى شبه نظامى که با جهت گیریهاى سیاسى به مقابـله بـا نظام جـمهورى اسـلامى دسـت مى زدند غالبـا اعـضـا و طرفدارانى از میان دختـران و زنان داشتـند که در جریان درگیریها هم حاضر مى شدند و جریان تعقیب و دستـگیرى آنها تـوسط مإمورین مرد صورت مى گرفت و البته در آن هنگام توجه چندانى به این مسإله نشد.
بـا پـایان گرفتن جنگ تحمیلى هشت ساله عراق بـا ایران, اهمیت نیروى انتـظامى که در این سـالها کمرنگ شده بـود, یک بـار دیگر نمایان شد. بـخصوص که سیاستهاى فرهنگى و اقتصادى پـس از جنگ در سالهاى بـازسـازى, زمینه حـضور زنان را در فعالیتـهاى متـنوع و گستـرده اجـتـماعى, اقتـصادى و فرهنگى فراهم آورد. در این صورت طبیعى است که آسیبـها و جرمهاى مربـوط زنان نیز بـیش از پیش در جـامعه پـدیدار مى شود, اعم از جـرمهایى که نسبـت بـه زنان صورت مى گیرد یا جرمهایى که توسط زنان انجام مى پذیرد. در مقابـله بـا این جـرمهاسـت که بـحـث پـلیس زن مطرح مى شـود و اهمیت و ضـرورت مى یابد. زیرا:
_1 از نگاه دین و احـکام دینى ارتـبـاط صحـیح زن و مرد در سطح جامعه در چارچوبى مشخص تعریف شده است. شکستن هنجارها و قالبهاى مربـوط بـه این ارتبـاط, نوعى ناهنجارى است که در جامعه اسلامى, پلیس بایستى به آن هم بـپردازد. طبـعا نیروى پلیس در رهگذر این مقابله حق ندارد که خود به همین ناهنجارى مبتلا شود. اولین نقطه ضرورت حضور پلیس زن در جامعه همین است که براى افراد غیر متخصص هم ملموس است.
2ـ مسـإله مهمتـرى که بـه لحـاظ تـخـصصى از منظر روانشناسـى انحرافات و جـامعه شناسى انحرافات مطرح است, عامل جـنسیت است که در تبـیین علل و عوامل جرم و راههاى مقابـله بـا آن بـسیار مهم اسـت. همان گونه که امروزه تـمامى بـرنامه هاى تـوسـعه و تـحـول اجتماعى در سطح کشورى, منطقه اى و جهانى عامل جنسیت را به عنوان عاملى موثر و تعیین کننده در نظر مى گیرند, در مقوله هایى چون نظم و امنیت اجتماعى و مقابله با جرم, این عامل باید به حساب آید و وجود زنان پلیس در تبیین, سیاستگذارى و بـرنامه ریزیهاى مربـوطه به همین لحاظ, مهم و ضرورى است.


افکار عمومى و پلیس زن
همان گونه که اشـاره شـد, در زمان حـاکمیت رژیم پـهلوى افکار عمومى نگاه مثبتى نسبت به حرکتها و اصلاحات که بـا عنوان پیشرفت زنان صورت مى گرفت نداشت.
اما روند انقلاب اسلامى بـه گونه اى بـود که حضور تـوده هاى زنان مسلمان را در جریان انقلاب موجـب شد. این حضور در سالهاى پـس از انقلاب, در دوران جنگ و بـازسازى, ادامه یافت و بـلکه تقویت شد. این نحوه حضور زنان که دقیقا مطابـق بـا چارچوبـهاى دینى و بـر اساس نقطه نظر رهبـرى انقلاب امام خمینى صورت گرفت, بـرخلاف گذشته موجب تغییر نگرش افکار عمومى نسبـت بـه حضور اجتماعى زنان شد و همین تغییر نگرش منشإ تحولاتى مهم در وضعیت دختـران و زنان گشت به گونه اى که مراکز آموزشى بـا افزایش چـشـمگیر شـمار دخـتـران روبـه رو شد و در عرصه هاى سیاسى ـ اجتماعى هم حضور رو بـه گسترش زنان مشهود بود.
تـغییر نگرش افکار عمومى نسبـت بـه حـضور زنان در فعالیتـهاى اجتماعى و عرصه هاى اقتصادى, بـى شک مى تواند زمینه ساز حضور پـلیس زن در جامعه باشد. بـخصوص اگر نقش موثر پلیس زن در ایجاد امنیت و آرامش بـراى زنان و دختران و کلا خانواده ها بـراى افکار عمومى مطرح شود.
البته در پذیرش پلیس زن از نظر افکار عمومى, موقعیت و جایگاه تشکیلات پلیس هم تإثیر اساسى دارد. دستگاه پـلیس در جامعه پـیش از انقلاب دستـگاهى سرکوبـگر و ضد مردمى در خدمت اهداف خاص رژیم شاه محسوب مى شد. در سالهاى پس از انقلاب که حاکمیت جمهورى اسلامى بـرقرار شـد, نیروى پـلیس نقش منفى ضد مردمى خـود را در دیدگاه عامه تبـدیل بـه نیرویى در خدمت نظام جمهورى اسلامى و مردم کرد. اما واقعیت این است که نیروى انتظامى در سالهاى اخیر نتوانستـه اقتدار و قابـلیت کافى در جهت ایجاد امنیت, نظم و نگاهبـانى از هنجـارهاى دینى و ارزشهاى متـبـلور را در این هنجـارها بـه دست آورد. ناگفته نماند در حفظ ارزشها و هنجارها در یک جامعه, تنها نیروى انتـظامى موثـر نیست, بـلکه مجـموعه دستـگاههاى فرهنگى و سیاستگذاریها و بـرنامه ریزیهاى آنهاست که نقش تعیین کننده دارد, منتها نیروى انتظامى هم به عنوان بازوى اجرایى این مجموعه نقشى بـسزا در حفظ و تثبـیت هنجارها دارد که بـه نظر مى رسد بـه سبـب مشکلات و ضعفهایى که در این سالها در دستـگاه پـلیس کشور بـوده, این نقش بخوبى ایفا نشده است(مشکلات ادارى و سازمانى, اقتصادى و لجسـتـیکى). در این صورت ممکن اسـت این موقعیت نه چـندان مطلوب پـلیس نگاه جامعه را نسبـت بـه پـلیس زن هم دچار تـردید و سوال سـازد. در این زمینه صاحـب نظران دو گونه نظریه را مطرح مى کنند:
اول ـ گروهى معتقدند که از آنجا که پلیس زن در نیروى انتظامى جـمهورى اسلامى ایران پـدیده جـدیدى است, مى تـواند نگاه و داورى جـدیدى را هم از سـوى افکار عمومى بـه خـود جـلب کند. نگاهى که مثبت تر از نگاه به کلیت پلیس باشد.
دوم ـ گروهى دیگر اعتقاد دارند که عدم اعتماد و اطمینان کامل عمومى نسبت به پلیس شامل پلیس زن هم خواهد شد.
هر دو گروه بـراى صحیح نشان دادن نقطه نظر خود دلایل و شواهدى دارند, اما از آنجا کـه ضـرورت حـضـور پـلیس زن امرى آشـکـار و انکارناپذیر است, بـهتر آن است که حضور پـلیس زن بـا تمهیدات و مقدمات درست تحقق یابـد و از آن طرف افکار عمومى بـراى شناختـن ضـرورت و اهمیت آن در معرض روشـنگرى قرار گیرد که در این صـورت احتمال پذیرش افکار عمومى نسبـت بـه پلیس زن بـسیار زیاد خواهد بود.

عدم وجود پلیس زن
در سـالهاى پـس از پـیروزى انقلاب اسـلامى قاعدتـا مى بـایسـتـى دستگاههاى قانونگذار و سیاستگذار و مجریان امور در طرح و اعمال یک بـرنامه فرهنگى منسجم و عملى بـراى ایجاد تـغییرات اساسى در جامعه طاغوت زده, تلاش کنند. اما متإسفانه در همه این سالها جز برنامه ها و عملکردهاى غیر ریشه اى, متفرق و بعضا حتى متناقض بـا یکدیگر کار مهمى براى فـرهنگ سـازى صـورت نگرفـت. صـاحـب نظران و آگاهان در امور اجـتـماعى بـر این بـاورند که این ناکامى معلول عوامل متعددى است که نبود زنان در سطحهاى مختـلف سیاستـگذارى و اجـرا از اهم این عوامل اسـت. یعنى بـسـیارى از تـصمیم گیریها و بـرنامه هاى عـملیاتـى بـراى ایجـاد تـغـییرات فـرهنگى مطلوب در جامعه(مثلا حجاب)که اتفاقا بیشتـرین ارتـبـاط را بـا زنان داشت, بدون حضور نگرش زنانه بـه مسإله انجـام گرفت و در نتـیجـه بـه مقصود نرسید. مشخـصا در نیروى انتـظامى که متـولى سه وظیفه مهم (پـیشگیرى از جـرم, مقابـله بـا جـرم, ارائه خدماتـى چـون صدور گذرنامه)است نبود زنان, مشکلات مهم در سـیاسـتـها و بـرنامه ها و اجرا بـه دنبـال داشت که تـبـیین چند و چون این مشکلات بـر عهده مسوولین و دست اندرکاران نیروى انتظامى است.


اثرات حضور پلیس زن
دستگاه پلیس در هر سه وظیفه اساسى خود مخصوصا در پیشگیرى(بـا ایجاد نظم و امنیت و آرامش)و در ارائه خدمات, با اقشار گوناگون زنان و دختـران سر و کار دارد. مسلم است که امنیت و آرامش کامل بـراى دختران و زنان در صورتى در جامعه محقق خواهد شد که نیروى پـلیس زن نیز در ایجاد آن سهمى داشته بـاشد. در بـخش خدمات نیز سهولت و صحت خدمات بـه لحاظ اجـرایى و هم شرعى ایجـاب مى کند که کار زنان را در نیروى انتظامى خود زنان انجام دهند. بـدیهى است مراد از حضور پـلیس زن, تنها در سطوح اجرایى بـه کار گرفته شدن زنان در نیروى انتـظامى نیست, بـلکه این حضور بـایستـى در کلیه سطوح بخصوص سطوح تصمیم گیرى و سیاستگذارى هم باشد.


راههاى جذب نیروهاى زن مسلمان به دستگاه پلیس
برخى بر این باورند که در حال حاضر نیروى انتظامى از وجاهت و حیثیت زیادى در میان عامه مردم بـرخوردار نیست. پیشینه نامطلوب این نیرو در گذشته و مشکلات مادى, لجستیکى و سازمانى کنونى باعث شده که متـإسفانه نیروى انتـظامى جـایگاه چندان خوبـى در نگاه افکار عمومى نداشته بـاشد. در نتـیجه نمى تـوان انتـظار داشت در وضعیت کنونى مردم مسلمان پذیراى حضور دختران و زنان خود در این مجموعه باشند و مادامى که نگرش مثبـت و مساعدى نسبـت بـه نیروى انتظامى در مردم وجود نداشته بـاشد, این عدم پذیرش بـاقى خواهد بـود; مگر آنکه مردم تـغییر در وضعیت نیروى انتـظامى را مشاهده کنند و این تحول را باور نمایند. بـراى تحقق این مسإله هم چند راهکار وجود دارد:
1ـ نیروى انتـظامى بـه جهت نوع وظایف و تـنوع آن ناچار حضورى دایمى و همه جانبه در سطح جامعه دارد. بنابـراین ظاهر, رفتار و گفتـار افراد این نیرو دایما در معرض نگاه و قضـاوت عموم اسـت.
آموزش صحیح افراد موجـود در نیرو و اعمال نظارت و بـازرسى دقیق بـراى حسن اجراى وظایف قانونى و عدم تخطى از آن بـخصوص در منظر نگاه مردم مى تواند بـه بـالا رفتن اعتماد عمومى نسبـت بـه نیروى انتظامى کمک کند. ضمن اینکه جذب نیروهاى تـازه هم بـایستـى بـا استانداردهاى بـهتـر و مطلوبـتـرى نسبـت بـه گذشتـه صورت گیرد.
2ـ نیروى انتظامى به جهت اهمیت و حساسیت کار و وظیفه اى که به عهده دارد, بـایستى جایگاهى شایسته در مجموع تشکیلات ادارى کشور داشته بـاشد. طبـیعى است که مردم این جایگاه شایستـه را از خلال تـصمیم گیریها, بـودجـه بـندیها و سیاستـگذاریهاى صحـیح بـخـوبـى درمى یابند. به علاوه ارتقا و بهبـود شرایط رفاهى و معیشتى افراد نیرو در گروى احـراز همین جـایگاه اسـت. اگر این شرایط بـهبـود واقعى بیابد, قطعا افراد نیرو هم در کسب وجاهت براى نیرو و جلب اعتماد عمومى موفق تر خواهند بود.
3ـ جایگاه پلیس زن در نیروى انتظامى و در بخشهاى مختلف جامعه که به عملکرد و وظایف پلیس زن مربوط مى شود, باید بخوبى تبیین و تشریح شود. در واقع هم افراد نیروى انتظامى در درون این مجموعه بایستى ضرورت و اهمیت حضور پلیس زن را به عنوان همکار دریابـند و راههاى صحـیح همکارى و تـعامل بـا پـلیس زن را بـشناسند و هم جامعه بزرگ. کار تبـلیغاتـى مناسب, گستـرده و مستـمر در یک مدت زمانى مشخـص مقدمه پـدیدارى این شناخـت و ارائه آموشهاى لازم در این مورد است.
اگر این سه مقدمه تحقق یابد, نه تنها راه حضور و انجام وظیفه پـلیس زن در نیروى انتـظامى و جـامعه بـزرگ سهل و هموار مى شود, بلکه روشنى افکار عمومى نسـبـت بـه مسـإله پـلیس زن و جـایگاه شایسته آن مى تواند موجب اقبال زنان و دختران مسلمان و متعهد به نیروى انتظامى باشد. `