((شرایط زندگى یک زن در سلامت او و فرزندانش تـإثـیر بـسزایى دارد.))
بـراى اینکـه زنان در طول دوران بـاردارى و زایمـان تـندرسـت باشند, به موارد زیر نیازمندند:
* تغذیه مناسب بخصوص در طول دوران کودکى
* آموزش و تحصیل(بالاتر از مقطع ابتدایى
* داشتن احترام و اعتبار در خانواده و اجتماع
تغذیه
از زمانى که یک زن بـاردار مى شود, رخدادهاى زیادى سلامتى اش را تهدید مى کنند. تغذیه ناکافى در اوایل دوران کودکى منجر به کندى رشد و توقف آن مى شود و این امر بـعدها بـه سوء تـغذیه و کم خونى منجر مى گردد. همچنین احتـمال بـیمار شدن را افزایش مى دهد. چنین کودکانى به بـزرگسالان ضعیف ترى تبـدیل مى شوند. بـنابـراین تغذیه نامناسب دختران مستقیما بـاعث زایمان طولانى و دشوار آنها شده و خـطر مرگ ناشـى از خـونریزى یا عفونت در هنگام وضع حـمل را بـه همراه دارد.
همه باید بدانند که:
* در دوران طفولیت, دختران باید همان مقدار و نوعى از غذا را که پسران مى خورند, مصرف نمایند.
* زمانى که زنان دچـار عادت ماهانه مى شوند, ممکن است بـه آهن اضافه تـرى در غذایشان نیاز پـیدا کنند تـا دچار کم خونى نگردند.
* تـغـذیه مناسـب در طى دوران نوزادى, کـودکـى و نوجـوانى در پیدایش مادران و کودکان سالمتر اهمیت دارد.
آموزش
آموزش بـه افراد, مهارت و اعتـماد بـه نفس مى بـخشد و آنان را نسبـت بـه اختـیاراتـشان در زندگى آگاه مى کند. زنان تـحصیلکرده احتـمالا دیرتـر ازدواج مى کنند. اولین بـاردارى آنان نیز دیرتـر بـوده و فرزندان کمتـرى بـه دنیا مىآورند. بـعلاوه آنان روشـهاى جلوگیرى از بـاردارى را مى دانند, خیلى زود شروع بـه استفاده از آنها مى کنند و بـیشتر از روشهاى جدید استفاده مى کنند تا روشهاى سنتى. چنین زنانى در طول دوران بـاردارى بـراى معاینات خاص این دوره بیشتر به پزشک مراجعه مى نمایند.
در بسیارى از کشورها(بخـصوص کشورهاى فقیرنشین)دخـتـران خـیلى کمتـر از پـسران بـه مدرسه مى روند. این بـدان دلیل است که آنان اغلب جهت انجام کارهاى خانه از قبیل پخت و پز, نظارت و مراقبـت از کودکان در منزل نگه داشته مى شوند. بـه همین دلایل دخترانى که به مدرسه مى روند اغلب زودتـر از پـسران تـرک تـحصیل مى کنند. در واقع این دلایل بـراى آنکه یک خانواده دختـرانش را از رفتـن بـه مدرسه منع کند, منطقى هستند. اما با این حال بـراى ادامه تحصیل دختـران دلایل معقول تـرى نیز وجـود دارد. از آن جـمله تـندرستـى دختران و کودکانى که از آنها به وجود مىآیند.
احترام و توجه
در جوامعى که زنان از اعتبـار کمى بـرخوردارند, خواسته هایشان مورد توجه قرار نمى گیرد و قادر نیستند که در تـصمیم گیریها شرکت جـویند, تـندرسـتـى شـان مورد تـهدید قـرار مى گیرد. زنان که حـق تصمیم گیرى ندارند, قادر نیستند از پـیامهاى بـهداشتـى و آموزشى بهره ببرند. به عنوان مثال یک ماما ممکن است به زن بـاردارى که کم خـون است تـوصیه کند که غذاهاى سرشار از آهن مصرف نماید. اما اگر شوهر او هزینه هاى زندگى را تـإمین مى کند, مى تـواند تـصمیم بـگیرد که چـه غذاهایى بـاید خـورده شود و در این صورت زن قادر نخواهد بود به پیامهاى مفید عمل نماید.
در جوامعى که زنان بـیشتـر مورد تـوجه و احتـرام هستـند, بـر تصمیماتى که سلامت و تندرستـى خود و فرزندانشان را تـحت تـإثیر قرار مى دهند نظارت دارند.
پیامهاى اصلى
* تغذیه مناسب دختران در دوران نوزادى, کودکى و نوجوانى براى داشتن زایمان سالم بسیار اهمیت دارد.
* تحصیل دختران حداقل تا مقطع ابتدایى و ترجیحا بالاتر از آن, به آنان کمک مى کند که در باره دیر ازدواج کردن و کاربرد روشهاى جلوگیرى از باردارى شیوه هاى سنجیده اى به کار برند.
* مادر خوب بودن و تندرستى کودک عموما بـستگى بـه مقام زن در جامعه دارد. اعتبـار کم و تـوجه و احتـرام اندک بـه زنان بـراى تندرستى شان زیانآور است.
مراقبت از زن در هنگام زایمان
در هنگام زایمان اقداماتى انجام مى گیرد که ممکن است صحیح بـه نظر برسند اما از لحاظ پـزشکى نادرست هستند. ما در زیر پـاره اى از این موارد را که به اشتبـاه صورت مى گیرند ذکر کرده و اثر هر یک را بیان مى کنیم.
اقدامات نادرست و اثرات
1ـ به پشت خوابیدن موقع زایمان: کاهش جریان خون به سمت رحم و نوزاد, زایمان طولانى تر و درد بیشتر
2ـ اجازه خوردن یا نوشیدن ندادن به زن: خستگى شدید مادر و از دست رفتن آب بدنش
3ـ تـنقـیه کردن: اضـطراب, ناراحـتـى و خـطر آسـیب دیدگى روده
4ـ انجـام معاینات مکرر خاص: افزایش خطر عفونت پـس از زایمان
5ـ تزریق داروهایى مانند ((اکسى توسین)) بـراى تسریع زایمان: پارگى رحم, افزایش درد
6 تـشویق بـه زور زدن قبـل از دیده شدن سر نوزاد: تـورم گردن رحم که باعث طولانى شدن زایمان و خستگى مادر مى شود
پدیده دوقلوزایى
اغلب اوقات به دنیا آوردن فرزندان دو قلو رویدادى غیر منتظره در کشورهاى در حال توسعه تـلقى مى شود. بـاورهاى فرهنگى مختـلفى پـیرامون این مسإله وجود دارد. در بـعضى جوامع, تـولد دوقلوها رویدادى مسرت بخش به شمار مى رود, اما در بسیارى دیگر, این موضوع با وحشت و نگرانى همراه است.
دوقلوزایى در بـین مادران مسـن تـر و آنهایى که فرزندان زیادى دارند, معمول تر است. تـحقیقات حاکى از آن است که در خانواده هاى فقیر, میزان مرگ و میر نوزادان دوقلو هفت بـرابـر تـک فـرزندان اسـت. بـراى جـلوگیرى از این امر, لازم اسـت بـدانیم چـرا چـنین بـارداریهایى بـا خطر زیادى روبـه رو هستـند و چگونه مى تـوان از مادرانى که فرزندان دوقلو بدنیا مىآورند حمایت کرد.
بـارداریهایى که منجـر بـه تـولد فرزندان دوقلو مى شود, مشکلات زیادى را بـراى مادر و فرزندان فراهم مى سازد. زنانى که فرزندان دوقلو به دنیا مىآورند با خـطر پـرفشارى خـون, کم خـونى و عوارض زایمان(بخصوص اگر سر نوزادان به سمت پایین نباشد) روبه رو هستند و زایمانشـان اغلب پـیش از زمان مقرر صـورت مى گیرد. اغلب بـراى تولد چنین نوزادانى عمل سـزارین لازم اسـت و یا اینکه ممکن اسـت لازم باشد تا نوزادان هنگام تولد بـه هوش آورده شوند. اختلاف وزن و سبـک وزنى بـین دوقلوها در هنگام تـولد امرى متـداول است. این عامل زمانى روى مى دهد که در رحم مادر مقدار خون به طور نامساوى میان آن دو تقسیم شود و این مى تـواند منجر بـه کاهش وزن در یکى از نوزادان بـخـصـوص بـه دلیل تـغـذیه ناکافـى و کم خـونى گردد.
یک مادر ممکن است براى تولد دوقلوها آمادگى کامل نداشته باشد و بـا فکر بـزرگ کردن نوزادان, احساس ناتـوانى کامل نماید. اگر مادر بـه نوزاد بـزرگتـر یا نوزاد پـسر(در جفتـهایى که از لحاظ جنسیت متفاوت هستند)بیشتر محبت کند, وضعیت نوزادان بدتر مى شود. از آنجایى که یک کودک سبک وزن و یک کودک نارس رفتارهاى مختلفى از خـود بـروز مى دهند, جـدا کردنشان از یکدیگر لازم است. کودکان نارس معمولا تـغذیه دشوارى دارند و در مکیدن سینه مادر بـا مشکل مواجه مى شوند, در حالى که کودکان سبـک وزن مشتاقانه غذا مى خورند و به سرعت نیز رشد مى کنند.
تـغذیه دوقلوها ارتـبـاط دقیقى بـا مسـإله زمان دارد. معمولا تـغذیه یک نوزاد کارى وقت گیر است. در مورد دو نوزاد, مادر ممکن اسـت از اینکه چـگونه مى تـواند زمانى را در روز پـرمشغله اش بـه تغذیه کودکان اختـصاص دهد, احساس ناتـوانى کامل کند, حتـى ممکن است از لحـاظ اینکه قادر نیست شیر کافى بـراى هر دو کودک فراهم نماید, احساس نگرانى کند. یک روش کاستن از زمان تـغذیه, تـغذیه هر دو کودک به طور همزمان است. اگر مادر دچار سوء تغذیه نباشد, معمولا مى تـواند شـیر کافى بـراى هر دو کودکش فراهم نماید. زمان طبیعى براى تغذیه یک نوزاد بـا شیر مادر حداقل 4 ماه و در صورت امکـان 6 ماه اسـت. در بـسـیارى موارد, این زمان بـراى تـغـذیه دوقلوها نیز اجرا مى شود. کنترل رشد دوقلوها بـراى حصول اطمینان از اینکه رشدشان به اندازه کافى صورت مى گیرد, اهمیت دارد. بعضى اوقات, در همان اوایل تولد, رشـد نوزادان دوقلو کند مى شـود. در این زمان مادر باید بـداند که چه هنگام خوراندن غذاهاى مکمل را شروع کند تا رشد نوزادانش بهبود یابد.