بدبینى


بدبینى

 

 

همسرم!
در تو مهارت فوق العاده اى وجود دارد که صرفا اشکالات و نقطه ضعفهاى خانواده ات و بخصوص مرا ببینى; حال آنکه کمترین توجهى به نکات مثبت ما نداشته باشى.
همسرم!
زمانى که بر اثر مسإله اى جزیى با من اختلاف نظر پیدا مى کنى, آن قدر دنیا پیش رویت تیره و تار مى شود که به من مى گویى ادامه زندگى برایت غیر ممکن است.
همسرم!
بارها گفته اى بدشانسى آورده اى که با من ازدواج کرده اى و در طول زندگى مشترکمان, لحظه اى رنگ آرامش و خوشبختى را به خود ندیده اى; حال آنکه در هر زندگى خوشى و تلخى توإمان وجود دارند.
همسرم!
اما بدان در بدترین افراد نیز روزنه اى از خوبى یافت مى شود که با کمى توجه به آن خوبیها مى توان یإس و نومیدى را تبدیل به امید و روشنى ساخت. این تنها تصویرى از بدبینى از من و بچه هاست که در خود پرورش داده اى.
همسرم!
چرا به جاى تمرکز بر جوانب منفى ما, به دنبال چشم اندازهاى خوب و به یاد ماندنى و شیرین از زندگى مشترکمان نباشى؟ همان کارى که من در رابطه با تو و زندگى مشترکمان انجام مى دهم و در ذهن دارم.