نویسنده

 

سرود فردا
نرگس گنجى

 

 

فاطمه ملاباشى ـ تهران, طاهره جعفرى ـ (قم)

خواهران گرامى!
سروده هاى شما رسید. ضمن سپاسگزارى, در باره شعرهاى شما آنچه به اختصار مى توان گفت آن است که محتوا, هرچند ارزشمند باشد ـ که هست ـ نیازمند به نحوه بیان تإثیرگذار و هنرمندانه است. از پیامبر گرامى(ص) روایتى آورده اند که فرمود: ان من البیان لسحرا و ان من الشعر لحکمه.
یعنى برخى از سخنان سحرآمیز و برخى از شعرها سراسر حکمت است.
قسمت اول این روایت که اشاره به سحرآفرینى سخن دارد, حاکى از تإثیر عمیق بیان زیبا و هنرمندانه در ذهن مخاطبان است. یک سخن (با هر محتوایى) اگر در قالبى مناسب طبع زیباپسند انسان و با کلماتى سنجیده و متناسب با هدف گوینده بیان شود, مى تواند افکار و عواطف انسانها را دگرگون سازد. در تاریخ ادبیات موارد متعددى از تإثیر سخن سخنوران و شاعران بر افراد مختلف و ایجاد تغییرات شدید در روحیه و افکار آنان, ثبت شده است. برخى از شیوه هاى سخن هنرمندانه در کتابهاى موسوم به ((علوم بلاغت)) ذکر شده است که مطالعه آنها مفید است. اما از اینها مفیدتر, همداستانى استعداد و قریحه خداداد با مطالعه و تإمل در آثار ادبى بزرگان ادب پارسى است. اگر بخواهیم در کوچه پس کوچه هاى ((شهر شعر)) گم نشویم یا به بن بست نرسیم باید از تجربه هاى پیشگامانى که این راهها را تجربه کرده اند, باخبر باشیم. بزرگان ادب, توانایى را عین آگاهى دانسته و معتقدند که تواناتر کسى است که آگاه تر باشد:
((جان)) چه باشد جز ((خبر)) در آزمون؟
هر که او آگاهتر, جانش فزون!
دلتان استوار و جانتان فزون باد!

ربابه محمدزاده ـ مازندران
خواهر ارجمند!
قبل از آنکه به نوشتن بیندیشید ـ یا دست کم ضمن نوشتن ـ فراموش نکنید: همچنان که شعر با نثر تفاوت دارد, میان نثر عادى و نثر شاعرانه نیز تفاوتهاى مهم و اساسى وجود دارد. در بیان ادبى هر واژه و عبارت, نه تنها باید براى بیان منظور گویند ((مفید)) باشد, بلکه باید از نظر تإثیر در خلق اثر, و ارزش ادبى, یک ضرورت تلقى شود, به طورى که حذف حتى یک کلمه از سروده شما موجب اختلالى در معنا یا تنزلى (در مقایسه با شکل نخست قبل از حذف) تلقى گردد. در اثر کوتاه شما تنها بند اول براى بیان منظورتان کافى است و باید بگذارید بقیه معنا را مخاطب شما ـ خود ـ با فکر کردن دریابند. تمام عبارات خود را مى توان در همین یک جمله بیان کرد:
((آنان که خود را نیلوفران آبى نامیده اند,
گویى ندانسته اند که:
نیلوفر ـ با همه زیبایى ـ
ریشه در مرداب دارد.))
توصیه هایى را که در همین صفحه براى دوستان دیگر یادداشت کرده ایم بخوانید.در پناه حق باشید.

معصومه اسماعیلى ـ اصفهان
دوست عزیز نوجوان!
مهمترین ارزش نوشته هاى جوانان و نوجوانان, این است که آنها وادار مى شوند, بیشتر فکر کنند و تمرین کنند که چگونه افکار و عواطف خود را بیان کنند. چاپ شدن یا چاپ نشدن چنین نوشته هایى نه بر ارزش آنها مى افزاید و نه از آن مى کاهد. روشن است که درج کردن آثار ابتدایى و تمرینى نوجوانان در مجله هاى سطح عمومى ظلمى به نوجوانان و خوانندگان ـ هر دو ـ است! زیرا اولا موجب مى شود که نوجوانان گمان کنند که آثارشان در سطح مناسب و یک اثر نسبتا کامل بوده است ثانیا وقت خوانندگان بزرگسال که برخى از آنها خود نیز صاحب قلم و اثر هستند چرا باید صرف مطالعه مطلبى شود که ثمرى برایشان ندارد؟
البته ناگفته نماند که ما آثار خوانندگان را با توجه به دو ارزش ((ادبى)) و ((محتوایى)) براى چاپ انتخاب مى کنیم و کارى به سن و سال آنها نداریم. بارها شده است که شعر جوانى را بر شعر افرادى که سنى از آنها گذشته و حتى سابقه زمانى نسبتا طولانى دارند مقدم مى داریم. زیرا گاه قریحه و استعداد خدایى برخى از جوانان و نوجوانان عزیز درخشان است و به قول معروف یک شبه ره صد ساله را طى مى کنند. ولى غالبا این طور نیست و استعدادهاى درخشان کم هستند. سایر افراد باید با حوصله و فروتنى فراوان سالها تمرین و مطالعه کنند تا بتوانند در میان سخنوران توانا جایى بیابند. موفقیت و تلاش مداوم همواره با شما باد!

احمد باقریان ـ جهرم
در شماره 105, دو شعر از شما درج شده است. در رباعیتان تغییرات مختصرى براى روانتر کردن ـ البته به نظر ما صورت گرفته است. از جمله آنکه کلمه ((مولود)) را به ((مولد)) تبدیل کردیم که متإسفانه به علت اشتباه چاپى به همان شکل اول چاپ شده است! لازم به تذکر است که مولود به معنى نوزاد و فرد متولد شده است و مولد به معنى زمان تولد مى باشد که با رباعى جناب عالى از لحاظ معنا تناسب بیشترى دارد. موید باشید.