مراسم عروسى در میان عشایر بویراحمد زن و خانواده ، فرهنگ و آداب محلى قسمت بیست و دوم

نویسنده


زن و خانواده, فرهنگ و آداب محلى (22)
مراسم عروسى در میان عشایر بویراحمد

رفیع افتخار

 

 

در میان مردم بویراحمدى بیشتر, پیوندها بر مبناى خویشاوندى و به شکل کدخدامنشى صورت مى گیرد. معمولا دختر از کودکى و حتى در هنگام تولد براى پسر مشخصى نشانه مى شود و معمول است که لباسى از سوى مادر نوزاد پسر هدیه مى شود و بدین ترتیب آن دختر و پسر نامزد مى شوند. از آن پس بندرت همدیگر را مى بینند. در شرایط معمولى پسر در ایام نوروز به خانه پدر دختر مى رود, لباس و مقدارى قند و شیرینى به خانواده دختر هدیه مى دهد تا هنگام ازدواج فرا مى رسد.
پدر پسر, چند نفر از ریش سفیدان ایل را جهت کسب اجازه عقدکنان به خانه پدر دختر مى فرستد. پس از اجازه پدر دختر, خانواده مشغول تهیه مقدمات مراسم عروسى و همچنین تهیه لوازم مى گردند که عبارتند از برنج کوبى, نان پزى, معین کردن تعداد گوسفندان ذبحى, تهیه هیزم و صاف کردن جایى براى برگزارى مراسم عروسى. این مرحله را ((واطلب نونى)) مى گویند. طى این مدت خویشاوندان داماد به خانواده او در انجام کارها کمک مى کنند.
یک روز قبل از مراسم عروسى, خانواده داماد برنج, روغن و گوشت لازم را به خانه پدر عروس مى فرستند که به گویش محلى ((باروزى)) مى گویند. در همین روز ((مهتر)) (خواننده و نوازنده محل) را به خانه داماد دعوت مى نمایند. معمولا مراسم عقدکنان و عروسى در دو مرحله جداگانه انجام مى شود. در مراسم عقدکنان شیربها که در اصطلاح محلى ((باشلق)) گفته مى شود, تعیین مى شود.
باشلق عبارت است از تعدادى گوسفند, بز, الاغ, اسب و مبلغى پول که پیش از شروع مراسم عروسى تحویل پدر عروس مى شود و پدر دختر با پول شیربها جهیزیه تهیه مى کند. پس از ده تا پانزده روز مراسم عروسى برگزار مى شود.
جهیزیه معمولا شامل کلیه لوازم ضرورى همانند: قالى, گلیم, جاجیم, نمد, ظروف جعبه (جاى استکان) آینه دان, سفره, آفتابه و لگن است.
در هنگام عقدکنان که مهریه و شیربها تعیین مى شود پدر عروس و پدر داماد هر یک براى خود, دو یا سه نفر وکیل که معمولا از افراد سرشناس و کاردان هستند انتخاب مى کنند. وکلا در گوشه اى در میان حاضرین بحث و گفتگو را شروع کرده و با یکدیگر چانه مى زنند تا سرانجام به توافق برسند. آنگاه وکلاى پدر عروس مقدار شیربها را از وکلاى پدر داماد تحویل مى گیرند. پس از آن کاغذى را که مشخصات عروس و داماد و همچنین صیغه نکاح در آن نوشته شده به نزد ملاى محل, جهت امضا مى برند.
صبح روز برگزارى مراسم عروسى, خویشاوندان داماد به همراه مردم طایفه هاى دیگر با نوازنده به خانه عروس مى روند.
مدت برگزارى جشن عروسى به نسبت وضع مالى آنان تعیین مى شود. پس از صرف ناهار در خانه عروس, زن خطیر (سلمانى) به عروس لباس نو مى پوشاند و چارقد سرخ رنگ و بزرگى بر سر او مى اندازد. سپس از پدر و بزرگان خانواده عروس اجازه سوار کردن عروس را بر اسب مى خواهند, بعد مهتر نزد عروس مى رود و شادى مى کنند و او را سوار بر اسب مى کنند. در این هنگام داماد در خانه خود به سر مى برد. اسبى که عروس بر آن سوار است توسط خطیر به طرف خانه داماد برده مى شود. در تمام مدت عروسى, تیراندازى و سوارکارى متداول است. در این هنگام داماد لباس نو پوشیده, بر اسب تند و چالاکى سوار شده و ضمن سوارى به استقبال عروس مى رود.
هنگامى که عروس و داماد به هم نزدیک شدند, داماد سعى مى نماید چارقد و روسرى عروس را با ترکه اى که در دست دارد, بردارد. اگر داماد نتواند آن چارقد را بردارد ناراحت شده و اطرافیان او را ملامت مى کنند.
بالاخره عروس به خانه داماد مى رود. در این موقع, خطیر سر داماد را اصلاح مى کند. این مراسم را ((سرتراشونى)) مى گویند. خطیر پارچه یا چارقدى به گردن داماد مى اندازد و همه حاضرین موظف هستند مبلغى پول در آن چارقد بیاندازند و آن به این صورت است که دو نفر بچه دو سر آزاد پارچه را در دست مى گیرند. این پول که ((شباش)) نام دارد براى خود خطیر است. در هنگام اصلاح سر داماد, مهتر مى نوازد و حاضرین به پایکوبى در اطراف داماد مى پردازند, سپس عروس و داماد را به حجله مى برند. در این هنگام آنان را حنا مى بندند و زنان به شادمانى مى پردازند و مى خوانند.
حجله گاه عموما یا چادرى است که داخل آن با نى چیت که نى الوانى است تزیین مى شود و یا با گلیم و جاجیم ساخته مى شود و بدون چادر است. مدت حجله گاه حدود یک هفته است. در اولین برخورد, عروس جواب داماد را نمى دهد تا اینکه داماد هدیه اى به او بدهد که آن را ((روىگشان)) مى گویند.
پس از دو الى سه هفته مادر عروس غذاى بسیار لذیذى مى پزد و با چند زن دیگر براى دیدن عروس به خانه داماد مى رود و در این ملاقات از عروس و داماد دعوت مى کنند که براى صرف ناهار یا شام به منزل پدر عروس بروند.