اعتماد به نفس در دختران جوان
امروزه یکى از مشکلات روحى روانى در میان دختران جوان کمبود و یا ضعف اعتماد به نفس مى باشد. اعتماد به نفس یعنى علم و آگاهى و داشتن یک تصویر درست از استعدادها, تواناییها, محدودیتها و هدفها. یعنى فرد باید بداند که چه هدفى را انتخاب مى کند و آن هدف آیا با توان و قابلیتهاى او همخوانى دارد یا خیر؟
دخترى که اعتماد به نفس دارد خود را مى شناسد و به درجه اى از خودشناسى رسیده که از زندگیش لذت مى برد و یا به سطحى از رضایت درونى رسیده که قدر نعمتهایى که در اختیار دارد را مى داند. او هرگز به دنبال چیزى نیست که ندارد بلکه از آنچه دارد حداکثر استفاده را مى کند. او به دنیا با دید مثبت نگاه مى کند و تلاش دارد جنبه هاى مثبت زندگى را ببیند. قدم اول براى به دست آوردن اعتماد به نفس خودباورى است. چرا که خودباورى به فرد یارى مى رساند تا خود را بهتر بشناسد. از نیازهاى اساسى هر فردى در زندگى, داشتن احساس خوب در مورد خود مى باشد. هر دختر جوانى نیاز دارد تا خود را از نظر جسمى, فکرى, احساسى و عاطفى, انسانى سودمند, باارزش و متعالى بداند. چنین احساس زیبایى انگیزه و محرک وى براى توفیق در اجراى امورى است که زندگى بر دوش و عهده اش مى گذارد. یک دختر جوان بدون دادن اعتبار و ارزش لازم به خود هرگز قادر نخواهد بود که از احساس آرامش و آسایش درونى بهره مند گردد. از طرف دیگر سعادت و خوشبختى در زندگى مى تواند به عنوان یک هدف اصلى براى دختران جوان قلمداد شود. چرا که خوشبختى یک احساس درونى بوده و ایجاد یک چنین احساسى بستگى کاملى به طرز برخورد و مواجهه با موقعیتها و مشکلات مختلف زندگى دارد. چرا که ما خود مسوول و موجد بدبختى یا خوشبختى مان مى باشیم.
یک دختر جوان مى تواند با برداشتى منفى از هر موقعیتى خود را نگون بخت و بى امید متصور ساخته و یا بالعکس با برداشتى مثبت و سازنده احساس شادى و خوشبختى نماید. در حقیقت, همه ما مى توانیم در کنار آنچه که هست و داریم و آنچه که رخ مى دهد احساس رضایت و خوشبختى نماییم. انکار خود نتیجه تلقینى منفى است که به اشتباه و با برداشتى غلط به طور ناخودآگاه در مغز جاى مى گیرد. این تلقین مخرب باعث مى شود که در تمام جنبه هاى مختلف زندگى احساس بى لیاقتى, ناتوانى و بى ارزشى بنماییم. چنین احساسى, ناامیدى و یس را به دنبال خود خواهد داشت.
گاهى قبول خطر نشانه اى از وجود اعتماد به نفس مى باشد. کسى که تصور مثبتى نسبت به خود دارد مى داند که قبول خطر بهایى است که باید براى کسب موفقیت بپردازد. چنین فردى مشتاقانه از انجام دادن کارهاى جدید استقبال مى کند چرا که او از شکست هراسى ندارد.
نداشتن هدف در زندگى یکى از وجوه ممیزه ضعف اعتماد به نفس مى باشد. دختر جوانى که به خود و هدفش اطمینان ندارد, شک دارد بتواند به هدفش جامه عمل بپوشاند. او از مشکلات زندگى مى هراسد و به همین دلیل آسانترین و بى مسوولیت ترین راه را در پیش مى گیرد. اما دختران جوانى که از اعتماد به نفس لازم برخوردارند نیازها و خواسته هاى خود را به طور کامل و روشن بیان مى نمایند. آنان از ابراز حقیقت واهمه اى ندارند و همه مسایل را میان خود و دیگران به طور کامل مشخص مى نمایند. با داشتن اعتماد به نفس مى توان احساس امنیت کرد. امنیتى که به دختران جوان اجازه مى دهد به دنیاى خارج از وجود خود پاى گذاشته و مسوولیت کامل احساسات و رفتار خود را بر عهده بگیرند.