انتظار سبز
جواد محدثى
سلامى به زلال عشق و به سرسبزى محبت. به ساحت پاک و نورانى تو, اى ذخیره پروردگار, اى بهار دلها, اى امید آفرین قرنها خزان, اى احیاگر شریعت و قرآن.
سلام بر تو, اى تک سوار عصر ظهور, اى مهدى فاطمه!
با یاد تو, لحظه هایمان شیرین مى شود و جام جانمان از شراب انس, سرمست.
بهار را تو مى رویانى و غمها را تو مى زدایى.
تو, اى عزیز زهرا, اى گل نرگس, پناه شیعه اى, در این عصر بى پناهى.
تو, اى همنام پیامبر, مسیحاى این امتى, در این عصر قیصرى و روزگار فرعونى.
آن گاه که بیایى, ((قسط)) و ((عدل)), سایه گستر گیتى شود و ظلم و جورى نماند.
در روزگار بلند غیبت و پنهانى ات, همواره غم عشقت را در سینه داریم و حسرت دیدار جمالت و فیض حضور و وصالت را در دل.
اى که در پرده, دل خلق جهانى بربایى
چه قیامت شود آن لحظه که از پرده درآیى