همدلى و همفکرى والدین با دختران‏

شاید در جامعه امروزى و در روابط میان اعضاى یک خانواده، مهم‏ترین خلاء اخلاقى والدین عادت به سرزنش دختران جوان و نوجوان باشد. به گونه‏اى که بسیارى از آسیب‏هاى دوران نوجوانى و بخصوص آسیب‏هاى عاطفى و روانى سایه شوم خود را براى همیشه بر فکر و ذهن باقى مى‏گذارند. بر این اساس دخترانى که مورد آزار روحى قرار گرفته‏اند در بزرگسالى زنانى کتک‏خورده، زجرکشیده و پذیرنده ظلم مى‏شوند. باید توجه داشت که والدین به راحتى مى‏توانند دختران خود را مورد شماتت‏هاى نابجا قرار دهند اما سرزنش و عقاب بیش از اندازه موجب مى‏شود تا دختران خود را از خود برانیم و گاه شده است در صورتى که والدین به سرزنش بیش از حد دختران خود ادامه دهند؛ آنان تا مرز تنفر از والدینشان پیش بروند و براى خود محیط خانواده و خانه را جهنم متصور گردند. دخترى که مورد سرزنش و شماتت بى‏رحمانه پدر و مادر خود قرار مى‏گیرد به دفاع از خود برمى‏خیزد، حال ممکن است آن را آشکارا بیان نماید و یا اینکه در دل پنهانش بدارد.
همان طور که خود والدین مرتکب اشتباهات عدیده در زندگى شده و مى‏شوند، دختران جوان و نوجوان نیز مستثنا از این قضیه نمى‏باشند. چنانچه پدر یا مادرى تصمیم دارد دختر خود را به دلیل مسئله‏اى مورد سرزنش قرار بدهد، بهتر است قبلاً قدرى تأمل و تعمق نماید و به یاد داشته باشد که وى تجارب بسیار بیشترى در زندگى داشته و به اصطلاح چند پیراهن بیشتر پاره کرده است. یک پدر یا مادر دلسوز و آگاه چرا باید انتظار داشته باشد که دخترش همچون او داراى تدبیر، تفکر و قضاوت باشد؟
گاهى، دختر جوان و نوجوان به طور ناخواسته و یا براى تجربه‏اندوزى، رفتار نامناسب و غیر اصولى از خود بروز مى‏نماید. گاهى هم، او مى‏خواهد واکنش والدین خود را در قبال حرکاتش ببیند. در چنین اوقاتى والدین به هیچ وجه نباید با او برخوردى نامناسب داشته باشند. چرا که تمایل به تکرار آن رفتار ناپسند در وى رشد مى‏کند. بر عکس، والدین باید ارتباط صمیمى خود را حفظ نموده و دلایل نادرست بودن رفتار دختر خود را به صورت کاملاً منطقى و مستدل و به دور از هر گونه خشونتى توضیح دهند. شاید همه ما، داستان امام حسین(ع) و امام حسن(ع) را شنیده باشیم که چگونه اشتباه پیرمرد را در ارتباط با وضو گرفتن به وى گوشزد کردند. آنها بدون اینکه به پیرمرد بگویند که وضو گرفتن او اشتباه است، گفتند: عموجان، ممکن است شما وضو گرفتن ما را نگاه کنى و بگویى کدام یک از ما وضوى صحیح مى‏گیرد. آنگاه شروع به وضو گرفتن نمودند و پیرمرد را متوجه اشتباه خود ساختند. همین شیوه را چنانچه ما نیز در برابر اشتباهات دخترانمان به کار گیریم، نه تنها آنان متوجه اشتباهاتشان مى‏شوند بلکه یاد مى‏گیرند حتى در مواقع برخورد با اشتباهات دیگران، چگونه عکس‏العمل نشان بدهند.
یکى از بهترین و اصولى‏ترین راههاى برقرارى ارتباط، همدلى و همفکرى است نه سرزنش و شرمسار نمودن. والدین باید به دختران خود یاد بدهند که هر انسانى گاهى دچار اشتباه مى‏شود و انسان عاقل آنى است که از اشتباهاتش درس مى‏گیرد و بار دیگر همان اشتباه را تکرار نمى‏کند.
پرهیز از سرزنش و ملامت، به این معنا نیست که از خطاهاى دختران چشم‏پوشى شود، بلکه منظور این است که در جاى مناسب و با شیوه و روش مناسب‏تر و بهتر، در کمال صمیمیت و مهربانى، خطاهاى آنان گوشزد شوند.
به عنوان مثال معمولاً دختران سؤالات زیادى را در ذهن خود مى‏پرورانند (همانند خود والدین، زمانى که به یک محیط ناآشنا وارد مى‏شوند سؤالات زیادى به سراغشان مى‏آید) دختران نیز علاقه‏مندند زمانى که سؤالى را مى‏پرسند پاسخ سؤالش را نیز به خوبى و درستى بشنوند. این موضوع باعث خواهد شد که علاوه بر اینکه مطلبى بر آموخته‏هایشان افزوده شود، احساس مطبوعى در آنان به وجود آید که آنها را براى بیشتر دانستن و بیشتر شناختن هدایت کرده و در نتیجه به رشد هوشى و فکریشان بینجامد.
پاسخ به سؤالات دختران، بهتر است کوتاه، ساده و با ارائه مثال‏هاى عینى، ملموس و در حد فهم آنان باشد. نیازى نیست که در مقابل هر سؤالى، والدین همه چیز را به او بگویند، بلکه لازم است که پاسخ‏ها در حد سن و ظرفیت باشد چرا که دختران نوجوان از شنیدن پاسخ‏هاى طولانى و اضافه بر آن چیزى که مورد نظرشان است، خسته مى‏شوند. چنانچه والدین پاسخ سؤالى را نمى‏دانند، درست نیست به دختر خود دروغ بگویند بلکه با صراحت بگویند که نمى‏دانند یا پاسخ دهند که باید از دیگرى کمک بخواهند و جواب سؤال را از او بگیرند. در حقیقت، با تشویق به پرسیدن و چیزهایى که آنان نمى‏دانند، علاوه بر اینکه به رشد فکرى دختر خود کمک مى‏نمایید، زمینه ارتباط کلامى و عاطفى عمیقى را بین خود و فرزند دخترتان پى‏ریزى مى‏کنید. حال آنکه برخى والدین وقتى در مقابل سؤالى قرار مى‏گیرند با پاسخ‏هایى همچون این چه سؤالى است که تو مى‏پرسى و یا اینکه این فضولى‏ها به تو نیامده و از این قبیل، آنان را از خود دور مى‏سازند. حال آنکه دختران همیشه به والدینى محتاجند که زمانى که سؤالى براى آنها پیش مى‏آید، با تمام وجود پاسخگو باشند.