نویسنده

 

ماشین عروس، بوق بنفش‏

رفیع افتخار

نه، اللَّه وکیلى، اگر شما هم جاى ما بودید سرتان را محکم به در و دیوارى و یا اقلش به یک جاى نوک تیز نمى‏کوبیدید؟ آخر وقتى آدم مى‏شنود توى این مملکت گل و بلبل از هر پنج ازدواجش یکى ختم به طلاق مى‏شود نباید تا یک ده دوازده ساعتى آب قند هورت بکشد؟ نباید آلرژیش عود بکند؟ نباید آمپرش بزند بالا و سیم‏هایش قاتى بشود؟ اصلاً، نباید سرش را بذارد زمین و بمیرد؟ یا که فى الواقع امروزه اینم شده واسه خودش یک مدى که زن و شوهر بعد از چند ماهى دیمبل و دامبول دخل هم را در بیارند و فاتحه زندگى مشترک را بخوانند؟ و یا اینکه، نه، به همه چیز پشت پا بزنند، همدیگر را قال بگذارند و دِ برو که رفتى! برخى از آقایان و خانم‏ها مى‏گویند (به ما مى‏گویند) شما بى‏خیال شید و خودتان را بزنید به اون راه. برخى‏ها هم مى‏گویند سر و ته قضیه را با تعویض و تبدیل شعارهاى قبلى به شعار پر طرفدار «کى بود کى بود من نبودم» هم بیارید. (لابد منظور نظرشون اینه که پته‏هامون بیشتر روى آب نیفته، منو ببین، هان!) اما، نه داداش، عوضى گرفتید، ما از اوناش نیستیم که از شنیدن آمار رو به تزاید طلاق عینهو شلغم نقش زمین شویم و از جایمان تکان نخوریم. در یک چنین مواردى رسالت مطبوعاتى بهمان حکم مى‏کنه کله مبارکمان را به کار بیندازیم. بله داداش، وظیفه مطبوعاتى بهمان حکم مى‏کنه یک گرد و خاکى - و لو ناچیز - به پا بکنیم. از طرف دیگر، هر چند خوانندگان عزیز خود مسبوق مى‏باشند، با این حال لازم مى‏دانیم اعتراف کنیم که همین رسالت مطبوعاتى معروف بد جورى مثل کنه بهمان چسبیده و ولمان نمى‏کنه. به خدا بد جورى پشتمان زیر فشار رسالت‏هاى مطبوعاتى خم شده، بد جورى احساس درد مى‏کنیم، بد جورى ...
بگذریم، بنابراین در این برهه بسیار حساس از زمانه یک بار دیگر به وسط گود آمده، لباس نجات غریقى پوشیده و چنانچه سوتى ندهیم با ارائه یک سرى پیشنهادات توپ و فابریک همه جوامع بشرى را براى تمامى عمر مدیون خودمان خواهیم ساخت. در مقابل یک درخواست ناچیز از کلیه سروران داریم. استدعاى عاجزانه داریم یادتان بماند این حرف‏ها از دهان کى و کدام طرف بیرون پرید تا اگر خداى نخواسته سر و کله یک ذلیل‏مرده اى پیدا شد و ادعا نمود که ژنریک این نظریات بنجل و اجق وجق توى گونى هر دکان بقالى بورکینافاسویى هم پیدا مى‏شود با پشت دست محکم بکوبید توى دهانش و بهش بگویید: «به تو هم مى‏گن آدم، برو گمشو. این نظریات اجق وجق که تو مى‏گى همه‏اش سرقفلى دارن.» از بابت همکارى ارزنده‏تان مرسى و ممنون. حتم بدانید وقتى شما هواى ما را داشته باشید ما خیلى بیشتر هوایتان را خواهیم داشت. این را داشته باشید، حالا این را بچسبید: «هدف ما چیزى نیست جز اینکه متعاملین را کنار رینگ گیر بیندازیم!»
پس با اجازه‏تون برویم سر نظریات تک وانتیکمان! باز هم مرسى و ممنون!

به منظور جلوگیرى از روند رو به رشد طلاق و طلاق‏کشى و به منظور اداى وظایف زوجیت، در زمان عقد نکاح، قانونگذار شرایطى را معین و بر عهده طرفین گذاشته که در اصطلاح شرایط «بعد العقد» خوانده مى‏شوند. شرایط «بعد العقد» همزمان با تنظیم سند رسمى ازدواج ثبت مى‏شود فلذا صرف اینکه دو دانگ از فلان خانه یا فلان زمین جزو صداق زوجه مى‏باشد کفایت نخواهد کرد و باید در سند رسمى ازدواج در قسمت صداق تفصیل شرایط «بعد العقد» مشخص شده و تحریر گردد. سپس از ایشان خط گرفته مى‏شود و صورت مجلس مى‏شود که: «اینجانبان امضاکنندگان ذیل در کمال صحت عقل و سلامتى مزاج گواهى مى‏نماییم که شرایط بعد العقد را قبول داشته و به آن پاى‏بندیم» و در نهایت زوجین کلیه جملات را یک نفس و با صداى بلند با هم خواهند خواند.

تفصیل شرایط «بعد العقد»

از آنجایى که امروزه دختران و پسران مثل نقل و نبات از یکدیگر جدا مى‏شوند به محض مشاهده اقامه دعوى و درخواست طلاق مقرراتى به ترتیب ذیل اعمال خواهد شد. بدیهى است مقررات آمده جهت انتفاع مقرر و استیفاى منفعت مولّى‏ علیه (زن) و محکوم علیه (مرد) مقصوده مى‏باشد، هر چند که خود آنان نیز متوجه موضوع نباشند.

ماده اول: خرید به قصد فسخ نکاح‏

در خرید به قصد فسخ نکاح زوج و زوجه موظفند نسبت به عین خریدهاى وقت نکاح المثل البسه، اثاثیه، جهیزیه و ... اقدام نمایند. توفیراً در «فسخ» بالاتفاق و بالاشتراک سلایق و مخارج به متحقق شدن ماده یکم ملزم و متعهد مى‏باشند.
تبصره 1- تمامى خریدها عند اللزوم از طریق وجه رایج محقق شده و اقسامى همانند چک و سفته و جنس قسطى و ... موجب غبن در ماده مذکوره خواهد شد.
تبصره 2- مأمورى صادق و کوشا سیاهه‏اى از خریدهاى تزویج و طلاق تهیه و به همراه خواهد داشت. در صورت عدم احراز صحت موضوعه، فسخ نکاح میسر نخواهد شد.
تبصره 3- مراسم خرید حلقه و شیرینى‏خوران به لحاظ زمانى مقدم بر «خرید به قصد فسخ نکاح» مى‏باشد که چون از مسلمات به شمار مى‏آید در ذیل ماده اول آمده است.

ماده دوم: جشن به قصد فسخ نکاح‏

بر طبق ماده دوم زوجین محکومند در یکى از سالن‏هاى معتبر و گران جشن مفصلى بر پا داشته و به مناسبت فسخ نکاح هفت شبانه‏روز به پایکوبى بپردازند. در این مدت زوجه هر روز ملزم مى‏باشد به آرایشگاه رفته و زوج به دنبالش روانه گردد. دیگر ماشین‏هاى اقارب نیز بایستى طبق سنت پشت سر ماشین عروس ریسه شده و با کمال قدرت بوق بزنند. فیلمبردارى از کلیه جزئیات این مراسم نکته‏اى است که نباید بى‏اهمیت تلقى شده و یا از نظر دور افتد.
تبصره 1- در طى هفت شبانه‏روز مذکوره هر گونه دعوا، نزاع و پرخاش میان زوج و زوجه مطلقاً ممنوع بوده و بر عکس، یک نوع حالت انبساط و خنده در صورت همه مدعوین و حاضرین در جشن طلاق (و لو تصنعى) اجباراً باید مشهود باشد. طبق قانون زوجین صرفاً اجازه خواهند داشت هر روز به مدت چند دقیقه تنها مانده، یک بر لم داده و جملاتى از این قبیل را رد و بدل نمایند: «خوش اومدى، هرى!»، «مهرم حلال، جونم آزاد»، «بعد از تو زنى بگیرم مادرش شوهردارى یادش داده باشه»، «حتم، شوور بعدیم مث تو یکى گدا و مفلس نیس».
عدول از بیان امثال این گونه کلمات مستوجب کیفر بوده که میزان و نوع آن در قانون مشخص شده است.
تبصره 2- در طى مراسم جشن طلاق، زوجه ملزم مى‏باشد لباس عروس بر تن داشته و زوج، لباس داماد. ولیکن چنانچه لباس‏هاى عروس و دامادى آنان به نحوى از انحا در دسترس نباشد اجازه دارند لباس‏هایى مشابه مراسم نکاح آماده نموده و در مراسم فسخ نکاح بر تن نمایند. در این ارتباط ساقدوشین نیز مطمح نظر بوده و تخفیفى قائل نشده است. بلکه مصرح داشته که ساقدوشین بلااستثنا همان‏ها باشند.
تبصره 3- حضور و وجود عکاسى حاذق و آشنا به فوت و فن جهت انداختن عکس‏هاى یادگارى و فلاش‏زدن‏هاى مکرر در طول مراسم فسخ نکاح کاملاً ضرورى مى‏باشد.
تبصره 4- متعاملین موظف بوده کلیه اقارب و خویشان نسبى و سببى و رضاعى خویش را از بابت قصدشان آگاه نموده تا همگى بالاتفاق در جشن طلاق شرکت داشته باشند.
تبصره 5- در مواردى که مصالح اقتضا نماید و زوجین دچار تنگى معیشت نباشند ضرورى است اشخاص مستحق نیز به جشن دعوت شده و اولى آنکه رزق و کسوه‏شان(1) را نیز بپردازند.

ماده سوم: ماه عسل‏

زن و شوهرى که سر در اقامه دعوى دارند لازم است بلافاصله پس از برگزارى مراسم جشن طلاق به یک ماه عسلى بروند. (چنانچه زوجین صاحب فرزندانى مى‏باشند همراه بردن آنان به ماه عسل منعى نخواهد داشت).
تبصره 1- مدت ماه عسل کمتر از یک ماه نباید باشد.
تبصره 2- محل ماه عسل ضرورى است خارج از محل سکنى فعلى زوجین پیش‏بینى شود.
تبصره 3- استفاده از تورهاى سیاحتى و گردشگرى و نظیر این ممنوع بوده و زوجین مکلفند در یک قالب خانوادگى به ماه عسل بروند.

ماده چهارم: چک تضمینى‏

زوج و زوجه یا ولى آنان در وقت عقد نکاح ملزم به سپردن یک قطعه چک تضمینى به مبلغ متساوى و به رسم امانت نزد دفترخانه مى‏باشند. ارائه چک‏هاى تضمینى به منظور پیشگیرى از شرایط مندرج در تبصره چهارم همین ماده مى‏باشد.
تبصره 1- متعاملین نمى‏توانند غیر از این را مقرر بدارند.
تبصره 2- عرف هم نمى‏تواند مخالف این ترتیب را اقتضا نماید.
تبصره 3- چنانچه الزام زوج و زوجه و یا ولى آنان به سپردن چک‏هاى تضمینى ضامن عسر و حرجى باشد، به دفترخانه‏ها اجازه داده مى‏شود به میزان خرج و مخارج مراسم طلاق و بدون اذن متعاملین از مالشان برداشت داشته و به هر ترتیب ممکن سور و سات طلاق را بر پا دارند.
تبصره 4- در صورت افلاس یا ورشکستگى متعاملین، هزینه‏هاى مراسم طلاق مقدم بر غرما(2) مى‏باشد.

ماده پنجم: عروس رفته گل خرزهره بچیند

پس از اجراى بند بند مقررات مربوط به مواد یک تا چهار و در صورت اصرار و پافشارى زوجین مبنى بر عدم سازش، به هنگام جارى شدن صیغه طلاق (و از آنجایى که پرسیده مى‏شود: وکیلم بنده؟) اقارب زوجه موظفند پنج بار با صداى بلند پاسخ دهند: «عروس رفته گل خرزهره بچیند» و در نهایت عروس خانم با صداى بسیار بلند جواب خواهند داد: «موقوف به اجازه بزرگ‏ترها، بله!»
تبصره 1- تا اخذ جواب «بله» عروس‏خانم، اقارب مشغول قند ساییدن بالاى سر ایشان خواهند بود.

ماده ششم: زندان‏

در مواردى که اجراى مواد یک تا پنج با مشکلى مواجه شده و یا اصولاً اجراى آنها ممکن نباشد، حسب مورد متعاملین به دلیل ناسپاسى مستحق حبس از یک تا سه سال شناخته خواهند شد. چنانچه آنان برگشتند حکم جارى نخواهد شد در غیر این صورت اگر باز هم عالماً و عامداً اظهار داشتند «گور باباى هر چى بچه و زندگى مشترک است»، براى اینکه متوجه بشوند دنیا دست کیست با کمال احترام به زندان دلالت خواهند شد.
حالت 1- زوج و زوجه در زندان پشیمان شده و با خوبى و خوشى در کنار فرزندان خود با هم زندگى خواهند نمود.
حالت 2- اگر با همه این تفاصیل و گیر دادن‏ها، باز هم زوج و زوجه خوششان بیاد خون آدم را کثیف بکنند، به جهنم که مى‏خواهند ...

1) رزق و کسوه، هزینه زندگى و پوشاک.
2) غرما: طلبکاران.