آینه محبت نامه هاى خانوادگى امام خمینى 27


 

آینه محبت ( نامه های خانوادگی حضرت امام خمینی (27))

بسم‏اللَّه الرحمن الرحیم‏

به نام خداوند بخشنده مهربان‏
خدمت رهبر کبیر انقلاب و نایب برحق امام زمان سلام؛ امیدوارم این سلام گرم و ناقابل من را که از فرسنگ‏ها راه دور مى‏آید بپذیرى. سلامى مملو از مهر و محبت؛ سلامى که از اعماق قلبم برمى‏خیزد و به سوى شما مى‏آید. سلامى که از این تونل‏هاى پرپیچ و خم جاده‏ها گذشته و هزاران خاطره‏هاى گوناگون در برگرفته و براى شما بازگو مى‏کند. سلامى که از وجود اینجانب به شما امام عزیز گزارش‏ها مى‏دهد. ان شاءاللَّه که حالت خوب بوده و در پناه ایزد متعال به سلامتى هر چه تمام‏تر زندگى کنى و در پناه امام زمان خوش و خرم باشى. من زنى 32 ساله هستم که شش دختر دارم. من گردنبندى که از دسترنج خودم تهیه کردم، مى‏خواهم براى شما بفرستم؛ امیدوارم که قبول فرمایید.
امام عزیز، ما شما را خیلى دوست داریم و خیلى دل‏مان مى‏خواهد شما را زیارت کنیم ولى چون نمى‏توانیم به دیدن شما بیاییم مى‏خواهیم یک چیزى از شما داشته باشیم. از شما خواهش مى‏کنیم که جواب نامه را به دست خودت برایمان بفرستى و همراه آن یک دعا برایمان بنویس که بخوریم تا سلامت باشیم. دیگر عرضى ندارم جز سلامتى شما. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار، از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزاى.
26/4/62 - به امید پیروزى اسلام - زهرا جعفرى‏]

-* زمان: تیر 1362 / شوال 1403 - مخاطب: جعفرى، زهرا

بسم‏اللَّه الرحمن الرحیم‏

فاطى دختر عزیزم،(1) از من مى‏خواهى براى تو چیزى بنویسم؛ چه بنویسد کسى که خود مبتلاى به نفس اماره بالسوء است و هرگز نتوانسته بلکه نخواسته این بت بزرگ را بشکند. اکنون در آستانه شهراللَّه و مقام ضیافت‏اللَّه هستیم و من خود اقرار دارم که لایق این ضیافت نیستم. شهر شعبان‏المعظم که شهر امامان است در شرف گذشتن و ما خود را نتوانستیم مهیا کنیم براى شهراللَّه. دعاها را گاهى با لقلقه لسان خواندم و از آنها چیزى حاصل نشد در این آخر شهر عرض مى‏کنم، اَللَّهُمَّ اَنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیِما مَضى‏ مِنْ شَعبانَ فَاغْفِرْ لَنا فِیما بَقِىَ مِنهُ.(2) از رحمت حق مأیوس نیستم و مباش، در دنیا [مباد] روزى که گناهان به آنجا رسد که از رحمت حق مأیوس شویم. دخترم این چند روز خواهد گذشت چه با عیش و نوش و چه با رنج و تعب؛ چه با غفلت از فطرت و چه با توجه به آن. عزیزم، خداوند - جل و علا - نور هدایت را در همه مخلوقات خصوصاً انسان نهفته است. فطرت اللَّه، ما را خواهى نخواهى به او متوجه کرده و همه مخلوقات در هر حدى که هستند و به هر مذهبى که گراییده‏اند جز به حق تعالى و کمال مطلق به هیچ چیز توجه ندارند به حسب فطرت؛ گرچه خود ندانند و معتقد به غیر آن باشند انسان کمال مطلق را مى‏جوید و مى‏خواهد چه آنان که به توهمّ بت را مى‏پرستند و چه آنهایى که حق - جل و علا - را منکرند و به دنبال ریاست. ملحدها گمان مى‏کنند متوجه به دنیا و خواستار ریاست و زعامت هستند، لکن به حسب واقع متوجه و خواهان قدرت مطلقه هستند و در جستجوى کمال مطلق و خود گمان خلاف مى‏کنند و شاید عذاب و عقاب براى همین جهل و توهّمات باشد. تو که مثلاً دنبال لباس خوب هستى و زینت بهتر، دنبال حق مى‏گردى و کاخ‏نشینان نیز دنبال قدرت مطلق هستند وَ اِنْ مِنْ شَى‏ءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ.(3) وَ قَضى‏ رَبُّکَ اَلاّ تَعْبُدوا اِلاّ اِیَّاهُ.(4) بنا بر وجهى این کلام دامنه دارد. بهتر آنکه درز بگیرم و تو را و خود و همگان را به خداى تعالى بسپارم. والسلام علیک و على عباداللَّه الصالحین.

روح‏اللَّه الموسوى الخمینى‏

* زمان: اردیبهشت 1366 / شعبان 1407 - مکان: تهران، جماران‏
1) خانم فاطمه طباطبایى، همسر آقاى سیداحمد خمینى.
2) پروردگارا اگر ما را در ایامى که از «شعبان» گذشته است نیامرزیده‏اى پس ببخشاى ما را در باقیمانده آن.» دعاى آخر ماه شعبان.
3) بخشى از آیه 44 سوره اسراء: «و هیچ موجودى نیست جز آنکه او را تسبیح مى‏کند ولى شما تسبیح‏شان را نمى‏فهمید.»
4) بخشى از آیه 23 سوره اسراء: «پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید.»