زوجهاى سعادتمند
بنا بر یک عقیده قدیمى اما نه چندان دور از واقعیت «علاقه کامل و حقیقى» آهسته آهسته و با گذشت زمان میان زن و شوهر شکل مىگیرد. در حقیقت، آنان نسبت به هم حس مشترکى دارند و مجذوب ارزشهاى وجودى هم مىشوند. منشأ این جاذبه گاه عواطف، گاه تمایلات و ... مىباشد. البته عوامل دیگرى همچون زیبایى ظاهرى، احساسات، افکار و عقاید و کمالات معنوى در این «مجذوبیت» تأثیر بسزایى دارند. روابط میان زن و شوهرهاى جوان بر پایههاى دوستى و یگانگى، امیال و انتظارات تنظیم مىگردد. البته نباید فراموش کرد که زن و مرد به هر حال، دو قطب مخالفاند و لاجرم برخوردهایى میانشان اتفاق خواهد افتاد. اما زوجهاى آگاه و هوشمند از همین خرده اختلافات و تنشها نیز در جهت تحکیم مناسباتشان سود خواهند جست. صرفاً اندکى گذشت، تفاهم و بردبارى، مشکلات را مرتفع خواهد ساخت. زن و شوهرهاى آگاه، در کار و زندگى، امور روزمره و حتى رؤیاهاى یکدیگر شرکت جدى و مؤثرى دارند. آنان براى حل مشکلات زندگىشان نقشه مىکشند و از یکدیگر کمک فکرى مىگیرند. و چنانچه به مشکلى برخوردند، مشترکاً به مقابله با آن برمىخیزند.
باید توجه داشت همکارى و همفکرى در زندگى مشترک نوعى اطمینان و اعتماد نسبت به یکدیگر ایجاد کرده و زوجین را به هم نزدیکتر، صمیمىتر و حساستر خواهند نمود. زن و شوهرهاى جوان مىتوانند از محدوده امور روزمره زندگى، به قلمرو وسیعتر رؤیاهاى مشترک نفوذ پیدا کرده و حتىالامکان بکوشند تا یکدل و متحد و غمخوار هم باشند. بدین ترتیب آنان قادر خواهند بود به زندگىشان سر و سامانى بخشیده و ضمن اشتراک مساعى و پیشرفت آگاهانه بر اهداف شخصى و اجتماعىشان دست یابند.
زوجهاى سعادتمند به ندرت دعوا و مشاجره مىکنند. البته وقتى بحرانى بروز مىکند و گرفتار درگیرى ناخواستهاى مىشوند، ممکن است از کوره در بروند. گاهى حتى توفان خشم به راه مىافتد، لیکن هیچ گاه اجازه نمىدهند کار اختلاف و مناقشه از حد بگذرد و همیشه راه گریزى براى هم باقى گذاشته و سپس با هم پیش مىروند. آنان براى حل مسائل و مشکلاتشان راههاى خاصى را در پیش مىگیرند. برخى سعى مىکنند با عصبانیت به بستر نروند. برخى دیگر مخصوصاً با حالت خشمگین وارد بسترشان مىشوند تا که عصبانیت خود را با
به خواب رفتن، مرتفع نمایند و یا تخفیف دهند. گروهى دیگر داد و فریاد مىکنند و بدین طریق عقدهگشایى مىنمایند.
زوجهاى موفق و خوشبخت حواس خود را معطوف به بهترین صفات و استعدادهاى وجودى یکدیگر نموده و از بدبینى، عیبجویى، منفىبافى و ایرادگرفتن جداً پرهیز مىنمایند. دلواپسى مداوم و همیشگى، زودجوشى (جوش آوردن)، افسردگى و کجخُلقى از آفات بزرگ زناشویى مىباشند.
زوجین موفق هیچ گاه نسبت به یکدیگر افکار تیرهاى در سر نمىپرورانند. بلکه بر عکس، ضمن کشف و درک نکات برجسته و جالب شخصیتى و محاسن اخلاقى یکدیگر و پرورش آنها، مىکوشند تا شریک غمها و تسکیندهنده دردهاى هم باشند. حُسن ظن، اعتماد و فداکارى متقابل، معجزه مىکند و اغلب مانع بروز اختلاف نظر و کدورت و درگیرى مىشود. انتظارات معقول و نیکو به تحکیم مناسبات زن و شوهر کمک کرده و بر میزان احترام و شأن و منزلت هر دو مىافزاید. برخى از زوجین آموختهاند که در وجود همسرشان بهترین خصوصیات و صفات را جستجو نمایند، از نقاط ضعف و عیوب احتمالى او بگذرند و به چیزى جز خوبى و صفا نیندیشند. این واقعبینى بىنظیر
و ملاحظه عاقلانه، جزو ویژگىهاى عمده و رمز کامیابى و دوام زندگى زناشویى اکثریت زوجین سعادتمند محسوب مىشود.
اکثریت زوجهاى موفق در خلال زندگى مشترک، تغییرات مثبتى را کسب کردهاند و هرگز بر زبان نیاوردهاند که: «متأسفانه راه دیگرى وجود ندارد. من و او دیگر عوض نمىشویم!» و صد البته مىشود عوض شد. فقط کمى اراده و شهامت باید چاشنى کار بشود.
گروه زیادى از زن و شوهرهاى موفق در روابطشان بحرانهاى مالى را تجربه کردهاند. به همین دلیل حتى عدهاى به فکر ترک همسرشان افتاده و یا چمدانهایشان را بسته و رفتهاند. اما افراد عاقل همیشه علتیابى نموده و در پى راه چارهاى مىگردند و عواملى را که باعث تیرگى مناسبات مىباشد را تشخیص داده و از بین مىبرند.
این نکته نیز شایان ذکر است که ضمن اینکه زندگى زناشویى بر پایههاى احترام، دوستى و تعهد بنا مىشود اما نمىتوان منکر اهمیت وظایف زناشویى و مناسبات جنسى شد. نقش عواطف و احساسات و کشش متقابل در ازدواجها قابل کتمان نیست اما مسئله اصلى، کنترل مؤثر و هدایت صحیح آنهاست که باید دقیقاً مورد توجه قرار گیرد. «وفادارى و نجابت»، دو عامل ضرورى و مهمِ سعادت زناشویى را تشکیل مىدهند.
زوجهاى سعادتمند هرگز در صدد سلطهجویى برنمىآیند. آنان از رقابتهاى شخصى و کوشش در راه تسلط یافتن بر یکدیگر احتراز مىجویند. و این یک اصل مهم در زندگى زناشویى مىباشد. البته ممکن است میان آنان برخوردهایى اتفاق افتد اما نه به خاطر کوبیدن طرف و کسب قدرت و موقعیت برتر یا «داشتن دست بالا». چنین مناقشاتى طبیعى زندگى بوده، زود فروکش کرده و حقوق و مقام زوجین محفوظ مىماند.
و در نهایت، زوجهاى سعادتمند چیزى بالاتر و برتر از دو شریک زندگى مىباشند. آنها محرم اسرار، یار و یاور یکدیگر بوده و خود را در وجود دیگرى مىجویند.