سرود فردا
الهه رضایى
سیده زهرا معافىمدنى - تنکابن
در این شماره با دریافت نامه شما با عنوان «اختیار شاعر» بر آن شدیم که در ابتدا به پاسخ این گونه ابهامات بپردازیم و امیدواریم که این آخرین مرتبهاى باشد که مکررات را تکرار مىنماییم.
نوشتهاید: «... و نداشتن وزن و قافیه که در اکثر مواقع، کارشناسان ادبیات و شعر فارسى آن را نقصى در اشعار عنوان مىکنند، سدى است براى بیان این احساسها به دیگران.»
به شما دوست عزیز گوشزد مىکنیم که با مطالعه یک شماره از یک مجله به تصمیمگیرى نهایى نرسید و براى قضاوت صحیح حداقل پنج شماره از مجله را مطالعه فرمایید. ما هیچ گاه شعرى را به دلیل عدم وجود وزن و قافیه رد نکردهایم، بلکه حتى از این گونه اشعار استقبال هم مىنماییم چرا که همان گونه که زمانه ما زمانه دیگرى است، زبان شعرى ما نیز باید دیگر شود، هر چند به اوزان عروضى و اشعار سنتى به سختى معتقدیم و به اشعارى که به این صورت دریافت مىکنیم نیز بها مىدهیم، اما همان گونه که تا به حال بارها و بارها گفتهایم، یک شعر خوب یا وزن دارد یا ندارد. اگر از ابتداى شعر به آن وزن و قافیه دادیم موظف به رعایت آن تا پایان شعر هستیم و اگر از ابتدا شعرى بدون وزن و قافیه سرودیم باز هم موظف به رعایت یکدستى در طول آن هستیم.
به عبارت دیگر شعر باید یکدست باشد. ما نمىتوانیم یک سطر از شعر سنتى را با کلماتى ناجور و قافیهاى نادرست و خطى دیگر را با جملاتى کاملاً بىوزن و قافیه با هم ترکیب نماییم و بگوییم شعر سرودهایم.
مادام که اقدام به سرودن شعر سنتى مىنماییم باید به تمام قواعد عروض، قافیه، وزن و ... آشنا باشیم و یا حداقل اطلاعاتى کلى در مورد آن کسب کنیم نه اینکه به خیال شعرسرایى جملاتى را پى در پى بچینیم و شاهدى زیباروى را در جامهاى زشت و ژنده به تماشا نهیم.
اختیار شاعر در انتخاب شعر موزون و سنتى یا شعر آزاد و بىوزن است. او باید نسبت به ذهن و استعداد خویش آگاهى کامل داشته باشد و به نسبت آن یکى از این دو نوع یا هر دو نوع را برگزیند اما در یک شعر تنها مىتوان یکى را برگزید.
نوشتهاید: «بهتر است این قالبها را آزاد بگذاریم تا هم شاعر به بیان حس و حرفهایش بپردازد و هم در قالبها و سبکهاى سنتى تزلزلى ایجاد نشود ...».
گویا شما خواهر ارجمند اصلاً از وجود نوعى شعر با عنوان «شعر سپید یا آزاد» بىاطلاع هستید. ان شاءاللَّه با مطالعه بیشتر در مورد شعر، با ادبیات آشنایى بیشترى پیدا خواهید کرد.ابوالفضل صمدىرضایى - مشهد
شعرهاى «اندوه دل»، «شعر سیاه» و «صداى باران» کامل، موجز و زیبا هستند. «قصه مهر» حالت شعارى پیدا کرده است در ضمن اینکه در آن از زبان امروز بهره نبردهاید و زبانى کهنه و جملاتى کلیشهاى را براى بیان احساستان انتخاب کردهاید. «یار یاران» هم شعر خوبى است جز اینکه در این بیت:
شعرهایم تا افقهاى تحیّر رفتهاند
آسمان حرفى بزن حالا که بحث کفتر است
ارتباط معنایى این دو مصراع مبهم است. به علاوه در شعر که ابزار بیانى ادبى است نمىتوانیم واژه کبوتر را به صورت محاورهاى آن یعنى «کفتر» به کار ببریم.حسین فاتحى پیکانى - تهران
شعرهاى خوب شما را دریافت کردیم. برایتان آرزوى توفیق و سلامت داریم.