اختلالات رفتار کودکان

نویسنده


 

اختلالات رفتارى کودکان‏

دکتر آمنه ملاباشى‏

مکن در این چمنم، سرزنش به خودرویى‏
چنانچه تربیتم مى‏کنند، مى‏رویم‏

مقدمه:

کودکان، گل‏هاى باغ زندگى، ثمرات زندگى خانوادگى و آینده‏سازان جامعه و مملکت هستند. در روزگار ما، وجود آنها توجه بیشترى را از جانب والدین و اولیاى امور آنها از جمله مدارس و ... مى‏طلبد. اما در عین حال، انواع مشکلات و مسائلى را که خانواده‏ها با آن دست به گریبانند، بر تربیت و شخصیت آنها تأثیر مى‏گذارد؛ از جمله مسائل اقتصادى، اجتماعى، افزایش جمعیت و تراکم، زندگى شهرنشینى و تجمل‏گرایى. باید توجه داشت که بسیارى از اختلالات روانى که در بزرگسالى به چشم مى‏خورد ریشه در مشکلات دوران کودکى و نوجوانى دارد؛ مشکلاتى در خانواده‏ها از جمله: اختلاف بین والدین، طلاق، فقر، اعتیاد و ... همه بر شکل‏گیرى شخصیت کودک تأثیر مى‏گذارد و باید توجه داشت که رفتار کودک در واقع بازتاب و آینه‏اى از وجود پدر و مادر و فضاى حاکم بر خانواده اوست. وقتى که پدرى از طرفى، به فرزند مى‏گوید که «دروغگویى بد است» اما پشت تلفن یا دم در منزل که با او کار دارند، از او مى‏خواهد که «بگو من نیستم» فرزند او دچار سردرگمى مى‏شود که «حقیقت چیست؟» و «کدام کار درست و کدام خطاست؟» پس ابتدا خودِ آنها باید الگوى مناسبى براى فرزندان‏شان باشند و انتظار چیزهایى را که خود رعایت نمى‏کنند از آنها نداشته باشند و شرایط تربیت صحیح را نیز براى آنها فراهم سازند. از جمله از رفت و آمدهاى نامناسب و شرکت در مجالس غیر اخلاقى بپرهیزند. از آوردن برخى وسایلى که براى کودک و نوجوان انحراف ذهنى و اخلاقى ایجاد مى‏کنند از جمله ماهواره و فیلم‏هاى مبتذل در محیط خانه دورى کنند. بر معاشرت‏ها و دوستى‏هاى آنها نظارت صحیحى داشته باشند تا صحنه‏هایى را که این روزها بسیار دردناک و تأسف‏بار است و امروز دامن‏گیر نسل کم‏سن‏ترى شده از جمله: انواع خلاف‏ها و بزهکارى‏ها، اعتیاد، دختران فرارى، دزدى‏ها و ... کمتر شاهد باشیم.
در این نوشته، در خصوص اختلالات رفتارى کودکان که شاید تعریف واضحى در منابع راجع به آن نشده باشد، به اجمال سخن مى‏گوییم. قبل از آن، بار دیگر خاطرنشان مى‏شویم که رفتار والدین از جمله تنبیه و تشویق بموقع، عدم مقایسه با فرزندان خود و دیگران، بر آنها تأثیر بسزایى دارد.
یک سرى ملاک‏ها و معیارهایى، اختلالات رفتارى را شامل مى‏شود از جمله رفتارهایى که ناهنجارى‏زاست و با هنجارهاى تربیتى، اخلاقى، اجتماعى، همخوان نیست و باعث ایجاد مشکل در خانواده، محیط تحصیلى و ... مى‏شود و عملکرد کودک را مختل مى‏سازد. پس از این مقدمه به دو دسته اختلال شایع‏تر مى‏پردازیم.

اختلال بیش‏فعال - نقص توجه‏

شاید بسیارى از شما، کودکى را دیده باشید که در مجالس و مهمانى‏ها یک جا بند نمى‏شود، مرتب به قول معروف از در و دیوار بالا مى‏رود، وسایل را به هم مى‏ریزد، وسط صحبت دیگران مى‏پرد و در حقیقت بمبى از انرژى است. اصولاً مادر چنین کودکى شکایت مى‏کند که بچه او پرحرف، کم‏خواب، دچار حواس‏پرتى (گاهى زمین مى‏خورد) مى‏باشد، کارى را به اتمام نمى‏رساند، پاى تلویزیون بند نمى‏شود و غذایش را به تمامى نمى‏خورد. اگر این کودک به سنین مدرسه رسیده باشد، سرِ کلاس آرام نمى‏نشیند، با بغل‏دستى خود حرف مى‏زند، از جا بلند مى‏شود، تمرکز ندارد، املا را جا مى‏اندازد و اصولاً على‏رغم هوش خوب، اُفت تحصیلى پیدا مى‏کند. این اختلال ADHD نامیده مى‏شود، معمولاً قبل از سن 7 سالگى نمود دارد، حداقل باید 6 ماه طول کشیده باشد تا تشخیص داده شود، از لحاظ جنس، در پسرها بیشتر از دخترها مشاهده مى‏شود. برخى از این کودکان از اختلالات دیگرى چون: اختلالات اضطرابى و افسردگى، اختلال خواندن، نوشتن یا ریاضیات رنج مى‏برند. برخى از عوامل از جمله: مواجهه با سموم در دوره قبل از تولد، زودرسى و صدمه قبل از تولد به دستگاه عصبى جنین، عفونت‏ها و ارث‏بودن را در ایجاد آن دخیل دانسته‏اند. تغییرات دستگاه عصبى مرکزى و مواد مترشحه آن مثل دوپامین، نوراپى‏نفرین، محدودیت هیجانى و محرومیت‏هاى خانوادگى از دیگر عوامل‏اند.
این کودکان در شیرخوارگى به برخى محرک‏ها مثل صدا، نور و حرارت حساس هستند. اعتماد به نفس منفى، بیش‏فعالى، بى‏ثباتى هیجانى، میدان توجه کوتاه، تکانشگرى (از جا پریدن)، اختلال حافظه و یادگیرى، نقایص گفتارى در آنها دیده مى‏شود. ممکن است تغییراتى در نوار مغز آنها دیده شود. با درمان، ابتدا بیش‏فعالى و سپس حواس‏پرتى برطرف مى‏شود. اکثر کودکان با بالا رفتن سن، بهبود نسبى مى‏یابند و در 15% موارد، نشانه‏ها تا دوران بزرگسالى، دوام مى‏آورند. برخى کودکان همزمان دچار اختلال سلوک که بعداً اشاره مى‏کنیم، هستند.
بسیارى از این کودکان دچار بى‏توجهى و یا رفتارهاى تنبیهى نابجا از طرف والدین در خانه یا مدرسه و ناسازگارى با همسالان مى‏شوند که بیشتر باعث صدمه‏خوردن به عزت نفس آنها مى‏گردد. درمان‏هاى مختلف دارویى مثل: محرک‏ها (ریتالین)، ضد افسردگى‏ها (ایمى‏پرامین)، کلونیدین، فلتوگزتین و ... براى آنها به کار مى‏رود. یک برنامه چندوجهى شامل روان‏درمانى انفرادى، تعدیل رفتار، مشاوره والدین و درمان اختلالات یادگیرى، ساختارى صحیح از پاداش و تنبیه براى آنها باید در نظر گرفته شود.

اختلالات رفتار تخریبى:
اختلال سلوک Conduct Disorder

الگویى تکرارى و مداوم رفتارى است که در آن حقوق اساسى دیگران، مقررات یا هنجارهاى اجتماعى - اخلاقى عمده متناسب با سن، زیر پا گذاشته مى‏شود، شامل رفتارهایى مثل:
1- رفتار پرخاشگرانه که ممکن است سبب صدمه جسمى به مردم یا حیوانات شود؛
2- تخریب اموال؛
3- تقلب یا دزدى؛
4- نقض جدى قوانین؛
براى تشخیص اختلال سلوک حداقل سه یا چند رفتار باید به مدت سه ماه طول کشیده باشد.
عواملى چون سطح پایین اجتماعى، اقتصادى، روش تربیتى خشن و تنبیهى، اختلالات خانوادگى و فقدان نظارت مناسب والدین در ایجاد آن مؤثرند. رفتارهاى دیگر مثل:
1- زورگویى و قلدرى؛
2- تهدیدکردن؛
3- بیرون ماندن از خانه على‏رغم منع والدین، گریز از خانه و مدرسه، آتش‏افروزى، قساوت جسمى نسبت به افراد و حیوانات در آنها دیده مى‏شود.
بسیارى از والدین این کودکان، مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعى و وابستگى به الکل هستند. طلاق به خودى خود یک عامل خطرساز محسوب مى‏شود. مثل ADHD، در این کودکان نیز تغییرات مواد مترشحه مغزى مثل دوپامین و سروتونین و نوراپى‏نفرین، دیده مى‏شود. این کودکان، چندان کوششى براى پنهان‏کردن رفتار ضد اجتماعى خود نمى‏کنند. افکار و ژست‏هاى خودکشى در اینها شایع است. اغلب از نظر اجتماعى، کنارگیر یا منزوى هستند. برخى از اینها با افرادى مثل خود دوست شده و گروههایى را تشکیل مى‏دهند. از هر گونه الگوى ثابت انضباطى گریزان هستند. در اینها عملکرد ضعیف در مدرسه، اضطراب و نشانه‏هاى افسردگى، اختلالات یادگیرى و سوء مصرف مواد دیده مى‏شود. هر چقدر نشانه‏ها در سنین پایین‏ترى شروع شود، پیش‏آگهى، بدتر است. در درمان آنها باید ساختار محیطى همراه با مقررات در نظر گرفته شود. روان‏درمانى انفرادى معطوف به ارتقاى مهارت‏هاى حل مسئله، مورد استفاده قرار گیرد. درمان دارویى با داروهایى مثل «هالوپریدول»، «کاربامازین»، «فلئوگزتین» به کار گرفته مى‏شود. مشاوره و روان‏درمانى خانواده و توجه به مسائل همه‏جانبه دخیل در ایجاد اختلال، اهمیت بسزایى دارد.
در پایان، بار دیگر بر اهمیت رفتار و برخورد اطرافیان با کودک که در ابتدا خمیرى پاک و دست‏نخورده دارد (هر چند از طرفى دیگر، مسائل ارث و ژنتیک نیز از همان ابتداى تولد، همراه اوست) در شکل‏گیرى شخصیت او، تأکید مى‏نماییم و پدران و مادران گرامى را به بازنگرى دیگرى در اعمال، افکار و گفتار خود با آنها، توجه مى‏دهیم.