نقش زنان فرهیخته در مدیریت بحران


 

«به بهانه زلزله بم»
نقش زنان فرهیخته در مدیریت بحران‏

مریم معین‏الاسلام‏

زنان به دلیل نقش‏هاى چندگانه خود، انسان‏هایى مؤثر بر فرآیند تحول و پویایى در مدیریت بحران مى‏باشند. آنان هم مى‏توانند تأثیرگذار بر روند کلى حرکت در مدیریت بحران باشند و هم مى‏توانند هدایتگر و تغییردهنده رفتارها و منش‏ها در مناطق آسیب دیده باشند.
زنان غالباً مى‏توانند به عنوان هدایتگران پرقدرت در موقعیت‏هاى بحرانى عمل نمایند. براى فراهم ساختن نقش هدایتگرانه زنان در مدیریت بحران، مشارکت آگاهانه آنان در این فرآیند بسیار حائز اهمیت است.
مفهوم آگاهى آنها به این معنا است که زنان قبل از پذیرش این نقش، باید بینشى مثبت نسبت به آن داشته باشند. به هر حال زنان در موانع بحرانى مى‏توانند در حوزه‏هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و ... نقش‏آفرینى نمایند و مهم‏ترین حوزه‏اى که در مدیریت بحران تحت تأثیر کار زن قرار مى‏گیرد حوزه تعلیم و تربیت است. آنچه در این راستا باید مورد توجه مدیریت بحران قرار گیرد، در نظر گرفتن زنان به عنوان عوامل فرهنگ‏ساز و مؤثر و قبول توانمندى و قدرت آنان به عنوان بازوان پرتوان مخصوصاً در حوزه تعلیم و تربیت است و نباید تمام توجه مدیریت بحران معطوف به مردان باشد بالاخص استفاده از تمامى ظرفیت‏هاى علمى و عملى زنان فرهیخته و فرزانه براى حل مسائل و مشکلات و تبعات روحى، روانى و عاطفى پس از حوادث طبیعى مثل زلزله باید مورد توجه باشد.
و نکته‏اى که باید در برنامه‏ریزى توسط مدیریت بحران مد نظر قرار گیرد، توجه به ویژگى‏هاى مدیران زن است که در موانع بحران بسیار مى‏تواند راهگشا باشد. زنان مدیر، مطابق پژوهش‏هاى به عمل آمده، داراى ویژگى‏هاى خاص خود مى‏باشند.

«زنان به دلیل احساسات، عواطف و ظرافت‏هاى غریزى، بسیار متعهدتر از مردان عمل مى‏کنند ... مطالعه بر روى 20 زن کارآفرین در ایران نشان مى‏دهد که اکثر آنان در فضاى کسب و کار خود رابطه‏اى عاطفى با کارکنان ایجاد کرده‏اند ... همچنین پاى‏بندى به قانون در زنان تأیید شده از سوى دیگر افراد حادثه‏دیده براى احساس امنیت نیازمند ایجاد الگوهاى پایدار دلبستگى عاطفى هستند و آنچه در این موقعیت حساس براى آنان اهمیت دارد ایجاد روابط پایدار و نزدیک عاطفى با حداقل یک انسان بعد از بحران است و افرادى که بعد از حادثه این امکان براى آنان ایجاد نمى‏شود دچار بحران‏هاى شدید روحى، روانى مى‏گردند و چرا که آنها نیاز به مراقبت و پرستارى بدون چشمداشت همراه با عطوفت و رحمت دارند. باید توجه داشت که این کار فقط از زنان ساخته مى‏باشد.»

همچنان که ویژگى‏هاى فطرى و ذاتى زنان موجب گشته که ایشان از دیرباز در برخى زمینه‏ها، همانند زمینه‏هاى تربیتى و پرورشى موفق‏تر از مردان باشند، ویژگى‏هاى مدیریتى زنان نیز به شرط آنکه با قابلیت و دانش لازم همراه باشد، مى‏تواند در بسیارى از فعالیت‏هاى اجتماعى، اقتصادى از جمله فعالیت‏هاى آموزشى، پرورشى، بهداشتى و هنرى، موفقیت را براى زنان به همراه بیاورد. علاوه بر آن، مطالعات روانشناختى کارشناسان بیانگر این است که زنان در مقابل تنش، اضطراب و استرس آسیب‏پذیرتر از مردان هستند. در صورتى که برنامه‏ها در مدیریت بحران، با نیازهاى روحى و فطرى زنان هماهنگ شد، مى‏توان با کمک آنها بسیارى از معضلات و مشکلات در شرایط بحرانى را حل نمود.
اسکیلسون (1976) معتقد است مدیران زن وقت بیشترى را صرف بالا بردن روحیه همدلى میان اعضاى گروه و تشویق آنان مى‏کنند.(1) ایجاد روحیه همدلى و اتحاد در بین اعضاى یک مؤسسه، نوعى هم‏اندیشى و هم‏گرایى براى آنها ایجاد مى‏کند که باعث سرعت بخشیدن به فعالیت‏هاى آنها مى‏شود.
به هر حال با توجه به تفاوت‏هاى روحى، روانى زنان و مردان مى‏توانیم در مدیریت بحران به تقسیم کار بین زن‏ها و مردها بپردازیم. از ظرفیت بسیار بالاى زنان در ایجاد فضایى همدلانه و عاطفى براى کاهش دردها و اندوه ناشى از حادثه زلزله براى بازماندگان بهره جست. در هر صورت توجه به توانمندى زنان فرهیخته در حل بحران‏ها و در نظر گرفتن آنان در برنامه‏ریزى براى کاهش آسیب‏هاى ناشى از حوادثى چون زلزله، سیل بالاخص در حادثه اسفناک اخیر مى‏تواند در حوزه‏هاى مختلف فرهنگى، عاطفى، اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و ... تأثیرگذار باشد که در این نوشتار اندک، مجال پرداختن به آن نمى‏باشد.
ولى از آنجا که بحث ما در رابطه با نقش‏آفرینى زنان فرهیخته در مدیریت بحران است به یکى از مهم‏ترین نقش‏هاى آنان در شرایط بحرانى بسنده مى‏نماییم که همان توانمندسازى زنان است که مهم‏ترین رسالتى که اساتید بسیجى خانم در این عرصه مى‏توانند ایفا نمایند، فعالیت و زمینه‏سازى جهت ارائه مدل کارآمد براى توانمندسازى زنان منطقه آسیب‏دیده بم است.
مى‏توان نسخه‏اى شفابخش و کارآمد براى دختران و زنان بم فراهم ساخت تا در این شرایط حساس قادر به حفظ سلامت فکرى و اخلاقى خود باشند و همچنین در مسیر رشد و تعالى قرار گیرند و دچار تزلزل فکرى و سستى اعتقادى نگردند.
یکى از مهم‏ترین ابزار در حل بحران در مناطق آسیب‏دیده، توانمندى زنان و بهبود کار آنان در مدیریت، تصمیم‏گیرى، مقاومت در مقابل مسائل و مشکلات، اجرا در محیط خانواده، محیط آموزشى و تولیدى و ... است. باید از اینکه زنان در چنین موقعیتى تبدیل به موجوداتى منفعل و دریافت‏کننده از دیگران شوند، جلوگیرى نمود.
باید با ارتقاى آگاهى و خودباورى زنان در مناطق آسیب‏دیده زمینه مناسب‏ترى براى جلب مشارکت آنان فراهم آید. فرآیند تواناسازى براى زنان در مواقع بحرانى مثل استمداد از خداوند و تقویت باورهاى دینى و اعتقادى، چگونگى مقابله با مشکلات و مصایب و ارتباط با اعضاى خانواده، از امور ضرورى است که باید به آن پرداخت.
اگر از تواناسازى به عنوان یک ابزار فعال به درستى استفاده بشود مى‏توان به یک عامل مهم در حل بسیارى از بحران‏ها دست یافت. ضمناً باید توجه داشت که براى توانمندسازى، آموزش، نقش بسیار اساسى و مهمى دارد. با اتکاى به امر آموزش مى‏توان به تعالى شخصیت و منش اجتماعى و معنوى آسیب‏دیدگان اندیشید. پرواضح است که با افزایش سطح آگاهى افراد، امکان دستیابى به رفاه مادى و رفاه اجتماعى و افزایش درآمد اقتصادى و استفاده بهینه از امکانات فراهم مى‏گردد.
در فرآیند مدیریت بحران، آموزش جریان نظام‏یافته و هدفمندى است که به منظور رفع کمبودهاى فرهنگى و ارتقاى سطح آموزش عمومى فرهنگ مقابله با مشکلات و ... سازماندهى مى‏شود.
با توجه به نقش مؤثر زنان در مناطق زلزله‏زده، آموزش این گروه باید به گونه‏اى باشد که باعث ارتقاى سطح آگاهى آنان شود و سبب ارتقاى فرهنگى، اجتماعى، تخصصى و افزایش مهارت‏ها باشد و مهم‏ترین مهارت‏هایى که جهت توانمندسازى زنان باید آموزش داده شود عبارتند از:

1- مهارت در مثبت‏نگرى‏

از آنجا که نوع نگرش افراد حادثه‏دیده به زندگى آینده و آنچه پیرامون آنهاست در کیفیت رفتار آنان تأثیر فراوانى دارد و نشاط و شادابى از دست‏رفته مصیبت‏دیدگان را از این طریق مى‏شود تا حدودى برگرداند.
اگر بتوانیم مهارت مثبت‏نگرى را در زلزله‏زدگان بم تقویت نماییم در این صورت آنها:
- از آینده ترس و بیم ندارند و با خوش‏بینى به آینده امیدوار مى‏گردند.
- و در این شرایط سخت دست از فکر و تلاش برنمى‏دارند.
- مى‏توانند ارتباط صمیمى با دیگران برقرار کنند.
- و پرتلاش و پرتحرک و پرانگیزه خواهند شد.
به هر حال باید تلقى خوب داشتن از حوادثى این گونه را به آنان بیاموزیم.

2- مهارت در تصمیم‏گیرى‏

یکى از مهارت‏هایى که در شرایط بحرانى باید به افراد حادثه‏دیده آموزش داده شود، تقویت توان تصمیم‏گیرى است. باید به آنان کمک شود که براى حل مسائل و مشکلات عدیده ناشى از شرایط جدید زندگى بتوانند از روى مطالعه و تفکر و نهایتاً با مشورت، بهترین تصمیم‏ها را بگیرند. چرا که بسیارى از ناهنجارى‏ها و معضلات بعد از این گونه حوادث ناشى از تصمیم‏هاى آنى و بدون تأمل و مشورت خواهد بود که شاید عواقب آن هم غیر قابل جبران باشد.

3- مهارت حفظ دین و اعتقادات‏

همه اذعان دارند که باورها و رفتارهاى متعالى مذهبى، همچون نماز، عفاف و حجاب، صداقت و دوستى، حلم و شکیبایى، خوش‏خُلقى و گشاده‏رویى مى‏تواند تأمین کننده آرامش روان و زمینه‏ساز شکوفایى شخصیت و رویش خلاقیت‏ها و نوآورى و بروز و ظهور جلوه‏هایى از زندگى عاقلانه و خردمندانه در میان بازماندگان حادثه زلزله باشد.
از این‏رو براى تأمین سلامت روان و کاستن آلام و اندوههاى ناشى از خسارت‏هاى مادى و معنوى این گونه حوادث، باید تمامى تلاش فرهیختگان و برنامه‏ریزان، پرورش حس مذهبى و ایجاد مهارت‏هاى لازم در توانمندى کافى براى حفظ دین و اعتقادات مذهبى رنج‏دیدگان باشد.
و همان طور که راهبان مسیحى غالباً با حضور فعال در این گونه صحنه‏ها با امدادرسانى و خدمت به آسیب‏دیدگان سعى در ایجاد گرایشات مذهبى نسبت به مسیحیت مى‏نمایند و غالب موفقیت‏هاى آنها به استفاده مناسب از این گونه فرصت‏هاست، مى‏طلبد که دلسوختگان و متعهدان دین‏مدار هم در این عرصه وارد شوند و فرصت را از دست کسانى که سعى دارند با بهره‏گیرى از این گونه جریان‏ها در تخریب نظام اعتقادى جوانان تلاش مى‏کنند، بگیرند و خود با حضور فعال و دلسوزانه ضمن ارائه خدمات و رفع نیازمندى مادى آنان در پى تقویت بنیان‏ها و باورهاى اعتقادى و مذهبى آنان باشند.

در خاتمه به ذکر چند پیشنهاد اشاره مى‏نماییم:
1- تشکیل یک ستاد مرکزى با مشارکت برخى از اساتید فعال بسیجى زن جهت برنامه‏ریزى و چگونگى جلب مشارکت زنان در سطح کلان و استفاده از توانمندى‏هاى آنان در حل مسائل و مشکلاتى که حل بسیارى از آنها هم فقط از عهده بانوان برمى‏آید مى‏تواند در سرعت‏بخشى فعالیت‏ها و ساماندهى بسیار مؤثر باشد.
2- ایجاد یک نهضت فراگیر و منسجم و سازمان‏یافته جهت اعزام زنان فرهیخته و اساتید بسیجى جهت ایراد سخنرانى و ارتباط فرهنگى جهت هدایت و کمک معنوى به زنان آسیب‏دیده در منطقه بم.
3- ایجاد فرصت مطالعه براى برخى از اساتید بسیجى براى تهیه یک الگوى کارآمد براى چگونگى توانمدسازى زنان بعد از حادثه‏هاى طبیعى مثل جریان زلزله بم جهت مقابله با آسیب‏هاى عاطفى، اخلاقى، اجتماعى، فرهنگى و ... .
4- استفاده از اساتید بازنشسته و فرهنگیان بازنشسته که پتانسیل‏هاى بسیار مؤثر و کارآمد و فارغى هستند که مى‏توانند در ترمیم مسائل و مشکلات فرهنگى بعد از حوادث از وجود ارزشمند آنان به خوبى بهره گرفت.
به امید آنکه خداوند به تمامى امت اسلامى بالاخص جامعه و فرهیختگان همچون عموم جامعه که در یارى‏دهى به آسیب‏دیدگان، سر از پا نشناختند و با بهره‏گیرى از تمامى امکانات و بضاعت خود در عرصه ساماندهى و یارى‏رسانى به آسیب‏دیدگان شتافتند، توفیق عنایت فرماید که از این امتحان بزرگ الهى سربلند و پیروز بیرون آیند و بتوانند با هدایت و برنامه‏ریزى اصولى و کارشناسانه در جهت‏دهى عالمانه و آگاهانه حرکت‏ها و فعالیت‏ها در مدیریت بحران به نقش‏آفرینى ماندگار و در شأن خود بپردازند و جامعه مصیبت‏دیده را با در اختیار گذاشتن علم و تجربه و مهارت‏هاى خود سرشار از امید، عشق، توکل، تلاش و پویایى نماید.

پى‏نوشتها:
1) روانشناسى زن، دکتر شکوه نوابى‏نژاد، ص‏105.