گروه آبى بیکران و نمایشگاهى با موضوع زن
گزارش و عکس: ثریا بیات
گروه هنرى «آبى بیکران» نزدیک به دو سالى است که پذیراى تعدادى از هنرمندان بهنام کشورمان است. این گروه تا به حال چندین نمایشگاه از هنر نقاشى، سفالینه و تندیسهاى فلزى برگزار کرده است.
در شماره پیش مجله، گزارشى از کار این گروه و برپایى نمایشگاه اسطورهها داشتیم. در این شماره نیز قصد داریم گزارشى کوتاه از نمایشگاه هنرمندان «آبى بیکران» با موضوع زن، ارائه دهیم.
*
خانم «ناهید صلاحمند» لیسانس طراحى و چاپ و مدرس دانشگاه، که آثارش زینتبخش این نمایشگاه است، زن را در قالب کار هنرى، این طور تعریف مىکند:
از دید من زن یک موجود بهشتى است. او با احساس قوى و زیبایش یک نیروى ماوراءالطبیعه در درونش دارد که باید از آن استفاده کند.
خانم صلاحمند، آیا کار هنرى شما، تضادى با خانه و خانهدارى ایجاد نکرده است؟
فکر مىکنم آدم وقتى کار هنرى انجام مىدهد، اول از همه روحیه خودش ارضا مىشود و صد در صد روحیهاى دیگر پیدا مىکند. از اینکه هنر توانسته در زندگىام تأثیر مثبتى بگذارد، واقعاً خوشحالم.
در خانواده من هم، شاید از اول کار هنرى جدى گرفته نمىشد ولى وقتى شروع به کار کردم، خانوادهام متوجه شدند که جداى از مسائل کار هنرى، من به عنوان یک زن نیازهاى روحى هم دارم، پس سعى کردند که بیشتر با من همکارى کنند و همین همکارى آنها در ایجاد احساس هنرى من مؤثر بوده است.
خانم «خدیجه هاشمپور» فوق لیسانس پژوهش هنر و مدرس هنر، در مورد همکارىاش با این گروه، در شرکت در این نمایشگاه مىگوید:
«پانزده سال است که در رشتههاى مختلف هنرى، خصوصاً گرافیک فعالیت مىکنم. با دعوت گروه آبى بیکران، با فرم هدفمندى از هنر در مورد زن روبهرو شدم و در مدت زمان کمى، آثارم را به نمایشگاه رساندم. هر چند این کار در مقطع خاصى بود و من آمادگى نداشتم تا همه کارهایم را کنار بگذارم و به این نمایشگاه برسم ولى در نهایت با توافق همسرم دیدم که با کم کردن توقعات مىتوان بازدهى خوبى در کار هنر داشت.»
نظر همسر و خانوادهتان در مورد کار هنرى شما چیست؟
همین جا از همسر و پسرم تشکر مىکنم. آنها همکارى زیادى با من داشتند و من نیز در کار آنها همکارى مىکنم. این کار یک خودشناسى در خانواده ایجاد کرده است. فکر مىکنم این شیوه، شروع خوبى است براى اینکه بتوانم آثارم را به صورت اجتماعىتر و هدفمندتر، برگرفته از وجود خودم ارائه دهم و نه به صورت کلاسیک و آکادمیک.
خانم «سوسن اتحاد» فوق لیسانس پژوهش هنر و مدرس دانشگاه یکى دیگر از هنرمندانى است که آثارش را در این نمایشگاه عرضه کرده است. او معتقد است اگر بخواهیم هنر را از زندگى جدا کنیم، زندگى چیزى دور از ذهن مىشود. هنر از زندگى جدا نیست. زن نیز به عنوان سمبل آفرینش و زایش، بسیار در زندگى مطرح است.
استاد «جعفر نجیبى» مدرس مجسمهسازى و داراى نشان درجه یک هنرى معادل دکترا، در مورد هنر و نقشى که بر خانواده دارد، مىگوید:
«نقش خانواده براى من خیلى مهم است. از کودکى مادرم مشوق من بود و در تنگناهاى زندگى تشویقم مىکرد به هنر رو بیاورم. او از نظر اقتصادى مرا تأمین کرد تا وسایل نقاشى تهیه کنم. بعد از آن وقتى در هنرستان هنرهاى زیباى تهران درس مىخواندم، مادرم بود که هشتاد کیلومتر راه مىآمد تا به من رسیدگى کند.
مادر و تشویق او مىتواند نقش سرنوشتسازى در ادامه مسیر یک هنرمند داشته باشد. بدون اغراق مىتوانم بگویم در مورد خود من، مادرم مرا هنرمند کرد و بعد از آن همسرم با اینکه شاگرد خود من بود، واقعاً مشوقم بود. هر زنى نمىتواند مشکلات زندگى را تحمل کند ولى همسر من همه چیز را تحمل کرد. نقش خانواده در ادامه مسیر هنرى خیلى مهم است. زن اسطوره عروج و در صورت کجروى، اسطوره نابودى است.»
استاد «قربانعلى اجلّى» مدرس دانشگاه با 41 سال سابقه تدریس، نقاشى، شاعر، خطاط و فارغالتحصیل رشته معمارى داخلى است. وى نیز نظر خود را در مورد هنر، این طور ابراز مىکند:
کلاً هنر روحیه انسان را تصویه مىکند و قلب را مُنوّر مىسازد. انسان مىتواند به چیزهایى بالاتر و بهتر فکر بکند. به خلقت بیندیشد و به خلاقیت روى بیاورد. زن هم که خودش بالاترین قدرت خلقت بشرى است.
در کنار نقاشى به شعر هم بسیار علاقهمند هستم. در سالهاى اول دهه چهل آثارم در کنار آثار بزرگانى چون استاد شهریار، نادر نادرپور و اخوان ثالث در مطبوعات چاپ مىشد.
هنر در زندگى انسان انگیزه، کشش و جاذبه ایجاد مىکند و باعث مىشود هنرمند به زندگى، همسر و جامعه خودش خوشبین شود. هنر به شخصه در خود من اثرات خوبى داشته و موجب شده که به زندگى امیدوارتر شوم.
خانم «رباب زالى» مدرس نقاشى، در مورد نقش خانواده در بالندگى هنر یک هنرمند مىگوید:
«من خودم تحصیلاتم را مدیون همسرم هستم. با اینکه مشکلاتى در کار آشپزى و خانهدارى داشتم ولى همسرم همه را نادیده گرفت و مرا تشویق کرد.
هر وقت کارى انجام مىدهم و مىبینم موفق شدهام، از کار کردن لذت مىبرم و تا چند هفته احساس آرامش مىکنم. کسى که وارد عرصه هنر مىشود صد در صد از افسردگى دور مىشود. آدم هنرمند احساس و عاطفهاش قوىتر است و به نظر من در تربیت فرزند هم موفقتر است. وقتى یک زن هنرمند از لحاظ روحى به آرامش برسد، مىتواند این آرامش را کاملاً در درون خانوادهاش منعکس کند.»
آقاى «علیرضا عابدى» عکاس و مستندساز، یکى دیگر از هنرمندان شرکتکننده در این نمایشگاه است. وى در بیان انگیزهاش براى شرکت در نمایشگاهى با موضوع زن، مىگوید:
«هر هنرمندى در راستاى فعالیتهاى خودش، کارهاى زیادى انجام مىدهد. من در سفرهاى متعددى که داشتم، همیشه نقش زن را برجستهتر مىدیدم، به ویژه خانمهایى که داراى فرهنگ و تحصیلات بودند. اخیراً نمایشگاهى در آلمان داشتم و براى بینندگان خیلى تعجببرانگیز بود که نقش زن ایرانى را در همه ابعاد جامعه مىدیدند. زنان در ادارات، شالیزار، دانشگاه، مدرسه، آزمایشگاه و مکانهاى علمى حضور داشتند. من وظیفه دارم به عنوان یک شاهد با دوربینم، فعالیت و مقام و منزلت زن را در جاهایى که کمتر کسى به آن توجه مىکند، نشان دهم.»
خانم «کیاندخت پرتوى» مهندس مکانیک و نویسنده است. در نظر وى، زن یعنى ما، من، یعنى پناه، یعنى پناهگاهى که آدم مىتواند در آنجا به سامان برسد؛ جایى که آدم مىتواند در کنار یک زن تأمل داشته باشد و به خودش فکر کند.
خانم «مهوش سهیلى» فوق لیسانس نقاشى نیز معتقد است کسى که گفته بهشت زیر پاى مادران است، به بالاترین نقطه اندیشه رسیده است.
خانم «منیژه آرمین» مدرس دانشگاه، نویسنده و سفالگر در این مورد مىگوید:
«من در آثار مکتوبم چون قالیچه افشارى و شب و قلندر، تبلور ناخودآگاه یک مرد را در شکل یک زن ظاهر کردم.»
خانم «نسرین محمودى» فارغالتحصیل معمارى داخلى و مدرس هنر مىگوید:
«از نظر من زن یعنى توانایى، آرامش و سامانبخش زندگى.»
از همه بانوان فرهیخته و هنرمند به خاطر شرکتشان در این نمایشگاه و نیز ارائه دیدگاههایشان سپاسگزارى مىکنیم.