گزارشى از مراسم نکوداشت دکتر زهرا رهنورد رئیس دانشگاه الزهرا

نویسنده


 

هر چه دارد همه از دولت قرآن دارد
گزارشى از مراسم نکوداشت دکتر زهرا رهنورد، رئیس دانشگاه الزاهراء

عصمت گیویان‏

چهارشنبه 30 اردیبهشت سال جارى، مراسمى در انجمن آثار و مفاخر فرهنگى به منظور نکوداشت خانم دکتر زهرا رهنورد و تجلیل از فعالیت‏هاى طولانى و گسترده علمى، فرهنگى، هنرى و سیاسى ایشان برگزار شد. آنچه در پى مى‏آید گزارشى از این مراسم است. پایان‏بخش گزارش، فهرستى از دستاوردها و فعالیت‏هاى مختلفى است که خانم رهنورد طى حیات فرهنگى و علمى خویش داشته‏اند. براى ایشان آرزوى موفقیت مستمر داریم و به آن امید هستیم که همچنان شاهد تلاش‏ها و خدمات ارزنده ایشان در عرصه‏هاى مختلف علمى، آموزشى، اجتماعى، سیاسى و هنرى باشیم.

* * *

فعالیت‏هاى «انجمن آثار و مفاخر فرهنگى»، با تقدیر از خدمات علمى فرهنگى مرحوم آیت‏اللَّه حاج شیخ هادى نجم‏آبادى در 14 مهر 1378 آغاز شده است. با گذشت حدود پنج سال این انجمن پنجاهمین بزرگداشت خود را به استاد هنرمند و فرهیخته، دکتر زهرا رهنورد اختصاص داد.
خانم‏ها توران میرهادى (نویسنده 10 جلد دایرةالمعارف کودکان و نوجوانان) مرحوم پروین اعتصامى (شاعر)، دکتر فاطمه سیاح (نخستین استاد ادبیات تطبیقى از دانشگاه تهران)، دکتر شیرین بیانى (تاریخدان معاصر)، دکتر ژاله آموزگار (زبان‏شناس و عضو هیئت علمى دانشگاه) در فهرست 50 نفرى فرزانگان و علماى انتخابى انجمن حضور دارند. مراسم گرمیداشت دکتر زهرا رهنورد بانوى هنرمندى که در عرصه هنر و تدریس و تحقیق متجاوز از سه دهه به کوشش و تلاش پرداخته و هم‏اکنون مشغول اداره یکى از بزرگ‏ترین مراکزى است که زنان آینده کشور آنجا تربیت مى‏شوند، کار شایسته و بجایى محسوب مى‏شود.
دکتر مهدى محقق، رئیس هیئت مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگى به عنوان خیرمقدم و آغاز مراسم گفت:
افتخار برگزارى پنجاهمین مراسم گرامیداشت و تجلیل از بزرگان علم و فرهنگ هماهنگ با بى‏سابقه‏ترین مراسم ما شده است. این استقبال بسیار حائز اهمیت است براى جامعه‏اى که ارزش علم و ادب را درک مى‏کند و بزرگان قوم خود را ارج مى‏گذارد. شخصیت دکتر زهرا رهنورد نه تنها در رشته خود که مجسمه‏سازى و نقاشى است ممتاز محسوب مى‏شود بلکه با مدیریت موفق و قابل توجه در دانشگاه الزهرا، جاى تأمل بیشترى را مى‏طلبد.
در این مدت بیشتر تقدیرشوندگان از رجال علمى بودند و تا چندى پیش فقط یک تن از بانوان خدمتگزار علم و فرهنگ مطرح شده و البته نظر خاصى نبود و خوشبختانه در چند ماه اخیر براى رفع عدم تعادل، گام برداشته شد و گرایش به نگاه دقیق‏تر نسبت به گزینش بزرگان علم و ادب و فرهنگ شد و بانوان فرهیخته دیگرى انتخاب شدند.
یکى از این اساتید، دکتر زهرا رهنورد است که انجمن آثار و مفاخر، افتخار تجلیل و تکریم ایشان را براى خود محسوب مى‏داند. با این انتخاب برآنیم که هنرمندان جوان و دانشجویان هنر و نقاشى و سایر فنون ظریف و زیبا با پیروى از ایشان بیش از پیش به سنت هنرى کشور عزیزمان که طى تاریخ، موجب سربلندى ایران و ایرانى بود توجه نمایند و ذوق لطیف و قریحه زیباپردازى مردم این سرزمین را چنان که سزاوار است به جهان و جهانیان معرفى نمایند.
دکتر ابوالقاسم دادور، رئیس دانشکده هنر و دکتر نصراللَّه پورحدادى ریاست مرکز نشر دانشگاهى نیز در سخنان کوتاه خود به تجلیل از زحمات و فعالیت‏هاى دکتر زهرا رهنورد پرداختند و اذعان داشتند جامعه ما بیش از پیش نیازمند شناخت و حمایت و ارج نهادن به مقام بزرگان خود است.
دکتر پریسا شاد وزیرى، رئیس هیئت علمى دانشگاه که از شاگردان دکتر رهنورد هم بود در سخنرانى خود گفت:
در بزرگداشت استاد رهنورد باید به وجه معلم بودن ایشان با تأمل بیشترى توجه شود. ایشان کار معلمى را از سن 19 سالگى در جنوب تهران آگاهانه و صبورانه انتخاب کردند و مهم‏ترین شاخصه ایشان از آن دوران تاکنون این است که این معلم مهربان براى شاگردان‏شان مادر هم بوده‏اند. براى بسیارى از دوستان و هم‏شاگردان و آشنایان من به عنوان شاگردان‏شان، نقش مادر یا خواهر را، نقش معلم و راهنما را بسیار خوب ایفا کرده‏اند. استاد به ما آموختند دوست بداریم و مهربان باشیم. بیاموزیم و بیاموزانیم. دکتر رهنورد با قلم و عمل، عشق ورزیدن و خدمت کردن را به ما آموختند. ایشان درس محبت ورزیدن را به ما آموختند.
دکتر زهرا رهنورد با تشکر از سخنرانان گفت:

بسم‏اللَّه الرحمن الرحیم‏

هو الخالق البارى‏ء المصوّر و له الاسماء الحسنى‏
من نه هنرمندم، نه محققم و نه آنچه دوستان با دیده لطف در من یافتند. من فقط با چشم‏هایم گل دیدم و چیدم و عرضه داشتم و هر آنچه هست لطف اوست. زیبایى اوست ... شخصیت من تحت تأثیر سه زن، ابتدا مادربزرگ استثنایى‏ام، مادر و خاله‏ام ساخته شد. «مادربزرگ» به سه زبان سخن مى‏گفت و من مخاطب بودم و باید مفهوم را درمى‏یافتم. زبان قرآن و روایات، زبان حافظ و سعدى و مولوى و زبان ضرب‏المثل. «مادر» مهربانم که با شجاعت، سلحشورى، آزادى‏خواهى و فداکارى بخش دیگرى از شخصیت مرا ساخت. خاله که مظهر دانش بود، او تحصیل‏کرده و فرانسه‏دان بود. دبیر ادبیات فارسى و فرانسه و از همه مهم‏تر او مادر نخستین استاد من اکبر امیرنظام (شاگرد استاد کمال‏الملک) بود. امیرنظام خط، مینیاتور، نقاشى آب‏رنگ، رنگ روغن و بخشش و بزرگى را خوب مى‏دانست.
شغل پدرم که یک نظامى معترض و ناسازگار با رژیم بود نیز سبب شد تا حضور در جاده‏هاى صعب و گردنه‏هاى هولناک و شهرهاى مختلف، مرا آماده یک زندگى پر فراز و نشیب کند. چهار گوشه ایران و بعد از آن چهار گوشه جهان از نیویورک تا دهلى و پاریس و آفریقا همه و همه مرا آموخت که هر غیر ممکنى را باور کنم. این همه سفر و کنده‏شدن‏ها و بى‏قرارى‏ها مرا چون ذره کاهى بدون وزن و مقدار و به کلیه تعلقات بى‏وفا کرد و آماده شدم تا «نداشتن و نخواستن» را مرام خود کنم. فصل ازدواج فرا رسید. با همسرم قرار گذاشتیم که «نخواهیم و نداشته باشیم». زندگى‏ام مى‏رفت و شکل مى‏گرفت. در نظام تربیتى خانواده که به نحوى مساوات بین فرزندان رعایت مى‏شد و البته عواطف شدیدترى نسبت به دختران اهدا مى‏شد آموختم عدالت‏طلب، علم‏جو و ستاینده هنر باشم.
دوران دانشجویى که همزمان با تأهل و مادر شدن من بود، با حمایت خانواده کامل و کامل‏تر مى‏شدم. بعد از برگزارى نمایشگاههاى متعدد از نقاشى‏هایم با مطبوعات و حسینیه ارشاد آشنا شدم و در پرتو شخصیت‏هاى بزرگى چون استاد مطهرى، شریعتى قدم به قدم پیش مى‏رفتم که حسینیه ارشاد تعطیل شد و من احساس کردم با آن اطلاعاتم نمى‏توانم همه محتواى ذهنم را بیان کنم. پس خواندم و خواندم و خواندم.
پس از لیسانس مجسمه‏سازى و فوق لیسانس در هنر و دکتراى علوم سیاسى ادامه دادم و حالا هم امیدوارم تأویل همان خوابى باشم که مادرِ جوانم هنگامى که مرا باردار بود دیده بود. او با همه جوانى و پاکى‏اش در یک حیاط سنتى که پنجره‏هاى رنگین اتاق‏هاى پنج درى محاصره‏اش کرده بود، کنار یک حوض گرد با کاشى‏هاى آبى و داربستى پربرگ زیر سایه‏هاى افلاطونى، آن خواب را دیده بود که «قرآنى از آسمان بر دامنش فرود آمد.» ان شاءاللَّه.
شرکت اندیشمندان، اساتید دانشگاهها، شخصیت‏هاى سیاسى و مسئولان کشورى و دانشجویان دکتر رهنورد که برخى‏شان به مقام استادى هم رسیده بودند از یک سو و حضور دختران و نوه‏هاى شیرین و پدر و مادر پیر و قابل احترام دکتر رهنورد از دیگر سو بر صمیمیت مراسم مى‏افزود.
از مادرِ خانم دکتر رهنورد على‏رغم خستگى‏شان خواهش کردیم بدون هیچ آداب و ترتیبى آنچه در باره ایشان صلاح مى‏دانند ذکر کنند:
همان طور که حضرت امام(ره) فرموده بودند که از دامن زن مرد به معراج مى‏رود مى‏خواهم بگویم علاوه بر آن با تربیت درست و سعى و تلاش، زن هم مى‏تواند به مقام‏هاى والا برسد. مربى باید دامنى پاک و مطهر و تربیت شده داشته باشد. من در تمام لحظات تربیت فرزندانم، جده‏ام را به کمک و گواه مى‏گرفتم تا آنها را آن گونه بپرورم که خداوند و ایشان خشنود باشند. من از همه فرزندانم راضى هستم و همه‏شان را تبلور و تجسم خواسته‏هاى بحق و الهى خودم و پدرشان مى‏دانم. معتقدم که فرزندان با تربیت درست در خانه و بعد هم در مدرسه و حضور اساتید و بزرگانى تأثیرگذار در فامیل مى‏توانند در زندگى راه صحیح را انتخاب کنند. خاطره‏اى از کودکى دکتر به خاطر دارم که بارزترین‏مشخصه ایشان دقت و کنجکاوى بود. ایشان قبل از مدرسه وقتى که 3 یا 4 سال داشت به نوشتن علاقه‏مند بود. هر گاه من را مى‏دید که کارى انجام نمى‏دهم اصرار پشت اصرار که «آلابیشتار» کنیم. منظورش از «آلابیشتار» نوشتن بود. یعنى حالاییا نوشتن را تمرین کنیم.
شکل حروف را قبل از مدرسه رفتن مى‏شناخت و تمرین مى‏کرد. عکس و تصویر کتاب‏ها را آنچنان مى‏نگریست که گویا مى‏تواند منظور آن نوشته‏ها را بخواند و بفهمد.
هر بار که در جلسات سخنرانى ایشان حضور داشتم به این فکر بیشتر پى مى‏بردم که فرزندانم یک موهبت الهى هستند. یک لطف خدایى و باارزش.
رابطه من با فرزندانم بسیار خوب و متقابل است. درست است که من راهنماى آنها بودم اما آنها هم به من، فکرِ روز و افکار مترقى را منتقل مى‏کنند. من ممنون فرزندانم هستم که اگر نتوانستم مطابق آنها با اطلاعات جدید هماهنگ باشم، آنها با مشورت با من انتقال‏دهنده افکار مترقى بودند. به عنوان یک مادر همیشه امنیت و حمایت خانواده را به آنها ارزانى داشته‏ام و در تمام مدتى که فرزندان خانم دکتر کوچک بودند و ایشان فعالیت بیشترى در بیرون از خانه داشتند من مراقب بچه‏ها و خانه‏شان بودم تا مادرشان با خیال راحت و فراغت بیشترى به فعالیت‏هایش برسد و کانون خانواده محکم و استوار و گرم بماند. از میان فعالیت‏هاى هنرى خانم دکتر به «مجسمه مادر» بسیار علاقه دارم. وقتى که کارشان هنوز در منزل بود با تهیه روپوش و لباسى براى مجسمه از آن محافظت مى‏کردم. دعاى خیر من بدرقه راه همه عزیزانى که در جهت رضایت خداوند سبحان و رحیم گام برمى‏دارند.
*
این مراسم با اهداى لوح تقدیر به سرکار خانم دکتر رهنورد پایان یافت.

کتاب‏هایى که دکتر رهنورد در سه دهه فعالیت خود نوشته است:

- همراه با قیام موسى‏
- همگام با هجرت یوسف‏
- طلوع زن مسلمان‏
- پیام حجاب زن مسلمان‏
- ریشه‏هاى استعمارى کشف حجاب‏
- داستان‏هاى على و مش مدینه (قصه کودکان)
- پشت جبهه هم سنگر است (قصه کودکان)
- حکمت هنر اسلامى‏
- هنر، عشق، زیبایى‏
- طوفان‏ها و لاله‏هاى شهریور
- سوگوارى در حرا
- زیبایى حجاب و حجاب زیبایى‏
- زینب زمانه‏
- مشبک (اصول و مبانى هنر سنتى)
- طرح ملى تاریخ هنر ایران در دوره اسلامى (5 جلد)
- دولت ملى در اندیشه اندیشمندان عرب و شبه‏قاره (پایان‏نامه کارشناسى)
- دولت ملى (پایان‏نامه دکترا)
- سفرنامه سفر به دیار زنان بت‏
- موضع‏گیرى طبقات در فرآیند انحطاط جامعه‏
- نقد زیباشناسى در اسلام، مسیحیت و مارکسیسم‏
* *

برخى از مسئولیت‏هاى دکتر زهرا رهنورد از ابتداى انقلاب اسلامى تاکنون:

- مشاور سیاسى رئیس‏جمهورى‏
- رئیس گروه هنر سازمان سمت‏
- عضو پیوسته فرهنگستان هنر
- عضو شوراى تحصیلات تکمیلى‏
- عضو هیئت علمى دانشگاه تهران‏
- عضو شوراى فرهنگى کشور با حکم رئیس‏جمهورى‏
- عضو کمیسیون ملى یونسکو با حکم وزیر علوم‏
- عضو شوراى سیاستگذارى بنیان نقاشى‏
- عضو انجمن زنان هیئت علمى دانشگاههاى تهران‏
- داور فینال نقاشى جهان اسلام‏
- روزنامه‏نگار و سردبیر مجله راه زینب‏
- عضو شوراى عالى آموزش و پرورش با حکم رئیس‏جمهورى‏
- سردبیر مهمان نشریه انگلیسى زبان بین‏المللى «هنرهاى جهان اسلام، به ویژه ایران»
- عضو انجمن نقاشان ایران‏
- ریاست دانشگاه الزهراء(س)
- عضویت در کمیته علمى «سیمنار بین‏المللى زن در ادوار مختلف تاریخ ایران»
* *

نام برخى از مقالات دکتر زهرا رهنورد:

- جایگاه و نقش زنان در ادبیات انقلاب اسلامى‏
- مادر، اسطوره همیشگى هنر
- مجسمه‏سازى در اسلام‏
- عشق در نگارگرى ایران (مینیاتور) با تکیه بر نقش زن‏
- هنر اسلامى و ضرورت نوآورى‏
- بررسى قصه خسرو و شیرین‏
- نوآورى خوشنویسى در روند مراسلات، تجارت، تبلیغات‏
- نقش زن در میراث معنوى‏
- تأثیر تنوع بر مقولات جنسیت، هنر و مذهب در روند نقد فمینیسم اسلامى‏
- زن، هنر و گفتگوى تمدن‏ها با تأکید بر معنویت و تأثیر نقش ایزدبانوها در روند تاریخ‏
* *

مجسمه‏هایى که خانم رهنورد تاکنون ساخته‏اند:

- مجسمه «مادر» از جنس برنز
- مجسمه «ظهر عاشورا» از جنس آهن‏
- مجسمه «به یاد عاشورا» از جنس آهن‏
- مجسمه‏هاى «شیشه به روایت عشق» از جنس شیشه، آهن، مس‏