پژواک
آقاى سردبیر، خسته نباشید. خیلى دوست داشتم که از نزدیک ملاقاتى با شما داشته باشم تا حضوراً از شما تشکر کنم. تشکر به خاطر فرصتى که در این مدت به من دادید تا تجربیاتى کسب کنم؛ تجربیاتى که با آن مسیر زندگىام را پیدا کنم.
آشنایى من با مجله شما به دو سال و نیم پیش برمىگردد. آشنایى که هیچ وقت فکر نمىکردم به این همه وابستگى تبدیل شود. بعد از کلى فکر کردن، بالاخره به این نتیجه رسیدم که بهترین کار براى تشکر از شما، نوشتن یک نامه است. امیدوارم تشکر و سپاس خود را با این وسیله اعلام کرده باشم.لعیا اعتمادى - قم
دوست عزیز، از لطفى که به مجله و مسئولان آن دارید، متشکریم. امیدواریم با مسیر درستى که در زندگىتان انتخاب کردهاید، همیشه موفق باشید.
اجازه بدهید ضمن آرزوى سلامتى و ایامى خوش در همین ابتدا یک گلایه از بخش «نجواى نیاز» داشته باشم. حدود چند ماهى است که چند قطعه ادبى به مجله ارسال کردهام ولى خبرى از دریافت و یا عدم دریافت آنها به دستم نرسیده است. خواهشمندم این نگارنده را از انتظار در آورده و در همین بخش توضیحى در این مورد بدهید.
ابوالفضل صمدىرضایى - مشهد
برادر محترم، تقریباً هر ماه داستانها، قطعات و اشعار شما به دفتر مجله مىرسد و هر کدام در بخش مربوط ارزیابى مىشود. قطعات ارسالى شما به بخش «نجواى نیاز» هم بسیار زیاد است که موارد مناسب براى چاپ در نوبت گذاشته شدهاند و شما در شمارههاى آتى «دختران بهار» شاهد آنها خواهید بود.
البته ما نیز چندین بار طى نامهاى، دریافت برخى از آثارتان را به اطلاعتان رسانیدهایم که متأسفانه گویا نامه به دستتان نرسیده است، همان طور که برخى اوقات از نرسیدن مجله هم شکایت داشتید.
در هر حال مطمئن باشید که تمام آثار حتى در صورت داشتن فقط برخى از محاسن محتوایى و ادبى، در ستون «نجواى نیاز» چاپ مىشود تا مشوق دوستان خواننده باشد. این را هم مطمئن باشید که هیچ اثرى به فراموشى سپرده نمىشود و در صورت مناسب نبودن براى چاپ در دفتر مجله بایگانى مىشود. موفق باشید.
در غرفه مجله «پیام زن» در نمایشگاه مطبوعات، فرمهاى نظرخواهى در موضوع نشریات زنان، بین دوستانى که از این غرفه دیدن کرده بودند، پخش شد. بر اساس پرسشهاى مورد نظر، برخى در همان زمان برپایى نمایشگاه و برخى بعداً نظراتشان را براى ما نوشتند. اشارهاى بسیار گذرا به برخى نظرات این عزیزان داریم:
خانم «اعظم حمزهاى» از تهران، هیچ کدام از نشریات زنان را مطالعه نمىکردند، چون از حرفهاى فمینیستى متنفر هستند و مىگویند در نشریات و جامعه، یا زنان کوبیده مىشوند و مردسالارند و یا مرد را کوچک مىکنند و زنسالارند و مجلات زنان نیز منطبق بر منطق نیستند!
خانم «سیدهزهره وکیل» از قم معتقد بودند که مجلههاى زنان باید به جاى ارائه الگوهاى نامناسب به زنان، آنان را با الگوهاى موفق که در زندگى خانوادگى و اجتماعى درخشیدهاند، آشنا کنند.
خانم «اعظم بحرانى» از بوشهر گفتند یک مجله زنانه باید جامعهاى شاد و خوب را طراحى کند و رفتارهاى نابهنجار را در جامعه کاهش دهد.
خانم «زهره براتى» از اصفهان نظرشان این بود که باید در زمینه آسیبهاى اجتماعى مربوط به زنان مطلب نوشته شود و یک گروه تحقیقاتى در مجلات به وجود آید تا آسیبها بررسى شود.
خانم «لاله قهرمانى» از تهران مىخواستند که در نشریات زنان، حقوق زنان و اشتغال آنان مورد توجه قرار بگیرد.
خانم «آسمه جبارى» از تهران انتظارشان از یک نشریه مذهبى زنانه این بود که اندیشه و فرهنگ اسلامى را توضیح دهد و در مورد حقوق زنان و آزادى آنها در اسلام بگوید.
خانم «سمیه اسماعیلیان» از قم، شناساندن زن به معناى واقعى زن، به خود زنان را وظیفه نشریات مىدانستند، طورى که زنان، خود را باور کنند و به خود افتخار کنند.
خانم «فردوس مطهرى» از نجفآباد بر این اعتقاد بودند که اگر زنان بدانند چه موجود مقدس و عزیزى هستند و باید پاکدامن باشند، هویت خودشان را بهتر مىشناختند و آن وقت جامعه پاک و سالم مىماند و به جاى مُد شدن مانتوهاى کوتاهتر و تنگتر، مانتوهاى بلند مد مىشد.
آقاى «اصغر جبارى» از تهران معتقد بودند که در رسانهها به زنان به صورت شىء نگاه مىشود.
آقاى «حسین سوالانى» از قرچک ورامین نظرشان این بود که مجله «پیام زن» باید در صدا و سیما تبلیغات داشته باشد.
آقاى «محمدعلى روشن» از سارى هم معتقد بودند که نشریات زنان باید به زن و حریم آزادىهاى فردى و اجتماعى آنان بپردازند و زنان را با اصالت یک زن و حفظ مرام حضرت زهرا(س) آشنا کنند. ایشان همچنین گفتند که «پیام زن» باید توزیع بهترى داشته باشد و بهتر است تمام صفحاتش تمامرنگى باشد.
با تشکر از نظرات این دوستان، دفتر مجله «پیام زن» هدایایى براى این دوستان ارسال خواهد کرد.