خنده و گریه عشاق زجایى دگر است

نویسنده


 

خنده و گریه عشّاق ز جایى دگر است‏
«در حاشیه اولین جشنواره سراسرى بانوان جانباز»

فریبا انیسى‏

اولین جشنواره سراسرى فرهنگى، ورزشى بانوان جانباز کشور، روز هفدهم مردادماه مقارن با روز میلاد مبارک بانوى نمونه اسلام، حضرت فاطمه زهرا(س) در ورزشگاه آزادى تهران افتتاح شد. در این جشنواره حدود 350 ورزشکار از 18 استان کشور در پنج رشته تنیس روى میز، تیراندازى، آمادگى جسمانى، شنا و دو و میدانى در دو گروه جانبازان شیمیایى و معلولیت‏هاى حرکتى با یکدیگر به رقابت پرداختند.
دکتر پروانه نظرعلى، مسئول انجمن بانوان جانباز و معلول کشور پیرامون هدف برگزارى جشنواره گفت: این جشنواره با هدف ایجاد روحیه نشاط و شادابى و انگیزه میان زنان جانباز به صورت متمرکز برپا شده است.
شایان ذکر است از جمعیت 5392 نفرى زنان جانباز، حدود 5/6 درصد در این مسابقات شرکت کرده بودند.
سیده مریم صدرى از شهرستان میانه، جانباز 30 درصد مدرسه زینبیه است که در رشته تنیس روى میز در مسابقات شرکت کرده بود و از کمبود امکانات در استان به شدت گله‏مند بود.
فریده اصغرى، جانباز 65 درصد ایلام که همسر جانباز و مادر دو فرزند جانباز که هر دو پزشک مى‏باشند است و با لباس محلى در مراسم افتتاحیه شرکت کرده بود، اعلام کرد مشکلى ندارد. وى در سال‏هاى 80 و 81 مقام اول آمادگى جسمانى معلولان و جانبازان را به دست آورده بود و امسال در رشته تیراندازى و دو و میدانى شرکت کرده بود.
در این مراسم با مژگان طرفى‏نژاد، جانباز 70 درصد دارنده مدال سوم جهانى در رشته پرتاب دیسک به گفتگو نشستیم که در نشریه پیام زن شماره 113 - مرداد 1380، با ایشان و برخى از جانبازان زن خوزستان دیدار کرده بودیم.
مژگان سطح مسابقات را بالا مى‏دید و از ارزشگذارى خاصى که براى خانم‏هاى جانباز صورت گرفته بود خوشحال بود. امید داشت که این برنامه‏ها با کیفیت بالاتر هر سال برگزار شود. در این مراسم همچنین خانم احمدى جانباز 70 درصد را ملاقات کردیم که هم‏اکنون به عنوان رئیس هئیت معلولین و جانبازان استان اصفهان فعالیت مى‏کند.
ایشان نیز به دلیل مشکلات جسمى و هواى بسیار گرم خوزستان مجبور به مهاجرت به استان اصفهان شده بود و به شدت از کمبود امکانات در استان اصفهان گله داشت و امکانات براى جانبازان و معلولین را در حد صفر مى‏دانست.
احمدى مسئله مهم در این میان را عدم ایجاد فضاسازى براى معلولین و جانبازان زن مى‏داند. وى اظهار داشت: تیمى که سال گذشته در جشنواره فرهنگى - ورزشى کوثر مقام دوم و سوم تیراندازى را به دست آورده بود، عملاً منحل شده است. وى استان اصفهان را داراى منابع و امکانات خوبى مى‏داند که در اختیار جانبازان زن قرار نمى‏گیرد.
فاطمه فخیمى میرآبى، همسر جانبازى است که هنگام نقل و انتقال همسرش تصادف کرده و به مقام جانبازى نایل آمد. همسر ایشان شهید شده و ایشان تنها زندگى مى‏کند.
ورده کرم‏اللَّه چعب نیز یکى دیگر از دوستان خوزستانى بود که در این مراسم حاضر شده بود. وى تحصیلات کارشناسى را تمام کرده و در حوزه علمیه مشغول به تحصیل است. دو سال پیش که او را دیدیم خواهرش به همراهش بود و کارهاى او را انجام مى‏داد. در حال حاضر مدتى است خواهرش ازدواج کرده است و وى نزد خانواده برادرش به سر مى‏برد. از زندگى با آنها راضى است.
در حقیقت مى‏خواستم مثل همه گزارش‏ها شروع کنم و در پایان، روال عادى را در پى بگیرم اما نتوانستم ... . غمى که در چشمان جانبازان زن بود، عمیق‏تر از آن بود که با برگزارى یک جشنواره خاص و یا حتى انجام فعالیت‏هاى سازمان‏دهى شده از بین برود. کنجکاو شدم بیشتر در این زمینه کنکاش کنم. چرا در این سیماهاى نورانى این گرفتگى خاص وجود دارد؟ این شور و هیجان سالن، این همه داد و فریاد و خوشحالى چرا فقط براى چند لحظه، دمى کوتاه خنده‏اى و یا لبخندى کمرنگ را بر لب‏ها مى‏نشاند؟ چرا؟
اعظم مهدى‏زاده که سرپرست کل ورزشکاران جانباز جنوب شرق تهران است و همچنین نایب رئیس هیئت جانبازان و معلولین است؛ مجرد است و تنها زندگى مى‏کند. او مى‏گوید کارى نیست که از پسِ آن برنیاید. (او با ویلچر حرکت مى‏کند) زندگى مجردى را داراى مسئولیت‏هاى خاصى مى‏داند و فکر نمى‏کند اگر متأهل بود وضعیت بهترى داشت.
افسانه عبداللهى، جانباز 70% دوران قبل از انقلاب اسلامى است که در درگیرى‏هاى جنوب شهر، میان مبارزین انقلابى و ساواک مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از آن زمان تاکنون روى ویلچر است. او در رشته دو و میدان پرتاب دیسک شرکت کرده است. او هم کارهاى خودش را به تنهایى انجام مى‏دهد. با پدر و مادرش زندگى مى‏کند اما مى‏گوید: مادر و پدرم براى این وضعیت من ناراحت هستند و من به خاطر ناراحتى آنها ناراحت مى‏شوم.
جانباز 45% مى‏گفت: یکى از مسائل عمده زندگى ما ازدواج است. معمولاً آقایان جانباز هنگام ازدواج مشکلى ندارند و دختران سالم، شاداب و مؤمنى وجود دارند که با آنها زندگى کنند. اما براى خانم‏هاى جانباز بخصوص آنهایى که از ویلچر استفاده مى‏کنند، مسئله ازدواج منتفى است. براى خانم‏هاى جانباز شیمیایى هم وضعیت همین گونه است. معمولاً اگر خانم جانباز قبل از جانبازى ازدواج کرده باشد، این مشکلات را ندارد ... ما در خانواده‏هاى خود نگران هستیم، آنها براى آینده ما ناراحت و نگران هستند ... .
برخى از جانبازان با مشکلات خویش کنار آمده‏اند. فاطمه، جانباز 25% است که به دلیل موج‏گرفتگى دچار ناراحتى‏هاى عصبى است. مى‏گوید: من ازدواج نمى‏کنم حتى اگر مورد خوبى پیش بیاید (که هنوز نیامده ...) زیرا مطمئن هستم نمى‏توانم با این مشکلات، دیگرى را هم به دردسر بیندازم.
اسماعیل‏زاده از رشت هم اظهار مى‏دارد که به خاطر مشکلات جانبازى‏اش، خانواده شوهرش با او قطع رابطه کرده‏اند. تمام کارهاى او بر دوش همسرش است که هم‏اکنون بیکار است.

خورشید در حال غروب کردن است که مراسم افتتاحیه تمام مى‏شود. مسئولین به خاطر ارائه امکانات مناسب، جانبازان را به یکى از بهترین هتل‏هاى تهران، هتل استقلال، راهنمایى مى‏کنند. جانبازان از ارائه امکانات، وسایل حمل و نقل مناسب و پذیرایى و ... راضى هستند. گرچه عدم یا کمبود امکانات در شهرها را عامل مهمى براى تعیین قهرمان مى‏دانند اما در این مسابقات شرکت کردند، رقابت کردند و پیروزى را جشن گرفتند اما هنوز در گوش من صداى آن جانباز زن طنین مى‏اندازد که گفت:
خنده و گریه عشاق ز جایى دگر است‏
مى‏سرایم به شب و وقت سحر مى‏مویم‏