قرآن، زنان، نکتهها و پیامها (4)
حکمت در آفرینش عدالت در قوانینمحمدکاظم تقوى
«و لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِه بَعضَکُم عَلى بَعضٍ لِلرِّجالِ نصیبٌ مِمّا اکْتَسَبوا و لِلنِّساءِ نصیبٌ مِمّا اکْتَسَبنَ وَ اسْئَلوا اللَّهَ مِن فضله انَّ اللَّهَ بِکلِّ شىءٍ علیم.» (نساء، 32)
برترىهایى را که خداوند نسبت بدان بعضى از شما را بر بعضى دیگر برترى داده، آرزو نکنید. مردان بهرهاى از آنچه به دست مىآورند دارند و زنان [نیز] بهرهاى از آنچه به دست مىآورند، و از فضل خدا بخواهید که او به هر چیز دانا است.پیامها و نکتهها
1- خداوند حکیم در آفرینش آدمیان، بر اساس حکمت خود، تفاوتهایى را میان آنان قرار داد و زنان و مردان از نظر طبیعى تفاوتهایى با یکدیگر دارند. چنان که در تشریع و وضعیت حقوقى نیز، بین زن و مرد تفاوتهایى قرار داده است. این تفاوتهاى طبیعى و حقوقى که از حکمت و عدالت الهى برخاسته است به نفع انسان - اعم از زن و مرد - و براى حفظ نظام زندگى فردى و اجتماعى او مىباشد و از آنجایى که نقشها و مسئولیتهاى زن و مرد متفاوت دیده شده، آفرینش و برخوردارىهاى حقوقى آنها نیز متناسب با نقش آنان است.
2- در این آیه شریفه افراد از آرزو کردن برخوردارى از مزایاى دیگران نهى شدند که توجه به حکمت در آفرینش و عدالت در قوانین الهى زمینه و انگیزه آرزوى همسانى را از بین مىبرد و آگاهى از نظام احسن خداوند رضایت از داشتهها و کوشش براى شکوفایى استعدادها را در پى خواهد داشت.
3- زن و مرد در مسئله مالکیت از حق مساوى و یکسانى برخوردار مىباشند. بنابراین تفاوت این دو در آفرینش نباید دستاویز تبعیض علیه یک طرف گردد.
4- آیه شریفه، دو حق مالکیت و کسب را براى زن به رسمیت مىشناسد. پس زنان بر اساس این حق شرعى مىتوانند در خانه یا بیرون از خانه - البته با حفظ حدود الهى و حقوق زناشویى - به فعالیتهاى اقتصادى اقدام کنند و دست زدن به هر نوع تلاش سازنده اقتصادى براى آنها مجاز مىباشد.
5- نهى از آرزوى داشتههاى دیگران با فرمان به درخواست از فضل و رحمت و برکت الهى عوض شده است. چرا که او به همه چیز دانا و آگاه است و از رحمت بىکران خویش به هر کس، هر آنچه صلاح بداند عطا مىکند. در باره نعمت و فضیلت دیگران غبطه خوردن امر ناپسندى نمىباشد و همان گونه که در روایات آمده انسان مؤمن غبطه مىخورد ولى نسبت به دیگران و دارایىهاى آنان حسد نمىورزد.(1) چرا که ریشه اصلى کفر حسد ورزیدن است.(2)نکته
ارزش اعطاى حق مالکیت به زن در مکتب حیاتبخش اسلام آنگاه بیشتر جلوه مىکند که بدانیم مکاتب و نظامهاى فکرى - سیاسى مدعى ترقى و مدافع حقوق انسان و پرچمداران آزادى زن از اواخر قرن نوزده میلادى به حق مالکیت زن گردن نهادند! و زنان انگلیسى تا سال 1870، زنان آلمانى تا سال 1900، زنان سوئیسى تا سال 1907، زنان ایتالیایى تا سال 1919 مالک شناخته نمىشدند.(3)
ویل دورانت، تاریخنویس و تحلیلگر معروف تاریخ در دوره معاصر، در اشاره به انگیزه اعطاى حق مالکیت در اروپا مىنویسد:
«نخستین قدم براى آزادى مادرانِ بزرگ ما قانون 1882 بود. به موجب این قانون، زنان بریتانیا از آن پس از امتیاز بىسابقه برخوردار مىشدند و آن اینکه پولى را که به دست مىآوردند حق داشتند براى خود نگه دارند. این قانون را کارخانهداران مجلس عوام وضع کردند تا بتوانند زنان انگلستان را به کارخانهها بکشانند ... زنان، کارگران ارزانترى بودند و کارفرمایان، آنان را بر مردانِ سرکشِ سنگینقیمت ترجیح مىدادند.»(4)
سودجویان دنیاپرست براى چرخاندن چرخ کارخانههایشان و نیز رونق فروشگاههایشان و تفریح و سرگرمى خود، زنان را از خانه به کارخانه کشاندند و رنج و زحمت او را زیاد کردند. ولى اسلام نه تنها حق مالکیت زن را تأیید و تأکید کرد، بلکه در زندگى زناشویى تأمین زندگى او را نیز بر عهده مرد نهاد تا او براى تأمین معاش مجبور به کار نباشد.1) اصول کافى، ج2، ص307، ح7.
2) همان، ص327.
3) نظام حقوق زن در اسلام، ص200.
4) لذات فلسفه، ص158.