سرود فردا
فاطمه نیازى
عاطفه برخوردارى - قم
ادیبان، سخن موزون و قافیهدارى را که چاشنى خیال داشته باشد، شعر مىنامند. با این وجود، بعضىها قافیه را شرط شعر نمىدانند ولى وزن، از ملزومات حتمى شعر است.
خواجه نصیرالدین طوسى در کتاب «اساسالاقتباس» مىگوید: «اعتبار قافیه از فصول ذاتى شعر نیست، بلکه از لوازم است.» دکتر استعلامى نیز شعر را تعبیرى خیالانگیز از یک اندیشه یا احساس تازه در عبارتى موزون مىداند. براى بررسى بهتر این مطلب به بیت زیر از آقاى نوذر پرنگ توجه کنید:
نشنوى شیون افتادن مهتاب در آب
تا چو یاس از در و دیوار نیاویزى گوش
آهنگ یکسانى که در این بیت جارى است، همان وزن است که با اندکى دقت آن را در مىیابید. حال اگر مصراع اول را به صورت «شیون افتادن مهتاب در آب نشنوى» تغییر دهیم، وزن نخست احساس نمىشود زیرا کم و زیاد کردن یا جابهجا کردن بخشها (هجا)، نظم حاکم بر آن را از بین مىبرد و از زیبایى و شورانگیزى شعر مىکاهد.
در شعرهاى ارسالى شما علاوه بر مضمونپردازى تکرارى (که البته در شروع کار شاعرى چندان غریب نیست)، اشکال وزن کاملاً محسوس است به طورى که گاه به مرز نثر نزدیک مىشود مانند بیت زیر:
باد صبا پیام ما را تو ببر به سوى او
از طرف ما تو بزن بوسه به سر و روى او
دو شعر آخرتان ظاهراً در قالب قطعه سروده شده (به دلیل رعایت قافیه در مصراعهاى زوج) ولى موضوع آن غنایى است و باید بدانید که قطعه معمولاً مطالب اخلاقى، اجتماعى، تعلیقى و مدح و هجو را در بر دارد.
زبان و بافت شعرهایتان هم محاوره است. قافیهها نیز نسبت به شعر نخست (روى، کوى، جست و جوى) با اشکال روبهرو است چرا که نمىتوانید واژههایى همچون صبورانه، مظلومانه را همقافیه بگیرید زیرا حروف الحاقى «انه» در تمام کلمات همنوع است ولى قافیه گرفتن جانانه و آشیانه از این اشکال مبراست. پیگیر مبحث قافیه در شمارههاى بعد باشید.محدثه عالمىفرد - قم
شعر سپید «تو را مىخوانم»، در عین سادگى بیان، زیباست. مقایسه شعر «یاد بهار» با قطعههاى ادبى شما نشان مىدهد که براى درک و شناخت قالبها، وزن و قافیه به مطالعه و حفظ کردن آثار بزرگان کمتوجهید؛ زیرا قلم شما در نگارش نثر ادبى، از روانى، سرعت و خیالانگیزى بیشترى برخوردار است که در صورت استمرار در نوشتن و نگاه ژرفاندیشانه، به کلمات و روابط معنایى و بار عاطفى آنها مىتواند در سرودن شعر نیز مؤثر باشد.
کتاب «ملکوت تکلم» اثر آقاى احمد عزیزى حاوى نثرهاى زیباى ادبى و شعرهاى چشمگیرى است که مطالعه بخش نخست آن را به شما توصیه مىکنیم.
منتظر سایر آثارتان هستیم.ابوالفضل صمدىرضایى (کیانا) - مشهد
در غزل چشمهاى خیس، التزام در به کارگیرى ردیف «شیشهاى» قافیه را در بیت سوم از نظر مفهوم و بافت کلام، نامتجانس و تا حدى غیر کارآمد کرده ولى در سایر بیتها، قافیه ارتباط کاملى با ردیف دارد. در بیت پایانى، طبق اختیارات شاعرى مىتوانید هجاى پنجم را از بلند به کوتاه تبدیل کنید تا در وزن اختلال پیش نیاید، اما اگر با کمى درنگ و تغییر، وزن را یکدست کنید، پسندیدهتر است؛ زیرا اگر در خواندن دقت کافى نشود، خواننده سکته در وزن شعر را به خوبى احساس مىکند.
یکى از نقاط مثبت این شعر، تناسب زیباى قالب و وزن است که در کنار نگاه تازه به مضمون، نویدبخش دور شدن شما از «حصارهاى شیشهاى» تکرار است:
بیا که ماندهام در این حصارهاى شیشهاى
میان بند آهنین و خارهاى شیشهاى
بیا تو اى بهار من که بىتو باغ سینهام
جوان نمىشود به این بهانههاى شیشهاى
به اشک آخرین قسم، به چشمهاى خیس تو
که توبه مىکنم دگر ز کارهاى شیشهاى
ستارههاى صف به صف به دیدن جمال تو
یکى یکى نشسته در قطارهاى شیشهاى
چو صید زخمىام که خون چکیده از وجود من
نفسزنان خزیده در شیارهاى شیشهاى
پیروز باشید.فاطمه ملاباشى - تویسرکان
آرایش قافیه در شعر شما، به سیاق مثنوى است، حال آنکه بیان مفهومى پنجبیتى چندان مناسب این قالب نیست زیرا در زبان فارسى براى سرودن منظومههاى مفصل عرفانى، حماسى، غنایى و تعلیقى از آن استفاده مىشود.
در کل، ابیات شعر شما، ارتباط واژه و مفهوم از پختگى و رسایى کامل برخوردار نیست. در بیت سوم نیز «مىتراود»، صرفاً واژهاى زیباست که هیچ پیوندى با مضمون ذهنى شما ندارد.
براى شناخت بهتر مثنوى، شاهکارهاى این قالب همچون شاهنامه فردوسى، حدیقه سنایى، مثنوى معنوى مولوى و بوستان سعدى را مطالعه کنید. در بخش سخن اهل دل، مثنوى «عاشقان» مرحوم حسن حسینى را آوردهایم که امید است بهره کافى را از آن ببرید.
به همراه شعرهاى بعدىتان، ما را از سابقه شعرگویى و سن خود مطلع کنید.
موفق باشید.