انسان، تغذیه، سلامتى (53)
مقدمهاى بر بیمارى دیابت
«قسمت اول»سالومه آرمین - کارشناس ارشد تغذیه
آیا مىدانید افراد مبتلا به دیابت، دو برابر سایرین در معرض ابتلا به بیمارىها و حملههاى قلبى هستند؟ و افراد مبتلا به دیابت، 17 برابر بیش از دیگران مستعد ابتلا به بیمارىهاى کلیوى مىباشند؟ به علاوه خطر سکته 6 مرتبه در افراد دیابتى بیشتر است؟ بیماران دیابتى باید براى کاهش آمار موجود، به مراقبت از بیمارى خود و پیگیرى دقیق آن اقدام کنند. خوشبختانه در سالهاى اخیر، آمار مرگ و میر بر اثر دیابت، بیمارىهاى قلبى ناشى از آن و کتواسیدوز ناشى از دیابت کاهش یافته است. بسیارند افراد دیابتى که داراى عمر طولانى هستند، اما آنچه مهم است، کمک به آنهاست تا در عین ابتلا به دیابت، کیفیت زندگى خوبى داشته باشند. مشاهدات نشان مىدهند که بهترین وسیله براى جلوگیرى از بروز مشکلات بعدى، تنظیم بیمارى است.
پیش از پرداختن به بحث تنظیم و کنترل بیمارى دیابت و ابعاد تغذیهاى آن، بهتر است ابتدا با تاریخچه کوتاهى از دیابت آشنا شویم.
دیابت در قدیمىترین دستنوشتههاى پزشکى تشریح شده است. در یک پاپیروس مصرى که 1500 سال قبل از میلاد مسیح به تحریر در آمده است، راجع به این بیمارى مطالبى وجود دارد. بعدها در نوشتههاى عربى و چینى به افرادى اشاره شده است که از بیمارى ناشناختهاى با علایم تشنگى مفرط و تکرر ادرار، رنج مىبردهاند. در دستنوشتههاى قدیمى حتى آزمایشهاى تشخیصى که طى آن ادرار بیمار در نزدیکى تل مورچهها ریخته مىشد، تشریح شده است. در این آزمایش اگر مورچهها به سمت ادرار جذب مىشدند، مشخص مىشد که در ادرار بیمار قند موجود است و در نتیجه، فرد مبتلا به دیابت است. یک پزشک یونانى براى اولین بار این بیمارى را دیابت نامید که به معنى جریان است. لغت لاتین «ملتیوس» که به معنى «عسل» مىباشد، بعدها به کلمه دیابت افزوده شد تا وجود قند در ادرار را هنگام بیمارى ذکر کند.
در سال 1860 میلادى (1239 شمسى)، پزشکى آلمانى قطعات لوزالمعده (یک اندام شبیه به تپانچه که در پشت معده قرار دارد) را زیر میکروسکوپ بررسى کرد. او متوجه شد که بعد از رنگآمیزى، بعضى از سلولهاى این غده، رنگ متفاوتى به خود مىگیرند. این سلولها به شکل مجموعههاى جزیرهمانند در لوزالمعده پراکنده شدهاند. امروزه ما مىدانیم که این جزایر شامل سلولهاى بتا هستند که تولیدکننده، ذخیرهکننده و آزادکننده انسولین (تنها ماده پایینآورنده قند خون) موجود در بدن هستند. این جزایر همچنین شامل سلولهاى آلفا مىباشند که گلوکاگن (یکى از مواد بالابرنده قند خون) را تولید و آزاد مىکنند.
از آن زمان به بعد تحقیقات مختلفى بر روى دیابت انجام گرفت و ابتدا تصور مىشد علت بیمارى دیابت عدم ساخت مقدار کافى انسولین است. در حالى که بعدها با تعجب دیده شد که برخى افراد مبتلا به دیابت قادر به ساخت انسولین با کیفیت مناسب نیستند.انسولین چگونه در بدن عمل مىکند؟
اغلب، کمبود یا نبود کامل انسولین، علت ابتلاى جوانان و بزرگسالان به دیابت است. سلولهاى تولیدکننده انسولین در پانکراس این افراد، یا آسیب دیدهاند و یا به کلى از بین رفتهاند. انسولین در بدن ما چگونه عمل مىکند؟
بدن انسان را مثل یک ماشین فرض کنید؛ روشن است که بدن ما مانند هر ماشین دیگرى براى انجام کار نیازمند مصرف انرژى است. سه منبع تأمین انرژى در غذا شامل قندها و نشاستهها (کربوهیدرات)، روغنها و چربىها و پروتئینها (گوشت، ماهى و ...) مىباشند. این مواد در نهایت براى تولید انرژى شکسته مىشوند و یا پس از تجزیه (برخى به شکل قند گلوکز) تبدیل به مواد ذخیرهاى در کبد مىشوند تا بعداً براى تولید
انرژى در بدن استفاده شوند. رایجترین سوختى که در اختیار تمام سلولهاى بدن قرار مىگیرد، کربوهیدراتى به نام گلوکز است. گلوکز قند سادهاى است که به راحتى به مصرف سلولهاى بدن مىرسد.
هنگامى که قند خون بالا مىرود، لوزالمعده تحریک شده و پیامى را از راه خون به تمام سلولهاى مغز و بدن مىرساند. محتواى پیام چنین است «مقدار قند در دسترس زیاد است، آن را به مصرف برسان.» این پیام همان مولکول «انسولین» است.
انسولین سبب مىشود مسیرى در دیواره سلول باز شود و قند دریافتى وارد آن گردد تا به مصرف برسد یا ذخیره شود.
زمانى که میزان قند خون پایین است، لوزالمعده ترشح انسولین را متوقف مىکند. بدون انسولین سلولهاى بدن نمىتوانند قند را وارد کنند، بنابراین از چربى به عنوان منبع تأمین انرژى استفاده خواهند کرد.
در جریان همین فرآیند پیچیده است که بدن غذاهاى خورده شده را مصرف مىکند و تشخیص مىدهد که چه نوع سوختى در دسترس دارد. در شخص مبتلا به دیابت، لوزالمعده یا نمىتواند به مقدار کافى انسولین ترشح کند و یا سلولها قادر به دریافت پیام انسولین نیستند (مانند بیشتر سالمندانى که مبتلا به دیابت مىشوند).
چرا قند خون باید تنظیم شود؟
در افرادى که مبتلا به دیابت نیستند، قند خون همواره در سطح ثابتى حفظ مىشود. تنظیم دقیق قند خون بسیار مهم است، چرا که بالا رفتن زیاد قند خون خطرناک است. در این حالت کلیهها باید قند خون را تصفیه و از طریق ادرار از بدن خارج کنند. در چنین شرایطى فرد باید مقدار زیادى مایعات بنوشد تا آب کافى را براى دفع قند اضافى تأمین کند. جبران تمام آب از دست رفته مشکل است و ممکن است بدن به سرعت دچار کمآبى شود و این کمآبى، زندگى فرد را تهدید مىکند.
سلولها در نبود انسولین از قند به عنوان منبع انرژى استفاده نمىکنند، در عوض ناچارند از دیگر منبع اصلى موجود، یعنى چربى، انرژى مورد نیاز خود را تأمین کنند. مصرف چربى براى بدن مشکلتر است، زیرا قادر به سوزاندن آن به طور کامل نیستند. در حقیقت در جریان شکستن چربىها مواد غیر قابل مصرفى به نام کتون در بدن تولید مىشود. با افزایش این مواد در خون، شرایطى رخ مىدهد که فرد احساس خشکى دهان و درد شکم مىکند. اگر این حالت تشخیص داده نشود و با انسولین و مایعات درمان نگردد، احتمال دارد شخص دچار تهوع شود و با سنگین شدن تنفس و از دست دادن هوشیارى حتى منجر به مرگ شود.
خطر دیگر، پایین بودن خیلى زیاد قند خون است. مغز فقط مىتواند از قند براى انرژى استفاده کند. بنابراین اگر قند کافى در دسترس نباشد، پیامهاى اضطرارى به سایر نقاط بدن خواهد فرستاد. در این حالت، شخص احساس گرسنگى، سردرد، سرگیجه کرده و هوشیارىاش را از دست مىدهد و حتى ممکن است دچار تشنج شود. اگر قند خون ساعتهاى متمادى به مقدار زیاد پایین بماند، مغز آسیب جدى خواهد دید.
بنابراین تنظیم دقیق قند خون، اهمیت حیاتى دارد و نباید اجازه داد تا قند خون خیلى بالا یا پایین برود. اگر چه دیابت، «دیابت قندى» نامیده مىشود، اما دانستن این نکته حائز اهمیت است که هر گاه طریقه مصرف کربوهیدرات (قند) در بدن تغییر کند، ناگزیر نحوه استفاده از چربى و پروتئین نیز تغییر مىکند. ناتوانى بدن براى استفاده صحیح از کربوهیدرات مىتواند سبب افزایش چربى خون شود که به عنوان منبع انرژى جانشین، به سلولها گسیل مىشوند. مراقبت صحیح از دیابت در واقع کوششى براى بهبود الگوى طبیعى استفاده از غذا و تولید انرژى است.آیا بیش از یک نوع دیابت وجود دارد؟
دیابت انواع گوناگونى دارد که با روشهاى متفاوتى نیز درمان مىشوند. جوانان و برخى از بزرگسالانِ لاغر زمانى به دیابت مبتلا مىشوند که به طور معمولى بدن آنها توانایى تولید انسولین را از دست بدهد. اما در سالمندان ممکن است با وجود آنکه انسولین به مقدار کافى یا حتى زیاد در خون وجود داشته باشد، باز هم قند خون بالا باشد.
توجه داشته باشید که براى افراد دیابتى، روشهاى درمانى مختلفى وجود دارد. هر شخص مبتلا داراى نیازهاى دارویى متفاوت، علایق گوناگون و روشهاى زندگى مختلفى است. بنابراین باید براى هر شخص، بر اساس نیازهاى خاص او، یک برنامه درمانى اختصاصى دیابت طراحى شود.
مدتهاست که هر دو نوع دیابت شناخته شده است. اگر چه هر دوى آنها داراى مشکل مشترکى هستند، یعنى ناتوانى بدن در مصرف صحیح غذا؛ اما براى فهم بهتر علل ایجاد هر کدام، به این دو نوع دیابت نامهاى جداگانهاى داده شده است.
دیابتى که معمولاً در کودکان و نوجوانان دیده مىشود، «دیابت ویژه نوجوانان» نامیده مىشود و از آنجایى که همه مبتلایان به این نوع دیابت براى زنده ماندن نیازمند تزریق روزانه انسولین هستند، دیابت نوع یک یا دیابت وابسته به انسولین خوانده مىشود.
اما دیابتى که اغلب بزرگسالان به آن مبتلا مىشوند، به دیابت نوع دو یا غیر وابسته به انسولین مشهور است. در این نوع دیابت، لوزالمعده کماکان مىتواند انسولین تولید کند، اما انسولین ترشح شده قادر به تحریک ورود قند به درون سلولها نیست.
دیابت نوع یک، اغلب به طور ناگهانى در کودکان یا نوجوانان با علایم تشنگى بیش از حد، تکرر ادرار، خستگى و اشتهاى زیاد ظاهر مىشود. به ندرت بعضى از کودکان دیابتى این علایم را بیش از سه یا چهار هفته قبل از تشخیص دیابت بروز مىدهند. این بیماران ممکن است وقتى براى اولین بار به پزشک مراجعه مىکنند، درد شکم داشته باشند و استفراغ کنند که گهگاه با سایر بیمارىها اشتباه گرفته شود. ولى آزمایشهاى دقیقتر، این نوع بیمارى را به اثبات مىرساند.
در حالى که دیابت نوع دو، علایم متفاوتى دارد. در بسیارى از افراد سابقه وجود قند در ادرار دیده شده و میزان قند خون نیز به تدریج و طى ماهها و حتى سالها بالا رفته است.
دیابت در افراد مسن اغلب با یک معاینه ساده یا به هنگام پذیرش در بیمارستان به خاطر بیمارى دیگرى شناسایى مىشود. شروع این نوع دیابت معمولاً علایم بالینى خاصى ندارد.
مشکلاتى که روزانه افراد مبتلا به دیابت نوع یک با آن مواجه هستند، کاملاً با مشکلات مبتلایان به دیابت نوع دو متفاوت است. افراد مبتلا به دیابت نوع یک احتمال دارد که به طور ناگهانى با عوارض ناشى از کاهش شدید قند خون (واکنش انسولین) یا افزایش شدید آن (کتواسیدوز) مواجه شوند. این عوارض جدى باید به سرعت درمان شوند. در حالى که این دو حالت در مبتلایان به دیابت نوع دو به ندرت دیده مىشود. مشکلاتى که به تدریج و طى سالها در مبتلایان به دیابت نوع یک و دو بروز مىکند نیز متفاوت است. در افراد مبتلا به دیابت نوع یک، معمولاً تخریب تدریجى مویرگها در چشمها و کلیهها مشاهده مىشود در حالى که افراد مبتلا به دیابت نوع دو بیشتر مستعد تخریب رگهاى بزرگ هستند که موجب بروز مشکلاتى در گردش خون، سکته و بیمارىهاى قلبى مىشود.
زنان باردار غالباً مبتلا به نوعى دیابت مىشوند که با دیابت نوع یک و دو فرق مىکند و «دیابت دوران باردارى» نامیده مىشود. این دیابت در ضمن انجام آزمایشهاى ادرار و خون که به طور معمول در دوران باردارى انجام مىشود، تشخیص داده مىشود. امکان دارد بعضى از این بیماران به تزریق انسولین نیازمند باشند یا نباشند، اما براى اجتناب از بروز مشکلات آتى، قند خون باید در طى دوران باردارى خیلى دقیق پیگیرى شود. علایم این نوع دیابت، اغلب در پایان دوران باردارى رفع مىشود.
در شمارههاى آینده به تفصیل در مورد انواع دیابت، درمان و تغذیه در طول آنها بحث خواهیم کرد.اهمیت کنترل دیابت چیست؟
اولین هدف درمان دیابت، برقرارى بهبود مجدد بدن براى استفاده از کربوهیدرات است که در نتیجه آن، چربىها و پروتئینها به نحو طبیعى مصرف شوند. امروز متخصصین معتقدند که با تنظیم دقیق قند خون، احتمال بروز عوارض شدید و ناگهانى دیابت (واکنش انسولین و کتواسیدوز) به پایینترین حد رسیده و یا حتى به کلى برطرف مىشود. اگر دیابت در طى هفتهها و ماهها درمان نشود، امکان دارد عوارض میانمدت آن ظاهر شود. جوانانى که به خوبى از دیابتشان مراقبت نمىکنند، ممکن است خوب رشد نکنند. مراقبت ناکافى از دیابت در زنان باردار مىتواند باعث بروز اختلالات قبل یا هنگام تولد شود.
امروز شمار رو به افزایش تحقیقات و گزارشهاى علمى نشان مىدهد که تنظیم دقیق قند خون احتمال بروز عوارض بلندمدت نظیر حملات قلبى، سکته، مشکلات کلیوى و بینایى را کاهش دهد.
ادامه دارد.