نویسنده

 

براى شناخت بهتر اسلام، به ایران آمدم‏
گفتگو با خانم حیاء بتول‏شا (احمدیان) - آمریکا

نفیسه محمدى‏

آمریکا با 9363123 کیلومتر مربع وسعت، (چهارمین کشور جهان) در نیمکره شمالى‏غربى و در قاره آمریکاى شمالى واقع است. این کشور با اقیانوس‏هاى کبیر از مغرب، اقیانوس اطلس از مشرق، با منجمد شمالى از شمال و با خلیج مکزیکو از جنوب احاطه شده و با کشورهاى کانادا در شمال و مکزیک در جنوب همسایه است. دو ایالت جداى این کشور به نام‏هاى آلاسکا، در شمال غربى کانادا و هاوایى در اقیانوس کبیر با خاک اصلى آن فاصله زیادى دارند.
سرزمین فعلى آمریکا تا اواخر قرن پانزدهم ناشناخته بود. از تاریخ قبل از آن اطلاع زیادى در دست نیست اما آثارى که از قبایل مختلف سرخپوستان به دست آمده، تاریخ مزبور را چند هزار سال عقب مى‏برد.
در خصوص سرخپوستان عقاید و نظریات بسیارى گفته مى‏شود و بعضى از مورخین و نژادشناسان آنان را از نژاد چین و مغول مى‏دانند و معتقدند که این قبایل از راه آلاسکا خود را به قاره آمریکا رسانیده و در سراسر آن پخش شده‏اند. هزار سال پیش گروهى از غارتگران دریایى کشور نروژ، از راه گروئلند خود را به جهان نو رسانیدند. این واقعه در زمان پادشاهى «اریک سرخ‏مو» بوده است. کشف نقاط مختلف این سرزمین از اواخر قرن پانزدهم آغاز شد. مهم‏ترین کاشفان اروپایى آمریکا عبارت بودند از: «خوان پونته لئون»، «ورازانو»، «دیسوتو»، «کورونادو آویلر»، «سرفرانسیس دریک و لاسال»، اولین مهاجرین دایمى در آمریکا، شهر سنت‏اگوستین در فلوراید در سال 1565 (944ش) ایجاد شده است.
آمریکا مهم‏ترین کشور سرمایه‏دارى و ثروتمندترین کشور جهان است. بیش از 25% تولید ناخالص جهان در این کشور به دست مى‏آید. نیمى از راه‏آهن و یک سوم راههاى شوسه جهان در آن وجود دارند.
سرکوب انقلابات مردمى کشورها و جلوگیرى از گسترش آنها از مشخصات سیاسى خارجى آمریکاست. خاورمیانه مهم‏ترین منطقه حیاتى مورد توجه آمریکا بوده است.
خانم «حیا بتول‏شا» که بعد از ورود به ایران و ازدواج، به نام «حیاء احمدیان» تغییر نام داده است، یکى از زنان اهل آمریکا است که هم‏اکنون مشغول فعالیت در زمینه‏هاى دینى و قرآنى است و چند سالى است با همسر و دو فرزندش در ایران زندگى مى‏کند. وقتى با خانم «حیا احمدیان» روبه‏رو مى‏شویم احساس خوشى به ما دست مى‏دهد. او کاملاً مسلط به زبان فارسى است و با رویى خندان به ما خوشامد مى‏گوید. خانم «احمدیان» از ایران و زندگى‏اش در قم راضى است و ایران را محل امنى براى نزدیکى به خدا مى‏داند. براى آشنایى با زنان آمریکا، پاى صحبت خانم «احمدیان» مى‏نشینیم و او صحبتش را این گونه آغاز مى‏کند.
متولد سال 1357 هجرى شمسى هستم و در شهر «آلینگتون» از ایالت «ویرجینیا» که یکى از ایالات آمریکاست، متولد شدم؛ ولى در شهر «فالس چرچ» زندگى مى‏کردم. بعد از تحصیلاتم و اخذ مدرکى معادل فوق دیپلم در زمینه دندانپزشکى تصمیم گرفتم به ایران بیایم.
خانم احمدیان، چه دلیلى باعث شد تا شما به ایران مسافرت کنید؟
ما در آمریکا که بودیم، مسلمان شدیم؛ البته تنها نامى از مسلمان را داشتیم چون خودم به شخصه اعتقاد محکمى در این زمینه نداشتم. خانواده من با دین اسلام آشنا بودند، فقط مى‏دانستیم که نباید گوشت خوک بخوریم و باید روزه بگیریم اما دلیل آن را نمى‏دانستیم و نمى‏فهمیدیم که چرا این قوانین وجود دارد. براى من خیلى جالب بود که اینها را بفهمم، به همین دلیل علاقه‏ام به این طور تحقیقات زیاد بود. گرچه ما پنج فرزند بودیم و همه با همین شرایط بزرگ شدیم اما فقط من و برادر کوچکم راجع به این قضیه حساسیت پیدا کردیم و به همین دلیل در باره دین‏هاى بزرگ جهان تحقیق کردیم.

چه فرقى بین دین اسلام و دیگر ادیان دیدید؟

من در مورد اکثر دین‏هاى معروف در دنیا تحقیق کردم و نهایتاً به این نتیجه رسیدم که اسلام دین کامل است. مثلاً دین مسیحیت که چند شعبه شده بود، معتقد است که کارِ خانه براى زن از واجبات است و زن موظف به انجام کار خانه مى‏باشد. یا در دین یهودیت، اصلاً زن را انسان حساب نمى‏کردند و او را داراى حق و حقوق خاصى نمى‏دیدند. به هر حال این نقایص در اکثر دین‏ها دیده مى‏شد و من مى‏دیدم که تکامل همه این دین‏ها به اسلام منتهى مى‏شود. به همین دلیل در اینترنت تحقیق کردم و تمامى آن چیزهایى را که مى‏خواستم در اسلام پیدا کردم و تصمیم گرفتم براى تحقیقات بیشتر و جامع‏تر، به ایران بیایم، چون فهمیده بودم ایران تنها جایى است که در این زمینه به من کمک خواهد کرد.

چه تفاوتى بین تحصیل در ایران و آمریکا دیدید؟

هر ایالت در آمریکا از لحاظ تحصیلى فرق مى‏کند. در ایالت ما پنج سال مقطع ابتدایى است و وقتى پنج سال تمام شد، هفت سال ادامه تحصیل است تا گرفتن دیپلم. رفتن به دبستان هم از پنج سال تمام شروع مى‏شود و تا هفده سالگى ادامه مى‏یابد که بعد از آن دانشگاه است.

ورود به دانشگاه چه مراحلى دارد و چند درصد از مردم آمریکا به درس خواندن علاقه دارند؟

ورود به دانشگاه بر عکس ایران خیلى سخت نیست و بستگى به نمره SAT دارد که تقریباً شبیه به کنکور است ولى حدوداً هفتاد درصد از جوانان آمریکایى وارد دانشگاه مى‏شوند و بقیه سر کار مى‏روند. اما تعداد علاقه‏مندان به درس زیاد است، چون مردم آمریکا معتقد هستند که اگر درس نخوانند کار مورد علاقه و مطلوب خود را نمى‏یابند و مثلاً مجبور مى‏شوند در غذافروشى‏ها و فروشگاهها کار کنند. اما فارغ‏التحصیل شدن برعکس ورود به دانشگاه خیلى مشکل است.

مهم‏ترین دانشگاههاى آمریکا چه نام دارند؟

دانشگاه «پرینستون»، دانشگاه «هاروارد» و «ییَل» در شمال شرق آمریکا، از مهم‏ترین دانشگاهها هستند.

لباس و نوع پوشش زنان و بخصوص زنان مسلمان در آمریکا چگونه است؟

چون در آمریکا مردم از لحاظ فرهنگى، اعتقادى و حتى نوع دین با دیگران تفاوت دارند، این مسئله تفاوت داشتن در نوع پوشش هم هست؛ ولى در کل، مردم آمریکا از لحاظ حجاب هیچ نوع پوششى ندارند به جز مسلمانان که از نوع پوشش‏هاى مخصوص استفاده مى‏کنند. مثلاً مقنعه و مانتو مى‏پوشند تا حجاب خود را حفظ کنند. در سال‏هاى پیش که من در آمریکا زندگى مى‏کردم، این تعداد خیلى انگشت‏شمار بودند ولى بعد از مدتى و گذشت زمان، همچنین آشنایى بیشتر مسلمانان آنجا با اسلام واقعى، حجاب بیشتر شده است و حتى در شهر مریلند مدرسه ایرانى هست. در ضمن در آمریکا تعدادى مدارس اسلامى هم هست.
با این حال اکثراً شلوار لى و یا کلاً پوشش جین و اسپورت جزو لباس‏هاى اصلى مردم آنجا به شمار مى‏رود و بیشتر مردم از این نوع پوشش حتى در مهمانى‏ها استفاده مى‏کنند.

مراسم مخصوص و تعطیلات رسمى در آمریکا چه روزهایى است؟

یکى از مراسم بزرگ در آمریکا، روزهاى عید کریسمس است که وقتى این مراسم شروع مى‏شود، مدارس ده روز تعطیل مى‏شوند ولى ادارات دو روز تعطیل هستند. روز اول سال رسم است که درخت کاج را چراغانى مى‏کنند و تزئینات جذاب و جالبى از آن آویزان مى‏کنند و همه آماده جشن کریسمس مى‏شوند. مردم آمریکا سراسر سال را به پس‏انداز کردن مى‏پردازند تا بتوانند شب کریسمس حتماً به همدیگر هدیه بدهند و آن را خیلى مهم مى‏دانند. همه، شبِ کریسمس هدیه‏هاى خود را آماده مى‏کنند و نیمه‏شب آن را پاى درخت کاج مى‏گذارند. وقتى که صبح مى‏شود، پاى درخت کاج پر از هدیه است که افراد خانواده براى یکدیگر خریده‏اند. در روزهاى کریسمس، آتش‏بازى و تفریحات، جزء کارهاى معمول مردم آمریکاست.
مهم‏ترین مراسم در آمریکا، مراسم آغاز سال نو است. بعد از آن روز استقلال آمریکا در چهارم ژوئیه است. مردم در این روز سعى مى‏کنند که حتماً به بیرون از خانه بروند و در پارک‏ها غذا بخورند. غذاهایى که روى ذغال آماده مى‏شود و بسیار خوشمزه است. روز چهارم ژوئیه تعطیل رسمى است.
روز دیگرى که مورد توجه مردم کشورم است، روز شکرگزارى است. در واقع آن روزى است که سرخپوست‏ها با سفیدپوست‏ها آشتى کردند و بیشتر جنبه نمادین دارد تا جنبه حقیقى! بعد از آن هم روز عید پاک است. عید پاک یا عید «ایستر» روزى است که به اعتقاد آنان، حضرت عیسى(ع) به اعتقاد مسیحیان کشته شده و به بهشت رفته است. تمام مردم مسیحى روز پاک را جشن مى‏گیرند چون معتقدند با کشته شدن حضرت عیسى و رفتن او به بهشت، تمام مسیحیان بخشیده مى‏شوند و همه راهىِ بهشتند. به غیر از این روزها که گفته شد، شنبه و یکشنبه جزء تعطیلات هفتگى آمریکاست.

غذاهاى مخصوص در آمریکا چه غذاهایى هستند؟

غذاهاى مورد علاقه مردم آمریکا بیشتر از انواع سالادها تشکیل مى‏شوند. سوسیس سرخ‏شده، مرغ سرخ‏شده و غذاهایى که روى آتش پخته مى‏شود براى آنها خیلى لذیذ و مهم است.

خانم احمدیان، قدرى هم از چگونگى برگزارى مراسم عقد یا ازدواج در آمریکا بگویید.

ازدواج در آمریکا اصلاً شبیه ازدواج در ایران نیست چون اعتقادات مردم آنجا با مردم مسلمان ایران بسیار تفاوت دارد. اول اینکه فرزندان خانواده بعد از اتمام درس و گرفتن مدرک دیپلم از پدر و مادر جدا مى‏شوند. بعضى‏ها که دانشگاه قبول مى‏شوند، در خوابگاهها زندگى مى‏کنند و بعضى دیگر مى‏توانند به اتفاق دوستان‏شان خانه‏اى یا آپارتمانى را اجاره کنند و به طور مستقل زندگى کنند. تهیه اسباب زندگى هم بر عهده خودِ شخص است. مثلاً اگر دو نفر تصمیم گرفتند با هم زندگى کنند، وسایل زندگى را خودشان تهیه مى‏کنند. البته در مراسم قانونى ازدواج این گونه نیست و جهیزیه عروس توسط بستگان به عنوان هدیه خریده مى‏شود. اما شروع زندگى منوط به ازدواج نیست. همین که دو نفر، حال، چه دختر و یا پسر، تصمیم به جدا شدن از والدین بگیرند، خانه‏اى اجاره مى‏کنند و در آن زندگى مى‏کنند. در این مورد به مردم آمریکا سختگیرى نمى‏شود. گاهى حتى مى‏بینیم که دختر و پسرى چند سال را کنار هم زندگى مى‏کنند مثل یک خانواده و سپس ازدواج مى‏کنند یا از هم جدا مى‏شوند. که این جدا شدن، هم باید قانونى باشد حتى اگر ازدواج قانونى هم در بین نباشد و بعد از جدا شدن حق و حقوق طرفین مشخص مى‏شود. وقتى توافق دو نفر براى ازدواج اعلام شد، بقیه انجام مراسم به کلیسا مربوط مى‏شود.
وقتى که پسر و دخترى تصمیم به ازدواج گرفتند، اول نامزدى خود را اعلام مى‏کنند، سپس داماد حلقه برلیان گرانقیمتى را به نشانه نامزدى به عروس هدیه مى‏دهد. وقتى که مراسم عقد و سپس عروسى نزدیک مى‏شود، داماد حلقه دیگرى را براى عروس هدیه مى‏برد. این حلقه طلا و بسیار ساده است. اما دادن این حلقه مراسم خاصى دارد. در روز عقد، تمامى دوستان و بستگان عروس و داماد به کلیسا دعوت مى‏شوند سپس داماد در مقابل پدر روحانى مى‏ایستد. بعد پدر عروس در حالى که دست دخترش را در دست گرفته، از راهروى کلیسا مى‏گذرد و عروس را کنار داماد مى‏برد. سپس پدر روحانى از هر دوى آنها اقرار مى‏گیرد که آیا شما تا آخر عمر تصمیم به زندگى دارید و با هر شرایطى کنار هم مى‏مانید و چند جمله دیگر. وقتى عروس و داماد شرایط را قبول مى‏کنند، عقد به طور رسمى جارى شده است. حلقه عقد پس از اجراى عقد توسط یکى از کودکان حاضر در مراسم به دست داماد سپرده مى‏شود و داماد هم آن را به عروس پیشکش مى‏کند. بعد از انجام مراسم در کلیسا، همه به سمت تالار پذیرایى مى‏روند. در آنجا ارکستر هست و از مهمان‏ها پذیرایى مى‏شود. مراسم هم تا نیمه‏هاى شب ادامه مى‏یابد. سپس عروس و داماد به منزل خود مى‏روند تا زندگى جدیدى را شروع کنند.

آیا عروس در این شب، لباس خاصى بر تن دارد و این مراسم در همه جاى آمریکا یکسان است؟

عروس در آن شب لباس سفیدى بر تن مى‏کند اما دامن عروس یک نوع دامن بلند پشت دنباله‏دار است که دنباله آن پنج، شش متر است و به «چرین» معروف است. این دامن بلند را دو یا سه دخترى که لباس سفیدى پوشیده‏اند بالا مى‏گیرند و دنبال عروس حرکت مى‏کنند. این دخترها هم معروف به دختر گل هستند یا Flower girlsکه حتماً باید عروس را همراهى کنند. این مراسم در اکثر ایالات آمریکا به همین گونه است اما بعضى از ادیان مختلف مراسم مربوط به خود را دارند. مسلمانان هم که به جاى کلیسان رفتن به محضر مى‏روند و عقد شرعى مى‏خوانند و سپس جشن‏ها و مراسم مربوط به آن را انجام مى‏دهند.

زنان در آمریکا از لحاظ اجتماعى چه جایگاهى دارند و آیا آنان از نوع برخورد و نگرش جامعه به خود راضى هستند؟

زنان در جامعه آمریکا از همان اهمیتى برخوردارند که مردان این گونه‏اند. در واقع در آمریکا سعى مى‏شود حقوق هر دوى آنها به اندازه هم رعایت شود که چندان مورد رضایت هم نیست. البته اکثر زنان در آمریکا داراى شغل هستند و علاوه بر خانه‏دارى، به کار بیرون هم مشغولند تا بتوانند به راحتى احتیاجات‏شان را برآورده کنند. تنها چیزى که شاید خیلى باعث ناراحتى مردم آنجا مى‏شود، این است که زنان از امنیت چندانى برخوردار نیستند؛ اما از استقلال فکرى و شغلى برخوردارند.

آیا در طلاق، زنان بیشترین ضربه را مى‏خورند و اصولاً چرا در یک زندگى، طلاق رخ مى‏دهد؟

وقتى در یک زندگى توافق و تفاهم اخلاقى نباشد و یا زن و شوهر از لحاظ احساسات و عقاید با یکدیگر تفاوت داشته باشند، طلاق رخ مى‏دهد و خواه ناخواه زندگى از هم مى‏پاشد. اما در مورد حق و حقوق در طلاق بیشترین حق، شامل زن است و این زن است که با طلاق، نیمى از دارایى مرد و همچنین حضانت فرزندان را به عهده مى‏گیرد. در واقع بیشترین ضربه متوجه مرد است و در یک طلاق اگر حق و حقوقى شامل مرد شود، خیلى جاى تعجب است؛ حتى اگر طلاق خواسته خودِ زن باشد.

خانم احمدیان، به عنوان آخرین سؤال، زبان و خط رسمى کشور آمریکا چیست؟

خط رایج در آمریکا که لاتین است و زبان معمول و مرسوم در آنجا انگلیسى است. زبان‏هاى اسپانیویى و ایتالیایى و یونانى هم در کنار آن تلفظ مى‏شود.
با تشکر فراوان از خانم «حیا احمدیان» که على‏رغم فرصت کم، وقتى را در اختیار ما گذاشتند. امیدواریم ایشان در همه مراحل زندگى موفق و مؤید باشند.