جایگاه و نقش مادرى در جمهورى اسلامى ایران


 

جایگاه و نقش مادرى در جمهورى اسلامى ایران

مریم معین‏الاسلام

[اهمیت فوق العاده به نقش مادرى در نظام تربیتى حقوقى اسلام و جایگاه مکیدى مادر در فرهنگ‏سازى خانواده و جامعه، ایجاب مى‏کرد، مقام رفیع مادر در قوانین جمهورى اسلامى ایران و عملکرد مسئولان نظام مورد اهتمام جدى قرار گیرد. این مقاله نیز سعى دارد جایگاه مادرى در نظام جمهورى اسلامى ایران را با مرورى بر قوانین حمایتى از مادران تبیین کرده، شرافت مادرى را در آیینه عملکرد حضرت امام خمینى بنمایاند.]

مقدمه

مادر، زیباترین واژه آفرینش است و مؤثرترین عامل تربیت و نگاهبان سلامت روحى و روانى و جسمانى فرزند؛ مهم‏تر از همه عامل انتقال ارزش‏ها به کودک است، چرا که یکى از مهم‏ترین عوامل پاى‏بندى فرزندان به مسائل ارزشى و دینى، چگونگى رفتار مادر با فرزند است. اگر کیفیت تعامل مادر با کودکان خوب باشد، آنها بیشتر به ارزش‏هاى خانواده و دین پاى‏بند مى‏مانند، افزون بر آن، پذیرش برنامه‏هاى دینى و ارزش‏هاى مذهبى را براى فرزند آسان مى‏کند.
البته علاوه بر چگونگى رفتار مادران در انتقال ارزش‏ها، قوّت دینى مادر و پاى‏بندى وى به مسائل مذهبى یکى دیگر از عوامل پاى‏بندى کودکان به فرهنگ دینى و ملى است. در نهایت مى‏توان گفت مادر اساس و ریشه همه نیکى‏هاست. نقش کلیدى مادران در فرهنگ‏سازى موجب شده که در نظام تربیتى و حقوقى اسلام، توجه و تأکید و اهتمام ویژه‏اى به حقوق مادران شود. در آموزه‏هاى دینى ضمن تأکید بسیار بر مقام والاى مادرى و جایگاه مادر، به ضرورت احترام به مقام رفیع مادرى، توجه داده، اهتمام جدى نسبت به برآوردن حقوق مادران و توجه بسیار به سلامت جسمانى، روحى و روانى آنان کرده، چرا که سلامت جامعه به سلامت خانواده، و نشاط و اقتدار و پویایى خانواده به مادر وابسته است. نقش محورى مادر در سازندگى کشور بر هیچ کس پوشیده نیست.
در ایران به جهت برخوردارى از نظام جمهورى اسلامى و با تغییر قانون اساسى مشروطه سلطنتى به برکت انقلاب بزرگ ملت ایران در بهمن 1357 و تدوین قانون اساسى جمهورى اسلامى توسط مجلس خبرگان، نگاه به زنان به ویژه حقوق مادران دستخوش دگرگونى جدى گردید.
قانونى که توسط خبرگان ملت تدوین شد و سپس مورد پذیرش مردم و امام خمینى(ره) قرار گرفت و پس از بازنگرى و اعمال تغییراتى در آن، به تثبیت رسید.
همان طور که در اولین سطرهاى مقدمه قانون اساسى آمده، مجموعه قوانین آن بر اساس اصول و ضوابط اسلامى است، چرا که مهم‏ترین ویژگى انقلاب، مکتبى و اسلامى بودن آن است. به این ترتیب، همه مواضع قانون اساسى و تمامى دیدگاههاى آن از جمله «حقوق زن» همگون با اصول اسلامى تدوین و تبیین گردید و زنان به برکت انقلاب عظیم مردم و تدوین قانون اساسى بر اساس نگاه دینى، هویت اصلى و حقوقى خود را باز یافتند. چنان که مادرى به عنوان محورى‏ترین نقش در خانواده (که واحد بنیادین جامعه و کانون اصلى رشد و تعالى انسان است و زمینه‏ساز حرکت تکاملى و رشدیابنده شخص در جامعه مى‏باشد) به طور ویژه مورد توجه و عنایت قانونگذاران قرار گرفت، نیز حمایت از نقش مادرى و فراهم کردن امکانات جهت ایفاى صحیح این نقش کلیدى و اساسى در خانواده از مهم‏ترین وظایف قانون و حکومت اسلامى محسوب گردید. از این رو در اصل 21 قانون اساسى آمده است:
«دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامى تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:
1 - ایجاد زمینه‏هاى مساعد براى رشد شخصیت زن و احیاى حقوق مادى و معنوى او.
2 - حمایت مادران بخصوص در دوران باردارى و حضانت فرزندان و حمایت از کودکان بى‏سرپرست.
3 - ایجاد دادگاه صالح براى حفظ کیان و بقاى خانواده.
4 - ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده بى‏سرپرست.
5 - اعطاى قیمومیت فرزندان به مادران شایسته در جهت [مصلحت و] غبطه آنها در صورت نبودن ولىّ شرعى.»
در این اصل، براى استیفاى حقوق زن، دولت موظف گردیده در پنج مورد اقداماتى انجام دهد که محور اوّل و اساسى آن «ایجاد زمینه‏هاى مساعد براى رشد شخصیت زن و احیاى حقوق مادى و معنوى» است. محورهاى دیگر قانون، به حقوق زن در خانواده یعنى ایفاى نقش مادرى و همسرى توجه کرده است؛ با توجه به این مهم که زنان نیمى از پیکره هستى را تشکیل مى‏دهند، (که توجه به حقوق آنان و همچنین رسیدگى به مشکلات و مسائل آنان باعث ارتقاى سطح فرهنگى، رفاه و آسایش خانواده شده، مهم‏تر اینکه زن مسلمان به عنوان عنصر مؤثر و سازنده در جامعه در صورت فراهم بودن زمینه و امکانات مى‏تواند به اساسى‏ترین و مؤثرترین نقش خود یعنى مادرى و همسرى با خیال آسوده بپردازد؛ علاوه بر آن جهت دستیابى به توسعه و خودکفایى جامعه هم کوشا باشد.
از این‏رو قانون اساسى توجه زیادى به وضع قوانینى در جهت حمایت از مادران مبذول داشته، همچنین جنبه بسترسازى جهت ایجاد شرایط لازم براى انجام رسالت مادرى را دارد.
1 - سپردن مسئولیت و سرپرستى خانواده به مردان.
2 - قرار دادن نفقه به عنوان وظیفه مرد جهت آسودگى خیال زنان از هزینه‏ها.
3 - همکارى مرد در تربیت فرزندان با همسر خود.
4 - استفاده مادران (بانوان باردار) از معذوریت.
5 - حمایت از مادران در دوران شیردهى.
6 - اشتغال مادران و امکان خدمت نیمه‏وقت براى بانوان.
7 - حق حضانت.
قانون حمایت خود را از مادران و ایجاد بستر مناسب جهت فراهم کردن آسایش و آرامش خیال مادر (که مهم‏ترین شخص براى پذیرش مسئولیت تربیت فرزندان است) با وضع قوانین اعلام کرده است، از جمله:
در این نوشتار سعى بر آن است که توجه خوانندگان را به برخى از قوانین حمایتى از مادران جلب کنیم تا جایگاه مادرى در نظام جمهورى اسلامى ایران تبیین گردد.

ریاست خانواده

از آنجا که یکى از عوامل کارآمدى خانواده به عنوان یک نهاد کوچک اما بسیار حساس و مؤثر، برخوردارى از سرپرستى مدیر و آگاه و داراى حُسن تدبیر و شایستگى‏هاى لازم مى‏باشد (چون ضعف در تنظیم امور و تدبیر کارها و بى‏توجهى و بى‏کفایتى در مسئول و غفلت از وظایف، موجب ناکارآمدى خانواده مى‏شود و چنین خانواده‏اى بسترى مناسب جهت رشد فرزندان نمى‏گردد) در آموزه‏هاى دینى براى اینکه مادر به عنوان، مدیر و مسئول تربیت فرزندان بتواند در فضاى آرام و به دور از هر گونه دغدغه و نگرانى در اجرایى خانواده به انجام وظیفه و رسالت مادرى بپردازد، بار مسئولیت اداره خانواده و امور اجرایى مربوط بیرون منزل از دوش مادر برداشته شده، این مسئله امتیاز و لطفى است که خداوند به زنان به ویژه مادران کرده است.
در قرآن کریم به سرپرستى مردان تصریح شده است:
«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ، قانِتاتٌ، حافِظاتٌ لِّلْغَیْبِ بما حَفِظَ اللَّهُ ...»(1)
مفسّر ارجمند آیةالله جوادى آملى در تفسیر آیه مى‏گوید:
«هرگز مرد قوّام و قیّم زن نیست؛ این مسئله فقط مدیریت است.
مدیریت، از آنجا که یک کار اجرایى است، فخر معنوى نیست ... و چون مسئول تأمین هزینه مرد است، سرپرستى داخل منزل هم با مرد است. اما سرپرستى براى مرد مزیتى به حساب نمى‏آید. «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» یعنى «یا ایها الرجال کونوا قوامین؛ اى مردها، به کار خانواده قیام کنید.»(2)
در تفسیر نورالثقلین آمده که امام هشتم در ضمن جواب‏هایى که به محمد بن‏سنان نسبت به فلسفه و علل بعضى احکام داده است، مى‏فرماید: «بر مرد است که خانواده خود را اداره کند و نفقه ایشان را بدهد اما بر زن مسئولیتى نیست که زوج را از جهت نیازمندى‏هایش اداره کند و همین است معناى بیان خداى عزوجل در آیه «الرجال قوّامون على النساء ... .»(3)
بنابراین اسلام امتیاز به زن داده و مسئولیت سنگین امور مالى را از دوش او برداشته، در عین اینکه مالک تمام مال و منافع ثروت خویش است.
طبق ماده 1105 قانون مدنى «در روابط زوجین ریاست خانواده از ویژگى‏هاى شوهر است» از این ماده فهمیده مى‏شود ریاست شوهر بر خانواده یک وظیفه اجتماعى، نه یک امتیاز و حق شخصى است.
ثمره واگذارى مسئولیت به مردان، آسودگى خیال، سبک کردن بار مسئولیت زنان و در پى آن ایجاد امنیت و آرامش روانى براى مادران جهت پرداختن به رسالت مادرى است و در مجموع، عنایتى از طرف خداوند به زنان است.

نفقه زوجه‏

نفقه زوجه از تکالیف مالى زوج است که پس از عقد نکاح و شروع زندگى مشترک بر عهده اوست و ضامن استقلال خانواده و نمودارى از شئون سرپرستى مرد بر کوچک‏ترین و در عین حال مهم‏ترین نهاد اجتماعى بشریت مى‏باشد.
«نفقه» در لغت به معناى هزینه زندگى و عیال و اولاد است و آنچه انفاق مى‏کند و انفاق به معنى صرف کردن نیز مى‏باشد. و در اصطلاح، تأمین مخارج خانواده اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و سایر مخارجى است که براى خانواده لازم مى‏باشد. در فقه امامیه که منبع اصلى حقوق ایران است، تأمین آنچه که زن در زندگى زناشویى به آن احتیاج دارد، اعم از خوردنى، پوشاک، مسکن ،لوازم آرایش ... به عنوان نفقه بر عهده زوج قرار داده شده است.
قرآن کریم در سوره بقره، آیه 234 به بیان حکم مدت شیر دادن فرزند از طرف مادر و الزام مرد به پرداخت نفقه همسر مى‏پردازد، و در مورد اخیر مى‏فرماید:
« ... على المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف ...؛
... و بر پدر است که به روزى و پوشاک همسر خود به خوبى و شایسته اقدام کند.»
از آنجا که مسئولیت و رنج و زحمات طاقت‏فرساى تولید نسل، از لحاظ طبیعى به عهده زن گذاشته شده و این از نیروى بدنى زن کاسته و توانایى او را در کسب و کار کاهش مى‏دهد، توانایى‏هاى مرد براى کارهاى اقتصادى و تولیدى، بیشتر از زنان است و نیاز زنان به پول و ثروت بیش از مردان مى‏باشد، زیرا آراستگى و زینت جزو زندگى زن و از نیازهاى اصلى او محسوب مى‏شود، به همین علت عده‏اى از فقها آن را جزو نفقه محسوب کرده‏اند.
از سوى دیگر جمال، نشاط و طراوت زن مستلزم آسایش بیشتر و تلاش کمتر وى است.
از همه مهم‏تر آنکه رمز موفقیت مادران در تربیت اولاد، بسته به وجود سلامت، نشاط، تأمین نیازهایى چون زینت و آرایش و فراغت خاطر و امنیت روانى است.
از این‏رو قوانین اسلامى و همچنین قوانین مدنى نظام جمهورى اسلامى ایران، نفقه زن را به عهده مرد گذاشته است. در ماده 1106 قانون مدنى آمده است «در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است».
این ماده نشان مى‏دهد که زوجه به مجرد عقد مستحق نفقه است. در ماده 1107 مصادیق نفقه را به شرح زیر برشمرده است:
مسکن و البسه، غذا و اثاث‏البیت که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضاء.
مجموعه این موارد، موجب مى‏شود امکان پرداختن مادر به مسئولیت اصلى خود فراهم گردد.

حمایت از مادران شاغل

با توجه به اهمیت نقش تأثیرگذار و حساس زنان در خانواده و ضرورت وجود فراغت و آرامش خاطر زنان به عنوان شرط لازم جهت ایفاى مسئولیت‏محورى و کلیدى همسرى و مادرى، از سوى دیگر با توجه به اینکه ایفاى خوب این مسئولیت نیازمند صرف انرژى کافى و مفید در محیط خانه مى‏باشد، به همین جهت اسلام، مسئولیت تأمین هزینه‏هاى اداره منزل و مخارج مربوط به آن را از دوش زنان برداشته است.
اسلام اشتغال و کسب درآمد را براى زنان ممنوع نمى‏داند و در اغلب مشاغل حضور زنان را بدون مانع مى‏داند حتى در سیره رسول اکرم(ص) نقل شده است که حضرت هنگامى که با زنان شاغل روبه‏رو مى‏شد، علاوه بر آنکه آنها را نهى نمى‏کرد، حتى ارائه راهکارها و راهبردها را جهت پیشرفت بیشتر به آنها ارائه مى‏نمود.
مى‏توان گفت موضعى را که اسلام در برابر این مسئله انتخاب کرده به طور کلى، تشویق زنان به پراختن به مشاغل خاص بانوان در صورت آسیب نرساندن به کانون خانه و خانواده و دورى از فعالیت‏ها و مشاغلى است که با ساختار جسمانى، روحى و روانى زنان همخوانى ندارد.
به بیان دیگر اسلام، اصالت را به شغل همسرى و مادرى زن مى‏دهد، ولى آنان را از پرداختن به مشاغل ویژه زنان منع نکرده و گاهى تشویق هم نموده است.
انقلاب اسلامى ایران با پیروى از دین مبین اسلام و با الهام از حرکت پیامبر بزرگوار اسلام، به زنان جامعه که در نظام گذشته متحمل بیشترین صدمات شده و به بهانه آزادى از بسیارى حقوق اسلامى و انسانى خود محروم شده بودند، این امکان را داد که فارغ از دیدگاههاى متحجرانه پوسیده یا مبتذل غرب‏زده، از سرچشمه اسلام ناب محمدى(ص) سیراب شوند و در جایگاه و منزلت واقعى خود قرار گیرند.
زنان به عنوان نیمى مؤثر از پیکره اجتماع، در صحنه‏هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى وارد گردیدند و در تمامى عرصه‏ها، نقش‏آفرینى‏هاى قابل توجهى از خود نشان دادند.
نظام اسلامى به جهت ارج نهادن به تلاش زنان، به انتخاب سیاست‏هاى فرهنگى مناسب و حمایت‏هاى لازم قانونى از مشارکت ایثارگرانه بانوان اقدام کرد تا زنان جامعه اسلامى بتوانند ضمن ایفاى نقش مادرى و انجام وظیفه پاسدارى از خانواده، از نظر اقتصادى هم بتوانند نقش‏آفرینى کنند.
به همین جهت شوراى عالى انقلاب فرهنگى در مصوبه دویست و هشتاد و هشتمین جلسه مورخ 20/5/1371، قوانینى در سیزده ماده به تصویب رساند. که در این بخش به جهت اهمیت مسئله متن کامل این مصوبات در معرض دید خوانندگان قرار مى‏گیرد.

توجه به مسائل و مشکلات مادران شاغل

با عنایت به این مطلب که زنان از یک سو پاسدارى از حریم خانواده و وظیفه سنگین تربیت نسل جدید را بر عهده دارند و از طرفى ضرورت‏هاى اقتصادى، اجتماعى و سیاسى جامعه، مشارکت فعال ایشان را در امور خارج از منزل الزامى ساخته است و این دو ضرورت همزمان مسائل و مشکلاتى را براى زنان بخصوص کارگران زن فراهم آورده، بى‏توجهى و یا کم‏توجهى بدان‏ها مى‏تواند صدمات جبران‏ناپذیرى را نسبت به نهاد مقدس خانواده به بار آورد. شوراى فرهنگى و اجتماعى زنان با توجه به رسالت عظیمى که در ارتباط با وظایف خود در جهت شناخت مسائل و مشکلات زنان شاغل و تلاش در رفع آنها دارد توجه خود را به این امر معطوف داشته تا گامى در راه شناسایى و کاهش مشکلات زنان شاغل برداشته و با کاهش و از میان بردن آنها، نقش خود را در رساندن جامعه به اهداف نظام جمهورى اسلامى ایران ایفا نماید.
از این‏رو اقدام به شناسایى و دستیابى به مسائل و مشکلات فرهنگى اجتماعى زنان در ارتباط با محیط کار و اجتماع و همچنین شناسایى و دستیابى به مسائل و مشکلات حقوقى، رفاهى و بهداشت جسمانى و روانى زنان در ارتباط با محیط کار و مهم‏تر از همه شناسایى و دستیابى به مسائل و مشکلات زنان در ارتباط با خانواده و تربیت فرزندان، مصوب شورا قرار گرفت.(4)
بر همین اساس مقرر گردید وزارت کار و امور اجتماعى با نظارت کامل شوراى فرهنگى و اجتماعى زنان با توجه به توانایى‏هاى بالقوه در خصوص برنامه‏ریزى و اجرا، طرح بررسى مسائل و مشکلات زنان را به مرحله اجرا در آورد. در این مصوبه ضمن تأکید بر نقش زن در خانواده به عنوان شغل اصلى و ضرورت اشتغال مفید و مؤثر وى در این نهاد مقدس، سیاست‏هاى اشتغال زنان در جمهورى اسلامى ایران را بدین شرح اعلام کرد:
ماده 1 - با توجه به قداست مقام مادرى و تربیت نسل آینده و مدیریت خانه و با عنایت به اهمیت نقش زنان در فرآیند رشد فرهنگى و توسعه اقتصادى باید ارزش معنوى و مادى نقش زنان در خانواده و کار آنان در خانه در نظر گرفته شود.
ماده 2 - اشتغال بانوان در مشاغل فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى و ادارى از جمله شرایط و لوازم تحقق عدالت اجتماعى و تعالى جامعه است و باید به آن وَقْع [و ارزش‏] لازم گذاشته شود.
ماده 3 - همکارى و تعاون اعضاى خانواده با یکدیگر براى اداره مطلوب امور خانه و به منظور ایفاى هر چه بهتر مسئولیت‏هاى اجتماعى ضرورى است.
ماده 4 - شرایط و محیط کار اجتماعى بانوان باید به گونه‏اى مهیا شود که زمینه رشد معنوى، علمى و حرفه‏اى آنان فراهم شود و به دیانت، شخصیت، منزلت و سلامتى فکرى و روحى و جسمى آنان لطمه‏اى وارد نیاید.
ماده 5 - با توجه به نقش زنان در پیشرفت اجتماعى و توسعه اقتصادى به عنوان نیمى از جمعیت، باید تسهیلات لازم براى اشتغال آنان از سوى دستگاههاى اجرایى فراهم آید و برنامه‏ریزى‏هاى مناسب بر حسب اولویت صورت گیرد و به علاوه قوانین و امکانات فوق‏العاده‏اى نیز براى اشتغال زنان تا سر حد رفع نیاز در ردیف‏هاى (الف) و (ب) مشاغل در نظر گرفته شود و در خصوص ردیف (ج)، زنان نیز مانند مردان قادر باشند بدون تبعیض، شغل مطلوب خود را به دست آورند.
الف) مشاغلى که پرداختن بدان از سوى زنان مطلوب شارع است مانند مامایى، رشته‏هایى از پزشکى و تدریس.
ب) مشاغلى که با ویژگى‏هاى بانوان از لحاظ روحى و جسمى متناسب است، مانند علوم آزمایشگاهى، مهندس الکترونیک، داروسازى، مددکارى، مترجمى.
ج) مشاغلى که هیچ گونه مزیت و برترى در آن براى شاغلان زن و مرد وجود ندارد و یا انتخاب آن به صورت طبیعى صورت مى‏گیرد و ملاک آن تخصص و تجربه است، نه جنسیت (کارگرى ساده در سایر رشته‏هاى فنى و خدماتى).
د) مشاغلى که یا به دلیل منع شرعى یا شرایط خشن کار و یا به دلیل ارزش‏هاى اعتقادى (فرهنگى و اجتماعى) براى بانوان نامناسب است مانند قضا و آتش‏نشانى.
ماده 6 - تشویق بانوان تحصیل‏کرده و متخصص باتجربه به احراز سمت‏هاى مدیریت و مشاغل ستادى، به منظور امکان استفاده از کارآیى آنها در سطوح عالى اجرایى.
ماده 7 - با توجه به اینکه نیروهاى متخصص و تحصیل‏کرده در هر جامعه‏اى ارزشمندترین سرمایه‏هاى آن به شمار مى‏آید و براى آموزش و تربیت علمى آنان سرمایه‏گذارى هنگفت صورت گرفته است باید:
اوّلاً: انتخاب صحیح و تحصیل در رشته‏هاى متناسب با اشتغال بانوان هر چه کامل‏تر امکان‏پذیر شود.
ثانیاً: تسهیلات لازم براى استفاده از توانایى‏هاى زنان کارشناس، متخصص و تحصیل‏کرده فراهم آید، به گونه‏اى که اهتمام آنان به ایفاى نقش خود در خانواده و شرایط زندگى، منجر به کناره‏گیرى از فعالیت اجتماعى نشود.
ماده 8 - دستگاههاى تبلیغاتى و رسانه‏هاى گروهى باید بر اساس سیاست‏هاى مصوب در زمینه اشتغال زنان، به گونه‏اى تبلیغ کنند که به هیچ وجه هموار کننده پیشرفت هجوم شرق و غرب به ارزش‏هاى اعتقادى و اسلامى ما نباشد و در عین حال زمینه‏ساز جذب زنان در فعالیت‏هاى فرهنگى، اجتماعى، خدماتى و تولیدى و اصلاح بینش جامعه نسبت به اشتغال آنان و ضرورت حضور زنان در مرحله رشد و دوران سازندگى کشور باشد.
ماده 9 - در تعیین ارزش کار در شرایط مساوى، دست‏کم حق‏الزحمه و مزایاى مساوى منظور شود.
ماده 10 - با توجه به اهمیتى که نظام جمهورى اسلامى ایران به استحکام بنیان خانواده و نقش تربیتى و سازنده زنان در خانه قائل است، مقررات و تسهیلات لازم، به مناسبت «شغل مادرانه» در نظر گرفته شود، از قبیل استفاده از مرخصى با حقوق، تقلیل ساعت کار، مزایاى بازنشستگى با سنوات کمتر خدمت، امنیت شغلى، برخوردارى از تأمین اجتماعى در مواقع بیکارى، بیمارى، پیرى یا ناتوانى از کار.
ماده 11 - امکانات آموزش‏هاى فنى و حرفه‏اى و فرصت‏هاى شغلى مناسب با اولویت براى قشر محروم بانوان نان‏آور خانواده خود، فراهم آید.
ماده 12 - فرصت‏هاى شغلى مناسب براى مادران خانه‏دار در محیط خانه و در کنار فرزندان، بدون محدودیت وقت و با منظور کردن مزد در قبال کار و تسهیلات تعاونى، ایجاد شود.
ماده 13 - سازمان امور ادارى و استخدامى کشور و نیز وزارت کار و امور اجتماعى موظفند با همکارى شوراى فرهنگى و اجتماعى زنان نسبت به تهیه آئین‏نامه‏ها و بخش‏نامه‏هاى اجرایى این سیاست‏ها اقدام کنند و در تهیه و ابلاغ آئین‏نامه و بخش‏نامه‏هاى آینده خود و اصلاح مصوبات و ابلاغیه‏هاى قبلى، مفاد این سیاست‏ها را مورد توجه قرار دهند و نتیجه را به اطلاع شوراى عالى انقلاب فرهنگى برسانند.

قانون خدمت نیمه‏وقت بانوان

یکى دیگر از حمایت‏هاى قانونى از زنان شاغل، وضع قوانین مربوط به خدمت نیمه‏وقت بانوان است تا زمینه‏اى فراهم گردد که مادران (ضمن اینکه داراى فعالیت‏هاى اجتماعى مى‏گردند و در تأمین بخشى از نیازمندى‏هاى اقتصادى خانواده و جامعه یارى مى‏کنند) بتوانند به مسئولیت اصلى که تربیت فرزندان و تأمین نیازهاى عاطفى خانواده است در فرصت بیشترى بپردازند. تحقیقات حکایت از این مهم دارد که یکى از دلایل افزایش بزهکارى و ناهنجارى‏ها در جامعه، خلأ عاطفى نوجوانان و کودکان است که عمدتاً ناشى از عدم توجه خانواده به ویژه مادران به فرزندان مى‏باشد، به همین دلیل نظام جمهورى اسلامى ایران با وضع قانون کار نیمه‏وقت بانوان، گامى مؤثر جهت زمینه‏سازى براى حضور اجتماعى زنان با حفظ کیان خانواده و در ضمن وارد نیامدن فشارهاى روانى ناشى از خستگى مفرط کارهاى بیرون از خانه و مسئولیت داخل خانه برداشته است.
از این‏رو مجلس شوراى اسلامى در مصوبه 10/9/1362 به کلیه وزارتخانه‏ها و مؤسسات مشمول قانون استخدام کشورى و شرکت‏هاى دولتى ابلاغ کرد که مى‏توانند در صورت تقاضاى بانوان کارمند رسمى و ثابت خود و موافقت بالاترین مقام مسئول خدمت آنها را نیمه‏وقت تعیین کنند.(5)
جهت تشویق بیشتر زنان شاغل به استفاده از این فرصت در ماده 7، قانون مربوط به خدمت نیمه‏وقت بانوان مصوب 10/9/1362 آمده است:
سنوات خدمت نیمه‏وقت بانوان از لحاظ سابقه خدمت لازم براى بازنشستگى و استفاده از حقوق و مزایا یا مستمرى، به طور کامل محسوب خواهد شد.

حمایت‏هاى قانونى دوران باردارى و وضع حمل

یک از زیباترین دوران حیات زندگى زن، دوران باردارى است که در این هنگام زن عهده‏دار پرورش یک انسان در وجود خود است. مادر در این دوران با کودک خود رابطه خونى و وراثتى برقرار مى‏کند. بر اساس تحقیقات و تجارب علمى مسلّم، مراقبت‏هایى که از مادر در این دوره صورت مى‏گیرد، سهم عمده‏اى در آینده کودک دارد.
به هر حال زندگى پیش از ولادت، بسیار حساس و پرخطر براى کودک و مادر است. مادر و کودک در این دوره در معرض دهها خطر جسمى و روانى قرار مى‏گیرند، بدین جهت نیاز به مراقبت و حمایت‏هاى ویژه دارند. در روایات متعدد به ارزش و اهمیت این دوره اشاره شده است و پاداش‏هاى زیادى را خداوند براى زن در این دوره قائل شده و در مضامین دینى ما زن در دوران باردارى همچون مجاهد در راه خدا است و اگر در هنگام زایمان بمیرد، اجر شهید را دارد.
روزى پیامبر اکرم(ص) در فضیلت جهاد صحبت مى‏کرد. یکى از زنان عرض کرد: اى رسول خدا، زن‏ها از فضیلت جهاد محروم هستند؟ پیامبر(ص) فرمود: «نه، زن نیز مى‏تواند ثواب جهاد داشته باشد.
از آن هنگام که زن باردار مى‏شود، سپس وضع حمل مى‏کند، آنگاه بچه را شیر مى‏دهد تا از شیر خوردن باز گرفته شود، در تمام این مدت زن همانند مردى است که در میدان کارزار جهاد مى‏کند اگر در این مدت بمیرد درست به منزله شهید است.»(6)
در آئین‏نامه‏ها و قوانین حمایتى از مادران، توسط شوراى عالى سازمان بیمه‏هاى اجتماعى، پیش‏بینى‏هایى در باره حمایت از مادران صورت گرفته است. آئین‏نامه شورا با 12 ماده در این باره تنظیم گردید.
در ماده یک آئین‏نامه آمده است: بیمه‏شده یا همسر بیمه‏شده مى‏تواند در دوران باردارى و همچنین پس از زایمان به سازمان مراجعه کند و از کمک‏هاى پیش‏بینى شده در ماده 58 قانون بیمه‏هاى اجتماعى به شرح زیر استفاده نماید:
الف) معاینات طبى و معالجات لازم قبل و بعد از وضع حمل و حین زایمان.
ب) لباس نوزاد.
همچنین در این آئین‏نامه زن باردار را موظف کرده است که در سه ماهگى و هفت ماهگى دوران آبستنى جهت معاینه به سازمان مراجعه کرده و گواهى انجام معاینه را از پزشک یا قابله سازمان گرفته و به منظور ثبت در پرونده به واحد مربوط تحویل دهد.
استفاده بانوان باردار از معذوریت، یکى از مصوبات امور استخدامى و کارگرى در 25/3/1367 مى‏باشد. بر اساس این مصوبه، مدت استفاده بانوان باردار (رسمى و پیمانى) از معذوریت با استفاده از حقوق و فوق‏العاده شغل و یا اجرت و فوق‏العاده، مرخصى بعد از زایمان هر فرزند تا سه فرزند، سه ماه تعیین مى‏گردد.

حمایت از مادران در دوران شیردهى

از آنجا که تحقیقات و آزمایش‏ها حکایت از اهمیت شیر مادر براى کودک دارد و به عنوان غنى‏ترین و سالم‏ترین غذا براى نوزاد مى‏باشد، در نشریه سازمان جهانى بهداشت آمده است که «مرگ و میر در میان کودکانى که از شیر مادر تغذیه مى‏کنند، شش بار کمتر از نوزادانى است که با وسایل مصنوعى تغذیه مى‏شوند، چرا که شیر مادر، شیر طبیعى منحصر به فرد است و تهیه آن با وسایل مصنوعى امکان‏پذیر نیست.»(7)
آموزه‏هاى دینى هم شیر مادر را بهترین غذاى کودک و حق طبیعى او مى‏داند. رسول گرامى اسلام(ص) در باره اهمیت شیر مادر براى فرزند مى‏فرماید: «لیس للصبی لبن خیرٌ مِن لبن امه؛(8)
هیچ شیرى براى کودک بهتر از شیر مادر نیست.»
به جهت اهمیتى که شیر مادر در ساختار جسمانى، روانى و عاطفى کودک دارد، اسلام عوامل تشویقى بسیار قابل توجهى را براى زنان در نظر گرفته است. در روایتى که از پیامبر اکرم(ص) جهت ایجاد تشویق براى شیردهى مادران نقل شده، آمده است:
«هر زنى که کودکى را شیر بدهد، خدا در مقابل هر مرتبه‏اى که کودک از پستانش شیر بمکد، ثواب آزاد کردن بنده‏اى به او عطا مى‏فرماید و هنگامى که دوران شیرخوارگى به اتمام رسید و کودک را از شیر باز گرفت، فرشته بزرگوار الهى دست بر پهلویش نهاده مى‏گوید: «زندگى را دوباره آغاز کن که خدا گناهان گذشته‏ات را آمرزید.»(9)
علت این همه پاداش فقط به جهت تغذیه مادى کودک توسط شیر مادر نیست، بلکه به جهت تأثیرى است که در تأمین نیازهاى عاطفى و روحى کودک دارد. آرامشى را که کودک در آغوش مادر و با شنیدن صداى قلب او پیدا مى‏کند، در برآوردن نیازهاى روانى فرزند بسیار موثر است.
شیردادن مادر علاوه بر تغذیه جسمانى، او را از نظر عواطف و نیازهاى روانى سیراب مى‏سازد. به همین جهت کودکانى که از شیر مادر تغذیه شده‏اند، در بزرگسالى از شخصیت متعادل‏ترى برخوردارند و از نظر جسمانى هم در مقابل بیمارى‏هاى عفونى مقاوم‏تر مى‏گردند.
به جهت اهمیت مسئله مى‏بینیم در آیاتى به شیردهى زنان اشاره کرده و مدت آن را ذکر نموده است:
«وَ الوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرِّضاعَةَ».(10)
امام صادق(ع) مى‏فرماید: «مدت لازم براى شیرخوارگى کودک 21 ماه است و کمتر از آن ستم است.»(11)
شیردادن در کمتر از این مدت، ناکامى‏ها و محرومیت‏هایى را براى طفل پدید مى‏آورد که در زندگى آینده وى تأثیرگذار است.
با توجه به آنچه گذشت، حمایت از مادران در دوران شیردهى در قوانین نظام جمهورى اسلامى ایران مورد توجه قرار گرفته است. در این بخش به برخى از قوانین، در آئین‏نامه اجرایى قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوره شیردهى(12) (مصوب 2/9/1375) اشاره مى‏گردد. در ماده 5 آئین‏نامه آمده است: به جهت اهمیت مسئله و به منظور سیاستگذارى نظارت و تعیین نحوه آن بر اجراى این قانون، کمیته‏اى با عنوان «کمیته سیاستگذارى و نظارت بر ترویج تغذیه با شیر مادر» در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى تشکیل مى‏شود. اعضاى این کمیته که با حکم وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکى به عضویت کمیته منصوب مى‏شوند عبارتند از:
الف) معاون امور بهداشتى وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى.
ب) معاون امور دارو درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى.
ج) رئیس سازمان نظام پزشکى جمهورى اسلامى ایران.
د) دو نفر از اعضاى کمیته کشورى ترویج تغذیه با شیر مادر.
ه) یک نفر پزشک متخصص اطفال.
و) یک نفر پزشک متخصص علوم تغذیه.
ج) یک نفر متخصص علوم تغذیه.
خ) یک نفر روحانى آشنا به مبانى اسلام که حداقل 6 سال دوره خارج فقه و اصول را طى کرده باشد.
ط) یک نفر به نمایندگى از شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان شوراى عالى انقلاب فرهنگى.
مسئله دیگرى که براى حمایت از مادران شاغل در دوران شیردهى صورت گرفته، ایجاد امنیت شغلى براى آنان است، تا به دور از هر گونه دغدغه و نگرانى از آینده شغلى خود بتوانند به این مسئولیت مهم بپردازند.
در ماده 2 - تبصره 2 آئین‏نامه اجرایى آمده است:
امنیت شغلى مادران پس از پایان مرخصى زایمان و در حین شیردهى باید تأمین شود. در ماده 5 در همین باره آمده است:
مادران مشمول این آئین‏نامه پس از پایان مرخصى زایمان و در دوران شیردهى، باید در کار قبلى خود اشتغال یابند و در این دوران نقل و انتقال آنها ممنوع است.
حمایتى دیگر که از مادران شاغل در این دوره صورت گرفته است، دادن مرخصى ساعتى جهت ایجاد امکان شیردهى براى مادران است.
ماده 6 آئین نامه به این مسئله پرداخته است:
مشمولان این آئین‏نامه مى‏توانند طى ساعات مقرر کار روزانه، حداکثر از یک ساعت مرخصى ساعتى استفاده کنند. مادران یاد شده مى‏توانند بر حسب نیاز کودک مرخصى مزبور را حداکثر در سه نوبت استفاده کنند.
حتى در تبصره 1 ماده 6، وزارتخانه و مؤسسات دولتى را موظف کرده است که در صورت زیاد بودن تعداد مادران شیرده مکان مناسبى را جهت شیردهى مادران در نظر گیرند.
با توجه به اهمیت شیردهى به ویژه در ماههاى اوّل تولد کودک، یکى دیگر از حمایت‏هاى قانونى از مادران شیرده، اعطاى مرخصى چهار ماهه پس از زایمان است. در ماده 3 قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهى مصوب 22/12/1374 آمده است.
«مرخصى زایمان تا سه فرزند براى مادرانى که فرزند خود را شیر مى‏دهند در بخش‏هاى دولتى و غیر دولتى چهار ماه مى‏باشد.»

درخواست اجرت شیر دادن

شیردادن کودک توسط مادر از تأثیر بسیارى در ساختار شخصیت عاطفى و روانى کودک برخوردار است، از سوى دیگر به جهت تأمین حقوق مادران، در قانون مدنى اجازه داده است که زنان در صورت نیاز درخواست اجرت کنند، یا اگر موجب عسر و حرج براى زن مى‏گردد از شیر دادن به طفل خود امتناع ورزند.
ماده 1176 قانون مدنى در این مورد مقرر مى‏دارد:
«مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتى که تغذیه طفل به غیر از شیر مادر ممکن نباشد.»
به هر حال در صورت تقاضاى مادر براى اجرت، پدر طفل مکلف است از باب نفقه کودک، به مادر براى شیر دادن اجرت دهد.
اگر چه مادران ایرانى به جهت برخوردارى از عواطف و احساسات عمیق نسبت به فرزندان خود و از سوى دیگر به جهت اعتقادات عمیق آنان نسبت به مذهب و پاداش معنوى که براى شیردهى وعده داده شده است، به خود اجازه درخواست اجرت شیردادن نمى‏دهند و این مسئله را نوعى اهانت نسبت به خود و همسر و فرزند مى‏دانند.

همکارى زن و شوهر در تربیت فرزندان‏

یکى دیگر از مواد قانونى حمایت از مادران، تأکید بر همیارى زوجین در تربیت کودک است. اگر قرار باشد مادران به تنهایى بار سنگین تربیت فرزندان را به دوش بکشند، با توجه به پیچیدگى شرایط جامعه، دچار معضلات و مشکلات فراوانى مى‏گردند و ممکن است بهداشت روانى آنان تهدید گردد و آسایش خاطر مادر را که شرط لازم موفقیت در تربیت است مختل کند، از این‏رو در ماده 1104 قانون مدنى آمده است:
زوجین باید در تحکیم مبانى خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند.
دکتر سیدحسن امامى در این باره مى‏گوید:
خانواده عبارت از مرد و زنى مى‏باشد که در اثر رابطه حقوقى نکاح، به صورت سلول اولیه اجتماع در آمده‏اند. مبانى خانواده که قانون زن و شوهر را مکلف کرده در تحکیم آن بکوشند، امورى است که خانواده بر پایه آن قرار گرفته و آن عبارت از عشق و علاقه زن و شوهر به یکدیگر است که نگهبان بقاى خانواده و موجب عفت و عصمت و پرهیزکارى هر یک از زن و مرد مى‏شود.(13)

حضانت

حَضن، حَضون، حِضان و حضانت به معناى تربیت، حفظ و نگهدارى و حمایت است. در کتب لغت به معناى زیر بال گرفتن تخم‏ها توسط پرنده براى اینکه جوجه‏ها درآیند، آمده، عمل پرنده نوعى حفظ و صیانت محسوب مى‏شود.
حضانت در اصطلاح فقهى:
در فقه در تعریف حضانت گفته‏اند: ولایت و سلطه بر تربیت طفل و امور متعلق به آن مانند نگهدارى، خوابانیدن، سرمه به چشم او کشیدن، نظافت، شستن لباس و ... .
همان طور که از تعریف پیدا است «حضانت» با «ولایت بر کودک» متفاوت است. برخى گمان مى‏کنند حضانت کودک توسط دیگران، بى‏توجهى به عواطف مادر است، در حالى که این قانون یکى از حمایت‏ها در قوانین اسلام و قوانین مدنى از مادر است. حضانت تکلیف و مسئولیت است، نه حق. خداوند به جهت اینکه مادران بعد از طلاق بتوانند راحت‏تر در باره زندگى آینده خود برنامه‏ریزى کنند و فرصت براى ازدواج مجدد فراهم نمایند. و از طرف دیگر به جهت حفظ مصالح کودک، این تکلیف را از عهده مادران برداشته است. مگر در مواقعى که پدر صلاحیت انجام این تکلیف را نداشته باشد و منافع کودک به خطر بیفتد که اسلام این تکلیف را به عهده مادران گذاشته است. پس برداشتن تکلیف از عهده مادران علاوه بر اینکه تبعیض نیست لطف و حمایتى قانونى از مادرانى است که بدون سرپرست هستند و نیاز به یارى دارند، که در این صورت اگر قرار باشد سرپرستى و حضانت طفل را هم عهده‏دار گردند، طبیعى است که مسائل و مشکلات‏شان دوچندان مى‏گردد؛ مهم‏تر از همه فرصت ازدواج مجدد را به جهت سرپرستى فرزندان از دست خواهند داد.
از سوى دیگر قانون با گذاردن حضانت فرزندان و مسئولیت حفظ و نگهدارى آنان بر دوش مرد، موجب شده است طلاق را که در اختیار مردان است، محدود کند. اگر مردان بدانند بعد از طلاق، مادران باید مسئولیت فرزندان را بپذیرند، خیلى راحت‏تر مى‏توانند در مورد طلاق تصمیم بگیرند. اما اگر بر اساس اجبار قانون وظایف سنگین نگهدارى بچه‏ها را به عهده خود بدانند طبیعى است که این تکلیف مانع تصمیم سریع در مورد طلاق مى‏شود و موجب استحکام بیشتر خانواده خواهد شد.
با توجه به آنچه گذشت در قوانین مدنى جمهورى اسلامى ایران، حضانت اطفال در صورتى که والدین با یکدیگر به سر برند، بر عهده پدر و مادر است. اما در صورت جدایى والدین، طبق ماده 1169 قانون مدنى براى نگهدارى طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت و پس از انقضاى این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا هفت سال، حضانت آنها با مادر خواهد بود. البته در ماده 1170 قانون مدنى مدتى مقرر گردیده که اگر مادر در مدتى که حضانت طفل با اوست مبتلا به دیوانگى شود یا شوهر کند، حق حضانت با پدر خواهد بود. نکته قابل توجه دیگرى که بار حمایتى براى مادران دارد این است که طبق قانون 1181 مطرح گردیده است که امور مالى کودک در مرحله اوّل به وسیله پدر و جد پدرى اداره مى‏شود، تا مادران در دوران حضانت از نظر تأمین امور مالى کودک دچار تنگنا و مشکل نگردند.

دیدگاه امام خمینى(ره) در مورد والایى مقام مادرى

براى پى بردن بهتر به جایگاه مادرى در نظام جمهورى اسلامى ایران لازم است چشم‏اندازى بر والایى این مسئولیت بزرگ از دیدگاه معمار انقلاب حضرت امام خمینى(ره) داشته باشیم.
امام خمینى براى خانواده جایگاه رفیع و حساس قایل مى‏باشد و در این خصوص مى‏فرماید: «نقش خانواده و بخصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسان‏تر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع مى‏شود و با تربیت اسلامى و صحیح آنان استقلال و آزادى و تعهد به مصالح کشور پایه‏ریزى مى‏شود.»(14)

ایشان مى‏افزاید:
«امروز باید پدران و مادران مواظب رفتار فرزندان خویش باشند که در صورت مشاهده حرکات غیر عادى آنان را نصیحت نمایند تا فریب منافقین و منحرفین را نخورند که در این صورت سعادت دنیوى و اخروى آنان تباه مى‏گردد. مادران و پدران باید توجه داشته باشند که سنین دانش‏آموزى و دانشگاهى سال‏هاى شور و هیجان فرزندان‏شان مى‏باشد و با اندک شعارى جذب گروهها و منحرفین مى‏شوند.»(15)

امام خمینى(ره) در خصوص نقش الگویى مادران مى‏گوید:
«شماها در تحصیل کوشش کنید که براى فضایل اخلاقى، فضایل اعمالى مجهز، شما براى آتیه مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید. دامان شما یک مدرسه است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت شوند. شما فضایل تحصیل کنید تا کودکان شما در دامان شما به فضیلت برسند.»
اهمیت انسان‏سازى و تربیت انسان در اسلام به حدى است که هدف دین و کار اصلى انبیا است و خانواده عهده‏دار این امر مهم مى‏باشد. اسلام بر اساس تقسیم کار، آن را بر عهده مادر گذاشته، با توجه به توانایى‏هاى زن روشن است که واگذارى آن فقط به پدر، تقسیم کار نادرست مى‏باشد. امام خمینى(ره) بر اساس بینش ژرف انسان‏شناسانه و با عقیده‏اى عمیق به اسلام و هدف آن یعنى تربیت انسان، نیز با اعتقاد به والایى شغل انسان‏سازى که کار انبیا است، وظیفه اوّل زنان را مادرى مى‏دانست و سایر امور را در درجه بعد قرار مى‏داد و مى‏گوید:
«دامن مادر بزرگ‏ترین مدرسه‏اى است که بچه‏ها در آنجا تربیت مى‏شوند. آنچه بچه از مادر مى‏شنود غیر از آن چیزى است که از معلم مى‏شنود. در دامان مادر بهتر تربیت مى‏شود تا در جوار پدر یا جوار معلم. مادرى یک وظیفه انسانى و الهى و یک امر شریف است.»(16)
در جاى دیگر مى‏فرماید:
«این مادر که بچه در دامن او بزرگ مى‏شود، بزرگ‏ترین مسئولیت را دارد و شریف‏ترین شغل را دارد، شغل بچه‏دارى.»
امام(ره) پیوسته مسئولیت مهم بانوان را در امر تربیت گوشزد مى‏کردند و به خطرى که آسیب جدى به این مسئولیت وارد مى‏کند یعنى «مبتذل کردن و بى‏ارزش جلوه دادن شغل مادرى نزد مادران» هشدار مى‏داد و مى‏فرمود: «شغل مادرى که مع الاسف اجانب این شغل را پیش ما مبتذل کردند و مادرهاى بچه‏ها را از بچه‏ها جدا کردند، این شغل را مبتذل کردند. اینها مى‏خواهند انسان در این کشور نباشد. اگر انسان در این کشور باشد، دست آنها کوتاه مى‏شود.»(17)
تلاش حضرت امام(ره) جهت ایجاد احساس مسئولیت نسبت به تربیت فرزندان بود. دشمنان تلاش گسترده‏اى جهت کمرنگ کردن احساس مسئولیت مى‏کردند و سعى داشتند با مشغول کردن بانوان به مشاغل فرعى و سرگرم کرددن آنها با انواع سرگرمى‏هاى مبتذل، از جمله شرکت در پارتى‏ها و کلوپ‏هاى ورزشى و با تهاجم ماهواره‏اى، آنان را از عمده‏ترین مسئولیت که تربیت انسان است باز دارند، ولى امام خمینى با هشیارى خود مى‏گوید:
«بانوان محترم! مسئولیم همه، مسئولیم همه، شما مسئول تربیت اولادها هستید، شما مسئولید که در دامن‏هاى خودتان اولادهاى متقى بار بیاورید، تربیت کنید، به جامعه تحویل بدهید، همه مسئول هستیم که اولادها را تربیت کنیم، لکن در دامن شما بهتر تربیت مى‏شوند. دامن مادر بهترین مکتب است براى اولاد. مسئولیت دارید نسبت به کشور خودتان و شما مى‏توانید بچه‏هایى تربیت کنید که حفاظت از انبیا کنند، حفاظت از آمال انبیا کنند، شما هم خود باید حافظ باشید و هم نگهبان درست کنید، نگهبان اولادها شما هستید. آنها را تربیت کنید. خانه‏هاى شما باید خانه تربیت اولاد باشد.»(18)
البته امام بر این اعتقاد نبود که خانم‏ها فقط اشتغال به امور خانه و خانه‏دارى و تربیت فرزند داشته باشند، بلکه معتقد بود اصالت با شغل مادرى است و اولویت فعالیت، مسئولیت تربیت است. در این باره فرمود:
«شغل اصلى زن، شغل همسرى و مادرى است، ولى بعضى خیال مى‏کنند این اهانت به زن است و مهم‏ترین کارى که زن مى‏تواند بکند کار مادرى است، البته در مواردى شاید کارهاى اجتماعى زنان واجب عینى و یا کفایى نیز باشد اما در همه حال باید خانم‏ها فعالیت اجتماعى‏شان را با حفظ جنبه خانه‏دارى بکنند و الگویشان فاطمه زهرا(س) باشد.»(19)
حضرت امام(ره) براى بیان اهمیت والاى شغل مادرى فرمود:
«شغل تربیت فرزند از همه شغل‏ها بالاتر است و شغل مادرى شغل انبیا است.
انبیا آمده‏اند انسان تربیت کنند، کار شما هم کار انسان‏سازى است.»(20)

در جاى دیگر خطاب به بانوان مى‏گوید:
«خداوند ان‏شاءالله شما بانوان را که مرکز پرورش بچه‏هاى کوچک هستید، تا آخر موفق کند. شما را به این که بچه‏ها را خوب آموزش و پرورش دهید. پرورش از دامن شما شروع مى‏شود. دامن بانوان است که بچه‏هاى خوب را پرورش مى‏دهد. ممکن است یک بچه‏اى را که شما خوب تربیت کنید یک ملت را نجات دهد و توجه داشته باشید که بچه‏ها را خوب تحویل جامعه دهید و آموزش‏تان با پرورش باشد.»(21)
حضرت امام(ره) شغل مادرى را براى خانم‏ها برترى و شرافت مى‏دانست و مى‏فرمود: «شما خانم‏ها شرف مادرى دارید که در این شرف از مردها جلو هستید ...»(22)
بعد از ذکر اهمیت و شرافت و عظمت شغل مادرى از دیدگاه حضرت امام(ره) لازم است به یک توصیه بسیار مهم و اساسى ایشان در راستاى همین مسئولیت خطیر، اشاره کنیم و آن ضرورت داشتن یک برنامه دراز مدت تهذیب براى مادران است که در این خصوص مى‏فرماید:
«برنامه طویل المدت، دراز مدت این است که شما خودتان را تهذیب کنید تا بتوانید بچه‏هایتان را براى آتیه کشور افرادى بامعنویت و بااعتقاد به خدا و روز جزا تربیت کنید تا براى کشورشان مفید واقع شوند.»

سیره عملى امام خمینى(ره) در برخورد با خانواده‏

اکنون که با دیدگاههاى حضرت امام(ره) راجع به اهمیت خانواده و شرافت شغل مادرى آشنا شدیم لازم است به سیره عملى ایشان در برخورد با خانواده بپردازیم. حکایت‏ها و روایت‏ها در این زمینه بسیار است، لیکن به جهت مجال اندک، نگرشى اجمالى و مختصر به سیره عملى امام خمینى مى‏اندازیم و از زبان همسر محترم‏شان و فرزندان گرانقدر آن پیر فرزانه و کسانى که از نزدیک شاهد برخوردشان بودند، سخنان و رهنمودهایى مى‏شنویم. امید داریم بتوانیم بهره‏هاى وافر از این وجود پر برکت ببریم.

همسر امام راجع به رفتار او مى‏گوید:
«حضرت امام به من خیلى احترام مى‏گذاشتند و خیلى اهمیت مى‏دادند. هیچ حرف بد یا زشتى به من نمى‏زدند، امام حتى در اوج عصبانیت هرگز بى‏احترامى و اسائه ادب نمى‏کردند. همیشه در اتاق جاى بهتر را به من تعارف مى‏کردند.»(23)
دختر امام مى‏گوید:
«برخورد حضرت امام با همسرشان در عین صمیمیت و محبت بسیار محترمانه بود. در تمام مسائل شخصى و خانواده، نظر خانم محترم بود و ایشان هیچ گونه دخالتى در امور داخلى خانه نداشتند.»(24)
دختر بزرگ ایشان مى‏گوید:
«اگر بگویم در طول 60 سال زندگى زودتر از خانم دست‏شان توى سفره نرفت، دروغ نگفته‏ام. اگر بگویم کوچک‏ترین توقعى از ایشان نداشته‏اند دروغ نگفته‏ام. حتى مى‏توانم بگویم در طول 60 سال زندگى هیچ وقت یک لیوان آب هم از خانم نخواستند.»(25)

همسر امام مى‏گوید:
«احترام مرا نگه مى‏داشتند و حتى حاضر نبودند که من در خانه کار کنم. همیشه مى‏گفتند جارو نکن و اگر مى‏خواستم لب حوض روسرى بچه را بشورم مى‏آمدند و مى‏گفتند: بلند شو، تو نباید بشورى. من پشت سر ایشان [وقتى نبودند] اتاق را جارو مى‏کردم.»(26)

سیدعلى محتشمى در خاطرات خود مى‏گوید:
«در مورد صفا و صمیمیت و عطوفت و مهربانى امام نسبت به خانواده و همسر و دختران خودشان شاید بتوانم ادعا کنم کسى را در آن حد ندیده باشم اما هیچ گاه وقتى همسرشان در منزل بود تنها غذا نمى‏خوردند، یعنى اگر سفره را پهن مى‏کردند و غذا در سفره آماده بود و خانم از اتاق بیرون رفته بودند، اما دست به غذا نمى‏زدند تا خانم تشریف بیاورند و بنشینند و با یکدیگر غذا بخورند. امام هیچ گاه در طول پانزده سالى که در نجف بودند، با کسى تلفنى صحبت نمى‏کردند. وقتى که به پاریس رفتیم همان روز اوّل و دوم بود که امام فرمودند: تلفن نجف را بگیرید، من با خانم صحبت کنم.»(27)
پیرامون رفتار عاطفى امام با همسرشان مى‏گوید:
«در مدتى که حضرت امام خمینى(ره) در پاریس بودند این مسئله چندین بار اتفاق افتاد که با همسرشان تلفنى صحبت کردند و به سبب همین نزدیکى و رابطه عاطفى که ایشان با خانواده‏شان داشتند چندین بار از پاریس پیام دادند که هر چه زودتر گذرنامه، براى خانم را درست کنند تا ایشان هم به پاریس تشریف بیاورند و سرانجام نیز بعد از یکى، دو هفته ایشان آمدند. وقتى خانواده امام وارد پاریس شدند یک احساس طمأنینه و آرامشى را در امام مشاهده کردیم.»(28)
نکته‏اى که از ویژگى‏هاى حضرت امام نسبت به زن و خانواده برجسته است، نفرتى بود که ایشان از مردانى داشتند که به همسرشان جفا کرده و او را طلاق داده و همسر دیگر گرفته بودند. امام از این افراد به شدت نفرت داشتند و کسانى که ارتباط نزدیکى با دیدگاههاى امام و برخوردهاى ایشان داشتند از این موضوع اطلاع داشتند. اگر در بین دوستان و علاقه‏مندان‏شان کسى نسبت به همسرش جفا و بى‏حرمتى مى‏کرد، به وى تذکر مى‏دادند و تأثرشان را ابراز مى‏کردند.

پى‏نوشتها: -
1) سوره نساء، آیه 34.
2) زن در آیینه جلال و جمال، ص 367، چ اوّل، آیةالله جوادى آملى.
3) نورالثقلین، ج 1، ص 477.
4) قوانین و مقررات ویژه زنان، ص 239 - 241.
5) به نقل از شماره 11316 - 11/10/1362، روزنامه رسمى.
6) مکارم الاخلاق، ج 1، ص 268.
7) اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، شهید دکتر پاک‏نژاد.
8) بحارالانوار، ج 23، ص 76.
9) وسائل‏الشیعه، ج 15، ص 175.
10) بقره، آیه 233.
11) وسائل‏الشیعه (کتاب النکاح)، باب 70، ص‏131.
12) به نقل از شماره 15101، 12/10/1375، روزنامه رسمى.
13) دکتر سیدحسن امامى، قانون مدنى، ج 4، ص‏431.
14) صحیفه نور، ج‏8، ص 119.
15) همان، ص 120.
16) همان، ج‏7، ص 240.
17) همان، ص 135.
18) همان، ج‏6، ص 282.
19) روزنامه جمهورى اسلامى، 22/12/1363.
20) صحیفه نور، ج‏8، ص 162.
21) همان، ص 119.
22) همان، ج‏6، ص‏261.
23) پا به پاى آفتاب، ج‏1، ص 50.
24) همان، ص 96.
25) همان، ص 50.
26) همان، ص 50.
27) همان، ج‏2، ص 158.
28) همان، ص 159.