در آمدى بر سلامت اجتماعى زنان، سیاست‏ها و برنامه‏ها


 

در آمدى بر سلامت اجتماعى زنان، سیاست‏ها و برنامه‏ها

محمدمهدى بهداروند

[پیشرفت و بهبود وضع اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى زنان به طور کلى به ارتقاى سطح زندگى و سلامت آنان کمک مى‏کند، لیکن در جهان امروز از جمله در کشور ما زنان همانند مردان از پیشرفت‏هاى یکسان برخوردار نیستند. یکى از مهم‏ترین علت‏هاى این تفاوت، عدم دسترسى کافى و یکسان به امکانات و منابع توسعه است. بر این اساس با توجه به اهمیت نقش زنان در تأمین سلامت خانواده و جامعه، براى ارتقاى وضع سلامت زنان و جلب مشارکت هر چه بیشتر آنان در فرآیند توسعه و بهداشت، انجام تمهیدات لازم، برنامه‏ریزى مناسب و هماهنگى بین بخش‏هاى مختلف کشور ضرورى است. بدین منظور محورهایى چون: حق سلامتى، عدالت و تأمین امنیت سلامتى، بهداشت روانى زنان، تغذیه، بهداشت بارورى، اشتغال و فرهنگ و عادات، در این مقاله مورد بررسى قرار گرفته، مشکلات پیش رو بیان شده است. به روشنى پیداست که همان گونه که در مطالب مختلف ویژه‏نامه و نیز در آغاز همین مقاله آمده، انقلاب اسلامى به‏رغم دشوارى‏ها و توطئه‏هاى دشمنان در مسیر پیشرفت، گامهاى بسیار گسترده‏اى در جهت بهبود وضع اجتماعى، فرهنگى، تربیتى، اقتصادى، سیاسى و بویژه آموزش زنان برداشته است. مقاله نیز در جهت تأکید بر ادامه همین روند و رفع برخى کاستى‏ها موضوع را پى گرفته است.]

مقدمه:

یکى از دستاوردهاى مهم پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، تغییر و تحول وضع زنان در زمینه‏هاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى است.
با وجود هشت سال جنگ تحمیلى که بخش عظیمى از منابع انسانى وامکانات کشور را درگیر نموده بود، به همراه خرابى‏ها ونابسامانى‏هاى بازمانده از دوران رژیم ستم‏شاهى که فرصت و نیروى کافى براى سازندگى وپیشرفت وتوسعه کشور باقى نمى‏گذاشت، در طى گذشت دهه اوّل پس از انقلاب، شاهد پیشرفت چشمگیر در برخى زمینه‏ها از قبیل بهداشت وآموزش زنان بوده‏ایم. این پیشرفت در طى دهه دوم به ویژه پس از پایان جنگ، سرعت امیدبخشى را یافته است که مرهون گسترش شبکه خدمات بهداشتى واجراى برنامه‏هاى مختلف بهداشتى در زمینه‏هاى تنظیم خانواده و مراقبت‏هاى مادر وکودک، واکسیناسیون و سایر اقدامات بود.
بر این اساس با توجه به اهمیت نقش زنان در تأمین سلامت خانواده وجامعه، براى ارتقاى وضع سلامت زنان وجلب مشارکت هر چه بیشتر آنان در فرایند توسعه وبهداشت، انجام تمهیدات لازم، برنامه ریزى مناسب وهماهنگى بین بخش‏هاى مختلف کشور ضرورى است.
در جهان امروز پیشرفت وبهبود وضع اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى وسیاسى زنان به طور کلى به ارتقاى سطح زندگى وسلامت آنان کمک کرده است، لیکن زنان همانند مردان از پیشرفت‏هاى یکسان برخوردار نبوده‏اند. یکى از مهم‏ترین علت‏هایى که براى این تفاوت عنوان مى‏گردد، عدم دسترسى کافى ویکسان به امکانات ومنابع توسعه است. اگر برخى از زنان توانسته‏اند از رشد وپیشرفت‏هاى مناسب در زمینه‏هاى مختلف برخوردار شوند وسلامت جسمى و روانى خود را حفظ نمایند، به دلیل دسترسى آنان به منابع توسعه بوده است. بنابر این آگاهى از دستاوردها بسیار اهمیت دارد. توجه به پیشرفت زنان و مهم‏تر از آن تفاوت‏هاى موجود بین اقشار زنان ودلایل آن نیز مهم است و در مبحث سلامتى زنان باید از تعمیم کلى آن پرهیز نمود. بر این اساس باید موقعیت سلامت زنان را در زمان‏هاى مختلف و گروههاى آسیب‏پذیر به عنوان یک شاخص براى ارزیابى کیفیت توسعه وپیشرفت وتأثیر بر محیط زیست در نظر گرفت.

حق سلامتى‏

سلامتى موهبتى الهى است و از جمله حقوق اولیه واساسى بشر براى رشد و تکامل است. این حق باید به عنوان یک ارزش الهى با اهمیت شمرده شود و براى تأمین عادلانه آن در تمام سطوح و در بین آحاد ملت، به ویژه براى مادران و زنان به صورت مؤثر و عملى تلاش گردد. گاهى اوقات به اشتباه تصور مى‏شود که حقوق انسانى را تنها باید در برابر تعرض مصون نگه داشت، حال آنکه حقوق انسانى را مى‏توان در یک روند فعال استفاده نمود و سیاست‏ها و اَعمال مناسب را براى پیشبرد و اجراى آن تدارک دید. بسیارى از کشورهاى پیشرفته صنعتى به دلیل استفاده صحیح از برخى حقوق انسانى در یک روند فعال توانسته‏اند توسعه یابند. حقوق انسانى که در تعالیم اسلامى، خداوند براى آزادى انسان‏ها از قید و بندهاى غیر الهى و رشد و تکامل انسانى مقرر کرده است، مى‏تواند متضمن جوانب کیفى و کمّى سلامت زنان و رفع نگرانى‏هاى موجود در تحقق عدالت اجتماعى و ایجاد توازن و تعادل مطلوب بین حقوق و وظایف زنان و مردان در خانواده و اجتماع باشد.
طبق اصول قانون اساسى جمهورى اسلامى، دولت موظف به حفظ حقوق همه‏جانبه زنان و مردان بر اساس موازین اسلامى است. اصل 21 قانون اساسى تصریح کرده است که دولت باید براى تأمین زمینه مناسب جهت رشد شخصیت و حفظ حقوق مادى و معنوى زنان اقدام نماید. حفاظت از سلامتى مادران به ویژه در دوران باردارى و حضانت کودکان، ایجاد دادگاه صالح براى حفظ کیان خانواده، همچنین بیمه زنان نیازمند و سالخورده و آسیب‏پذیر از جمله مواردى است که در قانون اساسى بدان تصریح شده است. تحقق این اصول با وضع قوانین مناسب و تضمین اجراى صحیح آنها مى‏تواند به ایجاد محیطى سالم براى کار، فعالیت و رشد و استقرار عدالت اجتماعى کمک نماید. در این راستا دولت مى‏تواند جهت اطمینان از پیشرفت و بهبود سلامت زنان گام برداشته و با شناسایى مشکلات، اقدامات لازم را از جنبه قانونى و عملى براى تحقق عدالت اجتماعى انجام دهد.
همچنین با توجه به اصول کلى قانون اساسى و لزوم تحقق عادلانه حقوق انسانى زن و مرد در برابر قانون (که دولت موظف به حفظ و تأمین آن براى آحاد ملت است) باید الگوهاى فرهنگى و اجتماعى مناسب بر اساس ارزش‏هاى اصیل اسلامى و ملى را (که تجسم‏بخش و مروّج عدالت بین زنان و مردان جامعه هستند) تدارک دید و تبلیغ نمود. چنان که تصور نادرست برترى ذاتى مرد، بى‏عدالتى‏ها، سنت‏ها و سایر عادات و اعمالى را که بر این اساس انجام مى‏شود، باید محو نمود و مانع گردید. بدین ترتیب مى‏توان امید داشت که از به وجود آمدن بسیارى از ناهنجارى‏هاى اجتماعى و فرهنگى در جامعه جلوگیرى شود و با ترویج ارزش‏هاى اصیل اسلامى به فراهم نمودن محیطى سالم براى پرورش انسان‏هاى کامل و رشد یافته کمک گردد.
در زمینه حق سلامتى زنان به لحاظ مشاهده تفاوت در آمار و اطلاعات بهداشتى و شاخص‏هاى موجود در سطح جهانى، نگرانى‏هاى قابل ملاحظه‏اى در مورد کیفیت و کمیت دسترسى دختران و زنان به خدمات بهداشتى، نیز مسئله رجحان جنسى و تأثیر جنیست در این مورد وجود دارد که نیازمند تحقیق و بررسى دقیق مى‏باشد، لیکن مى‏توان گفت به طور کلى سلامت زنان تحت تأثیر حقوق اساسى آنان از قبیل آموزش، اشتغال، درآمد و مالکیت قرار مى‏گیرد. براى مثال عدم دسترسى به اعتبارات لازم موجب محدودیت فرصت‏هاى موجود براى زنان در کشت و تولید مناسب مواد غذایى براى خود و کودکان‏شان مى‏شود. علاوه بر این، وضع اجتماعى، قانونى و اقتصادى نامناسب زنان موجب آسیب‏پذیرى خاص آنان در برابر بیمارى‏ها مى‏گردد.
مشکلاتى که در این عرصه باید بحث و بررسى شوند عبارتند از:
الف - عدم دسترسى کافى دختران و زنان به خدمات بهداشتى درمانى موجود
ب - بى‏اهمیت یا کم‏اهمیت شمردن سلامت زنان و دختران، در مقایسه با فرزندان پسر در برخى از خانواده‏ها
ج - رجحان جنسى پسران به نسبت دختران در برخى خانواده‏ها که به علت باورهاى غلط سنتى موجب رفتارهاى تبعیض‏آمیز مى‏شود.
د - عدم دسترسى مناسب زنان به برخى امکانات رشد اجتماعى از قبیل آموزش، اشتغال، درآمد شخصى و حق مالکیت‏
ه - ارائه ناعادلانه امکانات موجود که براى پیشرفت زنان در زمینه‏هاى اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى لازم و ضرورى است.
و - سوء استفاده از برخى قوانین موجود که به علت ناآگاهى زنان، عادلانه اجرا نمى‏شود و موجب آسیب‏پذیرى بیشتر آنان مى‏گردد.
راههاى پیشنهادى عبارتند از: تفسیر و تحلیل سیاست‏ها و قوانین موجود کشورى از نقطه نظر تعهدها و مسئولیت‏هاى قانونى و اجراى عادلانه آنها. همچنین چگونگى تأمین حق سلامتى براى زنان به بهترین روش عملى که این امر نیازمند دفاع و حمایت لازم مى‏باشد. این امر مى‏تواند شامل مراحل پیشنهادى ذیل باشد:
1- شناسایى مشکلات در برقرارى عدالت اجتماعى و رفع نابرابرى‏هاى موجود در زمینه‏هاى اولویت‏دار.
2- تقویت و گسترش فعالیت‏هاى مثبت و مؤثر ارگان‏هاى دولتى جهت برقرارى تعادل و ایجاد توازن بین زنان و مردان در جامعه، نیز ایجاد عدالت اجتماعى به ویژه در مورد سلامتى آنها.
3- اتخاذ سیاست‏هاى حمایتى و هدایت‏کننده براى قانونگذارى لازم در زمینه حفظ سلامتى زنان و پیشنهاد الگوهاى قانونى جهت تأمین آن.
4- بررسى اصول اخلاق پزشکى و اطمینان از رعایت آن براى حفاظت از حقوق و منافع زنان در زمینه سلامتى.
5- تهیه و تدوین متون آموزشى مناسب براى تحقق کامل برابرى در حقوق انسانى و رعایت اصول ارزشى اسلام در مورد شخصیت زن مسلمان.
6- آموزش مردان و زنان جامعه در مورد حقوق انسانى و اختصاصى زنان در اسلام و جمهورى اسلامى.
7- بررسى و تحلیل عملکرد سیاست‏هاى ملى در زمینه سلامتى زنان، از قبیل آنچه در برنامه اوّل و دوم و سوم و چهارم تدارک دیده شده است.
8- حمایت از درخواست اجراى عادلانه قوانین اسلامى در تمامى سطوح و رفع کمبودهاى موجود قانونى از طریق بازنگرى قوانین موجود و تدوین قوانین تکمیلى و حمایتى لازم و آئین‏نامه‏هاى اجرایى مناسب.
9- ممانعت از اِعمال تبعیض و بى‏عدالتى در اجراى قانون.
10- حمایت لازم از زنانى که به واسطه ناآگاهى و ضعف‏ها و کمبودهاى فرهنگى اجتماعى، مورد بى‏عدالتى و ظلم قرار مى‏گیرند، به نحوى که حریم حقوق انسانى و اسلامى زنان در جامعه حفظ و تأمین گردد.

عدالت و تأمین امنیت سلامتى‏

نعمت سلامتى، موهبت الهى و از خواسته‏هاى همیشگى بشر بوده است که آن را با هیچ کالایى نمى‏توان معاوضه و یا مبادله کرد. کاهش نابرابرى‏ها و بى‏عدالتى‏ها، داشتن حق انتخاب، و توسعه مکانیسم‏هاى لازم و تعیین‏کننده در تمام زمینه‏ها، از ابزار اساسى و لازم براى دسترسى به امنیت سلامتى در جامعه است.
تضییع فرصت‏هاى آموزشى دختران و نابرابرى در دسترسى زنان به منابع و عوامل اساسى فعالیت‏هاى اقتصادى، سیاسى و فرهنگى، نمونه‏هاى بى‏عدالتى است که در بخش‏هاى دیگر غیر از بهداشت وجود دارند، ولى نتیجه عملکرد منفى آنها مستقیماً بر سلامت زنان تأثیر گذاشته و وضع نامناسبى را به وجود مى‏آورند.
محرومیت از تحصیل و آموزش موجب محدودیت حق انتخاب زنان در بسیارى از زمینه‏هاى موجود زندگى مى‏شود، مانند انتخاب کار شایسته و سالم با دستمزد مناسب و دور از خطرات احتمالى که براى سلامت جسم و روان خود و کودکان‏شان وجود دارد. علاوه بر این کمبود آموزش، حق انتخاب زنان را محدود مى‏کند، زیرا قدرت آنها را براى اطلاع از آگاهى‏هاى لازم و کاربرد عاقلانه اطلاعات جهت حفظ سلامت خود و کودکان و خانواده‏شان کاهش مى‏دهد.
رفتارهاى متفاوت در تغذیه و درمان بین پسر و دختر، همچنین استفاده و دسترسى به امکانات و روش‏هاى تشخیصى و درمانى بین زنان و مردان، نمونه‏هاى دیگرى از نابرابرى‏هاى موجود است که زنان به دلایل مختلف فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى با آن روبه‏رو هستند.
چنانچه زنان در مطالعات علمى و پژوهش‏هاى تخصصى پزشکى در زمینه‏هاى بهداشت، درمان و مطالعات بالینى داروهاى جدید در نظر گرفته نشوند، قادر به حفظ سلامت خود در برابر بیمارى‏ها و درمان آنها نخواهند بود. چنانچه در تهیه و توسعه تکنولوژى‏هاى نو علمى نیز در نظر گرفته نشوند، از فرصت‏هاى سودمند در کاهش زمان و بار کار روزانه و پر زحمت خود، نیز بهبودى سلامت و رفاه محروم خواهند شد.
زنان تنها هنگامى از حق سلامتى به طرز مناسب بهره‏مند خواهند شد که در کاهش و رفع تداوم سدها و موانع موجود براى تحقق عدالت اجتماعى، اقتصادى، حقوقى و فرهنگى پیشرفت نمایند. این حق با واژه «امنیت سلامتى» بهتر توصیف مى‏گردد.
امنیت سلامتى در طول زندگى یک زن از دوران کودکى تا سالمندى، شامل تمامى زمینه‏هاى حقوق اساسى و انسانى براى حفظ سلامتى است. حقوقى مانند آزادى‏هایى که در قانون اساسى براى افراد و حق انتخاب آینده و اختیار آنان مطرح است. این حقوق شامل حق تغذیه مناسب و کافى، حق زندگى و کار در محیطى که خطرات تهدیدکننده در آن کنترل شده و به حداقل کاهش یافته باشد، حق دسترسى به آموزش و آگاهى‏ها و سرپناه مناسب است.
بنابراین تأمین امنیت سلامتى، منحصر به فراهم کردن امکانات درمانى و بهداشتى نیست، بلکه شامل همه مواردى است که کمک مى‏کنند بتوان از یک زندگى سالم و سازنده بهره‏مند شد. براى تأمین امنیت سلامتى زنان باید از طریق حمایت‏هاى مختلف در زمینه‏هاى اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى، نیز فراهم آوردن دانش و آگاهى بیشتر زمینه‏اى را فراهم آورد که مردم بتوانند انتخاب احسن کنند و با تغییرات و اوضاع آسیب‏رسان، بهتر همخوانى پیدا کنند، نیز با تواناسازى و دانش لازم براى بهره‏مندى و استفاده از مراقبت‏ها و خدمات بهداشتى کیفىِ قابل دسترس و ممکن، زندگى نموده و سلامتى خود را در هر حال حفظ کنند.
نوشتار حاضر در صدد تبیین برخى از محورهاى ضرورى در عرصه جایگاه زنان در جامعه امروزى است که به نظر مى‏رسد تحلیل صحیح آن به واکاوى بسیارى از آسیب‏هاى فراروى زنان منتهى خواهد شد، زیرا هر گاه متفکران به دگرگونى‏هاى مطلوب اجتماعى مى‏اندیشند، اولین قدم را تغییرات فرهنگى مى‏دانند. نقش اساسى فرهنگ براى تحقق عدالت اجتماعى، برنامه‏ریزى خوب و اجراى درست آن، برقرارى نظم در جامعه، توسعه اجتماعى، اقتصادى، بهداشتى و ... بر همگان آشکار مى‏باشد.
با نظرى به متون توسعه در مى‏یابیم دهه 50 را براى یافتن راه حل توسعه‏نیافتگى، تأمین سرمایه و تکنولوژى و نیروى انسانى متخصص، دهه 60 را اصلاحات سیاسى و دهه 70 را زمان توسعه فرهنگى دانسته‏اند.
ایران با وجود کثرت پاره‏فرهنگ‏ها و نیز گویش‏هاى محلى و تفاوت‏هاى اقلیمى و جغرافیایى، موقعیتى خاص دارد، ولى آنچه بیش از همه هویت فرهنگى و ملى را تشکیل مى‏دهد، اعتقادات اسلامى است که روح و بنیان‏هاى اجتماعى را متشکل و شاخص مى‏سازد. میراث و فرهنگ برگرفته از مذهب شیعه، در تار و پود فرهنگ ایرانى ریشه دوانیده است. توجه به فرهنگ اصیل اسلامى و جدا ساختن آن از بعضى باورها و سنت‏هاى کهن که در طول زمان، رنگ و بوى مذهبى و تقدس به خود گرفته، قدمى مؤثر براى حل بسیارى از مشکلات توسعه فرهنگى کشور خواهد بود.
فرهنگ ما تأثیر بسزایى را بر تمامى ارکان جامعه، به صورت بسترى براى انجام کلیه فعالیت‏هاى توسعه، داراست. محورهاى موضوعى این مباحث عبارتند از:
1- بهداشت روانى زنان‏
2- تغذیه‏
3- بهداشت بارورى‏
4- اشتغال‏
5- فرهنگ و عادات‏

1- بهداشت روان‏

اولین موضوع مورد بحث، مقوله بهداشت روان زنان است. پیش از تحلیل و بررسى موضوع، ابتدا تعریف بهداشت و روان ارائه مى‏گردد.
بهداشت یا سلامت روانى عبارت است از: سازش با خود و محیط و سازگارى داشتن به صورت موفقیت‏آمیز و نداشتن بیمارى روانى.
در مکتب انسان‏ساز اسلام معیار سلامت روانى تحت عنوان «رشد» به کار رفته است. بدین جهت شناخت عوامل رشد دهنده یا عوامل بازدارنده رشد زنان، از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است. بسیارى از مسائل روانى - اجتماعى از جمله مشکلات تحصیلى و شغلى، اضطراب، افسردگى، بزهکارى، اعتیاد، فقر، خودکشى و موارد مشابه گرچه مختص زنان نیست اما بسیارى از بیمارى‏هاى روانى از جمله اضطراب و افسردگى در زنان به طور معنى‏دارى بیش از مردان گزارش شده است.
زنان و مردان در بسیارى از موارد از جهت کیفى، با مسائل مشابهى مواجه‏اند و بى‏تردید راه حل‏ها در رفع این مشکلات مشترک خواهند بود، اما آنجا که مشکلات روانى زنان ناشى از جنسیت آنان است، آسیب‏پذیرى آنها نه تنها به سبب ویژگى‏هاى جسمانى روانى خاص است (براى مثال آمادگى ابتلا به افسردگى پس از زایمان و یا در دوران یائسگى) بلکه برگرفته از تبعیض‏ها، بى‏عدالتى‏ها، محدودیت‏ها، محرومیت‏ها و نارسایى‏هاى فرهنگى محیطى، حقوقى، سنتى و آموزش‏هاى ناصحیح و ناکافى مى‏باشد.
طبق آمار تحقیقاتى طرح کشورى بهداشت روانى در سال‏1371 که از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى منتشر شده است، 3% از بیمارى‏هاى روانى شدید رنج مى‏برند. حدود 3/15% بیمارى‏هاى خفیف روانى دارند. با توجه به نتایج تحقیقات و تفاوت در میزان بیمارى‏هاى روانى در بین دو جنس مى‏توان تخمین زد که 10% از زنان داراى بیمارى‏هاى روانى خفیف مى‏باشند. این امر نشان مى‏دهد پرداختن به عوامل مؤثر در بهداشت روانى زنان و چگونگى برخورد با آنها از ضروریات به حساب مى‏آید.(1)
بنابراین در صورتى که بخواهیم جامعه‏اى سالم از نظر بهداشت روانى داشته باشیم، در مرحله اوّل باید به نیازهاى روانى - اجتماعى و فیزیولوژیک زنان توجه نماییم.
بدین منظور مشکلات روانى اجتماعى، روانى عاطفى، خانوادگى، قانونى، تحصیلى و ورزش زنان با در نظر داشتن میزان شیوع و اولویت، در بررسى مطرح مى‏شود و سپس راه حل‏ها و پیشنهادهایى در این زمینه ارائه مى‏گردد.
مهم‏ترین بیمارى‏ها و مشکلات روانى شایع در زنان عبارتند از:
1- افسردگى و اضطراب‏
2- احساس خودکم بینى‏
3- خودکشى و خودسوزى در برخى مناطق‏
4- احساس بى‏ارزشى و حقارت نسبت به جنسیت خود و مسائل جنسى‏
5- خودنمایى و تظاهرات عاطفى افراطى‏
6- انزواطلبى و گوشه‏گیرى از جامعه و خانواده.

مشکلات خانوادگى‏

مشکلات خانوادگى جهت سهولت بررسى به موانع و مشکلات فرهنگى، اقتصادى، شخصیتى و تربیتى تقسیم مى‏شود.
الف) موانع فرهنگى‏
- عدم آگاهى و شناخت کافى و صحیح از چگونگى تشکیل خانواده و ازدواج‏
- باورهاى غلط زنان و مردان در ارتباط با یکدیگر و حل مشکلات خانوادگى‏
- نگرش‏هاى ناصحیح در مورد ایجاد ارتباط با خانواده همدیگر
- عدم هماهنگى و مشارکت مردان در تربیت فرزندان و اداره منزل‏
- عدم آگاهى والدین به رشد روانى جسمى دختران، همچنین بى‏اطلاعى آنان در برخورد صحیح و مناسب با دختران و پسران در دوران بلوغ‏
ب) موانع اقتصادى‏
- فقر و مشکلات مالى براى تأمین نیازمندى‏هاى زندگى و تأثیر سوء آن بر روابط خانوادگى‏
- عدم دسترسى و کمبود امکانات و تسهیلات مورد نیاز در جامعه (مسکن، شغل و بیمه)
- عدم استقلال مالى و اقتصادى زنان‏
ج) موانع شخصیتى و تربیتى‏
- سوء رفتار مردان نسبت به زنان در خانواده و اجتماع از نقطه نظر عاطفى و جنسى و...

آموزش‏

مفاد آموزشى‏
- آموزش در خصوص بحران‏هاى روحى در دوران بلوغ به خانواده‏ها
- آموزش آماده‏سازى جوانان براى ازدواج، تنظیم خانواده، همکارى در امور خانواده، تربیت فرزندان و اخلاق در خانواده‏
- آموزش مسائل اسلامى جهت حذف خرافه‏ها در باره زنان‏
- اجبارى نمودن تحصیل براى دختران تا پایان دوره ابتدایى و تشویق به ادامه تحصیل در مقطع راهنمایى و بالاتر
- آموزش قوانین حمایتى زنان‏
- آگاه کردن مردان نسبت به حقوق اجتماعى زنان‏

روش‏هاى آموزشى‏

- آموزش به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم پیشنهاد مى‏شود:
الف) آموزش مستقیم‏
- حضورى از طریق دادن مشاوره به وسیله متخصصان حاذق در این رشته‏
- بررسى و اصلاح کتب درسى در تمام سطوح و گنجاندن مفاد آموزشى مورد نیاز
- تدوین درسى با عنوان دانش خانواده در مقاطع تحصیلى و راهنمایى بالاتر براى دختران و پسران‏
- تشکیل کلاس‏هاى آموزشى در سطح مدارس و دانشگاهها
- نشان دادن ضعف‏هاى شخصیتى و مشکلات تربیتى زوجین‏

مشکلات خانوادگى‏

- وجود قوانینى که امنیت روانى را به مخاطره مى‏اندازد.
- کمبود قوانین حمایتى زنان‏
- باورهاى غلط در مورد زنان در جامعه که به صورت عرف اجتماعى رایج مى‏باشد.

مشکلات اجتماعى‏

- عدم شناخت نسبت به جایگاه زنان و تأثیر آن بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ جامعه‏
- باور و نگرش ناصحیح جامعه نسبت به مشارکت اجتماعى زنان‏
- مردسالارى و عدم شناخت مردان از حقوق اجتماعى زنان‏
- عوامل اجتماعى، سیاسى به عنوان ریشه بسیارى از نابسامانى‏هاى روانى، اجتماعى و فرهنگى زنان.

مشکلات تحصیلى‏

على‏رغم زمینه‏هاى مناسبى که پس از انقلاب در مورد رشد تحصیلى زنان تا بالاترین سطوح علمى فراهم شده است، وجود موانع و تبعیضات سبب شده است که آنان راهى براى ارائه توانایى‏ها و پرورش استعدادهاى نهان خود نیابند، در نتیجه این مسئله با ایجاد تغییر در روش زندگى، بر پیشرفت آنان تأثیر نامطلوبى مى‏گذارد. از این‏رو حمایت از ادامه تحصیل در مقاطع مختلف و ایجاد تسهیلات تحصیلى مى‏تواند تأثیر بسیار مثبتى در فراهم آوردن آینده روشن، ایجاد آرامش روانى، ثبات شخصیتى و اعتماد به نفس در دختران و زنان داشته باشد. این موضوع به عنوان مبحثى مهم و مورد تأکید است که ذیلاً به مهم‏ترین عوامل ایجادکننده آن مى‏پردازیم:
- عدم دسترسى به امکانات تحصیلى و حرفه آموزى به ویژه در سطوح عالى‏
- وجود نگرش‏هاى منفى در مورد تحصیل دختران و زنان‏
- وجود تبعیضات قانونى در مورد تحصیل بانوان‏
- عدم مشارکت زنان در سطوح تصمیم‏گیرى‏
- کمبود تسهیلات و قوانین حمایتى جهت رشد تحصیلى بانوان‏

ب) آموزش غیر مستقیم‏

- تهیه و پخش برنامه‏هاى آموزنده از طریق رادیو، تلویزیون و مطبوعات (رسانه‏هاى همگانى)
- تهیه بروشور، اسلاید و پوستر جهت آموزش تمامى افراد جامعه‏
- گسترش واحدهاى مشاوره‏اى در دانشگاهها، مدارس، بیمارستان‏ها، دادگاهها و ... جهت آموزش عموم‏

پژوهش‏

به دلیل نداشتن اطلاعات کافى و متقن در مورد بهداشت روانى زنان در ایران، ضرورت انجام پژوهش‏هاى بنیادى و کاربردى بارز مى‏باشد. کاوش مى‏بایست علل ضعف‏ها و حقارت‏هاى روانى زنان، مشکلات فرهنگى، تحصیلى و تفریحى ورزشى در هر ناحیه از کشور و سایر موارد مورد لزوم را شامل مى‏شود. بر این اساس اطلاعات صحیح به دست آمده مى‏تواند عامل مهمى جهت برنامه‏ریزى سلامت روانى زنان و بهبود وضع آنان باشد. از سوى دیگر تخصیص امکانات و بودجه جهت پژوهش در زمینه بهداشت روانى زنان باید مورد عنایت دولت قرار گیرد. این تحقیقات به دو شکل کوتاه‏مدت و درازمدت پیشنهاد مى‏گردد.

خدمات دولتى‏

- تدوین قوانین حمایتى مناسب جهت حفظ حقوق زنان در جامعه و خانواده‏
- اصلاح قوانینى که امنیت روانى زنان را به مخاطره مى‏اندازد
- ایجاد کلاس‏ها و مکان‏هاى ورزشى براى دختران و زنان‏
- ایجاد کانون‏هاى حمایتى براى زنان نیازمند به ویژه در اوضاع اضطرارى‏
- اجبارى کردن تحصیلات ابتدایى‏
- ایجاد زمینه‏هاى مساعد و عادلانه براى ارتقاى آگاهى و مشارکت زنان در مسائل اقتصادى، سیاسى و اجتماعى‏
- سهیم کردن بیشتر زنان در برنامه‏ریزى‏ها و سیاست‏گذارى‏هاى کشورى‏
- رفع مشکلات اقتصادى جامعه که عامل مهمى در ایجاد بحران‏هاى روحى است‏
- گسترش حمایت‏هاى اقتصادى و مالى براى بانوان‏

تبلیغات‏

- تبلیغات مفید و مؤثر جهت حذف باورهاى ناصحیح نسبت به زنان‏
- تبلیغات در مورد اهمیت و لزوم تحصیل براى دختران‏
- تبلیغات در مورد اهمیت ورزش و تفریح دختران و تأثیر مثبت در سلامت جسم و روان‏
- پرهیز از ارائه چهره منفى از زنان در برنامه‏هاى تلویزیونى - رادیویى و تبلیغ آثار مثبت حضور زنان در جامعه و خانواده.

2- تغذیه‏

دومین موضوع، مسئله تغذیه زنان در عرصه زندگى است. مى‏دانیم که دین مبین اسلام به تغذیه روح و جسم در هر دوره از زندگى اهمیت خاصى داده است، زیرا یکى از عوامل مهم در تأمین سلامت، تغذیه مناسب و کافى مى‏باشد. آگاهى از اهمیت این موضوع مى‏تواند عامل مهمى براى پیشگیرى از ابتلا به بسیارى از بیمارى‏ها گردد. خصوصاً در زنان به علت نیازهاى ویژه در دوره‏هاى مختلف زندگى، اهمیت این موضوع بیشتر به چشم مى‏خورد.
شروع دوره بلوغ در دختران با قاعدگى همراه بوده، نیاز تغذیه و رژیم غذایى خاصى را جهت تأمین سلامتى و خون از دست رفته ایجاب مى‏کند. در کشورهاى در حال توسعه 42 درصد کلیه زنان و 55 درصد زنان باردار، در کشورهاى توسعه‏یافته 12 در صد کلیه زنان و 17 درصد زنان باردار دچار کم‏خونى مى‏باشند.(2)
در ایران بر اساس مطالعات مختلف 30 تا 50 درصد کودکان و زنان به ویژه در خانواده‏هاى کم‏درآمد دچار کم‏خونى مى‏باشند. همچنین شیوع آنمى در زنان 45 - 15 ساله کرمانى تا 45 درصد گزارش شده است.
بررسى انجام شده در مورد بیمارى‏هاى ناشى از کمبود ید (گواتر) نشان مى‏دهد زنان در 69 - 13 سالگى بالاترین میزان شیوع را در کشور دارا مى‏باشد. شیوع این بیمارى در زنان دو برابر مردان است.
دوران بارورى نیز رژیم غذایى خاصى را طلب مى‏کند. پرورش دادن انسانى دیگر در درون خود در صورت عدم توجه به تغذیه مناسب(3) باعث کمبود بسیارى از ریزمغذى‏ها مى‏گردد.
طبق آمار جهانى شیوع کم‏وزنى و سوء تغذیه در دختران زیر پنج سال بیشتر از پسران مى‏باشد. در بررسى که در سال 1370 در ایران انجام شد، سوء تغذیه و کم‏خونى در دختران 5/1 تا 2 برابر پسران گزارش شده است. این بررسى نشان مى‏دهد در حالى که 13 درصد پسران زیر پنج سال دچار سوء تغذیه شدید و متوسط هستند، در دختران این میزان به 20 درصد مى‏رسد.(4)
دوران شیردهى، همچنین دوران یائسگى مانند دوره‏هاى دیگر برنامه غذایى مخصوص دارد. توجه به تغذیه افراد و فراهم نمودن مواد غذایى خوب و کافى مى‏تواند کمکى جهت کاهش واردات و تولید مواد دارویى، وسایل درمانى و در نهایت اقتصاد جامعه بنماید.
در باره تغذیه به دنبال موارد فوق، بحث و بررسى مشکلات فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى مؤثر بر امر تغذیه به صورت ذیل بایستى صورت گیرد:

مشکلات اقتصادى‏

- افزایش قیمت مواد غذایى‏
- فقر اقتصادى و کم شدن درآمد سرانه مردم‏
- حذف و کاهش یارانه‏هاى مواد غذایى اساسى‏
- صادرات بیش از حد مواد غذایى‏
مسائل فوق از عمده‏ترین مشکلات اقتصادى بوده، عامل مهمى در ایجاد سوء تغذیه و مشکلات متعاقب آن مى‏باشد.

مشکلات اجتماعى‏

- افزایش بى‏رویه جمعیت‏
- توزیع و مصرف نامتناسب مواد غذایى‏
- عدم شناخت لازم در مورد مشکلات تغذیه‏اى در هر ناحیه از کشور

مشکلات فرهنگى‏

- پایین بودن سطح آگاهى و سواد زنان‏
- وجود باورهاى غلط و خرافات در مورد تغذیه و مواد غذایى به ویژه در مورد زنان‏
- حاملگى‏هاى زودرس و متعدد در سنین پایین که سبب سوء تغذیه خواهد شد.
- توزیع ناعادلانه مواد غذایى توسط برخى خانواده‏ها در مورد دختران که منجر به دریافت کمتر مواد غذایى مى‏شود.
- عدم آگاهى مردان از نیازهاى تغذیه‏اى همسران در دوره‏هاى مختلف زندگى.(5)
- فرهنگ تجمل‏گرایى: صرف هزینه‏هاى سنگین تهیه انواع غذاها که در نهایت موجب فاسد شدن و دور ریختن آنها مى‏گردد.

مشکلات سیاستگذارى و برنامه‏ریزى‏

- عدم همکارى بین بخشى در هماهنگ ساختن سیاست‏هاى تولید و توزیع مواد غذایى‏
- کمبود خدمات بهداشتى براى بهداشتى کردن محصولات غذایى‏

راهکارى عینى و عملى‏

با نگاهى به مشکلات مطروحه مى‏توان جهت رفع آسیب‏هاى مذکور، موارد ذیل را به کار بست:

الف) آموزش‏

عدم آگاهى کافى زنان و مردان در مورد مواد غذایى و اهمیت تغذیه مناسب در سلامتى مى‏تواند عامل مهمى در به وجود آمدن سوء تغذیه باشد. در این زمینه موارد آموزشى زیر جهت ارتقاى آگاهى زنان پیشنهاد مى‏گردد:
- آموزش منابع، روش‏ها و میزان تغذیه مناسب براى زنان و دختران در سنین مختلف رشد
- ارتقاى سطح سواد زنان بخصوص در مناطق روستایى‏
- ارتقاى دانش خانواده در مورد نیازهاى تغذیه‏اى مشابه دختران و پسران‏
- آموزش در مورد تغذیه لازم در دوران باردارى و شیردهى‏
- گسترش مراکز خدماتى و آموزش تغذیه در بیمارستان‏ها و خانه‏هاى بهداشت و ...
- برنامه‏ریزى براى استفاده از دانش متخصصان تغذیه جهت ترویج رژیم‏هاى مناسب تغذیه‏اى در دوره‏هاى مختلف زندگى زنان.(6)
- آموزش به زنان در مورد چگونگى تهیه، نگهدارى و طبخ صحیح مواد غذایى‏
- ارتباط کارشناسان تغذیه با متخصصان زنان، داخلى و کودکان براى بازآموزى و آموزش تأمین نیازهاى تغذیه‏اى زنان‏
- توجه به ورزش و همگانى کردن آن‏
- تهیه فیلم، میان‏پرده و برنامه‏هاى آموزشى به منظور افزایش آگاهى مردم در جهت تغذیه صحیح‏

ب) پژوهش‏

در این عرصه زمینه‏هاى متعددى جهت پژوهش مشکلات تغذیه‏اى وجود دارد. جمع‏آورى اطلاعات کافى و جامع در مورد وضع تغذیه و میزان سوء تغذیه زنان در کشور لازم و ضرورى به نظر مى‏رسد.
بدین منظور تحقیقات در مورد نیازهاى غذایى، مشکلات تغذیه‏اى، میزان آگاهى زنان و اهمیت تغذیه براى دختران در نقاط مختلف کشور باید صورت گیرد. شناخت عادات و فرهنگ بومى هر منطقه و تأثیر آن بر تغذیه دختران و تفاوت آنها با پسران لازم و ضرورى است. قطعاً انجام این تحقیقات کمک مؤثرى براى سیاستگذارى و برنامه‏ریزى‏هاى بهداشتى خواهد بود.

ج) خدمات و استراتژى‏هاى دولتى‏

- سیاستگذارى جهت اعطا و افزایش یارانه مواد غذایى‏ضرورى‏
- تقویت و گسترش صنایع غذایى با کیفیت مناسب‏
- حمایت از توسعه کشاورزى و گسترش امکانات لازم جهت افزایش تولید مواد غذایى مناسب‏
- گسترش شبکه‏هاى خدمات بهداشتى اولیه (phc) بالاخص در مناطق روستایى‏
- سازماندهى با هدف حمایت از افزایش تولیدات خانگى و دیگر پروژه‏هاى تولید مواد غذایى براى مصرف محلى‏
- اصلاح سیاست صادرات و واردات مواد غذایى‏
- تغذیه رایگان در مدارس‏
- اتخاذ سیاست‏هاى لازم جهت توزیع عادلانه مواد غذایى در تمام نقاط کشور
- برگزارى بسیج عمومى جهت رفع کمبودها (دادن نمک یددار به مناطقى که ید کافى در دسترس مردم نیست و ...)
- ایجاد زمینه‏هایى جهت بهبود وضع اقتصادى خانواده‏ها
- نظارت بیشتر براى رعایت امور بهداشتى در مورد تهیه مواد غذایى‏
- توجه به تغذیه کارگران بر اساس نوع شغل آنها.

3. بهداشت بارورى‏

متاسفانه در این زمینه زنان داراى آسیب‏پذیرى فراوانى‏اند که علل و عوامل آن مورد بررسى قرار مى‏گیرد.
اهمیت نگرش صحیح به نقش بارورى زنان در ابعاد وسیع‏تر ایجاب مى‏نماید که سلامت دوران مادرى را جدا از نگرانى‏ها و مسائل زنان در زمینه‏هاى تغذیه، آموزش، کار و اشتغال در تمام طول زندگى آنان دانست. در گذشته تأکید تنها بر زمینه‏هاى بارورى سلامت زنان بوده است بدون آنکه به سایر دوره‏هاى زندگى آنان نگریسته شود، چون سلامتى در یک دوره از زندگى زن نه تنها بر دوره‏هاى بعدى زندگى وى مؤثر است، بلکه بر سلامتى نسل‏هاى آینده نیز مؤثر مى‏باشد. این ارتباط بین نسل‏ها یکى از مشخصات خاص زنان است.
سلامت زنان در 45 - 15 سالگى تحت تأثیر نقش بارورى و مادرى آنهاست. در اغلب نقاط جهان زنان اکثر این دوران را در حال آبستنى و شیردهى مى‏باشند. طبق آمار در بنگلادش بیش از 60 درصد و در پاکستان و سنگال حدود 50 درصد، زنان در شرایط مزبور به سر مى‏برند.
سلامت آنان در طى این دوره بر سلامت تمام طول زندگى آنها و بر سلامت خانواده و کودکان‏شان مؤثر است. توانایى کنترل قدرت بارورى آنان از راه دسترسى به اطلاعات و خدمات تنظیم خانواده از جنبه فرهنگى اجتماعى از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است که علاوه بر حفظ سلامت آنان یک امر لازم براى رشد و مشارکت در فعالیت‏هاى اجتماعى زنان مى‏باشد.
اهمیت تنظیم خانواده براى سلامت، رفاه و سایر جنبه‏هاى زندگى زنان روشن است. زایمان‏هاى متعدد، آبستنى زودرس و یا بسیار دیر و یا با فواصل بسیار کم از عوامل اصلى خطر در زندگى، بقا و رفاه مادران و کودکان است. تأثیر این عوامل بر چگونگى میزان مرگ و میر مادران منعکس است. در اکثر کشورهاى در حال توسعه در حدود نیمى از مرگ زنان در سنین بارورى و ناشى از علل وابسته به آبستنى است.
آمار جهانى حاکى از آن است که مرگ مادران ناشى از آبستنى در 19 - 15 سالگى به مراتب بیشتر است. در بعضى از کشورها تا دو برابر مرگ مادران در سنین 34 - 20 مى‏باشد.
بررسى که در سال‏1372 در ایران انجام شد نشان داد که میزان مرگ و میر مادران به علت حاملگى و زایمان حدود 54 درصد در هزار تولد زنده مى‏باشد. این بدان معناست که هر ساله 1800 مادر جان خود را به این دلیل از دست مى‏دهند. همچنین 30 درصد علت مرگ زنان در اثر سرطان پستان، رحم و تخمدان بوده و به دلیل استئوپوروز سالیانه 50 تا 100 هزار نفر دچار شکستگى مفصل لگن مى‏شوند که 7500 تا 15000 نفر آنها به علت عوارض جانبى مى‏میرند.
زنان علاوه بر اینکه نیمى از جمعیت را تشکیل مى‏دهند، همچنین به دلیل ارتباط مستقیم با فرزندان و همسر، نقش مهمى را در سلامتى جامعه به عهده دارند.
آنان به جهت دارا بودن وضع جسمى و بیولوژیکى خاص، مراحل مختلفى از زندگى را که شامل دوران نوجوانى، بلوغ، بارورى، دوران شیردهى و یائسگى مى‏باشد سپرى مى‏کنند.
اگر چه هر دوره از ویژگى و اهمیت خاصى برخوردار است، ولى دوران نوجوانى و بلوغ به دلیل اینکه مقدمه‏اى براى سلامتى در دوره‏هاى بعدى زندگى مى‏باشند، نقش مهمى در سلامتى زنان دارا بوده و پرداختن به آن حائز اهمیت است.
بر این اساس باید در مبحث بهداشت بارورى با توجه به مقدمه فوق محورهاى ذیل مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد:

الف - بهداشت بلوغ‏

بلوغ نقطه شروع انتقال از مرحله کودکى به بزرگسالى و یا انتقال از وابستگى دوران کودکى به عدم وابستگى دوران بزرگسالى است. بلوغ در دختران و پسران شامل تحولات خاص جسمانى، شخصیتى، روحى و روانى است که در هر یک به طور متفاوت نمایان مى‏شود.
در طى دوران بلوغ، پسران و دختران احتیاجات متعددى دارند. در صورت عدم پاسخ مناسب به نیازهاى نوجوان، مسائل متعددى ایجاد مى‏شود که شامل اضطراب بیش از حد، آسیب‏هاى روانى، رشد و نمو نامتعادل است.
نوجوانى دوره‏اى است که بر آن زندگى آتى فرد پایه‏ریزى مى‏شود. چه بسا علاوه بر شخصیت روحى و روانى، مشکلات و وضعیت بارورى آینده فرد از قبیل نازایى از این دوران سرچشمه گیرد.
قدرت و ظرفیت بارورى در دختران قبل از بلوغ روانى اجتماعى ایجاد مى‏شود. ازدواج، بارورى و بچه‏دار شدن در دوران نوجوانى به ویژه در اوایل آن خطرات قابل ملاحظه‏اى را براى سلامت مادر و بچه به دنبال دارد.
بارورى زودرس آثار تعیین‏کننده شدیدى بر رشد اجتماعى، روانى و فیزیکى و آینده دختران نوجوان دارد که موجب ایجاد محدودیت در تحصیل و کسب مهارت‏هاى لازم براى داشتن زندگى سالم خانوادگى و اجتماعى مى‏شود.
دوران نوجوانى سن بسیار با اهمیت و حساسى در زندگى و رشد فیزیکى و روانى و اجتماعى زنان است. سبک زندگى و اعمال و رفتار در این دوران بر سلامت آنان در تمام طول زندگى و خانواده و کودکان آنها تأثیر مى‏گذارد. در صورتى که این دوران به سلامت طى گردد موجب رشد مناسب و تعالى آینده فرد مى‏گردد. اتخاذ تدابیرى جهت رفع موانع و مشکلات نوجوان مى‏تواند جامعه را از بسیارى مشکلات آتى نجات دهد.
راه حل‏هاى پیشنهادى جهت رفع معضلات این دوره عبارتند از:
1- آموزش‏
آموزش وابسته به موارد زیر مى‏باشد:
الف) مخاطبان آموزشى‏
ب) مطالب آموزشى‏
ج) روش آموزش‏
د) ارگان‏هاى مسئول در امر آموزش‏

الف) مخاطبان آموزش‏

1- خانواده‏

آموزش به اعضاى خانواده خصوصاً مادران و خواهران بزرگ‏تر، به دلیل ارتباط نزدیک‏ترى که با نوجوانان دارند. به دنبال این آموزش، مادران مى‏توانند با شناخت صحیح در مورد نحوه برخورد با فرزندان خود مؤثرترین نقش را در انتقال مطالب لازم آموزشى ایفا نمایند.

2- نوجوانان‏

به دلیل تحولاتى که در دستگاهها و اندام‏هاى بدن در دوران بلوغ حاصل مى‏شود لازم است نوجوانان اطلاعات کافى در مورد این تغییر و تحولات را کسب کنند تا با نیازهاى بهداشتى خاص این دوره و نحوه عمل دستگاههاى بدن خودآشنایى کاملى پیدا کنند.

ب) مطالب آموزشى‏

1- آشنایى با تغییرات جسمى:
آشنایى با علائم بلوغ، فعالیت دستگاههاى بدن و تغییرات حاصل در آنها، و بهداشت دوران قاعدگى ضرورى مى‏باشد. این مطالب باید به وسیله کارشناسان و با توجه به فرهنگ و بینش اسلامى جامعه تهیه گردد.
2- تحولات روحى:
تغییرات روحى در این دوران به گونه‏هاى مختلف مانند پرخاشگرى، انزواطلبى و افسردگى بروز کرده، لازم است خانواده‏ها در این مورد با آموزش صحیح و درک بهتر از وضعیت و تحولات روحى نوجوانان خود، آنها را در طى این دوران یارى دهند.
3- مسائل مختلف بهداشتى:
رعایت بهداشت فردى و اجتماعى در این دوره اهمیت بسزایى دارد، از این‏رو مى‏باید سازمان‏هاى مربوطه در تهیه مطالب لازم و ضرورى، به روش مناسب اقدام نموده وآموزش صحیح را ارائه دهند.
4- تغذیه:
تغذیه مناسب و صحیح در این دوره خصوصاً براى دختران به دلیل شروع قاعدگى مورد توجه بوده و آموزش صحیح در مورد احتیاجات مواد غذایى در این دوره و پیشگیرى از مسائلى مانند کم‏خونى ضرورى است.
5- مسائل خانوادگى:
تغییرات ظاهرى و ناگهانى در دوران بلوغ، بخصوص در دختران باعث به وجود آمدن بعضى حساسیت‏ها در آنها مى‏گردد، از این‏رو رعایت حال و موقعیت آنان در محیط خانوادگى حائز اهمیت است.

ج) روش آموزش:

در زمینه آموزش به علت حساسیت مطلب، آموزش از سنین پیش از دبستان آغازگردیده، با توجه به نیاز و مناسبت سنى در آموزش ابتدایى (جشن تکلیف)، دوره راهنمایى و دبیرستان ادامه یابد. البته ضرورى است آموزش‏هاى ابتدایى به وسیله خانواده و با رعایت ضوابط و معیارهاى اسلامى صورت گیرد.
1. آموزش چهره به چهره توسط بهورزان، رابطین بهداشتى، معلمان و جهادگران به مخاطبان آموزشى صورت گیرد.
2. استفاده از وسایل ارتباط جمعى شامل رادیو، تلویزیون، مجلات، خصوصا مجلات بانوان مى‏تواند به عنوان بازوى قوى در انتقال مسائل آموزشى به تمام افراد جامعه مؤثر واقع شود.
3. چاپ و تکثیر بروشور، تهیه اسلاید و فیلم‏هاى آموزشى مى‏تواند به امر آموزش در دبیرستان و مدارس کشور کمک نماید.

د) ارگان‏هاى مسئول در امر آموزش‏

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى از طریق تربیت بهورزان، رابطین بهداشتى، ماماى روستاها و ... همچنین تهیه مطالب آموزشى لازم به وسیله کارشناسان خود در این امر مسئول مى‏باشد. وزارت آموزش و پرورش از طریق معلمان و مشاوران آموزش دیده و انجمن اولیا و مربیان مى‏تواند کلاس‏هایى براى اولیا برگزار کند. همچنین مراکز مشاوره‏اى وابسته به این وزارتخانه، در امر آموزش مسائل دوران بلوغ، ایفاى نقش کند. تهیه و تنظیم مطالب لازم در این زمینه در کتب درسى مى‏تواند مفید باشد. از سوى دیگر سازمان تربیت بدنى مى‏تواند با گسترش امکانات ورزشى و تفریحى کمک مؤثرى در جهت بهداشت جسمى و روانى نوجوانان باشد.

2- پژوهش‏

به جهت جوان بودن بافت جمعیتى و شمار کثیر نوجوانان، انجام و گسترش تحقیقات در زمینه مسائل بهداشتى خاص این دوره اهمیت دارد که شامل مسائل جسمانى و روانى مى‏شود، همچنین تعیین میزان آگاهى نوجوانان در مورد بهداشت بلوغ و مطالعه در زمینه رفع مشکلات مطرح در این دوره از زندگى.

سرطان‏هاى زنان:

یکى از علل شایع مرگ و میر بانوان سرطان‏هاى دستگاه تولید مثل و پستان بوده و هر ساله بر تعداد زنان مبتلا افزوده مى‏شود.
عدم وجود آموزش همگانى جهت پیشگیرى و تشخیص به موقع این بیمارى، کمبود امکانات و مراکز تخصصى، همچنین عدم دسترسى بیماران به درمان‏هاى سریع، ضریب بقاى مبتلایان را کاهش مى‏دهد. با انجام مراقبت‏هاى ویژه پیشگیرى و تشخیص به موقع، نیز تحقیقات منسجم مى‏توان جهت کاهش عوارض این بیمارى قدم‏هاى مؤثرى برداشت:
در این زمینه راه حل‏هاى پیشنهادى عبارتند از:
1.آموزش. در آموزش موارد و محورهاى ذیل مورد نظرند:

الف) مطالب آموزشى‏

مطالب مفید و ضرورى در این مورد باید توسط متخصصان تدوین گردد. این مطالب شامل خودآزمایى جهت تشخیص به موقع بیمارى، آشنایى با بیمارى‏هاى عفونى و بیمارى‏هاى مقاربتى )std(، حاملگى‏هاى زودرس و عواقب آن مى‏باشد.
ب) مخاطبان آموزش‏
1- افراد جامعه‏
2- بیماران‏
3- اعضاى خانواده خصوصاً همسر فرد بیمار
آموزش به این افراد جهت درک بهتر موقعیت حساس بیماران، به بهبود وضع آنان کمک خواهد نمود.
ج) روش آموزش‏
آموزش مى‏تواند از طریق بروشورهاى آموزشى، تهیه فیلم و اسلاید و آموزش چهره به چهره توسط رابطین بهداشتى و دیگر پایوران (پرسنل) بهداشتى صورت گیرد.

2- پژوهش‏

جهت تأمین سلامت زنان، پژوهش و تحقیق وسیع در سراسر کشور ضرورى به نظر مى‏رسد، تا با اطلاع کامل و دقیق، آمارى از تعداد مبتلایان و مشکلات آنان به دست آمده، با برنامه‏ریزى صحیح، سیاستى در جهت پیشگیرى، تشخیص و درمان این امراض اتخاذ نمود.
3. خدمات دولتى جهت ایجاد امکانات رفاهى‏

الف) ایجاد مراکز درمانى‏

به دلیل کمبود مراکز تشخیص و درمان سرطان پیشنهاد مى‏شود مرکزى تخصصى براى تشخیص و درمان سرطان‏هاى زنان تأسیس گردد تا بتواند بیماران بیشترى را جهت درمان تحت پوشش قرار دهد.
این مرکز مى‏تواند با صدور شناسنامه‏هاى مخصوص، تمام مراحل درمانى را براى بیماران پیگیرى کند، همچنین کارت سلامتى در این زمینه براى کلیه بانوان صادر نماید. این مرکز مى‏تواند با تشکیل کلاس‏هاى آموزشى جهت افزایش آگاهى زنان مبتلا مثمرثمر واقع شود. ایجاد دوره‏هاى بازآموزى جهت آشنایى متخصصان با جدیدترین و آخرین روش‏هاى پیشگیرى، تشخیص و درمان، همچنین تحقیق و پژوهش و کسب اطلاع از وضع این بیمارى و بیماران مبتلا مى‏تواند از فعالیت‏هاى عمده این مرکز باشد.
ادغام برنامه مبارزه با سرطان زنان در نظام شبکه بهداشت و درمان نیز از موارد پیشنهادى است.

ب) ایجاد تسهیلات‏

مشکلات اقتصادى اکثر بیماران و بالا بودن مخارج درمان، عامل مهمى در عدم مراجعه بیماران به مراکز درمانى مى‏باشد.
بدین جهت ایجاد تسهیلات لازم جهت همگانى کردن معاینات و خدمات درمانى، لازم است و از وظایف مهم دولت در این زمینه به شمار مى‏رود. تهیه جدیدترین وسائل و دستگاهها جهت مراکز فوق الذکر از دیگر خدمات رفاهى مى‏باشد.
ج) مراکز مشاوره‏اى‏
ایجاد مراکز مشاوره‏اى دولتى و یا خصوصى مى‏تواند نقش مؤثرى در آگاه کردن زنان نسبت به بیمارى‏هاى خاص داشته باشد.
این مراکز با انجام مشاوره قبل از ازدواج، دوران بلوغ و یا در تمامى مراحل زندگى مى‏توانند نقش پیشگیرى‏کننده‏اى در ابتلا به بسیارى از بیمارى‏هایى که دلیل آن ناآگاهى است ایفا نمایند.

یائسگى‏

شروع دوران یائسگى سرآغاز مرحله جدیدى از زندگى مى‏باشد. تعداد سالمندان به دلیل بالا رفتن امید به زندگى، افزایش یافته و در نتیجه فراهم آوردن امکانات لازم و پیش‏بینى برنامه‏هاى صحیح براى رفع معضلات این دوره ضرورى مى‏باشد.
طبق آمار جهانى در گروه سنى بیش از 70 سال، جمعیت زنان نسبت به مردان، نزدیک به دو برابر مى‏باشد. زنان بیشتر از بیمارى‏هاى مزمن و طولانى رنج مى‏برند، در حالى که مردان بیشتر دچار بیمارى‏هاى حاد و کشنده مى‏شوند. به عبارت دیگر در مردان امید به زندگى فعال بیشتر از زنان است. شواهدى در دست است که نشان مى‏دهد معلولیت‏هاى سنین کهولت، وابسته به شرایط کار بیش از حد و تغذیه ناقص و ناکافى قبل از کهولت است که این، وضع اکثر زنان در دنیا است. از طرفى اکثر ارائه‏دهندگان خدمات و مراقبت‏هاى لازم به افراد مسن و ناتوان در خانواده، زنان مى‏باشند، از این‏رو سلامت آنان در هر دوره از زندگى بر سلامت تمامى افراد خانواده اثر دارد.
از هر دو زنى که به سن 65 مى‏رسند، یک نفر دچار شکستگى مهره مى‏شود. سالیانه رقمى حدود 5/2 تا 5 میلیارد تومان خرج عمل جراحى این شکستگى‏ها مى‏گردد. طبق مطالعات به عمل آمده زنان 15 سال زودتر از مردان به عوارض کمبود هورمونى دچار مى‏شوند. مشکلات عمده به دو نوع: مشکلات روحى و بیمارى‏هاى خاص این دوره تقسیم مى‏گردد:

الف) مشکلات روحى‏

مشکلات روحى قابل ذکر در این دوره شامل: افسردگى، اضطراب، عدم اعتماد به نفس و اختلالات سایکوسوماتیک مى‏باشد.
این مشکلات به دلیل تنها ماندن (از دست دادن همسر)، بیمارى‏هاى مختلف (کاهش قدرت تحرک و فعالیت) پیش مى‏آید که در خانواده‏هاى غیر سنتى شدیدتر بروز مى‏کند.
احساس عدم امنیت اجتماعى، از دست دادن قدرت کار و تولید، عدم تأمین خواسته‏ها و انتظارات اجتماعى و مشکلات اقتصادى از دیگر عوامل به وجود آورنده مشکلات روحى مى‏باشد.

ب) بیمارى‏هاى خاص این دوره‏

بیمارى‏هاى قلبى، پوکى و شکستگى استخوان‏ها، شیوع سرطان‏ها و عوارض ناشى از کمبود هورمون‏ها (چربى خون، دیابت و ...).

راهکارهاى عینى و عملى‏

1- آموزش‏
آموزش همواره به عنوان مهم‏ترین عامل جهت تأمین سلامت زنان مطرح بوده و شامل موارد زیر مى‏باشد:
الف) مطالب آموزشى:
احترام به افراد مسن خانواده و جامعه به ویژه زنان براى ایجاد و تقویت ارتباط و پیوند عاطفى بین نسل‏ها باید ترویج و حفظ شود.
آگاه کردن جامعه زنان از نیاز آنان به داشتن یک برنامه غذایى مناسب و صحیح براى پیشگیرى از عوارض دوران یائسگى مانند پوکى و شکستگى استخوان‏ها لازم مى‏باشد.
آموزش چگونگى معاینات شخصى در زنان سالمند جهت پیشگیرى از بروز و یا گسترش بیمارى‏هاى حاد و سرطان‏ها و ضرورت انجام فعالیت‏هاى ورزشى از دیگر مطالبى است که زنان باید به آن آگاهى یابند.
ب) مخاطبان آموزش:
در این دوره علاوه بر سالمندان، خانواده آنان، همسر و کلیه افراد جامعه مخاطبان آموزش مى‏باشند، تا با اتخاذ رفتارى اسلامى و شایسته در خانواده و جامعه با این افراد برخورد نمایند.
ج) روش‏هاى آموزش:
آموزش چهره به چهره توسط پرسنل بهداشتى و رابطین بهداشت، همچنین استفاده از وسایل ارتباط جمعى مانند رادیو و تلویزیون و ساخت میان‏پرده و فیلم‏هاى آموزشى در این زمینه و تهیه بروشورهاى آموزشى، مى‏تواند مؤثر واقع شود.

2- ارائه خدمات‏
کم شدن قدرت کار و فعالیت در سالمندان، مشکلات مالى، روحى و جسمى را به همراه دارد. در این زمینه دولت مى‏تواند با در اختیار قرار دادن امکانات و خدماتى که در زیر به آن اشاره شده، به آنان کمک نماید:
- ارائه خدمات درمانى رایگان‏
- ایجاد مکان‏هاى ورزشى و تفریحىِ مخصوص سالمندان‏
- ایجاد تسهیلات جهت اشتغال زنانِ سالمند به کارهاى مناسب با سن آنها مانند صنایع دستى‏
- تقویت طرح‏هاى کمک‏رسانى همچون طرح شهید رجایى جهت رفع مشکلات مالى، از جمله تأمین اجتماعى سالمندان، به منظور رفع نیازهاى آنان‏
- تشکیل کانون‏هایى براى زنان سالمند در هر محل‏

3- تبلیغات‏
احترام و حفظ حرمت سالمندان که در فرهنگ و دین اسلام به آن تأکید فراوان شده، مى‏باید تقویت گردیده و از طریق تهیه برنامه‏هاى رادیویى و یا تلویزیونى در ترویج آن کوشید.
همچنین تهیه مطالب آموزنده براى کتب درسى در این جهت مى‏تواند مفید واقع گردد. همگانى کردن ورزش از طریق اختصاص نیم ساعت از وقت کارى به آن باعث جلوگیرى از ابتلا به یائسگى زودرس و عوارض آن مى‏شود. تبلیغات در مورد اهمیت ورزش در این امر لازم به نظر مى‏رسد.
سایر سازمان‏هاى مربوط در امر آموزش شامل بسیج مساجد، جهاد کشاورزى، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات و حوزه‏هاى علمیه از طریق مبلغان مذهبى، و نهضت سوادآموزى مى‏باشد.

4- اشتغال‏
زن مسلمان ایرانى امروز از یک سو با ایمان کامل به وظیفه خود که محور اصلى در خانواده مى‏باشد، همچنین به عنوان نیمى مؤثر از پیکره جامعه در عرصه کار و فعالیت، نقش سازنده‏اى را به عهده دارد. زنان که عهده‏دار تربیت و پرورش انسان‏هاى متعالى هستند، شایسته زیباترین ستایش‏ها مى‏باشند. امروز به برکت تسهیلات و امکانات و شرایط مناسب اجتماعى، زن ایرانى در صحنه‏هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى ایفاى نقش مى‏نماید و با ایثار و تحمل مشکلات در رشد فرهنگى، افزایش تولیدات اقتصادى و ارائه خدمات نقش ارزشمندى دارد.
با اتخاذ سیاست‏هاى فرهنگى مناسب و حمایت‏هاى لازم قانونى از این مشارکت ایثارگونه مى‏توان سلامت معنوى و آینده روشن جامعه را تضمین کرد. به همین لحاظ موانع خانوادگى و اجتماعى که اصلى‏ترین مشکلات در راه توسعه مشارکت فعال زنان مى‏باشند، بایستى مورد بحث و بررسى قرار گیرند.

موانع خانوادگى‏

پاره‏فرهنگ‏هاى گوناگون در نقاط مختلف ایران نگرش‏هاى متفاوتى را به وجود آورده است. عمده‏ترین موانع شامل موارد زیر است:
- نگرش‏هاى غلط تربیتى و باورهاى ناصحیح فرهنگى نسبت به زن در خانواده موجب تربیت فرزندانى مى‏شود که نگرش منفى نسبت به فعالیت اجتماعى زنان در جامعه دارند.
- اختلاط سنت‏هاى نادرست با دستورهاى اسلام در مورد مشارکت زنان در امور اجتماعى.
- عدم وجود روحیه تعاون و تقسیم کار و مسئولیت اداره خانه میان اعضا خانواده‏

موانع اجتماعى‏

دلایل گوناگونى در مورد موانع اجتماعى مطرح گردیده که عبارتند از:
- نگرش غلط جامعه نسبت به فعالیت زنان در خارج از خانه‏
- تنگناهاى اقتصادى و سیاسى در جامعه‏
- کمبود قوانین حمایتى از زنان شاغل‏
- کافى نبودن تسهیلات لازم جهت هماهنگى بین اشتغال زنان و مسئولیت خانه‏دارى‏
- تدوین قوانین به وسیله مردان که نسبت به اشتغال زنان نظر مثبت ندارند.
- نگرش منفى بعضى از مدیران و صاحب‏نظران در اجراى قوانین.
- کمبود تعداد زنان در مراکز سیاست‏گذارى و برنامه‏ریزى‏
- عدم آگاهى از موازین بهداشت کار
- کمبودن فرصت‏هاى شغلى مناسب براى زنان‏
- انحصارى نمودن عملى بعضى از مشاغل بر حسب جنسیت‏
در این مرحله نیز پیشنهادات و راه حل‏هاى ارائه شده عبارتند از:

1- آموزش‏

آموزش به عنوان عاملى اصلى براى رفع مشکلات فوق مطرح گردیده که شامل مخاطبان و مطالب آموزشى مى‏باشد.

الف) مخاطبان آموزشى‏

- آموزش افراد خانواده جهت بالا بردن آگاهى زنان و مردان و تشویق به مشارکت بیشتر مردان در انجام وظایف خانوادگى و تربیت فرزندان با فرهنگ و بینش اسلامى.
- آموزش جامعه جهت تغییر و اصلاح بینش ناصحیح افراد نسبت به اشتغال زنان و طرح فواید آن جهت تربیت بهتر فرزندان و سازندگى و رشد جامعه و خانواده و زنان.

ب) مطالب آموزشى‏

- آموزش‏هاى فنى حرفه‏اى مناسب از طریق سازمان‏هاى مربوط، جهت بالا بردن توانایى کارى در زنان‏
- آموزش در زمینه خوداشتغالى زنان (طرح‏هاى تولیدى از طراحى تا بازاریابى در داخل و یا خارج از خانه)
- آموزش قوانین حمایتى زنان‏
- آموزش بهداشت حرفه‏اى و محیط کار براى زنان شاغل جهت حفظ سلامتى آنان.

2- خدمات رفاهى و اجتماعى‏

- تشکیل اتحادیه‏ها و انجمن‏هاى صنفى جهت پشتیبانى از کار و حقوق زنان شاغل‏
- ایجاد و گسترش آموزشگاههاى فنى حرفه‏اى و مراکز مشاوره‏اى کاریابى زنان‏
- برنامه‏ریزى ادارى استخدامى جهت هماهنگى بین کار در خانه و خارج از خانه‏
- تدوین و تصویب قوانین حمایتى مناسب براى زنان شاغل (تأسیس اجبارى مهد کودک و ...)
- مشارکت بیشتر زنان در سطوح مختلف قانونگذارى، برنامه‏ریزى و تصمیم‏گیرى از جمله در مجلس شوراى اسلامى‏
- ایجاد تسهیلات لازم جهت تصدى مشاغل کلیدى به ویژه در مسائل مربوط به زنان‏
- نظارت و ضمانت اجراى صحیح قوانین، برنامه‏ها و سیاست‏هاى موجود

3- پژوهش‏

تحقیقات در باره علل عدم مشارکت زنان و موانع موجود در بهره‏بردارى از استعدادها و توانایى آنان مى‏تواند قدم مؤثرى در حل مشکلات زنان باشد. تحقیقات، اطلاعات جامعى در زمینه اشتغال زنان و فواید آن جهت رشد فرهنگى اجتماعى زنان و تربیت فرزندان ارائه مى‏دهد.
آمارهاى به دست آمده مى‏تواند در برنامه‏ریزى سیاستگذاران براى استفاده بهینه از کار زنان مفید واقع شود. این سیاست‏ها باید با تأکید بر حفظ و سلامت کیان خانواده و بر اساس بینش اسلامى تنظیم و تهیه گردد.

4- تبلیغات‏

- پرهیز از ارائه برنامه‏هاى رادیو تلویزیونى که نسبت به مشارکت اجتماعى و اشتغال زنان دید منفى دارد
- تهیه برنامه‏هاى مناسب و آموزنده در مورد آثار مثبت حضور زنان در اجتماع‏
- معرفى زنان موفق از طریق رسانه‏ها خصوصاً مجلات بانوان‏
- بازنگرى کتب درسى بر اساس ایجاد بینش مثبت نسبت به اشتغال زنان و مشارکت اجتماعى آنان، همچنین مشارکت مردان در مسئولیت‏هاى خانوادگى‏
- پرهیز از تبلیغ مشاغل خاص براى زنان که موجب محدودیت ورود آنها به سایر مشاغل گردد.

تأملى بر ارزش کار زنان در خانه‏

ضمن تاکید مجدد بر نقش زن در خانواده و ارزش معنوى که اسلام براى آن قائل است، به دلیل اثر اقتصادى که این نقش در خانواده دارد، توجه به آن بسیار مهم مى‏باشد.
جهت دگرگونى باورهاى فرهنگى در این زمینه باید معیار ارزش‏هاى اجتماعى را در مسیر تحولات زمان قرار داد و انگیزه تازه‏اى براى شناخت ارزش کار زن در خانه پدید آورد.
زنان شهرى بین دو نقش متفاوت که جامعه پیچیده معاصر به عنوان الگو فرا رویشان قرار داده است مواجه‏اند، یعنى نقش خود به عنوان مادر و مسئول خانه از جهت برآورده کردن نیازهاى تربیتى و عاطفى فرزندان، همچنین تأمین خدمات مورد نیاز خانواده مانند مسائل بهداشتى و از سوى دیگر، تغذیه نقش اجتماعى و مشارکتى که در تولید مى‏توانند داشته باشند. این الگو مشکلات زیادى براى بانوان فراهم آورده است. براى رهایى از این ناهماهنگى باید الگوهاى مشارکت اجتماعى مناسبى براى زنان آگاه مسلمان و موفق خانه‏دار طراحى شود که با نقش آنها در خانه هماهنگى و سازگارى داشته باشد. از وظایف جامعه امروزى این است که کار در خانه را ارج بنهد. بر اساس آمار سازمان امور استخدامى کشور ارزش اقتصادى این کار بین 20 تا 45 درصد کل درآمد ناخالص ملى برآورد شده است. زنان روستایى نیز علاوه بر کمک براى تهیه غذاى خانوار، از طریق زراعت محصولات خانگى، تأمین نیازهاى دامى و لبنى و آب مصرفى خانواده، جمع‏آورى هیزم و تهیه سوخت و حفظ و حراست کیان خانواده نقش مؤثر و فعالى در توسعه اقتصاد کشور به عهده دارند. ارزش اقتصادى این فعالیت‏ها در تولیدات کشاورزى، باغدارى و ... همچنین تولید صنایع دستى مانند فرش به عنوان دومین کالاى صادراتى کشور به خوبى نمایان است و باید در برنامه‏ریزى و سرمایه‏گذارى‏هاى کشور در نظر گرفته شود. براى دگرگون‏سازى عقاید سنتى در مورد کار در منزل، آموزش فرهنگ غنى اسلامى ضرورى به نظر مى‏آید. براى این منظور مى‏توان از وسایل ارتباط جمعى، همچنین مراکز رسمى آموزشى در همه سطوح استفاده کرد. در این زمینه پیشنهادهاى ذیل مى‏تواند حائز اهمیت باشند:

الف) فرهنگى‏

- تغییر باورهاى شغلى که کارِ خانه را منحصر به زنان و کار بیرون از منزل را در انحصار مردان مى‏داند.
- مسئولیت‏پذیرى مردان و مشارکت بیشتر آنان در امور خانه و تربیت کودک‏
- آموزش جهت ایجاد همکارى و تعاون بین کلیه اعضاى خانواده و تقسیم کار در خانه‏

ب) اجتماعى‏

- ایجاد انجمن‏هاى محلى براى زنان خانه‏دار جهت سازماندهى و رفع مشکلات آنان‏

ج) اقتصادى‏

- محاسبه تأثیر شغل خانه‏دارى در اقتصاد و توسعه کشور از طریق قرار دادن آمار زنان خانه‏دار در جداول آمارى شاغلان‏
- تعیین نقش مؤثر خانه‏دارى در اقتصاد خانواده‏
- برنامه‏ریزى و ایجاد پشتوانه‏هاى مالى و حمایت‏هاى بیشتر مانند بیمه خانه‏دارى و دیگر خدمات مورد نیاز.

5- فرهنگ و عادات‏

فرهنگ و عادات، کلیت در هم بافته‏اى از دانش و هنر، اخلاقیات، قواعد و آداب، عادات و دیگر تجارب و قابلیت‏هاى اکتسابى در جامعه مى‏باشد. فرهنگ را مجموعه‏اى از یادگیرى‏ها و شیوه‏هاى آموخته رفتار و انگار و روحیات مردم جامعه تلقى کرده‏اند که از نسلى، به نسل دیگر انتقال مى‏یابد، بنابراین فرهنگ یک پدیده انسانى، اجتماعى، تاریخى و یک مجموعه متکثّر و یاد گرفتنى است.
طى چهار دهه توسعه، متخصصان نیازهاى واجب و ضرورى انسان را خواسته‏هاى اقتصادى دانسته، بدین ترتیب انسانى یک‏بُعدى تحت تأثیر اقتصاد تکامل یافت که خلاء روحى و روانى و انزوا و دور شدن از محیط سرانجام آن شد.
پس از این زمان فعالیت و کوشش شدید در زمینه توسعه و اهمیت حیاتى فرهنگ بیش از پیش مشخص شده است. فرهنگ داراى کارکردهاى مهم زیباشناسانه، احساس پویایى، ایجاد حس همبستگى، تعاون و هماهنگى است. اغلب اهداف و موقعیت‏هاى انسانى تمایل به جنبه‏ها و ارزش‏هاى فرهنگى دارد که نمى‏توان آنها را از گردونه توسعه خارج ساخت. فرهنگ اکنون در صحنه است و سیر رشد یا توسعه و توزیع منافع حاصل از آن را تحت تأثیر قرار داده است.
ایران سرزمینى است که از نظر تعدد پاره‏فرهنگ‏ها و نیز گویش‏هاى محلى و تفاوت‏هاى اقلیمى و جغرافیایى، موقعیتى خاص دارد. آداب و رسوم و عادات و سنن بسیارى که ریشه در تاریخچه نشو و نماى هر قوم وجود دارد، با مقتضیات محلى زاد و بوم ما نسبت مستقیم دارد. در بعضى موارد چنان تمایز و تفاوتى با یکدیگر دارند که در مقایسه با برخى اقوام دیگر، حالت تناقض و تضاد به خود مى‏گیرد. درون‏مایه هر قوم، پندارها و سنن قبیلگى است که ارتباطى مستحکم با اوضاع اقلیمى و محل سکونت هر قوم دارد.
از طرف دیگر ایران کنونى وارث باورها و پندارها و سنن و رسوم عدیده‏اى است که از دوران پیش از اسلام به یادگار مانده است. دانسته یا ندانسته، خودآگاه یا ناخودآگاه بسیارى از مناسبات و روابط بین مردم برگرفته از آرا و عقایدى است که ریشه و بنیادى در شریعت ندارند.
اهمیت فرهنگ نه تنها بر توسعه اقتصادى بلکه بر ارکان دیگر اجتماع نیز مشخص است. بهداشت از مواردى است که همواره متأثر از فرهنگ اقوام بوده، به همین لحاظ، محوریت اصلى موضوعات بحث شده، بایستى بر پایه فرهنگ قرار گیرد. رجحان جنسى بین دختران و پسران در زمینه‏هاى مختلف مانند تحصیل و تغذیه که در خانواده‏ها اعمال مى‏شود، ریشه در فرهنگ اقوام هر منطقه و ناحیه دارد. این مسئله در سلامت و بهداشت جامعه تاثیر سوء مى‏گذارد. وجود تنوع و کثرت فرهنگ‏ها در تاریخ فرهنگى کشور ما (فارس، کرد، بلوچ، عرب، ترک و ...) رفتارهاى گوناگونى را در مورد زنان به همراه دارد.
میزان بالاى آمار خودکشى زنان در مناطق خاص مى‏تواند واکنشى نسبت به اِعمال برخى عادات منحط و بى‏عدالتى حقوقى و فرهنگى باشد. همچنین فعالیت و مشارکت اجتماعى زنان در هر منطقه، مشکل و موانع خود را دارا است که پیچیده در فرهنگ و سنن هر ناحیه است. میزان رشد موالید یکى دیگر از مواردى است که با فرهنگ و نیاز هر منطقه ارتباط مستقیم دارد. کنترل و جلوگیرى از رشد بى‏رویه جمعیت نیازمند بازنگرى در فرهنگ و مشارکت و همکارى مردان مى‏باشد.
براى اصلاح فرهنگ و موفقیت در این امر خطیر مى‏باید فرهنگ اصیل و ناب اسلامى را با شیوه‏هاى نو بر اساس ارزش‏هاى متعالىِ قابل درک زمان و مکان مطرح نمود تا با آگاهى‏بخشى، این برنامه‏ها نه تنها در مقطع زمانى خاص بلکه در درازمدت و براى همیشه موفقیت‏آمیز باشد. دگرگونى در ساختار فرهنگى و قومى نمى‏تواند یک شبه و یکساله روند تحولات فرهنگى را به سرانجام رساند، زیرا وجود هر گسل در این روند مى‏تواند فاجعه‏اى را در ساختار فرهنگى جامعه سبب شود.
براى تقویت بنیه‏هاى فرهنگى خویش باید کوشید، زیرا حیات فرهنگى نیازمند فعالیت است و زندگى سربلند و توأم با عزت و سعادت فرهنگى، محتاج کار و سختکوشى و مشارکت همگانى است. باید در بودجه کشور به فرهنگ، تحقیق و آموزش اولویت داد. نیز نهادهاى علمى، پژوهشى و فرهنگى را با سرمایه‏گذارى‏هاى لازم، در همه مناطق کشور تقویت نمود.
چنان که مى‏باید سطح سواد نه به معنى خواندن و نوشتن محدود، بلکه به شکل کارآمد و امروزین آن یعنى مجموعه‏اى از اطلاعات هماهنگ و مورد نیاز براى دسترسى به منابع توسعه مادى و معنوى را ارتقا بخشید. مطبوعات و فرآورده‏هاى مورد نیاز فرهنگى را از لحاظ کمّى و کیفى توسعه داده و با افزایش مصونیت‏ها و ایمنى‏ها، به گونه‏اى سازنده با امواج مخالف مواجه شد. نیز مى‏باید به فضا و زمینه‏هاى اجتماعى مناسب براى پویایى، تحوّل، توسعه و ارتباط اندیشید. موانع و محدودیت‏هاى اقتصادى و قانونى در مورد فعالیت‏هاى فرهنگى را از سر راه برداشت تا جامعه انسانى، اسلامى ما بتواند به رتبه‏اى بالاتر از سلامت و هنجار برسد و بسترى براى «رشد و تعالى» و شکوفایى و خاستگاهى براى عروج انسان تا بلنداى کمالات باشد. نباید فقط به قوّه‏ها و استعدادهاى والاى حیات اجتماعى خودمان بسنده کنیم، بلکه مى‏باید به نوع مطلوب بیندیشیم. بدین معنى که آرمان و خواسته ما «جامعه انسانى و اسلامى» باشد، نه الگویى تقلیدى.
روز به روز باید جامعه را به ارزش‏هاى اسلامى چون صلح و عدالت، عقلانیت، براى و رفع تبعیض، مشارکت، صمیمیت، معنویت و احساس مسؤولیت همگانى نزدیک کنیم.

پیشنهادات و راه حل‏هاى قابل ارائه‏

پژوهش‏
 وضع موجود

1- تحقیق در مورد وضع موجود مى‏باید بر اساس جامعه‏شناسى و روان‏شناختى جامعه صورت گیرد.
2- تحقیق به وسیله محققان متخصص مسلمان و صاحب‏نظران باتجربه در این حیطه انجام پذیرد.
3- تحقیقات بنیادى و اساسى مورد تأکید است، زیرا اساس برنامه‏ها و سیاست‏هاى آتى و موفق کشور خواهد شد.

وضع مطلوب‏

1. تحقیق در مورد وضع مطلوب که بر اساس بینش و اعتقادات اسلامى و نیاز جامعه باشد.
2- به دست آوردن الگویى مناسب و برنامه‏ریزى و پیاده کردن آن توسط متخصصان.
3- تحقیقات در مورد یافتن وضع مطلوب مى‏بایست قابل اجرا بوده و مرحله به مرحله و به مرور زمان به عمل در آید.

آموزش‏

آموزش رسمى‏

1- بررسى و اصلاح محتواى کتب درسى در مورد معرفى جایگاه و نقش زنان‏
2. اصلاح برنامه‏هاى زننده و بدآموز در مورد بانوان در رسانه‏ها

آموزش غیر رسمى‏

1- تبلیغ حضور و تاثیر نقش زنان در جامعه با تولید برنامه‏هاى تلویزیونى و رادیویى‏
2- تهیه فیلم، کتاب، مقالات بروشور و ... در مورد نگرش جامعه نسبت به زنان‏
3- ایراد سخنرانى‏هاى آموزنده جهت ترغیب و ایجاد انگیزه در زنان براى حضور مستمر و مؤثرتر در جامعه‏
4- تهیه مطالب و گسترش نشریات و کتب و مجلات مربوط به زنان‏

مخاطبان آموزش‏

1- کلیه مسئولان دولتى، سیاستگذاران و برنامه‏ریزان جامعه‏
2- عموم مردم در شهر، روستا و عشایر بر اساس احتیاجات‏
3- کودکان، نوجوانان و جوانان بر اساس نیاز سنى آنان‏
4- برخى از آموزش‏ها بهتر است به تفکیک جنس صورت گیرد.

پى‏نوشتها: -
1) شهلا باقرى، بررسى همه‏گیرشناسى‏بیمارى‏هاى روانى، ص‏17، نشر آینه، 1372.
2) وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى، بررسى وضعیت سلامت مادر و کودک در جمهورى اسلامى ایران، تهران، 1370.
3) حامدى، سواد، تغذیه و بهداشت، مجموعه مقالات کنفرانس سواد، بهداشت، تنظیم خانواده و مرگ و میر کودکان، تهران، 1370.
4) وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى، معاونت پژوهشى، بررسى سلامت و بیمارى در ایران، 1370.
5) women, health and development, progres report by the director general, ed 22178, december 0791, wllo, geneva.
6) women and health, worid federation of public health association, march 6891.