خانواده ، عشق ، استوارى 7

نویسنده


 

خانواده، عشق، استوارى (7)
مهریه، نشانه عشق و صداقت، ارزش زن یا مانع طلاق؟!

احمد حیدرى‏

تقدیم به آنانى که زندگى سرشار از صمیمیتى را آرزو دارند و از منفورترین حلال خداوند گریزانند.

مرد جوان دختر مورد علاقه‏اش را یافته است. تحقیق و پرس و جو از وضعیت خانواده، پاى‏بندى اخلاقى، شرافت خانوادگى، رعنایى جسمانى و آراستگى باطنى دختر مثبت بوده و کاملاً مطلوب مرد جوان است. دختر جوان نیز به همین منوال مطلوب‏هاى خود را در این جوان یافته و به خواستگارى و وصلت با وى رضایت داده است و دو خانواده توافق کرده‏اند در یکى از شب‏هاى مصادف با مناسبت‏هاى شاد مذهبى، مجلس خواستگارى و عقد محرمیت را سامان دهند و امشب، همان شب موعود است.
پدر، مادر، برادران و داماد محترم با جعبه شیرینى و دسته گل رهسپار منزل پدر عروس مى‏شوند. عروس نیز لباس شادى به تن کرده و پشت سر پدر و مادر و افراد خانواده تا دم در به استقبال آمده، با احترام مقدم میهمانان عزیزى را که تا ساعتى بعد همسر و خویشاوندان همسرى وى خواهند بود گرامى مى‏دارد. مرد جوان به همراه پدر، برادر، مادر و دیگر وابستگان با احترام وارد منزلى مى‏شود که خانه پدر همسر آینده اوست و از جانب اهل خانه استقبال و پذیرایى مى‏گردد. بعد از ساعتى صحبت‏هاى پراکنده یکى از حاضران براى تمام شدن صحبت‏هاى پراکنده و شروع خواستگارى رسمى و تعیین مهریه و اجراى عقد و ... اعلام صلوات مى‏کند و همه حاضران با شادى و از تمام وجود بر رسول خاتم و اهل بیت بزرگوار او درود مى‏فرستند.

514، 1362 یا 2000 سکه بهار آزادى؟!

اولین مطلبى که باید روشن شود تعیین مهریه است. حاضران چندان توجهى به معناى مهریه، فلسفه آن، حدود توانایى مادى داماد و ... ندارند، حتى نظر عروس‏خانم پرسیده نمى‏شود. آنچه تعیین‏کننده است رسوم، چشم و هم‏چشمى، عقب نبودن از دیگران، یافتن بهانه‏اى براى فخرفروشى و ... است. یکى از محترمین مجلس از خانواده عروس‏خانم که سنّى از او گذشته و پا به دوران پیرى گذاشته و براى آداب مذهبى بها قائل است، مى‏خواهد وصلت رنگ تقدس داشته باشد، از این‏رو اولین پیشنهاد را مطرح مى‏کند:
مهریه دخترمان یک عدد آیینه و شمعدان، یک جلد کلام‏اللَّه مجید، یک شاخه نبات و 514 عدد سکه بهار آزادى باشد. پانصد عدد سکه بهار آزادى به عدد 500 درهم مهریه حضرت فاطمه زهرا و 14 عدد دیگر به شمار چهارده معصوم صلوات‏اللَّه علیهم اجمعین، امید است عنایات حضرت فاطمه و چهارده معصوم علیهم‏السلام همیشه بدرقه راهشان باشد.
داماد چنان در رؤیاى وصال و ازدواج و دیدن عروس و ... غرق است که اصلاً عدد 514 را نشنیده تا راجع به آن فکر کند و جواب بدهد. اطرافیان داماد هم توجهى به مبلغ و ارزش ریالى 514 عدد سکه بهار آزادى ندارند، فقط سعى دارند پایین‏ترین مبلغ ممکن را به عنوان مهریه ثبت کنند تا بتوانند در مقابل خویشاوندان و همسایگان و ... فخر دهند که عروس ما با اینکه کمالاتش بیشتر است ولى مهریه‏اش کمتر مى‏باشد یا بیشتر نیست.
مادر عروس مى‏گوید:
البته آقا ... بزرگ خانواده است و هر چه بفرماید روى چشم ماست و ما روى حرف ایشان حرف نمى‏زنیم اما دوست داشتم مهریه دخترم 1362 عدد سکه بهار آزادى باشد زیرا سال تولد دخترم 1362 است!

خاله عروس مى‏گوید:
همین چند روز پیش دختر همسایه ما که هیچ از عروس ما بیشتر ندارد ازدواج کرد و مهریه او را 2000 سکه بهار آزادى تعیین کردند. آقا، الان دخترها با مهریه چندهزار سکه‏اى ازدواج مى‏کنند. آخر مهریه را چه کسى داده و چه کسى گرفته است؟ ما که نمى‏خواهیم مهریه دخترمان را مطالبه کنیم. این آبرو و احترامى است که براى ما قائل مى‏شوید. آخر ما هم باید بین همسایه‏ها بتوانیم سرمان را بلند کنیم. اگر با مهریه‏اى کم و ناچیز دخترمان را شوهر دهیم همه خواهند گفت: ببین دخترشان چه عیبى داشته که او را با این مهریه کم شوهر داده‏اند.
مرد محترم اوّلى دوباره بر کنده زانو نشست و گفت:
ببینید، ما باید به اعتقادات‏مان بها بدهیم و کمتر به دهان مردم نگاه کنیم. اینکه دیگران 2000 یا چند هزار سکه مهریه دختران‏شان مى‏کنند به ما ربطى ندارد. ما که نمى‏خواهیم پیرو آنان باشیم. ما مى‏خواهیم با امامان‏مان همرنگى کنیم و عدد 514 همرنگى با امامان و حضرت زهرا(س) دارد، از این جهت آن را پیشنهاد دادم. هنوز هم معتقدم که این میزان بهترین عدد است و تقاضایم این است که با آن موافقت کنید.
براى چند لحظه مجلس ساکت مى‏شود، آنگاه پدر داماد که همه چشم‏ها به او خیره شده به سخن مى‏آید:
ما دختر شما را براى همسرى فرزندمان پسندیده‏ایم و به نظر ما دخترخانم ارزش بیش از اینها دارد. همان طور که گفته شد، چه کسى مهریه را داده و چه کسى گرفته است. ما هم در خانواده‏مان رسم بر دادن و گرفتن مهریه نداریم اما آن را احترام، اعتبار و آبرو براى عروس مى‏دانیم. البته به طور طبیعى ما هم علاقه داریم شمار سکه مهریه زیاد نباشد ولى سخن و پیشنهاد سنجیده و ارزشمند آقاى ... بزرگ خانواده محترم شما را قبول داریم و پیشنهاد ایشان سنجیده و قابل قبول است. ما این مهریه را قبول داریم و امیدواریم این ازدواج خجسته و مبارک باشد.
ناگاه صداى صلوات برخاست و همه اهل مجلس به نشانه تمام شدن بحث تعیین مهریه صلوات فرستادند و شادمانه دو جوان از دو طرف بین مردها و خانم‏ها شیرینى پخش کردند و در ادامه به تعیین موعد جشن و خرید و تالار و ... پرداختند.
عقربه ساعت 12 شب را نشان مى‏داد که خانواده داماد و عروس از هم خداحافظى کردند، لحظاتى بعد داماد به همراه اطرافیانش سوار بر اتومبیل راهى منزل شدند. عروس نیز در کنار پدر و مادرش نفس راحتى کشید و اطمینان و آرامش جدیدى بر او چیره شد اما هیچ کدام از عروس و داماد و اطرافیان راجع به 514 عدد سکه بهار آزادى، ارزش مادى آن، چگونگى پرداخت و گرفتن آن و موانعى که ممکن است در آینده ایجاد کند، فکر نکردند.

مهریه‏هاى سنگین چرا؟!

یکى از مسائلى که متأسفانه دگرگون و تحریف شده و معنا و فلسفه اصلى آن فراموش گشته، به صورت غلط و شبهه‏انگیز در جامعه وجود دارد، مهریه مى‏باشد. با توجه به تحریف شکل و فراموشى معنا و فلسفه آن است که وجود مهریه در عصر جدید از طرف روشنفکران مورد نکوهش قرار گرفته است. در جامعه ما وقتى بحث تعیین مهریه پیش مى‏آید، گویا مى‏خواهند دختر را بفروشند، از این‏رو به تعیین قیمت مى‏پردازند و ارقام سرسام‏آور پیشنهاد مى‏کنند، ناظران بیرونى و ایرادگیرندگان هم با توجه به این رفتار فریاد سر مى‏دهند که مگر از نگاه اسلام زن کالا است که مرد هنگام ازدواج آن را مى‏خرد و باید بهاى آن را بدهد؟ و مى‏افزایند: این پنداشت، توهین و تحقیر به زن است، بلکه ازدواج ایجاد پیمان و میثاق زندگى مشترکى است که هم مرد از آن بهره مى‏برد و هم زن. متعهد دانستن مرد به پرداخت وجهى (آن هم سنگین و کمرشکن) هم ظلم به مرد است و هم تحقیر و توهین به زن! به یک نمونه اعتراض توجه کنید:
«همچنان که براى داشتن باغ یا خانه یا اسب یا استر، مرد باید مبلغى بپردازد، براى خریدن زن هم باید پولى از کیسه خرج کند و همچنان که بهاى خانه و باغ و استر بر حسب بزرگى و کوچکى و زشتى و زیبایى و بهره و فایده متفاوت است، بهاى زن هم بر حسب زشتى و زیبایى و پولدارى و بى‏پولى او متفاوت است.»(1)
تصور غلط دیگرى که در تعیین مهریه‏هاى کلان مؤثر مى‏باشد، ایجاد عاملى براى تضمین تداوم و استحکام زندگى است. گویا مردها از زندگى مشترک گریزان مى‏باشند و احتمال کنار کشیدن آنها از زندگى مشترک زیاد است زیرا آن را هم قید و بند و محدودیت مى‏دانند، هم تکلیف‏آور و بار سنگینى بر دوش خود؛ از این‏رو در اولین فرصت ممکن شانه از زیر بار زندگى مشترک و تعهدات ناشى از آن خالى مى‏کنند، پس باید عواملى براى تضمین تداوم آن ایجاد کرد. یکى از عوامل تعیین مهریه سنگین است.
اگر مهریه زن اندک باشد، مرد بعد از مدتى از زندگى مشترک دلزده شده و با پرداخت مبلغ اندک، خود را آزاد کرده و دنبال ازدواج با زن دیگرى خواهد رفت. این تصور زمانى قوّت مى‏گیرد که با «اختیاردار بودن مردان در طلاق» همراه گردد. مطابق نظر مشهور، از نظر اسلام امر طلاق به دست مرد است و او حق دارد هر گاه خواست با پرداخت مهریه همسرش، وى را طلاق دهد. با توجه به آزادى عمل و تنوع‏طلبى مردان، معلوم است که در صورت نبودن مهریه سنگین، آنان براى رها ساختن خود از قید این همسر و به دنبال ازدواج مجدد رفتن، هیچ مانعى ندارند اما تعیین مهریه سنگین مى‏تواند مردان را نسبت به ازدواج و تعهدات ناشى از آن پاى‏بند ساخته و مهارگر تنوع‏طلبى آنان باشد؛ از طرف دیگر به اعتبار و ارزش زن بیفزاید و او را حرمت و شخصیت دهد و از جایگاه ممتازى برخوردار سازد.

نشانه مهر و صداقت، نه قیمت یا عامل پاى‏بندى‏

واقعیت آن است که «صداق» و مهریه در جامعه اسلامى از معنا و مفهوم اصلى خود بیرون رفته است. «صداق» و «مهریه»، نشانه صداقت مرد در ادعاى عشق و علاقه‏مندى نسبت به زنى است که مى‏خواهد به عقد ازدواج او در آید. او براى نشان دادن این محبت در ابتداى ازدواج به فراخور توانایى و بر اساس سلیقه‏اش هدیه‏اى به همسر آینده‏اش تقدیم مى‏دارد تا نشان وفا و صفاى او باشد.
او با ازدواج در صدد ایجاد زندگى مشترک با فردى است که وى را کامل‏کننده خود دانسته و فکر مى‏کند در کنار وى بهتر از گذشته مى‏تواند وظایف انسانى خود را نسبت به خالق، خویشتن و جامعه انجام دهد. او ازدواج را تعالى‏بخش، آرامش‏زا، انگیزه‏ساز، پویایى‏بخش و مهرآفرین مى‏داند؛ نیز با عشق و دلدادگى بدان اقدام کرده و بنا دارد عشق و دلدادگى را به عنوان عامل تداوم‏بخش و استحکام‏آفرین زندگى خود داشته باشد. مرد نه دنبال خرید کمتر یا پرداخت مُزد عشوه‏گرى در زندگى‏اش است، نه در نگاه او ازدواج فقط ایجاد فرصت براى بهره بردن جنسى است تا بعد از بهره‏گیرى آن را به هم بزند و به دنبال مورد دیگرى باشد.
نگاه مسلمان به ازدواج و مهریه باید برخاسته از فرهنگ قرآن باشد. در فرهنگ قرآن مهریه، هدیه‏اى است که از جانب شوهر در ابتداى پیوند و پیش از وصال و کام‏جویى به همسر اهدا مى‏گردد. توجه کنید:
«وَ اتوُا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً؛ (نساء، 4)
مهریه‏هاى زنان را به آنان هدیه دهید.»

قرآن به مسلمانان توصیه مى‏کند اگر ازدواج‏تان با موفقیت همراه نبود و نتوانستید زندگى مشترک را ادامه دهید، به زنان ظلم و ستم روا ندارید تا آنان قسمتى از مهریه را که گرفته‏اند به شما برگردانند، نیز هنگام طلاق چیزى از مهریه‏اى که به آنان داده‏اید، پس نگیرید. البته اگر زن نافرمان باشد و از اداى وظایف همسرى طفره رود، این مطلب جایز است. نکته مهم و شایان توجه این است که از نگاه قرآن مهریه در ابتداى ازدواج پرداخت شده است: آیات به صراحت این مطلب را مى‏رساند:
«وَ لا یَحِلُّ لَکُمْ اَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً؛ (بقره، 229)
براى شما حلال نیست چیزى از مهریه‏اى که به آنان داده‏اید، باز پس گیرید.»

«وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبوُا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ؛ (نساء، 19)
آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتى از آنچه را بدانان پرداخته‏اید، تملک کنید.»

اگر تأمل کنیم متوجه مى‏شویم پرداخت مهریه در ابتداى ازدواج زمانى مى‏تواند امرى عادى، فراگیر و مورد قبول باشد که میزان مهریه با توانایى فردى که مى‏خواهد ازدواج کند، متناسب باشد و او به تنهایى یا با کمک خانواده‏اش بتواند آن را بپردازد تا با رغبت و رضایت خاطر هنگام اجراى صیغه عقد، مهریه هدیه گردد و زن با گرفتن مهریه‏اش در همان مجلس به عقد جواب مثبت بدهد.
اگر به سنت پیامبر(ص) و به روش جامعه اسلامى در عصر رسول خدا توجه کنیم، آنگاه فلسفه و معناى صحیح مهریه برایمان روشن مى‏شود. در آن جامعه وقتى جوانى مى‏خواهد با دخترى ازدواج کند، از دارایى خودش یا به کمک پدرش یک یا چند شتر یا زمین و باغ یا مجموعه‏اى از آنها را که در توانش هست، به عروس هدیه مى‏کند. اگر پرداخت شتر، لباس و امثال آن در توانش نیست، با تعهد آموزش سوره‏اى از قرآن به عنوان مهر و هدیه، ازدواج مى‏کند. به روایات زیر که حکایتگر ازدواج‏هاى زیباست توجه کنید:
زنى خدمت رسول خدا رسید و درخواست کرد: مرا شوهر دهید. پیامبر خطاب به حاضران فرمود: چه کسى حاضر است با او ازدواج کند؟ فردى برخاست و اعلام آمادگى کرد. رسول خدا پرسید: چه چیز به او هدیه ازدواج مى‏دهى؟ مرد گفت: مالى ندارم که به او ببخشم. پیامبر قبول نکرد و براى بار دوم و سوم خطاب به حاضران گفت که چه کسى حاضر است با زن ازدواج کند، باز در بار دوم و سوم آن مرد اعلام آمادگى کرد و جز او کسى درخواست نکرد. رسول خدا وقتى آمادگى او را دید فرمود: آیا چیزى از قرآن را به خوبى از حفظ دارى؟ مرد جواب مثبت داد و رسول خدا زن را به ازدواج او در آورد و مهریه‏اش را تعلیم آن آیات و سوره به وى قرار داد.(2)

مورد دیگر:

مردى خدمت رسول خدا رسید و عرض کرد: مى‏خواهم با این زن ازدواج کنم. حضرت فرمود: چه چیز مهریه او مى‏دهى؟ عرض کرد: چیزى ندارم. رسول خدا انگشترى بر دست او دید و فرمود: انگشتر مال خودت است؟ عرض کرد: آرى. رسول خدا(ص) فرمود: با او بر این مهریه ازدواج کن.(3)
متأسفانه در جامعه ما، نه بنا بر پرداخت مهریه در اوان ازدواج است و نه هنگام تعیین مهریه، توان پرداخت داماد مورد توجه قرار مى‏گیرد. الان در جامعه ما در برخى خانواده‏هاى متوسط مهریه‏ها حول و حوش پانصد سکه بهار آزادى تعیین مى‏گردد و آن را «مهرالسنه» مى‏نامند و اقتدا به سنت رسول خدا و همسانى با مهریه دردانه‏اش حضرت زهرا(س) مى‏شمارند در حالى که اولاً: مهریه حضرت زهرا(س) پانصد درهم نقره بود نه پانصد سکه طلا.
ثانیاً: مهریه حضرت زهرا(س) قیمت یک زره بود که حضرت على(ع) آن را فروخت و خریدار - اگر نگوییم براى کمک به ازدواج حضرت آن را گران‏تر خرید - پانصد درهم به ازاى آن پرداخت. حضرت على(ع) آن را مهریه پرداخته و رسول خدا از آن مبلغ وسایل ضرورى و لازم و مقدمات ازدواج از جمله پذیرایى را انجام داد.
در حالى که امروز داماد مهریه را فقط روى کاغذ مى‏پذیرد و مقدار آن غالباً به حدى است که او و خانواده‏اش به هیچ وجه قادر به تأمین قسمتى از آن نیستند. اگر پانصد سکه بهار آزادى را به قیمت امروز حساب کنیم حداقل پنجاه میلیون تومان مى‏شود یعنى نزدیک به دیه دو نفر انسان (الان دیه یک فرد 30 میلیون تومان است) در حالى که در آن زمان دیه یک انسان ده هزار درهم بود، بنابراین مهریه حضرت زهرا یک بیستم دیه بود. بنابراین معلوم مى‏شود پانصد عدد سکه امروز حداقل سى و پنج برابر مهریه حضرت زهراست. اگر بر همین مبنا بخواهیم امروز مهریه بدهیم باید مهریه حضرت زهرا را معادل یک و نیم میلیون تومان محاسبه کنیم.
اگر بنا بر پرداخت مهریه‏ها باشد و مهریه‏ها هم متعادل تعیین گردد و پدر و مادر عروس هم مهریه دریافتى را صرف خرید جهیزیه و لباس و زیورآلات عروس کنند، دامادها با کمک پدر و مادر مى‏توانند مبالغ متعادلى پرداخت کنند و عروس‏ها هم مى‏توانند با جهیزیه مناسبى راهى خانه بخت شوند بدون اینکه خانواده‏هایشان تحت فشار قرار گیرند.
امروز در غالب نقاط ایران خانواده دختر تحت فشار فوق‏العاده‏اى است زیرا هنگام ازدواج دخترشان، داماد فقط روى کاغذ مبلغ قابل توجهى وجه نقد یا سکه را به عنوان مهریه بر عهده مى‏گیرد، ولى حتى قسمتى از آن را نمى‏پردازد تا خانواده عروس براى خرید جهیزیه مصرف کنند. خانواده عروس مجبور است با تحمل سختى و فشار و قرض‏هاى کمرشکن جهیزیه چشمگیرى براى دخترش تهیه کند! این وضع انحراف از مسیر صحیح و ایجادکننده مانع در راه ازدواج دختران و پسران است.

حمایت‏هاى قانونى بى‏نیازکننده از تضمین مهریه‏

خوشبختانه امروز با توجه به حمایت‏هاى قانونى، از تضمین عامل مهریه بى‏نیاز هستیم و شایسته است این مطلب مهم مورد توجه جوانان و خانواده‏هاى آنان قرار گیرد.
در مورد طلاق مطابق قانون دیگر اختیار مطلق طلاق به دست مرد نیست تا هر وقت خواست با پرداخت مهریه، همسرش را مطلقه سازد. نیز نیازى به سنگین بودن مهریه براى جلوگیرى از طلاق نیست زیرا قانون مصوب 28/8/1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام مقرر مى‏دارد:
ماده واحده: از تاریخ تصویب این قانون زوج‏هایى که قصد طلاق و جدایى از یکدیگر را دارند بایستى جهت رسیدگى به اختلاف خود به دادگاه مدنى خاص مراجعه و اقامه دعوا نمایند. چنانچه اختلاف فى‏مابین از طریق دادگاه و حکمین از دو طرف که برگزیده دادگاهند، حل و فصل نگردید، دادگاه با صدور گواهى عدم امکان سازش آنان را به دفاتر رسمى طلاق خواهد فرستاد. دفاتر رسمى
طلاق حق ثبت طلاق‏هایى را که گواهى عدم امکان سازش براى آنها صادر نشده است، ندارند. در غیر این صورت از سردفتر خاطى سلب صلاحیت به عمل خواهد آمد.
... تبصره 3 - اجراى صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر، موکول به تأدیه حقوق شرعى و قانونى زوجه (اعم از مهریه، نفقه، جهیزیه و غیر آن) به صورت نقد مى‏باشد مگر در طلاق خلع یا مبارات (در حد آنچه بذل شده) و با رضایت زوجه و یا صدور حکم قطعى اعسار شوهر از پرداخت حقوق مذکور.
تبصره 6 - پس از طلاق در صورت درخواست زوجه مبنى بر مطالبه حق‏الزحمه کارهایى که شرعاً بر عهده وى نبوده است، دادگاه بدواً از طریق تصالح نسبت به خواسته زوجه اقدام مى‏نماید و در صورت عدم امکان تصالح چنانچه ضمن عقد یا عقد خارج لازم در خصوص امور مالى شرطى شده باشد، طبق آن عمل مى‏شود و در غیر این صورت هر گاه طلاق به درخواست زوجه نباشد و نیز تقاضاى طلاق ناشى از تخلف زن از وظایف همسرى یا سوء اخلاق و رفتار وى نباشد، به ترتیب زیر عمل مى‏شود:
الف - چنانچه زوجه کارهایى که شرعاً به عهده وى نبوده را به دستور زوج و با عدم قصد تبرّع (عدم قصد مجانى) انجام داده باشد و براى دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرت‏المثل کارهاى انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم مى‏نماید.
ب - در غیر مورد بند «الف» با توجه به سنوات زندگى مشترک و نوع کارهایى که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وُسْع مالى زوج، دادگاه مبلغى را از باب بخشش (نحله) براى زوجه تعیین مى‏نماید.
علاوه بر آن در قباله‏هاى ازدواج جمهورى اسلامى ایران شرطى ثبت شده که زوجین هنگام عقد آن را به عنوان شرط ضمن عقد امضا مى‏کنند و بر اساس آن زوج متعهد مى‏شود اگر همسرش را بدون اینکه در انجام وظایف همسرى کوتاهى کرده باشد طلاق دهد، نصف اموال حاصل در دوران زناشویى را به او بدهد.
بنابراین با توجه به موارد فوق نه مرد اختیاردار مطلق طلاق است و نه هنگام طلاق مرد مى‏تواند زن را محروم از خانه براند تا با قرار دادن مهریه‏اى سنگین، به دفاع از زن و تضمین آینده او بپردازیم.
علاوه بر آن امروزه غالب زنان شاغل بوده و از لحاظ اقتصادى مستقل و خودکفا هستند و چنین تضمین‏هایى ضرورت خود را از دست داده است.
از طرف دیگر، این تضمین‏ها واقعاً کارآیى ندارد زیرا چنانچه زندگى زوجین با صفا و صمیمیت همراه باشد، هیچ گاه بحث گرفتن مهریه و پرداخت آن به صورت تکلیف و وظیفه مطرح نمى‏گردد. در زندگى مملو از صفا، زن با رضایت خاطر مهریه را به همسرش مى‏بخشد، مرد نیز با عشق و علاقه آن را به وى هدیه مى‏دهد. اما اگر در زندگى اختلاف و دو دستگى باشد و مرد بخواهد همسرش را طلاق دهد، در صورت ناتوانى، از پرداخت آن شانه خالى مى‏کند یا با ظلم و ستم زن را وادار مى‏سازد مهریه‏اش را حلال کرده و جان خود را آزاد سازد. اگر زن از زندگى با مرد کراهت داشته باشد، براى نجات از زندگى رنج‏آور مهریه‏اش را مى‏بخشد. بنابراین قرار دادن چنین مهریه‏هایى اثر عملى ندارد و فقط عاملى وحشت‏زا در مسیر ازدواج جوانان و سوق‏دهنده آنها به گناه و ستم خواهد بود.

توصیه به جوانان‏

همان گونه که در ابتداى مقاله گفتیم جوانان هنگام ازدواج آنقدر در هواى به دست آوردن همسر غرقند که به مبلغ مهریه و توانایى پرداخت آن و پیامدهاى احتمالى مهریه‏هاى سنگین توجه ندارند، همچنان که از قوانین حمایتى از زنان اطلاع ندارند. آنها هنگام خواستگارى به راحتى ارقام سرسام‏آور مهریه را مى‏پذیرند بدون اینکه توجه کنند
مطابق قانون مهریه بدهکارى‏اى است که به محض طلب همسر باید پرداخت شود، چنان که تأخیر در پرداخت جرم بوده و مجازات دارد. چنانچه آنان هنگام مطالبه از پرداخت شانه خالى کنند یا عاجز باشند و همسرشان مهریه را به اجرا بگذارد، فورى جلب شده و زندانى مى‏گردند. در صورتى که از پرداخت یکجاى آن ناتوان باشند باید به دادگاه دادخواست اعسار بدهند و در صورت پذیرش دادگاه، بدهى را قسطى پرداخت کنند. بنابراین لازم است جوانان هنگام خواستگارى و ازدواج از قبول مهریه‏هاى نجومى خوددارى ورزند و مقدارى از مهریه را بپذیرند که در صورت مطالبه آن توسط همسر بتوانند همان وقت یا طى مدتى کوتاه آن را بپردازند.
گرچه امروز غالب دختران جوان مهریه خود را با سکه بهار آزادى تعیین مى‏کنند (که قیمت آن مطابق تورم افزایش مى‏یابد) و از مهریه‏هاى وجه نقد کمتر نمونه‏اى مى‏یابیم، ولى مناسب است جوانان بدانند چنانچه مهریه همسرشان به وجه رایج تعیین شده باشد، هنگام پرداخت باید به نرخ روز آن را پرداخت کنند. اگر امروز مهریه همسرشان ده میلیون تومان است، ده سال دیگر نمى‏توانند با پرداخت ده میلیون تومان برى‏ءالذمه شوند بلکه ده سال دیگر این مهریه معادل مثلاً پانزده میلیون تومان خواهد شد.

یک پیشنهاد

«مهریه» در جامعه امروز از چند جهت به مانعى بر سر راه ازدواج جوانان تبدیل شده است، از جمله:
1- مهریه‏ها غالباً فقط در عقدنامه مى‏آید و مرد داوطلبانه جهت پرداخت آن اقدامى نمى‏کند.
2- در سالیان اخیر به اجرا گذاشتن مهریه و زندانى شدن مرد به خاطر ناتوانى یا سرپیچى از پرداختن آن فراوان بوده و در جوانان و مردهاى مجرد موجب ترس و نگرانى گردیده است.
3- جهیزیه نیز در جامعه ایرانى مرسوم است و غالباً به عهده خانواده عروس گذاشته مى‏شود و با توجه به اینکه عروس و خانواده‏اش چیزى از مهریه دریافت نمى‏کنند تا براى خرید جهیزیه مصرف کنند، به طور طبیعى دختران آماده ازدواج را با مشکل روبه‏رو ساخته است.
4- علاوه بر جهیزیه و مهریه، هدایا و سرویس طلایى که داماد باید براى عروس تهیه کند، مشکل دیگرى است. این هدایا که غالباً بیش از یک میلیون تومان - متوسط آن - هزینه دارد، جزو مهریه عروس حساب نمى‏شود و از بار سنگینى بدهى داماد نمى‏کاهد.
5 - در روایات و سیره معصومین علیهم‏السلام تعیین مبلغ ناچیزى به عنوان مهریه - در مواردى که مرد توانایى پرداخت بیشتر از آن را به راحتى دارد - ناپسند شمرده شده و توهین به شخصیت و حرمت زن تلقى گردیده است.
با توجه به موارد بالا و در راستاى عمل به سفارش اولیاى دین، به جوانان آماده ازدواج پیشنهاد مى‏شود میزان مهریه را در وضع کنونى جامعه حدود پانصد ربع بهار آزادى تعیین کنند زیرا امروز سکه نقره در بازار رواج ندارد تا معادل درهم فرض گردد. بهاى پانصد درهم با توجه به میزان دیه که مساوى با ده هزار درهم است، تقریباً یک و نیم میلیون تومان مى‏شود که غالباً کم و چه بسا توهین‏آمیز است. ربع بهار آزادى کمترین سکه رایج در کشور است. پانصد ربع بهار آزادى حدوداً معادل پانزده میلیون تومان است. اگر داماد یک پنجم یا یک چهارم آن را نقداً به خانواده عروس بپردازد و مقدارى از آن را هم براى خرید سرویس طلاى عروس صرف کند، هم به تأمین جهیزیه و هزینه عروسى به خانواده عروس کمک شایانى کرده، هم مقدار زیادى از مهریه را پرداخته و دین خود را سبک کرده، نیز به سیره امامان معصوم عمل کرده است. سیره امامان معصوم این بود که تا همه مهریه یا قسمتى از آن را نمى‏پرداختند، عروس را به خانه خود نمى‏آوردند و ازدواج نمى‏کردند.
امام باقر(ع) زنى را به عقد خود در آورد و مهریه‏اش را به ذمه قبول کرد. آنگاه به فرزندش امام صادق(ع) فرمود: فرزندم چیزى ندارم که (همه یا قسمتى از) مهریه او را بپردازم و نزد او بروم. این لباست را به من بده تا به او هدیه کنم. امام صادق(ع) نیز لباس خود را به پدر داد و حضرت با اهداى آن لباس (به عنوان قسمتى از مهریه) به همسرش، نزد او رفت.(4)
بنا بر روایات چنانچه مردى با زنى ازدواج کند و پیش از عروسى مهریه او را نپردازد و بنا بر پرداخت آن را در آینده هم نداشته باشد، عروسى او حکم زنا را دارد.(5) اگر اجمال پیشنهاد بالا مورد قبول واقع شود و داماد و خانواده‏اش هنگام عقد همه یا مقدارى از مهریه را به صورت نقد و سرویس طلا و لباس عروس و ... به خانواده وى بپردازند، هم به سنت عمل شده، هم مهریه پرداخت گردیده و هم خانواده عروس در تهیه جهیزیه مناسب یارى شده‏اند، بدین طریق بسیارى از موانع برطرف شده و موجبات رواج ازدواج فراهم مى‏گردد.

خاطره پایدار سخاوتمندى داماد و قناعت عروس‏

خواهر و برادر گرانقدرى که همدیگر را براى زندگى مشترک انتخاب کرده‏اید و عقد بسته و در آستانه ازدواجید، بیایید از همین ابتدا در ذهن یکدیگر خاطرات شیرین، خوش و شادى‏زا ثبت کنید و به یادگار گذارید. یکى از خاطرات ماندگار و پر اثر در زندگى، اتفاقات عروسى و برخوردهاى ابتداى پیوند با شریک زندگى است. خاطرات اگر شادى‏آور و رضایت‏بخش باشد، در استحکام زندگى بسیار مؤثر است و میزان پیروى و حرف‏شنوى فرد را در مقابل شریک زندگى‏اش بیشتر مى‏کند اما اگر ناخوش و کدورت‏زا باشد، همیشه چون ابرى بر چهره شریک زندگى سایه خواهد افکند.
معمولاً مرد در زندگى باید دست به جیب کند و هزینه بدهد و زن خواستار و گیرنده است. براى هر کدام از زن و مرد یک نوع رفتار پسندیده، جذاب و خاطره‏انگیز مى‏باشد. مرد باید سعى کند خاطره سخاوتمندى خود را به عنوان خاطره ماندگار و دیرپاى اولین برخورد با همسرش در ذهن او ثبت کند اما زن خاطره قناعت، چشم‏پوشى و رضایتمندى‏اش را، خاطره دیرپاى نقش بسته در ذهن همسر سازد.
رفتار مرد هنگام تعیین مهریه، پرداخت آن و خرید هدایاى عروسى، باید بیانگر گذشت چشمگیر او از مادیات براى جلب رضایت همسر باشد. باید سعى کند مهریه‏اى براى همسرش تعیین کند و هدایا و زیورآلاتى به او پیشکش دهد که حکایتگر سخاوت و دست و دل‏بازى‏اش باشد - البته با رعایت تعادل - همسرش نیز باید با مقاومت در برابر زیاده‏طلبى‏هاى درونى‏اش، به کمترین هدیه و زیور و مهریه قانع گردد و گران‏تر و فاخرتر نطلبد و قناعت خویش را به همسرش نشان دهد.
چقدر زیباست که داماد حاضر باشد مثلاً سرویس طلاى گرانقیمت براى همسرش بخرد اما همسر اصرار داشته باشد در شروع زندگى لازم نیست براى خرید سرویس طلا اینقدر هزینه کند و خود را زیر بار قرض ببرد. همسر مى‏بایست بر خرید هدیه‏اى ارزان‏تر پافشارى نماید، در نهایت توافق کنند هدیه‏اى به قیمت متوسط به انتخاب هر دو بخرند. چقدر ماندگار خواهد بود خاطره همراهى عروس و داماد در باره نحوه برگزارى جشن، سالن پذیرایى، تهیه جهیزیه و ...!
جوانان عزیز باید توجه کنند که تنها از طرف مقابل انتظار داشتن و از انجام وظایف خویش شانه خالى کردن جز ناکامى و شکست در پى ندارد. داماد نباید فقط چشم به قناعت عروس بدوزد بلکه دست و دل‏بازى خود را هم باید بروز دهد. عروس نیز نباید فقط دلبسته بخشندگى و دریادلى داماد باشد بلکه باید قناعت و سیرچشمى و کم‏طلبى خود را جلوه‏گر سازد. قرین شدن سخاوتمندى داماد و قناعتگرى عروس ضامن خوشبختى و موفقیت است و هیچ کدام از آنها به تنهایى براى موفقیت و بهروزى کافى نیست.
خواهران و برادران جوان و در شرف ازدواج، بدانید که شما دو نفر باید با هم زندگى کنید. شادى و غم، راحتى و سختى، گشایش و تنگى زندگى هر دوى شما را شامل مى‏شود. در واقع شما با ازدواج دیگر دو تا نخواهید بود بلکه یکى خواهید شد، پس هر کدام از ابتداى زندگى خود را به جاى دیگرى قرار دهد و آن گونه با او رفتار کند که دوست دارد با وى رفتار شود.
امید است زنان و مردان جوانى که با هم ازدواج مى‏کنند بتوانند با آگاهى و هوشیارى از همان ابتدا خشت‏هاى وفا و صمیمیت بر هم نهند و بنیان زیبا و استوار عشق، مهرورزى و فداکارى بسازند و در آشیانه گرم همراهى و همدلى بیاسایند.

پى‏نوشتها: -
1) نظام حقوق زن در اسلام، ص‏245، به نقل از خانم مهرانگیز منوچهریان در کتاب «انتقاد بر قوانین اساسى و مدنى ایران».
2) وسائل الشیعه، ج‏21، ص‏242 (از مجموعه 30جلدى).
3) مستدرک الوسایل، ج‏15، ص‏60.
4) وسائل الشیعه، ج 21، ص‏255.
5) همان، ص‏266.