پژواک
مطالبى که مىنویسم عین واقعیت است و از شما خواهش مىکنم تمام مطالب را در مجله چاپ کنید و مرا راهنمایى کنید، چون به یک بنبست رسیدهام که با تلاشهایم به نتیجه نمىرسم.
از سال 79 معلم حقالتدریس شدم و بعد قراردادى. شغلم را هم بسیار دوست دارم. تا سال 82 همه چیز به خوبى پیش مىرفت تا اینکه ورق برگشت و مرا از اداره آموزش و پرورش خواستند و گفتند نامه شکایتى از آنان توسط من نوشته شده است. در صورتى که من نمىدانم نامه را چه کسى نوشته بود و آنان بدون تحقیق گفتند نامه را تو نوشتهاى؟ در آن روز رئیس و دو کارمند اداره هر حرفى که توانستند به من گفتند و من هر چه گفتم بىگناه هستم و به قرآن کریم قسم خوردم فایدهاى نداشت حتى آنان مىخواستند مرا اخراج کنند. به من مىگویند پوست کلفت هستى. جلوى کارمندان به من بىاحترامى مىکنند، جواب سلامم را نمىدهند. به همه معلمان جایزه مىدهند ولى به من نه. در جلسات ادارى مرا دعوت نمىکنند. حتى مرا از قراردادى دوباره حقالتدریس کردند با ماهى بیست هزار تومان حقوق. تا اینکه به دادگسترى مراجعه کردم و آنها گفتند براى دیوان عدالت ادارى نامه بنویس و جریان رسیدگى به کار تو یک سال طول مىکشد ... با تحقیقات متوجه شدم که آنها حق اخراج مرا ندارند پس تحمل کردم ولى باز هم رئیس اداره مرا تهدید کرد. حالا ناراحتى اعصاب و قلب پیدا کردهام. به طور مداوم دارو مصرف مىکنم ... اگر من کار خطایى کرده بودم آنها حق داشتند ولى وقتى من آن نامه را ننوشتهام چکار باید بکنم. آنان از چارچوب عدالت بیرون رفتهاند. در جامعه اسلامى وقتى از عدالت مىگویند، آن را کجا مىخواهند پیاده کنند ... مدتى است به این نتیجه رسیدهام یکى از کارمندان که پارتى و پول دارد پشت سر من بدگویى مىکند ... از شما درخواست کمک و یارى دارم و مىخواهم مرا راهنمایى کنید؛ آیا جواب محبت من به دانشآموزان این است ... اگر شما پارتىبازى نمىکنید نامه مرا چاپ کنید تا همه بدانند چه انسانهایى ادعاى انسان بودن مىکنند.ج.ح - ن
خواهر محترم، با توجه به اینکه شما نام خود، شهرتان و حتى اداره ناحیهاى را که در آن مشغول به کار هستید، ذکر نکردهاید، ما خلاصهاى از نامه شما را منعکس کردیم تا لااقل مایه دلگرمى شما باشد. البته ما نمىتوانیم تمامى مسئولان، رئیس ادارات و کارمندان را زیر سؤال ببریم و به حقناشناسى آنان اشاره کنیم. همچنین نمىتوانیم بگوییم که همه کارمندان و رؤسا افراد بىعیبى هستند. متأسفانه به گفته شما رئیس ادارهتان بدون تحقیق به شما تهمت زده است که نامهاى علیه وى نوشتهاید. اقدام شما نیز در شکایت از ایشان درست بوده و چارهاى جز تحمل رسیدن زمان دادرسى ندارید.
در حال حاضر چارهاى جز صبر و تحمل و توکل به خدا ندارید تا زمان دادرسى به پروندهتان برسد. این را هم مطمئن باشید که هر کسى دامى براى دیگرى پهن کند به زودى خودش نیز در آن گرفتار خواهد شد.
با آرزوى حل مشکلات شما.
آقاى «علیرضا دلیلى» از خسروشهر، چندین قطعه عکس از شما براى بخش «دختران بهار» ارسال شده است. هر کدام از عکسها را در یک صفحه چسبانده و توضیحاتى در مورد آن عکس دادهاید. اما متأسفانه نه عکسها و موضوعات آنها در ارتباط با مجله و دختران بهار است و نه کیفیت و کادربندى عکسها مناسب چاپ مىباشد. با تشکر از شما و ذوق و سلیقهتان عکسها به خودتان برگردانده مىشود.
در شماره 153 مجلهتان مطلبى در باره مرقد حضرت زینب(س) چاپ کرده بودید، آن هم نقل تاریخى در رابطه با مرقد آن حضرت که مدرک قابل اعتمادى براى مدفن حضرت زینب(س) در دمشق، مدینه و مصر نیست. این بحث اگر براى تحقیق و پژوهش باشد، خیلى خوب است ولى براى عموم مردم که با افکار و اذهان مختلف مىباشند و اهل تحقیق و استدلال و استنباط نیستند، مورد شبهه مىشود. فرض بر اینکه این مطلب هم موجب شبهه نشود، طرح بحث آن چه فایدهاى براى مردم دارد و دیگر اینکه، اگر شما براى ترویج معارف اسلام و مناقب اهل بیت مطلب مىنویسید چرا به کرامات و شخصیت اخلاقى و عرفانى اهل بیت(ع) نمىپردازید ... مقام معظم رهبرى طى سخنرانى در جمع کارکنان صدا و سیما گفتند اگر حدیثى باعث شبهه در اذهان شود نباید آن را نقل کرد.
پیشنهاد بنده این است که در مجلهتان بحثهاى اخلاقى و ازدواج جوانان و بحثهاى روانشناسى و روانشناختى، بحثهاى مشکلات زوجهاى جوان و خانوادهها مانند عدم تفاهم و نزاع و کشمکشهاى خانوادگى و فرار جوانان از خانه و ... را بنویسید و کارشناس حوزه و دانشگاه را دعوت کنید تا آنها را جواب دهند.
از اینکه انتقادات را پذیرا مىباشید و به نقطه نظرات گوش مىدهید صمیمانه از شما تشکر و قدردانى مىکنم. مجلهتان را به شهرستانها هم بفرستید.؟ - ؟
خواننده محترم، اشکال شما را اجمالاً مىپذیریم. به همین خاطر مجله نیز در توضیح پایانى خود در انتهاى این مقاله به قداست مرقد حضرت زینب(س) در دمشق با وجود احتمال صحت نظرات مختلف اشاره کرده بود و گفته بود که این پژوهشها هیچ چیزى از قداست و ارزش آن مرقد مطهر نمىکاهد. با این وجود از نکتهسنجى و دقت شما سپاسگزاریم.
خواهر عزیز «معصومه حسنپور» از شهر جعفریه قم، مطلبتان به دست ما رسید. در ذوق و استعداد شما شکى نیست ولى براى تقویت قوه نویسندگى خود بهتر است بیشتر مطالعه کنید و مطلبى را که مىخواهید عنوان نمایید در یک قالب ادبى خاص بریزید و مانع شوید که کارتان ترکیبى از قالبهاى مختلفى چون شعر، قطعه ادبى، داستان و ... شود. منتظر دیگر آثارتان هستیم.
چون یکى از جوانان این مملکت هستم لازم دیدم به خاطر بحثهایى که در باره جوانان صورت مىگیرد و عمده تقصیر را به گردن این قشر پویا و بعضاً سردرگم مىاندازد و گاه بروز ناهنجارىهایى را که رخ مىدهد، به آنها نسبت مىدهند؛ به نوبه خود دفاع نمایم.
با کمى توجه مىتوان دریافت که یک جوان به خودى خود نمىتواند در جامعه مخرب و معضل شود بلکه آنچه را که جامعه از او بخواهد و بسترش را آماده کند، انجام مىدهد. به عبارتى دیگر جوان ما تربیت شده کسى غیر از خود ما نیست. وقتى که جامعه ما از فراهم آوردن کمترین امکانات براى یک جوان عاجز است چه توقعى از جوان مىرود؟ جوانان را به خودشان و به امان خدا رها کردهایم و توجه خاصى به آنها نمىکنیم پس انتظار ما چه انتظارى است؟
باید در کنار مسائل اسلامى و ارزشى به تفریح و نیازهاى روحى و جسمى جوان توجه شود. وقتى به فکر مشکلات جوانان و راه حل ازدواج آنها نیستیم، دوستىهاى خیابانى افزایش مىیابد. چون نرخ تورم بالاست و میزان ازدواج پایین. چرا جوانها در خیابانها علاف هستند؟ چون کارى براى آنها پیدا نمىشود. پس باید به دنبال ریشه مسائل بود، علت باید جستجو شود نه اینکه معلول محکوم و سرکوب گردد. چه کسى هنرپیشههاى سینما و تلویزیون را کنترل مىکند؟ آیا همین هنرپیشهها الگویى براى جوانان نیستند؟ شما که دختران بدحجاب را درد مىدانید فکر نمىکنید آب از کجا گلآلود است؟ اگر کارى براى جوانان فراهم شود آیا باز هم به بزهکارى مشغول مىشوند؟
پس اگر از یک طرف جوان را مقصر مىدانید، از آن طرف هم سازمانهاى فرهنگى را زیر سؤال ببرید تا یکطرفه به قاضى نرفته باشید. بسترهاى فساد و زشتى را از بین ببرید. بسترهاى گناه را بزدایید. به جوان توجه کنید. او را کنترل کنید تا فردا مسئول نباشید.ابوالفضل صمدى رضایى - مشهد
برادر محترم، ما هرگز در مجله خود جوان را به تنهایى گناهکار جلوه ندادهایم و قبول داریم که در بزههاى اجتماعى علاوه بر جوان، خانواده و جامعه نیز مقصر هستند. تربیت درست فرزند و ارضاى خواستهاى مشروع یک نوجوان و جوان در محیط خانه مىتواند باعث علو روح وى شود تا حتى در جامعهاى ناسالم بتواند زندگى کند. اما در صورتى که جوان خودش نخواهد و یا خانواده درست زندگى کردن را به او نیاموخته باشد حتى با وجود امکانات مناسب اجتماعى، باز هم ممکن است جوان راه را به خطا برود و به بزهکارىهاى مختلف روى بیاورد.
حرف ما این است که یک جوان باید با اعتماد به نفس و با ایمان قوى، با توجه به کمبود امکانات و در سایه یک رشد اجتماعى مناسب بتواند تا حد امکان مشکلات خودش را حل کند و به بهانه نبود امکانات، خودش از سر لذتجویى و یا لجبازى به بزه و گناه پناه نبرد. این تفکر هم که جوان خودش با پاى خودش در دام فساد بیفتد و بعد گناه را به گردن جامعه و دیگران بیندازد، اشتباه است. در هر حال جوانى که خوب و بد را به خوبى درک مىکند نمىتواند به دلیل نبود تفریح و سرگرمى به عمد به کارهاى خلاف روى بیاورد و خودش را از عواقب کار بدش کنار بکشد. مسئولان جامعه باید به وظایف خود عمل کنند ولى کوتاهى آنان عذر کوتاهى دیگران از جمله جوانان نمىشود.
در هر حال امیدواریم تمام جوانان کشور، کمبودها و مشکلات را درک کنند و با هم در فکر سازندگى هر چه بیشتر کشور باشند نه به بهانه بىتوجهى دیگران به خودشان، اسیر باد هوا و هوس شوند.
در ضمن اعلام کرده بودید که در نظر دارید مسابقهاى را از طریق مجله پیام زن مطرح کنید و مىخواهید بدانید مجله تمایلى به برگزارى این مسابقه دارد یا نه؟ اجازه بدهید طرح مسابقه و تعیین جوایز آن بر عهده مجله باشد، هر چند مىتوانید پیشنهاد خود را براى مسابقه نیز مطرح کنید. در مورد گرفتن امتیاز کتاب هم باید گفت، پس از نگارش و ویرایش و حروفچینى هر اثرى، کتاب آماده شده براى چاپ توسط ناشر و یا خود فرد باید در اداره ارشاد هر استان تأیید شود تا پس از گرفتن مجوز چاپ، فرد به شخصه با هزینه خود و یا با همکارى یک ناشر و سرمایهگذار، اثرش را چاپ کند. بنا به قراردادهاى پیش از چاپ نیز، درصدى از فروش به نویسنده، ناشر و مرکز پخش کتاب و ... تعلق مىگیرد.
در اولین نمایشگاه بینالمللى توانمندىهاى سراسر کشور، انجمن بانوان محقق امین به عنوان غرفه برتر این نمایشگاه معرفى شد. در این نمایشگاه توانمندىهاى زنان سراسر کشور با عرضه محصولات علمى، فرهنگى، بهداشتى، اقتصادى، اجتماعى و صنایع دستى حضور داشتند که از میان آنها مؤسسه علمى پژوهشى «انجمن بانوان محقق امین» شهرستان آران و بیدگل با ارائه 70 پروژه علمى، تحقیقاتى و چندین جلد کتاب تألیف انجمن از جمله کتاب «گنجینه نوعروسان» به همراه تقدیرنامهها و رتبههاى کشورى و بینالمللى اعضاى مؤسسه، تندیس بلورین غرفه نخست به همراه تقدیرنامه بینالمللى اعطا گردید.
دبیر انجمن بانوان محقق امین - امینهسادات سیدىتبار
دوست عزیز، پیام زن نیز به نوبه خود این موفقیت شما را تبریک مىگوید. طى گفتگویى که مجله در شمارههاى پیشین با شما و در معرفى انجمنتان داشت، قابلیتهاى انجمن به ما ثابت شده و آرزو مىکنیم بعد از این موفقیتهاى دیگرى را نیز در پیش رو داشته باشید.
از ابتداى سال 83 مشترک مجله شما شدهام و از این بابت بسیار راضى و خشنود هستم و از همه شما تشکر مىکنم. چند سؤال دارم؛ اول اینکه مىخواستم بدانم اگر ما بخواهیم براى روى جلد و یا پشت جلد مجله پیام زن عکس ارسال کنیم، عکسها باید داراى چه شرایطى باشند؟ دوم اینکه مطالب ارسالى مشترکین باید داراى چه ویژگىهایى باشند تا قابل استفاده و چاپ در مجله باشند؟
سوم اینکه برادر نوجوان 17 سالهاى دارم که تمایل دارد مجلهاى را مشترک شود ولى نمىدانیم کدام یک از مجلات «پوپک» یا «سلام بچهها» براى نوجوانان تهیه مىشود. در داخل بسته مجلهاى که هر ماه مىفرستید نوشته شده است «با معرفى نشریات ...» اما منظور شما را از این معرفى نمىفهمیم چون هیچ اطلاعاتى در مورد آنها ارائه نمىدهید. بنابراین از شما خواهشمندم که ما را یارى کنید و اطلاعات لازم را به ما بدهید.بتول گمار - روستاى جعفریه تویسرکان
خواهر گرامى، همان طور که تا به حال مشاهده کردهاید عکسهاى روى جلد، داخل جلد و پشت جلد مجله در مورد فعالیتهاى اجتماعى و فرهنگى زنان مىباشد و یا عکسهایى زیبا از مکانهاى مذهبى و تاریخى و یا طبیعت. در صورتى که با هنر و حرفه عکاسى آشنا هستید و مىتوانید عکسهاى خوبى با کیفیت بالا تهیه کنید، عکسهاى خود را در قطع 18 * 13 (کارتپستالى) و به صورت رنگى چاپ کرده و براى مجله ارسال کنید تا در صورت انتخاب براى چاپ در جلد و یا داخل متن استفاده شود؛ در صورتى هم که عکسها کیفیت لازم را نداشته باشند و یا تکرارى باشند، تمام آنها به شما برگردانده مىشود.
براى چاپ مطالب ارسالى هم باید گفت این مطالب اعم از مقاله، گزارش، داستان، شعر و ... باید دو ویژگى مهم داشته باشند. اول اینکه از لحاظ اصول نگارشى و ادبى دقیق و درست تنظیم شده و اصول روزنامهنگارى در آن رعایت شده باشند و دوم اینکه حتماً در ارتباط با مسائل زنان، دختران و خانواده باشند. آثار ارسالى پس از ارزیابى در صورت مناسب بودن براى چاپ اصلاح و ویرایش نهایى مىشوند و در غیر این صورت در بایگانى مجله ثبت و نگهدارى مىشوند.
در مورد اشتراک نیز باید گفت، مرکز توزیع مجلات دفتر تبلیغات اسلامى براى همه مشترکین برگهاى ارسال مىکند که معرفى کوتاه دیگر نشریات دفتر تبلیغات است. مجلات مورد نظر شما نیز دو مجلهاى هستند که براى کودکان و نوجوانان چاپ مىشوند. با توجه به سن برادرتان مجله «سلام بچهها» براى سن ایشان مناسبتر مىباشد. موفق باشید.
اینجانب از سال اول انتشار نشریه مبادرت به تهیه آن از سازمان تبلیغات اراک و یا تنها محل فروش مجله در یکى از روزنامهفروشىها مىکردم. با توجه به اینکه نشریات متعددى را مطالعه مىکنم، نشریه شما را یکى از بهترین و اعتقادىترین نشریات ویژه خانمهاى کشور مىدانم؛ به همین جهت علاوه بر تهیه آن براى اعضاى خانوادهام با توجه به اینکه در مرکز مشاوره خانواده نیز مشغول به کار هستم ضمن معرفى کتابهاى دیگر، مجله پیام زن و مخصوصاً مطالعه بخش مشاوره که توسط خانمها آمنه ملاباشى و زهرا آکوچکیان تهیه مىشود را به خانمهاى مراجع به بخش مشاورهمان توصیه مىکنم ... .
حجت محمدى - استاد دانشگاه و معاونت برنامهریزى و توسعه اداره آموزش و پرورش اراک
برادر محترم، نسبت به اظهار لطفتان در مورد پیام زن تشکر مىکنیم و امیدواریم این نشریه بتواند براى زنان مسلمان کشور بازدهى لازم و کافى را داشته باشد. با توجه به مشکلاتى که در امر توزیع مجله وجود دارد بهترین راه را انتخاب کرده و به اشتراک مجله تمایل پیدا کردهاید؛ با توجه به مدارک ارسالى، ترتیب اشتراک شما داده شده و پس از این مىتوانید در منزل، پیام زن را دریافت کنید.
خانم فاطمه حجازى ساکن یکى از روستاهاى شهر تربتحیدریه است و در برگزارى مجالس مذهبى و حضور در آنها نقش بسیار فعالى دارد و از محبان آقا امام زمان(عج) است ولى در هیچ کدام از مجالس عروسى که در آنها از موسیقى طربانگیز استفاده مىشود، نمىرود و تنها خواهرى است که با استقامت و با توجه به اعتقادات دینىاش در آن مجالس حرام شرکت نمىکند و دیگران را نیز به امر به معروف و نهى از منکر دعوت مىکند. لذا براى قدردانى از عملکرد مذهبى ایشان درخواست اشتراک پیام زن براى ایشان دارم.سیدرضا طباطبایى - مداح اهل بیت و برگزارکننده مجالس مذهبى
از اینکه به فکر تشویق چنین افرادى افتادهاید خوشحالیم. به طور حتم جوایز معنوى و مطالعه کتب دینى مىتواند براى چنین دوستانى بسیار مثمرثمر باشد.
)