سرود فردا
فاطمه نیازى
احمد باقریان - جهرم
برادر ارجمند!
کثرت آثار مرتبط با شماره خرداد، مانع از آن شد که شعر «اى امام عسگرى» شما که وعده داده بودیم چاپ شود؛ ان شاءاللَّه در فرصتى مناسب از شعرهاى خوبتان استفاده مىشود. منتظر سایر آثارتان هستیم.حسن منصورى - بوشهر
برادر گرامى!
با خواندن دو بیت آغاز غزلتان با مطلع:
روز و شبهاى سیاهم که گذشت
روز خوشبختى من هم بازگشت
انتظار مىرفت که با یک شعر کامل روبهرو شویم اما ناگهان از بیت سوم، شیرازه وزن، قافیه و ردیف گسسته شده است. به بیان دیگر دو بیت سالم ابتداى غزل، همچون وصله شکیلى است که بر پارچهاى نازیبا به چشم نمىآید. به طور مثال در بیت سه و چهار «گشت» و در دو بیت پایانى «برگشت» را قافیه قرار دادهاید که با تعریف ردیف همخوانى ندارد.
با کمى دقت در تعداد کلمات مىتوانید شکست وزن را در شعرتان حس کنید. بکوشید تا با خوب گوش دادن به آهنگ شعر، روند و نوع هجاها را دریابید. براى این کار لازم است آشنایى کاملى از وزن به دست آورید.
در بیت پنجم نیز واژه «کوچهمون» به جاى «کوچهمان» به نظام زبان لطمه زده است. مطمئناً تکرار، تمرین و مطالعه دقیق شعر شما را به سوى کمال پیش خواهد برد.
موفق باشید.محمدعلى جندقى - قم
برادر محترم!
مثنوى زیباى شما نشان مىدهد که کلیت شعر را مىشناسید و در استفاده از قافیه با مشکل جدى مواجه نیستید اما اختلال در وزن به خوبى احساس مىشود. پس از بیتهاى:
صبح به خیر اى سرزمین جاودان
صبح به خیر اى آشناى دیدگان
صبح به خیر اى بوستان لالهها
در تو آرمیدهاند آلالهها
که شروع خوبى به نظر مىرسد، وقتى به مصراع چهارم مىرسیم، آهنگ واژهها ناهمگون مىشود و وزن به هم مىریزد. این ضعف در سایر بیتها نیز گاه کمرنگ و گاه پررنگتر وجود دارد. توصیههایى را که به سایر دوستان نوقلم شده، به کار بگیرید تا شاهد آثار پربارترتان باشیم.
سربلند باشید.مریم صفایى - قم
خواهر عزیز!
«گرفتار عالم»، قصیدهاى کامل خواهد شد اگر احاطه و شناخت شما نسبت به وزن و قافیه کامل شود.
از نکات مثبت این شعر، انسجام در محور عمودى است که به موازات شکل و محتواى قصیده پیش مىرود و نشان مىدهد که قصیدههاى حِکمى و اندرزى شاعرانى مثل سنایى را مطالعه کردهاید.
ظاهراً شما هم در تفکیک قافیه و ردیف موفق نبودهاید زیرا «درى، دوختنى، سوزن و طرحى» را قافیه قرار دادهاید. حال آنکه وقتى حروف الحاقى «ى» را از سه واژه بالا حذف کنیم، حروف مشترکى باقى نمىماند که قافیه بسازد.
در بیت سوم نیز عبارت «درزى خیاط» به کار رفته است که نوعى حشو است زیرا درزى خود به معناى خیاط است.
در پایان مطالعه دقیق کتابهاى مربوط به قافیه و عروض را به شما توصیه مىکنیم.
موفق باشید.هدى باقریان - جهرم
خواهر عزیز!
چنان که در فرصتهاى گذشته یادآور شدهایم، ممارست و دقت در شناخت و کاربرد قالبها، از لوازم و مقدمات شعر شماست. شعر «نرو آنجا» همچنان در فراز و فرود تفکیک قالبها در نوسان است. در خلال این شعر آمده است:
«نرو آنجا که رعد لحظههایش
براى شیشه ثانیهات سینه سپر باشد
نرو آنجا که رفع تشنگىات
از شراب خمره رؤیاى شب باشد»
توجه داشته باشید که «سپر» و «شب» نمىتوانند همقافیه باشند زیرا حرف یا حروف مشترک براى قافیهسازى لازم است که این حرف یا حروف در آخر واژههاى قافیه مىآید. مثلاً در بیت زیر از آقاى ساعد باقرى:
دلم به ذکر و مناجات هم نمىشکند
خداى را به که گویم دلم نمىشکند
«نمىشکند»، ردیف و «هم و دلم» قافیه هستند. در بیتهاى بعدى، «قلم، غم، قسم و صبحدم» قافیه شعر را کامل مىکنند. به این ترتیب «-َ م» حروف قافیه است که در همه کلمات قافیه تکرار شده است. ردیف «نمىشکند» که پس از قافیه عیناً تکرار شده، موسیقى بیت را کاملتر مىکند. در شعر شما «باشد» ردیف است اما جاى قافیه همچنان خالى است.
دو شعر دیگرتان که در قالب سپید خودنمایى مىکند در تلاطم مفاهیم و واژهها به آرامشى نسبى رسیده است.
پیروز باشید.ابوالفضل صمدى رضایى (کیانا) - مشهد
برادر گرامى!
تعدد و تنوع شعرهاى شما نشاندهنده جدیت و پشتکارتان در سرودن است.
در «احساس کال»، تداعى درد دل نکردن از «لال شدن دل» برداشتى تازه از این مفهوم است؛ اما در همان بیت، هجاى اول سؤال باید سو (هجاى بلند) تلفظ شود تا مشکلى در وزن پیش نیاید و این امر، درگیر کردن خواننده براى تلفظ مناسب را مىطلبد تا با ساختار وزن متناسب باشد.
در بیت چهارم «بر خاک ایل ماندن» با ماهیت ایل که کوچیدن است منافات دارد. در این میان بیت سوم شاهبیت غزل است که رو به «رسیدن» است.
در غزل «طعم درد» پیشنهاد مىشود براى رفع مشکل وزن مصراع دوم را به صورت:
سینهها شکفته و زبانشان بریده است
و مصراع شش را به صورت:
«ما که رنج بردهایم و او که داغدیده است»
تغییر دهید.
در سه غزل پایانى، رویکرد تازهاى به محتواى غزل و گریزى شاعرانه به درک فلسفه زندگى دارید و این در زبان شعر شما تازگى دارد.
در «قیصر» قافیه قرار دادن این واژه در بیت ششم، شاید توجیهى جز پر کردن جاى قافیه نداشته باشد. حذف حرف «که» همان قدر که در بیت دوم معنا را فلج مىکند، در بیت چهارم چندان مؤثر و لازم نیست. تشدید کلمات «ولّى و امّا» در بیتهاى پنج و دو براى توازن وزن فراموش نشود.
غزل «عروس حریص» شکل تکاملیافته پندارهاى شما در دو غزل قبلى است؛ به طورى که لفظ و معنا دوشادوش هم در حرکت هستند. در این میان، تنها به کار بردن «پشت پا کردن» به جاى پشت پا زدن (به ضرورت ردیف) جاى تأمل دارد.
در پایان، یادآور مىشویم که طرح نویى که شما در شعرهاى سپیدتان ریختهاید، در عین کوتاهى بىنقص است و خاصیت شعر شاعرانى چون سلمان هراتى را به ذهن متبادر مىسازد.
سرفراز باشید.