درک رفتارهاى متفاوت زنان و مردان


 

درک رفتارهاى متفاوت زنان و مردان‏

بسیارى از زنان شکایت مى‏کنند که مردها مستمع خوبى نبوده و حوصله شنیدن حرف‏هاى آنها را ندارند و با شنیدن چند کلمه به گمان اینکه همه مطلب دستگیرشان شده، براى شنیدن بقیه مطلب بى‏حوصلگى مى‏کنند و بلافاصله راه حل ارائه مى‏دهند.
مردها هم از زنان گله دارند که مى‏خواهند آنها را کنترل کرده یا بر آنها مسلط شوند. اما به راستى در مناسبات میان زنان و مردان واقعیت قضیه چیست؟
وقتى زنى، مردى را دوست دارد سعى مى‏کند در ترقى و پیشرفت امور به او کمک کند و در منزل اقداماتى انجام مى‏دهد تا راه ترقى شوهرش هموار شود اما مردها تصور مى‏کنند زنان بدون جهت در کارهایشان مداخله کرده و قصد کنترل آنها را دارند.
براى درک رفتار زنان و مردان بهتر است با تفاوت‏هاى ذهنى و عادات فطرى آنها آشنا شویم.
مردان براى کارآیى، قدرت و موفقیت، ارزش فراوانى قائلند. آنها همواره دست به کارهایى مى‏زنند که توانایى و امکانات پیشرفت‏شان را افزایش داده یا تثبیت نماید. مردان ارزش خود را با نتایج حاصله از قدرت به دست آمده مى‏سنجند و چندان به دنبال مطالب روان‏شناسى نیستند. مردها براى هدف‏شان اهمیت زیادى قائل هستند. هر قدر هدف‏شان بزرگ‏تر باشد، شایستگى بیشترى را در خود احساس کرده و راضى‏تر هستند. آنان زمانى بیشتر از دستیابى به هدف احساس غرور مى‏کنند که مستقلاً و به تنهایى اقدام کرده باشند.
توجه به روحیات مردها، به زن‏ها امکان مى‏دهد تا دلایل رفتار و عکس‏العمل‏هاى آنان را بشناسند و به علت مقاومت و تک‏روى مردان پى ببرند. زنان باید بدانند، مردان دوست دارند مسائل‏شان را به تنهایى حل کنند لذا سعى دارند مشکلات‏شان را نزد دیگران مطرح نکرده و صحبتى از آن به میان نیاورند. مردها معتقدند وقتى فردى قادر به اجراى کارى است نشانه ضعف است از دیگران کمک بخواهد و البته مرد زمانى که به کمک احتیاج پیدا کرد سعى مى‏کند با اشخاص مورد اعتماد مشورت کند. بنابراین زن‏ها باید توجه داشته باشند وقتى که مردشان درخواست کمک و یارى ننموده است راهنمایى و گوشزدهاى زن ممکن است نزد مردشان مداخله محسوب شده، غرور وى را جریحه‏دار نماید و به اعتماد به نفسش آسیب برساند.
زنان براى عشق، ارتباط، همدلى و زیبایى ارزش زیادى قائل هستند و وقت زیادى را صرف حمایت و پشتیبانى و کمک به یکدیگر مى‏کنند. براى آنان رابطه و همدلى یک معیار و ارزش است.
احساس آرامش زن به روابط خوب وى با دیگران بستگى دارد. زنان دوست دارند شریک زندگى‏شان تصویرى تازه و اصلاح شده از یکى از بهترین‏ها یا یکى از صمیمى‏ترین دوست‏هایشان باشد به همین دلیل دل‏شان براى مردهایى که «رازهایشان» را براى آنها برملا مى‏سازند، مى‏سوزد.
اکثر زن‏ها ترجیح مى‏دهند به فکر کارهاى شخصى و خانوادگى باشند و در مجالس شرکت کنند. زندگى یکنواخت اصلاً براى آنها جالب نیست و این امر حتى در نوع لباس پوشیدن آنها نیز تأثیر مى‏گذارد و از اینکه هر روز به شکلى و رنگى لباس بپوشند لذت مى‏برند. بنابراین زن‏ها رابطه‏گرا و مردها هدف‏گرا هستند. زن‏ها روابط حمایتى را جستجو مى‏کنند و به مطالعه روان‏شناسى و شناخت احساسات و عواطف علاقه‏مندند. آنها به رشد شخصى و معنویت و هر آنچه به شیرینى و لذت زندگى‏شان کمک کند اظهار علاقه مى‏کنند و از اینکه به نیازها و عواطف دیگران توجه دارند به خود مى‏بالند اما از طرف دیگر غالب زنان تصورى از حساسیت و طرز تفکر مردان نداشته و براى ابراز علاقه و عشق به آنها پیشنهاد کمک مى‏کنند غافل از اینکه این موضوع موجب رنجش خاطر شوهرشان شده و ممکن است آنها در خود احساس حقارت نمایند.
اگر مردى به تفاوت‏هاى خود با زنان آشنا نباشد، اغلب کمک زن باعث ایجاد دردسر و کشمکش خواهد شد. مردها باید بدانند و بیاموزند وقتى زنى صحبت مى‏کند، به دنبال راه حل مشکلات نیست چرا که او طالب همدلى و ارتباط نزدیک‏تر با شوهرش است.
زن‏ها و مردها از روش‏هاى متفاوتى براى نشان دادن گوش کردن استفاده مى‏کنند. زن‏ها در حین گوش دادن بیشتر سر تکان مى‏دهند و از کلمات «آهان» یا «خب» یا «اوهوم» استفاده مى‏کنند و مقصودشان نیز از استفاده این کلمات این است که دارم به حرف‏هاى شما گوش مى‏کنم اما مردها کمتر این حرکات را انجام مى‏دهند و بیشتر زمانى کلمات مذکور را به کار مى‏برند که بخواهند توافق خود را اعلام نمایند.
گاهى زن هنگام گفتگو توجهى به راه حل‏هاى مرد نداشته و در برابر آن مقاومت مى‏کند. در این صورت ممکن است مرد با خود فکر کند زنش با زبان بى‏زبانى مى‏خواهد به او بفهماند که او صلاحیت کافى ندارد. اما مردها باید بدانند اگر زن‏ها توجهى به راه حل‏هایشان ندارند لزوماً دال بر این نیست که اعتراض دارند بلکه چه بسا زمان ارائه راه حل از طرف مرد مناسب نباشد. در طرف مقابل زمانى که مردى به تذکرات زنش بى‏توجهى نشان داده و در مقابل آن ایستادگى مى‏کند، زن ممکن است احساس کند مورد حمایت و اعتماد همسرش نیست. در چنین مواقعى زن باید آگاه باشد که حالات روحى مرد با خودش فرق مى‏کند در این صورت آسان‏تر او را درک مى‏نماید و تصدیق مى‏کند اظهار نظر بیهوده کرده و اشتباهات شوهرش را نابه‏جا متذکر شده در صورتى که مى‏توانست آن را به فرصت و جاى مناسب دیگرى موکول کند.
یکى از تفاوت‏هاى عمده زنان و مردان در برابر فشارهاى عصبى و روحى، نحوه برخورد آنها با مسئله است. در این زمان‏ها مردها گوشه‏گیر شده و در لاک خود فرو مى‏روند در صورتى که زن‏ها به هیجان آمده و مشکل‏شان را مطرح و بر زبان مى‏آورند. براى دستیابى به آرامش و حالت عادى، مرد در جهت حل مشکل مى‏کوشد و زمانى که مسئله حل شد از لاکش بیرون مى‏آید اما زن بیشتر به همدردى نیاز دارد.
وقتى مرد خسته از کار روزانه برمى‏گردد به آرامش و استراحت احتیاج دارد و لذا ممکن است اخبار گوش کند یا روزنامه بخواند. خواندن روزنامه و یا گوش کردن به اخبار وسیله‏اى جهت فراموش کردن مشکلات شخصى مردان است اما اگر زنان با حالات روحى شوهران خود آشنا نباشند روزنامه خواندن آنان را بى‏اعتنایى نسبت به خود تلقى مى‏نمایند.
مردها زمانى که زیر فشار مشکلات قرار مى‏گیرند در خود فرو مى‏روند و تمام نیرویشان را مصروف حل مشکل مى‏نمایند. آنان آنقدر در مسائل و مشکلات‏شان غرق مى‏شوند که شاید سایر مسائل را فراموش کنند. آنان گاهى غافل مى‏شوند از اینکه شاید دیگر اعضاى خانواده‏شان هم مشکلاتى داشته باشند و این وضع براى زن قابل درک و تحمل نیست. اگر مردى بداند حالت انزواى او چقدر به روحیه همسرش صدمه مى‏زند سعى خواهد کرد در این موقعیت با همدردى و توجه، از این احساس همسرش جلوگیرى کند. گاهى مردها فکر مى‏کنند زمانى که همسرشان از مشکلات‏شان حرف مى‏زنند منظورشان این است که آنها را مسئول مشکلات ایجادشده بدانند در صورتى که هدف از طرح مطلب و مسائل توسط زنان، رسیدن به آرامش است. مردها فقط به دو دلیل در مورد مشکلات‏شان با دیگران صحبت مى‏کنند؛ اول وقتى کسى را مقصر مى‏دانند و مى‏خواهند او را سرزنش کنند و دوم وقتى که در جستجوى راه حل مسئله‏اى باشند. بنابراین صحبت‏هاى زن را نیز به همین منوال تعبیر مى‏نمایند حال آنکه غالباً تعبیرشان نادرست بوده و نظر همسرشان غیر از آن است.