ضرورت همگرایى جریان هاى فکرى زنان در جهان اسلام گزارش


 

ضرورت همگرایى جریان‏هاى فکرى زنان در جهان اسلام‏
مرورى بر همایش «بررسى جریان‏هاى فکرى زنان در جهان اسلام»

سیدهمایون سجادى‏

شرایط خاص سیاسى جهان، گسترش فناورى‏هاى اطلاع‏رسانى، بروز نحله‏هاى مختلف فکرى در جریان ظهور مدرنیته و دلایل دیگرى از این دست که منجر به کاهش اجماع فرهنگى شده است، ضرورت بحث و بررسى براى یافتن راههاى همگرایى و همسویى میان جریان‏هاى فکرى با ریشه و اهداف مشترک را آشکار مى‏سازد.
در موضوع زنان نیز اینک طیف‏هاى فکرى مختلفى وجود دارد که به تناسب شرایط خاص هر جامعه و موقعیت‏هاى اجتماعى، فرهنگى، قومى، سیاسى و اجتماعى نشو و نمو کرده و بروز و ظهور یافته‏اند؛ بعضى با قدمت و ریشه‏هاى دینى و تاریخى و برخى برآیندى از پدیده‏هاى جدید مربوط به دهه‏ها و یا حداکثر یکى، دو سده اخیر.
در ایران به ویژه در دهه گذشته، پس از آنکه فراز و نشیب‏هاى دوران جنگ تحمیلى و ضرورت‏هاى دوران سازندگى را پشت سر گذاشتیم به تدریج تفاوت‏ها میان طیف‏هاى فکرى مختلف در زمینه مسائل زنان روشن شد و بحث‏هاى اجتناب‏ناپذیرى را به منصه ظهور رساند. این تفاوت‏ها تاکنون مبناى برگزارى همایش‏ها و نشست‏هاى متعددى بوده که از آن جمله مى‏توان به همایش «بررسى جریان‏هاى فکرى زنان در جهان اسلام» اشاره کرد. این همایش را مؤسسه غیر دولتى و غیر انتفاعى «تحقیقات و توسعه علوم انسانى» در 29 آذرماه برگزار کرده و هدف خود را همسویى و تضارب آرا و اندیشه‏هاى مطرح در جهان سوم پیرامون مباحث نظرى مرتبط با زنان عنوان کرد. همچنین تلاش این همایش بر این بود تا نمایندگان طیف‏هاى عمده فکرى جامعه زنان کشور در آن حضور یافته و به بیان نظرات خود بپردازند. سوابق همایش مورد بحث شامل دو هم‏اندیشى بود که اینک به نشست مشترکى منجر مى‏شد.
به گفته خانم دکتر «زهرا نژادبهرام» دبیر علمى همایش «بررسى جریان‏هاى فکرى زنان در جهان اسلام» سه هدف عمده براى برگزارى این نشست در نظر بوده است: اول ضرورت توجه به ادبیات مدون زنان، دوم ضرورت شناسایى جریان‏هاى فکرى موجود به خاطر جایگاه زنان و چرخه زندگى اجتماعى، سوم اهمیت موضوع زنان در جهان و کشورهاى اسلامى با توجه به تغییر رویکردها و اقتضائات جدید.
«نژادبهرام» در توضیح کمبود ادبیات مدون زنان مى‏گوید: افکار و رفتارهاى زنان در ادبیات حقوقى، فرهنگى و اجتماعى به صورت تدوین شده در دسترس نیست و جریان‏هاى فکرى موجود به صورت مدون براى شناسایى و بحث و بررسى قابل وصول نیستند. بنابراین سعى مى‏کنیم در این جهت در گام اول با جریان‏هاى فکرى داخل کشور ارتباط برقرار کنیم و سپس به جهان اسلام بپردازیم.
وى معتقد است بر اساس بررسى‏هایى که شده مى‏توان گفت تاکنون پنج جریان سکولار، نواندیشى دینى، اصلاح‏گرا، اصول‏گرا و سنتى در جامعه ایران و در ارتباط با موضوع زنان تعریف شده و قابل شناسایى هستند؛ جریان‏هایى که در همایش مورد نظر از منظرهاى مختلف به آنها پرداخته شده است. نشست‏هاى بعدى نیز در دو بخش حقوقى و جامعه‏شناسى ادامه خواهد یافت که مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانى از همه صاحب‏نظران و علاقه‏مندان براى ورود در این مباحث دعوت مى‏کند.
آقاى دکتر «قربان بهزادیان‏نژاد» رئیس این مؤسسه، با اشاره به مباحث کلى‏ترى، موضوع را از زاویه‏اى دیگر بررسى مى‏کند: فروپاشى نظام دوقطبى و سایر مسائل بین‏المللى موجب شده تا غرب، اسلام و مسلمانان را غیر خودى تعریف کند و بر همین اساس نیز بر روى افکار عمومى و جهانیان سرمایه‏گذارى نماید و مسائلى نظیر بنیادگرایى را برجسته و بر مبناى آنها برنامه‏ریزى و عمل کند.
وى مى‏گوید: عمده مسائلى که اسلام و مسلمانان با آن مواجه هستند، ریشه در موضوع مدرنیته دارد و نحله‏هاى فکرى متفاوتى در آن شکل گرفته است. از سوى اندیشمندان و سیاستگذاران غربى نگرش‏هاى مختلفى در باره اسلام مطرح شده و مى‏شود، مانند اسلام میانه، مسلمانان افراطى و طرح‏هایى مانند خاورمیانه بزرگ که شناخت یا بازنگرى براى آشنایى با ابعاد آنها و همچنین موقعیت خود، امرى ضرورى است.
دکتر «بهزادیان‏نژاد» معتقد است: گسترش سریع تکنولوژى اطلاعاتى و ابزارهاى دسترسى به آن، با تمامى ارزش‏ها و منافعى که مى‏توان براى آنها متصور شد، منجر به کاسته شدن اجماع فرهنگى در جوامع شده است. این تکنولوژى کارآمد سبب چنان تنوعى شده که براى افراد ناآشنا و کم‏اطلاع زمینه احساس بحران را فراهم مى‏کند و این گونه نشست‏ها با هدف ایجاد همگرایى و تلاش براى تقویت انسجام فرهنگى و ارتقاى مستمر آگاهى از اندیشه‏ها و تجربه‏هاى متفکران طراحى و اجرا مى‏شود.
رئیس مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانى سپس اضافه مى‏کند: نقش و جایگاه زنان در ابعاد مختلف مى‏تواند جزو موضوعات و مسائل مهم جهان اسلام قرار گیرد، چرا که برخى از اندیشمندان معتقدند مهم‏ترین چالش میان اسلام و غرب، مسئله جنسیت است که به تبع آن مسائل مختلفى مانند حقوق بشر، تعدد زوجات، ارث و ... مطرح مى‏شود و نیازمند تنویر افکار عمومى است.

ضرورت ایجاد ادبیات اندیشه زنان‏

اما دکتر «نژادبهرام» به عنوان دبیر علمى همایش، در سخنرانى خود به نکات دیگرى هم اشاره کرد: شرایط کنونى کشورهاى اسلامى به ویژه منطقه خاورمیانه و منطقه آسیا این الزام را براى جوامع ایجاد کرده که نسبت به اتفاقات جهان بى‏توجه نباشند.
وى افزود: تحولات فکرى و سیاسى رخ داده در جهان و تأثیر و تأثر آن با تحولات جهان اسلام سبب شده است تا بسیارى از رفتارهایى که پیش از این مورد انتقاد قرار نمى‏گرفت، مورد بازنگرى قرار گیرند.
به اعتقاد وى براى اینکه بتوان این جوامع را شناسایى کرد و پس‏زمینه فکرى رفتارهاى آتى را پیش‏بینى کرد باید تحولات کشورهاى اسلامى را مورد بررسى قرار داد.
دکتر «نژادبهرام» افزود: منظور ما از جهان اسلام، کلیه کشورهایى است که در آنها دولت اسلامى حکومت مى‏کند. به دلیل آنکه زیرساخت دینى دارند و بر مردم مسلمان حکومت مى‏کنند. بر این اساس داراى نوعى اقتدار و اتوریته هستند که قوانین دینى را چارچوب رفتارهاى اجتماعى افراد مى‏کنند. یعنى افراد حتى اگر قصد رفتار دینى نداشته باشند، باید در چارچوب قوانینِ مذهبى عمل کنند. در جهان اسلام و کشورهاى اسلامى که با این روند اداره مى‏شوند، هیچ جریانى تولید نمى‏شود مگر آنکه یک جریان فکرى جدید به وجود آید.
وى در بیان دلیل بررسى مسئله زنان در نشست یاد شده با اشاره به حساسیت موضوع زنان و ضرورت توجه جامعه به آن گفت: مسئله زنان، مسئله جامعه است نه فقط مسئله خودِ زنان. زنان بخش اصلى جامعه‏اند که باید نیازهاى آنان را شناخت و به آن پاسخ گفت.
دبیر علمى همایش گفت: زنان به مرحله‏اى از بینش و رشد رسیده‏اند که برخى رفتارهاى پیشین را نپذیرند. حداقل آنکه پرسش‏هایى در باره بعضى رفتارها در ذهن‏شان ایجاد شده و باید به آنها پاسخ داد. احساس مى‏شود زمان آن رسیده که در حوزه تئوریک نوعى ادبیات اندیشه زنان ایجاد شود که تمامى رفتارهاى گروههاى فکرى زنان در جهان اسلام را مورد بررسى و تحلیل قرار دهد. وى اظهار امیدوارى کرد که طى این نشست در چارچوب حوزه ایران بتوان حرکتى بنیادین آغاز کرد.
روشنفکرى دینى در ایران و کم‏توجهى به مسائل زنان‏
خانم دکتر «فاطمه صادقى» از اساتید دانشگاه آزاد اسلامى با ارائه مقدمه‏اى در ارتباط با رویکردهاى فکرى زنان در جهان اسلام به جریان‏هاى فکرى موجود با نگرش رویکردى به متن پرداخت و منظور خود را از «متن» کلیه متون اسلامى به ویژه قرآن ذکر کرد.
به عقیده وى جریان‏هاى فکرى زنان در جهان اسلام را مى‏توان به چند دسته مشخص تقسیم کرد که به اختصار موارد زیر را شامل مى‏شود:
1- فمینیسم سکولار: این جریان با تعریف پیچیده و یا تعریف بسیط از سکولاریسم قابل بررسى است و خود از جریان‏هاى فکرى متعددى تشکیل شده است.
2- سنت‏گرایان: اینان طیفى از محافظه‏کاران هستند که معتقدند در ارتباط اسلام با زنان مشکلى وجود ندارد و تنها کافى است که قوانین شرع به خوبى اجرا و رعایت شود. در این صورت است که زنان مشکلى نخواهند داشت. بررسى‏هاى تاریخى نشان مى‏دهد رگه‏هایى از این تفکر در ایران دوره مشروطیت وجود داشته است.
3- بنیادگرایى اسلامى: این تفکرى متفاوت از سنت‏گرایى است. به عبارتى بنیادگرایى رویکردى مدرن است که با سنت‏گرایى در تقابل است.
4- فمینیسم اسلامى: در ارتباط با این نگرش دو طیف وجود دارد. فمینیست‏هاى مسلمان که در ایران نمایندگان معدودى دارند. بحث اصلى در جهان اسلام همان فمینیسم اسلامى است که مى‏رود تا به عنوان یک جنبش، در سطح خاورمیانه از قدرت تأثیرگذارى زیادى برخوردار شود.
5- فمینیسم مسلمان: مى‏توان گفت فمینیسم مسلمان بیشتر یک جریان فکرى است، اما فمینیسم اسلامى یک جنبش است که به اعتقاد سخنران از پشتوانه نظرى کافى برخوردار نیست.
خانم دکتر «صادقى» افزود: به نظر من فمینیسم اسلامى از بُعد تئورى دچار فقر علمى است و در ایران از کمبود فکر رنج مى‏برد. براى مثال در ارتباط با مسئله حجاب دیدگاه خاصى ندارد و به طور کلى مى‏توان گفت که فمینیسم اسلامى رویکرد نظرى ندارد. اصولاً روشنفکرى دینى در ایران خود را ملزم و متعهد به بحث در باره مسائل زنان نمى‏بیند در حالى که در خاورمیانه عربى «بحث مسائل زن»، هسته اصلى مباحث و گرایش‏هاى روشنفکرى دینى است.
وى در ادامه خاطرنشان کرد: پیرامون فمینیسم مسلمان مباحثى وجود دارد و اصولاً مى‏توان فمینیسم مسلمان را به دو دسته تقسیم کرد: یکى متن‏گرایان و دیگرى زمینه‏گرایان.
متن‏گرایان کسانى هستند که «متن» یعنى قرآن و دیگر متون مقدس، تکیه‏گاه مستحکم و پشتوانه فکرى آنها است؛ در حالى که زمینه‏گرایان بر شرایط و بافت سیاسى و اجتماعى تأکید مى‏کنند. قابل ذکر است این دو جریان در واکنش به سه جریان سنت‏گرایى اسلامى، فمینیسم غربى یا فمینیسم استعمارى، و بنیادگرایى اسلامى شکل گرفته است.
وى تأکید کرد که مسئله اصلى هر دو جریان، «عدالت» است. به بیان دیگر، عدالت نقطه مشترک این دو جریان به شمار مى‏آید.
دکتر «صادقى» در بخش دیگرى از سخنان خود چهار ویژگى مشخص براى متن‏گرایان را شامل توجه به متن قرآن و پیراستن متن از تفاسیر و پیشداورى‏ها، در نظر گرفتن صرف و نحو و ظاهر آیه، تفکر در تفاسیر و پیدا کردن نقاط رویکرد و همزمان بودن متن دانست.
وى نتیجه گرفت که وضعیت زنان در جهان اسلام ارتباطى به متن ندارد بلکه ناشى از غلبه دیدگاه مردسالارانه در نگاه به متن است در نتیجه باید به متن برگشت. اما زمینه‏گرایان اختلاف زیادى با متن‏گرایان دارند.
به اعتقاد آنها متن زمانمند است و از رهیافت‏هاى هرمنوتیک استفاده مى‏کنند و معتقدند که متن ناهمزمان است و دوره زیست و حیات خود را دارد و با ما پیش نمى‏رود و متن، بى‏واسطه با ما سخن نمى‏گوید. همچنین معتقدند که پیشداورى‏ها وارد متن شده‏اند در نتیجه باید تکثر دیدگاهها را پذیرفت و بنابراین وحى هم مکانى و زمانى است.

جنبش زنان غیر قابل انتزاع از رویکردهاى دینى و ایدئولوژیک‏

خانم «محبوبه عباسقلى‏زاده» از دیگر سخنرانان این نشست بود. وى با تأکید بر اینکه تلاش‏هاى زنان مسلمان در سه دهه اخیر تلاش‏هایى شبیه به دیگر کشورهاى غربى یا آسیایى نبوده گفت: ما باید زمینه‏هاى سیاسى، دینى و تاریخى ایران را در این ارتباط مورد توجه قرار دهیم.
وى خاطرنشان کرد: جنبش زنان را نمى‏توان از رویکردهاى دینى و ایدئولوژیک منتزع کرد. بنابراین جنبش‏هاى فمینیستى و حرکت‏هاى اکتیویستى زنان در جهان اسلام بدون دیندارى قابل تفسیر نیست و دیندارى در کارکرد جنبش زنان مؤثر بوده است.
خانم «عباسقلى‏زاده» با اشاره به اینکه در جنبش‏هاى زنان جهان اسلام سه گفتمان غالب هویت‏گرایانه، تکلیف‏مدارانه و حق‏گرایانه وجود داشته، افزود:
تمام تلاش‏هایى که در حوزه کشورهاى مسلمان‏نشین در مورد زنان صورت مى‏گیرد از این سه گفتمان جدا نیست. حتى اگر بخواهیم به جنبش زنان در چند دهه اخیر در کشورهاى اسلامى نگاه کنیم، تقسیم‏بندى آنها به رویکرد و رهیافتى که به آنها مى‏نگریم بستگى دارد.
به نظر وى از چهار پنج دهه پیش به این سو که اسلام‏گرایى سیاسى وارد منطقه شده، نسبت تلاش‏هایى که زنان صورت داده‏اند با قدرت این سه گفتمان دیده مى‏شوند.
خانم «عباسقلى‏زاده» گفت: اولین گفتمانى که در ایران در دهه 50 مطرح شد، گفتمان هویت بود. گفتمان هویت بر اساس فضاى سیاسى و چالش مسلمانان مبارز با قدرت شکل گرفت که در آثار دکتر «شریعتى» دیده مى‏شود. آن دوره زمانى نشان‏دهنده این بود که یک جامعه حاشیه‏نشین به ناگاه بعد از حرکت‏هایى که در عرصه جنبش دانشجویى صورت گرفت، فعال شد. اما گفتمان «هویّت» زمانى شکل مى‏گیرد که اتوریته اسلامى در صحنه قدرت وجود ندارد و یا ضعیف است.
وى با اشاره به اینکه گفتمان هویت فرزند اسلام‏گرایى سیاسى تکثرگرا است، خاطرنشان کرد: گفتمان هویت در شرایط فعلى در ایران بسیار ضعیف است، چرا که این جریان خود را در حالت اقلیت نمى‏یابد. همچنین چالش گفتمان هویت در شرایط فعلى با جریان‏هاى یکسان‏سازى جهانى است. یعنى گفتمان هویت جنبش زنان مسلمان جریان ضد جهانى‏سازى است. بنابراین گفتمان منتقد جهانى‏سازى، محافظه‏کارى و نولیبرالى است. این گفتمان بخصوص در اقلیت‏هاى مسلمان بسیار دیده مى‏شود.
از نظر وى زنان هویت چندگانه‏اى دارند که گفتمان، هویت آنها را انکار نمى‏کند اما مسلمانى را در درجه اول قرار مى‏دهد.
خانم «عباسقلى‏زاده» افزود: گفتمان تکلیف‏گرا، فرزند اصول‏گرایى اسلامى است. این زنان به وضع موجود اعتراض دارند، اما از چارچوب شریعت فراتر نمى‏روند در حالى که خودِ شریعت را با گفتمان فقهى مورد توجه قرار نمى‏دهند. در این گفتمان زن مسلمان به دنبال پیدا کردن «من» خود نیست بلکه به دنبال تعریف بندگى خود در برابر خداست. بنابراین ماهیت این گفتمان، مفهوم عبودیت است. در این گفتمان هویت چندگانه قابل قبول نیست و اصلى‏ترین هویت، مسلمان بودن است که همه چیز بر اساس آن تعریف مى‏شود.
وى سپس با اشاره به گفتمان حق‏گرایانه گفت: کسانى که در گفتمان حق‏گرایانه قرار دارند، دیندار هستند و دین را به صورت مقوله‏اى فردى و خصوصى مى‏پذیرند ولى در ارتباط با قدرت سکولار هستند. سؤال اصلى در این گفتمان در مورد حق زن است. حق زن چیست؟
این گفتمان محصول تکثرگرایى دموکراتیک است و جریان آلترناتیو اسلام‏گرایى سیاسى است که به یک اتوریته مردم‏سالار تبدیل شده است. بر این اساس زنان شریعت را با نیازهاى خود تطبیق مى‏دهند و به معرفت‏شناسى دینى و حقوق بشر متوسل مى‏شوند. چالش اصلى این جریان با افراطگرایى دینى است.

تأثیر روش‏هاى حکومتى و اندیشه حاکمان در وضعیت زنان‏

خانم دکتر «عزت‏السادات میرخانى» استاد دانشگاه امام صادق(ع) سخنران دیگر همایش گفت: خاستگاه جنبش‏هاى زنان در طول تاریخ صد سال اخیر حاصل درونگاه آنها به «دین» و به «زن» است.
وى افزود: اندیشه‏ها و نگاهها به دین، جریان‏هاى فکرى متفاوتى را شکل داده است که مى‏توان آنها را به جمودگرا، سنت‏گرا، تجددگرا، تجددگراى دینى و اصول‏گرا تقسیم کرد.
«میرخانى» افزود: روش‏هاى حکومتى و اندیشه حاکمان نقش تعیین‏کننده‏اى در وضعیت زنان دارد. به اعتقاد وى نگاه جمودگرا و یا ظاهرگرا به دین و به تبع آن همین نگاه به زن سبب مى‏شد تا زن موجودیتى مستقل نداشته باشد، بلکه همچون ابزار باید از دریچه خانواده و یا شوهر خود به دنیا بنگرد. در عرصه سیاسى و اجتماعى هم باید کاملاً متأثر از فرهنگ اجتماعى و فرهنگ حاکمان باشد. اما نگاه سنت‏گرا تقدس ویژه‏اى هم براى مادر و هم براى زن در نظر مى‏گیرد و عمدتاً با نوع جمودگرا متفاوت است. در عین حال به زن نگاهى تکلیف‏گرا داشته است. این نگاه البته شاکله زندگى زن را در محدوده فردى او مى‏بیند، با ورود زنان به عرصه اجتماعى و سیاسى مخالفت مى‏کند.
این استاد دانشگاه گفت: در اندیشه تجددگرا عمدتاً چون روحیه انسان طالب تحول و نوع‏گرایى است روند نفوذ فرهنگ غرب در ممالک اسلامى با گرایش تعقل‏گرایى انسان در هم مى‏آمیزد و فرقى میان علم و دین، و دین و دنیا در ذهن او ایجاد مى‏شود بدون اینکه بخواهد بین این دو ارتباط برقرار کند. اما زن سنت‏گرا و یا جمودگرا با هر تحولى مخالفت مى‏کند.
وى ادامه داد: تجددگرایان اسلامى هم عرصه دیانت را به عرصه خصوصى محدود مى‏کنند ولى در عرصه حکومتى به عقلانیت محض معتقدند. از دید آنها دین زمانبردار است و زمینه‏هاى تاریخى دین تشخصى به آن مى‏دهد که بشر امروز با اندیشه عقل‏گرا و تجربه‏گرا نیازى به دین در عرصه اجتماعى ندارد. در این اندیشه هم زن منفعل و متأثر از اندیشه وارداتى است و نمى‏تواند استقلال خود را حفظ کند.
خانم دکتر «میرخانى» افزود: رویکرد اصول‏گرا دغدغه اندیشه شیعى داشته و متأثر از این اندیشه است. اندیشه اصول‏گرا هم الگوى نظرى و هم اصول عملى دارد و در آن زن استقلال خود را حفظ کرده و الگوهاى خود را از درون دین استخراج مى‏کند.

* * *

در این همایش، صاحب‏نظران دیگرى با دیدگاههاى مختلف سخنرانى کرده یا به نقد مقالات و نظرات ارائه شده پرداختند. به نظر مى‏رسید دیدگاهها و فاصله طیف‏هاى فکرى موجود در جریان تحولات سال‏هاى اخیر چه در داخل کشور و چه در جهان اسلام متفاوت و افزون شده است، اگر چه بنا بر تحلیلى این اتفاق بیش از خارج در داخل رخ داده و به عکس آن در بعضى جوامع مسلمان بنا بر مقتضیات موجود، گام‏هایى در جهت همگرایى برداشته شده است.
در ایران اما بیشتر شاهد افتراق‏ها بوده‏ایم به ویژه اینکه تغییر و تحولات سیاسى کاملاً بر این موضوع مؤثر بوده، به رغم اینکه چنین روندى ظلم مضاعف بر زنان و سبب پیچیده شدن مشکلات آنان در عرصه‏هاى خانواده و اجتماع خواهد شد.
برگزارى نشست‏هایى که نمایندگان جریان‏هاى فکرى موجود بدون پیشداورى نسبت به یکدیگر در آن حضور یابند و پیش از شرکت در مباحث، خود را ملزم کنند که ذهن و دل را از دانسته‏هاى قبلى پاک کرده و به سخن یکدیگر توجه کنند تا زمینه‏هاى همکارى و همفکرى در این موضوع مهم فراهم آید، بسیار مهم است. در غیر این صورت در حالى که زنان در جهان اسلام مسیرها و روندهایى را براى خود ترسیم و تعیین مى‏کنند و به پیش مى‏روند، ما درگیر اختلافاتى خواهیم بود که بى‏نتیجه تداوم مى‏یابد. در این حال جامعه زنان ما راه خود را مى‏رود و اندیشمندان‏مان راههایى دیگر را؛ بسیار متنوع و بسیار متفرق!