فرشته محافظ
اکرم جمشیدیان
«اِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیها حافِظ؛
نیست کسى مگر آنکه بر او فرشتهاى محافظ است.»
- آیا مرا مىشناسى؟ یا تا کنون صداى مرا شنیدهاى؟ مىگویى: نه ...
اما اگر بر خاطرات خود مرور کنى، لحظاتى را به یاد مىآورى که در آستانه خطر قرار داشتى اما نیرویى نامرئى به صورت معجزهآسایى تو را محافظت کرد و از گزند حادثه نگه داشت.
آرى. من فرشتهاى از فرشتگان پاک خدا به نام «فرشته محافظ» تو هستم. از لحظهاى که تو پا به عرصه حیات گذاشتى، از بارگاه ملکوتى خداى مهربان تو مأموریت یافتم تا مراقبت از تو را به عهده گیرم و از آن لحظه پیوسته در کنار تو هستم و به هر صورت که بتوانم گاه تنها و گاه با دیگر دوستانم به یارى تو مىشتابم. ما فرشتگان کارگزاران پنهانى خداوند بر روى زمین هستیم. از نظر تعداد و جمعیت فوقالعادهایم به حدى که در آسمانهاى بیکران خداوند کوچکترین جایى نیست مگر اینکه فرشتهاى در آن مشغول حمد و تسبیح و یا رکوع و سجود در برابر عظمت خداى کریم است. شما انسانها از خاک و جنیان از آتشند اما حقیقت وجودى ما چندان معلوم نیست. بعضى خلقت ما را از نور مىدانند اما هر چه هست ما از ماده و خصوصیات آن کاملاً بیگانهایم، به همین دلیل تغییر و تبدیل، خوردن و آشامیدن و تولیدمثل نداریم بلکه تنها با نسیم عرش الهى زندهایم. شما انسانها تصویر ما را در قالب چهره زنانى زیبا و معصوم با بالهایى بزرگ ترسیم مىکنید اما ما پر و بال نداریم. چون اصولاً جسم نیستیم. شاید اصطلاح بال، نمادى از قدرتى است که خداوند به ما ارزانى داشته و هر کدام از ما به نسبت وظیفه تعداد بیشتر و یا کمتر از آن بهرهمندیم و با آن وسیله به آسمان صعود کرده و یا به زمین مىآییم.
علاوه بر من براى هر کدام از شما دو فرشته نویسنده بلندمرتبه نیز هستند که با دقت و نظم خاصى سخنان و اعمال شما را ثبت و ضبط مىکنند. در طبیعت نیز ما تلاشهاى زیادى داریم. آوردن دانههاى باران بر هر نقطهاى از زمین، حرکت دادن ابرها، وزیدن بادها، لقاح گیاهان، محافظت از کوهها و بسیارى از امور دیگر بر عهده گروههاى مختلفى از ماست. همه ما با تمام قدرت و در یک نظم و انضباط بسیار دقیق در هر لحظه با آمادهباش کامل منتظر فرمان بوده و سپس با سرعت و سبقت بر یکدیگر به اجراى آن مىپردازیم. هرگز سستى، خستگى و یا نافرمانى در کار ما نیست. همه معصوم، پاک و بىگناهیم. در موارد خاصى مثل شبهاى قدر و یا در شب و روزهاى جمعه و در حوادث مهم و یا در مواقعى که پیامبران و صالحان و مؤمنان دست به دعا برمىدارند به فرمان خدا براى یارى و کمک آنان مىشتابیم. تو در کتابهاى آسمانى خصوصاً قرآن مجید مطالب بسیارى در مورد ما و همچنین نمونههاى زیادى از این یارى و بشارت فرشتگان بر پیامبران و نیکان را مىتوانى مطالعه کنى.
من و دوستانم پیوسته در کنار تو هستیم. از سخنان، اعمال و افکار شما اطلاع داریم اما شما نمىتوانید ما را ببینید. ما پیوسته در گوش و دل شما زمزمه لطیفى داریم و شما را به خیر و نیکى و اطاعت خداوند دعوت مىکنیم. اما در مقابل ما رقبایى از فرزندان شیاطین داریم که با ما در مبارزهاى سخت و دایمى هستند و در گوش دیگر تو وسوسه به گناه و غفلت و بدى دارند. تا تو چه کنى؟ و به کدام سخن گوش فرا دهى؟ گاهى وقتى من با تو سخن مىگویم، انگار که تو در خواب عمیقى یا مستى؛ هر چه مىگویم نه جوابى و نه عکسالعملى. تو سرگرم کار خودت هستى و محاصره شیطانى و از آنجا که طبیعت من با تاریکى و ظلم و گناه هیچ هماهنگى ندارد از تو دور مىشوم. بسیار نگرانم، احتمال حادثه یا خطرى براى تو هست. چه کنم؟ من دعا مىکنم و با دوستانم از خداى مهربان براى تو طلب آمرزش مىکنیم. آن زمان تو مورد لطف و بخشش قرار مىگیرى. نام خدا را بر زبان جارى مىکنى و از شر شیاطین به خدا پناه مىبرى، دشمنان تو همه پا به فرار مىگذارند. ما شاد و خوشحال مىشویم. گویى تو از خواب بیدار شدهاى و دوباره در کنار تو هستم. از امروز، نامى براى من انتخاب کن. با من سخن بگو، اگر نمىتوانى مرا چنین نزدیک احساس کنى برایم نامه بنویس. یقین بدان که ما از یاران و نزدیکان تو در دو جهان هستیم. شاید گفتگوى امروز من براى تو انگیزهاى باشد براى مطالعه و تفکر در پدیدههاى مختلفى که در اطراف توست تا بیشتر بیندیشى و با خود زمزمه کنى:
اى خداى من، اى معبود یگانهام، بنازم دستگاه کبریایى و جلال و عظمت تو را با این کارگزارانت، تو چه مهربانى، چه لطفهاى پنهان و آشکار در حق من دارى، من با این ناتوانى و عجز در مقابل باران لطف و مرحمت و محبت تو چه کنم؟
(برداشت از آیه 4 سوره مبارکه طارق و آیات متعدد دیگر در مورد فرشتگان)