نویسنده

 

نگاره‏هاى چوب‏ دیدارى از نمایشگاه معرّق چوب‏

مسعوده کرمى‏

وارد نمایشگاه که مى‏شوى، ناخودآگاه تحت تأثیر تابلوهاى تمام چوب و به اصطلاح هنرى، «معرق» قرار مى‏گیرى. بى‏اختیار بوى چوب را حس مى‏کنى، با اینکه مى‏دانى این حس با واقعیت مطابقت ندارد اما نفس عمیقى مى‏کشى و جلوى اولین تابلو مى‏ایستى. هر تابلویى جلوه‏اى از طبیعت و حیات وحش است و گاه گریزى مى‏زند به فضاى شعر و ادبیات. نمایشگاه مجموعه‏اى است از آثار هنرمند جوان «مریم یعقوبى» 25 ساله و فارغ‏التحصیل رشته صنایع دستى از دانشگاه الزهرا که آثار معرقش را در کنار کارهاى حجمى و مجسمه‏هاى چوبى به نمایش گذاشته است. همین که هنرمند در کنارمان حاضر مى‏شود و با گشاده‏رویى سلام مى‏کند، به این مى‏اندیشى که عاقبت خیاط هم در کوزه افتاد. خانم «یعقوبى» که پیش‏تر با «پیام زن» در بخش «دختران بهار» نیز همکارى داشته، اینک در کوزه «دیدار» افتاده و قرار است از زبان وى با هنر معرق آشنا شوى.
او که کارشناس رشته صنایع دستى با گرایش چوب و متخصص معرق چوب به سبک تفکیک رنگ است، مى‏گوید:
«پس از قبولى در رشته صنایع از طریق کنکور وارد دانشگاه شدم. بعد از گذراندن برخى واحدهاى عمومى صنایع دستى مثل طراحى، طراحى سنتى، قلم‏زنى، بافت گلیم و ... که در دو سال اوّل تحصیل بود، از میان گرایش‏هاى مختلفى چون سفال، فرش، چوب و ... که از سوى دانشگاه ارائه مى‏شدند گرایش چوب را انتخاب کردم.»
انتخاب رشته درسى‏ات با آشنایى قبلى و برنامه‏ریزى بود یا به صورت اتفاقى؟
طراحى را پیش از کنکور نزد اساتیدى چون آقایان گل‏محمدى، سلیمانى، ایرانى و عزیزى، نیز خانم ضیغمى آموزش دیدم. آشنایى با طراحى و برخى دیگر از رشته‏هاى هنرى مثل گرافیک و طراحى صحنه تئاتر در انتخاب رشته صنایع دستى نقش بسیارى داشت. در واقع رشته را آگاهانه و با آشنایى قبلى انتخاب کردم و به جرئت مى‏گویم اگر یک روز قرار شود دوباره در کنکور شرکت کنم، باز همین رشته و گرایش را انتخاب مى‏کنم.

آشنایى دانش‏آموزان با فنون و هنرهاى مختلف پیش از انتخاب رشته تحصیلى و ورود به دانشگاه، چقدر در انتخاب راهى که مى‏خواهند طى کنند، تأثیر دارد؟

بر اساس تجربه شخصى‏ام به این نتیجه رسیده‏ام که آشنایى با هنرها، فنون و مشاغل مختلف قبل از ورود به دانشگاه و کلاً پیش از رسیدن به مرحله تصمیم‏گیرى‏هاى شغلى و تحصیلى بسیار مفید است چرا که در جریان آشنایى، افراد نسبت به ذوق، استعداد و علاقه‏مندى‏هاى خود آگاهى پیدا مى‏کنند و براساس استعداد و علاقه، راه خود را انتخاب مى‏کنند. مسلّم است زمانى که عشق و توانمندى باشد موفقیت نیز حاصل خواهد شد. به همین جهت معتقدم مدارس و دستگاههاى مسئول باید در جهت معرفى هنرها و فنون مختلف فعالیت کنند؛ اردوها و برنامه‏هاى آموزشى و بازدید از نمایشگاههاى مختلف علمى و هنرى براى دانش‏آموزان تدوین کنند، نیز چشم‏انداز روشنى را از زمینه‏ها و رشته‏هایى که دانش‏آموزان مى‏توانند در آنها فعالیت کنند، به آنها ارائه دهند.

کمى از موضوع اصلى دور افتادیم. حالا «معرّق» را برایمان تعریف کن.

برش قطعات مختلف از چوب‏هاى خودرنگ بر اساس طرح موجود و چیدن آنها در کنار یکدیگر و ایجاد تصویرى موزون و واحد را معرق گویند.

قدمت این هنر به کجا و چه زمانى برمى‏گردد؟

قدمت آن بر اساس کاوش‏هاى باستان‏شناسى شهر سوخته زابل و یافت شدن یک قطعه شانه چوبى که به روش جایگزینى نقوش هندسى بر آن نقش کرده بودند، به حدود پنج هزار سال پیش برمى‏گردد.

معرق داراى سبک‏هاى مختلفى است؟

با گذشت قرن‏ها این هنر از لحاظ طرح و فن، دستخوش دگرگونى‏هاى بسیارى گشته است. در ایران هنرمندان معرق به دو روش سنتى و تفکیک رنگ در این عرصه فعالیت مى‏کنند. در شیوه سنتى مرزبندى بین قطعات چوب توسط دیسن‏هاى خطى انجام مى‏گیرد و معمولاً از تعداد چوب‏هاى خاص و محدود استفاده مى‏شود. در این شیوه عمق، بُعد، کنتراست، هارمونى و نورپردازى جایى ندارد؛ درست بر عکس شیوه تفکیک رنگ که در آن مباحثى چون پرسپکتیو، کنتراست، ترکیب‏بندى، استفاده بجا از بافت چوب، نورپردازى و توجه به دانش طراحى از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است. در شیوه تفکیک رنگ، مرزبندى قطعات بر اساس تفکیک رنگ‏ها صورت مى‏گیرد و از انواع مختلف چوب مثل نارنج، پرتقال، گردو، عناب و ... بر اساس تُنالیته و رنگ‏بندى‏ها استفاده مى‏شود.

چوب‏ها به صورت طبیعى رنگ‏هاى متفاوتى دارند؟

بله، مثلاً چوب گردو ممکن است ده تنالیته مختلف رنگى داشته باشد. پیدا کردن دو تکه چوب همرنگ و هم‏بافت کار بسیار مشکلى است.

طیف مختلف رنگ در معرق حُسن به حساب مى‏آید یا مشکل و مانع؟

براى ما که به سبک تفکیک رنگ کار مى‏کنیم، حسن به حساب مى‏آید.

در هنر معرق، چه شیوه سنتى و چه تفکیک رنگ، آیا از رنگ‏هاى مصنوعى هم استفاده مى‏شود؟

نباید استفاده شود چرا که با اصول هنرى معرق مغایرت دارد. اما گاهى در برخى آثار خصوصاً به شیوه سنتى این مسئله دیده مى‏شود که البته بر خلاف اصول هنرى معرق است.

به نظر مى‏آید در کار هنرى و آثارت روى مسئله توجه و تقیّد به اصول، تأکید زیادى دارى. فکر نمى‏کنى این مسئله مانع خلاقیت هنرمند مى‏شود؟

هنرمند باید خلاقیتش را در چارچوب صحیح که اصول کار است پیش ببرد. خلاقیت در کار من بیشتر برمى‏گردد به انتخاب سوژه و شیوه عکاسى‏ام، که دقت شود این عکس نیز طبق اصول عکاسى و مورد تأیید باشد و سپس به عنوان مدل کارم مورد استفاده قرار گیرد.

در بین آثارت، برجسته‏کارى هم دیده مى‏شود. لطفاً در این خصوص توضیح بده.

معرق برجسته نوعى سبک در معرق است که در آن چوب‏هاى معرق را پلان پلان روى هم قرار مى‏دهیم تا به ضخامت و پلانى که مى‏خواهیم برسیم؛ چیزى حدود هشت پلان، بعد طرح مورد نظرمان را روى پلان‏ها چیدمان مى‏کنیم. البته این شیوه در سبک تفکیک رنگ مورد استفاده قرار مى‏گیرد.

به نظرت هنر معرق در مناطق مختلف کشور، داراى ویژگى‏هاى خاص و متفاوت است؟

فکر نمى‏کنم تفاوت چندانى باشد.

معرق کشورمان با سایر کشورها چطور، آیا تفاوت خاصى در آنها دیده مى‏شود؟

نقطه قوّت کار هنرمندان خارج از کشور، استفاده مناسب و خوب از بافت چوب است؛ یعنى آنها مى‏سنجند چه چوبى با چه بافتى براى مثلاً القاى حس آب یا آسمان مناسب است!

از فعالیت‏هاى جنبى دیگرت بگو. رشته هنرى دیگرى را هم دنبال مى‏کنى؟

طراحى و عکاسى را هم دنبال مى‏کنم، البته نه به صورت حرفه‏اى. آشنایى‏ام با این دو رشته هنرى، نقش بسزایى در موفقیتم در زمینه معرق داشته است.
در نمایشگاه میراث فرهنگى تهران در سال 83 آثارم به عنوان آثار برگزیده مورد تجلیل قرار گرفت. در سال 84 نیز در فستیوال هنرهاى سنتى، آثارم برگزیده شد و مورد تقدیر قرار گرفت.

وجه تشابه آثارت در دو جشنواره چه بود که موجب موفقیتت شد؟

فکر مى‏کنم اورژینال بودن آثار و نیز تکنیک‏هایى که به خوبى پیاده شده بودند نقش اساسى داشتند.

اثر اورژینال در رشته شما چگونه تعریف مى‏شود؟

اثرى که تمامى مراحل آفرینش آن اعم از سوژه‏یابى، عکاسى، طراحى و ... توسط خودِ هنرمند انجام گرفته باشد.

مراحل شروع کار از ابتدا تا انتها به چه صورتى است؟

ابتدا طرح را از روى عکس و یا کار آماده‏اى که قبلاً طراحى شده است براى کار انتخاب مى‏کنیم، سپس کاغذ طراحى را روى تخته سه‏لایى مى‏چسبانیم و سه‏لایى را روى «زیر کار» که بسترى براى اجراى کار معرق است مى‏چسبانیم. این بستر معمولاً از نئوپان مى‏باشد. سپس بسته به طرح، چوب‏هاى مناسب با استفاده از تکنیک خاصى انتخاب مى‏شود. در این انتخاب بافت، رنگ و جنسیت چوب بسیار مهم است. بعد کل طرح روى سه‏لایى که تکه تکه شده بسته به کنتراست و هارمونى طرح و حتى سایه‏هاى آنها با چوب مناسب جایگزین مى‏شود.
معمولاً از چوب درختان پرتقال، افرا، عناب، نارنج، گردو، کى‏کم، عرعر، زرشک و ... براى کار معرق استفاده مى‏شود. چوب‏ها هم بسیار کمیاب و گران هستند و توسط دلالان دست به دست مى‏شوند.
سپس بسته به طرح اطراف کار، زه و حاشیه درست مى‏کنیم. مرحله بعدى، پلى‏استر زدن به کار است که براى محکم شدن چوب‏ها مى‏باشد. پلى‏استر را هم مى‏توان آماده خرید و هم با مهارت خاصى با استفاده از مواد سازنده‏اش به صورت دست‏ساز ساخت.
پس از اینکه پلى‏استر به کار زده شد، مرحله ساب‏زنى فرا مى‏رسد و با دستگاه پولیش سطح چوب‏ها آن قدر سابیده مى‏شود تا سطح همه قطعات چوبى به اندازه نازک‏ترین و صاف‏ترین چوب برسد. این کار بسیار مشکل است و مراحل زیادى دارد. باید از سنباده‏هاى زبر تا نرم کار ساب‏زنى ادامه پیدا کند. بعد که تابلو صیقلى شد با دستگاه لرزان، خراشیدگى‏ها و تکه‏هاى کوچک چوب کاملاً برطرف شده و کار صاف مى‏شود.
در مرحله آخر با اسپرى سیلر کیلر که براى حفاظ چوب است کار تمام مى‏گردد و براق‏کننده به تابلو زده مى‏شود و بر حسب کار، قاب مناسب انتخاب و یا ساخته مى‏شود.

با توجه به این مراحل آیا هنرمندان این رشته بازار کار خوبى دارند؟

خیر. فرهنگ‏سازى لازم براى کار معرق نشده، متأسفانه آموزش‏هاى ضعیف و کارهاى نه چندان قوى که توسط تازه‏کارها ساخته مى‏شود قیمت را بسیار پایین مى‏آورد. عموم خریداران که خیلى متوجه جزئیات کار نمى‏شوند ترجیح مى‏دهند کارهاى ارزان‏تر را بخرند؛ این مسئله موجب مى‏شود بازار کار حرفه‏اى معرق پایین بیاید. در نتیجه هنرمندان به فکر این هستند که کارشان را براى بازارهاى خارجى بفرستند که متأسفانه کارت بازرگانى با مشکلات بسیار صادر مى‏شود؛ در ضمن مالیات زیادى هم در گمرک به کار تعلق مى‏گیرد. همه اینها در حالى است که هنرمند نه بیمه شده و نه مى‏تواند براى کارش وام درستى بگیرد!

به طور نمونه یکى از کارهایتان قیمتش چقدر است؟

تابلویى که از یک ببر کار کرده‏ام حدود سیصد هزار تومان پول وسایلش شده و قیمت کارشناسى آن یک و نیم میلیون تومان است ولى قیمت فروش هشتصد هزار تومان اعلام شده که باز خریدارى ندارد در حالى که چندین ماه کار برده و لااقل یک ماه به صورت مستمر روى آن کار شده است.

چه ویژگى در هنر معرق، شما را جذب مى‏کند؟

همین که بتوانى مصنوع و آفریده‏اى را نقش بزنى، لذت خاصى به انسان دست مى‏دهد. از طرف دیگر پیچیدگى کار، تکنیک‏هایى که در آن مى‏توان به کار گرفت. در حین کار نوعى حس و حال معنوى به آدم دست مى‏دهد، نیز در مى‏یابى با همه تلاش و توجهت باز اثر هنرى‏ات چقدر با طبیعت و حقیقت خلقت فاصله دارد و در مقابل آفرینش خداوند بسیار فرومایه و نازل است؛ همین تفکر حس معنوى خاصى را به آدم القا مى‏کند که وصف‏ناپذیر و شگرف است.

* * *

وقتى به تنوع رنگ‏ها، ظرافت نقش‏ها و ترکیب زیباى چوب‏ها که در کنار هم قرار گرفته و تابلویى را خلق کرده‏اند نگاه مى‏کنى، به این مى‏اندیشى که این هنرمند جوان، طبیعت کوچکى را در اولین نمایشگاه انفرادى‏اش گرد آورده، جالب است که مصالح کارش را هم از طبیعت گرفته است.
براى این هنرمند و تمامى هنرمندان جوان کشور آرزوى موفقیت داریم.