حیات ابدى (1)
اکرم جمشیدیان
آیا تا کنون به زندگى ابدى و حیات جاوید اندیشیدهاى؟
انسان از لحظه آغازین حیات سوار بر ارابه زمان به سوى ابدیت مىشتابد و زندگى او در دامان این ارابه تندرو و هماهنگ و همگون با آن شکل مىگیرد. با تابش اولین اشعههاى طلایى خورشید روز آغاز شده و زمینه کار و تلاش فراهم مىگردد و در هنگام غروب، شب آرام آرام با چادر سیاه خود همه جا را پوشانده، سکون و آرامش خواب را به ارمغان مىآورد. ثانیهها و دقیقهها، روزها و شبها که چون برق و باد مىگذرند بر آمده از چرخش زمین به دور خود هستند و زمین علاوه بر این حرکت پیوسته بدون درنگ عاشقانه به دور خورشید مىگردد تا نور و حرارت و شور و حیات براى ساکنان خود بگیرد و ماهها، فصلها و سالها را رقم زند. انسان جستجوگر سر بر آسمانى آبى و رو به آینده دارد. بر فراز او آسمان بیکران با مجموعهاى عظیم از کهکشانها و ستارهها و سیارات وجود دارد که علىرغم گستردگى و عظمت خود با نظم و انضباطى بسیار دقیق و با محاسبات ثانیهاى در حرکتند و این ظرافت در عین وسعت حکایت از وجود خالقى بس قادر و توانا دارد که هیچ زبان و قلمى را توان وصف او نیست.
حس کنجکاوى و عشق به دانستن بیشتر، دانشمندان را به تلاش و کوششى خستگىناپذیر کشانده و نتیجه این تحقیقات، اطلاعات باارزش و فرضیههایى است که در مورد حیات و زندگى در کرات دیگر آسمانى، سرنوشت نهایى جهان و ... ارائه کردهاند.
بر اساس این تئورىها جهان در آینده در انتظار انفجارى مهیب و عظیم است که این سیستم و نظم کلى آن را در هم خواهد ریخت. به عنوان نمونه خورشید ستاره جوشان و خروشانى است که سخاوتمندانه حرارت و انرژى در اطراف خود نثار مىکند و بر خلاف عادت بر حجمش افزون مىگردد تا روزى به حد انفجار رسیده و این چراغ فروزان تاریک شود.
از آنجا که ما به وسیله ابزارهاى حسى چون چشم و گوش ظاهرى خود نمىتوانیم حقایق واقعى این جهان را درک کنیم و از طرفى صحت فرضیههاى علمى را نیز آینده باید بر ما روشن کند و استدلال و اصول و منطق نیز در این مورد چندان کارى از پیش نمىبرد ما نیاز به یک منبع مطمئنترى داریم تا از حقایق غیبى و آینده اطلاعاتى به دست آوریم و تنها راه باقیمانده براى ما کلام خداوند از راه وحى است که باید با معرفت و دلى پاک و یقین قلبى آن را شنید و با جان و دل پذیرفت. حال ما با وسعت دید محدود در مقابل زندگى جاوید و ابدى آخرت حال ما چون حالت جنینى است که در تاریکىهاى شکم مادر قرار گرفته و هر چه از آسمان آبى، زمزمه رود، غذاهاى لذیذ و گرمى آغوش مادر به او گویند نمىتواند تصور کامل و جامعى از آن داشته باشد تا زمانى که خود قدم به این جهان گذارد و آن را درک کند. در حقیقت این چشم دل است که باید ببیند و گوش جان است که باید بشنود و به این امید دل به آیات الهى بسپارد تا ببیند خداوند در قرآن مجید آن روز موعود و حادثه عظیم و انفجار مهیب را چگونه توصیف مىکند.
«هنگامى که ناگهان در صور دمیده شود و هر آنچه در آسمانها و زمین است بیهوش گشته و در وحشت فرو روند، آسمان شکافته شده و چون فلزى گداخته گردد و مانند پیچیدن طومارى در هم پیچیده شود. دریاها فروزان شده و خورشید و ماه تاریک شده و جمع گردد، ستارهها فرو ریزند. زمین به شدت بلرزد، کوهها به حرکت در آیند و از جا کنده و در هم کوبیده و به تلى از شنهاى متراکم تبدیل شوند و سپس به صورت غبارى پراکنده در آمده و چون پشم زده شده در فضا پخش شوند و تنها رنگى از آنها دیده شود و به صورت سرابى به نظر آیند. ما (خداوند) همه را بر باد دهیم و زمین صاف و هموار شود.»(1)
دقت در فرازهاى آیات بالا نشان مىدهد که مرحله اول رستاخیز پایان زندگى و شکل کنونى حیات است که با انفجارهاى عظیم کرات مختلف و ایجاد موجهاى انفجار عظیمتر بُعد زمان و مکان را در هم مىشکند و طومار حیات و هستى را در هم مىپیچد که هیچ موجود زندهاى را توان تحمل آن نیست.
اما مرحله دوم که بار دیگر با دمیدن صور دوم ناگهان شروع مىشود، آغاز و فریاد بیدارى و حیات زندگى ابدى و جاودانى است و همه جنبندگان زنده شده گرد هم مىآیند تا سرنوشت نهایى آنها مشخص گردد.(2)
براى اثبات موضوع معاد و تحقق حیات ابدى، پیوسته در آیات قرآن موضوع هدفمند بودن زندگى و خلقت جهان هستى، نشان دادن قدرت و علم خداوند، آفرینش اولیه انسان از نطفهاى بىمقدار، زندگى و رستاخیز گیاهان در این جهان، رستاخیز انرژىها و نهایتاً عدل و رحمت خداوند و عشق به بازگشت انسان به جایگاه حقیقى و واقعى خود یعنى کمال مطلق و قرب خداوند مطرح شده و ما را به تفکر و تعقل در آیات خود فرا خوانده است. براى نشان دادن اهمیت و ویژگىهاى این روز بزرگ هفتاد نام مختلف چون روز قیامت، بعث، یومالحساب، آخرت، یومالدین، یومالجمع، یومالفصل، یومالخروج، یومالخلود (جاودانگى)، یومالحسرة، یومالمشهود و ... بر آن نهاده است. در دیگر آیات الهى سخن از «ایجاد آسمانهاى نوین و زمینى به غیر این زمین و گشوده شدن درهاى آسمانها و ملکوت الهى بر خاکیان و روشن شدن این زمین به نور پروردگار و قرار گرفتن کتاب و میزان و آمدن پیامبران و شهدا و احاطه صحراى محشر توسط صفهاى فرشتگان» حکایت دارد و نشان مىدهد که اجراى همه برنامههاى مربوط به چنین روزى بزرگ همه به کارگزارى فرشتگان الهى انجام مىپذیرد و این مأموران وظیفهشناس با نظم و دقت خاص و اطاعت فرمان پروردگار خود کارگزارى روز حق و عدالت و حساب و میزان و اداره بهشت و جهنم را به عهده دارند. اما پاسخ اینکه آیا دیگر موجودات به جز انسان در قیامت جمع مىشوند در حالى که آنها تکلیف و وظیفهاى ندارند؟ و سرنوشت انسان و حالات او در طى این دو مرحله چگونه است؟ به امید پروردگار در شماره آینده خواهد آمد.پىنوشتها: -
1) قسمتهاى داخل گیومه ترجمه آیات قرآن است.
2) سوره شورى، آیه 29.