آزمون و خطا؛ نه!
یکى از مواردى که آموزش آن بسیار مهم و ضرورى است، آشنا کردن افراد خانواده به لزوم احترام گذاشتن و حفظ حریم همدیگر است. متأسفانه در بسیارى از خانوادهها مشاهده مىشود اعضاى خانواده به راحتى دیوارهاى احترام و حرمتها را میان خود شکسته و با کلامهاى آزاردهنده و رفتارهاى ناخوشایند و نامطلوب موجبات کینه و نفرت از هم را فراهم مىآورند. البته آنان غالباً به دلیل ارتباطات عاطفى بلافاصله پشیمان شده و تلاش مىکنند تا به نحوى جبران نمایند. پرواضح است تکرار این بدزبانىها و حریمشکنىها عواقب جبرانناپذیرى به دنبال داشته و به بنیادهاى زندگى مشترک لطمات زیادى وارد مىآورد.
عکس این موضوع زمانى اتفاق مىافتد که در حریم مقدسى به نام خانواده و به عنوان مهمترین هسته تربیتى، مسائل و موارد اختلافبرانگیز از طریق خودِ اعضاى خانواده و در محیطى عاطفى و محبتآمیز و با گفتگو یا مشاوره حل و فصل شود. در مرحله بعدى، بزرگان و ریشسفیدان ایفاى نقش نموده و راهکارهاى قانونى در اختلافات و تنشهاى خانوادگى که پیامدهاى روحى ناگوارى بر تمامى اعضاى خانواده دارد به عنوان نهایىترین مرحله و راهى ناگزیر مد نظر داشته باشند.
اتخاذ روشهاى منطقى و عقلانى مىتواند به میزان قابل توجهى از پیامدهاى ناشى از اختلافات خانوادگى بکاهد و این موضوع با توجه به رابطه همخونى، انگیزههاى عاطفى و زیستن زیر یک سقف مىتواند سبب شود که اختلافات از طریق گذشت و عفو به صلح و آشتى منجر شود. اصولاً سعى در راضى نگه داشتن همه و نادیده گرفتن راه و هدفهاى خود، فرمول شکست خوردن است. اعضاى خانواده و بخصوص زن و شوهر نباید بر مسائل سطحى زندگى توجه و تأکید داشته باشند و در تعامل با دیگران و بخصوص اعضاى خانواده سعى کنند بیشتر روى شباهتها تمرکز داشته باشند تا تفاوتها. به عبارت دیگر تا مىتوانند از به کارگیرى واژه «من» بکاهند. در این صورت بخشیدن و فراموش کردن اشتباهات طرف مقابل راحتتر و سریعتر اتفاق مىافتد. البته نباید فراموش کرد که اولین قدم جهت استمرار محبت و تفاهم میان زن و شوهر، انتخاب صحیح همسر است. بنابراین امر ازدواج باید با عقلانىترین شیوه ممکن صورت پذیرد. برخورد صادقانه و دور از ریا، نفاق، دروغ و پرهیز از اعمال تصنّعى به زن و مرد کمک خواهد کرد تا دور از تحمیل تصمیمگیرى نمایند.
موضوعاتى همچون زیبایىِ ظاهر، ثروت و مکنت حتى تأکید بیش از حد و غیر منطقى بر مدرک تحصیلى نمىتواند ملاکهاى قابل اتکایى براى تداوم زندگى مشترک باشند چرا که کسب و یا به دست آوردن این قبیل ویژگىها و امتیازات چندان سخت و یا غیر ممکن نیست لکن آنچه به دست آوردنش تا حدى غیر ممکن مىنماید، مسائل معنوى و روحى و تصحیح رفتارها است که فرد با آن الگوها بزرگ شده و پرورش و تربیت یافته است.
بدیهى است تغییر در روحیات و رفتارهاى طرف مقابل سخت و دشوار و نیازمند زمانى طولانى مىباشد. در این حالت زن یا شوهر پس از مدتى از ادامه ایجاد تغییر در همسر عاجز و درمانده شده و کار را رها مىکند. بدیهى است نقطه شروع تنش و مشکلات از آن زمان آغاز خواهد شد.
افراد خانواده و بخصوص زن و شوهر الزاماً باید به حفظ حریمها و حرمتها پاىبند بوده، عقلانى بیندیشند و از عواطف و احساسات خود بهجا و بهموقع استفاده کنند. در غیر این صورت فردى که در ارتباط با مهمترین رویداد زندگىاش یعنى ازدواج، شتابزده و با ظاهربینى عمل مىکند در رابطه با طلاق و جدایى نیز با خشم و پندارهاى تند و توأم با سطحىنگرى رفتار خواهد کرد و این زنجیره اشتباه و غفلت مدام در زندگى وى تکرار شده و به انحاى مختلف و شکلهاى متفاوت ادامه خواهد یافت. آرى، تجربه آزمون و خطا در مورد ازدواج و زندگى مشترک پذیرفتنى نیست چرا که انسانها عمرى کوتاه و فرصتى اندک براى «با هم بودن» و «درست زندگى کردن» دارند.