در حسرت نان سالم


 

در حسرت نان سالم‏

ساتیش کومار(1)

اگر چه در حال حاضر نان به صنعتى بزرگ تبدیل شده است، اما نباید مطمئن باشیم که همچنان فواید این نان براى ما زیاد است. یک مسئله بدیهى است و آن هم اینکه امروزه میزان آلودگى یک تکه نان بیش از مواد غذایى آن، سود مالى آن بیش از ارزش غذایى و مواد شیمیایى آن بیش از مزه آن است.
دیگر آن دورانى که وقت کافى داشتیم تا نان مورد نیاز خود را تهیه کنیم، سپرى شده است؛ دورانى که بوى نان تازه همه فضاى آشپزخانه‏ها را فرا مى‏گرفت و نان در اشکال مختلف آن پخته مى‏شد و اساساً هنر پخت نان به مثابه یک تجربه خلاقانه شناخته مى‏شد.
آن دورانى که مى‏توانستیم به نانوایى‏هاى محلى برویم و از دیدن نان‏هاى تازه و استشمام بوى آن لذت ببریم، سپرسى شده است؛ نان‏هایى که بر روى طبقات چیده شده بودند و در فرصت رفتن به این نانوایى‏ها مى‏توانستیم با نانوا و همسایگان خود گپى بزنیم. آن دوران، نانوایى‏ها محل اجتماعات مردم محسوب مى‏شد. در حالى که هم‏اکنون در ایالات متحده، تنها 4% نان مردم در نانوایى‏هاى کوچک محلى پخته مى‏شود و 86% آن به صورت انبوه در کارخانه‏هاى بزرگ صنعتى تولید مى‏شود.
در گذشته، تنوع نان به مثابه نمادى براى تنوع فرهنگ‏ها محسوب مى‏شد؛ اما هم‏اکنون در هر جا که باشیم، مى‏توانیم نان‏هایى مشابه هم و در انواعى محدود خریدارى کنیم.
هم‏اکنون سیزده تولیدکننده بزرگ، کنترل بازار 3 میلیارد پوندى نان را به خود اختصاص داده‏اند؛ به عبارت دیگر، آنها همه روزه ده میلیون نان در بازار به فروش مى‏رسانند. ما باید واقعاً شرمسار باشیم، چرا که کیفیت نان ما به شدت در این دوران تنزل یافته است. نان‏هایى بى‏روح و مرده که فاقد هر گونه حیاتى بوده و تولیدکنندگان آنها به مدد انواع ویتامین‏ها و مواد معدنى مصنوعى، به آنها شکل مى‏دهند. البته با توسل به تبلیغات گسترده است که مردم فریب مى‏خورند و به خوردن نانى روى آورده‏اند که باید آن را یک رسوایى ملى نامید.
همواره متعجیم که چگونه جامعه مسیحى ما این بى‏حرمتى به نان را پذیرفته است؛ جامعه‏اى که در آن نان همواره یک برکت بوده و مسیحیان در مراسم عشاى ربانى از آن تجلیل مى‏کردند، اما هم‏اکنون دیگر در این جامعه نه خبرى از نان واقعى است و نه چنین مراسمى برگزار مى‏شود.
همه روزه کامیون‏هاى پر از نان تولید شده در کارخانه‏ها، در سراسر بزرگراه‏هاى کشور به حرکت در مى‏آیند؛ هوا را آلوده مى‏سازند تا نان ارزان مورد نیاز مردم تأمین شود؛ اما هیچ عقل سلیمى ارزان بودن آن را نمى‏پذیرد، چرا که بهایى که به واسطه تأثیرات و پیامدهاى آن بر محیط زیست و سلامت‏مان تحمیل مى‏شود، بسیار بالاست. به عبارت دیگر، نانى که امروزه روى میز غذایمان قرار دارد، بعضاً صدها مایل را طى کرده است.
بى‏شک استفاده از نان تازه و کامل که در منزل و یا در نانوایى‏هاى سنتى پخت شود، نه تنها از درصد سرطان مى‏کاهد بلکه با کاهش میزان بیمارى‏هاى قلبى همراه است و اولین نتیجه آن هم اینکه لازم نیست مردم هزینه‏هاى سرسام‏آور درمان این بیمارى‏ها را بپردازند. در سایه وجود نان‏هاى سالم است که از میزان افسردگى کاسته مى‏شود و نوعى شور و شوق به محیط زندگى‏مان باز خواهد گشت. اساساً، نان خوب یکى از معیارهاى اساسى سلامت است.
با تأمین یک نان مناسب، مى‏توانیم به مقابله با شرکت‏هایى برخیزیم که گندم‏هاى دستکارى شده ژنتیکى تولید مى‏کنند؛ شرکت‏هایى فراملى که بذرها را به انحصار خود در آورده‏اند. به علاوه، با حمایت از الگوهاى تولید گندم در مقیاس کوچک و محلى، مى‏توانیم با کشت تک‏محصولى در آمریکا و کانادا مقابله نماییم.
به راستى چگونه مى‏توان چنین انقلابى را در عرصه نان خلق نمود؟ بى‏شک اولین گام مدارس است. آموزش این هنر در مدارس، نه اتلاف وقت که سنگ بناى یک آموزش ناب است. پس بیاییم پخت نان را هم در برنامه مدارس‏مان وارد کنیم.
دومین گام آنکه همه فعالان عرصه محیط زیست باید خود شخصاً به این اقدام دست بزنند. مهاتما گاندى در هند، با ساخت و کار با چرخ ریسندگى، به مقابله با نظام ظالمانه استعمار پرداخت و این چرخ بود که به نماد جنبش استقلال‏طلبى هند مبدل شد. امروزه نان باید به نماد جریان‏هاى حافظ محیط زیست تبدیل شود.
در چنین حرکتى، نان باید از آرد طبیعى تهیه شود و این آرد هم باید در دسترس همگان باشد؛ چرا که آرد سفید فاقد سبوس، حاوى دى‏اکسید کلر است که ماده‏اى سمى محسوب مى‏شود و همگان باید از این واقعیت اطلاع یابند. به عبارت دیگر، نان سفید فاقد سبوس، نانى غم‏انگیز است. اگر بخواهیم سلامت جسمانى و عقلانى جامعه‏مان را حفظ کنیم، باید به فکر تأمین نان مناسب باشیم و با توجه به چنین نانى است که در حقیقت به غذاى خوب و مناسب توجه کرده‏ایم. اهمیت به کیفیت نان، اهمیت به کیفیت حیات است. اهمیت نان به قدرى مهم است که نباید سرنوشت آن را به کارخانه‏ها و تولیدکنندگان صنعتى سپرد، چرا که انگیزه اصلى آنها سودجویى و نه تأمین سلامت ماست. بى‏شک پخت نان توسط خودمان و یا روى آوردن به نانوایى‏هاى سنتى و محلى، گزینه‏اى است که جامعه آمریکا مى‏تواند با توسل به آن خود را از انحصارگران این صنعت بزرگ برهاند.

منبع: WWW. resurgence. org
ترجمه: نشریه سیاحت غرب، شماره 32، خرداد 1385

 

1) Satish Kumar: نویسنده و سردبیر نشریه "Resurgence"