چهارمین هم اندیشى موسسه بین المللى گفتگوى فرهنگ و تمدن ها گزارش

نویسنده


 

گزارشى از چهارمین هم‏اندیشى مؤسسه بین‏المللى گفتگوى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها
اول؛ حل مشکلات زنان‏
دوم؛ گفتگو
سوم؛ صلح‏

فریبا ابتهاج‏

تاریخ بشرى نشان‏دهنده نقش مؤثر زنان در تحولات اجتماعى و سیاسى بوده است. اگر چه برخى معتقدند که تاریخ مردانه نگاشته شده و به همین دلیل همواره پرده‏اى از ابهام یا انکار بر این تأثیرگذارى مسلم فرو افتاده برقرارى صلح و امنیت در داستان ملکه سبا، امروز اثبات این ادعا مشکل‏تر مى‏نمود. اما خوشبختانه با تکیه بر همین روایت تاریخى در کتاب خدا مى‏توان در شرایط موجود بر ضرورت بررسى موضوع تأکید کرد و در فرصت‏هاى مناسب به آن پرداخت.
به مناسبت زادروز مبارک حضرت زهرا(س) چهارمین هم‏اندیشى مؤسسه بین‏المللى گفتگوى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها به طرح دیدگاههاى صاحب نظران در موضوع گفتگوى فرهنگ‏ها از دیدگاه زنان و نقش آنان در برقرارى صلح، همچنین ضرورت‏هاى جامعه زنان در شرایط موجود ملى و بین‏المللى پرداخت. این نشست که در قالب بیان آرا و نظرات شرکت‏کنندگان به صورت داوطلبانه یا با دعوت سایر مدعوین مطالب خود را بیان مى‏کردند با سخنرانى حجةالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمى پایان یافت. این گزارش را براى شماره پیش مجله تهیه کرده بودیم ولى توفیق یار نشد. نظر به محتواى خواندنى مباحث و دیدگاههاى خوبى که ارائه شده، آن را در این شماره تقدیم علاقه‏مندان مى‏کنیم.

* *

رشد و تحولات چشمگیر

آقاى احمد مسجدجامعى، مدیرعامل مؤسسه بین‏المللى گفتگوى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها و وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامى ضمن خیرمقدم به شرکت‏کنندگان با اشاره به تحولاتى که در جامعه زنان طى سه دهه اخیر به ویژه در عرصه‏هاى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى رخ داده و باعث حضور و مشارکت وسیع آنها در عرصه‏هاى مختلف شده است، گفت: ما در دستگاههاى اجرایى، عرصه‏هاى آموزشى و پژوهشى و حتى بازار کار شاهد حضور گسترده زنان هستیم و این نقش و جایگاه با آنچه در میراث سنتى نگاه به زن وجود داشته، متفاوت است.
وى تصریح کرد: طى این سال‏ها در نوع خواست و باورهاى زنان نسبت به جامعه و جامعه نسبت به زنان، تحولات بسیارى رخ داده که مى‏توان به چند مورد کوتاه اشاره کرد تا روند این تغییر روشن‏تر شود.
آقاى مسجدجامعى با اشاره به اینکه مسئله زنان همیشه شاخص مهمى براى بررسى تحولات فرهنگى و اجتماعى در جامعه ما بوده، گفت: در سال 1353 یک گروه تحقیق گزارشى را از وضعیت جامعه ایران ارائه و شاخص‏هایى را براى بررسى وضعیت زنان و نگاه زنان به باورها در تحلیل و گزارش خود مد نظر قرار داد. گزارشى که در آن سال ارائه و بعد از مدت کوتاهى جمع‏آورى شد، مبتنى بر تغییراتى در نوع رفتار، نوع پوشش و نوع تظاهرات فکرى و ارزشى زنان در جامعه بود که پیش‏بینى تحولاتى را در سال‏هاى بعد مى‏کرد. 30 سال بعد از آن در سال 82 - 83 تحقیقى انجام شد تا تغییرات پدید آمده را بررسى کند. در این میان ما ایام انقلاب اسلامى، دفاع مقدس و دوم خرداد را پشت سر گذاشته و در تمام این عرصه‏ها زنان نقش تعیین‏کننده‏اى داشتند و تحولات زیادى رخ داده بود. مانند نهادهایى که شکل گرفته و به نحو خاصى فعالیت‏ها و مناسبات ویژه بانوان را حمایت مى‏کرد.
وى افزود: بررسى رضایت از اوضاع مالى در بین زنان در سال 53 و 82 نشان مى‏دهد که رضایت مالى آنان افزایش یافته، به این معنا که میزان رضایت زنان از 27 درصد در سال 53 به 49 درصد در سال 82 رسیده است. همچنین در مقایسه میزان رضایت از اوضاع فردى نیز آمار نشان‏دهنده آن است که در سال 82 این میزان 88 درصد بوده و نسبت به سال 53، 10 درصد افزایش پیدا کرده است.
آقاى مسجدجامعى در باره اشتغال که با توجه به روند آموزش عالى مى‏تواند به زنانه شدن بازار اشتغال در شرایط فعلى و آینده منجر شود، گفت: تفاوت سال 53 و 82 به این صورت است که در سال 53، فقط 19 درصد مردان با کار کردن زنان در بیرون از خانه موافق بودند در حالى که در سال 82 این رقم به 5/63 درصد از مردان رسیده که با کار کردن زنان در بیرون از خانه موافق بوده‏اند.
مدیرعامل مؤسسه بین‏المللى گفتگوى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها گفت: اینها برخى از آمارهاى نشان‏دهنده تحولات در جامعه ایرانى طى 30 سال اخیر است که به تثبیت موقعیت زنان منجر شده است. به این معنا که زن ایرانى توانسته از ظرفیت‏هاى جهان امروز بهره گیرد و در عین حال میراث و سنت فرهنگى کهن ملى و دینى خود را حفظ کند.
وى تصریح کرد: باید دید که آیا حضور هر چه بیشتر زنان به معناى تغییر در باورهاى آنان است و آیا اگر تغییر در باورها است، تغییر در باورهاى دینى آنها است یا شکل جدیدى از دین در قالب فعالیت‏هاى متناسب با شرایط امروزى مورد نظر آنها است؟ و با توجه به موارد یاد شده باید دید جایگاه گفتگو و نقش زنان در حوزه فعالیت‏هاى فردى و جمعى، فعالیت در خانواده، با خانواده و اجتماع و سیاست و اقتصاد چیست؟ و نقش جدیدى که زن ایرانى مى‏تواند در تحولات داخلى و بین‏المللى ایفا کند کدام است؟
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامى با تأکید بر اینکه زنان مى‏توانند نقش عمده‏اى به عنوان عامل و حامل گفتگو ایفا کنند، گفت: در میان برگزیدگان کتاب سال، پژوهش سال و جشنواره‏هاى مختلف علمى، فرهنگى و هنرى شاهد افزایش چشمگیر زنان هستیم. حدود 600 اثر تألیفى در باره حضرت زهرا(س) را بانوان به سامان رسانده‏اند. زنان ایران با استفاده از تجربیات دنیاى جدیدو پاسخگویى به نیازهاى انسان امروز در قالب اعتقاد به سنت‏هاى فرهنگى و دینى توانسته‏اند الگویى ارائه دهند که بى‏شک در منطقه منحصر به فرد است.

استقرار صلح در گرو بهبود وضعیت زنان‏

آثار ناشى از تعارضات مسلحانه بر زنان به ویژه در دهه 1990 و مرور وضعیت زنانى که به صورت مستقیم قربانى خشونت بوده و یا به طور غیر مستقیم آثار تعارضات را تحمل کرده‏اند، نشان‏دهنده ضرورت توجه و برخورد علمى با موضوع زنان، صلح و گفتگوست. دکتر نسرین مصفا در این هم‏اندیشى سخنان خود را پیرامون این مطلب بیان کرده و گفت: آسیب‏پذیرى زنان از تعارضات مسلحانه عمرى به قدمت تاریخ دارد. اسیر گرفتن زنان، ازدواج‏هاى اجبارى با پادشاهان و فرماندهان نظامى به بهانه تحکیم سلطنت و دیگر انگیزه‏ها در تاریخ وجود داشته که البته در دوران جدید شاهد انواعى دیگر از آنها هستیم. این مجازات‏ها فقط روى کاغذ آمده و در واقع اثرى از آن نیست.
وى با اشاره به اینکه یکى از ویژگى‏هاى جهان معاصر برخورد عمیق و همه‏جانبه فراتر از الگوهاى سنتى با موضوعات است، خاطرنشان کرد: صلح فراتر از فقدان جنگ است. امروزه صلح به معناى بهبود زندگى و راه تحقق عدالت اجتماعى، آزادى و توسعه است و پیش‏شرط صلح تنها از بین رفتن جنگ نیست؛ اصلاح آموزش و پرورش، رهنمود مردم به درک مناسب از جهان و استفاده از راهها و ابزارهایى است که مردم را به هم نزدیک کند. در این شرایط نقش زنان در ایجاد صلح انکارناپذیر است و این نقش فقط به دلایل بیولوژیکى آنان نیست بلکه به سبب تجاربى است که زنان بخصوص در دهه‏هاى گذشته از تحمل آثار ناشى از تعارضات مسلحانه داشتند و جهان را به این باور رسانده‏اند که نقش ایشان در فرآیند صلح مهم است و مى‏بایست از آنان استفاده شود. سیاست‏هایى که در بوسنى از طرف صرب‏ها در تحقیر قومى زنان به کار رفت، جامعه بین‏المللى را به این نکته رساند که حضور بانوان در خاتمه دادن به جنگ و نیز حضورشان در قضاوت نسبت به اعمالى که در باره زنان صورت گرفته و همچنین در صلح‏سازى بسیار مهم است.
خانم مصفا تصریح کرد: صحبت از زنان و مشارکت آنان در فرآیند صلح فقط رویدادى براى ثبت در تاریخ و بالا بردن آمارها نیست. باید به نقش زنان در تقویت فرهنگ صلح کمک کرد و این نکته را در نظر داشت که حضور ایشان در زندگى اجتماعى تفاوت‏هایى را به بار مى‏آورد؛ تفاوت‏هایى که نهادها و ساختارهاى اجتماعى باید خود را با آن تطبیق دهند و از همه مهم‏تر باید ساختارهاى اقتصادى و اجتماعى پشتیبان هم براى این مهم در نظر گرفته شود.
دکتر نسرین مصفا با تأکید بر اینکه براى زنان فقط قدرت سیاسى در فرآیند صلح مهم نیست، گفت: زنان خلاق تنها کسانى نیستند که قدرت سیاسى دارند، بلکه گروهى هستند که به زندگى ابعاد وسیع‏تر و بینش تازه مى‏دهند. قدرت سیاسى یک مفهوم با ارزش ابزارى سخت است و جهان امروز فراتر از عوامل خشک غیر انسانى، نیازهایى دارد. زنان تنها زمانى مى‏توانند در تقویت گفتگو و فرهنگ موفق باشند که در خود ویژگى هدایت جامعه را بیابند. هدایت جامعه فقط از رأى و مناصب اجرایى بیرون نمى‏آید بلکه در زمینه‏هاى متعددى که مهم‏تر از همه آنها ایثار است نهفته است.
وى در خاتمه گفت: ما در مباحث زنان همواره آرمان‏هاى متعالى، ولى التزامات ضعیف داریم و با ساز و کارهاى غیر مؤثر براى ارتقاى زنان مواجه هستیم. از سوى دیگر آگاهى لازم را در سطح بین‏الملل نداریم و فقر، خشونت و بسیارى از موارد دیگر همچنان وجود دارد. اگر ما خواهان برابرى و تلاش براى برابرى در یک جهان نابرابر هستیم مى‏طلبد که به تقویت فرهنگ حضور زنان و استفاده از آنان در فرآیند صلح و یکى از ابزارهاى مهم مورد پذیرش امروزى آن یعنى گفتگوى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها توجه داشته باشیم.

ضرورت بازنگرى در متون تاریخى و نصوص دینى‏

دکتر صادق آیینه‏وند سخنران بعدى این هم‏اندیشى بود که سخنان خود را با عنوان بازنگرى در متون تاریخى و نصوص دینى بیان کرد. وى ابتدا با اشاره به برخى مواردى که در باره زن در متون تاریخى و یا متون حدیثى در میان اهل سنت و شیعه وجود دارد آنها را فاقد مبناى دینى خوانده و گفت: از آنجا که حدود 15 سال است با این بحث درگیر هستم مى‏توانم بگویم اینها یا بازسازى بین‏النهرینى مانوى‏ها است که از طریق زروانیسم وارد این متون شده و یک نگاه منفى نسبت به زن را ایجاد کرده یا از طریق غزالى و دیگر عرفاى دنیاگریز وارد شده و یا از طریق شعراى زورپرست آمده و ادامه همان بینش جاهلى است که وارد جامعه اسلامى شده است. این بینش وارد ایران نیز شد و متأسفانه نگاه این بود که عنصر و جنس زن ضعیف است و چون ضعیف است قابل حمایت نیست و باید از قوى حمایت کرد.
وى افزود: این تفکر در شعرهاى فارسى هم بازسازى شده و حتى در نوشته‏هاى سخنور و حکیمى مانند فردوسى نیز وجود دارد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نگاه دیگر در بینش اموى و عباسى است که از نیمه دوم قرن دوم و سال 143 هجرى که متون بازسازى مى‏شود، به وجود مى‏آید. چون ما یک بینش علوى داریم، بینش فاطمى داریم و بینش اموى و عباسى هم داریم. اینجا دوباره رد پاى بینش جاهلى را مى‏بینیم که از این طریق وارد متون و نصوص مى‏شود. نگاه اموى و عباسى بازسازى اندیشه جاهلى با بینش‏هاى ایرانى، یونانى، بین‏النهرینى، قبطى و سریانى است که مجموعاً نوعى تفکر را رقم مى‏زند؛ این تفکر یک نگاه تشریفاتى و اشرافى به زن دارد و مغایر نگاه اسلامى است. آن 400 حدیثى هم که در مذمت زن آمده، خود بزرگانى مانند «ذهبى» که از مسلطترین افراد نسبت به متون است مى‏گوید، اصالت ندارد.
دکتر آیینه‏وند تأکید کرد که اگر ما اقدام به بازنگرى متونى و نصى کنیم، رد پاى این موارد پیدا مى‏شود و اگر با نگاه دقیق تاریخى وارد شویم، هیچ وجهى براى نکوهش زن در تاریخ اسلام وجود ندارد. بنابراین باید دید این موارد توسط چه کسانى و چرا وارد شده است؟ اینها ابزارها و اسرارهاى خاصى دارد که باید بررسى شود. چرا این مشکل براى زن پدید آمده؟ براى اینکه زن هفت ویژگى دارد که خاص خودش است و مرد هم به گرد او نمى‏رسد. یکى اینکه در لیست ارتداد، نام هیچ زنى نیست. دیگر اینکه در لیست نفاق، نام هیچ زنى نیست. در چهار هزار حدیث جعلى که نقل شده، یک راوى زن نمى‏بینید. استنادهاى دیگرى هم داریم. مانند اینکه شخصیتى مانند «سعد بن‏معاذ» با آن مقام و موقعیت، صحابى رسول خدا بوده و شهید هم شده است. رسول خدا(ص) خودش با دست مبارکش او را در قبر مى‏گذارد ولى وقتى بیرون مى‏آید مى‏فرماید ایشان در خانواده بداخلاق بوده و به همین دلیل عذاب قبر دارد. از این چه نتیجه‏اى مى‏گیریم؟
وى افزود: احادیث مسلسل و متواترى هست که این ویژگى‏ها را براى زنان نقل کرده و من چون در جزوه‏اى آنها را آورده‏ام از تکرار پرهیز مى‏کنم. بنابراین اگر با نگاه جدیدى به نصوص و متون توجه کنیم، هیچ جاى شبهه‏اى وجود ندارد و نگرش‏ها تغییر مى‏کند. اینهایى که به اسم صوفى‏گرى دنیاگریزى یا مانوى زروانى آمده - بخصوص مانویت زرتشتى بازسازى شده غربى، چون نگاه زرتشتى شرقى بهتر است - در اسلام وجود ندارد. همچنین در ارزش‏گذارى‏ها همان طور که مى‏دانید ما اخلاق اسلامى مدون نداریم. بلکه یا گاه یونانى یا نگاه خسروانى یا هندى و یا بین‏النهرینى است که هیچ ارتباطى به اسلام ندارد.
دکتر آیینه‏وند با اشاره به نگرش خسروانى که معتقد است قیمت اولیا، پادشاه و قیمت دنیا، زن است تأکید کرد: اگر براساس این نگاه ارزش زن در فروترین و ارزش پادشاه در فراترین مرتبه است، ارتباطى به اسلام ندارد.

ظهور زنانگى برتر از حضور زنان‏

روحیات زنانه مبتنى بر ایثار، دوراندیشى، عاطفه و مسئولیت‏پذیرى پدیده‏اى است که همه جوامع براى رشد و پیشرفت بدان نیازمندند. این پدیده به عبارتى ظهور زنانگى است که اگر جامعه‏اى در زن و مرد خود فاقد آن باشد، دچار مشکل خواهد شد. دیگر سخنران این هم‏اندیشى آقاى سهیل رضایى، مدرس مهارت‏هاى زندگى بود که مطالب خود را با ضرورت تفکیک دو موضوع «حضور زنان» و «ظهور زنانگى» و تفاوت این دو با یکدیگر آغاز کرد.
وى گفت: همان طور که آقاى مسجدجامعى اشاره کردند، مشکل حضور زنان در ساختار اجتماعى ایران حل شده است. چنانچه به طور مثال ورودى دختران و بانوان به دانشگاهها اینک حدود 70 درصد است. اما در مکانیزم برنامه‏ریزى ظهور زنانگى هنوز مفقود و الگوى رشد به تمامى مردانه است.
رضایى با تأکید بر اینکه موفقیت زنان زمانى خواهد بود که الگوى مفقود شده رشد زنان را پیدا کنند و یا به بیان دیگر ظهور زنانگى را به جاى حضور زن بنشانند، گفت: اگر براساس تحقیق سال 53، مردان 80 درصد تصمیمات را در خانه مى‏گرفتند و دو دهه بعد این آمار سقوط مى‏کند، الزاماً به معناى قدرت زنانه نیست؛ این ظهور مرد صنعتى است که دیگر در خانه نیست تا تصمیمات را بگیرد و آنقدر خسته از کار روزمره مى‏آید که تصمیمات خود را بالاجبار تفویض کرده است. پس این را مى‏توان فقدان مسئولیت مرد دانست نه مسئولیت‏پذیرى زنانه.
وى تصریح کرد: اگر جایى زنان کار مى‏کنند و مردان موافق کار کردن آنها هستند شاید به این دلیل باشد که آنها مستأصل از بازپرداخت مخارج منزل شده‏اند. بنابراین کار کردن در بیرون منزل و درآمد داشتن الزاماً ظهور زنانه نیست؛ چون الگوى رشد مردانه را ترویج مى‏کند. در حالى که به جاى حضور زنان براساس این الگو به دنبال ظهور زنانگى بود و شاخص رشد زنان را پیدا کرد و بعید است مردان در کشف آن موفق شوند.
سهیل رضایى با تأکید بر تأثیر روش گفتگو و مدارا که در ظهور زنانگى تقویت مى‏شود، گفت: جامعه شتابان به دنبال صدور فرمان و جامعه رشدیافته به دنبال درک موقعیت است. درک موقعیت، صبورى مى‏خواهد و جامعه‏اى که صبورى خود را از دست داده باشد ترجیح مى‏دهد تصمیم بگیرد و قاطعیت را نسخه کند. در صورتى که در نظام تربیتى میان مادر و فرزند این صبورى وجود دارد. پس گفتگو بیشتر یک عمل پرورشى است تا صاحب یک ساختار آموزشى.

صداى تحوّلات را بشنویم‏

خانم فریده ماشینى از فعالان حوزه زنان و از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سخنران بعدى هم‏اندیشى بود که ابتدا اظهار امیدوارى کرد تا این نشست به طرح آن بخش از تجارب و اطلاعات صاحب‏نظران منجر شود که بتواند در بحث زنان و گفتگوى تمدن‏ها مورد استفاده قرار گیرد.
وى با اشاره به سخنان آقاى مسجدجامعى و اینکه افزایش ورود زنان به دانشگاهها به عنوان فرصتى براى زنان شناخته شده تا توانایى‏هاى خود را به منصه ظهور برسانند، گفت: این موفقیت البته مى‏تواند ناشى از عدم دسترسى زنان به فرصت‏هاى دیگر باشد. همچنان که اینک در آموزش و پرورش بیش از 67 درصد رشته‏هاى مهارتى در اختیار پسران و حدود 32 درصد در اختیار دختران است. در چنین شرایطى پسران بیشترى که رشته‏هاى مهارتى را فرا مى‏گیرند، نیازى به ورود به دانشگاه ندارند و از امکان کاردانى پیوسته استفاده مى‏کنند.
ماشینى افزود: دلسوزان نگرانند و تلاش مى‏کنند تا این معضل حل و میان تعداد دختران و پسران در دانشگاه تعادل ایجاد شود، اما به ریشه‏هاى آن توجه نمى‏کنند. تحقیقات نشان مى‏دهد که دختران حتى در سطح روستاهاى دورافتاده، دانشگاه را به عنوان تنها فرصت مشروع و قابل دسترسى مى‏بینند تا بتوانند شرایط خود را تغییر دهند. بنابراین اگر مسائلى که امروز در آموزش و پرورش داریم و نیز مسائل فرهنگى جامعه را به آن اضافه کنیم، مى‏بینیم این تعدیل راهکار نامناسبى است که نه تنها مشکلى را حل نمى‏کند بلکه بر مشکلات مى‏افزاید.
خانم ماشینى با اشاره به تفکراتى که مسائل زنان را به مسائل سیاسى پیوند مى‏زنند هشدار داد که این دختران جوان هستند که در میان این نحوه تفکر و جریان‏هایى که در مقابل آن رشد مى‏کنند آسیب مى‏بینند. آن وقت تعجب‏آور نخواهد بود اگر بشنویم بیش از 80 درصد متقاضیان طلاق در کشور ما زنان جوان هستند و عدم هماهنگى ساختارها با رشدى که دارد اتفاق مى‏افتد سبب ایجاد این ذهنیت در دختران شود که مشکل اصلى در این جریان دین ماست.

از 30 سال پیش تا کنون بر سر یک جمله‏

سخنان مهندس سهیلا جلودارزاده، عضو هیئت رئیسه دوره ششم مجلس شوراى اسلامى که اینک مؤسسه‏اى غیر دولتى را براى زنان دایر کرده است، در بخش بعدى هم‏اندیشى با سخنان خود فضاى نشست را تغییر داد. وى پس از اینکه در پشت تریبون قرار گرفت، حضور خود را نه براى سخنرانى بلکه براى درد و دل عنوان کرده و گفت: من به عنوان یک زن مى‏خواهم چند کلمه درد دل کنم. من کجا ایستاده‏ام؟ زنى که 30 سال است در جمهورى اسلامى حیات معنوى خود را دنبال کرده کجا ایستاده است؟ در فضاى یک منشور سه بعدى بایدها و نبایدهاى تاریخى و سنت‏ها و فرهنگ‏هایى که مرا احاطه کرده‏اند و از طرف دیگر بایدها و نبایدهاى جهان امروز. هم باید مدرن باشم که دنیا مرا تأیید کند و هم باید اصیل باشم یا اسیر که جامعه‏ام مرا تأیید کند و باید به نیازهاى خود هم فکر کنم. یک نفر مرا تعریف کند و بگوید که یک زن در دنیاى امروز چیست و کیست؟ چه باشد تا همه قبولش داشته باشند.
آقاى خاتمى چند سال پیش فرمودند که همه به زن به عنوان جنس دوم نگاه مى‏کنند. اما او چون جنس دوم نیست برایش تضاد و تعارض پیش مى‏آید. از مباحث اصلى گفتگوى تمدن‏ها باید این باشد که این زن کیست و در کجا ایستاده است. 30 سال پیش ما خدمت خانم گرجى ثابت مى‏کردیم که عقل زن ناقص نیست و هنوز هم آقاى دکتر آیینه‏وند مى‏خواهند ثابت کنند که ما عقل‏مان ناقص نیست و در دین ما را آدم حساب کرده‏اند. روح خدا در من دمیده شده است. براى چه انسان کرامت دارد؟ چون داراى پتانسیل خدایى شدن است اما من باید ثابت کنم که چیستم و کیستم؟
از موضوع زن زیاد استفاده ابزارى شده است و مهم نیت بررسى است. باید حقیقت وجودى زنان را روشن کنیم تا مشخص شود که زنان چه حقوقى دارند. چرا آمار طلاق روز به روز بالاتر مى‏رود؟ آیا به این اندیشیده‏ایم به خاطر آن است که هیچ کس به نیازهاى زنان توجه نکرده است. رهبرى هم فرمودند آنقدر که به زن در خانواده ظلم شده در جاى دیگر نشده است. در بررسى حقوق زن نیت‏ها را خالص کنیم و ببینیم چرا این ظلم در این سیستم صورت مى‏گیرد. سرچشمه را زلال کنیم و نگذاریم از مسئله زنان استفاده ابزارى شود.

زن ایرانى و چهار موضع قابل طرح‏

ظهور اسلام متقارن با سده هفتم میلادى که زنان غربى تا قرن‏ها بعد از آن فاقد کمترین حقوق بودند، رخ داد و انقلاب عظیم فکرى و فرهنگى پیامبر اسلام(ص) براى زنان مسلمان فضایى وراى آنچه در غرب و یا در سایر نقاط جهان وجود داشت ایجاد کرد. خانم زهرا مولاوردى با این نگاه سخنان خود را آغاز کرد.
این فعال حوزه زنان با تأکید بر اینکه مهم‏ترین نتیجه گفتگو مى‏تواند شناخت درست و مطابق با واقع از یکدیگر باشد تا بر پایه احترام برابر و متقابل همزیستى مسالمت‏آمیز داشته باشیم، زنان را هم به عنوان عاملان گفتگو و هم موضوع گفتگو صاحب نقش اساسى در این عرصه دانست.
وى گفت: زن ایرانى از مواضع مختلف مى‏تواند وارد این گفتگو شود؛ از موضع شرقى بودن، مسلمان بودن، ایرانى بودن و زن بودن. البته اگر زنان - به غیر از بهره‏گیرى از ویژگى‏هاى فردى براى بحث و گفتگو - در قالب‏هاى تشکل یافته بتوانند وارد این عرصه شوند قدرت و تأثیرشان چند برابر خواهد شد.
معاون سابق ارتباطات بین‏الملل مرکز امور مشارکت زنان با اشاره به اینکه زنان در سه سطح گفتگو در درون تمدن‏ها، گفتگو بین تمدن‏ها و گفتگو در سطح بین‏المللى مى‏توانند قدرت و تأثیر خود را نشان دهند، تأکید کرد: زنان چه از موضع مادر بودن و چه معلم و آموزگار بودن مى‏توانند در این امر موفق باشند اما نه بدون تمرین گفتگو و اعتقاد واقعى و عملى به اصل گفتگو.
وى خاطرنشان ساخت: ما نمى‏توانیم از سرمایه و پتانسیل نیمى از بشریت غافل شویم و نقش زنان را به عنوان پیشروان جنبش جهانى صلح نادیده بگیریم، ولى مشروط بر اینکه زنان ما به قدرت خود اعتقاد داشته باشند و باور کنند که صلح در دست آنهاست.

مزیت‏هاى جنسیتى در حل معضلات و اختلافات‏

دکتر معصومه ابتکار عضو هیئت امناى مؤسسه بین‏المللى گفتگوى تمدن‏ها به عنوان سخنران بعدى هم‏اندیشى با طرح سؤالى سخنان خود را آغاز کرد. وى پرسید: آیا به لحاظ جنسیتى ویژگى خاصى در زنان است که مزیتى به آنها در گفتگو و ایجاد صلح و جلوگیرى از درگیرى چه درون خانواده و چه جامعه جهانى مى‏دهد؟
وى ادامه داد: در مجامع جهانى بحث مى‏شود که ما براى تحقق صلح در جهان باید در خانواده‏ها بهره‏مند از صلح باشیم و براى اینکه در خانواده‏ها این مهم رخ دهد، باید صلح درون داشته باشیم. یعنى ریشه همه مشکلات را باید در نبود صلح درونى و عدم تعادل درونى ببینیم. عدم تعادل درون به تنش‏هاى خانوادگى و اجتماعى منجر مى‏شود و این سلسله به هم پیوسته‏اى است که دائم همدیگر را تشدید مى‏کند.
خانم ابتکار با اشاره به وضعیت جامعه جهانى که تنش‏ها در آن رو به افزایش و بى‏عدالتى‏ها در حال گسترش است، گفت: وقتى همین مسئله را به درون انسان‏ها تسرى دهیم، مى‏بینیم منشأ آنجاست و ناآرامى‏ها چه در ارتباط با مسائل اعتقادى و معنوى و چه در ارتباط با مسائل مربوط به جنسیت از درون ناشى مى‏شود.
وى افزود: اینجا از نفى جنسیت و اینکه ما باید انسان را مبنا قرار دهیم صحبت شد. همین طور از بروز زنانگى بحث شد. اما آیا واقعاً زنان ویژگى‏هاى خاصى دارند که صرفاً متعلق به آنهاست و یا در مردان هم وجود دارد؟ یا اصلاً بهتر است به جاى اینکه از زن و مرد سخن بگوییم، در باره روحیات زنانه و مردانه صحبت کنیم؟
مؤسس مرکز صلح و محیط زیست با کلیدى خواندن این بحث گفت: اگر روحیات زنانه را از جنبه انسانى آن مؤثر در بهبود شرایط خانوادگى و اجتماعى مى‏دانیم پس این روحیات باید در مردان هم باشد و تقویت شود. این در حالى است که نه تنها در این باره کوشش نمى‏شود بلکه زنان هم براى ورود به برخى سطوح ناچارند این ویژگى‏ها را نفى کنند، زیرا مدیریت در جامعه ما و جامعه بین‏الملل مردانه است، تصمیم‏سازى نیز مردانه است و احساسات و روحیات زنانه جایگاهى ندارد.
دکتر ابتکار افزود: آیا زنان براى اینکه بتوانند در این عرصه‏ها حضور داشته باشند، باید هویت زنانه خود را نفى کنند و آیا مردان به صرف اینکه به ابعاد موضوع از دید ریاضى و خاص مردانه نگاه کنند مى‏توانند موفق شوند؟ این واقعیتى است که نقش روحیات زنانه و بروز آن بسیار مى‏تواند در بحث گفتگو، ایجاد تفاهم و اجماع‏سازى در درون، سپس در خانواده، بعد در سطح جامعه کنونى ما و جامعه بین‏الملل تأثیرگذار باشد و به هر حال رمز بحث کنونى ما در این نهفته است که بتوانیم این سؤال را به روشنى پاسخ دهیم.

تابعیت فرزندان زنان؛ خون یا خاک؟

خانم اشرف گرامى‏زادگان حقوقدان و مدیر مسئول مجله حقوق زنان با ذکر موضوع تابعیت فرزندان، مجموعه‏اى از مشکلات موجود در جامعه زنان را مورد اشاره قرار داده و گفت: چندى پیش ویژه‏نامه مجله حقوق زنان را به موضوع ارزیابى کارنامه مجلس هفتم براى زنان اختصاص دادم و در بررسى قوانین هیچ چیز به اندازه مسئله تابعیت زنان نگرانم نکرد.
وى با طرح این پرسش که وقتى من هویت زنانه‏ام در داخل زیر سؤال است، چگونه مى‏توانم در خارج وارد گفتگو شوم، افزود: عزیزان مى‏گویند از عمر قانون مدنى ما 70 سال گذشته و با مقتضیات امروز فاصله گرفته است. در این صورت چرا در مسئله تابعیت فقط به موضوع خون اشاره مى‏شود؟ مادر پس از اینکه نه ماه فرزند در شکم مى‏پرورد، با شیره جان بزرگ مى‏کند، تربیت مى‏کند، اما فرزند نام خانوادگى پدر را که مى‏گیرد هیچ، بر روى تابعیت مادر نیز تأثیر مى‏گذارد. چه زمانى قرار است قانون اصلاح و قاعده خاک اصل شود.
مدیر مسئول مجله حقوق زنان تصریح کرد: این موضوعات ابتدا باید در داخل مورد گفتگو قرار گیرد تا زن ایرانى بتواند در فراسوى مرزها به گفتگو بپردازد.

رابطه سنت و هواى پاک‏

آخرین سخنران هم‏اندیشى حجت‏الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمى رئیس مؤسسه بین‏المللى گفتگوى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها بود که با تبریک میلاد حضرت زهرا(س) و روز زن اظهار داشت: به روایت اهل سنت و شیعه سوره کوثر در باره پیامبر(ص) نازل شده است؛ در زمانى که مى‏گفتند چون پیامبر فرزند پسر ندارد، نسل او منقطع مى‏شود. خداوند تقدیر کرده بود که هم نسل جسمانى پیامبر و هم میراث معنوى ایشان از طرف دختر بزرگوار او در تاریخ جارى شود.
وى با تأکید بر ضرورت شناخت جایگاه خود در جهان گفت: سنت براى هر جامعه‏اى که بخواهد هویت داشته باشد مثل هوایى است که در آن تنفس مى‏کند. این سنت ممکن است آلوده شود و اگر با حفظ هویت خود نوسازى نشود مى‏تواند مثل هواى مسموم باشد.
خاتمى ادامه داد: باید بدانیم که شرایط و وضعیت دنیاى ما چگونه است. بسیار شنیده‏ایم مهم‏ترین مسئله‏اى که براى ما بخصوص شرقى‏ها و از جمله مسلمانان که پایه‏هاى سنتى فرهنگ‏شان قوى‏تر است وجود دارد، بحث نسبت میان سنت و تجدد است و اگر حل نشود نه تنها مسئله زنان بلکه هیچ مسئله‏اى در عرصه‏هاى مختلف حل نخواهد شد.
آقاى خاتمى از تحول عمیقى که به خاطر رنسانس در غرب رخ داد به عنوان گشودگى متقابل جهان و انسان به روى هم به جاى عزلت از جهان تعبیر کرد و ادامه داد: این گشودگى متقابل انسان و جهان به روى یکدیگر روح مدرنیته است.
وى وجود خشونت در دنیاى مدرن که بیشترین قربانیانش زنان هستند را امرى طبیعى دانسته و تصریح کرد: با تقدس‏زدایى تنها خرافات از بین نمى‏رود، بلکه بسیارى از ارزش‏ها و هنجارهاى مقدس در نظر همه ادیان از بین مى‏رود و دیگر اخلاق معنا ندارد. اخلاق اگر مبتنى بر ارزش متعالى و مقدس نباشد، وجود پیدا نمى‏کند و حتى اگر وجود پیدا کند، نمى‏تواند در جامعه ضمانت اجرا یابد.
آقاى خاتمى اظهار داشت: اما این حرکت یک گام دیگر هم داشت و آن اینکه با محور قرار گرفتن انسان، حاکمیت انسان بر سرنوشت خود نیز اصیل شد و از دل آن نظام‏هاى دموکراتیک بیرون آمد. در حالى که دموکراسى در دنیاى قدیم مذموم بود.
وى با تأکید بر اینکه براى حل مسائل جامعه ما و جهان باید نگاه پروسه‏اى داشت، گفت: با فرمان دادن، وضعیت زنان و سایر مشکلات حل نمى‏شود.
رئیس مؤسسه بین‏المللى گفتگوى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها با اشاره به وجود خشونت سازماندهى شده در دنیا تصریح کرد: در این زمان است که گفتگوى تمدن‏ها مطرح مى‏شود. باید قبول کنیم که زنان ما بزرگ‏ترین قربانیان خشونت هستند. بدون تجدید نظر در نحوه سلوک با زنان و پذیرش نقش آنان در عرصه حیات اجتماعى، نمى‏توان خواستار دنیاى بدون خشونت بود. در گفتگوى تمدن‏ها نیز زنان و نگاه زنانه به زن و جهان بسیار مهم است.
آقاى خاتمى ادامه داد: دفاع از زن را باید از دفاع فانتزى از زن جدا کرد. در عرصه سیاست دفاع فانتزى‏ترى از زن شده است تا در عرصه زنان متفکر و هنرمند. متأسفانه همه ما دچار فمینیسم شده‏ایم که نوعى افراط در مقابل تفریط است. فمینیسم مردمعیارى است و مردانه‏ترین تلاشى است که به نام دفاع از حقوق زنان صورت مى‏گیرد. باید الگوى ظهور زن را که براساس آن حضور زن مى‏تواند توضیح داده شود، معین کنیم.
وى گفت: در دنیاى جنگ‏زده امروز مى‏بایست جنگى را آغاز کنیم تا به صلح برسیم؛ اما ابزار این جنگ، گلوله و انفجار و بمب نیست؛ بلکه کلمات و تلاش براى از کار انداختن سلاح‏هایى است که در خدمت خشونت به کار مى‏رود و براى گرفتن مهم‏ترین بستر اجراى خشونت در دنیاى ما یعنى افکار عمومى. باید افکار عمومى را از خشونت‏طلبان بگیریم و گفتگوى تمدن‏ها مى‏خواهد وارد این جنگ شود.
وى با طرح این سؤال که چگونه مى‏توان ظهور زن در جامعه را تأمین کرد به گونه‏اى که وقار و حرمت او حفظ شود، گفت: در دنیاى جدید این وقار شکسته شده است و باید دید ما چگونه مى‏توانیم وقار و حرمت زن را حفظ کنیم و این مانع حضور و ظهور اجتماعى زن در جامعه نشود.