گزارشى از چهارمین هماندیشى مؤسسه بینالمللى گفتگوى فرهنگها و تمدنها
اول؛ حل مشکلات زنان
دوم؛ گفتگو
سوم؛ صلحفریبا ابتهاج
تاریخ بشرى نشاندهنده نقش مؤثر زنان در تحولات اجتماعى و سیاسى بوده است. اگر چه برخى معتقدند که تاریخ مردانه نگاشته شده و به همین دلیل همواره پردهاى از ابهام یا انکار بر این تأثیرگذارى مسلم فرو افتاده برقرارى صلح و امنیت در داستان ملکه سبا، امروز اثبات این ادعا مشکلتر مىنمود. اما خوشبختانه با تکیه بر همین روایت تاریخى در کتاب خدا مىتوان در شرایط موجود بر ضرورت بررسى موضوع تأکید کرد و در فرصتهاى مناسب به آن پرداخت.
به مناسبت زادروز مبارک حضرت زهرا(س) چهارمین هماندیشى مؤسسه بینالمللى گفتگوى فرهنگها و تمدنها به طرح دیدگاههاى صاحب نظران در موضوع گفتگوى فرهنگها از دیدگاه زنان و نقش آنان در برقرارى صلح، همچنین ضرورتهاى جامعه زنان در شرایط موجود ملى و بینالمللى پرداخت. این نشست که در قالب بیان آرا و نظرات شرکتکنندگان به صورت داوطلبانه یا با دعوت سایر مدعوین مطالب خود را بیان مىکردند با سخنرانى حجةالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمى پایان یافت. این گزارش را براى شماره پیش مجله تهیه کرده بودیم ولى توفیق یار نشد. نظر به محتواى خواندنى مباحث و دیدگاههاى خوبى که ارائه شده، آن را در این شماره تقدیم علاقهمندان مىکنیم.* *
رشد و تحولات چشمگیر
آقاى احمد مسجدجامعى، مدیرعامل مؤسسه بینالمللى گفتگوى فرهنگها و تمدنها و وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامى ضمن خیرمقدم به شرکتکنندگان با اشاره به تحولاتى که در جامعه زنان طى سه دهه اخیر به ویژه در عرصههاى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى رخ داده و باعث حضور و مشارکت وسیع آنها در عرصههاى مختلف شده است، گفت: ما در دستگاههاى اجرایى، عرصههاى آموزشى و پژوهشى و حتى بازار کار شاهد حضور گسترده زنان هستیم و این نقش و جایگاه با آنچه در میراث سنتى نگاه به زن وجود داشته، متفاوت است.
وى تصریح کرد: طى این سالها در نوع خواست و باورهاى زنان نسبت به جامعه و جامعه نسبت به زنان، تحولات بسیارى رخ داده که مىتوان به چند مورد کوتاه اشاره کرد تا روند این تغییر روشنتر شود.
آقاى مسجدجامعى با اشاره به اینکه مسئله زنان همیشه شاخص مهمى براى بررسى تحولات فرهنگى و اجتماعى در جامعه ما بوده، گفت: در سال 1353 یک گروه تحقیق گزارشى را از وضعیت جامعه ایران ارائه و شاخصهایى را براى بررسى وضعیت زنان و نگاه زنان به باورها در تحلیل و گزارش خود مد نظر قرار داد. گزارشى که در آن سال ارائه و بعد از مدت کوتاهى جمعآورى شد، مبتنى بر تغییراتى در نوع رفتار، نوع پوشش و نوع تظاهرات فکرى و ارزشى زنان در جامعه بود که پیشبینى تحولاتى را در سالهاى بعد مىکرد. 30 سال بعد از آن در سال 82 - 83 تحقیقى انجام شد تا تغییرات پدید آمده را بررسى کند. در این میان ما ایام انقلاب اسلامى، دفاع مقدس و دوم خرداد را پشت سر گذاشته و در تمام این عرصهها زنان نقش تعیینکنندهاى داشتند و تحولات زیادى رخ داده بود. مانند نهادهایى که شکل گرفته و به نحو خاصى فعالیتها و مناسبات ویژه بانوان را حمایت مىکرد.
وى افزود: بررسى رضایت از اوضاع مالى در بین زنان در سال 53 و 82 نشان مىدهد که رضایت مالى آنان افزایش یافته، به این معنا که میزان رضایت زنان از 27 درصد در سال 53 به 49 درصد در سال 82 رسیده است. همچنین در مقایسه میزان رضایت از اوضاع فردى نیز آمار نشاندهنده آن است که در سال 82 این میزان 88 درصد بوده و نسبت به سال 53، 10 درصد افزایش پیدا کرده است.
آقاى مسجدجامعى در باره اشتغال که با توجه به روند آموزش عالى مىتواند به زنانه شدن بازار اشتغال در شرایط فعلى و آینده منجر شود، گفت: تفاوت سال 53 و 82 به این صورت است که در سال 53، فقط 19 درصد مردان با کار کردن زنان در بیرون از خانه موافق بودند در حالى که در سال 82 این رقم به 5/63 درصد از مردان رسیده که با کار کردن زنان در بیرون از خانه موافق بودهاند.
مدیرعامل مؤسسه بینالمللى گفتگوى فرهنگها و تمدنها گفت: اینها برخى از آمارهاى نشاندهنده تحولات در جامعه ایرانى طى 30 سال اخیر است که به تثبیت موقعیت زنان منجر شده است. به این معنا که زن ایرانى توانسته از ظرفیتهاى جهان امروز بهره گیرد و در عین حال میراث و سنت فرهنگى کهن ملى و دینى خود را حفظ کند.
وى تصریح کرد: باید دید که آیا حضور هر چه بیشتر زنان به معناى تغییر در باورهاى آنان است و آیا اگر تغییر در باورها است، تغییر در باورهاى دینى آنها است یا شکل جدیدى از دین در قالب فعالیتهاى متناسب با شرایط امروزى مورد نظر آنها است؟ و با توجه به موارد یاد شده باید دید جایگاه گفتگو و نقش زنان در حوزه فعالیتهاى فردى و جمعى، فعالیت در خانواده، با خانواده و اجتماع و سیاست و اقتصاد چیست؟ و نقش جدیدى که زن ایرانى مىتواند در تحولات داخلى و بینالمللى ایفا کند کدام است؟
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامى با تأکید بر اینکه زنان مىتوانند نقش عمدهاى به عنوان عامل و حامل گفتگو ایفا کنند، گفت: در میان برگزیدگان کتاب سال، پژوهش سال و جشنوارههاى مختلف علمى، فرهنگى و هنرى شاهد افزایش چشمگیر زنان هستیم. حدود 600 اثر تألیفى در باره حضرت زهرا(س) را بانوان به سامان رساندهاند. زنان ایران با استفاده از تجربیات دنیاى جدیدو پاسخگویى به نیازهاى انسان امروز در قالب اعتقاد به سنتهاى فرهنگى و دینى توانستهاند الگویى ارائه دهند که بىشک در منطقه منحصر به فرد است.استقرار صلح در گرو بهبود وضعیت زنان
آثار ناشى از تعارضات مسلحانه بر زنان به ویژه در دهه 1990 و مرور وضعیت زنانى که به صورت مستقیم قربانى خشونت بوده و یا به طور غیر مستقیم آثار تعارضات را تحمل کردهاند، نشاندهنده ضرورت توجه و برخورد علمى با موضوع زنان، صلح و گفتگوست. دکتر نسرین مصفا در این هماندیشى سخنان خود را پیرامون این مطلب بیان کرده و گفت: آسیبپذیرى زنان از تعارضات مسلحانه عمرى به قدمت تاریخ دارد. اسیر گرفتن زنان، ازدواجهاى اجبارى با پادشاهان و فرماندهان نظامى به بهانه تحکیم سلطنت و دیگر انگیزهها در تاریخ وجود داشته که البته در دوران جدید شاهد انواعى دیگر از آنها هستیم. این مجازاتها فقط روى کاغذ آمده و در واقع اثرى از آن نیست.
وى با اشاره به اینکه یکى از ویژگىهاى جهان معاصر برخورد عمیق و همهجانبه فراتر از الگوهاى سنتى با موضوعات است، خاطرنشان کرد: صلح فراتر از فقدان جنگ است. امروزه صلح به معناى بهبود زندگى و راه تحقق عدالت اجتماعى، آزادى و توسعه است و پیششرط صلح تنها از بین رفتن جنگ نیست؛ اصلاح آموزش و پرورش، رهنمود مردم به درک مناسب از جهان و استفاده از راهها و ابزارهایى است که مردم را به هم نزدیک کند. در این شرایط نقش زنان در ایجاد صلح انکارناپذیر است و این نقش فقط به دلایل بیولوژیکى آنان نیست بلکه به سبب تجاربى است که زنان بخصوص در دهههاى گذشته از تحمل آثار ناشى از تعارضات مسلحانه داشتند و جهان را به این باور رساندهاند که نقش ایشان در فرآیند صلح مهم است و مىبایست از آنان استفاده شود. سیاستهایى که در بوسنى از طرف صربها در تحقیر قومى زنان به کار رفت، جامعه بینالمللى را به این نکته رساند که حضور بانوان در خاتمه دادن به جنگ و نیز حضورشان در قضاوت نسبت به اعمالى که در باره زنان صورت گرفته و همچنین در صلحسازى بسیار مهم است.
خانم مصفا تصریح کرد: صحبت از زنان و مشارکت آنان در فرآیند صلح فقط رویدادى براى ثبت در تاریخ و بالا بردن آمارها نیست. باید به نقش زنان در تقویت فرهنگ صلح کمک کرد و این نکته را در نظر داشت که حضور ایشان در زندگى اجتماعى تفاوتهایى را به بار مىآورد؛ تفاوتهایى که نهادها و ساختارهاى اجتماعى باید خود را با آن تطبیق دهند و از همه مهمتر باید ساختارهاى اقتصادى و اجتماعى پشتیبان هم براى این مهم در نظر گرفته شود.
دکتر نسرین مصفا با تأکید بر اینکه براى زنان فقط قدرت سیاسى در فرآیند صلح مهم نیست، گفت: زنان خلاق تنها کسانى نیستند که قدرت سیاسى دارند، بلکه گروهى هستند که به زندگى ابعاد وسیعتر و بینش تازه مىدهند. قدرت سیاسى یک مفهوم با ارزش ابزارى سخت است و جهان امروز فراتر از عوامل خشک غیر انسانى، نیازهایى دارد. زنان تنها زمانى مىتوانند در تقویت گفتگو و فرهنگ موفق باشند که در خود ویژگى هدایت جامعه را بیابند. هدایت جامعه فقط از رأى و مناصب اجرایى بیرون نمىآید بلکه در زمینههاى متعددى که مهمتر از همه آنها ایثار است نهفته است.
وى در خاتمه گفت: ما در مباحث زنان همواره آرمانهاى متعالى، ولى التزامات ضعیف داریم و با ساز و کارهاى غیر مؤثر براى ارتقاى زنان مواجه هستیم. از سوى دیگر آگاهى لازم را در سطح بینالملل نداریم و فقر، خشونت و بسیارى از موارد دیگر همچنان وجود دارد. اگر ما خواهان برابرى و تلاش براى برابرى در یک جهان نابرابر هستیم مىطلبد که به تقویت فرهنگ حضور زنان و استفاده از آنان در فرآیند صلح و یکى از ابزارهاى مهم مورد پذیرش امروزى آن یعنى گفتگوى فرهنگها و تمدنها توجه داشته باشیم.ضرورت بازنگرى در متون تاریخى و نصوص دینى
دکتر صادق آیینهوند سخنران بعدى این هماندیشى بود که سخنان خود را با عنوان بازنگرى در متون تاریخى و نصوص دینى بیان کرد. وى ابتدا با اشاره به برخى مواردى که در باره زن در متون تاریخى و یا متون حدیثى در میان اهل سنت و شیعه وجود دارد آنها را فاقد مبناى دینى خوانده و گفت: از آنجا که حدود 15 سال است با این بحث درگیر هستم مىتوانم بگویم اینها یا بازسازى بینالنهرینى مانوىها است که از طریق زروانیسم وارد این متون شده و یک نگاه منفى نسبت به زن را ایجاد کرده یا از طریق غزالى و دیگر عرفاى دنیاگریز وارد شده و یا از طریق شعراى زورپرست آمده و ادامه همان بینش جاهلى است که وارد جامعه اسلامى شده است. این بینش وارد ایران نیز شد و متأسفانه نگاه این بود که عنصر و جنس زن ضعیف است و چون ضعیف است قابل حمایت نیست و باید از قوى حمایت کرد.
وى افزود: این تفکر در شعرهاى فارسى هم بازسازى شده و حتى در نوشتههاى سخنور و حکیمى مانند فردوسى نیز وجود دارد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نگاه دیگر در بینش اموى و عباسى است که از نیمه دوم قرن دوم و سال 143 هجرى که متون بازسازى مىشود، به وجود مىآید. چون ما یک بینش علوى داریم، بینش فاطمى داریم و بینش اموى و عباسى هم داریم. اینجا دوباره رد پاى بینش جاهلى را مىبینیم که از این طریق وارد متون و نصوص مىشود. نگاه اموى و عباسى بازسازى اندیشه جاهلى با بینشهاى ایرانى، یونانى، بینالنهرینى، قبطى و سریانى است که مجموعاً نوعى تفکر را رقم مىزند؛ این تفکر یک نگاه تشریفاتى و اشرافى به زن دارد و مغایر نگاه اسلامى است. آن 400 حدیثى هم که در مذمت زن آمده، خود بزرگانى مانند «ذهبى» که از مسلطترین افراد نسبت به متون است مىگوید، اصالت ندارد.
دکتر آیینهوند تأکید کرد که اگر ما اقدام به بازنگرى متونى و نصى کنیم، رد پاى این موارد پیدا مىشود و اگر با نگاه دقیق تاریخى وارد شویم، هیچ وجهى براى نکوهش زن در تاریخ اسلام وجود ندارد. بنابراین باید دید این موارد توسط چه کسانى و چرا وارد شده است؟ اینها ابزارها و اسرارهاى خاصى دارد که باید بررسى شود. چرا این مشکل براى زن پدید آمده؟ براى اینکه زن هفت ویژگى دارد که خاص خودش است و مرد هم به گرد او نمىرسد. یکى اینکه در لیست ارتداد، نام هیچ زنى نیست. دیگر اینکه در لیست نفاق، نام هیچ زنى نیست. در چهار هزار حدیث جعلى که نقل شده، یک راوى زن نمىبینید. استنادهاى دیگرى هم داریم. مانند اینکه شخصیتى مانند «سعد بنمعاذ» با آن مقام و موقعیت، صحابى رسول خدا بوده و شهید هم شده است. رسول خدا(ص) خودش با دست مبارکش او را در قبر مىگذارد ولى وقتى بیرون مىآید مىفرماید ایشان در خانواده بداخلاق بوده و به همین دلیل عذاب قبر دارد. از این چه نتیجهاى مىگیریم؟
وى افزود: احادیث مسلسل و متواترى هست که این ویژگىها را براى زنان نقل کرده و من چون در جزوهاى آنها را آوردهام از تکرار پرهیز مىکنم. بنابراین اگر با نگاه جدیدى به نصوص و متون توجه کنیم، هیچ جاى شبههاى وجود ندارد و نگرشها تغییر مىکند. اینهایى که به اسم صوفىگرى دنیاگریزى یا مانوى زروانى آمده - بخصوص مانویت زرتشتى بازسازى شده غربى، چون نگاه زرتشتى شرقى بهتر است - در اسلام وجود ندارد. همچنین در ارزشگذارىها همان طور که مىدانید ما اخلاق اسلامى مدون نداریم. بلکه یا گاه یونانى یا نگاه خسروانى یا هندى و یا بینالنهرینى است که هیچ ارتباطى به اسلام ندارد.
دکتر آیینهوند با اشاره به نگرش خسروانى که معتقد است قیمت اولیا، پادشاه و قیمت دنیا، زن است تأکید کرد: اگر براساس این نگاه ارزش زن در فروترین و ارزش پادشاه در فراترین مرتبه است، ارتباطى به اسلام ندارد.ظهور زنانگى برتر از حضور زنان
روحیات زنانه مبتنى بر ایثار، دوراندیشى، عاطفه و مسئولیتپذیرى پدیدهاى است که همه جوامع براى رشد و پیشرفت بدان نیازمندند. این پدیده به عبارتى ظهور زنانگى است که اگر جامعهاى در زن و مرد خود فاقد آن باشد، دچار مشکل خواهد شد. دیگر سخنران این هماندیشى آقاى سهیل رضایى، مدرس مهارتهاى زندگى بود که مطالب خود را با ضرورت تفکیک دو موضوع «حضور زنان» و «ظهور زنانگى» و تفاوت این دو با یکدیگر آغاز کرد.
وى گفت: همان طور که آقاى مسجدجامعى اشاره کردند، مشکل حضور زنان در ساختار اجتماعى ایران حل شده است. چنانچه به طور مثال ورودى دختران و بانوان به دانشگاهها اینک حدود 70 درصد است. اما در مکانیزم برنامهریزى ظهور زنانگى هنوز مفقود و الگوى رشد به تمامى مردانه است.
رضایى با تأکید بر اینکه موفقیت زنان زمانى خواهد بود که الگوى مفقود شده رشد زنان را پیدا کنند و یا به بیان دیگر ظهور زنانگى را به جاى حضور زن بنشانند، گفت: اگر براساس تحقیق سال 53، مردان 80 درصد تصمیمات را در خانه مىگرفتند و دو دهه بعد این آمار سقوط مىکند، الزاماً به معناى قدرت زنانه نیست؛ این ظهور مرد صنعتى است که دیگر در خانه نیست تا تصمیمات را بگیرد و آنقدر خسته از کار روزمره مىآید که تصمیمات خود را بالاجبار تفویض کرده است. پس این را مىتوان فقدان مسئولیت مرد دانست نه مسئولیتپذیرى زنانه.
وى تصریح کرد: اگر جایى زنان کار مىکنند و مردان موافق کار کردن آنها هستند شاید به این دلیل باشد که آنها مستأصل از بازپرداخت مخارج منزل شدهاند. بنابراین کار کردن در بیرون منزل و درآمد داشتن الزاماً ظهور زنانه نیست؛ چون الگوى رشد مردانه را ترویج مىکند. در حالى که به جاى حضور زنان براساس این الگو به دنبال ظهور زنانگى بود و شاخص رشد زنان را پیدا کرد و بعید است مردان در کشف آن موفق شوند.
سهیل رضایى با تأکید بر تأثیر روش گفتگو و مدارا که در ظهور زنانگى تقویت مىشود، گفت: جامعه شتابان به دنبال صدور فرمان و جامعه رشدیافته به دنبال درک موقعیت است. درک موقعیت، صبورى مىخواهد و جامعهاى که صبورى خود را از دست داده باشد ترجیح مىدهد تصمیم بگیرد و قاطعیت را نسخه کند. در صورتى که در نظام تربیتى میان مادر و فرزند این صبورى وجود دارد. پس گفتگو بیشتر یک عمل پرورشى است تا صاحب یک ساختار آموزشى.صداى تحوّلات را بشنویم
خانم فریده ماشینى از فعالان حوزه زنان و از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سخنران بعدى هماندیشى بود که ابتدا اظهار امیدوارى کرد تا این نشست به طرح آن بخش از تجارب و اطلاعات صاحبنظران منجر شود که بتواند در بحث زنان و گفتگوى تمدنها مورد استفاده قرار گیرد.
وى با اشاره به سخنان آقاى مسجدجامعى و اینکه افزایش ورود زنان به دانشگاهها به عنوان فرصتى براى زنان شناخته شده تا توانایىهاى خود را به منصه ظهور برسانند، گفت: این موفقیت البته مىتواند ناشى از عدم دسترسى زنان به فرصتهاى دیگر باشد. همچنان که اینک در آموزش و پرورش بیش از 67 درصد رشتههاى مهارتى در اختیار پسران و حدود 32 درصد در اختیار دختران است. در چنین شرایطى پسران بیشترى که رشتههاى مهارتى را فرا مىگیرند، نیازى به ورود به دانشگاه ندارند و از امکان کاردانى پیوسته استفاده مىکنند.
ماشینى افزود: دلسوزان نگرانند و تلاش مىکنند تا این معضل حل و میان تعداد دختران و پسران در دانشگاه تعادل ایجاد شود، اما به ریشههاى آن توجه نمىکنند. تحقیقات نشان مىدهد که دختران حتى در سطح روستاهاى دورافتاده، دانشگاه را به عنوان تنها فرصت مشروع و قابل دسترسى مىبینند تا بتوانند شرایط خود را تغییر دهند. بنابراین اگر مسائلى که امروز در آموزش و پرورش داریم و نیز مسائل فرهنگى جامعه را به آن اضافه کنیم، مىبینیم این تعدیل راهکار نامناسبى است که نه تنها مشکلى را حل نمىکند بلکه بر مشکلات مىافزاید.
خانم ماشینى با اشاره به تفکراتى که مسائل زنان را به مسائل سیاسى پیوند مىزنند هشدار داد که این دختران جوان هستند که در میان این نحوه تفکر و جریانهایى که در مقابل آن رشد مىکنند آسیب مىبینند. آن وقت تعجبآور نخواهد بود اگر بشنویم بیش از 80 درصد متقاضیان طلاق در کشور ما زنان جوان هستند و عدم هماهنگى ساختارها با رشدى که دارد اتفاق مىافتد سبب ایجاد این ذهنیت در دختران شود که مشکل اصلى در این جریان دین ماست.از 30 سال پیش تا کنون بر سر یک جمله
سخنان مهندس سهیلا جلودارزاده، عضو هیئت رئیسه دوره ششم مجلس شوراى اسلامى که اینک مؤسسهاى غیر دولتى را براى زنان دایر کرده است، در بخش بعدى هماندیشى با سخنان خود فضاى نشست را تغییر داد. وى پس از اینکه در پشت تریبون قرار گرفت، حضور خود را نه براى سخنرانى بلکه براى درد و دل عنوان کرده و گفت: من به عنوان یک زن مىخواهم چند کلمه درد دل کنم. من کجا ایستادهام؟ زنى که 30 سال است در جمهورى اسلامى حیات معنوى خود را دنبال کرده کجا ایستاده است؟ در فضاى یک منشور سه بعدى بایدها و نبایدهاى تاریخى و سنتها و فرهنگهایى که مرا احاطه کردهاند و از طرف دیگر بایدها و نبایدهاى جهان امروز. هم باید مدرن باشم که دنیا مرا تأیید کند و هم باید اصیل باشم یا اسیر که جامعهام مرا تأیید کند و باید به نیازهاى خود هم فکر کنم. یک نفر مرا تعریف کند و بگوید که یک زن در دنیاى امروز چیست و کیست؟ چه باشد تا همه قبولش داشته باشند.
آقاى خاتمى چند سال پیش فرمودند که همه به زن به عنوان جنس دوم نگاه مىکنند. اما او چون جنس دوم نیست برایش تضاد و تعارض پیش مىآید. از مباحث اصلى گفتگوى تمدنها باید این باشد که این زن کیست و در کجا ایستاده است. 30 سال پیش ما خدمت خانم گرجى ثابت مىکردیم که عقل زن ناقص نیست و هنوز هم آقاى دکتر آیینهوند مىخواهند ثابت کنند که ما عقلمان ناقص نیست و در دین ما را آدم حساب کردهاند. روح خدا در من دمیده شده است. براى چه انسان کرامت دارد؟ چون داراى پتانسیل خدایى شدن است اما من باید ثابت کنم که چیستم و کیستم؟
از موضوع زن زیاد استفاده ابزارى شده است و مهم نیت بررسى است. باید حقیقت وجودى زنان را روشن کنیم تا مشخص شود که زنان چه حقوقى دارند. چرا آمار طلاق روز به روز بالاتر مىرود؟ آیا به این اندیشیدهایم به خاطر آن است که هیچ کس به نیازهاى زنان توجه نکرده است. رهبرى هم فرمودند آنقدر که به زن در خانواده ظلم شده در جاى دیگر نشده است. در بررسى حقوق زن نیتها را خالص کنیم و ببینیم چرا این ظلم در این سیستم صورت مىگیرد. سرچشمه را زلال کنیم و نگذاریم از مسئله زنان استفاده ابزارى شود.زن ایرانى و چهار موضع قابل طرح
ظهور اسلام متقارن با سده هفتم میلادى که زنان غربى تا قرنها بعد از آن فاقد کمترین حقوق بودند، رخ داد و انقلاب عظیم فکرى و فرهنگى پیامبر اسلام(ص) براى زنان مسلمان فضایى وراى آنچه در غرب و یا در سایر نقاط جهان وجود داشت ایجاد کرد. خانم زهرا مولاوردى با این نگاه سخنان خود را آغاز کرد.
این فعال حوزه زنان با تأکید بر اینکه مهمترین نتیجه گفتگو مىتواند شناخت درست و مطابق با واقع از یکدیگر باشد تا بر پایه احترام برابر و متقابل همزیستى مسالمتآمیز داشته باشیم، زنان را هم به عنوان عاملان گفتگو و هم موضوع گفتگو صاحب نقش اساسى در این عرصه دانست.
وى گفت: زن ایرانى از مواضع مختلف مىتواند وارد این گفتگو شود؛ از موضع شرقى بودن، مسلمان بودن، ایرانى بودن و زن بودن. البته اگر زنان - به غیر از بهرهگیرى از ویژگىهاى فردى براى بحث و گفتگو - در قالبهاى تشکل یافته بتوانند وارد این عرصه شوند قدرت و تأثیرشان چند برابر خواهد شد.
معاون سابق ارتباطات بینالملل مرکز امور مشارکت زنان با اشاره به اینکه زنان در سه سطح گفتگو در درون تمدنها، گفتگو بین تمدنها و گفتگو در سطح بینالمللى مىتوانند قدرت و تأثیر خود را نشان دهند، تأکید کرد: زنان چه از موضع مادر بودن و چه معلم و آموزگار بودن مىتوانند در این امر موفق باشند اما نه بدون تمرین گفتگو و اعتقاد واقعى و عملى به اصل گفتگو.
وى خاطرنشان ساخت: ما نمىتوانیم از سرمایه و پتانسیل نیمى از بشریت غافل شویم و نقش زنان را به عنوان پیشروان جنبش جهانى صلح نادیده بگیریم، ولى مشروط بر اینکه زنان ما به قدرت خود اعتقاد داشته باشند و باور کنند که صلح در دست آنهاست.مزیتهاى جنسیتى در حل معضلات و اختلافات
دکتر معصومه ابتکار عضو هیئت امناى مؤسسه بینالمللى گفتگوى تمدنها به عنوان سخنران بعدى هماندیشى با طرح سؤالى سخنان خود را آغاز کرد. وى پرسید: آیا به لحاظ جنسیتى ویژگى خاصى در زنان است که مزیتى به آنها در گفتگو و ایجاد صلح و جلوگیرى از درگیرى چه درون خانواده و چه جامعه جهانى مىدهد؟
وى ادامه داد: در مجامع جهانى بحث مىشود که ما براى تحقق صلح در جهان باید در خانوادهها بهرهمند از صلح باشیم و براى اینکه در خانوادهها این مهم رخ دهد، باید صلح درون داشته باشیم. یعنى ریشه همه مشکلات را باید در نبود صلح درونى و عدم تعادل درونى ببینیم. عدم تعادل درون به تنشهاى خانوادگى و اجتماعى منجر مىشود و این سلسله به هم پیوستهاى است که دائم همدیگر را تشدید مىکند.
خانم ابتکار با اشاره به وضعیت جامعه جهانى که تنشها در آن رو به افزایش و بىعدالتىها در حال گسترش است، گفت: وقتى همین مسئله را به درون انسانها تسرى دهیم، مىبینیم منشأ آنجاست و ناآرامىها چه در ارتباط با مسائل اعتقادى و معنوى و چه در ارتباط با مسائل مربوط به جنسیت از درون ناشى مىشود.
وى افزود: اینجا از نفى جنسیت و اینکه ما باید انسان را مبنا قرار دهیم صحبت شد. همین طور از بروز زنانگى بحث شد. اما آیا واقعاً زنان ویژگىهاى خاصى دارند که صرفاً متعلق به آنهاست و یا در مردان هم وجود دارد؟ یا اصلاً بهتر است به جاى اینکه از زن و مرد سخن بگوییم، در باره روحیات زنانه و مردانه صحبت کنیم؟
مؤسس مرکز صلح و محیط زیست با کلیدى خواندن این بحث گفت: اگر روحیات زنانه را از جنبه انسانى آن مؤثر در بهبود شرایط خانوادگى و اجتماعى مىدانیم پس این روحیات باید در مردان هم باشد و تقویت شود. این در حالى است که نه تنها در این باره کوشش نمىشود بلکه زنان هم براى ورود به برخى سطوح ناچارند این ویژگىها را نفى کنند، زیرا مدیریت در جامعه ما و جامعه بینالملل مردانه است، تصمیمسازى نیز مردانه است و احساسات و روحیات زنانه جایگاهى ندارد.
دکتر ابتکار افزود: آیا زنان براى اینکه بتوانند در این عرصهها حضور داشته باشند، باید هویت زنانه خود را نفى کنند و آیا مردان به صرف اینکه به ابعاد موضوع از دید ریاضى و خاص مردانه نگاه کنند مىتوانند موفق شوند؟ این واقعیتى است که نقش روحیات زنانه و بروز آن بسیار مىتواند در بحث گفتگو، ایجاد تفاهم و اجماعسازى در درون، سپس در خانواده، بعد در سطح جامعه کنونى ما و جامعه بینالملل تأثیرگذار باشد و به هر حال رمز بحث کنونى ما در این نهفته است که بتوانیم این سؤال را به روشنى پاسخ دهیم.تابعیت فرزندان زنان؛ خون یا خاک؟
خانم اشرف گرامىزادگان حقوقدان و مدیر مسئول مجله حقوق زنان با ذکر موضوع تابعیت فرزندان، مجموعهاى از مشکلات موجود در جامعه زنان را مورد اشاره قرار داده و گفت: چندى پیش ویژهنامه مجله حقوق زنان را به موضوع ارزیابى کارنامه مجلس هفتم براى زنان اختصاص دادم و در بررسى قوانین هیچ چیز به اندازه مسئله تابعیت زنان نگرانم نکرد.
وى با طرح این پرسش که وقتى من هویت زنانهام در داخل زیر سؤال است، چگونه مىتوانم در خارج وارد گفتگو شوم، افزود: عزیزان مىگویند از عمر قانون مدنى ما 70 سال گذشته و با مقتضیات امروز فاصله گرفته است. در این صورت چرا در مسئله تابعیت فقط به موضوع خون اشاره مىشود؟ مادر پس از اینکه نه ماه فرزند در شکم مىپرورد، با شیره جان بزرگ مىکند، تربیت مىکند، اما فرزند نام خانوادگى پدر را که مىگیرد هیچ، بر روى تابعیت مادر نیز تأثیر مىگذارد. چه زمانى قرار است قانون اصلاح و قاعده خاک اصل شود.
مدیر مسئول مجله حقوق زنان تصریح کرد: این موضوعات ابتدا باید در داخل مورد گفتگو قرار گیرد تا زن ایرانى بتواند در فراسوى مرزها به گفتگو بپردازد.رابطه سنت و هواى پاک
آخرین سخنران هماندیشى حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمى رئیس مؤسسه بینالمللى گفتگوى فرهنگها و تمدنها بود که با تبریک میلاد حضرت زهرا(س) و روز زن اظهار داشت: به روایت اهل سنت و شیعه سوره کوثر در باره پیامبر(ص) نازل شده است؛ در زمانى که مىگفتند چون پیامبر فرزند پسر ندارد، نسل او منقطع مىشود. خداوند تقدیر کرده بود که هم نسل جسمانى پیامبر و هم میراث معنوى ایشان از طرف دختر بزرگوار او در تاریخ جارى شود.
وى با تأکید بر ضرورت شناخت جایگاه خود در جهان گفت: سنت براى هر جامعهاى که بخواهد هویت داشته باشد مثل هوایى است که در آن تنفس مىکند. این سنت ممکن است آلوده شود و اگر با حفظ هویت خود نوسازى نشود مىتواند مثل هواى مسموم باشد.
خاتمى ادامه داد: باید بدانیم که شرایط و وضعیت دنیاى ما چگونه است. بسیار شنیدهایم مهمترین مسئلهاى که براى ما بخصوص شرقىها و از جمله مسلمانان که پایههاى سنتى فرهنگشان قوىتر است وجود دارد، بحث نسبت میان سنت و تجدد است و اگر حل نشود نه تنها مسئله زنان بلکه هیچ مسئلهاى در عرصههاى مختلف حل نخواهد شد.
آقاى خاتمى از تحول عمیقى که به خاطر رنسانس در غرب رخ داد به عنوان گشودگى متقابل جهان و انسان به روى هم به جاى عزلت از جهان تعبیر کرد و ادامه داد: این گشودگى متقابل انسان و جهان به روى یکدیگر روح مدرنیته است.
وى وجود خشونت در دنیاى مدرن که بیشترین قربانیانش زنان هستند را امرى طبیعى دانسته و تصریح کرد: با تقدسزدایى تنها خرافات از بین نمىرود، بلکه بسیارى از ارزشها و هنجارهاى مقدس در نظر همه ادیان از بین مىرود و دیگر اخلاق معنا ندارد. اخلاق اگر مبتنى بر ارزش متعالى و مقدس نباشد، وجود پیدا نمىکند و حتى اگر وجود پیدا کند، نمىتواند در جامعه ضمانت اجرا یابد.
آقاى خاتمى اظهار داشت: اما این حرکت یک گام دیگر هم داشت و آن اینکه با محور قرار گرفتن انسان، حاکمیت انسان بر سرنوشت خود نیز اصیل شد و از دل آن نظامهاى دموکراتیک بیرون آمد. در حالى که دموکراسى در دنیاى قدیم مذموم بود.
وى با تأکید بر اینکه براى حل مسائل جامعه ما و جهان باید نگاه پروسهاى داشت، گفت: با فرمان دادن، وضعیت زنان و سایر مشکلات حل نمىشود.
رئیس مؤسسه بینالمللى گفتگوى فرهنگها و تمدنها با اشاره به وجود خشونت سازماندهى شده در دنیا تصریح کرد: در این زمان است که گفتگوى تمدنها مطرح مىشود. باید قبول کنیم که زنان ما بزرگترین قربانیان خشونت هستند. بدون تجدید نظر در نحوه سلوک با زنان و پذیرش نقش آنان در عرصه حیات اجتماعى، نمىتوان خواستار دنیاى بدون خشونت بود. در گفتگوى تمدنها نیز زنان و نگاه زنانه به زن و جهان بسیار مهم است.
آقاى خاتمى ادامه داد: دفاع از زن را باید از دفاع فانتزى از زن جدا کرد. در عرصه سیاست دفاع فانتزىترى از زن شده است تا در عرصه زنان متفکر و هنرمند. متأسفانه همه ما دچار فمینیسم شدهایم که نوعى افراط در مقابل تفریط است. فمینیسم مردمعیارى است و مردانهترین تلاشى است که به نام دفاع از حقوق زنان صورت مىگیرد. باید الگوى ظهور زن را که براساس آن حضور زن مىتواند توضیح داده شود، معین کنیم.
وى گفت: در دنیاى جنگزده امروز مىبایست جنگى را آغاز کنیم تا به صلح برسیم؛ اما ابزار این جنگ، گلوله و انفجار و بمب نیست؛ بلکه کلمات و تلاش براى از کار انداختن سلاحهایى است که در خدمت خشونت به کار مىرود و براى گرفتن مهمترین بستر اجراى خشونت در دنیاى ما یعنى افکار عمومى. باید افکار عمومى را از خشونتطلبان بگیریم و گفتگوى تمدنها مىخواهد وارد این جنگ شود.
وى با طرح این سؤال که چگونه مىتوان ظهور زن در جامعه را تأمین کرد به گونهاى که وقار و حرمت او حفظ شود، گفت: در دنیاى جدید این وقار شکسته شده است و باید دید ما چگونه مىتوانیم وقار و حرمت زن را حفظ کنیم و این مانع حضور و ظهور اجتماعى زن در جامعه نشود.