دیگران و انتظارات ما
در واقع دلایل زیادى براى لذت نبردن از اوقات و عدم آرامش در زندگى وجود دارد. ممکن است روابط ما با دیگران به گونهاى شکل گرفته که پیوسته احساس بدبختى مىکنیم، شاید میان کار و کسب درآمد و آرامش داشتن نتوانیم موازنه لازم را برقرار کنیم، شاید هم مدتهاست احساس بیهودگى و افسردگى مىکنیم حال آنکه نمىدانیم علت چیست و درمان کدام است.
طرز بیان نیازها و خواستهها در آدمى بسیار مهم است. شیوه برقرارى ارتباط به افراد امکان مىدهد تا دیگران درک کنند از آنان و از خودشان چه انتظارى دارند.
همه افراد معمولاً با چهار نوع ارتباط مواجه مىباشند. خانمها با شناخت این نوع مهارتهاى ارتباطى مىتوانند دریابند در چه گروهى قرار داشته و در زندگى روزمره یا زناشویى از چگونه ارتباطى استفاده مىنمایند.
دستهاى از خانمها هرگز خواستههایشان را مطرح نمىکنند و فکر مىکنند چنانچه اطرافیانشان آنها را درک مىکردند لزوماً حدس مىزنند چه مىخواهند و یا احساسشان چیست؟ مثلاً خانمى که تمام طول هفته را در خارج یا داخل خانه کار کرده و حالا انتظار دارد آخر هفته را استراحت کرده و به تفریح بگذراند، ضرورتى نمىبیند خواستهاش را با همسر خود در میان بگذارد چرا که مىاندیشد بعد از سالها زندگى همسرش باید این موضوع را تشخیص دهد که از وى براى صرف شام به بیرون منزل دعوت کند و عدم اجابت آن را حمل بر بىتفاوتى و یا عدم عشق و علاقه شوهرش و یا حتى قدرناشناسى وى خواهد دانست.
دستهاى دیگر از خانمها بسیار شبیه دسته پیشین مىباشند با این تفاوت که پرخاشگرى را نیز چاشنى رفتارشان مىکنند. آنان نیز خواستههایشان را به روشنى با اطرافیان و آشنایان در میان نمىگذارند و انتظار دارند دیگران به طور خودکار بدانند و حدس بزنند چه مىخواهند و چه خواستهاى دارند اما بر خلاف دسته اول زمانى که به خواستههایشان نمىرسند غر و لند مىکنند. در عین حال توقع دارند دیگران عصبانى و ناراحت نشده و نسبت به پرخاشگرى آنان دم فرو بسته و اعتراضى نکنند.
برخى از خانمها عوض درخواست کردن و بیان انتظاراتشان به بیانى آرام و ملایم، غالباً با عصبانیت، صداى بلند و توأم با
داد و فریاد آنها را در میان گذاشته و توقع دارند اطرافیان آنان را درک کرده و در قبال رفتار عصبانى و خشونتآمیزشان ساکت بمانند و خود را محق مىدانند درخواستشان را به هر نحو و شکلى که فکر مىکنند درست و مؤثر است مطرح نمایند.
تعدادى دیگر از خانمها همیشه به وقت، انرژى و توانایىهایشان احترام گذاشته و خواستهها و نیازهایشان را به روشنى و به طور مشخص اعلام مىکنند. آنان به طور مشخص مىگویند توقع دارند بیشتر به آنان توجه شده و یا اینکه مثلاً اصلاً خوششان نیامده که رفتار ناشایستى از دخترشان دیدهاند.
بنابراین چه بهتر همیشه خواستههایمان را به شکلى کاملاً مشخص، محترمانه و صریح بیان و مطرح کنیم. در واقع وقتى ما درخواست و انتظارمان را با صراحت و شفافیت عنوان مىکنیم طرف مقابل نیز مجبور خواهد بود با ما صریح و صادق باشد و خواهد آموخت که رابطهاى توأم با کنایه و در ابهام با ما نداشته باشد.
در ارتباطات غلط که دو طرف سعى ندارند صداقت و صراحت داشته باشند، این سؤال مطرح مىشود چرا باید از طرف مقابل نخواهیم در باره موضوعى خاص بیشتر توضیح ندهد مثلاً اگر دخترمان مىترسد با طرح سؤال یا درخواست توضیح از دوستش، دوستىاش با وى به هم بخورد، مىتوان برایش این سؤال را طرح کرد اگر قرار باشد یک ارتباط دوستانه به این راحتى به هم بخورد، آیا اصولاً مىتوان نام این ارتباط را دوستى گذارد و روى آن حساب کرد؟
در واقع داشتن قاطعیت و تمرین «نه» گفتن به همان اندازه «آرى» گفتن ساده است. شما مىتوانید دوست خوبى باشید ولى همیشه با درخواست دوستانتان موافقت نکنید. مىتوانید همسر خوب و مهربانى باشید اما نظرتان را به طور صریح و مشخص بیان کنید. در واقع این حق شماست بتوانید مطابق میل و خواستهتان عمل نمایید، نه میل و خواسته دیگران.