پیامبر اکرم و چند همسرى


 

پیامبر اکرم(ص) و چند همسرى‏

مصطفى جعفرپیشه‏فرد

مقدّمه‏

یکى از مسلّمات تاریخى که روایات متواتر و قطعى بلکه آیات بر آن گواهى مى‏دهد، ازدواج‏هاى متعدد پیامبر(ص) است. با پذیرش این حقیقت مسلّم تاریخى، پرسش اساسى و مهم در باره فلسفه این ازدواج‏هاست. این که سرّ تعدّد زوجات نبى اعظم چیست، پرسشى است که از سال‏ها پیش مورد توجه عده‏اى از مورخان و اندیشوران قرار گرفته است، حتى عده‏اى از مستشرقان با نشانه گرفتن انگشت اتهام به ساحت مقدس رسول خدا، سرّ ازدواج‏ها را در علاقه و میل شدید جنسى و غریزه شهوترانى و کامجویى جستجو کرده‏اند.(1)
مقاله به دنبال آن است که بررسى عالمانه و منصفانه‏اى در این مسئله مهم تاریخى کند و ابعاد گوناگون آن را در سیره نبى گرامى اسلام تحقیق نماید.
پیش از بررسى این پرسش مهم، توجه به دو نکته مهم لازم است.
نکته اوّل: تحقیق این نوشتار از نگاه ناظر بیرونى و کسى است که بدون هیچ تعلق خاطر درونى و ایمانى، مى‏خواهد راز تعدد ازواج پیامبر(ص) را به شکل منطقى و علمى باز گوید.
البته کسى که از نگاه ناظر درونى به این حقیقت نظر افکند و ایمان به حقیقت معنوى و مقام عصمت داشته باشد، نیز سیره و رفتار و گفتار او را وحى الهى بداند (و ما ینطق عن الهوى ان هو الّا وحى یوحى، نجم، آیه 4 - 3) او را داراى خلق عظیم مى‏یابد (انّک لعلى خُلُق عظیم.) (قلم، آیه 4) نیز بهره‏مند به موهبت شرح صدر (الم نشرح لک صدرک، انشراح، آیه 1)، و در یک جمله براى فردى که به مقامات الهى و ولایى پیامبر آگاه است، روشن است تعدد همسران ایشان مثل سایر تصمیمات و رفتارها که در سیره حضرت روشن است، ناشى از حقایقى سراسر حکیمانه و همخوان با اخلاق والاى الهى و کرامت انسانى است؛ اگر چه به طور موردى و جداگانه به دنبال یافتن پاسخ نرفته باشد و راز آن را از سینه تاریخ جستجو کرده باشد.
در این نوشتار با ایمان به آن حقایق و پذیرش همه آنها، از نگاه ناظر بیرونى مى‏خواهیم با تحلیلى تاریخى و با تکیه بر متون سیره و روایات، راز تعدد ازواج پیامبر(ص) گشوده شود تا هم پاسخى به اتهام باشد و هم درسى براى پیروان آن الگوى راستین؛ آنان که مى‏خواهند با شاگردى در مکتب رسول خدا(ص) و خوشه‏چینى از سیره نورانى او، درس زندگى والاى انسانى و تشکیل خانواده‏اى اسلامى و پدید آوردن نهادى سراسر فضیلت و کرامت و اخلاقى را بیاموزند.
نکته دوم: اگر چه شاید بتوان با تحلیل فشرده و گذرا، گوشه‏هایى از فلسفه ازدواج‏هاى پیامبر(ص) را به دست آورد ولى به نظر مى‏رسد براى رسیدن به حقیقت، لازم است فهرستى اگر چه فشرده از ازدواج‏هاى حضرت، ویژگى‏هاى هر یک، شرایط و وضع زمانى و مکانى، ارائه شود، تا راز هر یک از ازدواج‏ها مشخص شود. در این صورت مى‏توان به جمع‏بندى صحیح و منطقى از چند همسرى پیامبر پرداخت.

1. خدیجه بنت خویلد (68 - 3ق.ه)(2)

نخستین همسر پیامبر(ص) که پانزده سال پیش از بعثت و در 25 سالگى با او ازدواج کرده، خدیجه بنت خویلد است.
خدیجه زن ثروتمند و سرشناس قریش که خواستگاران فراوانى از مردان ثروتمند و بانفوذ قریش را ردّ کرده بود، وقتى از «میسره» غلام خویش، داستان‏هایى شگفت در باره محمد امین در سفر تجارى به شام و گفته‏هاى راهب در باره او شنید، نیز قضایاى دیگرى در عظمت شأن آن بزرگوار دریافت، مجموعه‏اى از علل موجب شد خدیجه به ازدواج با حضرت تمایل پیدا کند و با اینکه مرسوم است و در آن زمان نیز چنین بود که پیشنهاد ازدواج از طرف مرد مطرح مى‏شود، بر خلاف متعارف، خواستگارى از سوى زن عنوان گردید.
از سوى دیگر با توجه به فقر یتیم ابوطالب و ثروت و موقعیت اجتماعى خدیجه، انگیزه مادى در پیشنهاد ازدواج، دیده نمى‏شود. خدیجه پیش از این ازدواج به گفته مشهور مورخان دو شوهر دیگر که فوت شده بودند، داشته، در زمان ازدواج با رسول خدا حدود 40 سال داشته است.(3) این ازدواج که 15 سال پیش از بعثت اتفاق افتاد، پس از بعثت رنگ و بویى دیگر یافت. خدیجه نخستین زنى بود که به رسالت او ایمان آورد و ثروت خویش را در راه نشر و ترویج پیام آسمانى اسلام در طبق اخلاص قرار داد. این ازدواج تا سال دهم بعثت یعنى یک ربع قرن ادامه یافت و گل سرسبد آفرینش و بزرگ زنان عالم، محصول این ازدواج خجسته و مبارک بود.
پیامبر(ص) تا خدیجه در قید حیات بود یعنى تا پنجاه سالگى، ازدواج دیگرى نداشته است. سه سال پیش از هجرت خدیجه وفات یافت. پیامبر سال رحلت خدیجه(س) و ابوطالب(ع) را که هر دو در یک زمان اتفاق افتاده بود، «عام‏الحزن» (= سال اندوه) نامید! پس از رحلت خدیجه تا آخر عمر همواره به یاد وى بود و از منزلت و شئون او براى دیگر همسران خود سخن مى‏گفت، تا آنجا که برخى از همسران حضرت با آنکه خدیجه وفات یافته بود، نسبت به او حسادت مى‏ورزیدند.(4)

نکات مهم در ازدواج با خدیجه‏

آنچه از قصه ازدواج پیامبر(ص) با خدیجه کبرا(س) قابل برداشت است، آنکه:
أ) ازدواج با خدیجه به پیشنهاد او و بر اثر باخبر شدن از کمالات معنوى و اخلاقى حضرت بوده است.
ب) تا زمانى که خدیجه در قید حیات بود و مدتى پس از آن پیامبر(ص) ازدواج دیگرى نداشت.
پ) خدیجه بانویى فداکار و مؤمن بوده که نخستین زن مسلمان به شمار مى‏رود و در راه اسلام از تمامى سرمایه و آبروى خویش گذشت.
ت) طبق نظر مشهور مورخان حدود 15 سال، خدیجه از پیامبر مسنّ‏تر، و زن بیوه‏اى بود که پیش از آن ازدواج کرده بود اگر چه برخى مورخان خدیجه را «عذراء» (دوشیزه و باکره) دانسته، سنّ او را هنگام ازدواج کمتر از نظر مشهور شمرده‏اند.(5)
به هر حال با عنایت به چهار نکته بالا، چه تابلویى مى‏توان از سیماى پیامبر در باب ازدواج و همسردارى ترسیم کرد؟ آیا کسى مى‏تواند با این ویژگى‏ها، حضرت را متهم به شهوترانى و هوسبازى کند؟ در حالى که اوج جوانى خویش و زمانى را که از مسئولیت‏هاى رسالت و وظایف ناشى از آن، آسوده بوده، با همسرى مسن‏تر از خود و بیوه سپرى کرده است؟! همچنین تا فراتر از پنجاه سالگى (که پایان جوانى و غرایز ناشى از آن است) تنها همین یک ازدواج (که سراسر آن را انگیزه‏هاى الهى و معنوى و ارزش‏هاى والاى انسانى و اخلاقى پُر کرده است و کرامت در آن موج مى‏زند) در کارنامه او ثبت شده است؟!
قریب به اتفاق دیگر ازدواج‏هاى حضرت، مربوط به دهه آخر عمر ایشان و عصر گسترش اسلام و تأسیس حکومت اسلامى و چند برابر شدن مسئولیت‏هاى اجتماعى و دوران جنگ و جهاد و مبارزه همه‏جانبه است.

2. سَوْدة بنت زمعة (م‏54ه)

پس از درگذشت ابوطالب و خدیجه و تحمل مصیبت‏هاو مشکلاتى که پیامبر از ناحیه مشرکان دید، همچنین تنهایى از سوى دیگر و جهت اداره و سرپرستى خانواده و فرزندانى که خدیجه(س) کفالت و سرپرستى آنها را بر عهده داشت،(6) از سوى سوم، با آنها مواجه بودند، مسلمانان در اندیشه کاهش دردها و آلام ایشان برآمدند. خوله بنت حکیم در این باره با حضرت به گفتگو نشست و براى ازدواج، سوده دختر زمعه را پیشنهاد کرد.
سوده زنى مسنّ، لاغراندام، بلندقامت، بیوه، و داراى اولاد فراوان از شوهر پیشین خود بود، افزون بر این بهره‏اى از جمال در او نبود، از این‏رو کسى حاضر به ازدواج با وى نبود. شوهر پیشین وى «سکران بن‏عمرو» بود.
این زن و شوهر در آغاز دعوت رسول خدا، اسلام آوردند اما به سبب شدت آزار و اذیت مشرکان مکه، به دستور پیامبر(ص) به حبشه مهاجرت کردند. پس از مدتى، این زن و مرد مهاجر مؤمن به مکه بازگشتند و شوهر بر اثر بیمارى به بستر مرگ افتاد و درگذشت، در حالى که همسر فداکار او «سوده» تنها میان انبوهى از دشمنان قرار داشت که مسلمانان را با قتل و شکنجه و اجبار بر کفر، آزار و اذیت مى‏کردند. وى پنج یا شش فرزند یتیم داشت.
مورخان سوده را «مهاجرة أرملة؛ بیوه مهاجر» لقب داده‏اند. بنابراین ازدواج پیامبر(ص) با سوده به قصد آرامش خاطر و دلجویى وى، نیز حمایت از او در برابر مشکلات و مصیبات فراوانى بود که چون سیل بر او فرو آمده بود، به علاوه تنهایى حضرت و بى‏سرپرستى خانواده و فرزندانى که در نبود خدیجه نیازمند سرپرست بودند.(7)

نکات مهم در ازدواج با سوده‏

أ) سوده زنى مسنّ، لاغر، بلندقامت، بیوه، داراى فرزندان متعدد و بى‏بهره از جمال و زیبایى بود.
ب) زنى از مؤمنان اولیه و مهاجر فى سبیل اللَّه به حبشه بود. شوهر او نیز مؤمن و مهاجر بود که بر اثر بیمارى درگذشت.
پ) میان انبوهى از دشمنان مشرک مکه قرار داشت که مسلمانان را به مرگ و شکنجه تهدید مى‏کردند.
ت) وقتى ازدواج پیامبر با سوده رخ داد که خدیجه از دنیا رفته بود و پیامبر میان انبوهى از مشکلات از ناحیه دشمنان به سر مى‏بردند و از سوى دیگر تنها بودند و کسى نبود که سرپرستى فرزندان حضرت را بر عهده گیرد.
حال با توجه به این نکات، مى‏توان سرّ ازدواج حضرت را با سوده دریافت و اینکه آیا این ازدواج از سرِ حکمت بوده است یا از سرِ شهوت! نیز اینکه آیا ازدواج براى کمک به یک زن بیوه عیالوار و تنها میان دشمنان بوده است یا خیر!

3. عایشه بنت ابى‏بکر (9ق‏ه - 58ه)

سومین ازدواج پیامبر(ص) به نظر مشهور مورخان، پس از هجرت به مدینه منوره، با عایشه دختر ابى‏بکر بود.(8) ازدواج حضرت با دوشیزگان، فقط همین ازدواج بوده است، اگر چه از این ازدواج نیز مانند اکثر ازدواج‏هاى پیامبر(ص) خداوند فرزندى نصیب حضرت نکرد.
ازدواج پیامبر با عایشه در اوایل جوانى و بلوغ او بوده است.(9) در حالى که سن حضرت در آن زمان پنجاه و سه سال یا بیش از آن بوده اما این مسئله، پدیده‏اى متداول و متعارف میان اعراب بوده است و امرى منکر یا قبیح و زشت شمرده نمى‏شد. از این‏رو در هیچ جاى تاریخ نقل نشده است که در آن زمان یا زمان‏هاى دیگر، میان مسلمانان کسى این ازدواج را زشت و دون شأن انسان بزرگى چون رسول خدا(ص) برشمرد.
عایشه از زنان مهم و تأثیرگذار در حوادث و تاریخ اسلام در زمان رسول خدا(ص) و همچنین پس از حضرت بوده است، به گونه‏اى که نقش او با نقش هیچ یک از همسران پیامبر قابل مقایسه نیست، بخصوص تأثیر او در حوادث مربوط به خلافت، دخالت او در حوادث سیاسى و رخدادهاى مربوط به خلیفه سوم، نقش او در زمان خلافت حضرت امیر(ع) به ویژه در جنگ جمل و حوادث پس از آن در زمان معاویه و امامت امام مجتبى(ع)؛ در این زمینه کتب فراوان نوشته شده است.
از سوى دیگر از نقش او در فقه اهل سنت و روایات فراوانى که از وى نقل گردیده است، نمى‏توان گذشت. در متون حدیثى، از عایشه بیش از دو هزار و صد و ده حدیث نقل گردیده است!
وى در سال پنجاه و هفت هجرى در زمان خلافت معاویه از دنیا رفت و در بقیع به خاک سپرده شد.(10) از زمانى که عایشه به بیت رسالت وارد گردید، حوادث و امور مهمى در آن رخ داد که تأثیرى فراوان در اندوه و غمّ رسول خدا(ص) بر جا گذاشت و نقش‏آفرینى اصلى این حوادث، عایشه بوده، ریشه اصلى آن حسادت‏هاى وى نسبت به سایر همسران پیامبر خدا بوده است.
وقتى مجموعه این امور و قضایا را بررسى کنیم و در کنار یکدیگر آنها را مشاهده کنیم، شاید بتوان به سرّ و فلسفه این ازدواج پُر محنت و زحمت پى برد.

4. هند بنت ابى‏امیه (ام‏سلمه، 28 ق.ه -62ه)

ازدواج با ام‏سلمه به گفته بسیارى از مورخان، در سال دوم و به گفته عده‏اى سال چهارم هجرى بوده است. پدر ام‏سلمه بزرگ قومِ بنى‏مخزوم و ثروتمندترین آنان بود.
«ام سلمه» پیش از اسلام با عبداللَّه بن‏عبدالاسد ازدواج کرد. سپس هر دو مسلمان شدند و به دستور رسول خدا به حبشه هجرت کردند. وقتى به مکه بازگشتند، در پناه ابوطالب از آزار قریش، در امان بودند. سپس به دنبال آمادگى اهالى مدینه براى پذیرش مسلمانان، رهسپار آن دیار شدند، اگر چه بر اثر جلوگیرى قریش و مشرکان مکه، به طور جداگانه به مدینه هجرت کردند.
ابوسلمه، شوهر ام‏سلمه (که امیر و فرمانده سریه بنى‏اسد بود) در جنگ مجروح شد و در مدینه به شهادت رسید. پس از انقضاى عدّه ام‏سلمه، ابوبکر و عمر پیشنهاد ازدواج با او را مطرح کردند ولى وى نپذیرفت اما به خواستگارى رسول خدا(ص) پاسخ مثبت داد و به بیت ایشان وارد شد.
زیبایى و جمال ام‏سلمه، موجب حسادت عایشه و حفصه مى‏شد. وى که سالمندترین همسر پیامبر بود، مورد احترام خاص حضرت قرار داشت.
ام‏سلمه پس از وفات رسول خدا به حوادث جارى جامعه بى‏توجه نبود و تا آنجا که توان داشت، براى جلوگیرى از انحرافات نقش ایفا مى‏کرد. وى خلفا را به خیر و همدلى و نیکى سفارش مى‏کرد و به همین منظور به نصیحت عثمان اقدام کرد. در جریان جنگ جمل نیز نامه‏اى به عایشه نوشت و او را از حرکت و بیرون رفتن از خانه نهى نمود. در ایام خلافت معاویه نیز به شدت مانع لعن بر امیرالمؤمنین شد و مى‏گفت: شما خدا و رسول را بر منبرهایتان لعن مى‏کنید، اگر على بن‏ابى‏طالب، یا کسى که وى را دوست دارد، لعن کنید، گواهم که خدا و رسولش او را دوست دارند!
در تاریخ وفات ام‏سلمه اختلاف است و به نظر عده‏اى از محققان تاریخ‏نگار، وفات او در زمان خلافت یزید و پس از حادثه کربلا رخ داده است.(11)

نکات اساسى پیرامون ازدواج با امّ‏سلمه‏

1. از زنان مهاجر به حبشه و مدینه و جزء مسلمانان اولیه که شوهرش در جنگ به شهادت رسید.
2. زنى داراى جمال که پیشنهاد ازدواج افرادى سرشناس همچون عمر و ابوبکر را رد کرد.
3. زنى فهیم و با درایت که در حوادث، نقشى مؤثر ایفا کرد و در طرفدارى از اهل بیت(ع) شهره است.
4. مسن‏ترین همسر رسول خدا که تا حادثه کربلا در قید حیات بود.
5. حفصه دختر عمر بن‏الخطّاب (18ق.ه - 45ه)

از دیگر ازدواج‏هاى پیامبر که در مدینه و در سال دوم یا سوم هجرت به وقوع پیوست، ازدواج با حفصه دختر خلیفه دوم، عمر بن‏الخطاب است. حفصه پیش از آن، با خُنَیس بن‏حذافة السهمى در مکه ازدواج کرده بود و با او از مکه به مدینه مهاجرت نمود.
خنیس در جنگ بدر شرکت جست و به گفته مورخان در آن جنگ یا احد مجروح جنگى شد و بر اثر جراحات وارده در مدینه به شهادت رسید. پس از پایان رسیدن عدّه حفصه، براساس آنچه میان اعراب متعارف بود، عمر بن‏الخطاب پدر حفصه، براى کاستن از اندوه دختر خویش، به سراغ ابوبکر و عثمان رفت و با آنها پیشنهاد ازدواج با دختر بیوه خود را مطرح کرد، در حالى که پاسخ هر دو نفر منفى بود. به دنبال این حادثه پیامبر اکرم(ص) آمادگى خویش را براى ازدواج با حفصه اعلام کرد.
حفصه و عایشه از زنانى هستند که بر اثر غیرت زنانگى و حسادت‏هاى خاص، موجب برخى از مشکلات در بیت رسول اللَّه(ص) شده، بر اندوه و غمّ‏هاى حضرت افزوده‏اند! با این وجود پیامبر بر نگه‏دارى و طلاق ندادن آنها تأکید کرد، اگر چه به طور کلى طبق آیات قرآن کریم آنان را میان جدایى یا زندگى با حضرت مخیر کرده بود.
حفصه افشاى سرّ کرد، با این حال پیامبر با خُلق کریم خویش او را رها نکرد. با اینکه او را یک بار طلاق داد ولى دوباره به او رجوع کرد. عمر، خطاب به دختر خویش در زمانى که براى بار دوم پیامبر خواست او را طلاق دهد، گفت: پیامبر یک بار تو را طلاق داد، اما به خاطر من به تو رجوع کرد.(12)
حفصه در سال 45 هجرى بدرود حیات گفت و در بقیع به خاک سپرده شد.(13)

نکات مهم پیرامون ازدواج با حفصه‏

1. بیوه‏اى بود که شوهر خود را بر اثر جراحت جنگى در جنگ بدر یا احد از دست داده و از قبیله قریش است.
2. پدر او، خلیفه دوم، پس از مرگ شوهر اوّل، ازدواج ابوبکر یا عثمان را با دختر خویش در میان مى‏گذارد ولى نمى‏پذیرند.
3. پیامبر(ص) پس از این حادثه، با حفصه ازدواج مى‏کند، اگر چه از او صاحب فرزند نمى‏شود. نیز به رغم مشکلات فراوان اجتماعى و امور مربوط به اسلام و اداره مسلمانان که پیامبر در آغاز هجرت داشتند و با وجود دردسرهایى که حفصه با اتفاق عایشه در بیت نبوى ایجاد کرد، پیامبر اخلاق نیکو و عظیم خویش را بر همگان آشکار کرد و اگر چه او را یک بار طلاق داد، ولى دوباره او را پذیرفت.
با توجه به ویژگى‏هایى که براى عایشه و حفصه برشمرده‏اند، مى‏توان سرّ ازدواج رسول خدا(ص) با آنها و درس‏هایى را که خانواده‏هاى مسلمان از این قبیل ازدواج‏ها مى‏توانند بگیرند، دریافت، همچنین به عظمت مکارم اخلاقى، رسول اکرم(ص) پى بُرد. به رغم تمامى مشکلات بیرونى و جنگ‏ها و مسائل سیاسى خارجى و با وجود مشکلاتى که این دو زن میان همسران فراهم مى‏آورند، پیامبر لغزش‏هاى آنها را نادیده مى‏گیرد و آنها را از خود نمى‏راند.

6. زینب بنت خزیمه (م‏4ه)

به گفته مورخان در سال سوم هجرى پیامبر(ص) با زینب دختر خزیمه هلالى قرشى ازدواج کرد. زینب پیش از اسلام در مکه به دنیا آمد و در زمان جاهلیت به امّ‏المساکین شهرت یافت. وى پیش از ازدواج با رسول خدا(ص)، ازدواج کرده بود. اکثر مورخان شوهر اوّل او را طفیل بن‏عبدالمطلب دانسته و معتقدند:
پس از مرگ طفیل، عبیدة بن‏الحارث بن‏عبدالمطلب او را به همسرى برگزید و پس از غزوه بدر و بر اثر جراحات جنگى به شهادت رسید.
برخى هم شوهر او را عبداللَّه بن‏جحش، پسر عمه پیامبر دانسته‏اند که در جنگ احد به شهادت رسید. به هر حال او زن بیوه و مهاجرى بود که همسرش به شهادت رسید به همین جهت پیامبر با این زن مؤمن مهاجر و همسر شهید، ازدواج کرد. این ازدواج دیرى نپایید و مورخان از دو تا هشت ماه را ذکر کرده‏اند که زینب با پیامبر اکرم(ص) زندگى کرد و در 30 سالگى به دیار ابدیت شتافت. بنابراین زینب بنت خزیمه دومین همسر رسول خدا است که در زمان حیات حضرت رحلت کرد.(14)

نکات اساسى ازدواج با زینب بنت خزیمه‏

1. زینب ام‏المساکین در عصر جاهلیت و زن مؤمن مهاجر و بیوه‏اى است که شوهرش در راه اسلام به شهادت رسیده، از زنان قریش است.
2. مدت زندگى زینب با پیامبر(ص) بسیار اندک بود و از این ازدواج فرزندى نصیب پیامبر(ص) نشد.
با توجه به نکات بالا و همدلى و همدردى پیامبر با همسر شهید، سرّ ازدواج با زینب آشکار مى‏شود.

7. زینب بنت جحش (33ق.ه - 20ه)

وى دخترعمه رسول خدا(ص)، امیمه بنت عبدالمطلب مى‏باشد، که در عصر جاهلیت متولد شده و ایمان آورده و به مدینه مهاجرت داشته است. زنى مطلقه است. همسر پیشین او، زید بن‏حارثه بود. زید، غلامى بود که در بازار مکه توسط خدیجه خریدارى شد و پیامبر(ص) او را آزاد کرد و فرزندخوانده خود قرار داد.
پس از هجرت مسلمانان به مدینه، پیامبر براى اثبات کفو (برابر) بودن مسلمانان با یکدیگر، از دخترعمه خویش خواست با زید ازدواج کند، اگر چه این پیشنهاد براى زینب (که از زنان هاشمى و با نسب شریف از قریش بود) و براى بستگان او دشوار بود، ولى به فرمان رسول اعظم(ص) تن داد و ازدواج با زید را که غلامى آزاد شده بود، پذیرفت.
این ازدواج چندان موفق نبود و اختلافات میان آنها اوج گرفت و اگر چه پیامبر به زید فرمان داد که با زینب سازگارى کند ولى در نهایت، حضرت رضایت به جدایى آن دو و طلاق دادند. بدین صورت زینب از زید جدا گشت. پس از انقضاى عدّه طلاق، به رغم اندیشه عموم مردم و پندار دوران جاهلیت (که پسرخوانده همچون فرزند است، از این‏رو پیامبر نمى‏تواند با همسر مطلقه پسرخوانده خویش ازدواج کند) حضرت براى شکستن این حرمت عرفى و جاهلى، زینب را به ازدواج خویش در آورد.
پس از انتقال زینب به بیت نبوى، بر اثر حسادت‏هاى عایشه و حفصه، مشکلاتى براى پیامبر فراهم گردید که سخت دشوار بود اما خلق کریم و عظیم نبوى(ص) بود که براى پدید آوردن جامعه‏اى نمونه و بنیانگذارى تمدن اسلامى، همه مشکلات را به جان مى‏خرید.
از ازدواج با زینب نیز مانند قریب به اتفاق ازدواج‏هاى پیامبر، فرزندى متولد نگشت. زینب را نخستین همسر پیامبر شمرده‏اند که به حضرت پس از ارتحال ملحق گشته، در سال بیست هجرى وفات یافته و در بقیع به خاک سپرده شده است.(15)

نکات اساسى در ازدواج با زینب بنت جحش‏

1. زینب بنت جحش دخترعمه پیامبر از زنان مؤمن، مهاجر و مطلقه بود.
2. همسر وى زید بن‏حارثه فرزندخوانده پیامبر بود و میان مردم جاهلى ازدواج با همسر فرزندخوانده ممنوع و ناروا شمرده مى‏شد.
3. حسادت برخى از زنان پیامبر نسبت به این ازدواج و همسر به اوج خود رسید! این مسئله که بر مشکلات داخلى پیامبر(ص) بارى چند برابر بود، سرچشمه برکات و درس‏هاى فراوان براى امت اسلامى بود.

8. جویریه دختر حارث خزاعیه (... - م 56ه)

جویریه دختر رئیس قبیله بنى‏المصطلق مى‏باشد. پیش از پیامبر با پسرعموى خویش مسافع بن‏صفوان ازدواج کرده، شوهرش به دست مسلمانان کشته شده بود. پدر جویریه، حارث بن‏ابى‏ضرار، که شوکت مسلمانان را دیده بود، لشکرى از قوم خود، بنى‏المصطلق براى نبرد با مسلمانان راهى مدینه کرد. در سال پنجم هجرى لشکر مسلمانان با گروه بنى‏المصطلق در منطقه مُرَیسیع مواجه شده، در اندک زمانى آنها را شکست داده و اسیران زیادى از آنها به دست آورد. میان اسیران جویریه دختر رئیس قوم بنى‏المصطلق هم بود.
جویریه در تقسیم غنایم، سهم «ثابت بن‏قیس بن‏شمّاس انصارى» شد. او براى آزادى خویش با بستن عقد مکاتبه خدمت رسول خدا(ص) رسید و پیامبر علاوه بر اینکه زمینه آزادى او را فراهم کرد، به وى پیشنهاد ازدواج داد و او پذیرفت.
وقتى مسلمانان خبر این ازدواج را شنیدند، و از خویشاوندى پیامبر با بنى‏المصطلق آگاه گشتند، تمام اسیران را آزاد کردند و آنها هم مسلمان شدند، حتى پدر جویریه که جنگ بر ضد مسلمانان را تدارک دیده بود.
پس از ازدواج جویریه و ورود او به خانه پیامبر(ص) گویا عایشه و حفصه نسبت به وى نیز حسادت‏هایى را بروز مى‏دادند که پیامبر رحمت با خُلق عظیم خویش این مشکلات را بر خود هموار مى‏کرد.
پس از پیامبر(ص) جویریه از زنانى است که ملازم خانه‏اش بود و در فتنه قتل عثمان تلاش فراوانى براى جلوگیرى از خونریزى مسلمانان به همراه ام‏سلمه به کار برد؛ نیز به نصیحت عایشه پرداخت.
جویریة نخستین همسر پیامبر از غیر قبیله قریش است. وى در سال 56 هجرى به دیار ابدى شتافت و در بقیع به خاک سپرده شد.(16)

نکات اساسى در ازدواج با جویریه‏

1. نخستین زنى است که غیر مکى مى‏باشد و از قبیله بنى‏المصطلق مقیم اطراف مدینه محسوب مى‏شود که شوهر خود را در جنگ از دست داده است و بیوه مى‏باشد.
2. ازدواج او در سال پنجم هجرى اتفاق افتاد که از عمر پیامبر حدود 58 سال گذشته، حضرت به شدت مشغول بنیانگذارى تمدن دیرپاى اسلامى است.
3. با ازدواج جویریه اسیران بنى‏المصطلق از قید رقیّت رها شده و همگى مسلمان شدند، بدین وسیله آثار فراوان سیاسى، اقتصادى، امنیتى و اجتماعى براى نظام اسلامى به ارمغان آمد. این ازدواج به خوبى از درک و درایت عمیق و بینش سیاسى حضرت حکایت مى‏کند.

9. ریحانه دختر زید (م - 9ه)(17)

ریحانة از زنان یهودى بنى‏نضیر بود که پیشتر با مردى به نام «حَکَم» از بزرگان و اشراف قوم بنى‏قریظه ازدواج کرده بود. در جریان جنگ بنى‏قریظه، پس از غزوه خندق اسیر شد و پیامبر او را به عنوان سهم خویش از غنایم جنگى برگزید. آنگاه با وى ازدواج کرد. به گفته مورخان، بر اثر شدت غیرت زنانگى که از خود نشان مى‏داد، پیامبر یک بار او را همچون حفصه طلاق داده، سپس با پشیمانى وى، رجوع کرد.
ریحانه در سال ششم هجرى با پیامبر ازدواج کرد و چهار سال در عقد زناشویى حضرت بود، ولى پس از حجةالوداع وقتى پیامبر به مدینه برگشت، او را در بستر بیمارى یافت و پس از چند روز به دیار باقى شتافت و در بقیع، به خاک سپرده شد.(18)

نکات اساسى ازدواج با ریحانه‏

1. زنى بیوه از اشراف یهودى بنى‏نضیر.
2. اسیر جنگى که به دست پیامبر آزاد شد و با او ازدواج کرد.
3. همچون حفصه یک بار توسط پیامبر طلاق داده شد، ولى به او رجوع کرد.
4. مانند زینب بنت خزیمه در حیات پیامبر از دنیا رفت.

10. رَمَله بنت ابى‏سفیان (امّ حبیبه، 25ق.ه - 44ه)

رَمَله دختر ابوسفیان، سردار مشرکان مکه و سردمدار دشمنان پیامبر بود. وى که پیش از بعثت و در عصر جاهلیت متولد شده بود، با عبیداللَّه بن‏جحش ازدواج کرد. این زن و شوهر با دعوت پیامبر(ص) اسلام آوردند و با یکدیگر به حبشه مهاجرت کردند ولى شوهر در دیار غربت مرتدّ شد و به آیین مسیحیت گروید. رَمَله در دیار غربت با انبوهى از مشکلات رو در رو گردید. از یک سو دشمن (پدر و قبیله او) و هجرت، به سبب ترس از آزار دشمن، از سوى دیگر دورى از وطن و از همه اندوهناک‏تر، ارتداد شوهر در دیار غربت.
در این حال پیامبر نامه‏اى براى نجاشى حاکم حبشه فرستاد و از او خواست که رمله را براى ایشان خواستگارى کند؛ بدین وسیله بارى گران از اندوه‏هاى فراوان ام‏حبیبه با این بشارت برداشته شد. وقتى ابوسفیان خبر این وصلت را شنید، گفت: این بزرگ‏مرد (پیامبر) را نمى‏توان به خاک سایید!
پس از فتح خیبر، رَمَله به اتفاق جعفر بن‏ابى‏طالب و سایر مهاجران حبشه، به مدینه آمد و بر بیت پیامبر وارد شد. علاقه رمله به رسول اعظم(ص) تا آن حد بود که فرش پیامبر را از زیر پاى پدر خویش، رئیس مشرکان مکه، ابوسفیان کشید.
به دستور الهى پس از پیامبر ملازم بیت خویش بود و در هیچ یک از فتنه‏هاى پس از ارتحال حضرت دخالت نکرد تا اینکه در سال 44 هجرى درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد.(19)

نکات اساسى ازدواج با ام‏حبیبه‏

1. از قبیله قریش، دشمن نامى پیامبر(ص) و دختر سردمدار مشرکان مکه بود که به اسلام گروید و براى حفظ ایمان خود، به حبشه مهاجرت کرد.
2. در حبشه شوهر مسلمان او مرتدّ شد و میان انبوهى از مشکلات و مصایب قرار گرفت.
3. پیامبر با ازدواج غیابى وى در حبشه، در سال هفتم هجرى، تمامى اندوه‏هاى او را زدودند و وى به عنوان ام‏المؤمنین مهاجرت دوم خود را به مدینه آغاز کرد.
4. آثار سیاسى این ازدواج را مى‏توان از عکس‏العمل ابوسفیان دریافت.
5. ام‏حبیبه زنى وفادار و بسیار علاقه‏مند به پیامبر بود و هرگز روى خوش به ابوسفیان، پدر مشرک خویش نشان نداد. پس از پیامبر نیز در برافروختن آتش فتنه مشارکت نداشت.
6. از پیامبر فرزندى نداشته است.

11. صفیّة بنت حُیىّ بن‏اخطب (م‏54ه)

صفیة دختر حیى بن‏اخطب یکى از رهبران یهودیان قبیله بنى‏نضیر در مدینه بود. پدر وى از دشمنان سرسخت و پر کینه نسبت به اسلام و پیامبر شمرده مى‏شود. صفیه نخست با سلام بن‏مشکم ازدواج کرد و از او جدا شد، سپس با یکى دیگر از یهودیان از قبیله بنى‏نضیر به نام کنانة بن‏الربیع ازدواج کرد. صفیة به دنبال دشمنى یهود بنى‏نضیر و بنى‏قریظه مجبور به ترک مدینه و سکونت در خیبر شد.
در جریان غزوه خیبر، پدر و شوهر صفیه به قتل رسیدند و اکثر یهودیان از جمله صفیه به اسارت مسلمانان در آمدند. پیامبر(ص) صفیه را که میان اسیران بود، میان پذیرش اسلام و یهودیت و پیوستن به قوم خویش مخیر کرد. چون او اسلام را پذیرفت، حضرت وى را آزاد کرد و طبق میل وى، او را به نکاح خود در آورد.
وى از جمله همسرانى بود که مورد رشک و حسادت عایشه قرار مى‏گرفت. صفیه پس از پیامبر در فتنه‏ها مشارکت نداشت، اگر چه به گفته مورخان در حادثه محاصره خانه عثمان، در دفاع از خلیفه به تلاش‏هایى دست زد. صفیه در سال 50 یا 52 هجرى در ایام خلافت معاویه به دیار ابدیت شتافت و در بقیع به خاک سپرده شد.(20)

نکات اساسى ازدواج‏

1. صفیه دختر رئیس یهود بنى‏نضیر، از دشمنان سرسخت پیامبر بود که پس از کشته شدن پدر و شوهر در جنگ خیبر به اسارت مسلمانان در آمد.
2. پیش از ازدواج با رسول خدا(ص) دو ازدواج داشت و شوهر خود را در جنگ خیبر از دست داد.
3. ازدواج پیامبر در سال هفتم هجرى با دختر یکى از سران قبایل یهود، پس از کشته شدن رئیس و عده‏اى از آنها، و مسلمان شدن وى داراى آثار مهم اجتماعى و سیاسى براى مسلمانان بود و از بینش سیاسى و فطانت عمیق آن حضرت حکایت مى‏کند.
4. اگر چه صفیه از پیامبر فرزندى نداشت ولى ازدواج پیامبر با وى (که زنى مصیبت‏زده و تنها و بیوه و تازه مسلمان بود) براى او بسیار ارزشمند بود که مى‏توانست دردهاى او را آرامش دهد.
از همین نکات راز ازدواج با او روشن مى‏شود.

12. میمونه دختر حارث (م‏51ه)

ازدواج پیامبر با وى در عمرة القضاء، سال هفتم هجرى رخ داد. پدر میمونه از اشراف قریش بود. وى در عصر جاهلیت شش سال پیش از بعثت متولد شد.
وى با مسعود بن‏عمرو ازدواج کرد و رابطه‏اى نزدیک با خواهر خویش ام الفضل همسر عباس بن‏عبدالمطلب داشت. بر اثر اختلاف با شوهر خویش (که مشرک بود و از پیروزى مسلمانان در جنگ خیبر ناراحت شده بود) جدا شد و طلاق گرفت و با مردى دیگر با نام ابى‏رهم بن‏عبدالعزى ازدواج کرد. میمونه که نام اصلى او مرّة بود، در مکه اسلام آورده بود ولى ایمان خود را کتمان مى‏کرد اما در جریان عمرة القضاء ایمان خود را آشکار کرد و به وسیله عباس بن‏عبدالمطلب براى پیامبر پیغام فرستاد که تمایل به ازدواج با ایشان دارد. حضرت پیشنهاد او را پذیرفت. پیامبر(ص) که طبق مفاد صلح حدیبیه بیش از سه روز نمى‏توانست در مکه اقامت کند، از مکه بیرون رفته، در منطقه «سرف» (در ده مایلى مکه) خانه‏اى براى میمونه درست، و با او ازدواج کرد.
با ازدواج میمونه و اعلان اسلام وى در آن موقعیت، عده‏اى از مشرکان قریش نیز به اسلام گرویدند و حتى بدون هجرت به مدینه در مکه آشکارا در برابر سران مشرک مکه، اظهار اسلام کردند.
میمونه به مدینه هجرت کرد و وارد بیت نبوى شد. وى نیز از پیامبر فرزندى نداشت و پس از رحلت رسول اکرم(ص) در سال 51 هجرى به دیار باقى شتافت و در همان منطقه‏اى که حضرت ازدواج کرده بود، در «سَرَف»، مدفون شد.(21)

نکات اساسى ازدواج‏

1. میمونه زنى مهم از اشراف قریش بود که پیش از آن دو بار ازدواج کرده بود.
2. مدت‏ها ایمان خود را در مکه کتمان مى‏کرد و در سال هفتم هجرى میان انبوه دشمنان مشرک مکه، ضمن اعلان ایمان خویش، با عشقى که به پیامبر داشت، پیشنهاد ازدواج با حضرت را داد و خود را به حضرت بخشید.
3. ازدواج میمونه آثار اجتماعى مثبتى براى ایمان آوردن عده‏اى از مشرکان مکه داشت.
4. از پیامبر فرزندى نداشت ولى علاقه او به حضرت موجب شد پس از وفات در سال 51 هجرى در همان جایى دفن شود که با رسول خدا(ص) وصلت کرده بود.
با دقت در ویژگى‏هاى شخصى و خانوادگى میمونه و زمانى که براى ازدواج با پیامبر انتخاب کرد، اسرار این ازدواج آشکار مى‏گردد.

13. ماریة بنت شمعون القبطیه (م 16ه)

ماریه دختر شمعون قبطى مسیحى، و از سرزمین مصر است. در سال ششم هجرى پیامبر(ص) نامه‏هایى را براى سران و پادشاهان کشورهاى مختلف از جمله شاه مصر «مَقْوقِس» ارسال کرد. در پاسخ نامه حضرت، ملک مصر ضمن احترام به فرستاده رسول اعظم(ص) هدایایى را براى ایشان فرستاد، از جمله دو کنیز با نام‏هاى ماریه و سیرین. این دو به گفته برخى مورخان میان راه مسلمان شدند. وقتى به مدینه وارد شدند، سیرین را به ازدواج حسّان بن‏ثابت شاعر در آوردند و پیامبر اکرم(ص) با ماریه ازدواج کرد. در حدود سال هفتم هجرى «ماریه» غیر از خدیجه، تنها همسر رسول خدا است که از حضرت، حامله شد و ابراهیم را به دنیا آورد. همین امر، حسادت حفصه و عایشه را شعله‏ور کرد و مشکلات فراوانى را براى رسول خدا پدید آورد تا جایى که به گفته اهل سیره، ماریه را بر خود حرام کرد. ابراهیم در شیرخوارگى و شش ماهه بود که بیمار شد و از دنیا رفت. از پیامبر در فراق او نقل شده است:
«العین تدمع و القلب یحزن و لا نقول الّا ما یرضى الربّ و انّا یا ابراهیم علیک لمحزونون؛ چشم مى‏گرید و دل غمناک است اما جز آنچه پروردگار را خشنود کند، نمى‏گوییم! اى ابراهیم! ما به سبب نبودِ تو، غمگین هستیم». پس از مرگ ابراهیم، پیامبر همواره به خانه ماریه (که بیرون از شهر مدینه به نام مشربه ام ابراهیم بنا شده بود) مى‏رفت. ماریه قبطیه پس از پیامبر تا سال 16 هجرى در قید حیات بود. در آن سال در ایام خلافت عمر، درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد.(22)

نکات اساسى ازدواج با ماریه‏

1. ماریه کنیزى مسیحى از مصر بود که پادشاه آن دیار به پیامبر هدیه کرد. وى پس از مسلمان شدن با پیامبر ازدواج کرد.
2. به غیر از خدیجه تنها همسر رسول اکرم است که از ایشان صاحب فرزند شده، گرچه در شیرخوارگى فرزند او از دنیا رفت.
3. از ویژگى‏هاى منحصر به فرد دیگر ماریه، علاوه بر مورد بالا، آن است که تنها همسرى است که اهل غیر جزیرةالعرب و بیرون از منطقه حجاز است؛ به علاوه مذهب پیشین او مسیحیت بود.
4. با توجه به نکات بالا و عادات و اخلاق عربى که به پیوندهاى قبیلگى اهمیت مى‏دادند، این ازدواج از بُعد سیاسى و اجتماعى، براى پیوند مسلمانان با اقوام مسیحى و مردم مصر، قابل توجه و داراى اهمیت بسزایى است.

جدول مقایسه همسران‏

طبق آنچه مورخان و سیره‏نگاران ثبت کرده‏اند، سیزده مورد ازدواج پیامبر گزارش شد. براى آسان‏سازى امر و اینکه بتوان این ازدواج‏ها را بهتر مقایسه کرد و به راز و رمز هر یک بهتر پى برد، ازدواج‏ها را در یک جدول مى‏بینیم و آنگاه به جمع‏بندى و نتیجه‏گیرى خواهیم پرداخت:

ازدواج‏هاى پیامبر نام نام پدر تاریخ ازدواج با پیامبر(ص) تاریخ وفات نام قبیله مدت زندگى با پیامبر(ص) وضع تأهل ویژگى شوهر قبلى فرزنددار شدن از پیغمبر(ص) ویژگى همسر
1 خدیجه خُوَیْلد سال 28 پیش از هجرت سه سال پیش از هجرت قریش 25 سال (مرگ در زمان حیات پیامبر) به گفته مشهور بیوه - فاطمه‏زهرا(س) و... ثروتمند و سرشناس، متمایل به ازدواج با پیامبر، اولین زن مسلمان‏
2 سوده زمعه دو سال پیش از هجرت 54 هجرى قریش بیش از ده سال بیوه مسلمان و مهاجر به حبشه - مهاجر به حبشه، مسنّ، بى‏سرپرست و یتیم‏دار، بى‏بهره از جمال‏
3 عایشه ابوبکر سال اوّل هجرى 57 هجرى قریش ده سال باکره - - خاستگاه بسیارى از حوادث در زمان پیامبر و پس از او
4 هند(ام‏سلمه) امیّه سال دوم هجرى 62 هجرى قریش نُه سال بیوه مهاجر به حبشه و مدینه و شهید - فهیم، با درایت و صاحب جمال و مؤثر در حوادث‏
5 حفصه عمر بن‏خطاب سال دوم هجرى 45 هجرى قریش نُه سال بیوه مهاجر به مدینه و مجروح و شهید - مشکل‏ساز در خانه پیامبر، ازدواج بر اثر پیشنهاد پدر، یک بار طلاق توسط پیامبر
6 زینب خزیمه سال سوم هجرى 3 هجرى قریش چند ماه (مرگ در زمان پیامبر) بیوه شهید - ام‏المساکین در عصر جاهلیت، بى‏سرپرست‏
7 زینب جَحش سال چهارم هجرى 20 هجرى قریش شش سال مطلّقه پسرخوانده پیامبر - مهاجر، دخترعمه رسول خدا، همسر پسرخوانده پیامبر
8 جویریّه حارث سال پنجم هجرى 54 هجرى بنى المصطلق پنج سال بیوه کشته به دست مسلمانان - یهودى سابق، فرزند رئیس بنى‏المصطلق اسیر جنگى‏
9 ریحانه زید سال ششم هجرى 9 هجرى بنى‏نضیر چهار سال (مرگ در زمان پیامبر) بیوه از اشراف بنى‏قریظه - اسیر جنگى، یهودى، یهودى سابق، بى‏سرپرست، مطلقه توسط پیامبر، از اشراف بنى‏نضیر
10 رَمَله (امّ‏حبیبه) ابوسفیان سال هفتم هجرى 44 هجرى قریش سه سال بیوه مهاجر به حبشه و مرتدّ - مهاجر به حبشه و مدینه، ازدواج غیابى با پیامبر در حبشه، بى‏سرپرست و اسیر جنگى‏
11 صفیة حُیَّى بن‏اخطب سال هفتم هجرى 54 هجرى بنى‏نضیر سه سال بیوه کشته به دست مسلمانان - یهودى سابق، بى‏سرپرست و اسیر جنگى‏
12 میمونة حارث سال هفتم هجرى 51 هجرى قریش سه سال مطلقه از مشرکان مکه - بى‏سرپرست و شیفته پیامبر، از اشراف قریش‏
13 ماریة شمعون سال هفتم هجرى 16 هجرى قبطیّون مصر سه سال عذراء - ابراهیم کنیز، مسیحى، غریب‏

جمع‏بندى و نتیجه‏گیرى‏

در مقام تجزیه و تحلیل ازدواج‏هاى متعدد پیامبر خاتم(ص) از زاویه نگاه ناظر و معرفت درجه دوم بیش از هر چیز، توجه به تفاوت‏هاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسى، آداب و رسوم عصر جاهلیت و صدر اسلام با جوامع کنونى و فرهنگ و آداب اجتماعى جامعه‏اى که در آن زیست مى‏کنیم، یک ضرورت براى داورى و قضاوت عالمانه است. اگر در اکثر جوامع حاضر - به رغم تأیید و تجویز اسلام - چند همسرى مرسوم نیست، بلکه در برخى جوامع امرى زشت و ناپسند شمرده مى‏شود (هر چند در برخى ملت‏ها، تعدد ازواج امرى ناپسند نیست) ولى در هر صورت در صدر اسلام، تعدد ازواج امرى رایج و متعارف بوده است.
در صدر اسلام بسیارى از تصمیمات پیامبر مورد اعتراض نه فقط دشمنان و منافقان، بلکه حتى برخى از مسلمانان قرار مى‏گرفت، نظیر آنچه در صلح حدیبیه، یا جنگ احد یا غنایم جنگ صفین رخ داد اما همواره ازدواج‏هاى پیامبر(ص) مورد تأیید مسلمانان و دشمنان بود، به گونه‏اى که حتى دشمنان سرسخت اسلام، همچون ابوسفیان لب به تأیید و تمجید از آن مى‏گشودند.
در جامعه‏اى که رسول خدا مى‏زیست، زنان از حقوق بسیار اندکى برخوردار بودند. میان جاهلیت زنده به گور کردن دختران یک عادت معروف و مورد تأیید بود و زنان در معرض هر گونه استثمار و سوء استفاده و بى‏حرمتى قرار داشتند.
حال با توجه به تفاوت‏هاى عصر حاضر، با آن عصر، نکات اساسى و سرفصل‏هاى مهم در چند همسرى خاتم الانبیاء را با توجه به مباحث گذشته و جدولى که ارائه گردید، مى‏توان به شرح ذیل برشمرد:
1. محمد امین در جوانى و پیش از بعثت، تا ده سال پس از آن تنها یک ازدواج داشته، ربع قرن را با همان همسر زیسته است.
2. تعدد ازواج مربوط به پس از هجرت و تشکیل حکومت اسلامى، و هنگامى که اسلام بیش از هر زمان نیازمند پیوندهاى عمیق سیاسى و اجتماعى است.
3. میان اعراب به ویژه جزیرةالعرب پیوندهاى قبیلگى، از مهم‏ترین عوامل ثبات و تأمین امنیت، در عرصه مبارزه و هماوردهاى اجتماعى است، به ویژه آنجا که بتوان با قبیله‏اى (که سابقه درگیرى و جنگ و اختلاف حاکم بوده است) پیوند برقرار کرد و بدین وسیله دشمن دیرینه را تبدیل به بازو و عضوى در مسیر اهداف و تحقق آرمان‏هاى خود قرار داد. در ازدواج‏هاى رسول خدا این حقیقت به خوبى مشهود است. حدود نُه ازدواج پیامبر با قریش از خانواده‏هاى سرشناس و تأثیرگذار و اشراف بوده است. قریشى که سال‏ها با پیامبر در مکه و در مدینه جنگید و در نهایت دشمنى، تصمیم جدى بر ترور پیامبر و نابودى اسلام داشت، اما حضرت با استفاده از یک رسم متعارف و پسندیده میان اعراب، یعنى تعدد ازواج توانست به تألیف قلوب آنها امیدوار باشد و نه تنها از دشمنى آنها بکاهد، بلکه آنها را به دوستانى مورد اعتماد تبدیل کند.(23)
4. براساس آنچه در نکته پیشین گذشت، تعدادى از ازدواج‏هاى پیامبر با یهودیان مدینه و اطراف آن قابل ارزیابى است.
زنان یهودى که از وابستگان سران قبایل و اشراف یهود بودند و نزدیکان و همسران و عزیزان خود را در جنگ با مسلمانان از دست داده بودند، به عنوان غنیمت جنگى و کنیز به دست آنان افتاده بودند. اکنون به افتخار بزرگ همسرى با مرد اوّل اسلام نایل مى‏گشتند. بدین وسیله خونى که عامل فوران کینه‏هاى قبیله‏اى مى‏توانست باشد، با ازدواج پیامبر، نه تنها آتش آن فرو مى‏رفت بلکه جوانه‏هاى دوستى از درون آن سر بر مى‏کشید.
5. بیشتر همسران پیامبر، زنان شهدا و بى‏سرپرست و مصیبت‏زده و شوهر از دست داده در نبرد با مسلمانان بودند که رها کردن آنها به حال خود، امرى غیر انسانى و چه بسا ناجوانمردانه بود امّا ازدواج با برترین انسان و خاتم پیامبران مى‏توانست گذشته از تسکین درد و آلام، بهترین نقطه ارزشمند و افتخارآمیز براى آنان باشد، به گونه‏اى که از شادى، تمامى رنج‏هاى گذشته را فراموش کنند.(24)
6. زندگى پیامبر با این تعداد از زنانى که هر کدام متعلق به یک خانواده و یک آداب و رسوم بوده، هر کدام در سنى خاص و از جهت جمال متفاوت بودند، با توجه به حسادت و رشکى که به طور طبیعى در میان زنان وجود دارد، از عظمت روحى و خُلق عظیم آن دردانه خلقت خبر مى‏دهد که چگونه با همه آنها، به رغم تفاوت و تنوع شخصیتى، به عدالت رفتار مى‏کند و حقوق هر یک را به نحو احسن ادا مى‏کند به گونه‏اى که در تاریخ نشانه‏اى از اعتراض از این جهت دیده نمى‏شود، على‏رغم بى‏وفایى‏ها و نامهربانى‏هایى که از ناحیه برخى از همسران، در تاریخ به اثبات رسیده است. مرحوم کاشف الغطا مى‏گوید: «پیامبر نمونه برتر و دلیل کامل و بارزى از نَفْس ملکوتى، وقار، پایدارى، عدل و عدالت است. همگان مى‏دانند چگونه برخى زنان، دل و جان مردان را به بازى گرفته، هر گونه بخواهند، آنها را به اختیار خود در مى‏آورند. نیز براى همه معلوم است چه رقابت و آتش و دسیسه و حیله‏هایى میان «هوو»ها وجود دارد! که رشته نظم خانواده را تهدید کرده، موجب ناآرامى داخل خانه است اما وجود مقدّس رسول خدا، در تمامى برخوردهایش، ناشناخته رفتار مى‏کند، که نمونه والاى خویشتن‏دارى و رعایت عدالت میان همسران مى‏گردد، حتى سر سوزنى، از راه عدل و انصاف منحرف نمى‏شود.»(25)
7. به رغم تعدد زوجات، وقتى زندگى بیرونى پیامبر و شئون و مناصب و مسئولیت‏هاى فراوان ایشان دیده شود، گویا این مرد بزرگ و سیاستمدار اجتماعى و این انسان عابد و شب‏زنده‏دار، اصلاً همسرى ندارد.
عبادت و تهجد پیامبر که مأمور به انجام آن در هر شب بود، از یک سو، وظیفه تشریع احکام و تفسیر و ابلاغ قرآن به مردم از سوى دیگر، نیز قضاوت میان مردم، مدیریت و اداره جامعه، جنگ و تدوین سیاست‏هاى داخلى و خارجى جامعه، تا ترسیم آینده اسلام و برنامه‏ریزى براى تحقق تمدن اسلامى، از شمار مسئولیت‏هاى گسترده خاتم‏الانبیا بود که در کنار همه آنها تعدد ازواج حضرت نیز وجود دارد. آیا بر این همه بزرگى و عظمت چه نامى مى‏توان نهاد؟
8. این حقیقت و نکته تاریخى را نیز نباید فراموش کرد که در مکه، مشرکان قریش در آغاز بعثت و دعوت، به پیامبر پیشنهاد تزویج و به همسرى در آوردن دختران خود را داده بودند، مشروط به اینکه پیامبر رحمت از دعوت خود دست بشوید و اما رسول خدا تمامى پیشنهادها را، به چیزى نگرفت و در مسیر رشد کلمة اللَّه و ابلاغ رسالت، تمامى ناملایمات و سختى‏ها را بر خود هموار کرد.
9. با این همه پیامبر به امر الهى خطاب به زنان خویش فرمود:
«یا ایها النبى قلْ لأزواجک إنْ کنتنّ تردْنَ الحیاةَ الدنیا و زینتها فتعالَین اُمتّعکنّ و اُسرّحکنّ سراحاً جمیلاً و إنْ کنتنّ تردن اللَّه و رسولَه و الدار الآخرة فانّ اللَّه اعدّ للمحسنات منکنّ اجراً عظیماً؛
اى پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواهان زندگى دنیا و زینت آنید، بیایید تا مَهرتان را بدهم و خوش و خرّم شما را رها کنم اما اگر خواستار خدا و فرستاده وى و سراى آخرتید، پس خدا براى نیکوکاران شما پاداش بزرگى آماده گردانیده است.» (احزاب/ 29 - 28)
این آیه به خوبى نشان مى‏دهد که پیامبر همسران خویش را میان طلاق و رهایى (با انتخاب زندگى دنیا و زینت‏هاى آن) از یک سو و انتخاب خدا و رسول و زندگى آخرت از سوى دیگر مخیر کرده بود. آنها به انتخاب خویش به زندگى با حضرت ادامه دادند.
به علاوه از این آیه مى‏توان فهمید که زندگى در بیت النبى، آسان و سرشار از مواهب دنیوى و لذت‏هاى آن نبوده است. اگر کسى بپندارد چند همسرى (تعداد ازواج) حضرت خاستگاه و ریشه لذت‏جویى و شهوت‏پرستى و دنیاخواهى دارد، خطایى بزرگ و داورى ناهمخوان با حقایق تاریخى است.
حقایق تاریخى و مستندات برگرفته از سیره، شاهد است که تعدد ازواج پیامبر، ریشه در ایثار، خُلق عظیم و فرمانبردارى آن وجود بزرگ از دستورهاى الهى، همراه با خردگرایى، آگاهى و سیاستمدارى حضرت از یک سو و عدالت مَثَل‏زدنى ایشان از سوى دیگر دارد. هرگز انسان‏هاى عافیت‏طلب که در اندیشه زندگى راحت و آسوده مى‏باشند و به آرمان‏ها و اهداف والاى انسانى و الهى نمى‏اندیشند، آمادگى این قبیل تکالیف سخت و طاقت‏فرسا و جانکاه را نخواهند داشت.

پى نوشت :
1) ر.ک: علامه طباطبایى، تفسیر المیزان، ج‏4، ص‏208؛ شوقى ابوخلیل، اسلام در زندان اتهام، ترجمه حسن اکبرى مرزناک.
2) ر.ک: سیره ابن‏هشام، ج‏1، ص‏204 - 198؛ تفسیر المیزان، ج‏4، ص‏208؛ جعفر سبحانى، فروغ ابدیت، ج‏1، ص‏168 - 156؛ جعفر مرتضى العاملى، الصحیح من سیرة نبى الاعظم، ج‏1، ص‏127 - 112.
3) نظر مخالف مشهور نیز وجود دارد که در ادامه به آن اشاره مى‏شود.
4) الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏2، ص‏184.
5) همان، ج‏1، ص‏127 - 121.
6) مثل فاطمه زهرا(س) که فرزند خدیجه و پیامبر بود، نیز رقیه و زینب که بعضى مورخان آنها را دختران رسول خدا اما عده‏اى ربیبه‏هاى ایشان مى‏دانند. ر.ک: سیره ابن‏هشام، ج‏1، ص‏202؛ الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏1، ص‏121.
7) سیره ابن‏هشام، ج‏4، ص‏294 - 293؛ الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏2، ص‏179؛ عده‏اى از نویسندگان، نساء حول الرسول، ص‏58 - 49؛ سید جمیلى، نساء النبى، ص‏43 - 33؛ تفسیر المیزان، ج‏4، ص‏209؛ شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، الفردوس الاعلى با حواشى شهید قاضى طباطبایى، ص‏82 - 79.
8) به نظر پاره‏اى از سیره‏نویسان، خواستگارى از عایشه در مکه در سال دهم بعثت انجام شد و پس از آن در مدینه ازدواج انجام گرفت. برخى عقد با او را در سال دهم دانسته، ولى انتقال او به خانه پیامبر را پس‏از هجرت نوشته‏اند. ر.ک: نساء حول الرسول، ص‏63 - 62، الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏2، ص‏180 - 179.
9) در مورد سن عایشه هنگام ازدواج اختلاف فراوان وجود دارد، و مورخان از حدود هفت تا هفده و حتى بیست سالگى را ذکر کرده‏اند. ر.ک: همان.
10) سیره ابن‏هشام، ج‏4، ص‏293؛ الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏2، ص‏190 - 179 و ج‏3، ص‏80 - 78؛ نساء النبى، ص‏67 - 43؛ نساء حول الرسول، ص‏73 - 59؛ اسلام در زندان اتهام، ص‏502 - 506.
11) الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏4، ص‏66 - 61؛ نساء حول النبى، ص‏106 - 93؛ نساء النبى، ص‏90 - 83.
12) الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏4، ص‏72.
13) سیره ابن‏هشام، ج‏4، ص‏294؛ نساء حول الرسول، ص‏83 - 74؛ نساء النبى، ص‏77 - 69.
14) الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏5، ص‏85 - 83؛ نساء حول الرسول، ص‏92 - 84؛ نساء النبى، ص‏82 - 79؛ تفسیر المیزان، ج‏4، ص‏210- 209.
15) نساء حول الرسول، ص‏117 - 107؛ نساء النبى، ص‏105 - 91؛ اسلام در زندان اتهام، ص‏523 - 516؛ الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏4، ص‏71؛ المیزان، ج‏4، ص‏209.
16) نساء حول الرسول، ص‏128 - 118؛ نساء النبى، ص‏113 - 107؛ المیزان، ج‏4، ص‏210؛ الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏4، ص‏70؛ اسلام در زندان اتهام، ص‏527 - 524؛ سیره ابن‏هشام، ج‏4، ص‏296 - 295.
17) به این بانو در برخى از منابع تاریخى به عنوان همسر پیامبر اشاره شده است.
18) نساء حول الرسول، ص‏167 - 160.
19) سیره ابن‏هشام، ج‏4، ص‏295 - 294؛ نساء حول الرسول، ص‏138 - 129، نساء النبى، ص‏128 - 121، المیزان، ج‏4، ص‏210.
20) سیره ابن‏هشام، ج‏4، ص‏296؛نساء حول الرسول، ص‏148 - 139؛ نساء النبى، ص‏119 - 115.
21) سیره ابن‏هشام، ج‏4، ص‏296؛ نساء النبى، ص‏133 - 129؛ نساء حول الرسول، ص‏159 - 149؛ المیزان، ج‏4، ص‏210.
22) نساء حول الرسول، ص‏177 - 168؛ نساء النبى، ص‏140 - 135.
23) تفسیر المیزان، ج‏4، ص‏209 - 208.
24) الصحیح من سیرة النبى الاعظم، ج‏4، ص‏70.
25) شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، الفردوس الاعلى، ص‏80 - 79.